اعطای فرصت به عموم مردم جهت ورود به حوزه تجارت باعث عضویت اشخاص به عنوان سهامدار و بستن قرارداد افزایش سرمایه (capital increase) برای شرکت میباشد.
میانگین موزون هزینه سرمایه چیست و چه کاربردی دارد؟
در حسابداری مالی شرکتها، محاسبات دقیق اهمیت زیادی دارد چرا که از زیان صاحبان شرکت جلوگیری میکند. یکی از محاسبات مهم در ساختار مالی هر شرکت، محاسبه سطح انتظار و میزان بازگشت سرمایه است. محاسبه میانگین موزون هزینه سرمایه یک راه مناسب برای تخمین میانگین بازدهی مورد انتظار سهامداران و سرمایهگذاران شرکت است. میانگین موزون هزینه سرمایه با سنجش عوامل مؤثر به شما میگوید که انتظار چه بازدهی و عملکردی از شرکت میرود. با دانستن تخمینی بازدهی مورد انتظار، شرکت میتواند با بینش بهتری به انتخاب موضوع و پروژهها و مدیریت مالی شرکت بپردازد. در ادامه میانگین موزون هزینه سرمایه را تعریف کرده و نحوه محاسبه و عوامل مؤثر بر آن را بررسی میکنیم.
میانگین موزون هزینه سرمایه یا WACC چیست؟
میانگین موزون هزینه سرمایه یا WACC که مخفف عبارت Weighted average cost of capital است که به نرخ بازدهی مورد انتظار سهامدار و وامدهنده اشاره دارد. این معیار با در نظر گرفتن ساختار سرمایه شرکت و میزان تأثیر سهام و بدهی، میانگینی از بازدهی انتظاری تعریف سرمایه (Capital) را برآورد میکند. این برآورد باعث میشود تا بتوان در بررسی افق شرکت و چالشهای پیشرو آن، واقعنگر بود و مشکلات را بهتر شناسایی کرد.
با این حال، ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید که نحوه محاسبه میانگین موزون هزینه سرمایه چگونه است؟ در ادامه این مورد را بررسی خواهیم کرد.
نحوه محاسبه میانگین موزون هزینه سرمایه
برای محاسبه دقیق میانگین موزون هزینه سرمایه در حسابداری شرکتها، نیاز به فرمولبندی دقیق آن دارید تا بتوانید با خیال راحت به عددبه دست آمده، اعتماد کنید. در ادامه با بررسی فرمول و نحوه محاسبه آن، بهتر میتوانید به این مفهوم واقف شوید.
برای محاسبه میانگین موزون هزینه سرمایه، در ابتدا باید با ساختار سرمایه شرکت مورد نظر آشنا باشید. مهم است که بدانید چند درصد شرکت، از سهام تشکیل شده (به تفکیک سهام عادی و ممتاز) و همچنین چه بخشی مرتبط با بدهی است که خود شامل اوراق و وامهای بلندمدت میشود. سپس با به کار بردن نرخهای ذکر شده به همراه میزان مالیات، میتوانید میانگین موزون هزینه سرمایه را به صورت ساده محاسبه کنید.
فرمول میانگین موزون هزینه سرمایه
اکنون لازم است تا با فرمول میانگین موزون سرمایه و از اجزای آشنا شوید.
WACC = (E/V * Re) + (D/V * Rd * (1 – Tc))
E : قیمت بازاری سهام شرکت
D : بازدهی بازاری بدهی شرکت
V : مجموع دو عامل بالا : E + D
Re : نرخ بازده موردنظر سهامداران
Rd : نرخ بازده موردنظر وامدهندگان
Tc : نرخ مالیات
همانطور که مشاهده کردید، هر کدام از این موارد به اطلاعات مشخصی ارجاع میدهد. کافی است که هر کدام از این موارد را محاسبه و در فرمول قرار دهید. آن گاه عدد حاصل برابر با WACC یا میانگین موزون هزینه سرمایه است. اما آیا میدانید چه عواملی در این فرمول، تاثیرگذار هستند ؟
عوامل مؤثر در میانگین موزون هزینه سرمایه
برای شناخت بهتر مفهوم میانگین موزون هزینه سرمایه، باید با عواملی که در محاسبه دخیل هستند، بیشتر آشنا شوید.
ساختار سرمایه شرکت
میانگین موزون هزینه سرمایه یک میانگین وزنی است. به عبارتی وزن سرمایه و بدهی در این فرمول لحاظ شده است و این دو تأثیر یکسانی در میانگین نهایی ندارند، به همین علت، ساختار سرمایه شرکت از اهمیت بسیاری برخوردار میشود. برای مثال شرکتی که 10% ساختار سرمایه آن را بدهی تشکیل بدهد، میانگین موزون هزینه سرمایه متفاوتی با شرکتی که 30% ساختار سرمایه آن بدهی است، خواهد داشت. بنابراین هرچه شرکت نرخ بدهی کمتری داشته باشد، میتوان به بهبود WACC و به تبع ریسک کمتر، امید بیشتری داشت.
میزان تورم و نرخ بهره بازاری
هرچه تورم بالاتر باشد، انتظارات تورمی ایجاب میکند تا نرخ بازدهی بالاتری در جامعه ایجاد شود. به همین علت، میزان تورم اثر مهمی بر میانگین موزون هزینه سرمایه میگذارد. اگر نرخ بهره بازار کاهش یابد، میانگین موزون هزینه سرمایه نیز به همان میزان کاهش مییابد و ریسک فعالیت شرکت راکاهش میدهد.
میزان مالیات
هزینه مالیات در فرمول میانگین موزون هزینه سرمایه لحاظ شده است، بنابراین بدیهی است که تأثیر بهسزایی در این معیار داشته باشد. نرخ مالیات میتواند ناشی از نرخ بهره و تورم یا وضعیت اقتصادی متغیر باشد. به همین علت، هر یک از این موارد غیرمستقیم بر میزان میانگین موزون هزینه سرمایه تاثیر خواهند داشت.
وضعیت در بازار سهام
از آنجایی که در فرمول نرخ فعلی بازار سهام شرکت لحاظ شده است، وضعیت شرکت در بازار سهام اهمیت پیدا میکند. توجه کنید که نرخ بازدهی مورد انتظار سهامداران به صورت وزنی بر اساس وضعیت بازار سهام لحاظ شده است.
میزان و نوع بدهی شرکت
میدانید که بدهی بر میزان میانگین موزون هزینه سرمایه مؤثر است. با این حال، میزان بدهی و نوع بدهی اهمیت زیادی دارد. اگر میزان بدهی از حد توان بازپرداخت شرکت فراتر رود یا شرایط بازپرداخت و نوع بدهی به گونهای دشوار باشد، ریسک تعریف سرمایه (Capital) فعالیتهای شرکت افزایش مییابد. برخی از شرایط وام میتواند به این صورت طراحی شود که در صورت بازپرداخت نشدن وام، یک سهم مدیریتی به وامدهنده اعطا شود. این موضوع میتواند باعث اختلال در فرآیندهای مدیریتی شرکت یا افزایش ریسک شود. به همین علت شرکتها در دریافت چنین وامهایی بسیار با احتیاط عمل میکنند.
معایب میانگین موزون هزینه سرمایه
محاسبه میانگین موزون هزینه سرمایه آسانتر از واقعیت آن به نظر میرسد. هرچند با استفاده از میانگین موزون هزینه سرمایه میتوان تقریب مناسبی برای سنجش میزان سوددهی هر پروژه به دست آورد. اما این نوع محاسبه معایب و محدودیتهایی دارد که کار را دشوار میکند.
عدم قطعیت در بخشی از فرمول
در فرمول WACC مشاهده کردید که بازدهی مورد انتظار سهامداران برای محاسبه میانگین موزون هزینه سرمایه لازم است. اما نکته اساسی این است که بازدهی مورد انتظار سهامدار، مقدار مشخصی ندارد. این عدم قطعیت در محاسبه این بخش از فرمول، کل فرمول را مورد شک قرار میدهد. با این حال، همچنان میانگین موزون هزینه سرمایه میتواند دید مناسبی از میزان سوددهی لازم برای انتخاب پروژههای متفاوت، بدهد، اما این مورد قطعیتی ندارد. به همین علت برای سرمایهگذاری در یک شرکت، تنها نباید به یک عامل مانند میانگین موزون هزینه سرمایه توجه کرد و لازم است که معیارهای دیگری نیز سنجیده و محاسبه شوند.
عدم ثبات در نرخهای بازار
مانند محدودیت بالا، عدم ثبات در قیمتهای بازار از دیگر معایب میانگین موزون هزینه سرمایه است که محاسبه آن را با خطا مواجه میکند. نرخ بازار به صورت مداوم تغییر میکند. در واقع ارزش روز بازار سهام و نرخ بهره در بازارهای داخلی با نوسان همراه هستند. از این رو، محاسبه یکباره فرمول میانگین موزون هزینه سرمایه نمیتواند راهگشا و دقیق باشد!
چه کسانی از میانگین موزون هزینه سرمایه استفاده میکنند؟
شاید برای شما سوال باشد که استفاده از این فرمول به کار چه کسانی میآید؟ مخصوصاً حالا که میدانید استفاده از آن بدون دردسر نیست، حتماً کنجکاو هستید که برای چه مواردی میتوان از آن بهره گرفت.
- تحلیلگران اوراق بهادار از مشتریان وفادار WACC هستند! مخصوصاً تحلیلگران بنیادی از میانگین موزون هزینه سرمایه بسیار استفاده میکنند. آنها برای سنجش ارزش سرمایهگذاریها، از میانگین موزون هزینه سرمایه استفاده کرده و بازدهی قابل انتظار هر سرمایهگذاری را تخمین میزنند.
- همچنین از میانگین موزون هزینه سرمایه میتوان به عنوان نرخ تنزیل جریانهای نقدی آینده برای تحلیل جریان نقدی تنزیل شده استفاده کرد تا ارزش خالص و فعلی یک کسبوکار بهدست بیاید.
- کاربرد دیگر میانگین موزون هزینه سرمایه در انجام محاسبات ارزش افزوده اقتصادی یا EVA است.
- علاوهبر تحلیلگران بازار سرمایه، سرمایهگذاران نیز میتوانند از WACC به عنوان شاخصی برای سنجش یک موقعیت سرمایهگذاری استفاده کنند. به صورت ساده، میزان میانگین موزون هزینه سرمایه حداقل بازدهی مورد انتظار از شرکت برای سرمایهگذاران است.
جمعبندی
میانگین موزون هزینه سرمایه به صورت ساده بیان میکند که شرکت به ازای هر واحد سرمایهگذاری چه میزان سود باید محقق کند. به همین علت محاسبه آن برای مدیریت شرکت و همچنین برای تحلیل وضعیت بنیادی شرکتها، از اهمیت بسیاری برخوردار است. مدیریت شرکت با استفاده از میانگین موزون هزینه سرمایه، میتواند میزان سود خالص هر پروژه را بسنجد و سرمایهگذار نیز میتواند سطح انتظار خود برای سرمایهگذاری را بیازماید. با وجود محدودیتهایی که در فرمول WACC وجود دارد، نمیتوان بهسادگیاز آن گذشت، چرا که همچنان شاخص مناسبی برای سنجش میزان بازدهی و ریسک فعالیتهای هر شرکت است که برای تحلیلگر و سرمایهگذار کمک بزرگی محسوب میشود .
اصول اولیه سرمایه گذاری,انواع و مشخصات سرمایه گذاری
سرمايه گذاري به زبان ساده عبارت است از خريد يک دارايي به اميد کسب درآمد يا افزايش قيمت در آينده و يا ترکيبي از اين دو مفهوم. از ديدگاه اقتصادي، سرمايه گذاري عبارت است از خريد يک کالاي غير مصرفي که براي ايجاد درآمد يا ايجاد ثروت به کار مي رود. از ديدگاه مالي سرمايه گذاري عبارت است از خريد داراييهاي مالي به منظور کسب درآمد و فروش در آينده با قيمت بالاتر.
به جرات مي توان گفت مسايل مالي يکي از مهمترين دغدغه هاي انسان را تشکيل داده و تقريبا" تمام فعاليتهاي انسان امروزي در راستاي تامين منابع مالي مورد نياز براي پوشش دادن هزينه هاي زندگي است. با گذشت زمان به همان نسبت که روابط و مناسبات اقتصادي و اجتماعي در جامعه پيچيده تر مي شود امور مالي نيز پيچيدگي بيشتري به خود مي گيرند و از همين روست که پدران ما در سالهاي گذشته کمتر از ما به اينگونه مسايل مي انديشيدند و قطعا فرزندان ما نيز بيشتر از امروز با اين موضوع دست و پنجه نرم خواهند كرد.
پیشرفت صنعت خدمات مالي، رقابت شديد و انواع نوآوريهاي مالي امروزه باعث شده است که اين صنعت از پيچيدگيهاي خاص خود برخوردار گردد و در عين حال فرصتهاي مناسبي نيز براي بهره برداري فراهم آيد و آشنايي با مباحث مالي مي تواند زمينه ساز استفاده از اين فرصتها باشد در این مقاله ما قصد داریم تا خوانندگان با اصول اولیه و تعاریف سرمایه گذاری این رشته ی پیچیده آشنا کنیم.
سرمايه گذاري
سرمايه گذاري به زبان ساده عبارت است از خريد يک دارايي به اميد کسب درآمد يا افزايش قيمت در آينده و يا ترکيبي از اين دو مفهوم. از ديدگاه اقتصادي، سرمايه گذاري عبارت است از خريد يک کالاي غير مصرفي که براي ايجاد درآمد يا ايجاد ثروت به کار مي رود. از ديدگاه مالي سرمايه گذاري عبارت است از خريد داراييهاي مالي به منظور کسب درآمد و فروش در آينده با قيمت بالاتر. ساخت يک کارخانه توليدي و ادامه تحصيل دو نمونه از سرمايه گذاري از ديدگاه اقتصادي و خريد سهام(stocks)، اوراق قرضه (Bonds) و املاک و مستغلات نمونه هايي از سرمايه گذاري از ديدگاه مالي هستند.
انواع سرمایه گذاری
1- سرمایه گذاری فیزیکی
2- سرمایه گذاری مالی
که البته در این مقاله تمرکز ما بر بخش سرمایه گذاری تعریف سرمایه (Capital) مالی است.
مشخصات یک سرمایه گذاری موفق
اهداف سرمایه گذاری را می توان طبق نمودار 1-2 تعریف نمود که شامل 5 مورد می باشد:
1- اطمینان از اینکه اصل پول سرمایه گذاری شده از بین نمی رود.
2- اینکه سرمایه گذاری به صورت مستمر درآمد زا باشد.
3- رشد قیمت و ارزش سرمایه ی اولیه را در بر داشته باشد.
4- سرمایه گذار بتواند از مزایای مالیاتی این سرمایه گذاری ( معافیت مالیاتی) برخوردار شود.
5- هر زمان که سرمایه گذار خواست بتواند سرمایه خود را تبدیل به پول نقد نماید.
به طور کلي سرمايه گذاري مالي عبارت از سرمايه گذاري در انواع اوراق بهادار، قراردادهاي مبتني بر اوراق بهادار و محصولات ارائه شده از سوي موسسات مالي نظير بانکها است که بنا به ماهيت خاص خود به پنج گروه قابل طبقه بندي مي باشند.
در اینجا هر یک از انواع سرمایه گذاری مالی را به اختصار شرح می دهیم:
اوراق بدهی
اين اوراق که اصطلاحا" ابزار بدهي (Debt Instruments) نيز ناميده مي شوند به طور رسمي قراردادي بين وام دهنده (سرمايه گذار) و وام گيرنده (فروشنده اوراق) به وجود مي آورند که در آن وام گيرنده تعهد مي کند اصل سرمايه گذاري و بهره مورد توافق را در تاريخ سر رسيد اوراق به وام دهنده پرداخت نمايد.
زمان اين قرارداد مي تواند از بسيار کوتاه مدت تا بسيار بلندمدت تغيير نمايد. اوراق قرضه (Bonds)، اوراق رهني (Mortgages)، اسناد خزانه (T-Bills) و اوراق بازرگاني (Commercial Papers) نمونه هايي از اين اوراق هستند.
معروفترين اين ابزار، اوراق قرضه مي باشد که توسط دولت فدرال، دولت استاني، شهرداريها، شرکتها و برخي مراکز مذهبي و آموزشي صادر مي شود. اوراق قرضه ممکن است از پشتوانه داراييهاي فيزيکي به عنوان وثيقه برخوردار باشد يا اينکه بر اساس اعتبار وام دهنده (دولت فدرال و . ) صادر گردد. اوراق قرضه اي که بر اساس اعتبار وام دهنده صادر مي شوند و وثيقه فيزيکي ندارند اصطلاحا Debenture ناميده مي شوند.
سهام
سهام عموما با واژه هاي Stock يا Share شناخته شده و نشاندهنده مالکيت دارنده آن در داراييهاي شرکت است. به طور کلي سهامدار يکي از شرکاي شرکت است که متناسب با ميزان سهم خود از سود شرکت سهم برده و بسته به نوع سهامي که در اختيار دارد ممکن است از حق راي در تصميم گيريهاي عمده برخوردار باشد.
سهام داراي انواع مختلفي مي باشد و سهامداران متناسب با نوع سهامي که در اختيار دارند از حقوق متفاوتي برخوردار هستند. سهام به طور کلي به دو دسته سهام عادي (Common Shares) و سهام ممتاز (Preferred Shares) تقسيم مي شوند.
سهام عادي به دارنده خود حق اعمال راي در مجامع عمومي شرکت را مي دهد و در صورت تقسيم سود (Dividend) توسط شرکت، دارنده سهام عادي سود دريافت مي نمايد. در عوض سهام ممتاز بدون حق راي بوده ولي پرداخت مبلغ ثابتي از سود را در هر سال به دارنده آن تضمين مي نمايد و اين سود بايستي قبل از سود سهام عادي پرداخت شود. حتي در صورتي که شرکت به هر دليل ورشکسته شود سهام ممتاز نسبت به سهام عادي از اولويت بازيافت سرمايه برخوردار خواهند بود.
صندوقهای (شرکتهای) سرمایه گذاری
شرکتها يا تراستهايي هستند که به نيابت از مشتريان خود سرمايه گذاري نموده؛ سود يا زيان حاصل از اين فعاليتها مستقيما به سرمايه گذاران بازمي گردد و در اين ميان مديران صندوق هزينه هاي مديريتي دريافت مي نمايند.اين شرکتها که Mutual Fund نام دارند با انتشار سهام که اصطلاحا Unit ناميده مي شود اقدام به جمع آوري منابع مالي و سرمايه گذاري در اوراق بهادار مي نمايند. ويژگي سرمايه گذاري در اين صندوقها در مقايسه با سهام، برخورداري از مديريت حرفه اي سرمايه گذاري مي باشد. اين سرمايه گذاري براي آندسته از افرادي که دانش و فرصت سرمايه گذاري حرفه اي ندارند بسيار مفيد بوده و در مقايسه با سهام از ريسک به مراتب کمتري برخوردار است.
ابزار مشتقه:
اين نوع سرمايه گذاري که از ريسک بالايي برخوردار است مناسب سرمايه گذاراني است که قدرت ريسک پذيري بالايي داشته و از دانش لازم نيز برخوردار باشند. اين نوع سرمايه گذاري عمدتا ابزاري تعریف سرمایه (Capital) هستند که به پشتوانه اوراق بهادار مالي نظير سهام يا شاخص سهام به وجود مي آيند.
اين ابزار به دليل پيچيدگي خاص خود در مقاله اي جداگانه مورد بررسي قرار خواهند گرفت ليکن در اينجا به طور مختصر به انواع ابزار مشتقه اشاره مي گردد.
ابزار مشتقه به دو دسته قراردادهاي اختيار معامله (Options) و قراردادهاي آتي (Futures) تقسيم مي شوند. قراردادهاي اختيار به دارنده آن اختيار (و نه اجبار) خريد يا فروش اوراق بهادار در زماني خاص با قيمتي خاص را مي دهد در حاليکه قرارداد آتي زمان، مقدار و قيمت معامله اي در آينده را از هم اکنون مشخص مي نمايد.
همانگونه که ملاحظه مي شود درک مفهوم ابزار مشتقه دشوارتر از ساير اوراق بهادار است و لازم است تا در موقع مناسب به آن پرداخته شود.
صورت سرمایه و ویژگی های آن چیست؟
صورت حساب سرمایه گزارشی است که تغییرات سرمایه مؤسسه را در طی دوره مالی نشان میدهد. صورت حساب سرمایه فقط در مؤسسات و شرکتهای غیر سهامی تهیه میشود.
صورت سرمایه چیست؟
در مؤسســات و شرکتهای غیر ســهامی،که از نرم افزار حسابداری شرکتی استفاده میکنند، برای آنکه سرمایه مؤسسه در پایان دوره محاسبه شــود، باید سرمایه مؤسسه ابتــدای دوره مالــی و همچنین تغییرات ســرمایه طی دوره مالی در نظر تعریف سرمایه (Capital) گرفته شــود. به این منظور، معمــولا در در پایان دوره مالی گزارشی به نام صورت سرمایه تهیه میشود. لذا صورت سرمایه گزارشی است که تغییرات سرمایه مؤسسه در طی دوره مالی را نشان میدهد. به همین جهت است که در بالای صورت سرمایه نیز مانند صورت سود و زیان نوشته میشود: برای دوره مالی منتهی به 13xx/12/29 . لازم به ذکر است که به صورت سرمایه، صورت تغییرات سرمایه نیز میگویند.
حساب سرمایه چیست؟
حساب سرمایه در اقتصاد بین المللی بخشی از تعادل پرداخت ها است که همه معاملات انجام شده بین اشخاص در یک کشور را با موجودی های موجود در بقیه جهان ثبت می کند. این معاملات عبارتند از واردات و صادرات کالاها، خدمات و سرمایه، و همچنین پرداخت های انتقال مانند کمک های خارجی و ارسال پول. تعادل پرداخت از یک حساب سرمایه و یک حساب جاری تشکیل شده است – گرچه تعریف دقیق حساب سرمایه را به حساب مالی و حساب سرمایه تقسیم می کند. در حسابداری، حساب سرمایه نشان دهنده ارزش خالص یک کسب و کار در یک نقطه خاص در زمان است – در غیر اینصورت به عنوان صاحب سهام شناخته می شود.
تعریف سرمایه چیست؟
سرمایه یک اصطلاح گسترده است که شامل هر نوع از دارایی های مالی یا ارزش دارایی های مالی نظیر وجه نقد موجود در حسابهای بانکی، همینطور کارخانهها، ماشین آلات و تجهیزاتی که برای تولید در اختیار شرکت ها است، سرمایه و نحوه استفاده آن در نرم افزار حسابداری ، تاثیر زیادی بر قیمت نرم افزار حسابداری آنلاین دارد.
سـرمایه میتواند معانی مختلفی داشته باشد. معنی دقیق آن به مفهومی که واژه ســرمایه در آن مورد استفاده قرار میگیرد، بستگی دارد. عموماً، به منابع مالی مورد استفاده سـرمایه گفته میشود. شرکتها و جوامعی که سـرمایه بیشتری دارند از سایر رقبای خود با سـرمایه کمتر، عملکرد بهتری خواهند داشت.
چند نوع سرمایه وجود دارد؟
در حسابداری، معمولا با سه نوع سـرمــایه سروکار داریم:
۱.سـرمـایه ثبت شده یا حساب سرمایه (Equity Capital)
۲.سـرمایه استقراضی(Debt Capital)
۳.سـرمایه در گــــردش (Working Capital)
سـرمـایه ثبت شده یا حساب سرمایه (EQUITY CAPITAL)
سرمایه ثبت شده همان حساب سـرمایه در بخش حقوق صاحبان سهام در ترازنامه است. حســاب ســرمایه برابر است با تعداد سهام عادی منتشر شده ضربدر قیمت اسمی هر سهم (در ایران قیمت اسمی هر سهم عادی 1000 ریال یا 100 تومان است). به عبارتی حساب سـرمایه نشان می دهد شرکت چه میزان سـرمـایه از طریق انتشار سهام عادی جذب کرده است.
سرمایه استقراضی(DEBT CAPITAL)
شرکت می تواند با وام گرفتن سرمایه مورد نیاز خود را جذب کند. این ســرمایه از نوع بدهی است و می توان آن را از طریق منابع خصوصی یا دولتی بدست آورد. برای شرکتهای ثبت شده، معمولا به معنای استقراض از بانکها و سایر موسسات مالی یا انتشار اوراق بدهی است. برای مشاغل کوچک (غیر شرکتی)، منابع سرمایه می تواند شامل دوستان و خانواده نیز باشد.
باید به این نکته توجه داشته باشید که تمام بدهی های شرکت به عنوان سـرمـایه ی استقراضی محسوب نمی شوند. فقط بدهی هایی که شامل بهره می شوند مانند وام یا اوراق بدهی، در این دسته قرار می گیرند.
سرمایه در گردش (WORKING CAPITAL)
سرمایه در گردش یک شرکت، نقدینگی شرکت یا دارایی هایی با نقدشوندگی بالا را شامل می شود. به عبارتی سـرمـایه در گــردش مساوی است با دارایی های جاری منهای بدهی های جاری. این بخش از سـرمایه برای عملیات روزمره ی شرکت مورد استفاده قرار می گیرد
حساب های سرمایه شرکت چیست؟
در حسابداری و نرم افزار حسابداری آنلاین ، حساب سرانه یک حساب عمومی کلیدی است که برای ثبت ضریب سرمایه اعطایی صاحبان و درآمد های ذخیره شده – مقدار تجمعی درآمد شرکت از زمان تشکیل آن، منهای سود سهام تجمعی پرداخت شده به سهامداران استفاده می شود. در سرمایه گذاری شامل سهام معمول و حساب های سرمایه گذاری اضافی می شود. توازن حساب های سرمایه در بخش حقوق صاحبان سهام ترازنامه گزارش شده است. حساب سپرده خزانه داری، یک حساب متعلق به سهام عادی است که سهام را گزارش می دهد.
کاهش حساب “سرمایه” به چه معناست؟
تغییرات در تعادل پرداخت ها می تواند سرنخ هایی را درباره میزان نسبی کشور سلامت اقتصادی و ثبات در آینده نشان دهد. حساب سرمایه نشان می دهد که آیا در کشور سرمایه وارد یا صادر می شود. تغییرات بزرگی در حساب سرمایه می تواند نشان دهد که کشور برای سرمایه گذاران خارجی جذابیت دارد و می تواند بر نرخ ارز تاثیر بگذارد.
از آنجا که تمام معاملات ثبت شده در تراز پرداخت به صفر می رسند، کشورهایی که کسری تجاری بزرگ (کسری حساب جاری) دارند، باید با تعریف حسابداری مازاد حساب های سرمایه ای نیز سرمایه گذاری کنند – به این معنی است که سرمایه بیشتر در جریان است بیرون رفتن و افزایش مالکیت خارجی دارایی های آن است. کشور با مازاد تجارت بزرگ سرمایه گذاری می کند و کسری حساب های سرمایه ای را اجرا می کند که به این معنی است که پول از کشور خارج می شود.
مهم است به خاطر داشته باشید که کسری تجاری به دنبال سرمایه گذاران خارجی است که دارایی ها را جذاب و ارزش دلار را بالا می برند. آیا تقاضای نسبی برای سرمایه گذاران خارجی از بین می رود، دلار تضعیف می شود و کسری تجاری کاهش می یابد.
برداشت یا افزایش سرمایه توسط شرکا و اثر آن بر حساب سرمایه چگونه است؟
همانطور که در لیست بهترین نرم افزارهای حسابداری تحت وب اشاره شد ،در طول دوره مالی اتفاق می افتد که صاحبان شرکت برای تامین هزینه ها و مصارف شخصی خود، مبالغی از صندوق برداشت نمایند. این برداشت ها اگر چه اثر کاهش دهنده در سرمایه دارد ولی ثبتهای لازم به خاطر کاهش سرمایه در حساب سرمایه انجام نشده و این ثبت ها در حساب دیگری به نام حساب برداشت انجام می گیرد. به این ترتیب میزان سرمایه اولیه و نیز جمع برداشتهای صاحب یا صاحبان شرکت مشخص و معلوم میشود.
در عین حال، علت امر آن است که برداشت با فرض تحصیل سود و از محل آن انجام شود. واضح و روشن است با انجام برداشت، حساب صندوق که یکی از حسابهای دارایی است معادل مبلغ برداشت شده کاهش می یابد. برای برقراری معادله اصلی ترازنامه، این امر ارتباطی با بدهی های شرکت ندارد، پس باید حساب سرمایه دیگری افزایش یا کاهش یابد.
تعریف سرمایه چیست؟
سرمایه یک اصطلاح گسترده است که شامل هر نوع از دارایی های مالی یا ارزش دارایی های مالی نظیر وجه نقد موجود در حسابهای بانکی، همینطور کارخانهها، ماشین آلات و تجهیزاتی که برای تولید در اختیار شرکت ها است،
حساب سرمایه به چه معناست؟
حساب سرمایه در اقتصاد بین المللی بخشی از تعادل پرداخت ها است که همه معاملات انجام شده بین اشخاص در یک کشور را با موجودی های موجود در بقیه جهان ثبت می کند.
قرارداد افزایش سرمایه (Capital Increase) در شرکت های سهامی خاص
برای آنکه با قرارداد افزایش سرمایه در شرکت های سهامی بیشتر آشنا شویم بهتر است، ابتدا باید جایگاه شرکتهای سهامی را تعریف کنیم. شرکتهای سهامی را باید به جهات چندی دارای جایگاهی ویژه در میان سایر شرکتهای تجاری موجود در نظام حقوقی ایران به شمار آورد، شرکت سهامی همه ویژگیهای یک شرکت تجاری به معنای خاص را دارد و بر خلاف دیگر شرکتهای تجاری در بازرگانی بودن آن بدون توجه به موضوع فعالیتش هیچگونه اختلافی میان حقوقدانان به چشم نمیخورد . اهمیت قرارداد افزایش سرمایه در این شرکت از از یک سو و مسئولیت محدود سهامداران به میزان سرمایه آنها و نیز سهولت واگذاری سرمایه از سوی دیگر نشانگر گرایش قانونگذار به محور تلقی نمودن سرمایه به عنوان عنصر اساسی شرکت سهامی میباشد.
در ادامه این مطلب به قرارداد افزایش سرمایه و نکات مربوط به آن میپردازیم.
- 1) تغییر در سرمایه شرکت سهامی خاص به چه صورت است؟
- 2) تعریف و جایگاه شرکت های سهامی با نظر به قرارداد افزایش سرمایه
- 3) نقش قرارداد افزایش سرمایه در شرکت های سهامی
- 4) چگونگی ایجاد قرارداد افزایش سرمایه در شرکت های سهامی
- 5) قرارداد افزایش سرمایه در شرکت های سهامی و شرایط آن
- 6) نحوه افزایش یا کاهش سرمایه شرکت سهامی خاص چگونه است؟
- 7) سخن آخر
تغییر در سرمایه شرکت سهامی خاص به چه صورت است؟
تغییر در سرمایه شرکت سهامی خاص به علت نوسانات اقتصادی و بحرانهای مالی ممکن است حاصل شود و ضرورتاَ ایجاب نماید که سرمایه اولیه شرکت افزایش نموده یا اینکه کاهش یابد و این در موردی است که گزارش هیئت مدیره مبتنی بر تغییر سرمایه شرکت اعم از کاهش یا افزایش بوده و بازرس یا بازرسان شرکت گزارش مزبور را تایید نمایند. در این صورت بر عهده مجمع عمومی فوقالعاده است که درباره هریک از موارد دوگانه یعنی افزایش و یا کاهش سرمایه تصمیم مقتضی اتخاذ نماید.
به موجب ماده ۱۶۳ لایحه قانونی ۱۳۴۷:” هیات مدیره در هر حال مکلف است در هر نوبت پس از عملی ساختن افزایش سرمایه حداکثر ظرف یک ماه مراتب را ضمن اصلاح اساسنامه در قسمت مربوط به مقدار سرمایه ثبت شده شرکت به مرجع ثبت شرکتها اعلام کند تا پس از ثبت جهت اطلاع عموم آگهی شود. بدیهی است عدم انعکاس تغییرات مربوطه و یا هرگونه اخفاء اطلاعات که موجب ضرر و زیان و اغفال دیگران شود موجبات پاسخگویی فرد را فراهم نموده و عدم ثبت مراتب،نافی مسئولیت و جبران خسارات وارده و قصور قانونی شخص خاطی نخواهد بود.
تغییرات در سرمایه شرکت شامل موارد ذیل میشود:
الف) افزایش سرمایه شرکت
ب) کاهش اجباری سرمایه شرکت
ج) کاهش اختیاری سرمایه شرکت”
برای افزایش سرمایه شرکت رعایت نکات ذیل الزامی است.
۱- تصویب مجمع عمومی فوق العاده
۲- تأدیه تمام سرمایه قبلی شرکت
۳- تأدیه مبلغی افزایش سرمایه
تعریف و جایگاه شرکت های سهامی با نظر به قرارداد افزایش سرمایه
در میان شرکتهای موجود، شرکت سهامی تنها شرکتی است که در آن مقررات ناظر به فعالیت اداره نظارت بر عملکرد شرکت و مدیران آن علیرغم برخی کاستیها با وسواس و دقت پیشبینی گردیده است. نکته دیگری که نشانگر اهمیت شرکت سهامی حجم مقررات لایحه اصلاحی در مورد قرارداد افزایش سرمایه در قیاس با کل قانون تجارت است در حالی که مجموع مواد قانون تجارت تقریباً ۵۰۰ ماده است لایحه اصلاحی قانون تجارت نیز به تنهایی دارای ۳۰۰ ماده قانونی میباشد نقش شرکتهای سهامی و اثرگذاری آنها در حوزه اقتصاد را چنان تعیینکننده میداند که تنها به اصلاح قانون تجارت ناظر بر این شرکت پرداخت و در مورد مسائلی چون قرارداد افزایش سرمایه، جدای از دیگر شرکتها قانون خاصی در قالب لایحه اصلاح قانون تجارت تهیه نمود که تحت همین عنوان از تصویب کمیسیونهای خاص مجلس گذشته است. بر این اساس از قانون قرارداد افزایش سرمایه به عنوان قانون شرکتهای سهامی نیز میتوان به صورت اختصاصی نام برد.
نقش قرارداد افزایش سرمایه در شرکت های سهامی
طبق اجازه قانونگذار به شرکت سهامی اصولاً کارکردها و مکانیزم فعالیت و اداره آن به گونهای میباشد که امکان نقشآفرینی بیشتر این نوع شرکت در روابط تجاری فراهم میشود و به موجب جذب سرمایه، گرایش اشخاص به ویژه سرمایهگذاران به این نوع شرکت سهامی که با نام شرکت سهامی خاص یاد میشود بیشتر میباشد. به چنین شرکتهایی شرکت های سهامی خاص میگویند که تمام سرمایه آنها در زمان تاسیس منحصرا توسط موسسین تامین گردیده شده باشد که اینگونه شرکتها دارای امتیاز قرارداد افزایش سرمایه میباشند.
اما به شرکتهایی که موسسین آنها تنها قسمتی از سرمایه شرکت را از طریق فروش سهام به مردم تامین کرده باشند را شرکت سهامی عام میگویند که از قوانین قرارداد افزایش سرمایه سخت برخوردار هستند.
چگونگی ایجاد قرارداد افزایش سرمایه در شرکت های سهامی
هر یک از دو شرکت سهامی عام و خاص به منظوری خاص و متفاوت موضوع قانونگذاری قرار گرفتند. شرکت نخست به عنوان راهکاری جهت انجام فعالیتهای تجاری نیازمند سرمایه بالاتر و ایجاد قرارداد افزایش سرمایه بیشتر میباشد و حوزه گستردهتری را مدنظر دارد. این شرکت پذیرش عمومی سرمایه از طریق پذیرهنویسی از چند جهت به منظور بالا کمک میکند. دعوت همگانی به طور طبیعی به موجب رجوع اشخاص بسیاری میگردد که هر چند به تنهایی دارای سرمایه مالی اندک هستند اما با جمع شدن سرمایههای کوچک دارایی کلانی فراهم میشود که عموما از طریق ساز و کارهای خصوصی تامین آن یا غیر ممکن و یا نیازمند تلاش فراوان است و تحمیل بار مالی سنگین بر اشخاص معدود میباشد.
اعطای فرصت به عموم مردم جهت ورود به حوزه تجارت باعث عضویت اشخاص به عنوان سهامدار و بستن قرارداد افزایش سرمایه (capital increase) برای شرکت میباشد.
جمع ویژگیهای مزبور یعنی شمار گسترده سهامداران خرده پا از یک سو و محدودیت ارزش اسمی هر سهم حداکثر به ۱۰ هزار ریال در شرکت یاد شده از سوی دیگر نشانگر نقشی است که قانونگذار برای آن در حوزه اقتصاد در نظر داشته است این نقش را میتوان در به کارگیری سرمایههای کوچک و سرگردان به منظور اهداف کلان ضمن تسهیل فعالیت تجاری با استفاده از قرارداد افزایش سرمایه استفاده نمود.
تنها شرط تعیین قرارداد این است که انتقال سهام به موافقت مجامع و یا مدیران باشد.
قرارداد افزایش سرمایه در شرکت های سهامی و شرایط آن
برای توضیح دقیقتر قرارداد افزایش سرمایه باید گفت که اهداف و کارکردهای شرکتهای سهامی خاص و شیوه تشکیل این دو شرکت متفاوت بوده است. بنیادیترین بخش این تفاوت امکان پذیرهنویسی و یا پذیرش عمومی سرمایه یا بستن قرارداد افزایش سرمایه از طریق پذیرهنویسی در شرکت سهامی عام و ممنوعیت تعریف سرمایه (Capital) بهرهگیری از این راهکار در شرکت سهامی خاص میباشد.
بنابراین نحوه افزایش کاهش سرمایه شرکت سهامی خاص از بستن این قرارداد در شرکت سهامی عام سختتر است.
پذیرهنویسی را باید امتیازی تلقی نمود که قانونگذار بنا به ملاحظات خاص مربوط به شرکتهای سهامی عام به این شرکت اعطا نموده. بر همین اساس تجویز مراجعه به عموم آسانترین و ارزانترین شیوه جذب سرمایه در قرارداد افزایش سرمایه میباشد. علاوه بر مزایای گفته شده راهکار پذیرهنویسی تعهدات و مسئولیتهای حقوقی ناظر به دیگر روشهای تامین سرمایه از قبیل دریافت وام و تسهیلات از منابع بانکی و مالی و اعتباری انتشار اوراق مشارکت را ندارد و از سوی دیگر اعطای امتیاز مزبور و یا همان ایجاد قرارداد افزایش سرمایه رعایت تشریفات و اقدامات دقیقی است که عدم رعایت هر یک از آنها ممکن است، موجب بطلان اقدام و در نتیجه بطلان شرکت حتی پس از ثبت را فراهم آورد. دریافت مجوز انتشار آگهی پذیرهنویسی تنها پس از ارائه برخی از مدارک به اداره ثبت شرکتها و احراز صحت و تطبیق آنها با قانون از سوی مرجع مربوطه امکانپذیر است.
نحوه افزایش یا کاهش سرمایه شرکت سهامی خاص چگونه است؟
الزامی نبودن تشکیل مجمع عمومی موسس برای تشکیل شرکت سهامی خاص و بستن قرارداد افزایش سرمایه به معنای اختصاصی آن برای شرکت سهامی عام نیست، بلکه موسسین شرکت نخست در تشکیل یا عدم تشکیل مجمع عمومی مورد بحث آزادی و اختیار قرار دارد. در نتیجه نبایستی که وجود مجمع عمومی موسس را از وجوه افتراق دو شرکت بحث به شمار آورد. برای پاسخ به نحوه افزایش یا کاهش سرمایه شرکت سهامی خاص، باید گفت که از طریق راههای زیر میتوان قرارداد افزایش سرمایه را در این شرکتها منعقد کرد.
۱- اگر اعضا بخواهند میتوانند از طریق پول نقد اقدام به قرارداد افزایش سرمایه کنند یعنی میتوانند به بانک مراجعه کنند و با تنظیم ورقه سهام جدید برای باری دیگر سهام خود را افزایش دهند.
۲ – تبدیل مطالبات نقدی به سهام جدید: یعنی اعضا میتوانند مطالبات نقدی که در دسترس دارند را به شرکت واگذار کرده و در عوض آن سهام جدید بخرند.
۳-اعضا میتوانند از طریق سودی که به دست آوردهاند ارزش سهام خود را بالا ببرند.
۴ – از طریق قرارداد افزایش سرمایه میتوان دست به انتشار اوراق قرضه زد.
سرمایه شرکت را میتوان از طریق صدور سهام جدید و یا از طریق بالا بردن مبلغ اسمی سهام موجود افزایش داد.
لذا، در شرکت سهامی خاص پس از اتخاذ تصمیم راجع به افزایش تعریف سرمایه (Capital) سرمایه از طریق انتشار سهام جدید باید مراتب از طریق نشر آگهی در روزنامه کثیرالانتشاری که آگهیهای مربوط به شرکت در آن نشر میگردد به اطلاع صاحبان سهام برسد. در این آگهی باید اطلاعات مربوط به مبلغ افزایش سرمایه و مبلغ اسمی سهام جدید و حسب مورد مبلغ اضافه ارزش سهم و تعداد سهامی که هر صاحب سهم به نسبت سهام خود حق تقدم در خرید آن ها را دارد و مهلت پذیره نویسی و نحوه پرداخت ذکر شود در صورتیکه برای سهام جدید شرایط خاصی در نظر گرفته شده باشد چگونگی این شرایط در آگهی قید خواهد شد.
سخن آخر
وینداد با ارائه خدمات حقوقی آنلاین و ارائه خدماتی همچون بانک قرارداد های پر کاربرد، تنظیم و بررسی قرارداد و مشاوره حقوقی ویژه کسب و کارها در فرآیند سرمایه گذاری، راهگشای حفاظت از کسب و کارهای شما و همچنین موفقیت در روند و فرآیند سرمایه گذاری در کسب و کارها میباشد.
سرمایه انسانی (Human Capital) چیست؟
سرمایه انسانی به عنوان معیاری از ویژگیها، ظرفیت، تحصیلات و مهارتهای کارکنان که به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر تواناییها، سطح بهره وری، کارایی و مهارتهای آنها تأثیر میگذارد. به طور خلاصه، سرمایه انسانی مهارتهایی است که نیروی کار دارد.
سرمایه انسانی ذاتاً نامشهود است؛ زیرا نمیتوانید سرمایه انسانی را مانند تعداد افراد قضاوت کنید. از این رو، هرگز در ترازنامه ذکر نمیشود؛ حتی اگر سرمایه انسانی برای یک سازمان بسیار مهم باشد.
سرمایه انسانی علاوه بر اینکه به عنوان یک دارایی یا منبع در نظر گرفته میشود، از مفهوم سرمایه گذاری در افراد برای افزایش بهره وری یک فرد تشکیل شده است. به عنوان مثال، آموزش، بهداشت و آموزش حیاتی ترین سرمایه گذاری در افراد است، زیرا باعث بهبود عملکرد و بهره وری افراد میشود. این سه مورد بسیار ضروری تلقی میشوند؛ زیرا هیچ فردی را نمیتوان از ارزشها، مهارتها، سلامت یا دانش وی از هم جدا کرد، برخلاف داراییهای مالی.
حوزه اصلی و تخصصی گروه ما مشاوره بازرگانی در آلمان، ثبت شرکت در آلمان و اخذ اقامت آلمان از طریق ثبت شرکت است. در این باره بیشتر بدانید.
عوامل موثر بر سرمایه انسانی در یک سازمان
- موقعیت جغرافیایی: نگرش و انتظارات نیروی کار تحت تأثیر محیطی است که در آن کار میکنند.
- خلاقیت: خلاقیت مستقیماً تحت تأثیر نوآوری نیروی کار است. به عنوان مثال در صنعت فناوری، شرکتی که نیروی کار مبتکر دارد با رقابت کمی در بازار مواجه است.
- سطوح تحصیلات: سطوح بهرهوری یک کشور یا سازمان تا حد خوبی تحت تأثیر کیفیت و سطح تحصیلات نیروی کار است.
- مهارتها: بهرهوری هر سازمان یا کسب و کار تا حد زیادی توسط مهارتهای نیروی کار تعیین میشود. به عنوان مثال، در کمپانی اپل مهارت در تولید محصولات با کیفیت بسیار حیاتی است.
- مهارتهای اجتماعی: در هر کسبوکاری، مهارتهای اجتماعی نقش بیشتری در تعیین اینکه آیا محصولات و خدمات خریداری میشوند، بازی میکنند. به عنوان مثال، ارتباط در تولید و تعریف سرمایه (Capital) همچنین در انجام مذاکرات ضروری است.
- شخصیت: شخصیت کارکنان، سرمایه انسانی هر سازمان یا ملتی را کنترل میکند. به عنوان مثال، نیروی کار خود محور و سختکوش بهرهوری را افزایش میدهد، در حالی که تنبلی و شخصیت با عادات بد، بهرهوری را کاهش میدهد.
آیا سرمایه انسانی قابل اندازه گیری است؟
سرمایه انسانی را میتوان بخاطر دلایل آماری اندازه گیری کرد. با این حال، این اندازه گیری به صورت محدود است؛ زیرا در اندازهگیری سرمایه انسانی تنها بخشی از کل را میتوان در نظر گرفت. برای مثال، سرمایه انسانی بریتانیا را فقط میتوان بر حسب پول اندازهگیری کرد و بهعنوان درآمد احتمالی یک سن جمعیتی که در حال کار است، نشان داد.
سرمایه انسانی را میتوان به صورت افزایش یا کاهش گزارش کرد. کاهش سرمایه انسانی نشان دهنده افزایش بیکاری و کاهش دستمزدهاست، در حالی که افزایش آن، نشان دهنده کاهش بیکاری و افزایش دستمزدها میباشد.
بنابراین، توجه به این نکته ضروری است که در هر دو مورد، اندازهگیری بر اساس پتانسیل درآمد است که همه جنبههای انسانی دیگر را نشان نمیدهد. با توجه به موارد فوق، میتوان نتیجه گرفت که بسته به عوامل در نظر گرفته شده، سرمایه انسانی را میتوان به روشهای مختلفی اندازه گیری کرد.
همچنین، این گزاره نیز درست است که بگوییم «اندازه گیری سرمایه انسانی در بخشهای اولیه و ثانویه آسانتر است.» به عنوان مثال، میتوان سرمایه انسانی کارگران در بخش تولید و کشاورزی را بر اساس بهرهوری آنها اندازهگیری کرد. در چنین مواردی میتوان بر اساس مقدار تولید، سرمایه انسانی را اندازهگیری کرد.
از سوی دیگر، اندازه گیری سرمایه انسانی در بخش خدمات بسیار دشوار است، زیرا مشاغل متفاوت هستند و همگی آنها به مهارتها و کیفیتهایی برای تعیین خروجی بستگی دارند. به عنوان مثال، شما نمیتوانید سرمایه انسانی یک معلم را با سطح مطالعه بسنجید، زیرا علیرغم اینکه او دارای تحصیلات آکادمیک است، ممکن است برخی از مهارتهای آموزشی اولیه مانند تسلط بر کلاس و الهام بخش بودن را نداشته باشد.
یکی دیگر از خدمات گروه ما حسابداری و مشاوره مالیاتی در آلمان است که داشتن اطلاعات در این زمینه خالی از لطف نیست.
آیا امکان افزایش سرمایه انسانی یا مهارت وجود دارد؟
بله، افزایش آن امکانپذیر است و میتوان از راههای مختلفی این افزایش را به دست آورد که عبارتند از:
- آموزش حرفهای: یک سازمان برای افزایش سرمایه انسانی نیاز به آموزش مستقیم حرفهای برای مهارتهای مرتبط با شغل کارکنان خود دارد. با این حال، بر اساس مهارت، آموزش باید خاص باشد. به عنوان مثال، برقکاران باید آموزشهای مرتبط با رشته خود را ببینند.
- تقسیم کار و تخصص: از طریق تخصص، کارگران بر مشاغل خاص تمرکز میکنند و مهارتهای تخصصی آنها افزایش مییابد. با این حال، در برخی موارد، تخصص ممکن است کار را خستهکننده یا تکراری کند و منجر به حداقل توسعه مهارتها توسط کارگران شود. با این وجود، تقسیم کار بزرگترین راه برای بهبود چنین سرمایهای است.
- زیرساختهای بهبود یافته: سرمایه انسانی یک اقتصاد تحت تأثیر زیرساخت ها قرار میگیرد. برای افزایش سرمایه انسانی هر اقتصادی باید زیرساختها بهبود یابند. به عنوان مثال، بهبود وسایل حمل و نقل و ارتباطات.
- رقابت: در اقتصادی که از ایجاد کسب و کار و خوداشتغالی حمایت میکند، پتانسیل بیشتری برای افزایش سرمایه انسانی وجود دارد تا در اقتصادی که به دلیل انحصارهای دولتی مانع کارآفرینان و خلاقیت میشوند.
سالها فعالیت بعنوان مشاور در خرید صنعتی این فرصت را به من داده است تا از موقعیتهای متفاوتی که پیش رو داشتهام، کسب تجربه کنم. این تجارب میتواند در راه اندازی و فعال نمودن شرکت نوپای شما در آلمان مثمرثمر باشد.
دیدگاه های متفاوت در مورد سرمایه انسانی
سرمایه انسانی به عنوان مجموعهای از مهارتها در نظر گرفته میشود که بهرهوری نیروی کار را بهبود میبخشد. اگرچه این امر به دلایل عملی مؤثر است، اما نظرات دیگری نیز در این مورد وجود دارد. این دیدگاهها عبارتند از:
- دیدگاه اسپنس (Spence): بیان میکند که اقداماتی که قابل مشاهده هستند و عمدتاً نشانگر توانایی نیروی کار هستند و نه ویژگیها، در فرآیند تولید بسیار ضروری هستند.
- دیدگاه بولز-جنتیس (Bowles-Gintis): این دیدگاه بیان میکند که «سرمایه انسانی، توانایی کار در یک سازمان با پیروی از دستورات است.»
- دیدگاه شولتز/ نلسون-فلپس (Schultz/Nelson-Phelps): بر اساس این دیدگاه سرمایه انسانی توانایی نیروی کار برای انطباق با شرایط در یک محیط متغیر است.
- دیدگاه گاردنر (Gardener): بر اساس دیدگاه، سرمایه انسانی را باید تک بعدی نگریست، زیرا نوع مهارتها و ابعاد آن چندگانه است.
- دیدگاه بکر (Becker): این دیدگاه بیان میکند که فرآیند تولید به طور مستقیم به سرمایه انسانی وابسته است. به عبارت دقیقتر، بهرهوری نیروی کار در همه وظایف با سرمایه انسانی افزایش مییابد، هرچند به طرق مختلف و در موقعیتها، سازمان ها و وظایف مختلف. به طور کلی، سرمایه انسانی وظیفه پیچیدهای در فرآیند تولید دارد، اما به وضوح توسط یک مفهوم تک بعدی نشان داده میشود.
اهمیت سرمایه انسانی
- رشد اقتصاد و بهرهوری: رشد اقتصادی هر کشوری به شدت به افزایش سرمایه انسانی بستگی دارد. برای رشد یک اقتصاد و افزایش بهرهوری نیروی کار، نیروی کار باید خلاق، مبتکر و تحصیلکرده باشد.
- افزایش مهاجرت: با توجه به جهانی شدن، جابجایی فراتر از مرزها افزایش یافته است، بنابراین نیروی کار ماهر از کشورهای با درآمد پایین به سمت کار در کشورهای با درآمد بالاتر حرکت میکنند. به عنوان مثال، اکثر کارگران ماهر از کشورهای مختلف جهان به دلیل درآمد بالا به ایالات متحده مهاجرت میکنند. با این حال، این حرکت ممکن است اثرات منفی برای کشورهای در حال توسعه داشته باشد، زیرا بهترین نیروی کار اقتصاد آنها را توسعه نمیدهد.
- بیکاری ساختاری: اشتغال برای افراد دارای سرمایه انسانی که با نیازهای کارفرمایان مدرن مطابقت ندارند، بسیار دشوار است. علاوه بر این، اقتصادهای مدرن منجر به غیرصنعتی شدن شدهاند، از این رو، نیروی کار یدی مجبور هستند در بازار کار متفاوت از آنچه که به آن عادت کردهاند، زنده بمانند. به عنوان مثال، سازمانها در حال حاضر کارگرانی را استخدام میکنند که به خوبی آموزش دیده و مجهز به مهارتهای فنی باشند. از این رو، کارگران بیسواد شغل خود را از دست میدهند یا مشاغل یدی دیگری را برای ادامه زندگی امتحان میکنند.
- کیفیت اشتغال: سرمایه انسانی باعث ایجاد واگرایی بیشتر بین مشاغل تعریف سرمایه (Capital) موقتی با حقوق کم و مشاغل ماهر در اقتصادهای مدرن شده است. در نتیجه، تنها نیروی کار خلاق و با مهارت بالا فرصت بیشتری برای بستن قراردادهای کاری خوب یا ایجاد خوداشتغالی دارند.
از دیگر خدماتی که باید پس از ثبت شرکت در آلمان از آن بهره ببرید، خدمات حقوقی و خدمات ویرچوال آفیس در آلمان است. با کلیک بر لینک های زیر با این خدمات آشنا میشوید.
دیدگاه شما