زمان استفاده از ROI


نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست؟

ROI

آیا شما هم مانند بسیاری از افراد بخشی از سرمایه یا کل دارایی مازاد خود را در بازار سرمایه ‌گذاری کرده‌اید؟ اگر در این‌جا حضور دارید پس حتما می‌خواهید آگاهی خود از این بازار را افزایش دهید. بله حق با شماست! آشنایی با اصطلاحات و فرمول‌های مهم بازار سرمایه‌گذاری جزو اولین پیش‌نیازهای ورود به آن محسوب می‌شود.

فرقی ندارد که شما در کدام بخش سرمایه‌ گذاری می‌کنید، مهم این است که نسبت به بازدهی نماد خودآگاهی کافی داشته باشید. شما هم مانند سایر افراد هنگام سرمایه‌ گذاری یک هدف را دنبال می‌کنید: کسب سود و هر سرمایه ‌گذار می‌خواهد تا جایی که امکان دارد درآمد بیشتری کسب کند. راه‌های متفاوتی وجود دارد که می‌توان از این طریق برای بهبود روند سرمایه ‌گذاری از آن‌ها کمک گرفت که یکی از آن‌ها ROI یا نرخ بازگشت سرمایه است.

این فرآیند در واقع نوعی نرم افزار حسابداری و مالی سرمایه‌ گذاری محسوب می‌شود که باعث می‌شود شما میزان سود و یا ضرر و زیان سرمایه‌گذاری خود را به صورت حدودی تخمین بزنید. از نرخ بازگشت سرمایه همچنین می‌توان برای مقایسه کارایی چند سرمایه‌ گذاری نیز استفاده کرد؛ بنابراین مهم است که درباره این اصطلاح اطلاعات کافی داشته باشید؛ زیرا در زمان تصمیم‌گیری مالی این فرمول برای شما مفید و کارآمد خواهد بود.

اگر شما بتوانید نرخ بازگشت سرمایه یا همان ROI را پیش‌بینی و محاسبه کنید، سرمایه‌ گذاری راحت‌تر و با ریسک کمتری نیز پیش رو خواهید داشت. در این مقاله می‌توانید پاسخ سوالات متعدد خود درباره این مبحث را پیدا کنید.

نرخ بازگشت سرمایه چیست؟

نرخ بازگشت سرمایه ROI در اصل از مخفف کلمات RETURN OF INVESTMENT گرفته شده و به معنای نسبت بین سود خالص و هزینه خالص سرمایه‌ گذاری است. این معیار مالی می‌تواند میزان بازدهی و سوددهی سرمایه ‌گذاری‌ها را مشخص کند. از پتانسیل‌های خوب این شیوه، مشخص‌کردن میزان بازدهی یک تا چند نوع سرمایه‌ گذاری است. در بازگشت سرمایه نسبت سودآوری در مقایسه با میزان هزینه بررسی می‌شود.

ROI به‌عنوان یک درصد بیان می‌شود و در ارزیابی سرمایه ‌گذاری‌های فردی یا فرصت‌های سرمایه‌ گذاری رقابتی بسیار مفید است، اما سوالی که پیش می‌آید این است که یک نرخ بازگشت سرمایه خوب چیست؟ عوامل متعددی برای پاسخ به این سوال درگیر هستند.

زمانی که قصد محاسبه نرخ بازده سرمایه را دارید، باید از شاخص‌های مختلفی از جمله ارزش فعلی خالص و نرخ بازگشت داخلی نیز کمک بگیرید. بهره‌مندی از چنین مواردی در تجزیه‌وتحلیل‌ها باعث می‌شود که گزینه‌های موجود در انواع سرمایه‌ گذاری ارزیابی و رتبه‌بندی شوند؛ بنابراین در تصمیم‌گیری در مورد سرمایه‌ گذاری، ارزیابی و شناسایی فرصت‌های مختلف در سرمایه ‌گذاری بسیار اهمیت دارند.

نحوه محاسبه نرخ بازگشت سرمایه

برای به دست آوردن نرخ بازده سرمایه‌ گذاری باید از یک تکنیک استفاده کنیم. در اصل نرخ بازده سرمایه‌ گذاری از طریق فرمول زیر به دست می‌آید.

میزان هزینه سرمایه‌گذاری- درآمد حاصل از سرمایه‌گذاری ÷ هزینه کل سرمایه‌گذاری

احتمالا فکر می‌کنید که خب چندان هم که تصور می‌شود به دست آوردن نرخ بازده سرمایه سخت نیست؛ زیرا با یک فرمول ساده مواجه هستیم؛ اما در برخی موارد اوضاع آن‌طور که ما تصور می‌کنیم هم نیست، زیرا برخی موارد در این فرمول لحاظ نمی‌شود.

از طرفی اگر بخواهید نتیجه به‌دست ‌آمده در فرمول را به صورت درصدی محاسبه کنید، می‌توانید آن را ضربدر عدد ۱۰۰ کنید. با یک مثال ساده‌تر قضیه را پیش ببریم؛ تصور کنید که یک فروشگاه مجازی لباس دارید و میزان درآمد خالص از طریق فروش هر تکه لباس ۳۰ هزار تومان خواهد بود.

خب حالا در شرایط بحرانی بازار قرار دارید و قیمت اجناس شما نیز بالاتر رفته است؛ زیرا مواد اولیه گران‌تر از قبل هستند و به همین دلیل میزان سود نیز کاهش پیدا کرده است.

در آن‌ سوی ماجرا رقبا از روش‌های گوناگونی برای جذب مشتریان بیشتر استفاده می‌کنند، بنابراین شما نیز تصمیم می‌گیرید که مبلغ ۲ میلیون تومان بابت بازاریابی اجناس خود بپردازید و با استفاده از این روش میزان فروش خود را بالا ببرید.

بر فرض که درآمد کل شما از برگزاری چنین کمپینی ۳ میلیون تومان بوده است. بر اساس فرمول ROI نرخ بازگشت سرمایه چه میزان خواهد بود؟ پاسخ نیم درصد است.

حال اگر بخواهیم که نرخ بازگشت سرمایه را به صورت درصدی محاسبه کنیم عدد به‌دست‌آمده در ۱۰۰ ضرب می‌شود که نتیجه پاسخ ۵۰ درصد خواهد بود.

با این حساب نتیجه می‌گیریم که ۵۰ درصد، سود خالص شما از این سرمایه ‌گذاری محسوب می‌شود (با احتساب هزینه‌ها) که عدد فوق‌العاده‌ای خواهد بود.

چگونه ROI را بهبود دهیم؟

بسته به نوع بازدهی که برای سرمایه‌ گذاری در تجارت خود می‌خواهید، روش‌های مختلفی برای بهبود نرخ بازگشت سرمایه وجود دارد. بازدهی می‌تواند شامل گزینه‌هایی مانند افزایش سود، کاهش میزان هزینه‌ها یا مزایای نامحسوس مانند بهبود کارایی عملکرد و افزایش آگاهی از برند باشد.

زمانی که به تعریف واضحی از اهداف خود دست پیدا می‌کنید، باعث می‌شود بازپرداخت اقدامات مختلفی که در جهت رشد شرکت انجام می‌دهید را بالا ببرید. برای ایجاد یک سبد سرمایه ‌گذاری بزرگ باید به طور منظم پس‌انداز کنید، به شکل مداوم سرمایه ‌گذاری کنید و یاد بگیرید که به همان اندازه که طول می‌کشد، صبور باشید.

با تمام این اوصاف چند استراتژی وجود دارد که می‌تواند به بهبود شرایط شما در روند سرمایه‌ گذاری در طول زمان کمک کند.

۱٫ راه‌های کم‌هزینه برای سرمایه‌ گذاری پیدا کنید.

نادیده گرفتن هزینه‌های سرمایه‌ گذاری آسان به نظر می‌رسد، خصوصا اگر از این راه کسب درآمد هم بکنید. با این حال تاثیرات منفی هزینه‌ها با گذشت زمان زیاد خواهد شد؛ البته نه در صورتی که نتایج ایده آل باشند. در حقیقت حتی اگر بتوانید تنها یک درصد از هزینه سرمایه‌ گذاری را کاهش دهید، در طول یک سال به طرز چشمگیری در سبد سرمایه ‌گذاری خود صرفه‌جویی کرده‌اید.

اگر شیوه‌های کاهش هزینه را به درستی پیش بگیرید، می‌توانید بازدهی خالص خود را بالا ببرید. خب سوال این است که چگونه این کار را باید انجام داد؟ کافی است هزینه‌های خود را به هزینه‌های سربار و تولید تقسیم‌بندی کنید تا ذهنیت‌هایی را بیابید که در کاهش هزینه‌ها کمک‌کننده هستند.

در واقع می‌توانید هزینه‌های غیرضروری را کاهش دهید. به‌عنوان مثال برای برخی مشاغل هزینه سربار می‌تواند هزینه اجاره یک مکان محسوب شود، از طرفی هزینه‌های تولید هزینه‌هایی هستند که شما برای تهیه یک محصول، خریداری مواد یا نیروی کار متحمل می‌شوید.

۲٫ میزان درآمد خود را از راه‌های مختلف افزایش دهید.

از دیگر روش‌های بازدهی سرمایه ‌گذاری، ایجاد فرآیند فروش و درآمد بیشتر یا افزایش قیمت است. اگر می‌توانید فروش و درآمد خود را افزایش دهید، بدون این که هزینه‌ها را بالا ببرید یا جوری کار را به‌پیش ببرید که هم‌زمان با رشد هزینه‌ها درآمدتان نیز زیاد شود، می‌توانید سود خالص را نیز بهبود دهید.

با استفاده از بازدهی فعلی خود در روش‌های بهبود فروش و درآمد، روش‌هایی را جستجو کنید که سود بیشتری نسبت به روش‌های حال حاضر نصیب شما می‌کنند.

۳٫ انتظارات خود را دوباره ارزیابی کنید.

قرار نیست هر سرمایه ‌گذاری که می‌کنید سود خوبی داشته باشد، با این حال سود سرمایه‌ گذاری شما باید قابل‌شناسایی باشد.

برای مثال زمانی که یک وبینار رایگان برگزار می‌کنید، این مسئله نمی‌تواند باعث افزایش سود مشخص شما شود، در عوض مشتریان وفاداری را برای شما به ارمغان خواهد آورد و به شما در حفظ آن‌ها کمک خواهد کرد؛ یا یک مثال بهتر، بالا بردن میزان پرداختی کارکنان یقینا باعث تخلیه حساب بانکی شما می‌شود، اما از طرفی می‌تواند صرف استخدام کارمندان بهتر، بهبود روحیه کارکنان و افزایش بهره‌وری در آنان شود که در نتیجه باعث رشد درآمد می‌شود.

همه این عوامل در طولانی‌مدت سود خالص شما را بالا خواهند برد.

معایب بازدهی سرمایه

اگرچه نرخ ROI در مباحث متعدد و سرمایه ‌گذاری‌های متنوع مثل بازار سهام، سرمایه ‌گذاری در بیزینس‌های نوپا و استارتاپ‌ها کاربرد دارد، اما این به معنای تک بودن آن نیست؛ زیرا معایبی را نیز در پی خواهد داشت. از جمله آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.

۱٫ دقیق محاسبه نکردن نتایج کیفی و نرخ اندازه‌گیری

از آنجایی که در برخی مواقع نمی‌توان به شکل دقیق نرخ بازگشت سرمایه را محاسبه کرد، بنابراین احتمال خطا در محاسبات وجود خواهد داشت. از طرفی این فرمول روش‌هایی برای محاسبه منابع غیر کیفی یا غیرمالی را معرفی نمی‌کند؛ زیرا فقط سرمایه مشخص را بررسی خواهد کرد که می‌تواند در روند محاسبه نتایج کیفی مشکل ایجاد کند.

برای مثال سرمایه‌ گذاری در تبلیغات برای بهبود کسب‌وکار شما می‌تواند نتایج متفاوتی را در پی داشته باشد. یکی از این نتایج بازاریابی دهان‌به‌دهان است که شما نمی‌توانید آن را به‌خوبی سنجش و ارزیابی کنید.

در واقع این کار عملی غیرممکن است؛ به همین دلیل اندازه‌گیری دقیق نرخ بازدهی سرمایه را عملا با مشکل مواجه می‌کند. گاهی اوقات زمان و وقتی که کارمندان و کارگران برای رسیدن به سوددهی قرار می‌دهند نیز در این فرمول به شکل دقیق محاسبه نمی‌شود.

۲٫ ایجاد اشکال در زمان‌بندی

لحاظ نکردن یک زمان‌بندی مشخص یکی از مشکلات و معایبی است که نرخ بازگشت سرمایه به دنبال خواهد داشت. تصور کنید که قرار است دو مدل سرمایه‌ گذاری را مورد بحث قرار دهیم، حال سوالی که پیش می‌آید این است که وضعیت نرخ بازده سرمایه در هر یک از موارد ذکر شده چه مدت به طول خواهد انجامید؟

در پاسخ باید گف که به شکل دقیق نمی‌توانیم درک کنیم که هر یک چه مدت زمان برای رسیدن به اهداف نیاز دارند، به همین دلیل اشکال در زمان‌بندی برای استفاده از این فرمول وارد است. البته این را نیز متذکر شویم که مزایای استفاده از این شیوه چندین برابر معایب آن خواهد بود.

نتیجه‌گیری

در این مطلب به بررسی نرخ بازدهی سرمایه ‌گذاری پرداختیم که آن را با عبارت ROI می‌شناسند. این مبحث از آن جهت مهم بود که هر ریالی که برای سرمایه ‌گذاری خرج می‌شود باید به سوددهی منجر شود، اگر غیر از این اتفاق بیفتد می‌تواند بیزینس ها را با خطرات مختلف مراجعه کند.

تمامی افراد و کسب‌وکارها برای این که میزان موفقیت خود در یک پروژه سرمایه ‌گذاری را بسنجند نیاز به استفاده از نرخ بازگشت سرمایه دارند. این فرمول متنوع است و قابلیت استفاده برای انواع سرمایه ‌گذاری‌ها را نیز دارد.

ROI یا نرخ بازگشت سرمایه چیست و چگونه آن را محاسبه کنیم؟

 ROI یا نرخ بازگشت سرمایه چیست و چگونه آن را محاسبه کنیم؟

ROI مخفف عبارت Return On Investment و به معنای نرخ بازگشت سرمایه است. در واقع نرخ بازگشت سرمایه عمل نسبت دادن رشد سود و درآمد به کارهای انجام شده در بازاریابی است. با محاسبه بازگشت سرمایه‌گذاری بازاریابی، سازمان‌ها می‌توانند میزان مشارکت کارهای انجام شده در بازاریابی را به‌صورت کلی یا بر اساس کمپین‌ها نسبت به رشد درآمد اندازه‌گیری کنند.

به‌طورمعمول، ROI در بازاریابی اینترنتی برای توجیه هزینه‌های بازاریابی و تخصیص بودجه برای کمپین‌ها و ابتکارات در حال انجام و آینده استفاده می‌شود. یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های موجود در نرخ بازگشت سرمایه مدت‌زمان بازگشت سرمایه یا دوره بازگشت سرمایه است که در بخش بعدی به آن خواهیم پرداخت.

دوره بازگشت سرمایه چیست؟

وقتی شما روی یک پروژه سرمایه‌گذاری می‌کنید احتمالا از خودتان می‌پرسید «چه مدت طول می‌کشد تا پول خود را پس بگیریم؟» این روش دقیقا این موضوع را روشن می‌کند: «زمانی که طول خواهد کشید تا وجه نقد سرمایه‌گذاری شده در پروژه به سطح سرمایه‌گذاری اولیه برسد.»

درواقع دوره بازگشت سرمایه به مدت‌زمانی گفته می‌شود که پول نقدی که به سرمایه‌گذاری وارد شده است به‌اندازه سرمایه‌گذاری اولیه در پروژه برسد.

محاسبه دوره بازگشت سرمایه

دوره بازگشت سرمایه به‌صورت کلی از فرمول زیر محاسبه می‌شود.

دوره بازگشت سرمایه = سود سالانه به‌دست‌آمده از پروژه / مقدار پول اولیه سرمایه‌گذاری شده در پروژه

بسته به استراتژی سازمان این فرمول می‌تواند تغییر کند و یک شرکت مثلا آن را به‌صورت ماهانه حساب کند.

ROI توسط شرکت‌ها چگونه استفاده می‌شود؟

در سطح سازمانی، محاسبه نرخ بازگشت سرمایه می‌تواند به هدایت تصمیمات تجاری و بهینه‌سازی تلاش‌های بازاریابی کمک کند. برای بازاریابان، محاسبه ROI برای موارد زیر بسیار مفید خواهد بود:

توجیه هزینه‌های بازاریابی

سازمان‌ها به‌طور مداوم تخصیص منابع و بودجه برای کارهای بازاریابی را به‌عنوان اولویت اصلی در چک‌لیست خود قرار می‌دهند. بااین‌حال، به‌منظور تأمین بودجه و منابع برای کمپین‌های آتی، بسیار مهم است که هزینه‌ها و بودجه بازاریابی فعلی در سطح اجرایی توجیه شود. برای انجام این کار، بازاریابان باید بازگشت سرمایه‌ای که تلاش‌های بازاریابی آن‌ها برای سازمان به همراه می‌آورد را به‌دقت محاسبه کنند. به‌عنوان‌مثال، آن‌ها باید بدانند که آیا تبلیغات بومی باعث تبدیل و بازگشت سرمایه می‌شود یا خیر.

توزیع بودجه بازاریابی

در بین کانال‌های آنلاین و آفلاین، تعداد بی‌شماری از ترکیب‌های آمیخته بازاریابی وجود دارد. بااین‌حال، هر ترکیبی از کمپین‌های بازاریابی نیاز به بودجه دارد. به همین دلیل است که درک اینکه کدام تلاش‌های آنلاین و آفلاین بیشترین درآمد را به همراه دارد برای توزیع مناسب بودجه بازاریابی ضروری است. نرخ بازگشت سرمایه به ما کمک می‌کند به بهترین شکل و به‌صورت منطقی بودجه‌ها را میان کانال‌های مختلف توزیع کنیم.

اندازه‌گیری موفقیت کمپین

بخش مهمی از هر تیم بازاریابی موفق، توانایی اندازه‌گیری موفقیت کمپین است که می‌تواند به‌عنوان مرجعی برای تلاش‌های آینده باشد. با در نظر گرفتن این موضوع، اندازه‌گیری دقیق نرخ بازگشت سرمایه به بازاریابان کمک می‌کند موفقیت کمپین خود را به نحو احسن بسنجند. با درک تأثیر کمپین‌ها بر رشد کلی درآمد، بازاریابان می‌توانند ترکیب مناسبی از تلاش‌های کمپین آفلاین و آنلاین را بهتر شناسایی کنند.

تحلیل رقابتی

ردیابی نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی رقبا، به بازاریابان این امکان را می‌دهد به‌درستی درک کنند که سازمان آن‌ها چگونه در حوزه خاص خود عمل می‌کند و نقاط قوت و ضعف را نسبت به رقبا معین می‌کند. برای مثال، بازاریابانی که داده‌های مالی در دسترس عموم را ردیابی می‌کنند، می‌توانند بازده نرخ بازگشت سرمایه (ROI) رقبا را تخمین بزنند و از آن برای بهبود و کمک به کارهای سازمانی خود بهره ببرند. این کار به رشد سازمان بسیار کمک می‌کند.

نحوه محاسبه نرخ بازگشت سرمایه

درحالی‌که چندین روش مختلف برای محاسبه ROI در بازاریابی وجود دارد، فرمول اصلی مورد استفاده برای محاسبه آن در سطح بالا به‌صورت زیر بیان می‌شود.

(رشد فروش – هزینه بازاریابی) / هزینه بازاریابی = ROI بازاریابی

بااین‌حال، توجه به این نکته مهم است که این فرمول این فرض را ایجاد می‌کند که تمام رشد فروش به تلاش‌های بازاریابی مرتبط است. به‌منظور ایجاد دیدگاه واقعی‌تر از تأثیر بازاریابی و بازگشت سرمایه، بازاریابان باید فروش ارگانیک را در نظر بگیرند.

(رشد فروش – رشد فروش ارگانیک – هزینه بازاریابی) / هزینه بازاریابی = ROI بازاریابی

هنگام استفاده از فرمول‌های نرخ بازگشت سرمایه، درک کل کارهای انجام شده برای بازاریابی ROI نیز مهم است. توجه داشته باشید که تعاریف یک بازده عملی می‌تواند بر اساس استراتژی تیم بازاریابی و تلاش‌های کمپین و همچنین هزینه‌های کلی مربوط به اجرای کمپین متفاوت باشد.

برخی از عناصر کلیدی در محاسبات ROI بازاریابی

  • کل درآمد: با نگاه کردن به‌کل درآمد حاصل از یک کمپین خاص، بازاریابان می‌توانند یک دید کلی و جامع از تلاش‌های خود به دست آورند.
  • سود ناخالص: تحلیل سود ناخالص به بازاریابان کمک می‌کند تا کل درآمدی را که تلاش‌های بازاریابی در رابطه با هزینه تولید یا تحویل کالا و خدمات ایجاد می‌کند، درک کنند. برای انجام این کار، بازاریابان باید موارد زیر را به فرمول ROI بازاریابی خود اضافه کنند: سود ناخالص = (کل درآمد – هزینه کالا برای ارائه محصول).
  • سود خالص: با تحلیلی عمیق‌تر، بازاریابان می‌توانند تأثیر تلاش‌های بازاریابی خود را در جهت سود خالص با افزودن موارد زیر به فرمول خود محاسبه کنند: سود خالص= (سود ناخالص – هزینه‌های اضافی).

بازاریابان ‌همچنین می‌توانند نرخ بازگشت سرمایه را از طریق ارزش طول عمر مشتری (CLV) محاسبه کنند که ارزش رابطه مشتری با یک نام تجاری یا برند را روشن می‌کند. این فرمول به ارزیابی بهتر نرخ بازگشت سرمایه طولانی‌مدت در طول چرخه عمر مصرف‌کننده کمک می‌کند. برای انجام این کار، بازاریابان می‌توانند از فرمول زیر استفاده کنند:

ارزش مادام‌العمر مشتری = (نرخ نگهداری)/ (۱ + نرخ تخفیف/ نرخ نگهداری)

چرا ROI مهم است؟

صاحبان مشاغل و متخصصان بازاریابی، برای تصمیم‌گیری در مورد نحوه تخصیص بودجه خود هر دو به‌اندازه‌گیری‌های مبتنی بر داده، مانند ROI بازاریابی، متکی هستند. نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی به افراد درگیر در یک پروژه بازاریابی کمک می‌کند تا بفهمند که آیا از منابع خود به‌طور مؤثر استفاده می‌کنند یا خیر. ROI بالاتر نشان‌دهنده یک استراتژی موفق‌تر است. بخش‌های مختلف بازاریابی باید به‌طور منظم ROI را در کمپین‌های مختلف دنبال کنند. محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به ما در موارد زیر کمک می‌کند و به همین خاطر بسیار مهم است:

آگاهی از سلامت مالی خود

ROI به بازاریابان و صاحبان مشاغل اجازه می‌دهد تا میزان سودی که از هر یک از پروژه‌های خود به دست می‌آورند را درک کنند. نرخ بازگشت سرمایه (ROI) در بازاریابی می‌تواند با نشان دادن اینکه چه عواملی مسئول جذب بیشترین درآمد هستند، تفاوت‌های ظریف بیشتری را برای ارقام فروش کلی و درآمد ایجاد کند. در نتیجه نرخ بازگشت سرمایه به ما این اطمینان را می‌دهد که سازمان یا شرکت از لحاظ مالی در حاشیه امنی قرار دارد و یا می‌تواند به‌عنوان یک هشدار عمل کند.

درک رقبا

بسیاری از متخصصان بازاریابی و تجارت، نرخ بازگشت سرمایه خود را با رقبایشان مقایسه می‌کنند تا کارایی کمپین‌های بازاریابی خود را در رابطه با سایرین در حوزه‌های مشترک درک کنند. اگر شرکت‌های دیگر بازدهی بیشتری در سرمایه‌گذاری بازاریابی خود دارند، می‌توانید استراتژی‌های آن‌ها را مطالعه کنید تا ببینید در چه ‌کارهایی می‌توانید بهتر عمل کنید.

اولویت‌بندی پروژه‌های فعلی

با اندازه‌گیری بازگشت سرمایه در کمپین‌های بازاریابی مختلف، می‌توانید تشخیص دهید که کدام‌یک از پروژه‌هایی که برای آن‌ها هزینه شده است بیشترین ارزش را دارند و کار بر روی آن کمپین‌ها را اولویت‌بندی کنید. نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی همچنین می‌تواند نشان دهد که کدام پروژه‌های بازاریابی درآمد کافی را به همراه ندارند و به شما این امکان را می‌دهد که در استراتژی‌های بازاریابی خود تجدیدنظر کنید یا حتی تصمیم بگیرید که ضرر خود را کاهش دهید و به آن کمپین خاص پایان دهید.

انتخاب پروژه‌های آینده

ثبت بازگشت سرمایه برای کمپین‌های بازاریابی مختلف می‌تواند به شما کمک کند تا الگوهایی را در مورد اینکه کدام روش‌های بازاریابی برای مخاطبان هدف شما موفق‌ترین هستند و بیشترین درآمد را به همراه دارند، شناسایی کنید. ROI می‌تواند به شما کمک کند تا با یادگیری از موفقیت‌ها و شکست‌های گذشته، استراتژی بازاریابی خود را اصلاح کنید.

ROI بازاریابی خوب چیست؟

قاعده کلی و نرخ متوسط برای ROI بازاریابی معمولا نسبت ۵:۱ است و بازده استثنایی با نسبت ۱۰:۱ در نظر گرفته می‌شود. هر نرخی کمتر از نسبت ۲:۱ مفید نیست، زیرا هزینه‌های تولید و توزیع کالاها و خدمات با این نسبت به این معنا است که سازمان‌ها سرمایه خود را از بین می‌برند.

بااین‌حال، هزینه‌ها و سربار کمتر از ۵۰ درصد قیمت فروش می‌تواند سود حاصل از تلاش‌های آن‌ها را در نسبت‌های پایین‌تر ببیند. از آنجایی‌که استراتژی بازاریابی هر سازمانی متفاوت است، مهم است که هزینه‌های سربار خاص، حاشیه‌ها، عوامل و استانداردهای حوزه‌های خاص را در نظر بگیریم.

چالش‌های اندازه‌گیری بازگشت سرمایه بازاریابی چیست؟

محاسبات مورد نیاز برای اندازه‌گیری نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی ممکن است ساده به نظر برسند، اما می‌توانند بسیار پیچیده و لایه‌لایه شوند. موارد زیر هنگام محاسبه نرخ بازگشت سرمایه بسیار مهم هستند و می‌توانند یک چالش جدی باشند.

توجه همه‌جانبه به فاکتورهای دخیل در اندازه‌گیری ROI

برای ارزیابی ROI بازاریابی واقعی، عوامل زیادی باید در نظر گرفته شود. در وهله اول، باید یک مبنای فروش مشخص و ثابت برای سنجش بازاریابان وجود داشته باشد. به‌علاوه، اندازه‌گیری‌های ROI باید عوامل خارجی مؤثر بر موفقیت کمپین، از جمله آب‌وهوا، روندهای فصلی، رویدادها و غیره را در نظر بگیرند.

تمرکز بازاریابان بر نتایج کوتاه‌مدت

بسیاری از بازاریابان برای سنجش موفقیت تلاش‌های خود بر معیارهای خاص و فوری تمرکز می‌کنند. اغلب اوقات، ما به نرخ کلیک، ایمپریشن، اشتراک‌گذاری‌های اجتماعی و غیره نگاه می‌کنیم. بااین‌حال، کمپین‌های متمرکز بر ابتکارات بلندمدت مانند آگاهی از برند، روابط با مشتری یا حفظ مشتری اغلب ماه‌ها یا سال‌ها طول می‌کشد تا بازاریابان بتوانند تأثیر کامل آن را ببینند. با در نظر گرفتن این موضوع، مهم است که معیارهای موفقیت را باهدف کلی و مدت‌زمان یک کمپین معین هماهنگ کنید.

چشم‌انداز Omnichannel در بازاریابی

کمپین‌های چند کاناله (Omnichannel) امروزی به یک کانال خاص محدود نمی‌شوند، بلکه از تعدادی نقطه تماس در کانال‌های آنلاین و آفلاین تاثیر می‌گیرند. تمرکز اندازه‌گیری‌های نرخ بازگشت سرمایه بر روی برخی کانال‌های خاص، تنها بخشی از تأثیر بازاریابی را به بازاریابان نشان می‌دهد. برای دقت بیشتر باید همه کانال‌ها را تحلیل کرد.

چندین نقطه تماس قبل از خرید

قبل از اینکه مصرف‌کننده تصمیم بگیرد خرید کند، به‌طور متوسط از ​​۶ تا ۱۰ نقطه تماس مختلف با برند مواجه شده است. برای آن‌که بتوان اندازه واقعی نرخ بازگشت سرمایه را محاسبه کرد، بازاریاب‌ها باید تاثیر تمامی این نقاط تماس با مشتریان را در مجموعه بازاریابی آنلاین و آفلاین بررسی کنند. هنگام اندازه‌گیری بازگشت سرمایه باید ارتباط این نقاط تماس در قیف فروش نیز سنجیده شود.

استفاده از مدل‌های اسناد منسوخ

همان‌طور که بازاریابان تأثیر نقاط تماس و کانال‌ها را اندازه‌گیری می‌کنند، استفاده از مدل‌های منسوخ می‌تواند منجر به تخصیص نادرست شود و دقت اندازه‌گیری‌های ROI را منحرف کند.

نکاتی برای بهبود بازگشت سرمایه بازاریابی

اکنون که مفهوم نرخ بازگشت سرمایه را درک کردید و فهمیدید که یک ROI خوب در بازاریابی چه ویژگی‌هایی دارد، گام بعدی این است که نکاتی را که به بهبود نرخ بازدهی سرمایه کمک می‌کند بیاموزید. نکات زیر برای بهبود نرخ بازگشت سرمایه یک سازمان بسیار مفید هستند.

۱. تعین اهداف روشن

رکس بریگز در کتاب What Sticks اصطلاح «ROMO» را برای هدف بازده بازاریابی ابداع کرد. مفهوم اساسی این کتاب این است که چرا اکثر تبلیغات شکست می‌خورند و چگونه موفقیت خود را تضمین کنیم. Return-On-Marketing-Objective این مفهوم را آشکار می‌کند که نتیجه یک کمپین می‌تواند چیزی بیش از ROI باشد و آن هم درک اهداف بازاریابی و همچنین درک اهداف سازمان است.

با در نظر گرفتن این موضوع، برای بازاریابان بسیار مهم است که اهداف روشنی را تعیین کنند که نشان دهد چه عوامل خارجی ROMOهای آن‌ها را تشکیل می‌دهد و همچنین چگونه این عوامل منحصربه‌فرد را می‌توان اندازه‌گیری کرد. (و در محاسبه نرخ بازگشت سرمایه اعمال نمود). محاسبه عواملی مانند نظرسنجی استراتژی آگاهی از برند، تعاملات شبکه‌های اجتماعی و… .

۲. تعیین هزینه‌ها

تعیین هزینه‌های بازاریابی مانند حقوق کارکنان، هزینه‌های نمایندگی، سربار و… می‌تواند به بازاریابان کمک کند تا استراتژی‌های اندازه‌گیری نرخ بازدهی سرمایه بازاریابی خود را به‌وضوح تدوین کنند و در مورد معیارهایی که در محاسبات بازگشت سرمایه خود لحاظ می‌کنند، تصمیم بگیرند.

۳. استفاده از پلتفرم‌های تجزیه‌وتحلیل بازاریابی

استفاده از پلتفرم‌های تجزیه‌وتحلیل و استراتژی‌های اندازه‌گیری بازاریابی مناسب برای ردیابی مصرف‌کنندگان بسیار کاربردی است و منجر به کسب نتایج جامع‌تر و دقیق‌تر می‌شود. برای این کار از یک پلتفرم فناوری بازاریابی با قابلیت اندازه‌گیری فعالیت‌های آنلاین و آفلاین استفاده کنید. با داشتن ابزار تحلیلی، بازاریابان بینش واضح‌تری برای استفاده از فرمول‌های خود خواهند داشت که منجر به‌اندازه‌گیری کارآمدتر و دقیق‌تر نرخ بازگشت سرمایه می‌شود.

جمع‌بندی

نرخ بازگشت سرمایه یا ROI یک مفهوم رایج در دنیای تجارت است که بر کسب بیشترین ارزش از هر هزینه کسب‌وکار تمرکز دارد. ROI درزمینهٔ بازاریابی اهمیت ویژه‌ای دارد که در آن یکی از اهداف اولیه، خرج کردن پول برای کسب درآمد و جذب مشتریان با تکنیک‌های تبلیغات متقاعدکننده است. درک ROI در بازاریابی بخش مهمی از ارزیابی قابلیت مالی یک پروژه و توسعه یک استراتژی بازاریابی است که باعث موفقیت می‌شود و مزایای زیادی برای سازمان‌ها به دنبال دارد.

سؤالات متداول:

نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی به چه معناست؟

نرخ بازگشت سرمایه یا ROI بازاریابی روشی برای اندازه‌گیری بازگشت سرمایه از مبلغی که یک شرکت برای بازاریابی خرج می‌کند است.

ROI خوب برای بازاریابی چیست؟

نسبت بیش از ۵:۱ برای اکثر مشاغل یک نسبت قوی در نظر گرفته می‌شود و نسبت ۱۰:۱ استثنایی است. دستیابی به نسبتی بالاتر از نسبت ۱۰:۱ بسیار سخت است و عملا ممکن نیست. نسبت ۱۰:۲ به پایین یک نسبت بسیار ضعیف به‌حساب می‌آید.

چرا ROI مهم است؟

ROI به شما این امکان را می‌دهد که از روی اعداد دقیق بدانید که کدام‌یک از کمپین‌ها باید بالاترین درصد بودجه را دریافت کنند. تصمیم‌گیری استراتژیک، بر اساس داده‌ها، به‌طور فزاینده‌ای در دنیای شرکت‌ها ضروری است بنابراین، برای تصمیم‌گیری در مورد نحوه انجام یک کمپین بازاریابی، باید ROI را در نظر بگیرید.

زمان استفاده از ROI

You are using an outdated browser. Please upgrade your browser to improve your experience.

  • دوشنبه 28 آبان 1397
  • 876 بازیدکننده

دنیای کسب و کار است و هزار جور پیچ و خم! در این دنیا، مخصوصا اگر آنلاین باشد، شما حتما باید بتوانید کسب و کار خود را کنترل کنید. باید بتوانید گام بعدی را پیش‌بینی کرده و از اشتباهات گذشته درس بگیرید. اما کنترل یعنی چه و چگونه بفهمیم کجا اشتباه و کجا درست قدم برداشته‌ایم؟
کنترل یعنی اینکه بدانید چه مقدار درآمد کسب کرده‌اید، چه مقدار هزینه کرده‌اید، چه مقدار وقت صرف کرده‌اید و با بررسی نتایج فعالیت‌هایتان و تبدیل این نتایج به اعداد قابل بحث می‌توانید درستی و نادرستی آن را مشخص کنید. مسائلی از این دست به شما کمک می‌کند تا تصمیم‌های بزرگ بعدی را با اطمینان و تسلط بیشتری بگیرید.
یکی از ابزارهایی که در این مسیر نیاز دارید، KPI یا شاخص‌های عملکرد کلیدی هستند که در واقع، اعداد و نتایج بدست آمده از فعالیت‌هایتان را به یکسری درصد یا نسبت‌های قابل مقایسه تبدیل می‌کنند. شاید مهمترین KPI یا شاخصی که برای شما وجود داشته‌باشد، ROI است. این شاخص با سرمایه‌گذاری‌های شما سر و کار دارد. ROI آنقدر ساده است که بتواند نتایج سریعی به دست دهد و آنقدر مهم است که با آن می‌تواند خود را از ضرر برهانید یا در معرض سود قرار دهید.
در ادامه، به چیستی نرخ بازگشت سرمایه و چگونگی استفاده از آن و مزایا و معایب آن می‌پردازیم.


نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟

نرخ بازگشت سرمایه یک شاخص بررسی عملکرد است که برای ارزیابی کارایی یک سرمایه‌گذاری زمان استفاده از ROI یا مقایسه بازده چند سرمایه‌گذاری استفاده می‌شود. ROI مقدار بازگشت سرمایه را نسبت به هزینه سرمایه‌گذاری اندازه می‌گیرد. برای محاسبه ROI، سود (یا بازگشت) سرمایه بر هزینه سرمایه‌گذاری تقسیم می‌شود و نتیجه به صورت درصد یا نسبت بیان می‌شود.
فرمول نرخ بازگشت سرمایه :
نرخ بازگشت سرمایه = هزینه سرمایه‌گذاری / هزینه سرمایه‌گذاری – سود سرمایه‌گذاری
در فرمول بالا، سود سرمایه‌گذاری به درآمد حاصل از فروش با استفاده از آن سرمایه برمی‌گردد. چون ROI بصورت درصدی اندازه‌گیری می‌شود، می‌توان به سادگی آن را با دیگر نرخ بازگشت سرمایه‌ها مقایسه کرد.

ویژگی‌های مثبت ROI


نرخ بازگشت سرمایه به سادگی و انعطاف‌پذیری مشهور است. اساسا، نرخ بازگشت سرمایه می‌تواند به عنوان یک ارزیابی اولیه برای سوددهی سرمایه‌گذاری شما مورد استفاده قرار گیرد. محاسبه، تفسیر و تعمیم‌دادن ROI به انواع مختلف سرمایه‌گذاری بسیار ساده است. در این صورت، اگر یک سرمایه‌گذاری، ROI مثبتی ندارد یا یک سرمایه‌گذار، فرصت‌های دیگری با نرخ بازگشت سرمایه بالاتر در پیش چشم خود ببیند، می‌تواند با استفاده از این ارزشی که متریک و معیار ROI در اختیارش گذاشته استفاده کند و سرمایه‌گذاری مناسبی انجام دهد.
برای مثال، فرض کنید سینا در شرکت دیجی‌کالا، 10 میلیون تومان در سال 1390 سرمایه‌گذاری کرده‌است. پس از یک سال، سهام خود را 12 میلیون تومان فروخته است. او برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه‌اش باید سود (12 – 10 = 2m) را بر سرمایه اولیه‌اش (10 میلیون تومان) تقسیم کند (2 / 10 = 20%).
با این اطلاعات، او می‌تواند سودآوری‌اش در دیجی‌کالا را با دیگر سرمایه‌گذاری‌ها مقایسه کند. فرض کنید سینا، 20 میلیون تومان هم در شرکت پدیده در سال 1391 سرمایه‌گذاری کرده‌است. او سهام خود را سه سال بعد در سال 1394 به قیمت 28 میلیون فروخت. نرخ بازگشت سرمایه سینا در شرکت پدیده، 8/20 یا 40% است. با استفاده از ROI، سینا می‌تواند این دو سرمایه‌گذاری‌اش را با هم مقایسه کند. سرمایه‌گذاری در پدیده (40%) دو برابر سرمایه‌گذاری در دیجی‌کالا (20%) برای سینا سود داشت، پس می‌توان نتیجه گرفت، سرمایه‌گذاری در پدیده حرکت عاقلانه‌تری بوده‌است.

محدودیت‌های نرخ بازگشت سرمایه

نمونه‌هایی مانند سینا، بطور خاص یکی از محدودیت‌های مقایسه سرمایه‌گذاری‌ها با استفاده از ROI را نشان می‌دهد. درست است که ارزش سرمایه‌گذاری دوم، دو برابر سرمایه‌گذاری اول بود، اما بین خرید تا فروش سهام دوم، سه سال و سهام اول، یک سال زمان وجود داشت. ROI سینا در سرمایه‌گذاری اول 20 درصد در یک سال و در سرمایه‌گذاری دوم 40 درصد در سه سال محاسبه شد. اگر در نظر بگیریم که مدت زمان سرمایه‌گذاری دوم، سه برابر سرمایه‌گذاری اول طول کشیده‌است، باید ببینیم آیا سینا واقعا به این نتیجه رسیده که سرمایه‌گذاری دوم پرسودتر بوده‌است؟ هنگام مقایسه این دو سرمایه‌گذاری بطور سالانه، سینا باید نرخ بازگشت سرمایه خود را براین اساس تنظیم کند. چون سود کلی، 40 درصد است، سینا باید این عدد را به تعداد سال‌هایی که این سرمایه‌گذاری طول کشیده‌است تقسیم کند. از آنجایی که 40 تقسیم بر 3 مساوی 13.33 می‌شود، نتیجه می‌گیریم محاسبات سینا نادرست بوده‌است. با اینکه سرمایه‌گذاری دوم سینا سود بیشتری عاید او کرد، اما سرمایه‌گذاری اول پرسودتر بود، زیرا نرخ بازگشت سرمایه سالانه آن بالاتر از دومی بود.

مثال‌هایی مانند سینا نشان می‌دهد چطور یک مقایسه نه چندان دقیق بین سرمایه‌گذاری با استفاده از ROI می‌تواند یک نتیجه کاملا نادرست درباره سودآوری آن‌ها به دست دهد. با توجه به اینکه ROI برحسب مدت زمانی که سرمایه‌گذاری موردنظر طول کشیده، محاسبه نمی‌شود، اغلب این متریک را در کنار ROR یا نرخ بازگشت می‌آورند که برخلاف ROI، لزوما برای یک مدت مشخص بکار می‌رود. برای محاسبه دقیق‌تر ROI حتی می‌توان ارزش خالص فعلی (NPV) را که برحسب تفاوت‌های مالی در گذر زمان براساس تورم محاسبه می‌شود، دخیل کرد. اگر NPV را هنگام محاسبه نرخ بازگشت وارد کنیم، این نرخ جدید، نرخ واقعی بازگشت (RROR) نام می‌گیرد.
به یاد داشته‌باشید، تعریف ROI و ارزش محاسبات آن با توجه به وضعیت موجود تغییر می‌کند. همه این‌ها بسته به این است که چه چیزهایی شامل هزینه و درآمد ‌شود. تعریف این اصطلاح بطور ساده، تلاش برای اندازه‌گیری سودآوری یک سرمایه‌گذاری است و هیچ‌گاه نمی‌توان محاسبه کاملا صحیحی پیدا کرد.

برای مثال، یک بازاریاب می‌تواند سود ناخالص دو محصول متفاوت را که هزینه بازاریابی جداگانه‌ای داشته‌اند، با هم مقایسه کند. با این‌حال، ممکن است یک تحلیلگر مالی روش کاملا متفاوتی برای محاسبه ROI اتخاذ کند، مثلا سود خالص حاصل از سرمایه‌گذاری را بر هزینه کل تولید و فروش تقسیم کند. هنگامی که از ROI برای ارزیابی سرمایه‌گذاری‌تان در املاک استفاده کنید، ممکن است قیمت خرید اولیه ملک را به عنوان هزینه سرمایه‌گذاری و مبلغ فروش کلی آن را به عنوان بازگشت سرمایه در نظر بگیرید که در اینصورت، هزینه‌های مابین این دو از قبیل بازسازی، مالیات و پورسانت افراد واسط از قلم می‌افتد.
انعطاف‌پذیری، ویژگی دیگری است که ROI را محدود نشان می‌دهد، زیرا محاسبات ROI به راحتی می‌تواند مطابق اهداف کاربر، دستکاری شود و نتایج به طرق مختلف بیان شود. به همین ترتیب، هنگام استفاده از این ملاک و معیار، یک سرمایه‌گذاری باهوش می‌تواند به خوبی متوجه شود از چه ورودی‌هایی استفاده شده‌است. یک نرخ بازگشت سرمایه نسبی می‌تواند تصویر کاملا متفاوتی با چیزی که محاسبات ROI دقیق می‌نامیم، ارائه دهد. تصویری که تمام هزینه‌های مربوط به نگهداری و توسعه سرمایه‌گذاری را در مدت زمان مشخصی، دخیل می‌کند. سرمایه‌گذاران همیشه باید تصویر بزرگتر را در نظر داشته‌باشند.

توسعه نرخ بازگشت سرمایه

به تازگی، سرمایه‌گذاران و کسب وکارهای خاصی به توسعه شکل جدیدی از ROI به نام بازگشت اجتماعی سرمایه (SROI) علاقه نشان داده‌اند. SROI ابتدا در دهه پیش توسعه پیدا کرد و تاثیرات اجتماعی پروژه‌ها را در بر گرفت و تلاش کرد تا افرادی را که تحت تاثیر برنامه‌ریزی برای تخصیص سرمایه یا سایر منابع هستند را شامل شود.
جمع‌بندی
قبول داریم نرخ بازگشت سرمایه نمی‌تواند همیشه درست عمل کند، اما واقعیت این است که هیچ متریک و معیاری در هر شرایطی درست عمل نمی‌کند. اما از آن طرف، انعطاف‌پذیری ROI موجب شده تا بتوانید آن را مطابق ویژگی‌های کسب و کار یا سرمایه‌گذاری‌تان تغییر دهید و آن نتیجه‌ای که مناسب شما است را از آن بگیرید.

زمان استفاده از ROI

You are using an outdated browser. Please upgrade your browser to improve your experience.

  • دوشنبه 28 آبان 1397
  • 877 بازیدکننده

دنیای کسب و کار است و هزار جور پیچ و خم! در این دنیا، مخصوصا اگر آنلاین باشد، شما حتما باید بتوانید کسب و کار خود را کنترل کنید. باید بتوانید گام بعدی را پیش‌بینی کرده و از اشتباهات گذشته درس بگیرید. اما کنترل یعنی چه و چگونه بفهمیم کجا اشتباه و کجا درست قدم برداشته‌ایم؟
کنترل یعنی اینکه بدانید چه مقدار درآمد کسب کرده‌اید، چه مقدار هزینه کرده‌اید، چه مقدار وقت صرف کرده‌اید و با بررسی نتایج فعالیت‌هایتان و تبدیل این نتایج به اعداد قابل بحث می‌توانید درستی و نادرستی آن را مشخص کنید. مسائلی از این دست به شما کمک می‌کند تا تصمیم‌های بزرگ بعدی را با اطمینان و تسلط بیشتری بگیرید.
یکی از ابزارهایی که در این مسیر نیاز دارید، KPI یا شاخص‌های عملکرد کلیدی هستند که در واقع، اعداد و نتایج بدست آمده از فعالیت‌هایتان را به یکسری درصد یا نسبت‌های قابل مقایسه تبدیل می‌کنند. شاید مهمترین KPI یا شاخصی که برای شما وجود داشته‌باشد، ROI است. این شاخص با سرمایه‌گذاری‌های شما سر و کار دارد. ROI آنقدر ساده است که بتواند نتایج سریعی به دست دهد و آنقدر مهم است که با آن می‌تواند خود را از ضرر برهانید یا در معرض سود قرار دهید.
در ادامه، به چیستی نرخ بازگشت سرمایه و چگونگی استفاده از آن و مزایا و معایب آن می‌پردازیم.


نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟

نرخ بازگشت سرمایه یک شاخص بررسی عملکرد است که برای ارزیابی کارایی یک سرمایه‌گذاری یا مقایسه بازده چند سرمایه‌گذاری استفاده می‌شود. ROI مقدار بازگشت سرمایه را نسبت به هزینه سرمایه‌گذاری اندازه می‌گیرد. برای محاسبه ROI، سود (یا بازگشت) سرمایه بر هزینه سرمایه‌گذاری تقسیم می‌شود و نتیجه به صورت درصد یا نسبت بیان می‌شود.
فرمول نرخ بازگشت سرمایه :
نرخ بازگشت سرمایه = هزینه سرمایه‌گذاری / هزینه سرمایه‌گذاری – سود سرمایه‌گذاری
در فرمول بالا، سود سرمایه‌گذاری به درآمد حاصل از فروش با استفاده از آن سرمایه برمی‌گردد. چون ROI بصورت درصدی اندازه‌گیری می‌شود، می‌توان به سادگی آن را با دیگر نرخ بازگشت سرمایه‌ها مقایسه کرد.

ویژگی‌های مثبت ROI


نرخ بازگشت سرمایه به سادگی و انعطاف‌پذیری مشهور است. اساسا، نرخ بازگشت سرمایه می‌تواند به عنوان یک ارزیابی اولیه برای سوددهی سرمایه‌گذاری شما مورد استفاده قرار گیرد. محاسبه، تفسیر و تعمیم‌دادن ROI به انواع مختلف سرمایه‌گذاری بسیار ساده است. در این صورت، اگر یک سرمایه‌گذاری، ROI مثبتی ندارد یا یک سرمایه‌گذار، فرصت‌های دیگری با نرخ بازگشت سرمایه بالاتر در پیش چشم خود ببیند، می‌تواند با استفاده از این ارزشی که متریک و معیار ROI در اختیارش گذاشته استفاده کند و سرمایه‌گذاری مناسبی انجام دهد.
برای مثال، فرض کنید سینا در شرکت دیجی‌کالا، 10 میلیون تومان در سال 1390 سرمایه‌گذاری کرده‌است. پس از یک سال، سهام خود را 12 میلیون تومان فروخته است. او برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه‌اش باید سود (12 – 10 = 2m) را بر سرمایه اولیه‌اش (10 میلیون تومان) تقسیم کند (2 / 10 = 20%).
با این اطلاعات، او می‌تواند سودآوری‌اش در دیجی‌کالا را با دیگر سرمایه‌گذاری‌ها مقایسه کند. فرض کنید سینا، 20 میلیون تومان هم در شرکت پدیده در سال 1391 سرمایه‌گذاری کرده‌است. او سهام خود را سه سال بعد در سال 1394 به قیمت 28 میلیون فروخت. نرخ بازگشت سرمایه سینا در شرکت پدیده، 8/20 یا 40% است. با استفاده از ROI، سینا می‌تواند این دو سرمایه‌گذاری‌اش را با هم مقایسه کند. سرمایه‌گذاری در پدیده (40%) دو برابر سرمایه‌گذاری در دیجی‌کالا (20%) برای سینا سود داشت، پس می‌توان نتیجه گرفت، سرمایه‌گذاری در پدیده حرکت عاقلانه‌تری بوده‌است.

محدودیت‌های نرخ بازگشت سرمایه

نمونه‌هایی مانند سینا، بطور خاص یکی از محدودیت‌های مقایسه سرمایه‌گذاری‌ها با استفاده از ROI را نشان می‌دهد. درست است که ارزش سرمایه‌گذاری دوم، دو برابر سرمایه‌گذاری اول بود، اما بین خرید تا فروش سهام دوم، سه سال و سهام اول، یک سال زمان وجود داشت. ROI سینا در سرمایه‌گذاری اول 20 درصد در یک سال و در سرمایه‌گذاری دوم 40 درصد در سه سال محاسبه شد. اگر در نظر بگیریم که مدت زمان سرمایه‌گذاری دوم، سه برابر سرمایه‌گذاری اول طول کشیده‌است، باید ببینیم آیا سینا واقعا به این نتیجه رسیده که سرمایه‌گذاری دوم پرسودتر بوده‌است؟ هنگام مقایسه این دو سرمایه‌گذاری بطور سالانه، سینا باید نرخ بازگشت سرمایه خود را براین اساس تنظیم کند. چون سود کلی، 40 درصد است، سینا باید این عدد را به تعداد سال‌هایی که این سرمایه‌گذاری طول کشیده‌است تقسیم کند. از آنجایی که 40 تقسیم بر 3 مساوی 13.33 می‌شود، نتیجه می‌گیریم محاسبات سینا نادرست بوده‌است. با اینکه سرمایه‌گذاری دوم سینا سود بیشتری عاید او کرد، اما سرمایه‌گذاری اول پرسودتر بود، زیرا نرخ بازگشت سرمایه سالانه آن بالاتر از دومی بود.

مثال‌هایی مانند سینا نشان می‌دهد چطور یک مقایسه نه چندان دقیق بین سرمایه‌گذاری با استفاده از ROI می‌تواند یک نتیجه کاملا نادرست درباره سودآوری آن‌ها به دست دهد. با توجه به اینکه ROI برحسب مدت زمانی که سرمایه‌گذاری موردنظر طول کشیده، محاسبه نمی‌شود، اغلب این متریک را در کنار ROR یا نرخ بازگشت می‌آورند که زمان استفاده از ROI برخلاف ROI، لزوما برای یک مدت مشخص بکار می‌رود. برای محاسبه دقیق‌تر ROI حتی می‌توان ارزش خالص فعلی (NPV) را که برحسب تفاوت‌های مالی در گذر زمان براساس تورم محاسبه می‌شود، دخیل کرد. اگر NPV را هنگام محاسبه نرخ بازگشت وارد کنیم، این نرخ جدید، نرخ واقعی بازگشت (RROR) نام می‌گیرد.
به یاد داشته‌باشید، تعریف ROI و ارزش محاسبات آن با توجه به وضعیت موجود تغییر می‌کند. همه این‌ها بسته به این است که چه چیزهایی شامل هزینه و درآمد ‌شود. تعریف این اصطلاح بطور ساده، تلاش برای اندازه‌گیری سودآوری یک سرمایه‌گذاری است و هیچ‌گاه نمی‌توان محاسبه کاملا صحیحی پیدا کرد.

برای مثال، یک بازاریاب می‌تواند سود ناخالص دو محصول متفاوت را که هزینه بازاریابی جداگانه‌ای داشته‌اند، با هم مقایسه کند. با این‌حال، ممکن است یک تحلیلگر مالی روش کاملا متفاوتی برای محاسبه ROI اتخاذ کند، مثلا سود خالص حاصل از سرمایه‌گذاری را بر هزینه کل تولید و فروش تقسیم کند. هنگامی که از ROI برای زمان استفاده از ROI ارزیابی سرمایه‌گذاری‌تان در املاک استفاده کنید، ممکن است قیمت خرید اولیه ملک را به عنوان هزینه سرمایه‌گذاری و مبلغ فروش کلی آن را به عنوان بازگشت سرمایه در نظر بگیرید که در اینصورت، هزینه‌های مابین این دو از قبیل بازسازی، مالیات و پورسانت افراد واسط از قلم می‌افتد.
انعطاف‌پذیری، ویژگی دیگری است که ROI را محدود نشان می‌دهد، زیرا محاسبات ROI به راحتی می‌تواند مطابق اهداف کاربر، دستکاری شود و نتایج به طرق مختلف بیان شود. به همین ترتیب، هنگام استفاده از این ملاک و معیار، یک سرمایه‌گذاری باهوش می‌تواند به خوبی متوجه شود از چه ورودی‌هایی استفاده شده‌است. یک نرخ بازگشت سرمایه نسبی می‌تواند تصویر کاملا متفاوتی با چیزی که محاسبات ROI دقیق می‌نامیم، ارائه دهد. تصویری که تمام هزینه‌های مربوط به نگهداری و توسعه سرمایه‌گذاری را در مدت زمان مشخصی، دخیل می‌کند. سرمایه‌گذاران همیشه باید تصویر بزرگتر را در نظر داشته‌باشند.

توسعه نرخ بازگشت سرمایه

به تازگی، سرمایه‌گذاران و کسب وکارهای خاصی به توسعه شکل جدیدی از ROI به نام بازگشت اجتماعی سرمایه (SROI) علاقه نشان داده‌اند. SROI ابتدا در دهه پیش توسعه پیدا کرد و تاثیرات اجتماعی پروژه‌ها را در بر گرفت و تلاش کرد تا افرادی را که تحت تاثیر برنامه‌ریزی برای تخصیص سرمایه یا سایر منابع هستند را شامل شود.
جمع‌بندی
قبول داریم نرخ بازگشت سرمایه نمی‌تواند همیشه درست عمل کند، اما واقعیت این است که هیچ متریک و معیاری در هر شرایطی درست عمل نمی‌کند. اما از آن طرف، انعطاف‌پذیری ROI موجب شده تا بتوانید آن را مطابق ویژگی‌های کسب و کار یا سرمایه‌گذاری‌تان تغییر دهید و آن نتیجه‌ای که مناسب شما است را از آن بگیرید.

نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست؟

نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست

هر شخص یا مجموعه‌ای که برای کاری سرمایه‌گذاری می‌کند، به دنبال بازگشت سرمایه و سودآوری است. حال این سودآوری می‌تواند منافع مالی یا معنوی را در پی داشته باشد. در مورد تبلیغات نیز کاملا به همین صورت است و چه از نظر عده‌ای، تبلیغات را هزینه بدانیم و چه از نظر برخی دیگر به چشم سرمایه‌گذاری به آن نگاه کنیم، به هر حال باید ببینیم سرمایه ما چه زمانی بر می‌گردد.
به زبان ساده نرخ بازگشت سرمایه یعنی در یک کمپین تبلیغاتی نسبت سود به‌دست آمده به هزینه پرداختی چقدر بوده است. بنابراین هر چه بتوانیم در ازای سرمایه‌گذاری انجام شده، خروجی بهتری بگیریم و از روش‌های مقرون‌به‌صرفه ولی پربازخورد استفاده کنیم می‌توانیم بیشتر به بازگشت سرمایه خود امیدوارتر باشیم. در واقع باید بررسی کنیم هزینه‌ها صرف چه چیزی شده است و آیا عملکرد ما خوب بوده یا خیر.
در این مطلب بیشتر درباره نرخ بازگشت سرمایه، فرمول محاسبه، کاربرد و مزایا و معایب آن صحبت خواهیم کرد.

نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟

نرخ بازگشت سرمایه که با (ROI Investment) Return on نیز شناخته می‌شود، یکی از شاخص‌های کلیدی عملکرد و معیارهایی است که میزان موفقیت یک کمپین تبلیغاتی را نشان می‌دهد. حتی بسیار از کارشناسان و متخصصان معتقدند زمان تدوین استراتژی‌های بازاریابی و تبلیغات به‌ویژه در حوزه دیجیتال مارکتینگ، باید نرخ بازگشت سرمایه را به عنوان معیار اصلی در نظر گرفت و استراتژی را براساس آن تدوین کرد.
اگر بخواهیم ساده بگوییم ROI چیست، شاید بهترین تعریف برای نرخ بازگشت سرمایه، نسبت سود حاصله به میزان هزینه و سرمایه پرداخت شده باشد. البته سود به دست آمده ممکن است تنها جنبه مالی نداشته باشد و شامل موارد غیرمالی مانند برندسازی شود، ولی به صورت کلی منظور از محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، درآمد و سودآوری مالی کسب و کار است.
تبلیغات سرمایه‌گذاری است و نمی‌توان آن را از اولولیت‌های کاری خارج کرد، ولی بی‌تردید در دنیای امروز که هر هزینه‌ای باید حساب شده باشد و وقتی دست کسب و کارها به ویژه استارتاپ‌ها برای هزینه کردن باز نیست، طبیعی است که بخواهند سرمایه خود را به بهترین شکل هزینه کنند. بنابراین اینجاست که نرخ بازگشت سرمایه (ROI) اهمیت بسیار زیادی پیدا می‌کند.
به کمک ROI نه‌تنها می‌توانیم ببینیم هزینه‌های تبلیغاتی صرف چه موضوعاتی شده و چگونه این هزینه‌ها باید خرج شود، بلکه می‌توانیم عملکرد تیم بازاریابی را نیز بسنجیم و ببینیم تا چه اندازه توانسته‌اند بهینه عمل کنند.

فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI)

همان طور که در تعریف بالا هم اشاره کردیم نرخ بازگشت سرمایه (ROI) به بیان ساده سود حاصله از سرمایه‌گذاری نسبت به کل هزینه پرداختی است. براین اساس می‌توانیم خیلی ساده فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه را به صورت زیر به دست آوریم:
نرخ بازگشت سرمایه = (کل هزینه – کل درآمد) / کل سرمایه گذاری
برای اینکه بتوانید نرخ بازگشت سرمایه (ROI) را براساس درصد حساب کنید، می‌توانید نتیجه بالا را در ۱۰۰ ضرب کنید.
شاید در نگاه اول با یک فرمول ساده روبه‌رو باشیم، اما توجه کنید که این فرمول در دل خود موارد زیادی را دارد که گاهی محاسبه آنها به‌سادگی امکان‌پذیر نیست.

ROI چه کاربردی دارد؟

بعد از اینکه فهمیدیم نرخ بازگشت سرمایه چیست و با چه فرمولی محاسبه می‌شود، حالا زمان آن رسیده که ببینیم ROI چه کاربردی دارد و کجا می‌توانیم از آن استفاده کنیم. شاید به راحتی بتوان کاربرد نرخ بازگشت سرمایه در سازمان و تدوین استراتژی‌های بازاریابی را حدس زد.
یکی از اصلی‌ترین کاربردهای ROI زمانی است که شما می‌خواهید ببینید در ازای سرمایه‌گذاری انجام شده چه خروجی‌ای گرفته‌اید و سود به دست آمده چقدر بوده است. به عنوان مثال نرخ بازگشت ۴۰ درصد خیلی بهتر از نرخ بازگشت ۲۰ درصد است و نشان می‌دهد عملکرد خوبی داشتید و سود خوبی هم نصیب‌تان شده است.
یکی دیگر از کاربردهای ROI مربوط به زمانی است که می‌خواهید محصول جدیدی را روانه بازار کنید. بنابراین می‌خواهید بسنجید محصول جدید تا چه‌اندازه برای‌تان سودآور خواهد بود. اینجاست که بعد از عرضه محصول می‌توانید به کمک ROI میزان سوددهی را ارزیابی کنید. حتی اگر امکان محاسبه ROI در برخی از بازارها وجود نداشته باشد، می‌توانید با شبیه‌سازی گروهی از مشتریان هدف خود، نرخ بازگشت سرمایه را به صورتی تقریبی به‌دست آورید.

مزایا و معایب ROI

تعیین شاخص‌های کلیدی عملکرد به‌ویژه مواردی چون ROI که به موضوعات مالی مربوط است و پیچیدگی‌های خاصی دارد کار ساده‌ای نیست. از سوی دیگر هر شاخصی می‌تواند مزایا و معایب خودش را داشته باشد و محاسبه آن نیز شما را دچار چالش کند. نرخ بازگشت سرمایه (ROI) نیز از این قاعده مستثنی نیست و مزایا و معایبی دارد.
اگر بخواهیم مزایای سنجش دقیق نرخ بازگشت سرمایه را بیان کنیم، می‌توانیم به مهمترین موارد زیر اشاره داشته باشیم:
• سنجش کیفیت و میزان خروجی و سود حاصله در ازای هزینه و سرمایه‌گذاری انجام شده
• ارزیابی عملکرد تیم بازاریابی در بهینه‌سازی هزینه‌ها و صرفه‌جویی در ازای گرفتن بهترین نتایج
• بررسی میزان پتانسیل و ظرفیت برنامه‌های بازاریابی برای بازگشت سرمایه در کوتاه یا بلند مدت
• سنجش عملکرد پلن‌های مختلف بازاریابی و نحوه تعامل مشتریان و مخاطبان
• بررسی میزان ارزش یک مشتری در طولانی مدت
• ارائه محصولات جدید متناسب با سیاست‌های درآمدی و سودآوری کسب و کار
اما در مورد مهمترین معایب ROI می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
• اشتباه محاسباتی در ROI می‌تواند باعث گمراهی مدیران در سرمایه‌گذاری شود
• مشکل در محاسبه دقیق سود حاصل از برخی کمپین‌ها و مشتری‌ها
• مشکل در تعیین میزان اثرگذاری بعضی از روش‌های تبلیغاتی
• اشتباه در تشخیص منبع تبدیل کاربر به مشتری

مثال برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
برای اینکه بتوانید درک بهتری از محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) داشته باشید و کمی از فاز تئوری خارج شویم، بد نیست این موضوع را با یک مثال بررسی کنیم.
تصور کنید یک کتاب فروشی آنلاین دارید و سود خالصی که در ازای سفارش هر مشتری نصیب‌تان می‌شود ۲۰ هزار تومان باشد. از آنجایی که قیمت کاغذ بالا رفته و حاشیه سود کمی دارید و از طرف دیگر رقابت در بازار کار شما حسابی داغ است، تصمیم می‌گیرید یک میلیون تومان بابت هزینه تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی بپردازید تا بتوانید مشتریان خود را افزایش دهید.
حال تصور کنید درآمد کل شما در این کمپین ۱٫۵ میلیون تومان بوده است. حالا براساس فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه داریم:
۰٫۵ = ۱،۰۰۰،۰۰۰ / (۱،۰۰۰،۰۰۰ – ۱،۵۰۰،۰۰۰)
با ضرب نتیجه به دست آمده در ۱۰۰ متوجه می‌شوید که نرخ بازگشت سرمایه شما ۵۰ درصد بوده که عدد خوبی است. در واقع اگر در ازای هر مشتری ۲۰ هزار تومان سود کنید، برای یک میلیون تومانی که بابت تبلیغات پرداخت کرده‌اید باید ۵۰ مشتری جذب کنید تا به نقطه سر به سر برسید و وگرنه ضرر می‌کنید. هر چه از تعداد مشتریان‌تان از ۵۰ نفر بیشتر شود، سود شما بیشتر خواهد بود.

بهبود نرخ بازگشت سرمایه

برای بهبود نرخ بازگشت سرمایه راه‌های مختلفی وجود دارد. افزایش سود، کاهش مخارج، بهبود راندمان و کارایی و افزایش آگاهی از برند می‌توانند مصداق‌های مختلفی از بهبود نرخ بازگشت سرمایه باشند. اولین قدم برای بهبود ROI مشخص کردن تعریف دقیق و واضحی از “بازگشت سرمایه” مورد نظر شما است. تعداد فروش بیشتر، افزایش سود به ازای هر فروش، سودهای کلان‌تر، کاهش قیمت سر به سر، کاهش هزینه‌های تولید، داشتن رضایت مشتری و برندینگ مثال‌های خوبی از تعریف اهداف و بازگشت سرمایه هستند. برای نمونه به جای تعریف “افزایش فروش” به عنوان هدف، “افزایش فروش در بازه زمانی مشخص، در یک منطقه خاص، از یک کانال توزیع بخصوص” را به عنوان هدف در نظر بگیرید.

مشخص‌ترین راه بهبود نرخ بازگشت سرمایه، افزایش فروش یا بالا بردن قیمت فروش و در نهایت افزایش سود است. دیگر راه بهبود نرخ بازگشت سرمایه کاهش هزینه‌هاست. هزینه‌های خود را به تعداد فروش سر به سر تقسیم کنید تا دید بهتری نسبت به راه‌ها و فرصت‌های کاهش هزینه‌ها پیدا کنید.
توقعات خود را مورد ارزیابی دوباره قرار دهید. اینگونه نیست که هر سرمایه گذاری به صورت ریالی به شما سود برساند. به عنوان مثال ارسال ایمیل تبریک عید به مشتریان، فروش شما را افزایش نخواهد داد ولی سبب افزایش رضایتمندی و وفاداری مشتریان می‌شود. یا مثلا دادن مزایا و تسهیلات بیشتر به کارمندان سبب افزایش مخارج شما شده ولی رضایت شغلی برای کارمندان ایجاد می‌کند و کارایی و راندمان آن‌ها را افزایش خواهد داد. بنابراین توقعات خود از نرخ ROI را مورد بررسی دوباره قرار دهید تا بتوانید نرخ بازگشت سرمایه را بهبود دهید.

جمع بندی

نرخ بازگشت سرمایه (ROI) یکی از مهمترین سنجه‌هایی است که پیش از تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ یا بعد از اجرای کمپین‌ها به صورت دقیق بررسی شود. نرخ بازگشت سرمایه به ما می‌گوید در ازای هزینه پرداختی چقدر سود کرده‌ایم و عملکرد تیم بازاریابی در بهینه‌سازی هزینه‌ها و دریافت خروجی مطلوب چگونه بوده است.
البته نرخ بازگشت سرمایه صرفا در کمپین‌های تبلیغاتی آنلاین کاربرد ندارد و گستره به‌کارگیری آن در کسب و کارهای مختلف بسیار وسیع است. ولی به طور کلی هرچه این مقدار بیشتر باشد، قطعا سود بیشتری نصیب‌تان خواهد شد



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.