۴ کندلی که در این مطلب معرفی کردیم مشابه یک دیگر هستند و تفاوت های اندکی دارند.شکل آنها بطور خلاصه بصورت زیر است:
الگو های بازگشتی کندل استیک
همانطور که در مطالب قبل گفتیم الگوهای شمعی از کنار هم قرار گرفتن کندل استیک ها با شرایط ویژه تعریف می شوند،تعداد کندل استیک ها در الگو ها معمولا بین ۱ تا ۵ کندل است.الگوهای شمعی به دو دسته بازگشتی و ادامه دهنده تقسیم می شوند که هرکدام از این دسته ها نیز دو نوع صعودی و نزولی را دارا می باشند.
تشخیص الگو ها و استفاده از آنها بسیار وابسته به روندقبل از خود است برای مثال الگوی بازگشتی صعودی قطعا باید پس از یک روند نزولی باشد یا الگوی ادامه دهنده ی نزولی بعد از روند نزولی ظاهر می شود پس باید برای بهره بردن از این الگوها باید به مباحث روند و تشخیص آن مسلط باشید.
الگوی چکش یا همر:
الگوی چکش یک الگوی تک کندلی قدرتمند است که در انتهای روند نزولی سیگنال بازگشت قیمت را می دهد.کندل این الگو از یک بدنه بسیار کوچک در بالاترین قسمت شمع و یک سایه پایینی بلند تشکیل شده.صعودی یا نزولی بودن این کندل اهمیت زیادی ندارد اما صعودی بودن آن نشانه قدرتمند بودن الگو می باشد. این الگو دارای سایه بالایی نمی باشد اما اگر این سایه وجود داشته باشد بسیار کوچک است.
الگوی چکش معکوس:
این الگو هم مانندالگوی چکش باید در انتهای یک روند نزولی ظاهر شود و یک الگوی بازگشتی است امابرخلاف الگوی چکش دارای سایه بالایی بسیار بلند و فاقد سایه پایینی (یا سایه کوچگ)است،بدنه اصلی این الگو هم در قسمت پایینی کندل قرار میگیرد و طول کمی دارد.صعودی و نزولی بودن کندل اهمیت زیادی ندارد اما صعودی بودن آن نشان از قدرت بیشتر آن دارد همچنین اگر قیمت پایانی کندل بعدی بالا تر از قیمت پایانی کندل چکش معکوس قرار گیرد تاییدی بر تشخیص درست این الگو است و قدرت بازگشتی آن را نشان می دهد.
الگوی مرد دار آویخته:
الگوی مرد دار آویخته یک الگوی ۱ کندلی بازگشتی است که در انتهای روند صعودی ظاهر می شود وسیگنال بازگشت قیمت را می دهد. شکل ظاهری این کندل کاملا مشابه الگوی چکشی است با این تفاوت که در انتهای روند صعودی قرار می گیرد یعنی کندل الگوی مرد دار آویخته تشکیل شده از سایه پایینی بسیار بلند و بدنه اصلی که در بالای شمع قرار گرفته و فاقد سایه بالایی (یا سایه بسیار کوچک)است.صعودی یا نزولی بودن کندل اهمیت چندانی ندارد اما نزولی بودن آن نشانگر قدرت الگو است.
مرد به دار آویخته
الگوی ستاره ثاقب (شوتینگ استار):
این الگو هم یک الگوی ۱ کندلی است و در الگوهای کندل شناسی انتهای روند صعودی ظاهر می شود. شکل ظاهری آن کاملا مشابه چکش معکوس است تنها با این تفاوت که در انتهای روند صعودی قرار می گیرد.
پس ستاره ثاقب دارای سایه بالایی بسیار بلند و بدنه نسبتا کوتاهی است که در قسمت پایینی شمع قرار می گیرد همچنین فاقد سایه پایینی است.صعودی و نزولی بودن کندل اهمیت چندانی ندارد اما نزولی بودن آن نشانگر قدرت آن است.پایین تر بودن قیمت نهایی کندل بعدی تایید کننده ی این الگو است.
۴ کندلی که در این مطلب معرفی کردیم مشابه یک دیگر هستند و تفاوت های اندکی دارند.شکل آنها بطور خلاصه بصورت زیر است:
الگوی کمربند نزولی:
این الگوی کمیاب در انتهای روند های صعودی پدیدار می شود و یک الگوی بازگشتی کندل استیک است.
الگوی کمربند تک کندلی است و در انتهای روند صعودی با گپ رو به بالا باز می شود اما قیمت آن در ادامه کاهش یافته و بدون اینکه سایه بالایی داشته باشد با کاهش قیمت بدنه ای بزرگ را شکل می دهد،اگراین بدنه گپ و شکاف را پر نماید سیگنالی برای آغاز روند نزولی است.
الگوی کمربند نزولی
الگوی کمربند صعودی:
الگوی کمربند صعودی نیز یک الگوی بازگشتی و تک کندلی است که در انتهای روند نزولی ظاهر می شود.
الگوی کمربند صعودی به این صورت است که در روند نزولی قیمت اولیه کندل با گپ رو به پایین باز می شود اما در ادامه با رشد قیمت سایه بلند پایینی نداریم و با تشکیل یک بدنه بزرگ و بسته شدن قیمت در نزدیکی حداکثر قیمت کندل می توانیم این کندل را به عنوان الگوی کمربند صعودی بررسی کنیم.
اگر سایه و بدنه این کندل گپ رو به پایین را پوشش دهد می تواند سیگنالی برای شروع روند صعودی باشد.
الگوی کمربند صعودی
الگوی کمربند صعودی و نزولی
الگوی شکست نزولی:
الگوی شکست نزولی الگویی بازگشتی و ۵ کندلی است که در انتهای روند صعودی ظاهر می شود. در این الگو کندل اول صعودی و بلند است. کندل دوم با شکافی بالاتر از کندل اول شکل می گیرد و صعودی است اما کوتاه است، کندل ۳ (گاهی اوقات نزولی) و ۴ نیز کوتاه و صعودی هستند و به ترتیب بالاتر از یک دیگر قرار می گیرند و اما کندل ۵ نزولی و بلند است و قیمت پایانی آن در محدوده بین شکاف کندل اول و دو بسته می شود.
در واقع کندل اول که صعودی و بلند است و گپ رو به بالای بعد از آن نشان از روند صعودی است اما کوتاه بودن کندل های ۲ و ۳ و ۴ نشانه ی قدرتمند نبودن روند صعودی و احتمال کاهش قیمت را نشان می دهند که با پدیدار شدن یک کندل نزولی بلند این فرضیه قدرت بیشتری پیدا می کند و سیگنالی برای شروع یک روند نزولی را به ما می دهند.
الگوی شکست نزولی
الگوی شکست صعودی:
الگوی شکست صعودی نیز یک الگوی بازگشتی و ۵ کندلی است که در انتهای روند نزولی مشاهده می شود.
الگوی شکست صعودی به این صورت است که کندل اول یک کندل نزولی و بلند است و کندل دوم با شکافی پایین تر از کندل اول شکل می گیرد که نزولی و کوتاه است،کندل های ۳(گاهی اوقات صعودی) و ۴ نیز کندل هایی نزولی و کوتاه هستند که قیمت های پایانی آنها به ترتیب پایین تر از یکدیگر قرار می گیرند اما کندل ۵ یک کندل صعودی بلند است که شکاف اولیه را پوشش می دهد و قیمت نهایی آن در حدود شکاف بین کندل ۱ و ۲ است.
در واقع کندل ۱ که نزولی و بلند است . شکاف بعد از آن نشانه ی یک روند نزولی است اما کندل های ۲ و ۳ و ۴ که کوتاه هستند حاکی از ضعف روند هستند و ظهور یک کندل صعودی بلند تاییدیه ای بر این امر است که روند صعودی شکل خواهد گرفت.
پنج الگوهای کندل شناسی مورد از قوی ترین الگوهای شمعی در تحلیل تکنیکال کدامند؟
پنج مورد از قوی ترین الگوهای شمعی در تحلیل تکنیکال کدامند؟
نمودارهای شمعی، ابزاری تکنیکال هستند که دیتاهای مختلف بازههای زمانی متفاوت را در یک کندل قیمتی (price candlestick) به نمایش میگذارند.
این موارد باعث شده است که آنها در برابر میلههای ساده قیمتی (price bar)، از کاربرد بیشتری برخوردار باشند.
کندلها، الگوهایی میسازند که میتوان با استفاده از آنها، به پیشبینی جهت حرکت قیمت پرداخت. استفاده از کدهای رنگی مناسب، به کاربرد این ابزار تکنیکالی میافزاید.
ابزاری که سابقهٔ استفاده از آن به قرن 18ام و معاملهگران برنج ژاپنی، برمیگردد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد کندل استیک میتوانید از الگوهای کندل شناسی مطلب آموزشی «کندل استیک در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
استیو نیسون (Steve Nison) با کتاب مشهور خود (Japanese Candlestick Charting Techniques) که در سال 1991 منتشر شد، الگوهای شمعی را به دنیای غرب معرفی کرد. بسیاری از معاملهگران امروزه از این الگوها استفاده میکنند.
الگوهایی که دارای اسامی جالبی مانند الگوی شمعی پوشش ابر سیاه نزولی (bearish dark cloud cover)، ستاره شبانگاهی (evening star) و یا الگوی شمعی سه کلاغ سیاه (three black crows) میباشند.
بهعلاوه، الگوهای تک میلهای، مانند دوجیها (doji candlestick) و چکشها (hammer candlestick) میباشند، در بسیاری از استراتژیهای معاملهگری کوتاهمدت و یا بلندمدت استفاده میشوند.
نکات کلیدی:
- الگوهای شمعی که ابزارهای معاملاتی تکنیکالی میباشند، قرنها برای پیشبینی جهت حرکت قیمت استفادهشدهاند.
- الگوهای شمعی متنوعی وجود دارد که از آنها برای پیشبینی جهت حرکت قیمت و شتاب حرکتی قیمت استفاده میشوند، از این الگوها میتوان به الگوی شمعی (three line stirke)، الگوی شمعی (two black gapping)، سه کلاغ سیاه، ستاره شبانگاهی و الگوی شمعی کودک رهاشده اشاره کرد.
- هرچند، در نظر داشته باشید که سیگنالهای تولیدشده توسط این الگوهای شمعی، ممکن است از اِتکاپذیری کافی در دنیای الکترونیکی امروز برخوردار نباشند.
اتکاپذیری الگوهای شمعی
تمامی الگوهای شمعی بهخوبی کار نمیکنند. محبوبیت بالای آنها، باعث کاهش اتکاپذیری آنها شده است زیرا ساختار آنها توسط صندوقهای سرمایهگذاری بزرگ (Hedge Funds) و الگوریتمهای استفادهشده توسط آنها، شکسته میشود.
بازیگرانی قدرتمند که بر سرعت بالایشان برای معامله در مقابل سرمایهگذاران خرد و مدیران مالی سنتی (traditional fund managers) استفاده میکنند.
به بیان دیگر، مدیران صندوقهای سرمایهگذاری بزرگ، از نرمافزارها جهت ایجاد یک تَله برای معاملهگرانی که منتظر نتایج صعودی و یا نزولی هستند، استفاده میکنند.
هرچند، الگوهای قابل اتکایی نیز در نمودار شکل میگیرند، که فرصتهای معاملاتی را برای سود کوتاهمدت و یا بلندمدت فراهم میکنند.
در این مقاله ما به بررسی 5 الگوی شمعی شمعی پرداختهایم که عملکرد بسیار خوبی در بازار از خود نشان دادهاند.
هر یک از این الگوها به کندلهای اطراف خود بستگی دارند و در پیشبینی حرکات قیمت بهسطوح بالاتر و یا پایینتر کاربرد دارند. این الگوها دارای دو محدودیت اصلی میباشند:
- آنها تنها در محدودهٔ نموداری که دیده میشوند کار میکنند، نمودارهایی که میتوانند میان روزی (intraday)، روزانه، هفتگی و یا ماهانه باشند.
- قدرت این الگوها پس از تشکیل کامل و ایجاد 3 تا 5 کندل دیگر، کاهش مییابد.
عملکرد کندل استیک
این بررسی بر کتاب توماس بولکوفسکی (Thomas Bulkowski) – که سازندهٔ ردهبندی الگوهای شمعی در کتاب خود (Encyclopedia of Candlestick Charts) میباشد – اتکا دارد. او دو حالت را برای نتایج احتمالی این الگوها پیشنهاد میدهد:
- بازگشت – الگوهای بازگشتی شمعی میتوانند تغییر در جهت حرکت قیمتی را پیشبینی کنند. – الگوهایی که نشاندهندهٔ ادامه حرکت قیمت در جهت روند قالب، میباشند.
در مثالهای زیر، کندلهای توخالی سفید نشاندهندهٔ بالاتر بودن قیمت بسته شدن نسبت به قیمت باز شدن میباشد، در حالی که کندلهای سیاه رنگ نشاندهندهٔ پایینتر قرار گرفتن قیمت بسته شدن نسبت به قیمت باز شدن، است.
الگوی شمعی سه خط حمله (three line strike)
الگوی شمعی صعودی سه خط حمله (bullish three line strike)، یک الگوی شمعی برگشتی بهحساب میآید که در طی یک روند نزولی شکل میگیرد.
هر یک از کندلهای تشکیلشده در این الگو، دارای کف پایینتر میباشند و در محدودهای نزدیک به پایین کندل بسته میشوند.
کندل چهارم در محدودهای پایینتر از تمامی کندلها باز شده اما حرکت صعودی قدرتمندی داشته و در محدودهای بالاتر از کندل اول بسته میشود.
براساس تحقیقات بولکوفسکی، این الگوی شمعی برگشتی در 83 درصد از مواقع، بازگشت قیمتی را به درستی پیشبینی میکند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد بازگشت قیمتی میتوانید از مطلب آموزشی «بازگشت قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
الگوی شمعی گپ و دو کندل سیاه (two black gapping)
الگوی شمعی گپ و دو کندل سیاه، یک الگوی شمعی ادامهدهنده است که پس از ایجاد یک سقف در روند صعودی – که توسط یک شکاف قیمتی دنبال شده و دو کندل سیاه نیز پس از آن تشکیل میشوند – شناسایی میشود.
این الگو احتمال نزول قیمت به سطوحی پایینتر را پیشبینی خواهد کرد، که خود میتواند نشاندهندهٔ احتمال وقوع یک روند نزولی بزرگتر باشد.
براساس تحقیقات بولکوفسکی، این الگو کاهش قیمتها را در حدود 68 درصد از مواقع، بهدرستی پیشبینی کرده است.
الگوی شمعی سه کلاغ سیاه (three black crows)
الگوی شمعی نزولی سه کلاغ سیاه یک الگوی شمعی برگشتی است. الگوی شمعیی که در نزدیکی سقف یک روند صعودی شروعشده، سپس توسط سه کندل سیاه دنبال میشود.
این الگو، نزول قیمتها به سطوح پایینتر را پیشبینی میکند، حرکت نزولیای که خود میتواند آغازگر روند نزولی در مقیاسی بزرگتر شود.
نزولیترین نسخه از این الگو در قلهٔ یک روند صعودی شکل میگیرد زیرا توانسته است خریدارانی که با استفاده از شتاب قیمتی وارد شدهاند را به تله بیاندازند.
براساس تحقیقات بولکوفسکی، این الگو توانسته است کاهش قیمتها را با موفقیت 78 درصدی پیشبینی کند.
الگوی شمعی ستاره عصرگاهی (evening star)
الگوی شمعی نزولی ستارهٔ شبانگاهی، یک الگوی شمعی بازگشتی میباشد که با یک کندل سفید بلند شروع میشود.
کندلی که روند صعودی را به قلههای جدید میرساند. سپس شاهد ایجاد یک شکاف قیمتی در بازار خواهیم بود، شکافی که باعث بالاتر رفتن قیمتها نیز میشود.
اما خریداران تازه در بالا نگه داشتن قیمتها شکست میخورند که باعث ایجاد یک کندل کوچک میشود. در ادامه یک شکاف قیمتی به سمت پایین شکل میگیرد، شکافی که در پی آن کندل سوم تشکیل شده و این الگو تکمیل میشود.
این الگو، ادامهٔ حرکت نزولی را پیشبینی کرده و احتمال وقوع روند نزولی در مقیاس بزرگتر را نیز نشان میدهد. براساس تحقیقات بولکوفسکی، این الگو توانسته است نزول قیمتها با دقت 72 درصدی پیشبینی کند.
الگوی شمعی کودک رها شده (abandoned baby)
الگوی شمعی بچه رهاشده صعودی (bullish abandoned baby)، یک الگوی شمعی برگشتی میباشد که در کف یک روند نزولی، پس از شکلگیری یک سری از کندلهای سیاه، تشکیل میشود.
در ابتدای شکلگیری این الگو، شاهد یک شکاف قیمتی به سمت پایین هستیم. اما فروشندگان تازه نمیتوانند قیمتها را پایین نگه دارند، که باعث شکلگیری یک کندل دوجی میشود.
کندلی که قیمت (open) و (close) در آن، نزدیک به هم میباشند. در ادامه شاهد یک شکاف قیمتی صعودی هستیم که کندل صعودی تشکیل شده پس از آن، این الگو را تکمیل میکند.
این الگو، ادامهٔ حرکت صعودی قیمت و تشکیل قلههای بالاتر را پیشبینی میکند. همچنین احتمال شکلگیری یک روند صعودی در مقیاس بزرگتر وجود دارد.
براساس تحقیقات بولکوفسکی، این الگو توانسته است در 49.73 درصد از مواقع، صعودی بودن روند قیمتها را به درستی پیشبینی کند.
جمعبندی
الگوهای شمعی توجه بسیاری از شرکتکنندگان بازار را به خود جلب کردهاند، اما بسیاری از الگوهای برگشتی یا ادامهدهنده در دنیای مدرن، از اتکاپذیری کافی برخوردار نیستند.
خوشبختانه، آمار ارائهشده توسط توماس بولکوفسکی، نشان از اتکاپذیری دستهٔ کوچکی از الگوها را دارد، الگوهایی که میتوانند سیگنالهای خرید و یا فروش صادر میکنند.
اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید میتوانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.
شما با مطالعه درخت یادگیری تا حد مطلوبی دانش خود را افزایش دادهاید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید.
مجموعه دیجی کوینر بر آن است که با برگزاری کلاسهای آموزشی تجریبات چند ساله خود را در اختیار هم وطنان عزیز قرار دهد تا در این بحران اقتصادی بتوانند در آمد دلاری کسب نمایند. (تاریخ برگزاری کلاسها متعاقبا از طریق وبسایت اعلام خواهد شد.)
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
کاربرد الگوهای شمعی ژاپنی در تحلیل تکنیکال
ژاپنیها یکی از کشورهای پیشرو در بحث تحلیل تکنیکال بازارهای مالی هستند؛ بهطوری که میتوان گفت بسیاری از مفاهیم و اندیکاتورهای مطرح در جهان را ژاپنیها ایجاد کرده یا توسعه دادهاند. باوجوداین، شاید بتوان مهمترین ابداع ژاپنیها را نمودارهای شمعی عنوان کرد.
نحوهی رسم نمودارهای شمعی در بازار ایران و بازارهای جهانی قدری باهم تفاوت دارد؛ اما شکل ظاهری آنها با یکدیگر یکسان است. هر شمع از چهار نقطه تشکیل شده است که نشاندهندهی قیمت اولیه، قیمت پایانی، کمترین قیمت و بیشترین قیمت است. در بازارهای جهانی آخرین قیمتی که سهم در آن قرار دارد، بهعنوان قیمت پایانی در نظر میگیرند؛ ولی در بازار ایران قیمت پایانی عبارت است از میانگین تمام قیمتهای معاملهشده در آن روز است. نمودار شمعی روشی از ارائه اطلاعات درباره حرکت قیمت یک دارایی است. نمودارهای شمعی یکی از محبوبترین ابزار تحلیل تکنیکال است که معامله گر را قادر می سازد تا اطلاعات قیمت را تنها با استفاده از الگوهای کندل شناسی چند شمع، به سرعت تفسیر کند.
رنگ شمعها نیز برای شناسایی شمعها اهمیت زیادی دارد. عموما برای شناسایی شمعها از دو رنگ سبز و قرمز یا سیاه و سفید استفاده میکنند؛ ولی ترکیب رنگهای متنوعتری نیز وجود دارد. این تغییر رنگ به ما نشان میدهد که قیمت پایانی کمتر از قیمت اولیه بوده است یا بیشتر. بهعنوان مثال، در ترکیب رنگ سبز و قرمز، اگر قیمت اولیه بیشتر از قیمت پایانی باشد، رنگ شمع قرمز خواهد بود و اگر قیمت اولیه کمتر از قیمت پایانی باشد، رنگ شمع سبز خواهد بود.
الگوهای شمع ژاپنی تصویری روانشناختی از ذهنیت معاملهگران در آن زمان به ما میدهد. این تصویر بهوضوح نشان میدهد که عملکرد معاملهگران در زمان مشخص بازار چگونه است. ازآنجاکه تحلیل الگوهای شمعی یکی از انواع تحلیل تکنیکال است، اساس الگوهای شمعی روانشناسی معاملهگران است. یکی از ایدهها برای الگوهای شمعی این است که معاملهگران در زمانهای الگوهای کندل شناسی یکسان رفتار یکسانی از خود بروز میدهند و این رفتار یکسان در نهایت خود را در ظاهر شمعها نمایان میکند.
این قبیل الگوهای شمعی ژاپنی در هر تایم فریم قابل استفاده هستند. شمع برای توضیح عملکرد قیمت در یک بازه زمانی مشخص استفاده می شود. شمع های ژاپنی با استفاده از قیمت آغازین، بالاترین قیمت، پایین ترین قیمت و قیمت پایینی دوره زمانی انتخاب شکل می گردد.
- اگر قیمت پایانی بالای قیمت آغازین باشد، آنگاه شمع توخالی کشیده می شود.
- اگر قیمت پایانی زیر قیمت آغازین باشد، آنگاه شمع توپر کشیده می شود.
- بخش توخالی یا توپر شمع بدنه شمع نامیده می شود.
- خطوط باریکی که از بالا و پایین کشیده شده، گستره بالاترین قیمت/پایین ترین قیمت را نشان می دهد، سایه نام دارد.
بدنه کندل استیک ها:
اندازه بدنه بزرگ در کندل استیکها نشانگر قدرت زیاد خرید یا فروش است؛ یعنی هر چقدر بدنه کندل بزرگتر باشد، نشانگر افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است. حال برای تعیین فروشندگان یا خریداران میتوان به رنگ بدنه کندل رجوع کرد. اگر رنگ بدنه سفید باشد، بیانگر قوی بودن خریداران هست.
سایههای کندل استیک:
سایههای بالایی و پایینی نیز دارای معانی خاصی هستند. سایه بلند یک کندل نشانگر این است که معاملات انجامگرفته بر روی سهم، در خارج از محدوده قیمت باز و بسته شدن شکلگرفته است. اگر سایه بالایی یک کندل بلند باشد نشانگر خریدار قوی سهم بوده که منجر به افزایش قیمت سهم شده است، اما با فروشندگان قوی نیز همراه شده است و قیمت سهم در محدوده قیمت پایانی بستهشده است.
معروفترین الگوهای شمعی ژاپنی
- الگوی دوجی
- الگوی چکش یا مرد به دار آویخته
- الگوی اینگالفینگ یا پوشش دهنده
- الگوی ستاره صبحگاهی
الگوی دوجی:
الگوی کندل استیک دوجی نشاندهنده قیمت شروع و پایان یکسان سهم در تحلیل تکنیکال بورس میباشد. الگوی کندل استیک دوجی دارای بدنه نازک است و به صورت یک خط نازک و باریک است.الگوی دوجی زمانی رخ میدهد که قدرت خریدار و فروشنده با یکدیگر برابر است و شمع با کمی نوسان الگوهای کندل شناسی تقریبا در همان نقطهی بازشده بسته میشود. این الگو نشان میدهد که بازار مردد است چه مسیری را برای ادامه طی کند. الگوی دوجی بهخودیخود نشاندهندهی تغییر روند یا ادامهی آن نیست؛ بلکه تنها نشاندهنده بلاتکلیفی خریداران و فروشندگان است؛ بههمیندلیل، معاملهگران باید منتظر تشکیل شمعی بعد از الگوی دوجی بمانند که به آن شمع تأیید گفته میشود.
دوجی پایه بلند:در این کندل که قیمت باز و بسته شدن سهم یکسان و یا بسیار نزدیک به یکدیگر است، سایههای بالایی و پایینی بسیار بلندی شکل میگیرد.
دوجی سنجاقک: در دوجی سنجاقک قیمت باز و بسته شدن سهم و بالاترین قیمت سهم یکسان و یا بسیار نزدیک به یکدیگر است و سایه پایینی بلندی در کندل شکل میگیرد.
دوجی سنگ قبر: در دوجی سنگ قبر قیمت باز و بسته شدن و پایین ترین قیمت معامله یکسان و یا بسیار نزدیک به یکدیگر است. به این معنا که سهم در قیمت پایین آغاز به معامله کرده است اما فشار تقاضا و خرید خریداران قیمت را بالا برده است اما دوباره فشار عرضه فروشندگان باعث کاهش قیمت سهم شده و در همان پایین ترین قیمت بسته شده است.
الگوی چکش:
یکی از الگوهای کندلی کاربردی کندل چکش یا Hammer است. این الگو یک الگوی تک کندلی است و در روند نزولی بیانگر وجود ضعف در فروشندگان و ایجاد قدرت در خریداران می باشد. در واقع تشکیل کندل Hammer نشانه ای از بازگشت روند می دهد. یک بدنه مربعی شکل دارد و یک شاخ یا دم که حدودا سه برابر بدنه است.
این الگو روند نزولی را تبدیل به روند صعودی میکند. اگر چکش سبز رنگ باشد اعتبار الگو بیشتر است؛ همچنین به حجم معامله در این نقطه باید توجه شود. در صورتی که کندل بعدی در بالای کندل چکش قرار گیرد، الگوی ما معتبر است در غیر این صورت الگوی چکش fail خواهد شد.
الگوی پوشش دهنده:
الگوی کندل انگالفینگ یا کندل پوششی در واقع شامل دو کندل یا میله در کنار هم و در جهت خلاف یکدیگر می باشد که معمولاً در قله یا قعر تشکیل می شود. بدنه کندل دوم یا انگالفینگ کل بدنه کندل قبلی را پوشش می دهد. واضح است که مشاهده انگالفینگ به تنهایی سیگنالی برای خروج یا ورود به معامله نمی باشد. انگالفینگ می تواند بخشی از یک استراتژی معامله گری مانند امواج الیوت ، پرایس اکشن و … باشد و نیاز به تاییدات عوامل دیگر برای ورود به معامله یا اردر گذاری دارد.
الگوی ستاره صبحگاهی
این الگو دارای سه شمع است. مهمترین نتیجهای که از الگوی ستاره صبحگاهی استنباط میشود، شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی است. معمولأ این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد که هر شمع شامل پیامی است.شمع اول، نزولی و پرقدرت است.شمع دوم که معمولأ فاقد بدنه بزرگ و سایه است، میتواند به شکل صعودی یا نزولی شکل بگیرد.شمع سوم نسبت به شمع دوم حالت صعودی دارد.
نتیجه گیری:
الگوهای شمع ژاپنی کاربرد بسیار زیادی دارند و مرتبا در نمودارهای مختلف مشاهده شدهاند؛ ولی بهتنهایی نمیتوانند مؤثر باشند. هنگام مشاهدهی الگو نهتنها باید به تمام شرایط آن الگو دقت کنید؛ بلکه باید بهدنبال تأییدیههای دیگر از سایر اندیکاتورها نیز باشید. عموما معاملهگران تکنیکال از چهار یا پنج اندیکاتور و ابزار تکنیکال برای تأیید جهت معاملهشان استفاده میکنند که الگوهای شمع ژاپنی، تنها یکی از این ابزار است.
الگوهای شمع ژاپنی همیشه مشاهدهشدنی نیستند و تنها در شرایط خاصی ایجاد میشوند. نکتهی دیگر اینکه بازار برای ایجاد الگوی شمع مطمئن باید زمان کافی دراختیار داشته باشد. بهتر است برای تشخیص بهتر الگوی شمع ژاپنی از چهارچوبهای زمانی بالاتر از یک ساعت استفاده کنید.
دیدگاه شما