اینطور نیست که تولیدکنندگان کمتری از نمرات تست ما استفاده کنند، اما گوشیهای همراه کمتری توانایی کسب امتیازات لازم برای دستیابی به رتبههای برتر را دارند.
توافق برجام تحت تأثیر انتخابات آمریکا
با گذشت زمان از ارائه پاسخ ایران به «متن نهایی» توافق هستهای، هنوز هیچ بازخوردی از طرف واشنگتن ارائه نشده است. به نظر میرسد مذاکرات بار دیگر وارد مرحله رکود شده و اراده امضاکنندگان توافق اولیه وین برای احیای برجام، به وضوح مورد تردید قرار گرفته است.
با گذشت زمان از ارائه پاسخ ایران به «متن نهایی» توافق هستهای، هنوز هیچ بازخوردی از طرف واشنگتن ارائه نشده است. به نظر میرسد مذاکرات بار دیگر وارد مرحله رکود شده و اراده امضاکنندگان توافق اولیه وین برای احیای برجام، به وضوح مورد تردید قرار گرفته است.
در وهله اول غربیها به امتیاز نهایی مورد درخواست تهران قبل از پذیرش متن نهایی، یعنی کنارگذاشتن تحقیقات آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره سایتهای هستهای استناد میکنند. اگرچه ابراهیم رئیسی علنا تخمین زده است که توافق هستهای بدون بستهشدن این تحقیقات معنایی نخواهد داشت، با وجود این تصور اینکه آژانس اتمی وابسته به سازمان ملل متحد یکی از مأموریتهای اساسی خود را کنار بگذارد، بعید به نظر میرسد. از نظر اروپاییان، عدم همکاری مکرر ایران با آژانس نشانه فقدان تعهد و شفافیت است و نیاز ایران به توافق را مورد تردید قرار میدهد.
کندی شرایط احیای برجام در حالی رخ میدهد که آلبانی روابط دیپلماتیک خود را با ایران به ظن حملات سایبری سازماندهیشده در تابستان امسال علیه این کشور که عضو ناتو و یکی از متحدان کشورهای غربی امضاکننده برجام است، قطع کرد. روابط دو کشور به دلیل حضور سازمان مجاهدین (منافقین) و پناهندگی اعضای آن در آلبانی، همواره دشوار بوده است. تهران دولت آلبانی را در این پرونده به عنوان نماینده آمریکا و حتی اسرائیل میبیند. این موضوع جای تعجب ندارد، زیرا آلبانی همواره در راستای منافع خود به آنها وابسته بوده است. عجیب نیست که در این بحران دیپلماتیک، اسرائیل برای تشدید فشارهای بینالمللی علیه ایران و جلوگیری از احیای برجام در کنار آلبانی قرار گرفته است.
سکوت سنگینی که مذاکرات را احاطه کرده، بیش از هر چیز به دلیل نزدیکی به ماه انتخاباتی سرنوشتساز نوامبر، هم برای دولت یهود و هم اندکی بعد برای ایالات متحده است. قطع روابط دیپلماتیک بین تیرانا و تهران تأثیر خاصی بر واشنگتن ندارد، با وجود این جو بایدن از استدلال جمهوریخواهان و طرفداران امتناع از هرگونه توافق با ایران و همچنین لابیهای اسرائیل واهمه دارد. ازاینرو رئیسجمهور دموکرات ترجیح میدهد عادیسازی روابط با تهران را تا پس از انتخابات میاندورهای به تعویق بیندازد. به نظر میرسد مقامات اسرائیلی این جدول زمانی را تأیید میکنند تا به منتقدان سنتی برجام فرصت بیشتری برای ارائه استدلال در راستای نفی آن بدهند. یائیر لاپید، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، اعلام کرد که اسرائیل «یک کمپین دیپلماتیک موفق را برای توقف توافق هستهای و اجتناب از لغو تحریمها علیه ایران رهبری میکند». وی همچنین اظهار کرد که هنوز هیچچیز تمام نشده و راهی طولانی باقی مانده است، اما نشانههای دلگرمکنندهای نیز در این راستا وجود داشته است.
از زمان ازسرگیری مذاکرات در آوریل 2021، توافق هستهای دائما بازیچه شرایط بوده و به دلایل مختلفی از قبیل انتخابات ریاستجمهوری ایران، موازنه قوا میان ایران و ایالات متحده، درخواستهای گاه نامتناسب تهران و تعلل غربیها و حتی ایرانیها درمورد بقای توافقی که هنوز برخی در سودمندی آن تردید دارند، به تعویق افتاده است. با این حال، این امر از چندین جنبه مهم است. سوای آرامشی که بازگشت ایران به صحنه اقتصاد بینالمللی به ارمغان میآورد، تهران راهحلی غیرقابل چشمپوشی برای حل بحران انرژی اروپا ناشی از جنگ روسیه با اوکراین و تقابل با مسکو است. این واقعیت که انتخابات آمریکا و اسرائیل در حال تبدیلشدن به نشانگر زمانی جدید برای مذاکرات هستهای ایران است، خبر خوبی به حساب نمیآید. در واقع، جبهه ضد ایرانی میتواند با شکست دموکراتها در انتخابات میاندورهای آمریکا و پیروزی احتمالی ملیگرایان افراطی در اسرائیل تقویت شود و در نتیجه احتمال دارد بقای توافق به خطر بیفتد. با توافق یا بدون آن، مسلما ایران از این پس به عنوان یک «دولت آستانه» باقی خواهد ماند که هرگاه اراده کند قادر به ساخت سلاح اتمی خواهد بود. واقعیت این است که جمهوری اسلامی پس از امضای توافق 2015 به تعهدات خود عمل کرده است. هیچچیز ثابت نمیکند که چنین ساختاری در صورت امضای یک توافق جدید که بیش از هر زمان دیگری ضروری است، تکرار نشود. هنوز هم باید به دیپلماسی که به اراده سیاسی همه امضاکنندگان بستگی دارد فرصت داد، چراکه تأخیر بیش از حد نوید خوبی ندارد.
علت قطع همکاری برندهای گوشیساز با دگزومارک مشخص شد؛ شرکتها از حقیقت فراری هستند!
مدیر عامل دگزومارک از قطع همکاری برندهای گوشیساز با دگزومارک خبر داد و اعلام کرد که برندهای گوشیساز دیگر گوشیهای خود را برای آزمایش ارسال نمیکنند.
دگزومارک سازمانی است که گوشیهای هوشمند را به طور دقیق آزمایش میکند و آنها را بر اساس عملکردشان رتبهبندی میکند. این شرکت بیشتر برای آزمایش دوربینها شناخته شده است، اما اخیراً جنبههای دیگری مانند نمایشگر، باتری و غیره را نیز آزمایش میکند. با این حال، بسیاری از طرفداران و برندها در مورد رتبهبندیهای دگزومارک احساسات متفاوتی دارند.
در حالی که برخی معتقدند این شرکت حالا با بحرانی جدی روبرو است، برخی دیگر میگویند رتبهبندی آن نشاندهنده عملکرد واقعی نیست و در نتیجه برندها تصمیم به قطع همکاری با دگزومارک گرفتهاند! حتی شیائومی چندی پیش دگزومارک را به امتیازفروشی متهم کرد!
پس از عرضه سری شیائومی 12S در سال جاری، بنیانگذار، رئیس و مدیر عامل شیائومی Lei Jun به صراحت اعلام کرد که آنها این گوشی را به دگزومارک ارسال نخواهند کرد. بنابراین شرکت شیائومی هیچ دستگاهی را مطابق انتظارات برای آزمایش به شرکت دگزومارک نفرستاد.
با این حال، دگزومارک شیائومی 12S اولترا را برای ارزیابی خریداری و در نهایت نتایج آزمایش را در پایان ماه گذشته منتشر کرد که بسیار ناامیدکننده بود!
علت قطع همکاری برندهای گوشیساز با دگزومارک
دیروز، فردریک گریچارد، مدیرعامل دگزومارک، در مصاحبهای گفت: «من به طور خاص به شیائومی پاسخ نمیدهم، اما فقط میخواهم به سوالات کاربران در شبکههای اجتماعی پاسخ دهم».
در مورد شیائومی و سایر تولیدکنندگانی که تصمیم گرفتهاند امسال محصولات خود را برای آزمایش به دگزومارک ارسال نکنند، فردریک گویچار گفت:
اینطور نیست که تولیدکنندگان کمتری از نمرات تست ما استفاده کنند، اما گوشیهای همراه کمتری توانایی کسب امتیازات لازم برای دستیابی به رتبههای برتر را دارند.
او همچنین ادعا میکند که از آنجایی که دستگاهی که رتبه اول را کسب میکند، اثر تبلیغاتی قابلتوجهی به خود جذب میکند، سازندگان وقتی حس میکنند محصولشان شانسی برای رتبه اول ندارد، زحمت ارسال یک واحد برای آزمایش را به خود نمیدهد.
دگزومارک از آن زمان تاکنون رسماً ادعاهای مبنی بر فروش امتیازهای خود را رد کرده است و ادعا میکند که، امتیازی که منتشر میکند فقط به کیفیت خود محصول بستگی دارد. چه شرکت واحدی را ارسال کند و چه نکند، دگزومارک ادعا میکند که این موضوع بر رتبه آن تأثیری نمیگذارد. با این حال، شن یرن، معاون سابق اوپو، در مورد اظهارات دگزومارک واکنش نشان داد و گفت: «درست است که امتیاز و لیست آن فروخته نشده است. اما با خرید سرویس دگزومارک، با توجه به اشکالزداییهایی که در دوربینها انجام میشود، گوشیهای این برندها امتیازها و رتبههای بهتری را کسب میکنند».
دیدگاه شما در خصوص قطع همکاری برندهای گوشیساز با دگزومارک و علت آن چیست؟ نظرات خود را در بخش کامنتها با تکراتو در میان گذاشته و اخبار تکنولوژی را با ما دنبال کنید.
دست فرمان افزایش قیمت خودرو/ قیمت خودرو کاهش نخواهد یافت
به گزارش خط بازار؛ خریدار و فروشندهای نیست انتظارات واقعی و بازار در رکود کامل به سر میبرد. اکنون مدتهاست که این لفظ رایج بازار خودروی کشور است؛ بازاری که با وجود رکود و عدم تعادل در عرضه و تقاضا همچنان قیمتهایش صعودی است به طوری که بررسی روند قیمتها از دو سال قبل تاکنون نشان میدهد که خودروهای پرطرفدار و روز به طور متوسط ۱۰۰ میلیون تومان افزایش قیمت داشتهاند.
به عنوان مثال و مطابق جدول زیر پراید ۱۱۱ در ۲۷ شهریور ۱۳۹۹ حدود ۱۱۰ میلیون تومان قیمت داشت که این رقم در سال گذشته به ۱۵۵ میلیون و اکنون به ۲۰۴ میلیون تومان رسیده است یا خودروی ۲۰۶ تیپ ۲ که در ۲۷ شهریور ۱۳۹۹، ۱۹۵ میلیون تومان قیمت داشته و به ترتیب قیمتش در شهریور پارسال و امسال به ۲۵۲ و ۳۰۰ میلیون تومان رسیده است. در واقع بررسیها نشان میدهد که طی یک روند ثابت قیمت خودروها به طور متوسط سالی ۵۰ میلیون تومان افزایش یافته که این امر دقیقا برخلاف گفتهها و شعارهای متولیان صنعت خودرو مبنی بر ساماندهی به بازار و صنعت است.
در این راستا هر چند بررسی قیمتهای امروز در مقایسه با ماههای مرداد و تیر نشاندهنده کاهش نسبی قیمتها بوده، اما به گفته کارشناسان این کاهشها بعید است که به روند باثبات و نتیجهبخش ختم شود، چراکه اولا هنوز دورنمای افزایش میزان تیراژ تولید تا پایان سال مشخص نیست. دوما اکنون بازار در فضای روانی ناشی از آزادسازی واردات خودرو قرار دارد و به همین دلیل انتظارات بازار به سمت کاهش قیمتها میل پیدا کرده است. از سوی دیگر برخی از تحلیلگران معتقدند کاهش قیمتها در طول دو ماه گذشته به واسطه افزایش امیدواریها به احیای برجام بوده و به همین دلیل ممکن است به موازات تاخیر ایجاد شده در مذاکرات و احتمال افزایش نرخ ارز، باز هم شاهد افزایش قیمتها در بازار باشیم.
انتظاری به بازگشت قیمتها نیست
در این رابطه مرتضی مصطفوی اقتصاددان و کارشناس صنعت خودرو در گفتوگو با «جهانصنعت» در خصوص اینکه چرا در یک بازار راکد در طول دو سال گذشته شاهد افزایش قیمتها هستیم، توضیح میدهد: از سال ۱۳۹۷ که تحریمها علیه ایران تشدید شد، بسیاری از بازارها به خصوص بازارهای غیرمولد خود را با نرخ دلار مطابقت داده و برخی دیگر از بازارها نیز مانند صنعت خودرو تبدیل به بازار سرمایهای شدند. خودرو تا پیش از این تقریبا کالای مصرفی بود، اما همانطور که گفتم از سال ۱۳۹۷ و همزمان با تحریم صنعت خودرو، تبدیل به یک کالای سرمایهای شد تا سرمایهگذاران در این بازار به دنبال سود یا حداقل حفظ داراییشان باشند.
همین روند نیز سبب افزایش قیمت خودروها شده است. به خاطر دارم زمانی که قیمت پراید ۵۰ میلیون تومان شده بود در یک مصاحبه اعلام کردم که پراید ۱۰۰ میلیون تومان را رد میکند؛ کمااینکه شاهد هستیم امروز قیمت پراید ۱۱۱ به بالای ۲۰۰ میلیون تومان نیز رسیده است. در واقع ما به دلیل سوءمدیریت و عدم کنترل جریان نقدینگی در اقتصاد به ویژه در بازارهای مصرفی، باعث شدهایم بازاری مانند خودرو تبدیل به یک بازار سرمایهای شود. امروز عامل اصلی تعیینکننده قیمت خودرو در کشور نرخ دلار است. یعنی زمانی میتوانیم امیدوار به کاهش قیمت باشیم که نرخ ارز نزولی شود. البته این نکته را نیز نباید فراموش کرد که دیگر نمیتوان انتظار داشت قیمتها به نرخ سابق و قبلی خود بازگردند، زیرا هماکنون عدهای در بازار حضور دارند که سالهاست در آن سرمایهگذاری کردهاند و به راحتی هم اجازه پایین آمدن قیمتها را نمیدهند.
عرضه محدود ربطی به افزایش قیمت ندارد
مصطفوی در پاسخ به این سوال که مسوولان و متولیان صنعت خودرو دائما تکرار میکنند که علت افزایش قیمتها عدم تعادل در عرضه و تقاضاست و اجرای برنامه افزایش تیراژ تولید میتواند منجر به کاهش قیمت شود، میافزاید: متاسفانه سیاستگذاران سهوا یا عمدا در خصوص بیثباتی بازار خودرو، بحث عرضه را مطرح میکنند. یعنی میگویند از آنجا که عرضه کم و تقاضا زیاد است، این عدم تعادل باعث بالا رفتن قیمتها میشود. معتقدم چنین صحبتی در شرایط کنونی بیشتر جنبه طنزآمیز دارد، چراکه شما امروز شاهد هستید برای عرضه تعداد محدودی خودرو، میلیونها نفر ثبتنام میکنند و در صف میمانند.
ما به طور کلی در ایران و در چند دهه گذشته در حدود ۲۵ میلیون خودرو داشتهایم و بهترین ظرفیت تولید نیز در صورت رفع تحریمها حدود ۲/۱ میلیون دستگاه در سال خواهد بود. حال سوال این است که چطور برای یک خودرو، هزاران بلکه میلیونها نفر صف میبندند؟ به این دلیل که بخش قابلتوجهی از این افراد نه به خاطر مصرف، بلکه به واسطه سوداگری و دلالی متقاضی ثبتنام و قرعهکشی خودرو هستند. در واقع باید توجه داشته باشید وقتی سیاستگذار به استناد افزایش عرضه و تیراژ تولید اعلام میکند منتظر کاهش قیمت خودروها باشید، مطمئنا قیمتها نه تنها کاهش بلکه افزایش خواهد یافت.
عرضه خودرو در بورس باعث شفافیت نمیشود
این کارشناس صنعت خودرو در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان اینکه یک جریان پشت پرده اجازه شفافیت در بازار خودرو را نمیدهد، توضیح میدهد: در وهله اول مهم نیست که این جریان کیست و دقیقا در کجا قرار دارد چراکه ممکن است در هر بخش یا قسمتی از صنعت خودرو حضور داشته باشد. نکته مهم در ابتدای امر این است که این جریانها امروز اجازه شفافیت را نمیدهند. شما شاهد هستید که اعلام شد عرضه خودرو در بورس به منظور شفافسازی است؛ در صورتی که عرضه خودرو در بورس به منظور شفافسازی یک موضوع نامربوط و حتی دروغ است، زیرا بورس کالا اکنون خود محل سوال است و عده زیادی نیز قادر خواهند بود در آنجا قیمتسازی و حبابسازی کنند؛ کمااینکه شاهد بودیم برای برخی از کالاها مانند فولاد این اتفاق صورت گرفت. بنابراین انتظارات واقعی متاسفانه یا نمیدانیم در بازار خودرو چه میکنیم و یا اینکه میدانیم و ناچار به تامین منافع عدهای خاص آن هم از جیب مردم هستیم.
در این راستا لازم است در ابتدای امر از خودروساز بازخواست کرده و آنالیز قیمتهای آن را مورد بررسی قرار دهیم تا بدانیم خودروساز بر اساس کدام روابط سالم یا ناسالم در حال تولید خودرو است. در واقع مساله مهم این است که چنین میزان هزینههای مازاد و فسادی که در صنعت خودرو وجود دارد، چه زمانی قرار است مورد رسیدگی و شفافیت قرار بگیرد؟ وقتی این سوال را مطرح میکنیم، عامل نرخ ارز را سبب افزایش هزینههای تولید اعلام میکنند؛ در حالی که باید بررسی شود چه تعداد دلال در تامین مواد اولیه خودرو حضور دارند و با چند برابر قیمت در حال فروش آن به خودروساز هستند.
قیمتها افزایش مییابند
مصطفوی همچنین در خصوص دورنمای بازار خودرو و قیمتهای آن در کوتاهمدت و تا پایان سال نیز میگوید: به شخصه انتظار کاهش قیمت در بازار را ندارم. اصلیترین عامل تحریک قیمت در بازار، نرخ دلار است. حالا هم که شاهد هستیم مذاکرات برجام حداقل تا دو ماه آینده به تعویق افتاده است. بنابراین تا پایان سال نه تنها قیمتها کاهش نیافته بلکه افزایش هم خواهد داشت. حتی بر فرض اینکه مذاکرات هم به نتیجه برسد، دلار ۳۰ هزار تومانی امروز قاعدتا ۱۵ هزار تومان نخواهد شد و نهایتا به ۲۴ یا ۲۵ هزار تومان میرسد که این نرخ نیز اتفاق خاصی را در بازار رقم نمیزند. در واقع اصلیترین عاملی که باید به آن توجه داشته باشیم، نوعی برجام داخلی است. یعنی جریان صنعت و اقتصاد کشور را شفاف کنیم. در غیر این صورت با حضور دلالان در بازار و صنعت، هیچ توافق دیگری قادر نخواهد بود به اصلاح وضعیت غیرشفاف کنونی در بازار خودرو کمک کند.
چه زمانی باید بی خیال مشتریان شد؟
هیچ کارآفرینی در دنیا نیست که عاشق دیدن مشتریان پرتعداد در اطراف برندش نباشد. اینکه خریداران با شور و هیجان وصف نشدنی دوشادوش یک برند گام بردارند، سیگنال بی نهایت مثبتی درباره شرایط آن شرکت محسوب می شود. البته آرزوی کارآفرینان برای تعامل با مشتریان وقتی پای خریداران سختگیر وسط باشد، در یک چشم به هم زدن دود شده و به هوا خواهد رفت. هرچه باشد سر و کار داشتن با مشتریانی که از زمین و زمان ایراد می گیرند، دست کمی از یک جنگ اعصاب تمام عیار ندارد.
خلبانی را در نظر بگیرید که بعد از کلی کلاس فشرده بالاخره مجوز پرواز با پیشرفته ترین هواپیمای بوئینگ را گرفته است. احتمالا خلبان قصه ما سال ها آرزوی چنین لحظه ای را داشته است. حالا اگر سر و کله یک مسافر وسواسی پیدا شود که حتی یک ثانیه هم دست از شکایت برنمی دارد، احتمالا اولین پرواز کاپیتان ما تبدیل به کابوسی تمام نشدنی خواهد شد. شما را نمی دانم، ولی من که وقتی پای مشتریان سختگیر وسط باشد، حتی یک لحظه هم دستم به کار نمی رود.
ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم دنیای کسب و کار مثل بازی فوتبال است. همانطور که در بعضی لحظات مسابقه فوتبال حسابی پیچیده می شود، در دنیای کارآفرینی هم لحظاتی هست که آدم دلش می خواهد قید همه چیز را بزند. البته شما قرار نیست با هر فشاری از کوره در بروید؛ چراکه فقط کسانی به تالار مشاهیر کسب و کار وارد می شوند که تا آخرین لحظه این ماراتن طولانی دوام آورده باشند. از طرف دیگر همه خریداران در بازار هم قرار نیست حتما مشتری وفادار شما باشند. به زبان خودمانی، شما باید یاد بگیرید چه موقعی قید بعضی از مشتریان را بزنید؛ چراکه تعامل با بعضی از مشتریان فقط وقت و انرژی تان را می گیرد؛ بدون اینکه حتی یک پنی برای تان سود داشته باشد!
اگر شما هم در طول ماجراجویی تان در عرصه کسب و کار بارها و بارها با مشتریان اعصاب خُردکن مواجه شده اید، امروز زمان خانه تکانی فرا رسیده است. ما در این مقاله قصد داریم به شما نشان دهیم چه زمانی زنگ خطر خداحافظی با مشتریان به صدا درمی آید. این طوری قبل از اینکه همه تلاش های تان بی نتیجه باقی بماند، به جمع بندی درست برای خداحافظی با بعضی از مشتریان نامناسب خواهید رسید.
نشانه هایی برای خداحافظی با مشتریان
چه زمانی باید قید یک مشتری را زد؟ این سوال خیلی وقت ها مثل خوره ذهن کارآفرینان را تحت فشار قرار می دهد. راستش را بخواهید هر کسی برای این سوال یک جواب متفاوت دارد. به طوری که گاهی اوقات نظرات گوناگون حتی نقطه مقابل هم می شوند. ما در روزنامه فرصت امروز اصلا به چنین گل به خودی هایی اعتقاد نداریم. به همین خاطر سراغ بعضی از نشانه ها و دلایل منطقی برای کنار گذاشتن مشتریان رفته ایم. اینطوری وقتی به عقب نگاه می کنید، دیگر حسرت کنار گذاشتن بعضی از مشتریان را نخواهید خورد.
یادتان باشد دنیای کسب و کار مثل بازی آتاری نیست که در آن باید همه امتیازات را جمع کنید. هرچه باشد بعضی از مشتریان خواه ناخواه دور شما را خط خواهند کشید. در این بین بعضی دیگر همیشه اطراف شما پرسه می زنند اما با هزار و یک بهانه تراشی مختلف به جای خرید فقط روی اعصاب تان رژه خواهند رفت. ما در ادامه سعی می کنیم نشان دهیم چه زمانی مشتریان معمولی وارد مرز این گروه سمی از خریداران می شوند. پس آب دست تان است زمین گذاشته و با ما همراه شوید.
انتظارات بیش از اندازه: برند شما آچار فرانسه نیست!
آدم ها همیشه رابطه خوبی با مثال های کاربردی دارند. فرقی هم ندارد این مثال ها مربوط به اسطوره های یونان باستان باشد یا مثال های دم دستی و روزمره؛ در هر صورت هر چیزی که آنها را از شر بحث های نظری خلاص کند، با استقبالی شبیه آیین بزرگداشت قهرمان های المپیک رو به رو خواهد شد. به همین خاطر ما هم بحث مان در این بخش را با یک مثال کلیدی شروع می کنیم. صاحب رستورانی را در نظر بگیرید که برای رفاه حال مشتریان علاوه بر سرویس رایگان در بعضی از روزها با کمی تخفیف منو را عرضه می کند. در این صورت احتمالا انتظار رستوران دار قصه ما استقبال بی نظیر مردم از تخفیفش است. حالا اگر سر و کله یک مشتری پیدا شود که تخفیف بیشتر و حتی غذای رایگان بخواهد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
یک فرض جالب درباره سناریو بالا کوتاه آمدن رستوران مورد نظر و عرضه غذای رایگان در بعضی از روزهای هفته است. اینطوری کم کم مردم به غذای رایگان این رستوران عادت کرده و دیگر کسی یک پنی هم برای آن پرداخت نخواهد کرد. نتیجه کار هم تنها ماندن صاحب چنین رستورانی با کلی بدهی ریز و درشت خواهد بود. ماجرا شبیه فیلم های ترسناک شد، نه؟
اولین نشانه اساسی برای خداحافظی با مشتریان انتظارات نامعقول شان است. وقتی شما تخفیف یا هر کار جذاب دیگری برای مشتریان انجام می دهید، باید یکجا بی خیال سرویس های بیشتر شوید. این امر می تواند به دلیل محدودیت های ساختاری یا بودجه محدود برندتان باشد. در این صورت اگر بعضی از مشتریان هنوز هم سرویس های رایگان بیشتر طلب کردند، باید خیلی راحت بی خیال شان شوید. هرچه باشد شما یک بنگاه تجاری هستید که دنبال سود است، نه موسسه ای عام المنفعه!
تراژدی اصلی در این بخش وقتی شروع می شود که کارآفرینان در برابر همه خواسته های غیرمنطقی مشتریان سختگیر کوتاه می آیند. اینطوری کم کم شما از مسیر استاندارد کسب و کار خارج شده و تبدیل به خدمتکار شخصی مشتریان سختگیر خواهید شد. دقیقا به همین خاطر وقتی با انتظارات عجیب آنها رو به رو شدید، قبل از اینکه کار خیلی بیخ پیدا کند باید قید همکاری بیشتر را بزنید؛ به همین سادگی.
بدقولی در پرداخت هزینه: حساب و کتاب شوخی ندارد
اگر همین الان از شما بپرسیم هدف تان از راه اندازی یک کسب و کار چیست، چه جوابی خواهید داد؟ احتمالا خیلی از کارآفرینان اهدافی مثل خدمت به هم نوعان یا بهبود استاندارد زندگی مردم را انتخاب می کنند، اما راستش را بخواهید هیچ کدام از اینها دلیل اصلی حضور غول هایی مثل اپل یا آمازون در بازار نیست. هرچه باشد هیچ گربه ای محض رضای خدا موش نمی گیرد؛ پس اینجا هم باید پای نفع کارآفرینان وسط باشد.
ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم هدف اول و آخر هر کارآفرینی در بازار کسب سود است. اجازه دهید با هم روراست باشیم، زندگی خرج دارد و کارآفرینی شاهراه درآمدزایی محسوب می شود. از آنجایی که شما در بازار تنها نیستید، سودتان به هزار و یک مسئله مختلف گره خورده است. مثلا یک شرکت تولید اسباب بازی کودکان را در نظر بگیرید. این شرکت باید بعد از فروش هر محصول بخشی از درآمدش را به خرید مواد اولیه و پرداخت حقوق کارمندان اختصاص دهد. حالا اگر در این بین بعضی از خرده فروشی ها پول شرکت را دیر به دیر پرداخت کنند، بی شک همه حساب و کتاب ها به هم می ریزد.
شاید شما دوست داشته باشید مشتریان تان را حتی با بدقولی های عجیب درباره پرداخت هزینه خرید همچنان حفظ کنید، اما ما عقیده دیگری داریم. وقتی یک مشتری میانه خوبی با پرداخت سر وقت هزینه خریدش ندارد، شما هم باید مثل آب خوردن او را کنار بگذارید؛ چراکه آخر ماه چنین مشتری جواب طلبکارها یا سرمایه گذارهای بی اعصاب تان را نخواهد داد. پس یکبار هم که شده به جای تحمل مشتریان بدقول آنها را کنار بگذارید. قول می دهم از دفعه بعد به محض ثبت سفارش پول خریدشان را واریز کنند!
مشتریان همیشه مردد: کابوسی تمام نشدنی برای کارآفرینان
فرض کنید شما مسئول فروش برند تسلا هستید و باید آخر ماه حداقل 20 تا خودرو فروخته باشید تا همچنان آینده کاری تان تضمین شود. در این صورت احتمالا رقابت بر سر میز و صندلی که دارید، حتی از رالی داکار هم داغ تر خواهد بود. شما را نمی دانم، ولی من که زیر چنین فشاری روزی چند بار اعصابم به هم خواهد ریخت و اصلا حوصله مشتریان مردد را ندارم. خب آدم که وقتش را از سر راه نیاورده که کلی به مشتریان توضیحات جانبی بدهد و درست وقتی که همه چیز آماده جوش دادن معامله است با دودلی آنها رو به رو شود. قبول دارم در کسب و کارهای B2C از هر 10 تا مشتری حتی اگر یک نفر هم خریدش را نهایی کند، باید کلاه مان را هوا بیندازیم. با این حال بحث کسب و کارهای B2B کاملا متفاوت است. در چنین کسب و کارهایی معمولا شما نه با مشتریان معمولی که برندهای بزرگ سر و کار دارید. حجم معامله هم معمولا آنقدر زیاد است که کمتر برندی چشم بسته پای میز معامله می آید. نتیجه امر اینکه انتظار اصلی در چنین حوزه ای موفقیت در تعامل با تک تک مشتریان است. به طوری که حتی یک نفر هم از زیر دست تان در نرود!
وقتی مشتریان تردید زیادی برای خرید دارند، وضعیت برندتان را شبیه سرمربی می کنند که مهاجم نوکش موقع زدن ضربه نهایی آنقدر دست دست می کند که مدافعان حریف سر برسند. به همین خاطر توصیه همیشگی ما برای کارآفرینان استفاده از یک خودکار قرمز و خط کشیدن دور چنین مشتریان مرددی است. چراکه آنها هیچ وقت از شما خرید نخواهند کرد، بلکه فقط روی اعصاب تان رژه می روند؛ همین و بس.
مشتریان آزاردهنده: سلامتی شما مهمتر از پول است!
خشونت در محیط کار پدیده تازه ای نیست. همیشه هستند کسانی که دنیای کسب و کار را با رینگ بوکس اشتباه گرفته و همه را اذیت می کنند. شاید فکر کنید فقط در بین گروه همکاران چنین تافته های جدا بافته ای پیدا می شود، اما راستش را بخواهید بعضی از مشتریان نیز همین DNA را دارند. انگار که همه هدف شان از کنار شما بودن، آزارهای تمام نشدنی است. از آنجایی که ما در روزنامه فرصت امروز محیط کار سالم را پیش نیاز اصلی موفقیت در جاده کارآفرینی می دانیم، هیچ وقت چنین مشتریانی را تحمل نخواهیم کرد. توصیه ما برای شما هم دقیقا همین امر است. اگر بارها و بارها در بازار با مشتریان آزاردهنده رو به رو شده اید، حالا دیگر نوبت تمام کردن این شرایط پیچیده است.
یادتان باشد شما فقط یک بار در مسیر کارآفرینی گام برمی دارید. اگر در اولین تلاش تان شکست بخورید، مثل راننده فرمول یکی می شوید که در اولین مسابقه رسمی اش طوری تصادف کرده که نگو و نپرس. پس همیشه سعی کنید اولین تلاش تان در بازار خیلی فاجعه بار نباشد. میانبر اصلی برای چنین کاری هم کنار گذاشتن مشتریانی است که دائما انتظارات واقعی شما را اذیت می کنند. اینطوری دیگر لازم نیست همیشه نگران چنین مشتریانی باشید و همیشه با اعصابی خُرد به کارتان برسید.
چانه زنی های تمام نشدنی: فصل تخفیف ها تمام شده است!
آیا تا به حال برای تان پیش آمده یک مشتری موقع پرداخت صورت حساب شروع به چانه زنی کند؟ بی شک هر کارآفرینی در طول زندگی اش دست کم یکبار با چنین خریدارانی رو به رو شده است. اینطور وقت ها آدم دوست دارد از عصبانیت سرش را به دیوار بکوبد. هرچه باشد فصل تخفیف ها کاملا مشخص است و قیمت نهایی محصولات هم کاملا در دید مشتریان قرار دارد. با این حساب دیگر نباید جایی برای چانه زنی های طولانی باقی بماند. البته این فقط نظر ماست؛ چراکه هنوز هم مشتریانی هستند که روی چانه زنی پافشاری می کنند.
فروشنده لباسی را در نظر بگیرید که بعد از کمک به مشتری برای امتحان لباس های مختلف و پیدا کردن کت و شلواری کاملا لوکس با چانه زنی های بی پایان طرف مقابلش رو به رو می شود. انگار که این مشتری منتظر پیدا کردن بهترین کت و شلوار بوده تا شروع کند قیمت را پایین آورد. قبول دارم همه کسب و کارها چنین مشکلی ندارند، اما کافی است یک بار در چنین هزارتویی گیر بیفتید تا از زندگی تان سیر شوید.
این روزها هر محصولی قیمت مشخص خودش را دارد. اگر هم تخفیفی در کار باشد، معمولا برندها آن را در بوق و کرنا می کنند. پس دیگر دلیلی برای چانه زنی های بی پایان مشتریان باقی نمی ماند. قبول دارم کنار گذاشتن مشتریان مثل خداحافظی با یک دوست صمیمی غم انگیز است، اما شما نباید فقط به خاطر کمی سود بیشتر دائما قیمت محصولات تان را کاهش دهید. اینطوری مشتریان دیگر محصولات شما را ارزشمند تلقی نمی کنند. پس یکبار برای همیشه به چانه زنی های مختلف دست رد بزنید. شاید اول کار چنین اقدامی بی نهایت سخت باشد، اما خیلی زود متوجه تاثیر فوق العاده اش روی اعتبار برندتان خواهید شد.
سخن پایانی
کنار گذاشتن مشتریان شبیه عملیات خنثی سازی بمب است. اگر در این ماجرا حتی یک لحظه اشتباه کنید، دست آخر مشتریان وفادارتان را در کنار سایر برندها خواهید دید. دقیقا به همین خاطر ما در این مقاله نشانه هایی که شما را نسبت به قطع همکاری با مشتریان مطمئن می کند، کنار هم قرار دادیم. این طوری شما دیگر لازم نیست همیشه نگران وضعیت مشتریان و صدالبته برند خود باشید. کافی است سیگنال های این مقاله را مو به مو به خاطر بسپارید تا بدون حتی یک ثانیه تعلل از کنار مشتریان نامناسب عبور کنید. آن وقت هم اعصاب انتظارات واقعی تان راحت تر است، هم اینکه انرژی بیشتری برای تعامل با مشتریان واقعی خواهید داشت.
سمت وسوی قیمت دلار درروزهای اینده
ساعت 24 - درحالی که مقام های سیاسی در ایران پرچم می خواهند نشان دهند برخلاف آنچه از سوی خبرگزاری ها به نقل از غربی ها می گویند که پرچم مذاکرات هسته ای فرو افتاده است این پرچم همچنان بالا هست و مذاکرات ادامه دارد. کارشناسان باوردارند بخشی از تلاش مقامهای ایرانی برای این رفتار خود جلوگیری از تلاطم بیشتر دربازار ارز است. در این روزهای تازه سپری شده اما قیمت هردلار آمریکا از دامنه 29 – 30 هزار تومان با دوپله پرش به دامنه - 32- 31 قراردارد.
این اتفاق اما به دلیل تعطیلات شاید هنوز به سمت بالا نرفته باشد. درهمین وضعیت که بازار ارز رفتار ناشناس در پیش رو دارد و می تواند بازهم در پله های بالاتر بایستد رییس اسبق کانون صرافان معتقد است: نباید همواره از بالا رفتن قیمت ارز وحشت داشت، چون اگر انتظارات واقعی بخواهیم به ضرب تبلیغ و تزریق بیش از تقاضا قیمت ارز را پایین نگه داریم، اولا این کار برای ابد یا برای درازمدت، و توجه به وضعیت درآمدهای فعلی حتی برای میانمدت هم قابل دوام نیست. به گفته وی که در خبر انلاین منتشر شده است با توجه به فرمول تعیین قیمت دلار در بازار ایران که تا کنون به کار گرفت می شود قیمت هردلار 39 هزارتومان است . او می گوید: هر چند انتظار میرفت عدم صدور قطعنامه علیه ایران در جلسه شورای حکام آژانس، سبب بهبود وضعیت در بازار ارز شود اما شوک آمریکایی مانع از آن شد که بازار ارز تاثیر مثبتی از این اتفاق بگیرد.در تازه ترین اتفاق، وزارت خزانهداری آمریکا اعلام کرده است که ۱۰ شخص یا شرکت ایرانی به اتهام انجام حملات سایبری به فهرست تحریمهای آمریکا اضافه شدهاند. در عین حال جوزب بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا مدعی شده است مذاکرات برجام به بنبست خورده است.
اصغر سمیعی، عضو هیات موسس کانون صرافان در گفتوگو با خبرگزاری خبرآنلاین درباره وضعیت بازار ارز و پیشبینی آتی قیمت دلار گفت براساس فرمولی که عمل می کند کردم، با توجه به نرخ تورم در ایران و تفاوت چشمگیری که با نرخ تورم در کشورهای حوزه دلار داشته، میباید به طور منظم افزایش مییافته و با یک شیب ملایم و بدون تلاطم و نوسان هم اکنون به حدود ۳۹ هزار تومان میرسیده، ولی اتفاقی که افتاده چه بوده؟این کارشناس بازار ارز تصریح کرد: در اثر خبرهای مثبت و منفی که از وضعیت روابط سیاسی کشور با دیگر کشورها میرسیده، افکارعمومی به خوشبینی یا بدبینی بیش از حد دچار میشدند و خوشبینی مردم باعث میشده خریداران ارز دست نگه دارند و علاقمندان به تومان زیاد شوند،و برعکس این هم در زمان یاس و بدبینی به ایجاد روابط حسنه با کشورهای دیگر اتفاق میافتد.
سمیعی عنوان کرد: در این زمان که اخبار خوب و بد و راست و دروغ به سرعت برق و باد به سمع مردم میرسد، خبرهای ساختگی و نیمهساختگی هم توسط دوست و دشمن پخش میشود و این به نوسانگیران این امکان را میدهد که با استفاده از خبرهای واقعی یا ساختگی جوسازی بیشتری کرده و ماهیهای خود را از این آب گل آلود صید کنند.سمیعی در ادامه گفت: نکته دیگری که اگر اجازه داشته باشم میخواستم عرض کنم، اینکه نباید همواره از بالا رفتن قیمت ارز وحشت داشت، چون اگر بخواهیم به ضرب تبلیغ و تزریق بیش از تقاضا قیمت ارز را پایین نگه داریم، اولا این کار برای ابد یا برای درازمدت، و توجه به وضعیت درآمدهای فعلی حتی برای میانمدت هم قابل دوام نیست.
رئیس اسبق کانون صرافان تاکید کرد: از آن گذشته، در شرایطی که تورم بالا در کشور باعث شده قیمت همه کالاهای ساخت داخل و محصولات کشاورزی داخلی بالا بروند و واقعی شوند، وقتی نرخ ارز ارزانتر از نرخ واقعی باشد، واردات کالای خارجی ارزانتر از محصولات ایرانی تمام میشود و این باعث میشود که تولیدکنندگان و کشاورزان در داخل کشور متضرر شده و توان رقابت با محصولات خارجی را نداشته باشند، و مجبور به تعطیل کردن موسسه خود و بیکار کردن کارکنانشان، شوند.وی عنوان کرد: از طرفی، صادرکنندگان محصولات ایرانی هم نتوانند در بیرون از کشور بازاری برای خود بیابند، و این هم دلیل دیگری برای به تعطیلی کشیده شدن تولیدات در داخل ایران میشود و این باعث میشود که نرخ بیکاری بالا برود و افزایش فقر و بالا رفتن شاخص فلاکت را در پی دارد.در حالی که قیمتهای واقعی و راستین، باعث رقابتی شدن کسب و کار و ایجاد شغل و در نتیجه، تولید ثروت و پویایی اقتصاد کشور میشود.
دیدگاه شما