منظور از رفتار تودهای در بورس، معامله با تقلید از دیگران است.
پکیج منابع علمی و پژوهشی درباره بازده سهام
تاثیر فرصت های رشد برحساسیت بازده سهام به اقلام تعهدی اختیاری در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران
بررسی رابطۀ بین تأمین مالی از محل افزایش سرمایه و بازده سهام شرکتهای بورس
بررسی ارتباط میان ارزش افزوده اقتصادی پالایش شده (REVA) و بازده سهام در شرکت های بورس اوراق بهادار
پیش بینی قیمت و بازده سهام با بهره گرفتن از شبكه های عصبی مصنوعی و مقایسه آن با رگرسیون خطی در شركت های سرمایه گذاری پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
بررسی رابطه رفتار مدیریت سود شرکتهای گروه با بازده سهام شرکت اصلی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
تاثیر اندازه شركت، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام و نقدشوندگی بر مازاد بازده سهام در بازار سرمایه ایران
بررسی رابطه موجودی های نقدی با ارزش شرکت، عملکرد عملیاتی و بازده سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
بررسی رابطه بین نسبت ارزش دفتری به ارزش بازاربابازده سهام باروش HML و SMB
بررسی رابطه تغییرات اجزای صورت سود و زیان با تغییرات بازده سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
تمام فایل ها به صورت تمام متن و با فرمت ورد هستند.
ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس
ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس یکی از موضوعات مهم در زمینه سرمایهگذاری است. اگر قصد سرمایهگذاری در بورس را دارید، باید در مورد آن اطلاعات کافی داشته باشید. بازار بورس در عین حال که میتواند شما را به سود برساند، ممکن است سرمایه شما را به خطر بیندازد. اما منظورمان از خطر چیست؟
فراگیر شدن بورس باعث شده تا افراد زیادی بدون داشتن آگاهی کافی از بازار و قواعد آن، وارد بورس شده و متضرر شوند. یا اینکه رفتار تودهای در پیش بگیرند و موجب به هم ریختن نظم بازار شوند. اما رفتار تودهای یعنی چه؟
منظور از رفتار تودهای در بورس، معامله با تقلید از دیگران است.
بسیاری از افراد کم اطلاع، وقتی ببینند عده زیادی یک سهم را خریدهاند به پیروی از آن ها خرید میکنند یا به پیروی از دیگران دست به فروش سهام میزنند. این رفتار هیجانی باعث شکلگیری صف های خرید و فروش میشود. همین مسئله ممکن است باعث شود قیمت یک سهم بیش از ارزش واقعی آن افزایش یا کاهش یابد. رفتار تودهای باعث میشود تا در بازار حباب شکل بگیرد.
در ادامه این مقاله به توضیح دو مفهوم ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس خواهیم پرداخت.
حفظ ارزش پول در بازار بورس و منتفع شدن از آن مسئلهای است که این روزها ذهن بسیاری را به خود درگیر کرده. بورس هزارتوی پیچیدهای است که موفقیت در آن مستلزم شناخت ظرافتها و پیچیدگیهای این بازار است. مسیری که برای رسیدن به مقصد مطلوب آن باید دانش، تجربه، شناخت خود و مهارتهای مالی رفتاری را توشه راه کرد.
بازده چیست؟
بازده، پاداشی است که سرمایهگذار در ازای سرمایهگذاری به دست میآورد. سه عامل قیمت خرید، قیمت فروش و سود دریافتی در بازدهی تاثیر دارد. در واقع بازده میزان عایدات خالصی است که از نگهداری یک دارایی در طول زمان برای سرمایهگذار حاصل میشود.
بازدهی قابل قبول یک سرمایهگذاری حداقل باید بتواند نرخ تورم را پوشش دهد. یعنی اگر نرخ تورم 25 درصد باشد، سرمایهگذاری باید ما را به بازده بیشتر از 25 درصدی برساند. اینگونه میتوانیم ادعا کنیم که توانستهایم ارزش پول خود را حفظ کنیم. بازدهی کمتر از 25 درصد برای سرمایهگذار سود واقعی به همراه نخواهد داشت.
در هر سرمایهگذاری، سرمایهگذار از دو جهت منتفع خواهد شد:
1- افزایش قیمت سهام (بازده سرمایهای): یعنی بازدهی که سرمایهگذار از محل تغییر قیمت سهام کسب میکند. به طور مثال اگر سهامی را 20000 ریال خریداری کرده باشید و آن را 25000 ریال بفروشید، 5000 ریال سود ناشی از تغییر قیمت سهام، یعنی معادل 25 درصد قیمت خرید، به دست میآورید.
2- کسب سود نقدی (بازده نقدی): سودی که از جریانات نقدی دوره سرمایهگذاری به دست میآید. اگر در سهام سرمایهگذاری کرده باشید، بازده نقدی شما به شکل سود نقدی است. اگر در اوراق قرضه سرمایهگذاری کرده باشید، بازده نقدی به شکل بهره خواهد بود.
بازده کل جمع بازده نقدی و بازده سرمایهای است.
ریسک چیست؟
ریسک تفاوت بین بازده تحقق یافته و بازده پیشبینی شده یا همان بازده موردانتظار ما است. ریسک به زبان ساده یعنی ندانیم چند درصد احتمال دارد که بتوانیم به سودی که هدف ما است، دست پیدا کنیم.
اگر پیشبینی شود که یک دارایی دقیقا سود 20 درصدی دارد، در این صورت ریسک بازدهی صفر است. چون بابت درصد بازدهی و سودی که خواهیم داشت مطمئن هستیم. مثل اسناد خزانه ی اسلامی که با خرید آن ها از ابتدا میدانید که قرار است سود چند درصدی داشته باشید. اما اگر در نظر داشته باشیم که بازده دارایی بین 10 تا 20 درصد باشد، بازده ریسکی تلقی میشود؛ چون درصد دقیق آن را نمیدانیم.
وقتی سهام شرکتی را خریداری میکنید، عوامل مختلفی روی قیمت آن تاثیر میگذارند. بخشی از این عوامل غیرقابل پیشبینی هستند. هیچ قطعیتی وجود ندارد که بتوان گفت 6 ماه دیگر سهام شما چه قیمتی خواهد داشت.
ریسک به دو دسته تقسیم میشود: 1- سیستماتیک و 2- غیر سیستماتیک
ریسک سیستماتیک
ریسک سیستماتیک، ریسک غیر قابل کنترل است. منظور از ریسک غیر قابل کنترل، ریسکی است که توسط جو بازار، شرایط سیاسی و اقتصادی جامعه به ما تحمیل میشود و راهی برای فرار از آن نداریم.
ریسک غیر سیستماتیک
ریسک غیر سیتماتیک یا همان ریسک قابل کنترل، ریسکی است که کنترل آن در دستان سرمایهگذار است. از آنجایی که هر سرمایهگذار ریسک کمتر را به بیشتر ترجیح میدهد، سعی دارد این ریسک را کم کند.
اما سوال اینجاست که چطور ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهیم؟ هرچه سبد سهام شما متنوعتر باشد، ریسک سیستماتیک کمتر است. برای مثال فرض کنید شما همه پول خود را صرف خرید سهام صنایع فلزات کرده باشید. در این حال اگر افت جهانی قیمت فلزات اتفاق بیفتد، پیرو آن قیمت فلزات در ایران کاهش پیدا کرده و همه سرمایه شما به خطر میافتد. اما اگر دارایی خود را بین سهام شرکتهای بانکی، دارویی، فلزات، شیمیایی و خودروسازی تقسیم کرده باشید، مسلما کاهش قیمت فلزات ضربه ضعیفتری به شما میزند.
ریسک کلی که به یک سرمایهگذار تحمیل میشود، مجموع دو ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک است.
انواع ریسک
ریسک دستهبندیهای متفاوتی دارد. میتوان از جهت منابع ریسک را به دو دسته: ریسک مالی و غیرمالی تقسیمبندی کرد.
ریسک مالی به طور مستقیم بر سودآوری شرکتها اثر میگذارد. انواع ریسک مالی شامل: ریسک نوسان نرخ بهره، ریسک نرخ ارز، ریسک نکول، ریسک نقدینگی، ریسک تورمی، ریسک بازار، ریسک سرمایهگذاری مجدد و ریسک مرتبط با درجه اهرم مالی ست که در ادامه به تعریف موارد مهم آن میپردازیم.
ریسک نوسان نرخ بهره
این ریسک بیشتر صاحبان اوراق قرضه را تهدید میکند. به طور مثال فرض کنید شما دارنده اوراق قرضه هستید و قرار است که در زمان مشخص بهره ثابت 10 درصدی دریافت کنید. اما اگر نرخ بهره بازار افزایش پیدا کند(بیشتر از 10 درصد شود)، شما همچنان تا زمان سررسید و دریافت نرخ بهره 10 درصدی، پایبند به اوراق قرضه خود هستید. پس در این صورت ارزش اوراق قرضه شما کم شده است.
ریسک نکول یا ریسک اعتباری
این ریسک هنگامی رخ میدهد که وام گیرنده به علت عدم توان یا تمایل، به تعهدات خود در مقابل وام دهنده در تاریخ سررسید عمل نکند. یعنی شرکتی که اوراق آن را خریداری کردهاید در تاریخ سررسید سود وعده داده شده را به شما پرداخت نکند.
ریسک نقدینگی
ریسکی است که بابت عدم اطمینان در راحتی و سرعت خرید و فروش اوراق بهادار، به دارنده تحمیل میشود. اگر سهام شما به راحتی به فروش برسد، یعنی ریسک کمتری به شما تحمیل شده. چون شما را زودتر به وجه نقد رسانده. اما سهامی که روزها در صف فروش میماند، نقدشونگی کمتر و ریسک بیشتری دارد .
ریسک نقدینگی اوراق خزانه تقریباً صفرو ریسک نقدینگی سهام مربوط به بازارهای خارج از بورس زیاد است.
ریسک سرمایهگذاری مجدد
اگر سرمایهگذار افق سرمایهگذاری بیشتری نسبت به سررسید اوراق داشته باشد، با ریسک سرمایهگذاری مجدد مواجه است. مثلا اگر شما قصد سرمایهگذاری 10 ساله داشته باشید و دارایی خود را صرف خرید اوراق قرضه با سررسید3 ساله کنید، در پایان سال سوم باید بار دیگر دارایی خود را با نرخ بهره جدید سرمایه گذاری کنید. به همین دلیل دارنده اوراق قرضه کوتاه مدت در مقایسه با دارنده اوراق قرضه بلندمدت، ریسک سرمایه گذاری مجدد بیشتری را متحمل خواهد شد. چون باید هربار با نرخ جدیدی سرمایه گذاری کند.
ریسک درجه اهرم مالی
ریسکی است که بر اثر وام گرفتن شرکت و ایجاد بدهی بر سرمایهگذار تحمیل میشود. هرچه شرکت بیشتر از طریق وام تامین مالی کرده باشد، این ریسک بیشتر است. برای کاهش ریسک درجه اهرم مالی به شما توصیه میکنیم تا پیش از سرمایهگذاری، ترازنامه شرکت را بررسی کنید تا از میزان بدهی و داراییهای آن اطلاعات کافی داشته باشید.
ریسک های غیر مالی به وجود آورنده ی ریسک های مالی هستند. مثل: ریسک سیاسی، تجاری، ریسک صنعت و ریسکی که قوانین و مقررات بر شرکت ها تحمیل میکنند؛ که در مجموع باعث نوسانات عرضه و تقاضا و در نتیجه تغییر قیمت میشوند.
چه ترکیبی از ریسک و بازده را انتخاب کنم؟
تا به اینجا با ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس آشنا شدیم . دو مساله مهم ذهن هر سرمایهگذار را مشغول میکند. اول اینکه با سرمایهگذاری در آینده به چه منفعتی خواهیم رسید؟ و دوم اینکه با این سرمایهگذاری چقدر داراییهای فعلی خود را به خطر انداختهایم؟ این دو مسئله تداعیکننده دو مفهوم بازده و ریسک است. لازم است بدانید که در این باره دو فرض رکودستیزی و ریسکگریزی وجود دارد.
رکود ستیزی و ریسکگریزی یعنی چه؟
فرض کنید سرمایهگذار بخواهد بین دو دارایی با ریسک یکسان یکی را انتخاب کند. احتمالا او داراییای را انتخاب میکند که بازدهی بالاتری داشته باشد. به این فرض رکودستیزی یا سیری ناپذیری گفته میشود. برای مثال فرض کنید دو سهم «الف» و «ب» داریم. سهم «الف» با احتمال 30 درصد بازدهی 40 درصدی داشته باشد.اگر سهم “ب” با همان احتمال 30 درصدی ،بازدهی 50 درصدی داشته باشد.؛ مسلما شما سهم “ب” را انتخاب خواهید کرد. چون در هر صورت متحمل ریسک 30 درصدی هستید و سود بیشتر را به کمتر ترجیح میدهید.
فرض ریسک گریزی چیست؟ فرض کنید سرمایهگذار دو انتخاب برای سرمایهگذاری دارد. این دو دارایی سود یکسان دارند و بازدهی یکسانی ایجاد میکنند. در این حالت، فرد احتمالا دارایی را انتخاب میکنند که ریسک کمتری داشته باشد. مثلا فرض کنید بانک و بورس هر دو میتوانند بازدهی ۲۰ درصد یکساله برای شما ایجاد کنند. در این حالت مسلما شما سرمایهگذاری در بانک را که اطمینان بیشتری از آن دارید انتخاب خواهید کرد.
اغلب ما از خدماتی نظیر بیمه عمر، ماشین، مسکن و… استفاده میکنیم. این موضوع نشان میدهد که سعی داریم برای خود حاشیه ی امنی از لحاظ مالی ایجاد کنیم. به این ترتیب میتوانیم ریسک را به حداقل برسانیم. این مسئله ثابت میکند که ما ریسک گریز هستیم.
هر چقدر ریسک یک سرمایهگذاری بیشتر باشد، سرمایهگذار به ازای تحمل ریسک بیشتر، بازده بیشتری مطالبه خواهد کرد.
پیشنهاد
در این مقاله ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس را توضیح دادیم. توصیه ما به شما این است که با در نظر گرفتن مبلغ دارایی خود، افق زمانی سرمایهگذاری و هدف خود از سرمایه گذاری میزان محافظه کاری یا جسارت خود را در نظر بگیرید تا بتوانید به حد متناسبی از ریسک و بازده برسید.
نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) یک معیار مالی پرکاربرد برای اندازه گیری احتمال بازدهی از یک سرمایه گذاری است. این پارامتر سود یا زیان حاصل از سرمایه گذاری را نسبت به هزینه آن مقایسه می کند. این پارامتر، در ارزیابی بازده بالقوه یک سرمایه گذاری مستقل به همان اندازه مقایسه بازده چندین سرمایه گذاری، مفید می باشد.
در تجزیه و تحلیل کسب و کار، ROI و سایر معیارهای جریان نقدی - مانند نرخ بازده تعریف بازده سهام داخلی (IRR) و ارزش فعلی خالص (NPV) - معیارهای کلیدی هستند که جذابیت تعدادی از گزینه های مختلف سرمایه گذاری را ارزیابی و رتبه بندی می کنند. اگرچه ROI یک نسبت است، اما معمولاً به جای یک نسبت به صورت درصد بیان می شود.
درک بیشتر نرخ بازگشت سرمایه
ROI یا نرخ بازگشت سرمایه، به دلیل تطبیق پذیری و سادگی آن یک معیار محبوب است. اساساً، ROI می تواند به عنوان یک معیار ابتدایی سودآوری سرمایه گذاری استفاده شود. این می تواند بازگشت سرمایه در سرمایه گذاری سهام، بازگشت سرمایه مورد انتظار یک شرکت در گسترش یک کارخانه، یا نرخ بازگشت سرمایه در یک معامله املاک و مستغلات باشد.
محاسبه ROI به خودی خود خیلی پیچیده نیست و تفسیر آن برای طیف وسیعی از کاربردهای آن نسبتاً آسان است. اگر ROI یک سرمایه گذاری مثبت باشد، احتمالاً ارزشمند است. اما اگر فرصت های دیگری با نرخ بازگشت سرمایه بالاتر در دسترس باشد، این سیگنال ها می توانند به سرمایه گذاران کمک کنند تا بهترین گزینه ها را حذف یا انتخاب کنند. به همین ترتیب، سرمایه گذاران باید از ROI منفی که به معنای زیان خالص است، اجتناب کنند.
محاسبه ROI
ROI را می توان به دو روش محاسبه کرد.
روش اول:
نرخ بازگشت سرمایه = (سود خالص سرمایه گذاری/هزینه سرمایه گذاری)*100
روش دوم:
نرخ بازگشت سرمایه = ((ارزش نهایی سرمایه گذاری – ارزش اولیه سرمایه گذاری)/هزینه سرمایه گذاری)*100
تفسیر ROI
هنگام تفسیر محاسبات ROI، مهم است که چند نکته را در نظر داشته باشید. اولاً، نرخ بازگشت سرمایه معمولاً به صورت درصد بیان میشود، زیرا درک آن به طور مستقیم آسانتر است (بر خلاف زمانی که به صورت نسبت بیان میشود). دوم، تعریف بازده سهام محاسبه ROI شامل بازده خالص در صورت کسر است زیرا بازده سرمایه گذاری می تواند مثبت یا منفی باشد.
مثالی از محاسبه نرخ بازگشت سرمایه
فرض کنید یک سرمایه گذار 1000 سهم از یک شرکت فرضی را به قیمت 10 دلار برای هر سهم خریداری کرده است. یک سال بعد، سرمایه گذار سهام را به قیمت 12.50 دلار می فروشد. سرمایه گذار در طول دوره نگهداری یک ساله، یک سود نقدی 500 دلاری نیز دریافت کرده است. این سرمایه گذار همچنین در مجموع 125 دلار برای کارمزد معاملات به منظور خرید و فروش سهام هزینه کرده است. ROI برای این سرمایه گذار را می توان به صورت زیر محاسبه کرد:
در اینجا تجزیه و تحلیل گام به گام محاسبه آمده است:
- برای محاسبه بازده خالص، بازده کل و کل هزینه ها باید در نظر گرفته شود. کل بازده یک سهام ناشی از سود سرمایه و سود نقدی سهام است. مجموع هزینه ها شامل قیمت اولیه خرید و همچنین هرگونه کمیسیون پرداختی می شود.
- در محاسبه فوق، سود سرمایه ناخالص (قبل از کمیسیون) از این معامله (12.50 - 10) دلار در 1000 است. مبلغ 500 دلار هم به سود سهام تقسیمی شرکت اشاره دارد، در حالی که 125 دلار نیز کل کمیسیون پرداخت شده، می باشد.
راه حل دوم برای محاسبه ROI
برای مثال، اگر کارمزد ها تقسیم شوند، یک روش جایگزین برای محاسبه ROI سرمایه گذار فرضی ما وجود دارد. تقسیم زیر را در کل کارمزد ها فرض کنید: 50 دلار هنگام خرید سهام و 75 دلار در هنگام فروش سهام.
ارزش اولیه سرمایه گذاری = 10000 + 50 = 10050
ارزش نهایی سرمایه گذاری = 12500 + 500 – 75 = 12925
نرخ بازگشت سرمایه = ((12925 – 10050)/10050)*100 = 28.75%
ROI سالانه
محاسبه ROI سالانه راه حلی برای یکی از محدودیت های کلیدی محاسبه ROI به روش معمولی را ارائه می دهد. محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به شیوه معمولی مدت زمان نگهداری سرمایه گذاری را در نظر نمی گیرد که به آن دوره نگهداری نیز می گویند. فرمول محاسبه ROI سالانه به شرح زیر است:
که n تعداد سالهای نگهداری سرمایه گذاری می باشد.
فرض کنید یک سرمایه گذاری فرضی در طی پنج سال نرخ بازگشت سرمایه 50 درصدی ایجاد کرده است. میانگین نرخ بازگشت سرمایه سالانه ساده 10٪ که از تقسیم ROI بر دوره نگهداری پنج ساله به دست می آید، فقط یک تقریب از ROI سالانه است. این به این دلیل است که اثرات سود و زیان مرکب نادیده گرفته شده است که می تواند در طول زمان تفاوت قابل توجهی ایجاد کند. هر چه دوره زمانی طولانیتر باشد، تفاوت بین میانگین ROI سالانه تقریبی، که با تقسیم ROI بر دوره نگهداری در این سناریو محاسبه میشود، و نرخ بازگشت سرمایه سالانه بیشتر است.
با استفاده از فرمول نرخ بازگشت سرمایه سالانه:
این محاسبه را می توان برای دوره های نگهداری کمتر از یک سال نیز با تبدیل دوره نگهداری به کسری از یک سال انجام داد. مثلا فرض تعریف بازده سهام کنید یک سرمایه گذاری نرخ بازگشت سرمایه گذاری 10درصدی را طی شش ماه ایجاد کرده است:
در معادله بالا عدد 0.5 سال معادل شش ماه است.
مقایسه سرمایه گذاری ها و نرخ بازگشت سرمایه سالانه
ROI سالانه به ویژه هنگام مقایسه و ارزیابی بازده بین سرمایه گذاری های مختلف بسیار مفید است. فرض کنید سرمایه گذاری در سهام X در طی پنج سال بازدهی 50 درصدی ایجاد می کند، در حالی که سرمایه گذاری در سهام Y طی سه سال 30 درصد بازده دارد. با استفاده از معادله نرخ بازگشت سرمایه سالانه میتوانید تعیین کنید که سرمایهگذاری بهتر از نظر ROI سالانه چیست:
بر اساس این محاسبه، سهام Y نسبت به سهام X دارای ROI برتری بوده است.
تحولات در ROI
اخیراً، سرمایهگذاران و کسب و کار های خاصی به توسعه شکل جدیدی از معیار بازگشت سرمایه، به نام «بازده اجتماعی سرمایهگذاری» یا SROI علاقه نشان دادهاند. SROI ابتدا در اواخر دهه 1990 توسعه یافت و تأثیرات گستردهتر پروژهها را با استفاده از ارزش غیرمالی (به عنوان مثال، معیارهای اجتماعی و محیطی که در حال حاضر در حسابهای مالی متعارف منعکس نمیشوند) در نظر میگیرد.
SROI به درک ارزش پیشنهادی برخی معیارهای اجتماعی و حاکمیت محیطی مورد استفاده در شیوههای سرمایهگذاری مسئولیتپذیر اجتماعی (SRI) کمک میکند. به عنوان مثال، یک شرکت ممکن است تصمیم بگیرد آب را در کارخانه های خود بازیافت کند و روشنایی خود را با تمام لامپ های LED جایگزین کند. این تعهدات هزینه فوری دارند که ممکن است بر بازگشت سرمایه سنتی تأثیر منفی بگذارد. با این حال، سود خالص برای جامعه و محیط زیست می تواند منجر به SROI مثبت شود.
چندین نوع جدید دیگر از ROI وجود دارد که برای اهداف خاصی توسعه یافته اند. ROI آمار رسانههای اجتماعی، اثربخشی کمپینهای رسانههای اجتماعی را مشخص میکند - برای مثال، تعداد کلیکها یا لایکهایی که برای یک واحد ایجاد میشود. به طور مشابه، ROI آمار بازاریابی، تلاش می کند بازدهی را که به کمپین های تبلیغاتی یا بازاریابی نسبت داده می شود، شناسایی کند.
اصطلاح ROI یادگیری نیز به مقدار اطلاعات یادگیری شده که به عنوان بازده آموزش تلقی می شوند، مربوط می شود. با پیشرفت جهان و تغییر اقتصاد، مطمئناً چندین شکل خاص دیگر نیز از ROI در آینده توسعه خواهند یافت.
چه صنایعی در ایالات متحده بالاترین ROI را دارند؟
از لحاظ تاریخی، میانگین بازگشت سرمایه برای S&P 500 حدود 10 درصد در سال بوده است. با این حال، در داخل آن، بسته به صنعت، می تواند تغییرات قابل توجهی وجود داشته باشد. به عنوان مثال، در طول سال 2020، بسیاری از شرکتهای فناوری بازده سالانه بسیار بالاتر از این آستانه 10 درصدی تولید کردند. در همین حال، شرکتهای صنایع دیگر، مانند شرکتهای انرژی و شرکتهای آب و برق، بازدهی بسیار پایینتری تولید کردند و در برخی موارد نسبت به سال گذشته با زیان مواجه شدند. با گذشت زمان، طبیعی است که میانگین بازگشت سرمایه (ROI) یک صنعت به دلیل عواملی مانند افزایش رقابت، تغییرات تکنولوژیکی و تغییر در ترجیحات مصرف کننده تغییر کند.
مزایای ROI
بزرگترین مزیت ROI این است که یک معیار نسبتاً بدون عارضه است. محاسبه آن آسان است و به طور شهودی قابل درک است. سادگی ROI به این معنی است که اغلب به عنوان یک معیار استاندارد و جهانی برای سودآوری استفاده می شود. به عنوان یک اندازه گیری، احتمالاً سوء تفاهم یا سوء تعبیر نمی شود زیرا در هر زمینه مفاهیم یکسانی دارد.
معایب ROI
همچنین برخی از معایب نیز در اندازه گیری نرخ بازگشت سرمایه وجود دارد. اولاً، محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به شیوه معمولی، دوره نگهداری یک سرمایه گذاری را در نظر نمی گیرد که می تواند هنگام مقایسه گزینه های سرمایه گذاری مشکل ساز باشد. به عنوان مثال، فرض کنید سرمایه گذاری X بازدهی 25 درصدی ایجاد می کند، در حالی که سرمایه گذاریY، نرخ بازگشت سرمایه 15 درصدی ایجاد می کند. نمی توان فرض کرد که X سرمایه گذاری برتر است مگر اینکه چارچوب زمانی هر سرمایه گذاری نیز مشخص باشد. این امکان وجود دارد که نرخ بازگشت سرمایه 25٪ از سرمایه گذاری X در یک دوره پنج ساله ایجاد شده باشد، اما باگشت سرمایه 15٪ از سرمایه گذاری Y تنها در یک سال ایجاد شده است. محاسبه ROI سالانه می تواند بر این مانع در هنگام مقایسه گزینه های سرمایه گذاری غلبه کند.
دوم، ROI برای ریسک تنظیم نمی شود. این دانش عمومی است که بازده سرمایه گذاری رابطه مستقیمی با ریسک دارد: هر چه بازده بالقوه بیشتر باشد، ریسک احتمالی بیشتر است. این را می توان به طور مستقیم در دنیای سرمایه گذاری مشاهده کرد، جایی که سهام با ارزش بازار کم معمولاً بازدهی بالاتری نسبت به سهام با ارزش بازار بالا دارند (اما با ریسک بسیار بیشتری همراه هستند). برای مثال، سرمایهگذاریهایی که بازده پورتفوی 30 درصدی را هدف قرار میدهند، باید نسبت به سرمایهگذاریهایی که هدفشان بازدهی تنها 15 درصد است، ریسک بسیار بالاتری را متقبل شوند. اگر یک سرمایهگذار، فقط عدد ROI را بدون ارزیابی ریسک مد نظر قرار دهد، نتیجه نهایی تصمیم سرمایهگذاری ممکن است بسیار متفاوت از نتیجه مورد انتظار باشد.
سوم، ارقام ROI را می توان اغراق آمیز کرد اگر تمام هزینه های مورد انتظار در محاسبه لحاظ نشده باشد. این موضوع ممکن است عمدا یا سهوا اتفاق بیفتد. به عنوان مثال، در ارزیابی نرخ بازگشت سرمایه در یک قطعه از املاک و مستغلات، تمام هزینه های مرتبط باید در نظر گرفته شود. اینها شامل بهره وام مسکن، مالیات بر دارایی، بیمه و تمام هزینه های نگهداری می شود. این هزینه ها می توانند مقدار زیادی از نرخ بازگشت سرمایه مورد انتظار را کم کنند و بدون در نظر گرفتن همه آنها در محاسبه، ROI محاسبه شده می تواند بیش از مقدار واقعی به دست آید.
در نهایت، مانند بسیاری از معیارهای سودآوری، ROI تنها بر سود مالی، زمانی که بازده سرمایه گذاری را در نظر می گیرد، تأکید می کند و مزایای جانبی مانند کالا های اجتماعی یا زیست محیطی را در نظر نمی گیرد. یک معیار ROI نسبتاً جدید، که به عنوان بازده سرمایه گذاری اجتماعی (SROI) شناخته می شود، به تعیین کمّی برخی از این مزایا برای سرمایه گذاران کمک می کند.
سخن پایانی
ROI یک معیار ساده و شهودی از سودآوری یک سرمایه گذاری است. برای این معیار محدودیتهایی وجود دارد، از جمله اینکه دوره نگهداری یک سرمایهگذاری را در نظر نمیگیرد و برای ریسک تعدیل نمیشود. با این حال، علیرغم این محدودیتها، ROI هنوز یک معیار کلیدی است که تحلیلگران کسبوکار برای ارزیابی و رتبهبندی گزینههای سرمایهگذاری از آن استفاده میکنند.
بازده چیست؟
به سود یا زیان ناشی از سرمایه گذاری بـــازده گفته میشود. بازدهی مثبت، نشانگر سود است و بازدهی منفی زیان را نشان می دهد. برای مقایسه ی بهتر بین سرمایه گذاری های مختلف، بازده اغلب به صورت سالانه و درصدی از سرمایه گذاری اولیه گزارش می شود.
نسبت های مالی زیادی برای بازدهی سرمایه گذاری ها، دارایی ها یا پروژه ها وجود دارند که در تحلیل بنیادی بسیار پر کاربرد هستند و تحلیلگران مالی با استفاده از این نسبت ها، آن دارایی یا سرمایه گذاری را ارزیابی می کنند.
توضیحاتی در مورد بازده
این اصطلاح بهظاهر ساده بدون بیان مقدماتش میتواند تا حدودی برای سرمایه گذاران گیجکننده باشد. اگر یک دارایی اعم از دارایی واقعی یا دارایی مالی را به قصد سرمایه گذاری بخرید، سود یا زیان ناشی از این سرمایه گذاری بهعنوان بـازده شناخته میشود. بازده معمولاً از دو طریق ایجاد میشود. یک وجه نقدی است که مستقیماً از محل درآمد حاصل از سرمایه گذاری دریافت میکنید و دومی سود یا زیانی است که به علت تغییر قیمت آن دارایی نصیب شما میشود.
فرض کنید مدتی قبل ۱۰۰۰ سهم شرکت فرضی قارون را خریدهاید. در پایان سال مالی در مجمع عمومی سالیانه شرکت به هر سهم ۵۰ تومان سود نقدی تعلق میگیرد. همینطور شما سهم را در قیمت ۲۲۰ تومان خریدهاید و حالا ۲۶۰ تومان شده است. بازده نقدی یا ریالی شما عبارت است از : 9000=*1000
در مورد اوراق بهاداری نظیر سهام که درآمد ثابت ندارند تفاوتهایی در مورد نحوه محاسبه بـازده با اوراق بهادار با درآمد ثابت نظیر اوراق مشارکت وجود دارد.
قانون کلی این است که هرچه ریسک بیشتری بپذیرید، سود و زیان بالقوه شما هم بیشتر میشود.
تورم چیست و بازده واقعی چگونه محاسبه می شود؟
یکی دیگر از اثرات تورم نحوه محاسبه بازده می باشد که موضوع بازده واقعی و بازده اسمی را مطرح می کند. در این مطلب به ماهیت تورم، محاسبات مربوط به آن و تفاوت بازده اسمی و بازده واقعی می پردازیم همچنین در مقاله نحوه افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها به تاثیر تورم بر اقلام صورت های مالی و بحث تجدید ارزیابی اشاره کردیم.
تورم چیست؟
در مباحث اقتصادی تعاریف متفاوتی از تورم وجود دارد ولی بطور ساده ، به رشد سطح عمومی قیمتها تورم گفته می شود و تغییرات آن به صورت درصد بیان می گردد.عوامل ایجاد تورم متفاوت هستند ولی از رشد نقدینگی و کسری بودجه دولت بعنوان عوامل اصلی ایجاد تورم یاد می شود.
تفاوت تورم و گرانی چیست؟
همانطور که ذکر شد تورم به معنی رشد در سطح عمومی قیمتها می باشد. در شرایط تورمی قیمت همه کالاها و خدمات در یک کشور رشد می کند. البته این رشد یکسان و متناسب نیست ولی واژه گرانی اصطلاحی است که به طور عامیانه در میان مردم استفاده می شود و اشاره به بالا بودن قیمت یک کالا یا خدمت خاص در مقایسه با سایر کالاها یا در مقایسه با درآمد افراد دارد.
نکته مهم این است که در اکثر کشورها تورم وجود دارد ولی نرخ آن تک رقمی بوده و در کشورهای پیشرفته عموما زیر 2درصد است. آنچه که تورم را به یک پدیده مخرب اقتصادی تبدیل می کند سطح بالای آن است. متاسفانه در کشور ما سالیان متوالی است که نرخ تورم بالای 20 درصد را تجربه می کنیم که ریشه بسیاری از معظلات اقتصادی می باشد.
کاهش ارزش پول یعنی چه؟
از آنجا که پدیده تورم باعث می شود با گذشت زمان برای خرید یک کالا یا خدمت پول بیشتری پرداخت گردد یا با یک مقدار معینی از پول با گذشت زمان مقدار کمتری از یک کالا یا خدمت قابل خرید می باشد به آن کاهش ارزش پول ملی یا کاهش قدرت خرید نیز گفته می شود.
تورم چگونه اندازه گیری می شود؟
در بیشتر کشورها بانک مرکزی مسئول محاسبه و انتشار آمار مربوط به تورم می باشد. برای اینکار از شاخصهای مختلفی استفاده می شود. سه شاخص مهم و کاربردی در این زمینه عبارتند از cpi ( شاخص قیمت مصرف کننده) ، ppi ( شاخص قیمت تولید کننده) و wpi ( شاخص قیمت عمده فروشی). نرخ تورم عبارتست از تغییرات شاخص های تورم.
cpi یا شاخص قیمت مصرف کننده
Cpi تغییرات قیمت سبدی از کالاها و خدمات را که مردم در زندگی روز مره استفاده می کنند اندازه گیری می کند مانند قیمت گوشت،اجاره خانه، قیمت خدمات بهداشتی و گردشگری و میوه و پوشاک.
ppi یا شاخص قیمت تولید کننده
Ppi تغییرات قیمت سبدی از کالاها و خدمات تولید و ارائه شده توسط تولیدکنندگان را اندازه گیری می کند. بعبارتی cpi قیمت مصرف کننده را مد نظر قرار می دهد ولی ppi قیمت تولید کننده را در محاسبات منظور می کند. بعبارت دیگر قیمت کالاها و خدمات درب کارخانه و قبل از پخش و توزیع مبنا قرار می گیرد.
wpi یا شاخص قیمت عمده فروشی
Wpi تغییرات قیمت عمده فروشی سبدی از کالاها و خدمات را اندازه می گیرد.
همانطور که ذکر شد مکانیزم هر سه شاخص یکسان می باشد تنها تفاوت آنها در مبنای اندازه گیری می باشد. Cpi مصرف کننده را مد نظر دارد ppi تولید کننده و wpi قیمتهای عمده فروشی را ملاک محاسبه قرار می دهد. آنچه که در آمار و اخبار بیشتر مورد توجه قرار می گیرد تورم مصرف کننده یا همان cpi می باشد.
مکانیسم محاسبه شاخص های تورم چگونه است؟
سه مرحله اصلی در محاسبه شاخصهای تورم وجود دارد. اول تعیین سبدی از کالاها و خدمات. دوم تعیین سال پایه و سوم اندازه گیری تغییرات قیمت در دوره های مختلف.
تعیین سبد کالاها و خدمات برای اندازه گیری تورم بر اساس مشخصه های فرهنگی و اقتصادی جامعه صورت می گیرد. بعبارتی سعی می شود کالاها و خدماتی که توسط عموم مردم بصورت قابل توجه مصرف می شود بعنوان سبد محاسبه تورم انتخاب گردد. وزن هر کالا یا خدمت بر اساس وزن آن در هزینه های خانوار مشخص می شود. مثلا هزینه اجاره خانه یا هزینه خوراک و پوشاک بر اساس مطالعات و بررسیها در سبد قرار گرفته و وزن آنها مشخص می گردد.
برای تعیین سال پایه معمولا سالی که از نظر اقتصاد شرایط با ثباتی را داشته است بعنوان سال پایه در نظر می گیرند. و در نهایت با رصد و اندازه گیری ماهیانه تغییرات قیمت سبد کالا و خدمات ، شاخصهای اندازه گیری تورم و نرخ تورم محاسبه می گردد.
مثلا فرض کنید سال 1395 بعنوان سال پایه تعیین می گردد . قیمت یک کیلو گوشت گوسفندی در ابتدای فروردین 1395 فرض کنید 200 هزار ریال بوده است. قیمت یک کیلو گوشت گوسفندی در ابتدای فروردین بعنوان شاخص، 100 در نظر گرفته می شود. حالا فرض کنید در اسفند 1395 قیمت هر کیلو گوشت گوسفندی 240 هزار ریال باشد. از آنجا که 200 هزار ریال معادل 100 در نظر گرفته شده است قیمت 240 هزار ریال معادل 120 خواهد بود. بنابراین شاخص قیمت گوشت گوسفندی از 100 در ابتدای 1395 به 120 در پایان 1395 رسیده است. نرخ تورم عبارتست از تغییرات شاخص اندازه گیری تورم. در این مثال نرخ تورم برابر است با 20 درصد .
این محاسبات برای کلیه کالاها و خدمات موجود در سبد کالا و خدمات انتخابی صورت گرفته و با توجه به وزن هر کالا یا خدمت در سبد ، شاخص تورم محاسبه می گردد که بر اساس آن نرخ تورم نیز قابل محاسبه خواهد بود.همچنین برای سرمایه گذاری مطمئن در بورس می توانید از مشاوره سرمایه گذاری در بورس استفاده نمایید.
تورم نقطه به نقطه چیست؟
اندازه گیری شاخص های تورم معمولا بصورت ماهانه انجام و منتشر می شود. چنانچه در یک بازه مشخص تورم را بررسی کنیم اصطلاحا به آن تورم نقطه به نقطه می گویند. مثلا چنانچه تغییرات قیمت کالاها را از ابتدای اردیبهشت 1399 تا پایان فروردین 1400 مورد اندازه گیری قرار دهیم به آن تورم نقطه به نقطه یکساله منتهی به فروردین 1400 می گویند.
نرخ رسمی تورم یا تورم میانگین چیست؟
علاوه بر تورم نقطه به نقطه ، بانک مرکزی نرخی را بعنوان نرخ رسمی تورم اعلام می کند که از آن به عنوان تورم میانگین یاد می شود. نحوه محاسبه نرخ تورم میانگین به این صورت است که به جای استفاده از شاخص تورم در انتهای هر سال، میانگین شاخص در آن سال با میانگین شاخص در سال قبل از آن مقایسه می شود. مثلا برای محاسبه نرخ تورم سال 1399، میانگین شاخص cpi در سال 1399 با میانگین شاخص cpi در سال 1398 مقایسه شده و تغییرات آن بعنوان نرخ تورم سال 1399 منتشر می گردد.
حال چنانچه تغییرات شاخص cpi در پایان 1399 در مقایسه با cpi در پایان 1398 محاسبه گردد ، نتیجه نرخ تورم نقطه به نقطه سال 1399 خواهد بود.
بازده اسمی چیست؟
در مباحث اقتصادی زمانیکه یک متغییر بدون در نظر گرفتن تورم در طول یک دوره مورد بررسی قرار می گیرد اصطلاحا به آن متغیر اسمی گفته می شود. مثلا چنانچه GDP کشور را در یک دوره بدون در نظر گرفتن تغییرات قیمت مورد بررسی قرار دهیم و رشد آن را مورد محاسبه قرار دهیم ، رشد اسمی GDP را مد نظر قرار داده ایم .
به عنوان مثال دیگر فرض کنید شخصی در سال 1392 سهامی را به قیمت 100 تومان خریداری نموده است. در حال حاضر قیمت سهام مذکور 600 تومان می باشد. بازدهی سهام مذکور در این دوره 500 درصد بوده است. از آنجاکه محاسبات ما بدون در نظر گرفتن تورم بوده است بازده محاسبه شده به روش فوق بازده اسمی نامیده می شود.
بازده واقعی چگونه محاسبه می شود؟
چنانچه اثرات تورم را از بازده اسمی حذف کنیم به آن بازده واقعی می گویند. در مثال فوق فرض کنید نرخ تورم در بازه مورد بررسی 520 درصد باشد آنگاه بازده واقعی سهام مذکور برابر با منفی 20 درصد خواهد بود. بعبارتی اگرچه در ظاهر فرد مذکور سود قابل توجهی کرده است ولی در عمل بخاطر تورم و کاهش ارزش پول ملی ، قدرت خرید او کاهش پیدا کرده و دچار زیان شده است.
بنابراین در کشور ما که نرخ تورم بالایی دارد در نظر گرفتن نرخ تورم در محاسبه رشد متغییرها و همچنین محاسبه بازده بسیار مهم است چرا که توجه به مقادیر اسمی می تواند گمراه کننده باشد.
دیدگاه شما