مدیریت سرمایه چیست؟
مدیریت سرمایه چیست؟: مدیریت سرمایه مفهومی است که منجر به حفظ سرمایه شما میشود و مهمترین مهارت در معامله گری میباشد.
در این مقاله نشان میدهیم که مدیریت سرمایه اهمیت فراوانی در کاهش ضرر و زیان دارد و منجر به جلوگیری از کاهش سرمایه شما می شود.
مدیریت سرمایه که همچنین مدیریت ریسک نامیده می شود، مفهومی کلیدی است که باید از آن استفاده کنید و تمرکز اصلی خود را بر روی آن بگذارید.
این مفهوم به ما کمک میکند تا ضرر و زیان در بازار نزولی را کاهش دهیم.
اصل اساسی در مدیریت سرمایه این است که فقط باید بخش کوچکی از کل سرمایه خود را برروی یک معامله بخصوص سرمایه گذاری کنیم.
بسیاری از معاملهگران حرفه ای تمایل ندارند که بیشتر از ۱ تا ۲ درصد از کل حساب معاملاتی خود را در یک معامله بخصوص سرمایه گذاری کنند.
با این کار ریسک به شدت کاهش می یابد چون درصد زیادی از سرمایه خود را حفظ کرده ایم.
یک درصد ریسک برای هر معامله به این معنی است که اگر در ۲۰ معامله ضرر کنیم، آنگاه بیشتر از۸۰ درصد از سرمایه اولیه را سود می کنیم.
اما اگر برای هر معامله ۵ درصد ریسک کنیم و در ۲۰ معامله با زیان مواجه شویم، آنگاه کمتر از ۴۰ درصد از کل سرمایه اولیه باقی می ماند.
در جدول زیر تفاوت بین ریسک یک درصد و ۵ درصد را میبینیم.
طبق شکل بعد از آنکه در ۲۰ معامله ضرر کرده ایم (با ریسک ۱ درصد)، حساب ما معادل است با ۱۶۵۲۳ دلار.
در حالی که با ریسک ۵ درصد، تراز حساب معادل است با ۷۵۴۷ دلار.
یعنی با ریسک ۵ درصد، بعد از ضرر در بیست معامله، معامله گر باید بیش از ۱۰۰ درصد از سرمایه موجود را تهیه کند تا به سرمایه اولیه بازگردد.
به عبارت ساده، زمانی که از مدیریت ریسک استفاده می کنیم حساب ما می توانند در بازار نزولی دوام پیدا کند و هنوز قابلیت معامله داشته باشد.
نسبت ریسک به بازدهی به ما این اطمینان را می دهد که سود ما بیشتر از زیان ما میباشد.
نسبت ریسک به بازدهی به این معنی است که معامله گر حاضر است چه میزان از سرمایه خود را به خطر بیندازد تا یک میزان معین بازدهی به دست آورد.
برای محاسبه این نسبت می توانیم هم از واحد پولی و هم از واحد پیپ استفاده کنیم.
برای مثال اگر شما حاضر باشید یک دلار ریسک کنید و در ازاء آن ۲ دلار درآمد داشته باشید، آنگاه نسبت ریسک به بازدهی برابر است با ۱:۲٫ برای شروع یک معامله، ابتدا باید اطمینان پیدا کنیم که بازدهی بالقوه بزرگتر از ریسک بالقوه باشد.
چارت زیر یک مثال واقعی از این را نشان می دهد.
در چارت زیر، خط ایست ضرر با شماره (۱)، نقطه ورود با شماره (۲) و هدف سود با شماره (۳) نشان داده شده است.
فاصله بین خط ایست ضرر و نقطه ورود(شماره (۴)) برابر است با ۴۰.۴ پیپ.
فاصله بین نقطه ورود و هدف سود( شماره ۵) برابر است با ۸۸ پیپ. این یعنی در این معامله نسبت ریسک به بازدهی بیش از ۱ به ۲ می باشد.
مدیریت سرمایه چیست؟
۱. ایست ضرر
۲. نقطه ورود
۳. هدف سود
۴. تفاوت بین نقطه ورود و ایست ضرر که ۴۰٫۴ پیپ میباشد
۵. تفاوت بین نقطه ورود و هدف سود که ۸۸ پیپ میباشد
مدیریت سرمایه چیست؟
قبل از معامله باید سطح ایست ضرر و هدف سود خود را تعیین کنیم.
زمانی که خط ایست ضرر و نقطه ورود را تعیین کنید، آنگاه می توانید ریسک و بازدهی بالقوه را محاسبه کنید.
به عنوان یک قانون کلی باید به دنبال نسبت ریسک به بازدهی به مفهوم نسبت ریسک میزان ۱ به ۲ باشیم.
اگر نسبت ریسک به بازدهی ۱:۲ باشد، آنگاه با سود کردن در ۳/۱ از معاملات می توانید حساب معاملاتی خود را تراز کنید .
نسبت ریسک به بازدهی رابطه مستقیمی با درصد موفقیت در معاملات دارد.
البته نسبت ریسک به بازدهی خود به تنهایی به معنی موفقیت نیست.
برای مثال، اگر کمتر از ۲۰ درصد از معاملات شما سودآور باشند، آنگاه یک بازدهی ۱:۴ هم نمی تواند به شما کمک کند.
این نسبت ریسک بازدهی باید به عنوان بخشی از استراتژی کلی در نظر گرفته شود و نه جدا از آن.
روش مناسب برای بهبود نسبت ریسک به بازدهی این است که از خطوط ایست فشرده استفاده کنیم چون این خطوط حد ضرر را نسبت به حد اولیه کاهش میدهند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه تحلیل تکنیکال و نحوه تعیین ایست ضرر، میتوانید کورس تحلیل تکنیکال با تریدینگ ۲۱۲ را از اینجا دانلود کنید.
منظور از نسبت سود به زیان (ریسک به ریوارد) چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد همچنین به نسبت سود به زیان نیز معروف می باشد. یکی از نکات بسیار مهم در تجارت فارکس ایران به حساب میآید که باید به آن توجه ویژه داشته باشیم. از این نسبت به عنوان نسبت سود به زیان نیز یاد می گردد. در حالت کلی حتما شما هم تا کنون شنیده اید که بسیاری از افراد در صحبت های خود از سخنان اینکه انجام کاری به ریسک آن کارت نمیارزد استفاده می نمایند در حالت کلی این گونه افراد برای اینکه بتوانند یک فرد را از انجام کاری مخصوص منصرف نماید از این اصطلاح استفاده می نمایند تا به این صورت بتوانند آن فرد را از انجام این کار منصرف نمایند.
بررسی مفهوم نسبت ریسک به ریوارد
در حالت کلی نسبت ریسک به ریوارد مفهوم بسیار پیچیده ای ندارد و در تمامی بازارهای مالی از کاربرد یکسان و برابری برخوردار میباشد. اگر بخواهیم این موضوع را به زبان ساده بیان کنیم می توانیم این گونه بیان کنیم که در مقابل چقدر سود حاضر هستید چه مقدار از سرمایه خود را به خطر بیندازید و در راه این هدف خرج نمایید؟ اگر بخواهیم این موضوع را به گونه دیگری بیان کنیم میتوانیم بگوییم که در برابر احتمال چه میزان سود می توانید میزان ضرر احتمالی که ممکن است رخ دهد را تحمل نمایید و بدین صورت سرمایه خود را به خطر بیندازید؟
البته شما باید به این موضوع توجه کنید که پیشبینی اتفاقات آینده برای قیمت یک سهام همیشه با استفاده از احتمالات بیان میشود و در این پیش بینی ها هیچ قطعیتی وجود ندارد و هر گاه ممکن است این پیش بینی ها تغییر نمایند. در حالت کلی برای اینکه بتوان از آسیبهای احتمالی از پیشبینیها و تحلیلهای غلط جلوگیری نمود مفهوم نسبت ریسک باید به یک نکته بسیار اساسی و مهم توجه ویژه ای نمود و آن نکته این می باشد که به احتمال میزان بازدهی به میزان ضرر دقت نماییم. این موضوعی است که به آن نسبت ریسک به ریوارد می گویند که فرمول بسیار ساده ای دارد و این فرمول به شرح زیر می باشد:
● ریسک یعنی تفاوت میان قیمت سهام و حد ضرر آن
● ریوارد به معنای تفاوت موجود میان قیمت سهم و حد سود آن می باشد
در حالت کلی اگر میزان ریسک را بر روی ریوارد تقسیم نماییم و ضرب درصد کنیم نسبت ریسک به ریوارد به دست میآید که در صورتی که از ۵۰ درصد کمتر بود آن ارز برای خرید بسیار مناسب می باشد و شما می توانید آن را خریداری نمایید.
بررسی حد ضرر
در حالت کلی قانون ۸ درصدی برای تعیین حد ضرر مورد استفاده قرار می گیرد و از آن برای تعیین حد ضرر استفاده میگردد.
در حالت کلی بسیاری از افراد بر این باور می باشند که سهامی که به خوبی و بر اساس تجزیه و تحلیل های بسیار دقیق و تکنیکال انتخاب شده باشد و همچنین آن سهام در زمان و با قیمت مناسب خریداری شده باشد بسیار کم با کاهش ۸ درصدی نسبت به قیمت خرید مواجه می گردد. این باور بسیار درست می باشد و هرگاه که سهام شما بیشتر از ۸ درصد از قیمت خرید خود را از دست بدهد شما حتماً باید از آن معامله خارج شوید و بدانید که در اینصورت مشکلی در استراتژی معاملاتی شما به وجود آمده است و باید آن را برطرف نمایید.
روش استفاده از نسبت ریسک به ریوارد (risk/reward) در معامله
معاملهگران در بازارهای مالی از نسبت ریسک/پاداش برای ارزیابی پتانسیل سود یک معامله نسبت به پتانسیل ضرر آن استفاده میکنند.
برای دستیابی به ریسک و پاداش یک معامله، پتانسیل ریسک و سود یک معامله باید توسط معاملهگر تعریف شود.
- ریسک با استفاده از یک حد ضرر (stop loss) تعیین میشود. مقدار ریسک معامله، قیمت بین نقطه ورود معامله و دستور حد ضرر آن است.
- حدسود (profit target) برای تعیین نقطه خروج به کار گرفته میشود. در صورتیکه معامله در جهت مطلوب حرکت کند، سود بالقوه برای معامله فاصله بین قیمت ورود و حد سود است.
اگر یک معاملهگر سهامی را در 260 تومان بخرد و حدضرر 230 تومان و حدسود 340 تومان برای آن قرار دهد، ریسک این معامله به ازای هرسهم 30 تومان و پتانسیل سود آن 80 تومان است.
سپس ریسک با سود مقایسه میشود تا نسبت ریسک به ریوارد به دست آید:
0.375 = 80 / 30 = پاداش/ریسک
اگر این نسبت بزرگتر از 1.0 باشد، ریسک معامله بزرگتر از پتانسیل کسب سود در معامله خواهد بود و معامله منطقی نیست. اگر نسبت کوچکتر از 1.0 باشد، پتانسیل سود در این معامله، بیشتر از ریسک خواهد بود و یک معامله مناسب تلقی میشود.
نگاهی دقیقتر به نسبت ریسک/پاداش
در کل، به نظر میرسد معاملاتی که نسبتهایی با ریسک پایین 0.1 و 0.2 دارند بهتر هستند. با این حال، لزوما اینگونه نیست.
معامله گران همچنین باید احتمال رسیدن قیمت به حدسود (قبل از اینکه قیمت به حدضرر برسد) را در نظر بگیرند.
شما میتوانید با قرار دادن حدسود خود در نقطهای دورتر از نقطه ورود، هر معاملهای را جذابتر جلوه دهید. اما چقدر امکان دارد بازار، پیش از رسیدن به سطح حد ضرر به آن هدف بزرگ برسد؟
بنابراین، بین نسبت ریسک به سود معاملات و احتمال رسیدن قیمت به حدسود باید تعادل برقرار شود. به عبارتی دیگر ممکن است نسبت ریسک به سود یک معامله مناسب باشد ولی وقتی بطور منطقی بررسی کنید، متوجه شوید احتمال اینکه قیمت به حدسود شما برسد پایین است. پس این نکته را باید در نظر بگیرید.
بیشتر معاملهگران کوتاهمدت، نسبتهای ریسک/پاداش مناسب را معمولا بین 1.0 و 0.25 قرار میگیرند، با این حال استثنائاتی نیز وجود دارد.
معامله گران کوتاهمدت و بلندمدت و سرمایهگذاران باید از معاملاتی که پتانسیل سود کمتر از میزان ریسک است دوری کنند.
به عنوان مثال ریسک/پاداش بزرگتر از 1.0 مناسب نیست.
نسبت ریسک به پاداش 1.0 به این معناست که دربرابر پتانسیل سودآوری 10 درصدی، احتمال زیان 10 درصدی را به جان خریدهاید.
در بازار همیشه فرصت مطلوب برای معامله یافت میشود و دلیلی برای ریسکپذیری بیشتر به جهت سود کمتر وجود ندارد.
به هنگام محاسبه نسبت ریسک/پاداش برای یک معامله، حد ضرر را طبق استراتژی خود در مکانی منطقی روی مفهوم نسبت ریسک نمودار قرار دهید، سپس حد سود را به طور منطقی براساس استراتژی/تحلیل خود تعیین کنید.
سطوح حدضرر و حدسود نباید به صورت تصادفی و شانسی انتخاب شوند.
تنها هنگامی که نقاط حد ضرر و سود هدف تعیین شدند، میتوانید ریسک/پاداش معامله خود را ارزیابی کرده و تصمیم بگیرید که آیا معامله شما ارزش انجام دادن دارد یا خیر.
یک اشتباه رایج این است که معاملهگران نسبت ریسک/پاداش مشخصی در ذهن دارند.
به عنوان مثال، آنها فقط ممکن است بخواهند 5 درصد ریسک کنند تا 20 درصد سود به دست آورند، بنابراین در هر نقطهای که وارد معامله میشوند حدضرر 5 درصدی برای آن تعیین میکنند و حدسود را 20 درصد بالاتر قرار میدهند بدون اینکه تحلیلی انجام داده باشند.
اگرچه این نوع معاملات ممکن است بطور شانسی موفقیتآمیز باشند اما راهی ایدهآل برای انجام معامله نیستند.
برای معامله موثر، یک برنامه معاملاتی داشته باشید که به شما بگوید دقیقا چه موقع و کجا میتوانید وارد یک معامله شوید و هدفها و سطوح حد ضرر خود را باید کجا و تحت چه شرایطی قرار دهید.
سپس قانونی تنظیم کنید مبنی بر اینکه شما تنها باید معاملاتی را انجام دهید که نسبت ریسک/پاداش یک عدد خاص یا کمتر را ایجاد میکنند.
مثلا میتوانید تعیین کنید فقط وارد معاملاتی میشوید که درصد احتمالی سود (به طور واقعبینانه) دوبرابر درصد احتمالی زیان باشد (ریسک به ریوارد 0.5).
یک مثال کاربردی از معامله با ریسک و بازه مناسب
قصد داریم نماد “ثشاهد” را در نقطه کنونی بررسی کنیم که آیا براساس ریسک و ریوارد، نقطه مناسبی برای ورود به معامله است یا نه.
افت احتمالی از محدوده 272 تومان تا 235 تومان (حمایت مهم سهم) معادل حدودا 16 درصد ضرر است.
رشد احتمالی از محدوده 272 تومان تا 290 تومان (مقاومت سهم) معادل حدودا 6 درصد سود است.
رشد و افت احتمالی براساس حمایتها و مقاومتهای سهم مشخص میشود. برخی اندیکاتورها و ابزارهای دیگر مانند فیبوناچی نیز میتوانند برای تشخیص نقاط برگشتی احتمالی کمک کنند.
بنابراین در نقطه کنونی به خاطر اینکه پتانسیل زیان از سود بیشتر است، ورود به معامله یک تصمیم مناسب نیست.
مثال دوم: شتران
رشد احتمالی از محدوده 610 تومان تا 660 تومان (مقاومت سهم) معادل حدود 8 درصد سود است.
افت احتمالی از محدوده 610 تومان تا 560 تومان (حمایت سهم) معادل حدودا 8 درصد ضرر است.
در این معامله نسبت ریسک به ریوارد تقریبا 1.0 میشود، به این معنی که پتانسیل سود و زیان تقریبا به یک مقدار است.
برخی از معاملهگران ترجیح میدهند وارد این معاملات نشوند ولی علاوه بر ریسک و ریوارد، باید احتمال رسیدن قیمت به حدسود بیشتر از احتمال رسیدن قیمت به حدضرر باشد. برای تشخیص این موضوع میتوان روند شاخص صنعت موردنظر را بررسی کرد که در چه نقطهای قرار دارد.
سخن آخر در مورد نسبت ریسک/پاداش
بطور کلی بهتر است معاملاتی انجام شوند که نسبتهای ریسک/پاداش کمتری دارند، زیرا به این معنی است که پتانسیل سود بر ریسک برتری دارد.
با این حال، نیازی نیست نسبت ریسک/پاداش در رقمهای خیلی کم باشد تا یک معامله را مناسب بدانید.
هر نسبتی پایینتر از 1.0 احتمالا نتایج بهتری نسبت به انجام معامله با نسبت ریسک/پاداش بیشتر از 1.0 ایجاد میکند.
نسبت ریسک/پاداش اغلب در ترکیب با سایر نسبتهای مدیریت ریسک، مانند نسبت برد/باخت (win/loss ratio) که تعداد معاملات برنده را با تعداد معاملات بازنده مقایسه میکند، و همچنین با درصد سر به سر (break-even percentage) که تعداد معاملات برندهای که برای سر به سر شدن لازم است را ارائه میدهد مورد استفاده قرار میگیرد.
شما چه نکتهی دیگری در مورد نسبت ریسک به پاداش میدانید؟ آنرا در بخش نظرات بنویسید تا سایرین از آن استفاده کنند.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
نسبت P/E بازار چیست
قبل از بررسی، یک مرور کلی بر تعریف و مفهوم نسبت P/E میکنیم. نسبت P/E از تقسیم کردن قیمت سهم(price) بر سود هر سهم (Earning) به دست می آید. P/E شرکتهای بورسی یک نسبت مالی معتبر و معروف است که توسط تحلیلگران مالی بسیار استفاده میشود ولی باید به خاطر داشته باشید که این نسبت نمیتواند بهعنوان معیاری مستقل برای خریدوفروش استفاده شود. در این مقاله سعی میکنیم به این سوال پاسخ دهیم که نسبت P/E بازار چیست ؟
اگر اطلاعات شما در خصوص نسبت P/E اندک است توصیه می کنیم حتماً مقاله” نسبت P/E چیست؟ هر چیزی که باید درباره نسبت P/E بدانید ” را مطالعه نمایید.
حدود P/E بازار ایران چقدر است و رابطه آن با سود بانکی
P/E شرکتهای بورسی در ایران معمولاً حدود ۴ -۶ هست. علت آن هم سود بانکی در ایران هست که حدود ۲۰% است. پس P/E بانک ۵ است. اما نکتهای که مهم است عدم وجود ریسک در این سود است. یعنی اگر P/E شرکتی ۵ باشد و انتظار تغییری در سود آن شرکت نداشته باشیم، یک سرمایهگذار قطعاً بانک را انتخاب میکند. زیرا شرکتهای بورسی دارای ریسک هستند. این شرایط در سایر کشورها با نرخ سود بدون ریسک کاملاً متفاوت است. برای مثال در آمریکا با سود بدون ریسک ۴% ( P/E = 25 ) یک سهم با سود سالانه ۱۰% (P/E =10) بسیار جذاب است (اکثر سهمهای آمریکا با P/E 15 تا ۲۵ معامله میشود) درصورتیکه همان شرکت در ایران حداقل باید ۵۰% افت قیمت را تجربه کند تا بازدهی آن با بانک برابر شود. پس هرچه قدر سود بانکی ( سود بدون ریسک ) کمتر باشد، P/E بازار سرمایه به اعداد بالاتری صعود میکند.
در بورس ایران یکی از روشهای بررسی وضعیت شاخص کل بازار، بررسی P/E کل شرکتهای بورسی است. در تاریخ بورس ایران P/E کل بازار ایران در سال ۸۴ نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری به عدد ۲٫۸۸ رسید و در سال ۹۷ بعضاً کمی بالاتر از ۱۱ هم برای مدتی قرار گرفت. اما کارشناسان مالی برای بورس ایران عدد ۶ را P/E تعادلی و منطقی بازار بورس میدانند. یعنی اعتقاد دارند که P/E کل بازار حدود ۶ نوسان خواهد کرد و درصورتیکه خیلی از این عدد فاصله بگیرد، با افزایش و کاهش قیمت سهمهای بازار و یا تعدیل سود آنها، این عدد به سمت ۶ حرکت خواهد کرد.
چرا P/E نمیتواند تنها مبنای تصمیمگیری یک معاملهگر باشد؟
میدانیم که هرچقدر P/E یک شرکت کمتر باشد، بازدهی آن بیشتر خواهد بود. پس:
به چه دلیل P/E یک شرکت در یک گروه مشخص از P/E یک شرکت دیگر در همان گروه صنعتی کمتر است اما بازهم معاملهگران به خرید شرکت با P/E بالاتر ادامه میدهند؟
چرا پس P/Eبعضی شرکتها کمتر از ۴ یا ۳ بوده ولی کسی سهام آنها را نمیخرد؟
مگر معاملهگران همواره به دنبال سهام با سود بیشتر نیستند؟
در جواب باید پاسخ داد که: بله، تمام افراد به دنبال شرکتهایی هستند که سود بیشتری میدهند و قیمت سهام شرکتها در طولانیمدت متناسب با سود آنهاست. اما پایین بودن P/E یک شرکت در یکزمان نشان میدهد که معاملهگران معتقدند که آن شرکت در آینده با کاهش سود مواجه خواهد شد و P/E آن افزایش پیدا خواهد کرد. ولی اگر شرکت بتواند آن سود را تداوم بخشد و برای سالهای بعدی آن را تحقق بخشد، بازار شروع به خرید آن سهم میکند و باعث افزایش قیمت و افزایش P/E آن سهم خواهد شد. معمولاً سهمهایی که در یک دوره با فروش داراییهای خود، سود غیرعملیاتی بالا میسازند، P/E آنها به زیر ۵ افت میکند. ولی معاملهگران حرفهای این سود را از سود عملیاتی تشخیص داده و از خرید سهم خودداری میکنند. پس P/E را میتوان بهعنوان معیاری بر خوشبینی و بدبینی معاملهگران نسبت به آینده بازار عمل کند. یعنی وقتی افراد نسبت به آینده بازار سهام بدبین هستند P/E بازار به زیر ۵ افت میکند(در دوران تحریم P/E بازار را بیشتر تحلیلگران ۴ در نظر میگیرند) و زمانی که نسبت به آینده بازار خوشبین باشند، P/E آن رشد میکند(مانند توافقهای بعد از تحریم که باعث رشد قیمت سهمها میشود).
پنج شیوه مدیریت ریسک در معاملات فارکس
اگر میخواهید یک معامله گر موفق در معاملات فارکس باشید میبایست استراتژی مناسبی برای مدیریت ریسک داشته باشید .
در این مقاله توضیح خواهیم داد که چرا مسئله مدیریت ریسک بسیار مهم است و چگونه می توانید با چند ترفند از استراتژی های مناسب استفاده کنید . با استفاده از شیوه های مدیریت ریسک میزان سودآوری معاملات شما به طور کلی با افزایش روبرو خواهد شد .
شیوه مدیریت ریسک در مقالات فارکس عبارتند از :
۱. از مدیریت مالی شخصی استفاده کنید .
۲. از سرمایه فرضی استفاده کنید .
۳. احتمالات تاریخی استراتژی معاملاتی خود را بدانید .
۴. موقعیتهایی که در آن قرار دارید را دقیقاً بررسی کنید .
۵. همواره در هر حالت بر معاملات خود مدیریت داشته باشید .
تعریف ریسک با یک نسبت بازگشتی شارپ
موضوعی که فرد معامله گر باید مد نظر داشته باشد این است که باید بازدهی ریسک را به صورت دقیق بررسی کرد .
اگر شما خواهان بدست آوردن یک سود بزرگ با یک معامله ریسکی که هر لحظه ممکن است بر خلاف شما پیش برود هستید ، باید بدانید که اینگونه معاملات به طور کلی شیوه هایی نامناسب هستند و تحت هیچ شرایطی پیشنهاد نمی شوند .
موفقیت یک معامله گر به طور کلی تنها با میزان سودی که کسب کرده اندازه گیری نمی شود بلکه میزان ریسکی که به خاطر به دست آوردن آن سود پذیرفته است ، میزان موفقیتش را مشخص می کند .
فرمول نسبت شارپ میزان سود و ریسک را در هر معامله مشخص میکند هر چه عدد به دست آمده در نسبت شارپ بالاتر بهتر است ، زیرا در اینصورت نمایانگر این است که سود با نسبت مناسبی از ریسک به دست آمده است .
در مثال زیر عملکرد سرمایه گذاری دو مدیر را با استفاده از نسبت شارپ مقایسه می کنیم :
میزان بازده سالانه ۵۰ درصد است و میزان انحراف بازده سرمایه گذاری ۷۰ درصد است . با استفاده از نسبت شارپ مشخص می شود که :
نسبت شارپ مشخص می کند که مدیر الف ، بازده مناسب را با توجه به میزان ریسکی که برای آن انجام می دهد را به دست نمیآورد . نسبت شارپ به صورت ایده آل میبایست بیشتر از عدد 1 باشد .
عملکرد این مدیر بدین گونه بود که او بازده سالانه 12% در سال را به دست آورد و میزان انحراف بازده سرمایه گذاری ۷.۹ بود .
با استفاده از فرمول نسبت شارپ این نتیجه به دست آمد :
اگر شما قادر به سرمایه گذاری بر روی هر یک از این دو مدیر بودید کدام یک را انتخاب می کردید ؟
پاسخ صحیح می تواند به میزان ریسک پذیری شما بستگی داشته باشد . ابتدا این را بدانید که مدیران حرفهای مایل به جذب مقدار زیادی سرمایه برای سرمایه گذاری هستند و تمام تلاش شان را برای کاهش نوسانات بازده انجام میدهند به طوری که سرمایه گذارانی که در معاملات آنها سرمایه گذاری کرده اند یک موقعیت مناسب و بدون استرس را داشته باشند .
با کاهش میزان نوسانات بازده مدیر سرمایه گذاری به سرمایه گذاران ثابت می کند که :
مدیر سرمایه گذاری تنها از خطراتی که قابل قبول و شناخته شده هستند استفاده میکند .
مدیر سرمایه گذاری دقیق می داند که چه زمانی باید میزان اندازه معاملات را کاهش دهد .
مدیر سرمایه گذاری میداند دقیقاً چه زمانی باید میزان اندازه معاملات را افزایش دهد .
مدیر سرمایه گذاری اجازه نمی دهد که تلفات و زیان های بیشتر ، او را در معرض ریسک بزرگتری قرار دهد .
مواردی که برای مدیر سرمایه گذاری گفته شد دقیقاً مواردی است که هر سرمایه گذار موفقی می خواهد به آن تبدیل شود .
حال با ادامه مقاله مدیریت ریسک در فارکس چیست و چگونه می توانید یک استراتژی برای اندازه گیری و مدیریت ریسک به صورت کاملاً مناسب داشته باشید با ما همراه باشید .
ریسک در فارکس به چه معنی است ؟
برای اینکه به طور کلی معنای مدیریت ریسک را متوجه شوید ابتدا باید بفهمید که ریسک در وهله اول به چه معنی است .
به این مثال دقت کنید :
معامله گر الف در ایالات متحده آمریکا سهام XYZ را در بازار سهام نیویورک خریداری کرده است و معتقد است که این سهام کم کم ارزش خود را نشان داده و شروع به حرکت مثبت خواهد کرد .
معامله گر ب در ایالات متحده آمریکا همانند معامله گر الف دقیقاً چنین سهامی را خریداری کرده ولی گزینه ای را فعال کرده که تحرک سهام مفهوم نسبت ریسک XYZ با شاخص S&P 500 در ارتباط باشد .
معامله گر پ در منطقه اروپا همانند معامله گر شماره ب دقیقا همین معاملات را انجام داده .
حال کدام معامله گر با خرید سهام XYZ بهتر عمل کرده است ؟
جواب درست معامله گر ب است .
از آنجا که سهام XYZ تحت تاثیر بازار سهام گستردهتری قرار خواهد گرفت معامله گر الف نه تنها در معرض خطر تحرک نامطلوب XYZ قرار خواهد گرفت .
بلکه هر گونه تحرک شاخص S&P 500 نیز بر XYZ تاثیر گذار است .
همچنین او در معرض خطر افزایش دلار آمریکا قرار دارد که به طور منطقی با افزایش قیمت دلار ، قیمت XYZ حالت نزولی خواهد گرفت .
معامله گر ب مفهوم نسبت ریسک برای سرمایهگذاری در سهام XYZ گزینه هدج را برای مدیریت ریسک بر روی شاخص S&P 500 قرار داده است .
در آخر معاملهگر پ در وضعیت خوبی قرار ندارد . سهام XYZ را خریداری کرده و بر روی اس پی ۵۰۰ قرار داده اما او برای مدیریت ریسک ، هدج را انجام نداده است همچنین یورو ارز معاملاتی او می باشد .
پس حتی اگر معاملات او به خوبی پیش برود اما اگر دلار آمریکا کاهش یابد ، او سود چندانی را از این معاملات کسب نخواهد کرد .
در اینجا به تعدادی از ریسک هایی که ممکن است پرتفولیو و معاملات شما با آنها روبرو شود را اشاره می کنیم :
ریسک های بازار : گاه بازار به نحوی که شما انتظار دارید عمل نمیکند و این شایع ترین ریسک در معاملات میباشد .
ریسک نقدینگی : گاه شما امکان ورود یا خروج از معاملات را در زمانی که میخواهید را ندارید .
ریسک استراتژی : گاه استراتژی که شما برای معاملات خود مد نظر داشته اید نمی تواند به طور دقیق طبق نظر شما پیش برود و شما را به مجموعه ای از تصمیماتی که منجر به زیان بیشتر می شود سوق می دهد .
ریسک تکنولوژیکی : این ریسک هنگامی اتفاق می افتد که دسترسی شما به اینترنت یا رایانه شما به مشکل بخورد حتی گاه ممکن است که وبسایت کارگزاری شما برای بارگذاری نشود و عملکرد لازم را نداشته باشد .
۶ . ریسک از بین رفتن : این ریسک هنگامی اتفاق میافتد که اکانت شما در کارگزاری به مشکل بخورد و شما نتوانید به اکانتتان ورود کنید .
کنترل بر افکار و احساسات
یکی از عوامل مهم مدیریت ریسک در فارکس این است که باید بر احساساتتان کنترل داشته باشید و هر استراتژی را به صورت مناسب انجام دهید . برخی از معاملهگران به طور معمول سعی میکنند تا راه هایی برای جلوگیری از زیان و کسب دوباره سرمایه از دست رفته را به صورت سریع و بدون بررسی کامل انجام دهند .
عده ای عقیده دارند که با کسب شکست های بیشتر شانس بیشتری برای موفقیت در معاملات آینده دارند . اما باید گفت که این شیوه تنها یک درک اساساً غلط از احتمالات در معاملات فارکس می باشد. افرادی که از این شیوه استفاده می کنند باید نکات زیر را مدنظر داشته باشند :
حتی اگر برای معاملات سرمایه بی نهایت داشته باشیم در بهترین حالت نیز شما با این رویکرد شکست خواهید خورد
اگر از هر 3 معامله شما 2 معامله را شکست بخورید و تنها 1 معامله را پیروز شوید ، شما موفقیتی در معاملاتتان کسب نکرده اید .
این عوامل دلایلی هستند که تمرکز معامله گران به جای اینکه خود را در معرض ریسک و بهبودی از خطرات ریسک باشد ، به این است که تعداد ریسک را مدیریت کرده و عواقب آن را در نظر بگیرند .
این موضوع که به سود ها و عوامل مثبتی که بازارهای معاملاتی برای شما به ارمغان می آورد فکر کنید بسیار آسان است اما باید به عواملی مانند چالش های بازار و زیان هایی که ممکن است از کنترل شما خارج شود و عواقب بسیار بدی برای را برای سرمایه شخصی شما به ارمغان بیاورد را در نظر داشته باشید .
مسئله دیگری که شما باید مد نظر داشته باشید این است که هرچه میزان بیشتری از سرمایه تان را از دست میدهید برای بدست آوردن دوباره آن به مقدار بیشتری سود نیاز دارید . در نمودار زیر هنگامی که شما بیش از %20 از سرمایه خود را از دست داده اید میزان سودی که شما نیازمند بازگشت سرمایه هستید را نمایان کرده است .
اگر شما 20% از سرمایه خود را از دست بدهید به 25% سود برای برای به دست آوردن سرمایه اولیه تان نیاز دارید یا اگر شما 50% سرمایه خود را از دست بدهید به 100% سود برای به دست آوردن سرمایه اولیه تان نیاز خواهید داشت . اگر 70% از سرمایه خود را از دست بدهید به 233% سود برای بازگشت سرمایه اولیه تان نیاز خواهید داشت . اگر 90% از سرمایه خود را از دست بدهید به 900% سود برای به دست آوردن سرمایه اولیه نیاز خواهید داشت .
پس این مورد را به یاد داشته باشید و اطمینان حاصل کنید که مفهوم نسبت ریسک سودی که شما بدست می آورید باید بیشتر از ضررهای شما باشد . اگر سودی که شما به دست میآورید دو برابر ضرر های شما باشد ، شما تنها به موفقیت در 33% از در معاملاتتان نیاز دارید .
با توجه به این نکات که شما باید به حد ضرر توجه کنید . مشخص کردن حد ضرر باعث کاهش ضررهای شما و باعث افزایش سود های شما خواهد شد .
نحوه محاسبه مدیریت ریسک در فارکس
در ادامه مقاله و نکته هایی برای شیوه های مدیریت ریسک در فارکس می پردازیم . برای ساخت یک استراتژی مناسب به موارد زیر دقت کنید :
محدودیت های ریسک
مرحله 1. مدیریت سرمایه شخصی
شما باید سرمایه ای را به معاملات خود اختصاص دهید که اگر آن را از دست دادید ، پس انداز شخصی شما نباشد و در صورت از دست دادن آن مشکل جدی به زندگی شخصی شما وارد نشود .
باید به خاطر داشته باشید که اگر استرس از دست دادن سرمایه را دارید می بایست از معاملات خارج شوید .
به طور کلی می بایست تنها از %10 از پس انداز خود در معاملات استفاده کنید .
مرحله 2. از سرمایه فرضی استفاده کنید
تصور کنید که شما در ظاهر 10.000 دلار پول دارید ، مایل به ریسک هستید و حداقل ۳ ماه زمان را در حساب های آزمایشی فارکس به آزمایش پرداخته اید . حال می بایست 10% از سرمایه که دارید در معاملاتتان استفاده کنید . به عنوان مثال 1000 دلار برای شروع معاملات مناسب است . ممکن است این سرمایه مبلغ زیادی برای معاملات نباشد اما باید به خاطر داشته باشید برای شروع معاملات میبایست از درصد کمی از سرمایه تان استفاده کنید .
استفاده از 10% از سرمایه تان شما تقریباً کار دشوار و استرس زایی نخواهد بود زیرا این مقدار سرمایه ، سرمایه بسیار اندکی برای تان خواهد بود
با استفاده از 10% سرمایه در معاملات تان شما هنوز 90% از سرمایه خود را در دست دارید و ریسک چندان زیادی را نخواهد کرد .
اگر بعد از ماه اول نتایج معاملات شما مثبت است شما می توانید 10% دیگر را در ماه دوم معاملات تان برای افزایش میزان معاملات تان اضافه کنید . اما اگر بعد از ماه اول نتایج نا مناسبی را در معاملات آن کسب کرده اید ، از افزایش سرمایه برای معاملاتتان خودداری کنید .
میزان ریسک که شما میتوانید در طول سال اول در معاملات تان انجام دهید و بر اساس موارد زیر خواهد بود :
-مقدار سرمایه ای که شما برای معاملات و ریسک مد نظر دارید
-نتایج معاملات شما ( تنها در صورتی می توانید سرمایه به معاملات تان اضافه کنید که نتایج قانع کننده ای را کسب کرده باشید )
نکته ای که باید به یاد داشته باشید این است که تعادل حساب شما در کنار سطح تجربه و یادگیری شما در معاملات تان به سطحی که مد نظر دارید خواهد رسید .
مرحله 3. احتمالات را مد نظر داشته باشید .
بسیاری از معاملهگرانی که مدیریت ریسک را انجام نمی دهند سرمایه خود را در معرض ریسک قرار می دهند .
برخی از معامله گران سرمایه خود را تقسیم به ۱۰۰ می کنند و در هر معامله به صورت ثابت از %1 از سرمایه خود استفاده میکنند و با این استراتژی معاملات خود را انجام می دهند . باید گفت که این شیوه ، بهتر از نداشتن یک برنامه منظم است .
معمولاً معامله گران وقوع یک رشته معاملات نا موفق را که به صورت پی در پی رخ میدهند را در نظر نمیگیرند .
در این نمودار ما یک معامله ناموفق را در پی در نمودار زیر برای محاسبه نمایان کرده ایم .
فرمول محاسبه به شرح زیر است :
1 – ( 0, A – B + 1 , C ^ B , False )
A: تعداد معاملات مدنظر
B: تعداد معاملات ناموفق پی در پی
C: احتمال نا موفق بودن یک معامله
به عنوان یک معامله گر روزانه که در هر روز با هیت ریت ۵۰٪ ، ۱۰ عدد معامله انجام می دهید ، می بایست حداقل 3 یا 4 معامله ناموفق پیدرپی را مد نظر داشته باشید .
مرحله 4. محاسبه موقعیت ها در نمودار
محدودیتهای ریسک و اندازه گیریهای موقعیت از طریق فرکانس های معاملاتی با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند .
برخی از معامله گران این عادت را دارند که تعداد زیادی معامله را انجام دهد اما پیشنهاد میشود تنها معاملات با کیفیت را با یک برنامه و استراتژی مناسب دهید همچنین در صورت قرارگیری در یک موقعیت ضرر ، یک نقشه پشتیبان برای خروج از معامله نا مناسب را داشته باشید . تصور کنید که محدودیت ریسکی که برای یک ماه و 10 معامله مد نظر دارید %3 است برای شروع %0.5 را مد نظر دارید و پس از 3 معامله شما %1.5 تبدیل می شود در این مرحله می بایست میزان ریسک معاملات خود را به 0.25% کاهش دهید با اینحال 7 معاملهای که همچنان در برنامه شما باقی مانده فرصت هایی را به شما می دهد که امیدواریم از دست دادن سرمایه اولیه شما جلوگیری کند .
یکی از راه های اندازهگیری موقعیت این است که یک نمودار نردبان اندازه گیری موقعیت را ترسیم کنید .
شما می توانید یک نمودار نردبان اندازه گیری موقعیت را به عنوان یک معامله گر ریسک پذیر یا محافظهکارانه ترسیم کنید . شما با ترسیم این نمودار میتوانید میزان خطری که برای موفقیت در معاملات لازم دارید را متوجه شوید و خطر از دست دادن سرمایه اولیه را کاهش دهید .
به عنوان یک معامله گر ، نکته ای که باید مد نظر داشته باشید این است که باید با یک استراتژی مناسب ، ریسک را در فارکس مدیریت کنید .
۵ نکته اصلی که درباره مدیریت ریسک معاملات فارکس در این مقاله که به آن اشاره کردیم عبارتند از :
با میزان سرمایه ای معاملات را انجام دهید که اگر آن را از دست دادید به مشکل اساسی بر نخورید .
ابتدا با سرمایه فرضی و سپس از سرمایه خود در معاملات استفاده کنید
استراتژی مناسب داشته باشید و احتمال وقوع ضرر را مد نظر داشته باشید
از نردبان اندازه گیری موقعیت استفاده کنید . یک استراتژی جامع برای مدیریت سرمایه در معاملات داشته باشید .
این موارد به همراه یک ذهنیت آرام و عملکرد منطقی ، در شیوه معاملاتی شما باعث می شود تا از مشکلات و ضرر دور بمانید به صورت طولانی مدت در معاملات تان موفق باشید .
دیدگاه شما