چگونه از خط روند صعودی و نزولی استفاده کنیم؟
در قسمت پایین می توانید چارت ماهانه میانگین Nikkie را از سال 1982 تا 1993 مشاهده کنید. این چارت نشان دهنده ی این است که قیمت ین از سال 1989 شروع به کاهش کرد و به بازار حباب دار تبدیل شد. خط یک از قسمت A تا B کشیده شده است و خط دو نیز از قسمت C تا D کشیده شده است.خط سه نیز به عنوان نمایش دهنده ی معکوس خط روند صعودی است که رشد 8 ساله ی بازار به انتهای خود رسیده است.
چگونه از خط روند نزولی استفاده کنیم؟
در پایین می توانید چارت ماهانه میانگین Dow Jones را از سال 2000 تا 2012 میلادی را مطالعه کنید. این چارت نشان دهنده ی خط روند سقوطی است. این چارت میانگین بیش ترین مقدار دلار آمریکا را در سال 2007 میلادی و در ماه اکتبر این سال نشان می دهد. سپس در سال 2008 به دلیل بحران اقتصادی و سرقت گسترده ی بانکی توسط برادران لمن سقوط زیادی را متحمل شد و در سال 2009 به ارزش 7.062 دلار کاهش پیدا کرد.
خط یک از قسمت A تا B کشیده شده است و خط دو نیز از قسمت C تا D کشیده شده است. خط سه نیز به دلیل افزایش سرعت کاهش نرخ اضافه شده است. نقطه عطف قیمت سهام در بالای خط B صورت گرفته است و بعد از این اتفاق قیمت به طرز بسیار زیادی افزایش پیدا کرده است. مخصوصا در بازه ی زمانی که قیمت از خط 1 عبور کرد و نبض بازار به سمت خط روند صعودی کشیده شد. به طور کل روش های متعددی برای تحلیل خط روند وجود دارد.
از این روش ها می توان به تحلیل کانال خط روند که به تحرکات فرعی موجود توجه دارد؛ تحلیل خط روند هواداری که بر موج بلند مدت در خط روند تمرکز دارد می توان اشاره کرد.
تداوم خط روند:
تداوم و توالی خط روند به این معنی است که قیمت پایین موجود در نقطه برگشت فعلی بالا تر از قیمت پایین نقطه ی برگشت گذشته است. این موضوع درباره ی قیمت بالا نیز صدق می کند. توضیحات بالا به این معنی است که قیمت ها در هر دو نقطه در حال افزایش هستند. از طرفی تداوم خط روند سقوطی بر این موضوع اظهار دارد که قیمت بالا در نقطه برگشت فعلی در مقایسه با قیمت موجود در نقطه برگشت گذشته پایین تر است.
توضیحات بالا به این معنی است که قیمت ها در هر دو نقطه در حال کاهش هستند. حتی اگر بازار جنبه ی افزایش قیمت به خود بگیرد، قیمت محصولات از نقطه برگشت خود فرا تر نمی رود. درباره ی کاهش قیمت نیز میتوان این نتیجه را گرفت که در صورت کاهش قیمت، قیمت ها پایین تر از نقطه ی برگشت خود نمی روند.
خط روند(Trend line) چیست؟
خط روند(Trend line) چیست؟: خط روند یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال برای شناسایی حمایت و مقاومت است.
اما سوال اصلی این است که چگونه خط روند را رسم کنیم؟ در این مقاله بررسی میکنیم که خط روند چیست و چگونه باید آن را رسم کرد.
همچنین در مورد نحوه استفاده از خطوط روند برای تشخیص کف و سقف بازار نیز صحبت میکنیم.
برای دانلود دوره صفر تا صد فارکس کلیک کنید.
خط روند چیست؟
خطوط روند سطوحی هستند که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند و میتوان آنها را در امتداد روند رسم کرد تا حمایت و مقاومت را نشان داد.
خطوط روند را میتوانید همان حمایت و مقاومت اریب در نظر بگیرید.
این خطوط میتوانند به ما در پیدا کردن نواحی بالقوه مازاد عرضه و تقاضا کمک کنند که مازادعرضه باعث نزولی شدن بازار میشود و مازاد تقاضا به بازار صعودی منتج میشود.
حال یک مثال از خط روند بر روی روند صعودی را بررسی میکنیم:
دقت کنید که در چارت بالا که چارت روزانه پوند/دلارآمریکا است، بازار چندین مرتبه به خط روند حمایتی برخورد کرده است.
این خط روند به عنوان یک ناحیه حمایتی عمل میکند که معامله گران میتوانند در اینجا به دنبال فرصت خرید باشند.
حال مثالی از خط روند بر روی روند نزولی را بررسی میکنیم:
در اینجا همانند شکل قبل میبینیم که روند نزولی در چارت دلاراسترالیا/دلارنیوزلند، چندین مرتبه به خط روند برخورد کرده است.
تفاوت در این است که اینجا خط روند نزولی است که به عنوان مقاومت عمل میکنند. بدین ترتیب معامله گران میتوانند در این ناحیه مقاومتی به دنبال فرصت فروش باشند.
چگونه خط روند رسم کنیم؟
حال که متوجه شدیم خط روند چیست به نحوه رسم آن میپردازیم.
برای رسم خط روند حداقل به دو نقطه نیاز داریم که بتوانیم یک خط رسم کنیم.
به محض اینکه دومین سوئینگ های و لو شکل گرفتند میتوانیم خط روند خود را رسم کنیم.
در شکل زیر دو سوئینگ لو را به هم وصل میکنیم.
دقت کنید که در چارت بالا دو نقطه اصلی داریم که میتوانیم به وسیله آنها خط روند خود را رسم کنیم.
وقتی این خط را رسم کردیم، میتوانیم به دنبال پرایس اکشن صعودی بگردیم تا بتوانیم بخریم. همانطور که میبینید چند هفته بعد یک پین بار صعودی در خط روند حمایتی شکل گرفت.
پین بار صعودی در شکل بالا به معامله گران سیگنال میدهد که خط روند احتمالا حفظ شود. این سیگنال به معامله گران فرصت خرید داد.
۳ نکته کلیدی برای رسم صحیح خطوط روند:
برای رسم صحیح خطوط روند باید حتما به سه نکته کلیدی توجه کنیم.
۱٫هر چه تایم فریم بالاتر باشد، اعتبار خطوط روند بیشترخواهد بود. پس از تایم فریم ها بالاتر شروع کنید.
۲٫ممکن است در رسم خطوط روند، سایه های بالایی و پایینی شمع ها از خط روند عبور کنند.
این حالت ایرادی ندارد. اما مسئله مهم این است که بدون اینکه بدنه شمع ها از خط روند بگذرد، بیشترین برخورد به خط روند را داشته باشیم.
۳٫هیچوقت سعی نکنید خط روند را به زور و در هر جایی رسم کنید. اگر خط روند با روند شکل گرفته سازگاری ندارد پس رسم نکنید چون در اینصورت اعتبار نخواهد داشت.
حال این سه مورد را با جزئیات بیشتر بررسی میکنیم.
برای رسم خطوط روند از تایم فریم های بالاتر استفاده کنید.
معمولا برای هر کاری در بازار فارکس از تایم فریم روزانه شروع میکنیم.
پس برای خطوط روند هم از همین تایم فریم استفاده میکنیم. پس بهتر است از تایم فریم روزانه برای ترسیم خط روند استفاده کنیم زیرا در چنین حالتی زمان کافی برای اعتبار خط روند را داریم.
این امر به یک قانون مهم در خط روند اشاره دارد و آن این است که هر چه روند برای مدت زمان بیشتری برقرار باشد، آنگاه اعتبار آن بیشتر است.
برای مثال خط روندی که برای دو سال نگه داشته شده است اعتبار بیشتری از خط روند دو هفته ای دارد.
در اینجا یک مثال از خط روند در تایم فریم روزانه را بررسی میکنیم.
خط روند(Trend line) چیست؟
در بالا چارت روزانه پوند/فرانک را داریم. همانطور که میبینید بعد از اینکه دومین سوئینگ لو شکل گرفته است، خط روند را رسم کرده ایم.
این یک مثال عالی است که فرصت خرید در خط حمایت را نشان میدهد. تایم فریم دیگری که میتوانیم برای رسم خط روند استفاده کنیم، تایم فریم هفتگی است.
این تایم فریم برای پیدا کردن اهداف بالقوه در روند صعودی و نزولی روی تایم فریم روزانه عالی هست.
در شکل زیر بر روی چارت دلارکانادا/فرانک نشان میدهیم که چگونه میتوان از تایم فریم هفتگی برای شناسایی اهداف بالقوه استفاده کرد.
چارت بالا خط روند هفتگی را نشان میدهد که به ما در پیدا کردن نقاط بالقوه کمک بسزایی میکند.
در این لحظه، در تایم فریم روزانه روند صعودی داریم، پس این روند هفتگی به ما در پیدا کردن سود بالقوه کمک میکند.
خطوط روند و همپوشانی
یکی از سوالاتی که در رسم خط روند مطرح میشود این است که آیا خط روند را باید بر اساس قیمت پایانی و باز خط کانال نزولی رسم کرد یا بر اساس سایه های بالایی و پایینی؟ جواب این سوال به خط روند بستگی دارد.
پیدا کردن خط روندی که دقیقا روی قیمت پایانی و باز و یا دقیقا روی سایه های بالا و پایین قرار بگیرد کمی سخت است.
حال مثالی را بررسی میکنیم.
همانطور که در خط کانال نزولی شکل میبینید، خط روند دقیقا روی سایه بالایی و یا قیمت پایانی و باز قرار نگرفته است.
این بدین معنی نیست که خط روند معتبر نیست. چیزی که اینجا اهمیت دارد این است که قیمتها در این چارت هفتگی در بالای خط روند بسته نشده اند.
مهمترین نکته در رسم خط روند این است که بیشترین برخورد را داشته باشیم و اینکه خط روند از وسط شمع نگذرد.
اگر خط روند از وسط بدنه شمع بگذرد، آنگاه خط روند معتبر نیست.
هیچوقت خط روند را به زور رسم نکنید
این احتمالا رایج ترین اشتباهی است که معامله گران در هنگام رسم خط روند انجام میدهند.
این حالت زمانی رخ میدهد که معامله گر خود را قانع کرده که سطح حمایت یا مقاومت حتما باید وجود داشته باشد. یعنی معامله گر سعی میکند به زور سطحی را بر روی پرایس اکشن مشخص کند.
از این نکته به مهمترین بخش در رسم خط روند یا سطوح حمایت و مقاومت میرسیم. و آن این است که بهترین خط روند خطی است که کاملا واضح باشد.
پس اگر خط روند روی چارت قرار نمیگیرد پس بهتر است که آن را رسم نکنیم.
چگونه از خطوط روند برای شناسایی نقاط برگشت بالقوه استفاده کنیم؟
حال به بررسی روشی میپردازیم که در آن از خط روند برای تعیین قدرت روند استفاده میشود.
همچنین از این روش میتوان برای پیدا کردن نقاط برگشت بالقوه نیز استفاده کرد.
تا اینجا متوجه شدید که از خط روند میتوان برای پیدا کردن فرصت خرید و فروش استفاده کرد.
اما این حالت تا زمانی صدق میکند که بازار به خط روند به عنوان حمایت یا مقاومت احترام بگذارد.
حالا وقتی که بازار دیگر به این سطوح احترام نمیگذارد چه اتفاقی می افتد؟ در چنین حالتی نقطه چرخش خواهیم داشت.
در شکل زیر بازار خط روند حمایتی را شکسته و بعد این سطح حمایتی تبدیل به مقاومت شده است.
در بالا چارت روزانه پوند/فرانک را داریم. همانطور که میبینید بازار برای یک دوره زمانی به خط روند احترام گذاشته است.
با این وجود، وقتی بازار خط روند حمایتی را شکسته است، بعد از آن سریعا این خط حمایتی را به عنوان خط مقاومتی تست کرده است.
این تست مجدد خط مقاومتی، یک فرصت فروش است که به سود چشمگیری منجر شده است.
برای اینکه بتوانیم از خط روند بدین صورت استفاده کنیم، باید یک خط روند واضح داشته باشیم که حداقل ۳ مرتبه برخورد داشته باشد.
هر چه خط روند واضح تر باشد، استراتژی عملکرد بهتری خواهد داشت. همچنین میتوانید از این استراتژی برای شناسایی برگشت صعودی نیز خط کانال نزولی استفاده کنید.
خط روند(Trend line) چیست؟
همانطور که میبینید کمی بعد از اینکه خط روند مقاومت شکسته شده، بازار برگشته است تا این خط را به عنوان حمایت تست کند و در همینجا یک پین بار صعودی شکل گرفته است.
این به معامله گران پرایس اکشن یک فرصت خرید نشان داده است و بعد بازار ۸۰۰ پیپ افزایش داشته است.
این روش فوق العاده ای برای استفاده از روند جهت تشخیص نقاط برگشت بالقوه در بازار است.
خط کانال در تحلیل تکنیکال سهم
در تحلیل تکنیکال، زمانی که قیمت سهم بین ۲ خط روند در نوسان باشد کانال ایجاد میشود.
رسم خط کانال در تحلیل تکنیکال سهم تا حدی ساده به نظر میرسد. به طور مثال، همانطور که در شکل مشاهده میکنید در یک روند صعودی، خط روند اصلی « خط حمایت »، به صورت زیر رسم شده است. سپس برای رسم خط کانال، از قله اول خطی موازی با خط حمایت به سمت قله دوم رسم میگردد. اگر موج صعودی بعدی نیز به گونهای باشد که به این خط برسد و برگردد، احتمال وجود کانال را افزایش میدهد. هرچه قلههای بیشتری روی خط کانال قرار گیرند و منجر به حفظ و ادامه آن شوند، اعتبار بیشتری نیز به آن خط میبخشند. در نظر داشته باشید که عدم تشکیل خط کانال به وسیله قلهها، اخطاری درباره ضعیف بودن روند است.
رسم خط کانال در روند نزولی نیز به همین ترتیب، تنها در جهتی مخالف صورت میگیرد.
اهمیت و کاربرد خط کانال
مفهوم خط کانال در تحلیل تکنیکال، به اندازه خط روند مهم و بسیار ارزشمند است. همانطور که میدانید، خط روند اصلی میتواند برای ورود به بازار و خرید سهم مورد استفاده قرار گیرد. از این رو، خط کانال میتواند نشاندهنده محدوده فروش و خروج از بازار باشد. البته باید به این نکته هم اشاره کرد که سرمایهگذاران ریسکپذیر، تمایل دارند از خط کانال به عنوان محدوده خرید استفاده کنند و خلاف جهت روند معامله کنند.
نکته جالب در بحث خط کانال شاید این باشد که برخلاف خط روند که هنگام شکسته شدن نشاندهنده وقوع تغییر مهمی در جهت روند است، شکسته شدن خط کانال به معنی شتاب بیشتر در روند موجود است!
برای درک بهتر این ویژگی شکل زیر را در نظر بگیرید، همانطور که میبینید در یک روند صعودی، قیمت به اندازهای بالا رفته است که منجر به شکسته شدن خط کانال گردیده است. این اتفاق نشاندهنده این است که روند موجود در بازار روند محکمی است. در این مرحله، چارتیستها خط مقاومت جدید را با شیبی تندتر، از قله همان موجی که باعث شکسته شدن خط کانال شده است، رسم میکنند.
در حالت برعکس، یعنی زمانی که در روند صعودی قیمت نتواند به خط کانال برسد و در عوض خط روند اصلی را بشکند، به این معنی است که روند در حال تغییر است و چارتیستها باید خط مقاومت جدید را از موجی که کاهش قیمت از آن شروع شده است رسم کنند و خط کانال جدید را نیز موازی با خط مقاومت، از نقطه مینیموم همان موج رسم نمایند.
خطوط کانال ابزاری برای اندازهگیری نیز هستند. هنگامی که قیمت از خطوط کانال عبور میکند معمولا به اندازه عرض کانال حرکت میکند. بنابراین چارتیستها میتوانند به راحتی با اندازهگیری عرض کانال، قیمتهای هدف را در صورت شکسته شدن خط اصلی و کانال، به دست آورند.
معاملهگری در بورس با کانال قیمتی
در مقاله قبل راجع به ” تشخیص روند (Trend) بازار” مطالبی را خدمت شما ارائه کردیم. عامل تاثرگذار دیگر در کسب سودهای رویایی در بازار بورس ترسیم صحیح خط کانال نزولی کانال قیمتی سهم می باشد. چون همیشه باید در جهت روند بازار حرکت کنیم. حرکت در خلاف جهت بازار منجر به ضرر و زیان می گردد. لذا معامله با استراتژی عالی در درون کانال قیمتی ما را به نتایج عالی در بازار بورس رهنمون می سازد.
1.تعریف کانال قیمت
پس از تعیین روند بازار، برای داشتن ترید سودساز در بورس، شناخت کانال قیمت از اهمیت بسزائی برخوردار است. کانال قیمت یک سهم، دو خط به موازات همدیگر می باشد که خط پایین از اتصال دره ها و خط بالای کانال قیمت از اتصال قله ها شکل می گیرد. به عبارت دیگر فضای محصوری که قیمت یک سهم در طول زمان در آن بازه، دارای نوسان می باشدکانال قیمت اطلاق می گردد. هر چه تعداد نقاط قله و دره با خطوط کانال قیمت تماس بیشتری داشته باشد بر اعتبار کانال افزوده می شود.
2. انواع کانال های قیمت
همانطور که در مقالهی قبل عنوان شد روندها دارای سه نوع می باشند و از آنجا که ترسیم کانال قیمتی به کمک خطوط روند صورت می گیرد، لذا کانال های قیمت نیز بر سه نوع می باشند:
حال به بررسی تک تک این کانال قیمتی می پردازیم.
1. 2. کانال قیمت صعودی
همانطور که از نام این کانال قیمت مشخص است سمت و سوی قیمت ها به سمت بالا و صعودی می باشد. این کانال قیمت در زمان رشد بازارها تشکیل می گردد. البته قابل ذکر است که اطلاق کانال قیمت صعودی به معنی عدم افت قیمت سهم در این کانال قیمت نمی باشد. به عبارت دیگر تغییر قیمت ها به شکلی رقم می خورد خط کانال نزولی که معمولا قله بعدی سطح بالاتری نسبت به قله قبلی و دره بعدی سطح بالاتری نسبت به دره قبلی دارد.
زمانی که صحبت از خرید در جهت روند می شود منظور این است که سهام را در روند صعودی بخرید. کانال قیمتی صعودی بهترین فرصت برای معامله گری با سود حداکثری می باشد. در شکل زیر کانال قیمت صعودی سهم سبجنورد در تایم فریم روزانه را مشاهده می کنید.
کانال قیمت صعودی سهم سبجنورد
2. 2. کانال قیمت نزولی
کانال نزولی قیمت دقیقا برعکس کانال صعودی می باشد. در موقع ریزش بازار کانال قیمت نزولی شکل می گیرد و بهتر است با شناسایی افت قیمت ها از روی اندیکاتورهای میانگین متحرک کوتاه مدت از بازار خارج شویم. حرکت قیمتی در این کانال قیمتی به این صورت است که دره بعدی از دره قبلی دارای سطوح پایین تری می باشد و قله های شکل گرفته نیز دارای سطوح پایین تری نسبت به قبلی ها دارد.
در شکل زیر کانال نزولی قیمت را در سهم سپاها در تایم فریم روزانه در نمودار حسابی مشاهده می کنید.
کانال نزولی سهم سپاها
3. 2. کانال قیمت خنثی
کانال قیمت خنثی موقعی شکل می گیرد که خریداران و فروشندگان نسبت به انجام معامله مردد می باشند. به بیان دیگر این حالت بیانگر بی تصمیمی بازار می باشد. به طور مثال، منتظر تصمیم گیری خاصی هستند که این تصمیم می تواند بر روی آینده بازار تاثیرگذار باشد. در نتیجه خرید و فروش ها به گونهای رقم می خورد که بازار چند روز مثبت و دوباره چند روز منفی می باشد که نتیجه آن تشکیل سطوح قله و دره ای است که قله ها در یک سطح تقریبی و دره ها در یک سطح تقریبی قرار می گیرد.
در شکل زیر کانال قیمت خنثی را در سهم سفارس در تایم فریم روزانه در نمودار حسابی مشاهده می کنید.
کانال خنثی
3. خرید و فروش در کانال قیمت ها
3.1. معاملهگری در کانال قیمت صعودی
قیمت سهم معمولا به کف، خط میانی و سقف کانال قیمت واکنش نشان می دهد. لذا رصد حرکت قیمتی سهم در کانال قیمت می تواند خرید و فروش های موفقی را به همراه داشته باشد. موقعیکه قیمت سهم به سقف کانال قیمت نزدیک شود فروش سهم و ذخیره سود منطقی به نظر می رسد. چرا که معمولا سقف کانال قیمت ها خطوط مقاومتی مهم سهم محسوب می شوند و قیمت با برخورد به آن به داخل کانال قیمت برمی گردد و با یک پول بک به رشد خود ادامه می دهد؛ که در این حالت پس از پول بک، زمان خرید مجدد سهم می باشد. خرید سهم موقعی که از یک کانال قیمت خارج شده و پول بک به کف کانال قیمت جدید می زند نیز فرصت خوبی برای رشد و خرید سهم می باشد.
3.2. معاملهگری در کانال قیمت نزولی
موقعی که قیمت سهام کاهش پیدا می کند ممکن است با دو حالت روبرو شویم. اول اینکه با اصلاح جزئی قیمت سهام روبرو شویم که در این حالت کندل های قیمتی اندیکاتورهای میانگین متحرک کوتاه مدت را قطع می کنند ولی اندیکاتورهای میانگین متحرک بلندمدت، اندیکاتورهای کوتاه مدت را قطع نمی کند. این موارد ممکن است در کانال قیمت های صعودی رخ دهد. ولی موقعی که اندیکاتورهای میانگین متحرک بلندمدت، اندیکاتورهای کوتاه مدت را قطع کند، نشان از برگشت بازار از حالت صعودی به نزولی دارد. در این شرایط نباید خریدی انجام شود؛ مگر اینکه قیمت سقف کانال قیمت را با قدرت به سمت بالا بشکند.
3.3. معاملهگری در کانال قیمت خنثی
همانطور که قبلا توضیح داده شد در کانال قیمت خنثی، قیمت سهام بین دو خط سقف کانال قیمت و خط کف کانال قیمت در حال نوسان می باشد. در نتیجه خرید در کف کانال قیمت و فروش در سقف کانال قیمت منطقی به نظر می رسد.
جهت مطالعه در زمینه کانال قیمت ها، خواندن کتاب “دوئل با روند“ توصیه می گردد. این کتاب به قلم توانای دوست عزیز آقای استاد نیما آزادی نگارش شده است.
کتاب دوئل با روند
4. اقدامک:
نرم افزار مفیدتریدر را باز کنید و یک نمودار سهم را باز کنید و کانال های قیمتی آن را در بازه های زمانی مختلف ترسیم کنید. سعی کنید با تمرین و ممارست و تسلط کافی بر کانال های قیمتی به معاملهگر حرفهای جهت کسب سودهای عالی تبدیل شوید. در صورت هر گونه پرسشی آنرا با ما درمیان بگذارید.
در صورتی که تمایل دارید بدانید که چه سهمی را خریداری کنید می توانید از لینک زیر استفاده کنید:
امیدوارم مطالب ارائه شده برایتان مفید بوده باشد و مورد توجه تان قرار گرفته باشد.
خوشحال خواهیم شد که نظراتتان را نسبت به مطالب سایت، با ما در میان بگذارید.
کانال قیمت در تحلیل تکنیکال: ساختارهای نموداری قدرتمند
کانال قیمت در تحلیل تکنیکال یکی از ساختارهای نموداری قدرتمند در تحلیل تکنیکال است. استفاده از کانال در میان تحلیلگران فنی چندان مرسوم نیست اما کانالها با ترکیب روندهای حاصل از نقاط کف و سقف بازار، نقاط ورود و خروج بهینهای در اختیار شما قرار میدهند که بهسادگی بتوانید ریسک معاملات خود را کنترل کنید. اولین مرحله در معامله گری با کانالهای قیمتی، یادگیری نحوه تشخیص و ترسیم آن در نمودار قیمت است. در این مطلب میآموزیم که چگونه یک کانال رسم کنیم، بر اساس آن وارد معامله شویم و همچنین، نقاط حد زیان و سود خود را تعیین کنیم…
- 1) نکات کلیدی
- 2) کانال قیمت در تحلیل تکنیکال چیست؟
- 3) انواع کانال قیمتی در تحلیل تکنیکال
- 4) 3 ابزار قدرتمند برای تایید سیگنالهای کانال قیمت
- 5) تعیین حد سود و زیان بر اساس کانال قیمت در تحلیل تکنیکال
نکات کلیدی
- ترسیم کانالهای قیمتی در نمودار به ما کمک میکند که بتوانیم روندهای صعودی و نزولی را با وضوح و جزئیات بیشتری ببینیم.
- معامله گران تکنیکالی بهمنظور تشخیص نواحی ورود، حد ضرر و سود، از کانالهای قیمتی استفاده میکنند.
- در جریان روندهای صعودی، قیمت درون کانال افزایش مییابد و اصطلاحا کانال بالا رونده است؛ اما در یک روند نزولی، با یک کانال پایینرونده مواجه میشویم.
- سایر ابزار تکنیکالی نظیر اندیکاتور حجم، میتوانند اعتبار سیگنالهای معاملاتی صادر شده توسط کانالهای قیمتی را افزایش دهند.
- مدت زمانی که قیمت به حرکت خود درون کانال ادامه داده است، به تعیین قدرت روند کمک میکند.
کانال قیمت در تحلیل تکنیکال چیست؟
اگر قیمت بین دو خط روند موازی حرکت کند، یک کانال قیمتی در نمودار بهوجود میآید. خط روند بالایی یا همان سقف کانال، از اتصال نقاط سقف بازار (High) و خط روند پایینی یا کف کانال، از اتصال نقاط کف قیمت (Low) ترسیم میشود. بهطور کلی، کانال میتواند صعودی، نزولی یا خنثی باشد. اگر قیمت از سقف یا کانال خارج شود (شکست صعودی یا نزولی قیمت)، این حرکت حاکی از احتمال بالای وقوع یک رالی افزایشی (حرکت شدید صعودی) یا سقوط سنگین قیمتها است؛ هرچند که شکست کانال قیمتی هم مانند سایر ابزار و استراتژیهای معاملاتی، همیشه موفق نیست و ممکن است گاها با حرکات کاذب مواجه شویم.
بهترین عملکرد کانالهای قیمت در نمودارهایی است که قیمت دارایی نوسانات متعادلی (یعنی میانگین باشد، نه خیلی کمنوسان و نه خیلی با نوسان عمیق که عرض کانال زیاد شود) داشته باشد؛ زیرا در این شرایط مقدار حد سود و زیان معامله نیز بهسادگی قابل تشخیص است. برای درک بهتر این نکته، 2 شرایط فرضی زیر را در نظر بگیرید:
- فرض کنید در نمودار بیت کوین یک کانال کمنوسان صعودی ایجاد شده است. عرض کانال بسیار کم است و عملا نمیتوان اهداف بالایی برای قیمت در نظر گرفت. بنابراین معامله در این کانال قیمتی از لحاظ مدیریت ریسک چندان معقول نیست؛ زیرا پتانسیل سوددهی بالایی ندارد!
- در نمودار اتریوم یک کانال نزولی با نوسانات شدید و عمیق مشاهده میشود. آیا صرف دیدن یک کانال با عرض زیاد و پتانسیل کسب سود بالا باید آماده ورود به معامله شویم؟! خیر، هر چقدر اهداف سود بزرگتری داشته باشیم، امکان نرسیدن قیمت به حد سود تعیین شده بالاتر است! همچنین در این شرایط قاعدتا باید حد ضرر بالاتری هم تعیین کنیم تا بهدلیل نوسانات کاذب قیمت و رسیدن به ناحیه حد ضرر، مجبور به خروج از معامله نشویم…
چگونه یک کانال قیمت رسم کنیم؟
کانال قیمت در تحلیل تکنیکال بر اساس مفهوم خطوط روند شکل گرفتهاند. در واقع تئوری اصلی همان خطوط روند است، با این تفاوت که در این تکنیک تحلیلی با ترکیب خطوط روند صعودی و نزولی سعی داریم مسیر کلی حرکت قیمت را تشخیص دهیم تا حین ورود و خروج از معاملات، با اطمینان و تسلط بیشتری اقدام کنیم.
«یک کانال قیمتی بر اساس حداقل 4 نقطه کف و سقف تشکیل میشود؛ زیرا برای ترسیم خط روند پایین حداقل به 2 نقطه کف و برای رسم خط روند بالا، حداقل به 2 نقطه سقف در نمودار نیاز داریم. در کنار این پارامترهای اصلی، باید به موازی بودن خطوط روند کف و سقف کانال نیز دقت داشته باشیم.»
انواع کانال قیمتی در تحلیل تکنیکال
در تحلیل نموداری، 3 نوع کانال قیمتی داریم که شامل موارد زیر است:
- کانال صعودی: کانال بهسمت بالا زاویه دارد، یعنی شیب کانال مثبت و صعودی است.
- کانال نزولی: کانال بهسمت پایین زاویه دارد، یعنی شیب کانال منفی و نزولی است.
- کانال خنثی: قیمت در یک محدوده افقی (مستطیل) نوسان میکند و بنابراین، کانال در یک مسیر خنثی (رِنج یا Range) قرار گرفته است.
نکته: کانالهای صعودی و نزولی، کانالهای روندی نیز نامیده میشوند؛ زیرا قیمت بهطور کلی در یک جهت مشخص حرکت میکند.
چگونه بر اساس کانال معامله کنیم؟
همانطور که در ابتدای متن اشاره شد، کاربرد اصلی کانال قیمت در تحلیل تکنیکال برای معامله گران تکنیکالی، تعیین نقاط ورود و خروج از معامله است؛ اما قوانین مختلفی برای خرید و فروش بر اساس کانالها وجود دارد که در این بخش به مهمترین آنها اشاره میکنیم:
- زمانی که قیمت به سقف کانال رسید، احتمالا فروشندگان وارد بازار میشوند و بهتر است که معاملات خرید خود را ببندید. فراموش نکنید که سقف کانال بهترین موقعیت برای ورود به معامله فروش است.
- ناحیه میانی (وسط) کانال، بهترین موقعیت برای استراحت معامله گران است! اگر معامله بازی ندارید، تا رسیدن به نواحی کف یا سقف کاری انجام ندهید و صرفا موقعیتهای (معاملات) باز فعلی را حفظ کنید.
- رسیدن قیمت به ناحیه کف کانال، بهمنزله یک هشدار جدی مبنی بر احتمال ورود خریداران است؛ بنابراین بهتر است که موقعیتهای فروش خود را ببندید و برای ورود به معامله خرید آماده باشید!
و اما 2 استثنای مهم برای قوانین فوق وجود دارد:
- اگر قیمت از کف یا سقف کانال عبور کرد و اصطلاحا یک شکست در نمودار ایجاد شد، کانال مذکور دیگر برای ورود و خروج بر مبنای سطوح داخلی آن معتبر نیست. بنابراین تا زمانی که یک کانال جدید ایجاد نشده است، اقدام به ورود نکنید!
- اگر قیمت بهمدت طولانی در یک کانال قیمتی نوسان کند، احتمال تشکیل یک کانال باریک درون کانال اولیه وجود دارد. در چنین شرایطی میتوانید حین رسیدن به نواحی کف و سقف کانال داخلی نیز خرید و فروش کنید.
آیا ماهیت و نوع کانال روی استراتژی معاملاتی ما اثرگذار است؟
اگر از آن دسته معامله گرانی هستید که مدیریت ریسک و کاهش تعداد معاملات زیانده برای شما اهمیت دارد، پاسخ این سوال «بله» است! برای اینکه بتوانید همانند معامله گران حرفهای بر اساس کانالهای قیمتی معامله کنید، 2 استراتژی زیر را همیشه بهخاطر داشته باشید:
- در یک کانال صعودی، روی خرید در کف کانال و فروش در محدوده سقف تمرکز کنید. لازم بهذکر است که ورود به معاملات فروش در جریان یک روند صعودی، ریسک بسیار بالایی دارد.
- در یک کانال نزولی، بهدنبال فروش در سقف کانال و خروج از معامله در محدوده کف باشید. فراموش نکنید که ورود به موقعیتهای خرید در طول روند نزولی، بهمنزله معامله گری بر خلاف روند است و در صورت اقدام به ورود، با ریسک بالایی موجه خواهید شد.
3 ابزار قدرتمند برای تایید سیگنالهای کانال قیمت
از آنجا که امکان بروز خطا در خروجی تمام ابزار تحلیلی وجود دارد، برای پوشش این خطاها میتوانیم از سایر ابزار تکنیکالی کمک بگیریم. استفاده از این ابزار کمکی، دقت سیگنالهای معاملاتی کانال را افزایش میدهد و همچنین، قدرت روند کلی بازار (صعودی یا نزولی) را تایید میکند. در ادامه این بخش، به معرفی 3 ابزار کمکی کاربردی برای معامله گری با کانالها میپردازیم:
- اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی یا مکدی (Moving Average Convergence Divergence بهاختصار MACD) در طول کانالهای افقی اغلب در محدوده نزدیک به صفر است. عبور خط مکدی از خط سیگنال در نزدیکی کف و سقف کانالهای قیمتی، یک نشانه بسیار خوب برای ورود به معاملات خرید و فروش است.
- همانند مکدی، از اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic) هم میتوانید بهعنوان ابزار کمکی استفاده کنید. تقاطع صعودی و نزولی خطوط K% و D% در نواحی کف و سقف کانال قیمت، بهعنوان تاییدی برای ورود به معاملات خرید و فروش در نظر گرفته میشود.
- اندیکاتور حجم یکی از فاکتورهای موثر در معامله گری بر اساس کانال است. حجم معاملات در طول کانال معمولا در حد متوسط و حتی شاید کمتر (علیالخصوص در محدوده میانی کانال) است؛ اما شکستهای قیمتی اغلب با حجم معاملات بالا همراه است. اگر حین شکست سقف یا کف کانال حجم معاملات بالایی در بازار ایجاد نشود، احتمالا شکست کاذب داریم و قیمت به محدوده کانال باز میگردد.
تعیین حد سود و زیان بر اساس کانال قیمت در تحلیل تکنیکال
معامله گران بسیاری وجود دارند که علیرغم تسلط نسبت به استفاده از یک ابزار تحلیلی، در انتخاب نقاط خروج از معامله اغلب دچار اشتباه میشوند. این مشکل ناشی از ماهیت پیچیده ابزار، درک اشتباه فرد و عدم توانایی برای استفاده از سایر ابزار تحلیلی بهعنوان مکمل است. کانالهای قیمتی روند، مسیر حرکت و نقاط بازگشتی حساس بازار را بهصورت کاملا واضح مشخص میکنند. بنابراین با استفاده از کانالهای قیمتی میتوانیم اهداف سود و زیان خود را بهشکل کاملا منطقی تعیین کنیم. 2 قاعده اساسی برای تعیین این سطوح وجود دارد:
- ورود به معامله خرید در کف کانال: تعیین حد سود در محدوده سقف کانال و حد ضرر پایینتر از محدوده کف کانال که خرید انجام شده است.
- ورود به معامله فروش در سقف کانال: تعیین حد سود در محدوده کف کانال و حد ضرر بالاتر از محدوده سقف کانال که فروش انجام شده است.
بهمنظور درک بهتر مفهوم، به 2 مثال زیر مربوط به موقعیتهای فرضی خرید و فروش توجه کنید.
(Entry: ناحیه ورود / Stop loss: حد ضرر / Take profit: حد سود)
معیار تشخیص ضعف و قدرت کانالها چیست؟
بر اساس شرایط رفتار قیمت درون یک کانال، میتوانیم درجه قدرت یا ضعیف یک کانال قیمتی را مشخص نماییم. برای این کار از مفهومی به نام «تایید» استفاده میکنیم. تایید به تعداد دفعاتی گفته میشود که قیمت پس از برخورد به سقف یا کف کانال، بازگشته است. بهطور مثال، اگر در یک کانال، قیمت 5 بار به محدوده سقف و کف برخورد کرده و حرکت بازگشتی داشته است، این کانال دارای 5 تایید است! اما از تاییدها چگونه استفاده کنیم؟
بدین منظور از قوانین عددی مبتنی بر تعداد برخورد به سطوح و انجام حرکت بازگشتی استفاده میکنیم:
- 1 تا 2 تایید: ضعیف (غیرقابل معامله)
- 3 تا 4 تایید: متوسط (قابل معامله)
- 5 تا 6 تایید: قوی (قابل اطمینان)
- بیش از 6 تایید: بسیار قوی (قابلیت اطمینان بالاتر)
کلام پایانی
در این مطلب از داموندمگ با یک ابزار تحلیلی بر اساس تئوری خطوط روند آشنا شدیم. شاید ظاهر و مفهوم ساده کانال قیمت در تحلیل تکنیکال در نگاه اول، این سوال را در ذهن شما ایجاد کند که آیا واقعا استفاده از این رویکرد تحلیلی در بازارهای مالی پر رمز و راز امروزی سودآور است؟!
بله، شما نیازی به هیچگونه ابزار تحلیلی پیچیده ندارید و حتی با همین ابزار ساده هم میتوانید سود کنید! پیشنیاز اساسی داشتن یک استراتژی معاملاتی مکتوب و پلن مدیریت سرمایه مشخص است.
مطالعه و بررسی نظرات شما در بخش کامنتها، باعث خوشحالی ما است و مطمئنا با استفاده از پیشنهادات مطرح شده، میتوانیم محتوای آموزشی موثر و کاربردیتری در اختیار شما قرار دهیم…
دیدگاه شما