آیا سرمایه گذاری مولد بهترین راه ثروتمند شدن است؟
«سرمایهگذاری مانند مشاهده خشکشدن نقاشی یا رشد چمن است. اگر نیاز به هیجان دارید به لاسوگاس بروید.» این جمله معروف از پل ساموئلسون (Paul Anthony Samuelson) بهخوبی ارزش صبر را در سرمایهگذاری نشان میدهد. افراد موفقی مثل وارن بافت، رابرت کیوساکی و … که حتماً شما هم آنها را میشناسید با سرمایه گذاری مولد و صبر توانستهاند به ثروتی عظیم برسند.
اما خیلی از افراد اشتباه بزرگی انجام میدهند و داراییهای غیر مولد را به مولد ترجیح میدهند که تنها میتواند ارزش پولشان را در برابر تورم حفظ کند. پس به این نکته باید توجه داشته باشید که آن چیزی که شما را ثروتمند و سرمایهتان را چندین برابر میکند، سرمایه گذاری مولد است. به همین دلیل در این بلاگپست از مجله بوکاپو شما را با این نوع دارایی آشنا میکنیم تا بتوانید از آن در سرمایهگذاریهایتان استفاده کنید.
سرمایه گذاری مولد چیست؟
برای درک بهتر مفهوم سرمایهگذاری مولد ابتدا بهتر است بهصورت خلاصه با مفهوم سرمایهگذاری آشنا شوید. سرمایهگذاری به معنی تخصیص پول یا منابع دیگر با هدف کسب سود یا درآمد در آینده است.
اما سرمایهگذاری به ۲ نوع تقسیم میشود.
- سرمایه گذاری مولد یا Productive Investment
- سرمایه گذاری غیر مولد یا Non-Productive Investment
مولد در لغتنامه به معنی «زاینده» است و منظور از سرمایه گذاری مولد نوعی از سرمایهگذاری است که توان خلق سود و جریان نقدینگی را برایتان دارد. بهعبارت دیگر آن دسته از داراییها یا سرمایهگذاریهایی را که توان تولید بازدهی دارند میتوان بهعنوان سرمایهگذاری مولد در نظر گرفت.
معمولاً شرکتها از این سرمایه برای انجام کارهای عملیاتی، تولیدی یا خدماتی خودشان استفاده میکنند که همین فعالیتها در نهایت منجر به سود میشود. به این نکته هم باید اشاره کنیم که فعالیتهای مولد در مقیاسی بزرگتر در بهبود شرایط اقتصادی کشور مؤثر است. یانیس واروفاکیس در کتاب حرفهایی با دخترم درباره اقتصاد بهصورت ساده و روان این مسائل اقتصادی و مهم را توضیح میدهد.
طبق این تعریف متوجه میشوید که بهطور مثال سرمایهگذاری روی رمزارزها سرمایهگذاری مولد محسوب نمیشود؛ چراکه فعالیت مولدی با این سرمایه انجام نمیشود و سودی هم که کسب میکنید صرفاً از افزایش قیمت آن در طول زمان است، نه سود عملیاتی.
انواع سرمایه گذاری مولد
همانطور که در بخش قبل متوجه شدید سرمایهگذاری مولد در داراییهای انجام میشود که توان تولید بازدهی یا سود دارند. مثلاً شما با سرمایهگذاری در سهام شرکتی هم میتوانید از افزایش قیمت آن در طول زمان سود کنید و هم سود سالانه سهام خود را دریافت کنید. در این بخش با انواع سرمایهگذاری مولد بیشتر آشنا میشوید و پیشنهاد میکنیم حتماً قبل از سرمایهگذاری نگاهی به این لیست بیندازید.
سرمایهگذاری در سهام
واقعیت این است که مرز خیلی باریکی بین سرمایهگذاری مولد و غیر مولد در بازار سهام وجود دارد که باعث گمراهی بیشتر افراد میشود. سهامی که باهدف افزایش قیمت در آینده نزدیک میخرید و بعد از مدتی میفروشید یک نوع سفتهبازی است.
اما منظور از سرمایه گذاری مولد در بازارهای مالی سرمایهگذاری در سهامی است که پتانسیل رشد و سودسازی بالایی را در بلندمدت دارند و در طول این سالها میتوانید از سود نقدی سهام خود استفاده کنید.
شما در این سرمایهگذاری علاوه بر افزایش ارزش مبلغی که سرمایهگذاری کردهاید میتوانید از سودهای نقدی که شرکت در اثر فعالیتهای عملیاتی یا تولیدی کسب کرده است هم بهرهمند شوید.
کتاب سرمایه گذار هوشمند که کتاب مقدس بازارهای مالی هم نامیده میشود، مبانی سرمایهگذاری در بازارهای مالی را توضیح میدهد و مطالعه آن برای افرادی که در بازارهای مالی فعالیت میکنند ضرورت دارد.
سرمایهگذاری در کسبوکار
یکی دیگر از راههای سرمایه گذاری مولد، سرمایهگذاری در کسبوکارهای مختلف است که با روشهای مختلفی انجام میشود. شما میتوانید به روشهای زیر در کسبوکارها سرمایهگذاری کنید.
- خودتان کسبوکاری را از صفر راهاندازی کنید: در این شرایط همه فعالیتهای شرکت و سرمایه نقدی بر عهده خود شماست.
- سهامدار بخشی از شرکتی خصوصی شوید: میتوانید بخشی از سهام یک شرکت با مسئولیت محدود را در اختیار داشته باشید. در این حالت سود شما هم بهاندازه سهامی است که خریدهاید.
- در کسبوکارهای دیگران شریک شوید: در این مورد هم میتوانید سرمایه نقدی را در اختیار افرادی قرار دهید که کسبوکاری دارند و در سود آن شریک شوید.
در هر حالتی که در بالا ذکر شده شما میتوانید از سرمایهگذاری خود بازدهی یا سود کسب کنید و حتی ممکن است در طول سالهای آتی ارزش بازدهیتان بیشتر هم شود.
سرمایهگذاری در املاک و مستغلات
املاک و مستغلات هم یکی دیگر از داراییهای مولد است. شما بهطور مثال با خرید ملکی میتوانید آن را به اجاره واگذار کنید و بهنوعی از سرمایهگذاریتان بازدهی یا جریان نقدی دریافت کنید. در حالی که ارزش سرمایهگذاریتان که همان ملک است در سالهای آتی و به میزان تورم موجود در کشور رشد خواهد داشت.
در این حالت شما هم از تورم موجود متضرر نمیشوید و ارزش پولتان حفظ میشود و هم از سرمایه خود نقدینگی یا بازدهی سالانه (به میزان اجاره) دریافت میکنید. رابرت کیوساکی یکی از مشهورترین سرمایهگذارهای ملک است که در کتاب پدر پولدار پدر بی پول استراتژی و اصول سرمایهگذاری موفق را شرح میدهد.
خرید دستگاههای تولیدی
خرید برخی از دستگاههایی که میتوانید در آینده توسط آن محصولاتی را تولید و به فروش برسانید هم جزو این نوع سرمایهگذاری بهحساب میآید. چون شما میتوانید روزانه و ماهانه سودی کسب کنید و حتی ممکن است در طی یک یا چند سال، بیشتر از سرمایهگذاریای که انجام دادهاید سود کنید.
تفاوت سرمایه گذاری مولد و غیر مولد
هم سرمایهگذاری مولد و هم غیر مولد برایتان امکان سودآوری دارند، اما تفاوتهایی هم دارند که ممکن است در تصمیمگیری شما مؤثر باشند. در ادامه با تفاوتهای آنها بیشتر آشنا میشوید.
سرمایه گذاری مولد معمولاً بهصورت بلندمدت است
فرض کنید زمینی زراعی را میخرید تا با کاشت و فروش محصولات مختلف سود کسب کنید. این سرمایهگذاری حداقل ۵ سال زمان نیاز دارد تا به بازدهی حداکثری برسد.
سرمایه گذاری مولد بازگشت سرمایه بهتری دارد
معمولاً سرمایهگذاری مولد علاوه بر افزایش ارزش در طی سالهای آتی، جریان نقدی هم به همراه دارد. مثلاً طلا یک سرمایهگذاری غیر مولد است؛ شما با خرید طلا چیز دیگری بهجز افزایش قیمت آن دریافت نمیکنید.
اما سرمایهگذاری مولد مثل خرید سهام حتی اگر افزایش قیمت هم نداشته باشد، سود نقدی سالانه به شما میدهد و در طی ۵ تا ۱۰ سال حداقل مبلغ اولیه سرمایهگذاریتان را برمیگرداند.
فیلیپ فیشر در کتاب سهام عادی با سود غیر عادی بهترین استراتژی تشخیص و خرید سهام را توضیح میدهد که خود او در معاملاتش استفاده میکند. میتوانید با خواندن خلاصه این کتاب در بوکاپو از این استراتژی بهره ببرید.
سرمایه گذاری مولد در فعالیتهای مولد جامعه یک سرمایه گذاری موفق مؤثر است
سرمایهگذاری مولد در هر جامعه منجر به فعالیتهای مولد و در نتیجه تأثیر مثبت در اقتصاد کشور میشود. خیلی از کشورها در حال حاضر سعی دارند افراد را از سرمایهگذاریهای غیر مولد مثل خرید رمزارزها و … به سمت داراییهای مولد سوق دهند.
سرمایه گذاری مولد در مقایسه با سرمایه گذاری غیر مولد سودآوری بیشتری دارد
وارن بافت که یکی از سرمایهگذارهای موفق جهان و بزرگترین طرفدار سرمایهگذاری مولد است، همیشه روی کسبوکارهای کوچک سرمایهگذاری میکرد که پتانسیل رشد چند برابری در آینده را دارند. رابرت هگستروم در کتاب روش سرمایه گذاری وارن بافت استراتژی سرمایهگذاری او را کامل توضیح میدهد که میتوانید آن را در بوکاپو مطالعه کنید.
سرمایه گذاری مولد ریسک بیشتری هم دارد
همیشه سرمایهگذاریها با ریسک همراه هستند. اما سرمایهگذاری مولد در مقایسه با سرمایهگذاریهای غیر مولد و کوتاهمدت ریسک بیشتری دارد چراکه شما باید توان پیشبینی بازار و اقتصاد را بهصورت بلندمدت داشته باشید. اما تا ریسک نکنید سودی هم کسب نمیکنید!
سخن پایانی
ما در این مطلب سرمایه گذاری مولد و همچنین انواع آن و تفاوتهایش را با سرمایهگذاریهای غیر مولد شرح دادیم. اما شما برای یک سرمایه گذاری موفق اینکه بتوانید سرمایهگذاری پربازدهی داشته باشید بهتر است که به سمت داراییهای مولد بروید.
به این نکته هم باید توجه داشته باشید که یک سرمایهگذاری موفق نیاز به دید اقتصادی، تجربه و شناخت بازار دارد. ما پیشنهاد میکنیم برای یادگیری اصول مهم سرمایهگذاری خلاصه کتاب های اقتصاد و سرمایه گذاری را در بوکاپو مطالعه کنید.
سرمایه گذاری مولد نوعی از سرمایهگذاری است که هم بازدهی زیادی دارد و هم امکان خلق سود و همچنین جریان نقدی را به همراه دارد.
بهصورت کلی میتوان گفت هریک از داراییهایی که پتانسیل سودسازی زیادی در بلندمدت دارند و انتظار افزایش ارزش آن میرود سرمایه گذاری مولد است. املاک و مستغلات، سهام، خرید دستگاههای تولید محصول و سرمایهگذاری در کسبوکارهای مختلف از این نوعاند.
من یک چندپتانسیلیِ عاشق یادگیری و نوشتن هستم که همیشه بهخاطر علاقهمندیهای متنوعم، متهم بودم به از این شاخه به آن شاخه پریدن. باید بگویم که نویسندگی برای من نه کار است و نه کسب؛ من مینویسم چون عاشق خلق کردن داستانهای جدیدم.
یک سرمایه گذاری موفق - قسمت دوم
تعیین اهداف سرمایه گذاری:
1-هدف از سرمایه گذاری را مشخص کنید.
مشخص کنید با سودی که از سرمایه گذاری به دست می آورید چه کاری می خواهید انجام دهید؟ آیا می خواهید به زودی بازنشسته شوید ؟ آیا تصمیم به خرید خانه ای مناسب دارید ؟
شاید شما بدون توجه به اهدافتان ، علاقمند به داشتن اوراق بهادار باشید اما اجازه دهید در مدت زمان طولانی سرمایه شما افزایش یابد ، در این صورت بودجه ی لازم برای رسیدن به اهدافتان را خواهید داشت.
2- جدول زمانی برای اهداف خود تنظیم کنید.
برای رسیدن به اهدافتان چه میزان زمان نیاز دارید ؟ پاسخ به این سؤال نوع سرمایه گذاری شما را مشخص خواهد کرد.
- اگر علاقمندید که سرمایه شما به تدریج افزایش یابد ، روی مواردی سرمایه گذاری کنید که در دراز مدت نتیجه مثبت و بازدهی مناسب دارند.
- اگر علاقمندید که به سرعت از سرمایه گذاری نتیجه بگیرید و نیز آماده ی پذیرش ریسک و یا احتمال از دست دادن سرمایه هستید، روی مواردی سرمایه گذاری کنید که ریسک بالاتری دارند. سرمایه گذاری خرید و فروش ملک یکی از این موارد است.
3-تعیین سطح نقدینگی
به دارایی ای که به راحتی امکان تبدیل آن به پول نقد وجود دارد ، نقدینگی گویند. به این ترتیب ، اگر شما در موارد اضطراری به پول نقد نیاز داشته باشید ، به سرعت به آن دسترسی خواهید داشت.
سهام و اوراق بهادار معمولا طی چند روز به پول نقد تبدیل می شوند، در یک سرمایه گذاری موفق صورتیکه یک ملک ممکن است هفته ها یا ماه ها طول بکشد تا به پول نقد تبدیل شود.
سخنان زیبای وارن بافت برای موفقیت در زندگی و سرمایه گذاری
جملات انگیزشی و کوتاه وارن بافت
وارن بافت (Warren Buffett) سرمایه گذار افسانه ای، کارآفرین و از افراد فوق العاده موفق در زمینه کسب و کار می باشد که سال هاست نامش به عنوان پای ثابت فهرست ثروتمندترین افراد جهان شناخته شده است.
وارن بافت که در حال حاضر 89 ساله است از دوران نوجوانی علاقه اش به دنیای کسب و کار را نشان داده و اولین بار در سن 11 سالگی در بازار بورس سرمایه گذاری کرده است.
او طی سال های بعد موفقیت های بی نظیری در این زمینه به دست آورده و در حال حاضر به عنوان بزرگ ترین سرمایه گذار قرن 21 به شهرت رسیده است.
بافت در حال حاضر مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره شرکت برکشایر هاتاوی است و با وجود ثروت شگفت انگیز 83 میلیارد دلاری رفتار کاملا اقتصادی و صد البته خیرخواهانه ای دارد.
در ادامه 25 سخن و توصیه پربار از وارن بافت درباره موضوعات مختلف را قرار داده ایم. با کوکا همراه باشید.
توصیه های وارن بافت
1. زمانی که دیگران حریص هستند ترسو باشید و زمانی که دیگران ترسو هستند حریص!
2. من موفقیتم را با تعداد افرادی که من را دوست دارند می سنجم!
3. همیشه می دانستم که می خواهم ثروتمند باشم و حتی یک لحظه هم به این خواسته خودم شک نکردم.
4. نیازی نیست دانشمند موشکی باشید، سرمایه گذاری بازی ای نیست که فردی با آی کیو 160 لزوما بتواند فردی با آی کیو 130 را شکست دهد.
5. برای رسیدن به نتایج عالی لازم نیست کارهای خارق العاده انجام دهید.
6. برای رسیدن به شهرت لازم است بیست سال زمان و انرژی صرف شود اما برای نابود کردن آن تنها 5 دقیقه کفایت می کند! اگر درباره این مسئله فکر کنید، بی شک همه چیز را به شیوه های متفاوت تری انجام خواهید داد.
7. مردم همیشه از من سوال می کنند کجا باید مشغول کار شوند و من همیشه به آن ها می گویم برای کسی کار کنند که بیشتر از همه تحسینش می کنند.
8. در دنیای کسب و کار موفق ترین افراد کسانی هستند که به کاری که عاشقش هستند مشغول اند.
9. اگر چیزی را بخری که به آن احتیاج نداری به زودی مجبور می شوی چیزهایی را بفروشی که به آن ها نیاز داشته ای.
10. قانون شماره 1: هرگز پولی از دست ندهید! قانون شماره 2: هرگز قانون شماره 1 را فراموش نکنید.
11. صداقت هدیه ای گرانبهاست، آن را در مردم کم ارزش جستجو نکنید!
12. هرگز در کسب و کاری که آن را درک نمی کنید سرمایه گذاری نکنید.
13. فرصت ها تکرار نمی شوند، زمانی که باران طلا می بارد سطل زیر آن بگذار نه یک قاشق!
14. اگر به سن من رسیدی و هیچ کس درباره تو نظر خوبی نداشت، اهمیتی نمی دهم حساب بانکی ات چقدر بزرگ باشد، زندگی ات مصیبت بار است …
15. تفاوت بین افراد موفق و افراد واقعا موفق آن جاست که افراد واقعا موفق تقریبا به همه چیز نه می گویند!
16. به من بگو قهرمانان زندگی ات چه کسانی هستند، من به تو می گویم به چه کسی تبدیل خواهی شد.
17. نمی توانید با یک فرد بد معامله خوبی داشته باشید.
18. واقعا زندگی ام را دوست دارم و آن را به گونه ای تنظیم کرده ام که بتوانم کاری که می خواهم را انجام دهم.
19. مهم ترین کاری که باید انجام دهید آن است که زمانی که خودتان را داخل چاله ای دیدید دست از حفاری بیشتر بردارید.
20. مهم یک سرمایه گذاری موفق ترین سرمایه گذاری که می توانید انجام دهید سرمایه گذاری روی خودتان است.
21. بدون اشتیاق انرژی نخواهید داشت و بدون انرژی هیچ چیز دیگری!
22. در دنیای کسب و کار آینه عقب اتومبیل همیشه واضح تر از شیشه جلو است.
23. ریسک، از عدم آگاهی از کاری که انجام می دهید نشات می گیرد.
24. قیمت چیزی است که پرداخت می کنید، ارزش چیزی است که به دست می آورید.
25. زمان دوست شرکت های عالی و دشمن شرکت های متوسط است.
6 نکتهی طلایی کلی تجارت
بافت 6 نکتهی طلایی کلی تجارت برای زندگی دارد که معتقد است رعایت کردن این 6 نکته، میتواند منجر به بهبود وضعیت مالی همه شود.
1. هیچگاه بر روی یک منبع درآمد تکیه نکنید. حتما یک منبع دوم هم پیدا کنید.
بافت این مورد را در مورد «کسب درآمد» گفته. او معتقد است که برای داشتن شرایط مالی بهتر و پایدارتر، باید حداقل دو منبع درآمد داشت.
2. اگر لوازمی که نیاز ندارید بخرید، به زودی مجبور خواهید شد لوازمی که نیاز دارید را بفروشید.
این موضوع در مورد «مدیریت هزینهها» گفته شده. طبق باور بافت، خرید لوازمی که صرفا از روی علاقه بوده و نیازی را برطرف نمیکنند، اشتباه بزرگی به حساب میآید.
3. درست نیست که هر چه از درآمدتان باقی میماند را پسانداز کنید. بلکه باید هر چقدر که از پسانداز کردن باقی ماند را خرج کنید.
سومین نکتهی بافت، به «پسانداز» مربوط است. پسانداز کردن بر خرج کردن اولویت دارد و ابتدا باید مبلغی را پسانداز و سپس مابقی را خرج کرد.
4. هیچگاه عمق یک رودخانه را با هر دو پا اندازه نگیرید.
مورد چهارم که در مورد «ریسکپذیری» بوده، مصداق عبارت «بیگدار به آب زدن» است. بافت معتقد است که نباید تمام و کمال هر ریسکی را پذیرفت و حتما راهی برای جبران خطا باقی گذارید.
5. تمام تخممرغهایتان را در یک سبد قرار ندهید.
این نکته که در مورد «سرمایهگذاری» بیان شده، به موضوع انتخاب چند حوزه برای سرمایهگذاری اشاره دارد. بافت پیشنهاد میکند که تمام دارایی خود را تنها در یک حوزه سرمایهگذاری نکنید.
6. صداقت، موهبت باارزشی است. انتظارش را از انسانهای بیارزش نداشته باشید.
نکتهی ششم و معروفترین سخن وارن بافت، در مورد «سطح انتظار» بیان شده. بافت معتقد است صداقت و راستگویی، موهبتهای باارزش و کمیابی هستند و نباید انتظار داشته باشید که همه با شما روراست و صادق باشند.
داستان وارن بافت ؛ الگوی سرمایه گذاری در جهان
وارن بافت که یکی از ثروتمندترین افراد جهان است که توانست از طریق سرمایهگذاری در حوزههای مختلف به ثروتی عظیم برسد. در این قسمت از خودساختههای همیار آکادمی به داستان زندگی و روند موفقیت چهارمین فرد ثروتمند در جهان پرداختهایم که پیشنهاد میکنیم به هیچ عنوان این مقاله ارزشمند را از دست ندهید.
وارن بافت یا «Warren Buffet» در زمان نگارش این مقاله(سال 2020) چهارمین فرد ثروتمند جهان است و تمام این ثروت را از طریق سرمایهگذاری به دست آورده است. وی در حال حاضر 89 ساله است و ثروتی بالغ بر 67.5 میلیارد دلار دارد. در این مقاله تصمیم داریم به زندگی و فعالیتهای اقتصادی این شخصیت خودساخته بپردازیم و ببینیم که وی در طول زندگی خودش چه کارهایی انجام داده تا توانسته است به این حد از ثروت و درک مالی و اقتصادی دست پیدا کند.
یکی از کارهای مهمی که برای رسیدن به ثروت و ثروتمند شدن میتوان انجام داد، مطالعه داستان زندگی و فعالیت افرادی است که ثروتمند هستند و مسیر دستیابی به اهداف و آرزوها را یک بار پیش از این پشت سر گذاشتهاند. وقتی با زندگی این دسته از افراد آشنا شویم میتوانیم درسهای زیادی از آنها یاد بگیریم که مسلماً در مسیر کسب ثروت، این درسها کمک زیادی به ما خواهد کرد.
داستان زندگی وارن بافت ، از کودکی تا به حال
وارن بافت آمریکایی به عنوان چهارمین فرد ثروتمند در جهان یکی از مهمترین الگوهای سرمایه گذاری در سراسر جهان قلمداد میشود. وی علاوه بر فعالیتهای اقتصادی و سرمایهگذاری، در امور خیریه هم فعالیت میکند و گاهی با اظهار نظرهای سیاسی خودش معادلات سیاسی جهانی را بر هم زده است. او در انتخابات سال 2016 ایالات متحده آمریکا تصمیم گرفت که از هیلاری کلینتون حمایت کند و تا همین امروز انتقادات زیادی به دونالد ترامپ و دولت او وارد کرده است.
در ادامه این مقاله تصمیم داریم نگاهی عمیق به زندگی و فعالیتهای اقتصادی او داشته باشیم تا ببینیم چه مراحلی را پشت سر گذاشته تا توانسته است به این موقعیت و جایگاه دست پیدا کند. در صورتی که شما هم به تفکرات و نظرات وارن بافت در زمینه اقتصادی علاقمند هستید بد نیست با مطالعه این مقاله بیشتر با او آشنا شوید:
وارن بافت در دوران کودکی و در دوران تحصیل
وارن ادوارد بافت در سیامین روز از ماه آگوست سال 1930 میلادی چشم به جهان گشود. وقتی این تاریخ را به تاریخ شمسی تبدیل کنیم با هشتم شهریور سال 1309 شمسی روبرو میشویم. او در حال حاضر 89 ساله است ولی به واسطه سبک زندگی و اندیشههای سالم موفق شده است که خیلی عادی و سرحال به زندگی خودش ادامه دهد.
پدر وارن، هاروارد بافت نام داشت. او هم در زمینه تجارت و سیاست فعالیت میکرد و یکی از نمایندگان کنگره آمریکا بود. هاروارد سه فرزند داشت و وارن تنها پسر و دومین فرزند او به حساب میآمد. وی دوران ابتدایی خودش را در دبستان رزهیل آغاز کرد. سال 1942 بود که هاروارد بافت به نمایندگی کنگره انتخاب شد و مجبور شد که خانوادهاش را همراه خود به واشنگتن منتقل کند. وی در دوارن تحصیل فردی موفق و کوشا بود و در نهایت در سال 1947 از دبیرستان وودرو ویلسون فارغ التحصیل شد و تصمیم گرفت به دانشگاه برود.
البته تصور نکنید که او با سایر افراد ثروتمند در جهان فرق دارد. خیر! او هم تمایلی به رفتن به دانشگاه نداشت ولی پدرش به طور کاملاً جدی و سخت با وی مخالفت کرد و او هم در برابر پدر تسلیم شد. او در دوران دبیرستان سرمایهگذاری را آغاز کرد و دوست داشت که پس از اتمام دوره دبیرستان وارد بازار کار شود.
آغاز روند سرمایه گذاری وارن بافت از دبیرستان
Warren Buffet میگوید که علاقه من به سرمایهگذاری از خواندن یک کتاب در زمینه سرمایه گذاری آغاز شد. این کتاب «هزار راه برای کسب درآمد هزار دلاری» نام داشت. وی با مطالعه این کتاب تصمیم گرفت وارد بازی سرمایهگذاری شود و به موفقیتهای زیادی در این زمینه دست پیدا کند. او مشاغل پاره وقت زیادی را امتحان کرد. وی مدتی مشغول کار فروش آدامس شد، سپس کوکاکولا میفروخت و بعد از مدتی به فروش مجلههای هفتگی روی آورد. حتی مدتی در کنار تحصیل و رفتن به مدرسه در مغازه پدربزرگش کار کرد.
در سال 1945 بود که یک دستگاه بازی پین بال خریداری کرد. او این خرید را به کمک دوستش انجام داد. آنها با یک آرایشگاه صحبت کردند و تصمیم گرفتند که این دستگاه بازی را در آن آرایشگاه نصب کنند. افرادی که به آرایشگاه میآمدند در زمان انتظار مشغول بازی با این دستگاهها میشدند. آرایشگرها، وارن بافت و دوستش از این روند راضی بودند؛ زیرا هم درآمد خوبی برای بافت داشت و هم مشتریان آرایشگاه را روز به روز بیشتر میکرد.
مدتی گذشت تا این که سه آرایشگاه دیگر هم از وارن بافت خواستند که این کار را در مغازه آنها هم اجرا کند. او این کار را انجام داد. یک سال بعد وارن و دوستش تصمیم گرفتند که این بیزنس را بفروشند و آن را به قیمت 1200 دلار فروختند.
او سه سهم از شرکت سایتزسرویس داشت. او هر کدام از این سهمها را به قیمت 37 دلار خریداری کرد. مدتی گذشت و او هر روز قیمت این سهمها را رصد میکرد تا اینکه قیمتها پایین آمد و به 27 دلار رسید. وی سهم خودش را نفروخت تا وارد فاز صعودی شد و پس از مدتی تصمیم گرفت که هر سهم را به قیمت 40 دلار بفروشد. ارزش این سهم روز به روز بیشتر تا مرز 500 دلار را هم رد کرد. این موفقیتها و شکستها و فراز و فرودها کار را به جایی رساند که او اکنون چهارمین فرد ثروتمند در جهان شناخته میشود.
دوران دانشگاه و تحصیلات قوی در حوزه کسب و کار
وارن در سال 1947 با حمایت و پافشاری خانواده و به خصوص پدرش وارد دانشگاه پنسیلوانیا شد و رشته مدیریت کسب و کار را انتخاب کرد. محل تحصیل او مدرسه تجارت وارتون بود و در دوران تحصیل عملکرد خوبی داشت. پس از گذشت دو سال تصمیم یک سرمایه گذاری موفق گرفت به دانشگاه نبراسکا برود و وقتی که هنوز به 20 سالگی نرسیده بود از این دانشگاه فارغ التحصیل شد و مدرک لیسانس خودش را دریافت کرد.
او میخواست تحصیلات خودش در زمینه تجارت و مدیریت کسب و کار را ادامه دهد. به همین خاطر تصمیم گرفت که در دانشگاه کلمبیا تحصیل کند. این دانشگاه همان جایی بود که باعث شد وارن با بنجامین گراهام، استاد نامی و مشهور اقتصاد آشنا شود. او از این استاد درسهای زیادی آموخت و با او پایه یک دوستی را بنا نهاد. سال 1951 بود که وارن بافت مدرک کارشناسی ارشد خودش را در رشته اقتصاد از دانشگاه کلمبیا گرفت. او در طی سالهای تحصیل کار هم میکرد و توانسته بود سرمایه خوبی برای خودش پس انداز کند. هر چند بافت در ابتدا تمایلی به تحصیل نداشت ولی در رشته اقتصاد چنان موفق بود که از بنجامین گراهام نمره ممتاز گرفت.
وارن در مورد شاگردی بنجامین گراهام میگوید:
بنای اصلی سرمایه گذاری و فعالیت در بورس بر این پایه بنا شده است که باید سهام را به عنوان یک کسب و کار برای خودتان در نظر بگیرید. سرمایهگذار باید یک حاشیه امن در بازار برای خودش ایجاد کند و از کلیه نوسانات و فراز و نشیبهای بازار به نفع خودش استفاده ببرد.
وارن بافت وارد بازار و کسب و کار میشود
وارن بافت از همان ابتدای جوانی شیفته سرمایهگذاری بود ولی پدرش و استادش بنجامین گراهام به او توصیه میکردند که سرمایهگذاری و فعالیت در بورس را فراموش کند. او از استادش درخواست کرد که به صورت کاملاً رایگان در شرکتش کار کند ولی استادش او را قبول نکرد.
در همان دوران جوانی در کلاسهای رشد و توسعه فردی دیل کارنگی شرکت کرد و دانش خودش در زمینه توسعه شخصی را افزایش داد. وی در این دوران سرمایهگذاریهای زیادی انجام داد ولی اکثرا این سرمایه گذاریها موفق نمیشد. او هیچ گاه ناامید نشد و همچنان به آزمون خطا و افزایش دانش در حوزه کاری ادامه میداد.
مدیریت سرمایه چیست | با 5 رکن اصلی این نوع مدیریت آشنا شوید
مدیریت سرمایه یک استراتژی علمی اما کاملا شخصی و مختص به هر سرمایهگذار است و بنا بر شخصیت، روحیات و اهداف مالی افراد، متفاوت خواهد بود. علاوه بر این، سن سرمایهگذار، میزان سرمایه، اهداف و زمان تعیین شده برای رسیدن به اهداف نیز نقش مهمی در تعیین استراتژی مدیریت سرمایه دارد. هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است. در مرحله بعدی کسب سود و افزایش سرمایه در اولویت قرار میگیرند.
مدیریت سرمایه دانشی است که اگر به نحو درست از آن استفاده شود، نه تنها موجب بقای سرمایه میشود، بلکه سودآوری و افزایش سرمایه را نیز به همراه خواهد داشت. بنابراین، سرمایه گذار باید بیاموزد چگونه سرمایه خود را با توجه به مدلهای سرمایهگذاری خود، به درستی مدیریت کند.
فهرست عناوین مقاله
اهمیت مدیریت سرمایه در زندگی مالی
در سالهای اخیر شاخصهای بازار سهام رشد چشمگیری داشته و سرمایه گذاران با سرمایههای خرد و کلان و با هر میزان مهارت و تخصص مالی وارد این بازار شدهاند. اگرچه روشهای مطمئن و کم ریسکتری مانند صندوقهای سرمایهگذاری وجود دارد، اما افراد زیادی ترجیح میدهند خودشان به معاملات سهام بپردازند.
جهت سرمایهگذاری منطقی و آگاهانه، لازم است سرمایه گذار قبل از ورود به بازار مفهوم و ارکان اصلی معاملهگری از جمله ت حلیل تکنیکال ، تحلیل بنیادی، روانشناسی و مدیریت سرمایه را بیاموزد. در این میان، فراگیری مدیریت سرمایه از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که به طور مستقیم در بقای افراد در بازار تاثیرگذار است و میتوان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه دانست.
مفهوم مدیریت سرمایه چیست؟
مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده میشود، دانش و مهارت سرمایهگذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است. در واقع سرمایه گذار برای کسب بازده مورد انتظار خود، میبایست ریسک مشخصی را متحمل شود؛ اما برای جلوگیری از ضررهای سنگین، باید مقادیر بازده و ریسک پیش از ورود به موقعیت معاملاتی مشخص شود به گونهای که در مقابل انتظار کسب سود معقول، ضرر احتمالی نیز کم باشد.
قوانین مدیریت ریسک در معاملات تاثیر به سزایی در راستای کاهش ضرر و زیان دارد. یک استراتژی معاملاتی در کنار مدیریت سرمایه، علاوه بر پیشگیری از ضررهای غیر منتظره، به تدریج موجب رشد سرمایه خواهد شد. مدیریت سرمایه و حتی دیگر ابزارهای مالی در معاملات سهام ، واحد و مشخص نیست و به شخص سرمایه گذار بستگی دارد. در واقع جزئیات و نحوه اعمال آن، با توجه به دیدگاه سرمایهگذار، اهداف مالی، تفکر و روحیات او متفاوت است. بنا بر چنین معیارهایی، رویکرد سرمایهگذاران اعم از ریسکگریز و ریسکپذیر بودن مشخص میشود.
رعایت اصول مدیریت سرمایه
به طور کلی نمیتوان برای همه سرمایه گذاران قواعد واحدی تجویز کرد و معاملهگران باید از قواعدی متناسب با شخصیت خود استفاده کنند. بطور مثال، میزان پذیرش ریسک در افرادی که در موقعیتهای معاملاتی دیدگاه کوتاه مدت دارند به نسبت افرادی که دیدگاه بلند مدت دارند، متفاوت است. افراد زیادی با رویای ثروتمند شدن در زمان کوتاه وارد بازار سهام میشوند؛ چنین سرمایهگذارانی را نمیتوان ریسک پذیر توصیف کرد زیرا واژه ریسک برای آنها تعریف نشده است زیرا آنها در محاسبات ذهنی خود فقط به سود فکر میکنند. ممکن است چنین سرمایه گذارانی مدتی سود بالایی را تجربه کند اما به دلیل عدم توجه به دانش مدیریت سرمایه و پذیرش ریسک نامحدود، ثروت خود را به نابودی میکشانند.
بیشتر بخوانید: سبد سهام چیست
وجه تمایز اصلی معاملهگران موفق با دیگر سرمایه گذاران، رعایت اصول مدیریت سرمایه است که برای آن روشهای مختلفی ارائه شده است. روشهای کلاسیک اغلب تئوری و شامل محاسبات ساده هستند و مدلهای نوین آن، بر مبنای جداول و فرمولهای پیچیده ریاضی شکل گرفتهاند. این روشها به طور کلی بر مبنای ارزیابی ریسک در موقعیتهای معاملاتی و به صورت انفرادی است که در نهایت قوانین و چهارچوبهای مشخصی را برای محدوده ریسک پذیری معاملهگران تعیین میکند.
ارکان اصلی مدیریت سرمایه یک سرمایه گذاری موفق را بشناسید
اگرچه برای مدیریت سرمایه فرمول و روش واحدی وجود ندارد اما شاخصهای مرسومی وجود دارند که از آنها برای تعیین قوانین مدیریت سرمایه و بررسی دقیق موقعیتهای معاملاتی در بازار استفاده میشود. ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه پنج رکن اصلی مدیریت سرمایه است که به هر کدام جداگانه میپردازیم.
سرمایه گذار برای آنکه معاملاتی اصولی و موفقیت آمیز داشته باشد، باید این شاخصها را در هر موقعیت معاملاتی و پیش از ورود به آن بارزیابی کرده و درباره آنها تصمیمگیری کند. پس از تعیین این موارد، نقاط خروج و نیز سود و زیان مورد انتظار از معاملات مورد نظر با دقت مشخص میشود. مدیریت سرمایه در موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش حیاتی دارد و چشم پوشی از آن قطعا به شکست منتهی خواهد شد.
ریسک از بنیادیترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایهگذاری است. اجتناب از ریسک در دنیای معاملات غیرممکن است و میبایست در محاسبات منطقی و برای سرمایهگذاری هوشمندانه، درصد مشخصی از آن را در نظر گرفت. تعیین میزان ریسک قبل از ورود به معامله از اصولیترین رسوم انجام معاملات موفق است. برای این منظور، سرمایه گذار باید مشخص کند که در معامله مورد نظر، چند درصد ضرر نسبت به کل سرمایه قابل تحمل و منطقی خواهد بود.
سرمایه گذار بنا بر منطق سرمایهگذاری در بازار، باید به میزان ریسک تعیین شده پایبند باشد؛ زیرا گاهی ممکن است با وسوسه تحمل ریسک بیشتر در ازای سود بالاتر، شاهد یک روند نزولی طولانی مدت باشد و یک ریسک نامحدود را متقبل شود.
بازده
سود حاصل از سرمایهگذاری، بازده نام دارد. مفهوم بازده نیز همانند ریسک به صورت درصد بیان میشود و بر مبنای دوره زمانی، عملکرد سایر داراییها در این دوره و شاخصهای پولی ارزیابی میشود. بازدهی سرمایهگذاران در بازار سهام، از طریق افزایش قیمت سهم و سود نقدی سالانه آن حاصل میشود. بازده مطلوب میتواند تابعی از دیدگاه سرمایهگذاری، هزینههای معاملاتی، ماهیت دارایی، ریسک، نرخ بهره و درصد تورم باشد. به همین دلیل معیار مشخصی برای تعیین درصد بازده بهینه وجود ندارد. در واقع کسب بازده مطلوب تا حد زیادی، نتیجه مهارت سرمایه گذاران در معاملهگری است که توانستهاند مدیریت سرمایه را در تمام مراحل موقعیتهای معاملاتی خود، از لحظه ورود تا خروج اعمال کنند و بهترین نتیجه ممکن را بدست آوردند.
حجم معاملات
تعداد واحدهایی از یک دارایی که سرمایه گذار با پرداخت قیمت معادل مالکیت آن را بدست میآورد، حجم معاملات نامیده میشود. واحد شمارش داراییها در بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. به عنوان مثال شمش طلا را در واحد گرم، ارز را بر مبنای اسکناس با عدد مشخص و سهام را با برگه سهم معامله میکنند. به بیان ساده، حجم معاملات در بازار مالی از طریق تقسیم سرمایه بر قیمت واحد دارایی تعیین میشود.
منظور معاملهگران از تعیین حجم معاملات در بازارهای سرمایه، تعیین حجم بهینه موقعیت معاملاتی متناسب با ریسک احتمالی آن است. ورود به معامله با حجم بالا، ریسک بالاتر و در نتیجه بازدهی بیشتری خواهد داشت؛ استدلال این جمله این است که در صورت صحیح یا غلط بودن پیشبینی سرمایه گذار درباره وضعیت بازار، به دلیل در اختیار داشتن تعداد بیشتری از دارایی، نسبت سود و زیان آن نیز بیشتر خواهد بود. سرمایه گذار منطقی هیچگاه همه سرمایه خود را وارد یک موقعیت معاملاتی خاص نمیکند، بلکه حجم معامله خود را با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل تعیین میکند. در واقع باید بخشی از سرمایه وارد بازار شود و با تعیین نقاط خروج مشخص، قسمت کوچکی از دارایی در معرض ریسک قرار بگیرد.
نسبت بازده به ریسک
نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخصهای مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست میآید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایهگذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایهگذاری را بیان میکند. نسبت بازده به ریسک در واقع نشان میدهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد.
حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایهگذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسکپذیری در یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل میکند و این رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود.
از مهمترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایهگذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسکهای غیر منطقی میشوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار میکند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسکهای سنگین و نابودکننده میشود. یک اصطلاح رایج بیان میکند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمیتواند و نباید ریسکهای نجومی را تحمل کند.
نسبت افت سرمایه
نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره یک سرمایه گذاری موفق خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان میشود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست میآید.
بیشتر بخوانید: چگونه در بورس ضرر نکنیم
به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کردهاند، اما تریدرهای حرفهای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشدهاند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشتهاند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، بقا است.
قواعد مرسوم و توصیههای رایج در مدیریت سرمایه
- هر سرمایه گذار باید بر اساس شخصیت و رویکرد خود یک استراتژی معاملاتی برای خود در نظر بگیرد و به آن پایبند باشد.
- هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است و کسب سود و افزایش سرمایه در الویت بعدی قرار میگیرند.
- پیش از ورود به یک معامله، باید ریسک و بازده مورد انتظار از آن معامله به دقت تعیین شود.
- محاسبه مقدار ریسک و بازده، یک تابع مستقیم از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات است.
- بنا بر اصول سرمایهگذاری و توصیه سرمایه گذاران موفق بازار سرمایه، حداکثر مقدار ریسک تعیین شده در هر موقعیت معاملاتی، نباید بیشتر از ۳ درصد باشد.
- کمترین مقدار مجاز در محاسبه نسبت بازده به ریسک در یک موقعیت معاملاتی، عدد ۱ است و در صورت کمتر بودن مقدار حاصل، ورود به این معامله خطای بزرگی خواهد بود.
- در صورتی که سرمایه گذار به چندین موقعیت معاملاتی باز به صورت همزمان نیاز دارد، لازم است حداکثر ریسک قابل تحمل بین موقعیتهای معاملاتی تقسیم شود.
- زمانی که سرمایه گذار به بازده نجومی انواع معاملات اعتباری و اهرمی فکر میکند، باید ریسک سنگین و چند برابری آن را نیز در نظر بگیرد.
- توصیه میشود سرمایهگذار آستانه تحمل افت سرمایه خود را در موقعیتهای معاملاتی به طور دقیق مشخص کند. در صورت مواجهه با چند معامله زیانده که نسبت افت سرمایه به محدوده خطر رسید، لازم است سرمایه گذار فرآیند معاملاتی خود را بدون تعلل برای مدتی متوقف کند.
جمعبندی
یک سرمایه گذار پیش از ورود به بازار سرمایه باید مشخص کند که چه نوع معاملهگری است و چه سبک معاملاتی را در نظر دارد. بنا بر این موارد، یک استراتژی معاملاتی طراحی میشود که مدیریت سرمایه در بستر آن صورت میگیرد. در این استراتژی باید مشخص شود معامله در چه بازه زمانی انجام شود و گزینه سرمایه گذاری چه ویژگیها و جذابیتهایی داشته باشد. سرمایه گذاران حرفهای کاملا محتاط و ریسک گریز هستند و زمانی وارد یک معامله خواهند شد که ریسک آن درصد ناچیزی باشد.
همچنین برای ورود به معامله باید میزان سرمایه، نقاط ورود و خروج سرمایهگذاری و حد ضرر و حد سود تعیین شود که شما این موارد را بصورت اصولی و علمی در دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی و دوره تحلیل تکنیکال پیشرفته بصورت حرفه ای فرا می گیرید. علاوه بر این، نظم مهمترین شاخص رفتاری یک معاملهگر است و باید بتواند سرمایه خود را مطابق با استراتژی طراحی شده مدیریت کند. در مدیریت سرمایه، هیچ استراتژی معاملاتی نتیجهبخش نخواهد بود، مگر اینکه سرمایه گذار به اصول و قوانین آن پایبند باشد.
دیدگاه شما