توسعه کم کد (Low-Code) چیست؟ | به زبان ساده
از سپیدهدم عصر رایانه که با ظهور رایانههای عظیمالجثه مجهز به لامپهای خلأ در دهه 1940 آغاز شد، توسعه نرمافزار رایانهای نیازمند داشتن درک گستردهای از ریاضیات، منطق رقومی و یک یا چند زبان برنامهنویسی برای اجرای کارهای مختلف بوده است. با این حال در این نوشته با رویکرد جدید توسعه نرمافزار به نام توسعه کم کد آشنا خواهیم شد.
به طور سنتی هر چه فرد درک عمیقتری از مفاهیم مورد بحث داشته باشد، تولید نرمافزار رایانهای با کیفیت بالا برای وب آسانتر خواهد بود، در حالی که داشتن درک محدود موجب میشود که کار توسعه نرمافزار به وظیفهای دشوار تبدیل شود.
با این حال امروزه همه چیز به میزان زیادی تغییر یافته است. با ظهور رابطهای کاربری گرافیکی و رایانههای با قدرت بیشتر و پشتیبانی از نرمافزار موجب شده که امکان توسعه کم کد برای افزایش سرعت کدنویسی فراهم شود امکان طراحی وبسایت، اپلیکیشن و حتی سیستمهای کامل با داشتن دانش اندکی از علوم رایانه یا مفاهیم مهندسی نرمافزار میسر شود.
بر اساس تعریف ویکیپدیا، یک «پلتفرم توسعه کم کد» (LCDP) نرمافزاری است که یک محیط در اختیار برنامهنویسها قرار میدهد تا نرمافزارهای کاربردی را از طریق رابطهای کاربری گرافیکی و پیکربندی کردن به جای روشهای سنتی برنامهنویسی رایانه توسعه دهند.
این تعریف تا حدود زیادی گویا است. توسعه کد دقیقاً به همین معنا و به صورت توسعه نرمافزار به روش گرافیکی و نوشتن کد کم یا کلاً بدون نوشتن کد در این فرایند است. در این مقاله برخی از مفاهیم، دغدغهها و ابزارهای موجود برای توسعه کم کد را معرفی میکنیم.
طرز کار توسعه کم کد چگونه است؟
پلتفرمهای توسعه کم کد ابزارهای گرافیکی برای طراحی یک اپلیکیشن یا سیستم را همراه با ورودیهای مورد نظر، خروجیها، منطق تجاری و دیگر جنبهها فراهم میسازند. بسته به قابلیتهای پلتفرم که مورد استفاده قرار میگیرند و الزامات کلی سیستم، توسعهدهنده ممکن است طراحی را با مقداری کد به سبک قدیمی خوب ارتقا دهد و یا ممکن است پلتفرم کل راهکار را بدون هیچ گونه کد اضافی تولید کند.
این فرایند میتواند بسته به نوع پلتفرم کم کد بسیار متفاوت باشد. مانند پلتفرمی که در ادامه بررسی خواهیم کرد، هر پلتفرم بسته به تیمی که آن را توسعه داده است و یا نیازهای تجاری که هر پلتفرم برای رفع آنها توسعه یافته است، میتواند متفاوت باشد. با این حال، مفاهیم عمومی یکسان هستند و فرایند به طور کلی شامل نگاشت طراحیهای رابط کاربری پایگاههای داده، API-ها و رفتار اپلیکیشن کلاینت برای تولید مشخصاتی است که پلتفرم برای گردآوری سیستم کاری مورد استفاده قرار میدهد.
از دیدگاه رایانهای، هر چیزی یک یا صفر است و از این رو برای رایانه فرق نمیکند که فایلهای باینری کامپایل شده، طراحیهای UX، پایگاه داده یا هر چیز دیگری از سمت پلتفرم توسعه کم کد و یا کدنویسی دستی به آن داده شود. با این حال هر روش مزایا و معایبی دارد.
مزیتهای توسعه کم کد
استفاده از روش توسعه کم کد موجب میشود که یک سازمان ابزاری برای تولید نرمافزار پیچیده و کارآمد در زمان کم به دست آورد و نیازی هم به استخدام مهندسان نرمافزار زیاد که غالباً نیازمند پرداخت هزینه زیاد و فرایند دشوار گزینش و استخدام هستند، نداشته باشد.
یک معمار نرمافزار با استفاده از یک پلتفرم توسعه کم کد و برای تواناییهای کدنویسی میتواند یک طراحی انفرادی داشته باشد تا یک اپلیکیشن تجاری پیچیده را برای شرکت خود در طی زمان بسیار کم و بدون نیاز به پرداخت هزینه بالا برای استخدام مهندسان نرمافزار متعدد و یا پرداخت به یک شرکت برنامهنویسی دیگر توسعه دهد. به طور مشابه یک کارآفرین با مهارتهای متوسط رایانه میتواند ایدههای جدید را امتحان کند و حتی یک محصول کامل را با همه قابلیتهای مطلوب و کارکردهای مورد نیاز ساخته و منتشر کند. این یک مزیت بزرگ برای افرادی است که به توسعه اپلیکیشن علاقهمند هستند، اما زمان زیادی برای یادگیری مهندسی نرمافزار ندارند و یا سطح توانایی آنها برای عرضه یک محصول رقابتی و پایدار کافی نیست.
معایب یا دغدغههای توسعه کم کد
یکی از دغدغههای توسعه کم کد این است که در آن فرد بدون درک عمیقی از مفاهیم مهندسی نرمافزار یک اپلیکیشن را طراحی میکند و ممکن است تجربه لازم برای اتخاذ تصمیمهای مناسب در مورد طرز کار سیستمهای رایانهای را نداشته باشد. یک محیط گرافیکی با کد کم موجب میشود که فرد نتواند خطاهای نحوی مرتبط با کد را تولید کند، چون اصولاً «نحو» (Syntax) وجود ندارد، اما به طور کلی تمایزی هم بین ایده خوب و بد وجود ندارد.
ضمناً محیطهای توسعه کم کد، فاقد آن شهود و درک از چارچوب کار هستند که یک برنامهنویس خبره میتواند داشته باشد. از این رو همواره این ریسک وجود دارد که یک اپلیکیشن کم کد برای مثال از برخی الزامات که طراح پیشبینی نکرده است، مانند بازیابی، محاسبه و ذخیرهسازی برخی دادههای حیاتی تاریخی مرتبط با رویداد که اگر در زمان مناسب ذخیره نشوند برای همیشه از دست میروند، پشتیبانی نکند.
با این که در یک چنین سناریویی، مسئولیت اصلی بر عهده تیم تجاری است تا دامنه الزامات را به درستی مشخص کنند، اما در میان مهندسان نرمافزار مشهور است که اشتباهات در دامنهبندی همیشه رخ میدهند و غالباً از سوی برنامهنویسان در طی زمان توسعه و چرخههای نگهداری کد اصلاح میشوند. در این چرخهها برنامهنویس تصور روشنی از میزان تطبیق الزامات با واقعیت به دست میآورد. یک توسعهدهنده اپلیکیشن کم کد، این فرصت را مانند افراد حرفهای ندارد که این موارد ظریف را در نظر بگیرد و غالباً موجب بروز فاجعه میشود.
بررسی یک پلتفرم نمونه
برای این که درک بهتری از ظاهر یک پلتفرم توسعه کم کد داشته باشید، در این بخش به بررسی یک پلتفرم نوظهور به نام Microsoft PowerApps میپردازیم. این پلتفرم برای طراحی و توزیع سریع اپلیکیشنهای تجاری طراحی شده است.
مایکروسافت پاوراپز دو روش برای توسعه اپلیکیشنها کم کد ارائه کرده است:
- Canvas Apps – در این روش، توسعهدهنده کار خود را با طراحی کردن UX اپلیکیشن آغاز کرده و سپس به منطق و دادهها میپردازد.
- Model-Driven Apps – در این روش توسعهدهنده کار خود را با نوشتن دادههای خام آغاز کرده و رفتار اپلیکیشن را مدلسازی میکند.
زمانی که از رویکرد canvas استفاده میکنید، یک سیستم از بالا به پایین طراحی میشود که روی اینترفیسها و تعاملها، الزامات سیستم و رفتار کلی اپلیکیشن تمرکز میکند که بسته به نیاز روی جزییات نیز کار میکنیم.
به طور عکس رویکرد Data-Model با دادهها آغاز میشود و توسعهدهنده کار خود را با مقداری دادههای مهم شروع کرده و سپس به کار روی تعامل و در نهایت ساخت یک محصول یا سرویس بر مبنای آن میپردازد. در ادامه از دادهها و الزامات منطق تجاری سطح پایین جدا شده و روی کارکردهای سطح بالای محصول متمرکز میشویم.
Microsoft PowerApps نمونه خوبی از پلتفرم کم کد است که امکان اتصال به هر دو نوع دیتااستور داخلی و خارجی را فراهم میسازد. بدین ترتیب به سادگی امکان طراحی منطق تجاری و UX فراهم میشود که به کاربران امکان میدهد تا با سیستم و دادههای زیرساختی تعامل پیدا کنند.
توضیحات بیشتر در رابطه با توسعه کم کد
اصطلاح توسعه کم کد تنها چند سال است که معرفی شده و روشهای زیادی برای طراحی یک چنین پلتفرمی وجود دارند. از این رو این فیلد در سالهای آتی با احتمال بالایی شاهد تغییرات زیادی خواهد بود. انواع مختلف اپلیکیشنها دارای الزامات متفاوتی هستند، یعنی یک پلتفرم مناسب برای توسعه بازی ممکن است برای توسعه اپلیکیشنهای سازمانی بیاستفاده باشد و برعکس.
در این بخش فهرستی از برخی از پلتفرمهای مفیدی که هم اینک موجود هستند را معرفی میکنیم.
- Microsoft PowerApps
- Google AppMaker
- Betty Blocks
- Mendix
- QuickBase
- OutSystems
سخن پایانی
توسعه کم کد یک گزینه هیجانانگیز برای هر دو قشر برنامهنویس و غیر برنامهنویس جهت طراحی و ساخت انواع مختلفی از نرمافزار از اپلیکیشنهای کاربردی ساده گرفته تا نرمافزارهای پیچیده مدیریت منابع سازمانی است. در زمان ساخت اپلیکیشنهای کم کد باید دقت خاصی داشته باشید تا طراحی بتواند الزامات مورد نیاز را پاس کند، چون هیچ تیمی وجود ندارد که در ادامه اشتباهات احتمالی را که در فرایند مهندسی نرمافزار به طور مکرر رخ میدهند، شناسایی کرده و آنها را رفع کند. معنی این حرف آن است که توسعه کم کد وقتی به درستی استفاده شود یک گزینه عالی برای افرادی خواهد بود که نیازمند نرمافزار سفارشی هستند، اما مهارت کافی برای ساخت اپلیکیشنهای نرمافزاری سنتی ندارند.
اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزشها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد میشوند:
ارز دیجیتال استاتوس (Status)چیست؟
استاتوس یک پلتفرم پیام رسانی و رابط موبایلی است که برای تعامل با اپلیکیشن هایی که روی شبکه اتریوم اجرا می شوند، توسعه یافته اند.Status network token یا همان SNT توکن و یا پلتفرم استاتوس مورد استفاده در پلتفرم است که یک بازار اطلاع رسانی غیرمتمرکز، حاکمیت مشتری های استاتوس ، به همراه محتوای تولید شده توسط کاربر در شبکه را تغذیه می کند.تیم استاتوس امیدوار است ضمن ارتقا پذیرش شبکه، ویژگی هایی نظیر آزادی، امنیت، حریم خصوصی، شفافیت را نیز گسترش دهد.هدف نهایی استاتوس، سرعت بخشیدن به اتخاذ گسترده ای از اتریوم DApps است.این امر با هدف قرار دادن بخش کاربرانی که به سرعت در حال رشد تلفن های هوشمند هستند و کشف و استفاده DApps آسان و شهودی است، حاصل می شود.جدا از برنامه، انجمن Status ابزارهای زیرساختی نیز ساخته است که همه را قادر می سازد به جامعه بپیوندند و وب بهتری را در کنار یکدیگر ایجاد کنند.مؤلفه های اصلی این پلتفرم Incubate ،Embark ،Studio ،Nimbus و Keycard هستند. زیرمجموعه گیری این برنامه از راه اندازی های منبع باز اوایل مرحله، از جمله بودجه، پشتیبانی فنی، مشاوره، انطباق قانونی و نظارتی، طراحی محصول، بازاریابی و ارتباطات و سایر منابع پشتیبانی می کند.
پلتفرم استاتوس چه هدفی دارد؟
بیشتر پیامرسانها از سیستم رمزگذاری End to End استفاده میکنند. این استاندارد به این معنی است که شرکت ارائهدهنده خدمات نمیتواند محتوای پیامهای شما را بخواند؛ اما جریان و گردش اطلاعات در شبکه آنها مشخص است و امکان ردیابی اینکه چه کسی با چه کسی و از کجا در ارتباط است وجود دارد.
پلتفرم Status بهدنبال این است که با سرویسهای خود بستری امن برای تبادل میان افراد ایجاد کند. این تیم معتقد است در حال حاضر پیامرسانهایی موجود از اطلاعات افراد سوءاستفاده میکنند و این توانایی را دارند که با توجه به شرایط دلخواه یا تحمیلی از سوی نهادهای نظارتی، اطلاعات را سانسور یا کنترل کنند. استاتوس در تلاش است با ایجاد بستری مطمئن از حقوق افراد حمایت کند که بتوانند بهصورت آزادانه به گفتوگو و تبادل اطلاعات بپردازند.
استتوس چگونه کار میکند؟
سیستم ارسال و دریافت پیام در برنامه استاتوس، همتا به همتا است. همچنین بهخاطر اینکه سرورهای این شبکه غیرمتمرکز هستند، نهادهای نظارتی نمیتوانند ارتباط را با آنها مسدود کنند.
پیامها در استاتوس با پروتکل ویسپر (Whisper) رمزگذاری میشوند. ویسپر مبتنیبر اتریوم است و هیچ نیازی به سرورهای متمرکز ندارد. البته بعد از گذشت مدتی و یافتن ایرادات موجود در سازوکار این پروتکل، تیم Vac، یک فورک به نام Waku ایجاد کرد که مشکلات نسخه قبل برطرف شود. این مشکلات شامل مقیاسپذیری و پیامهای Spam میشد.
برای ایجاد ارتباط در شبکه استاتوس از Mail Server استفاده میشود که با پروتکلهای گفتهشده رمزگذاری میشوند. در صورت غیرفعال شدن هر سرور، کاربران روی سرورهای دیگر سوییچ میشوند. همچنین این قابلیت وجود دارد که کاربران بهعنوان یک نود، در قالب سرور فعالیت کنند. البته در اسناد Status آماده است که برای پشتیبانی از کاربران، خود استتوس میزبان چند سرور است. چنین چیزی از میزان غیرمتمرکز بودن پروژه میکاهد. نکته دیگری که در ارتباط با سرورهای وجود دارد این است که هرچه این سرورها به کاربران از نظر جغرافیایی نزدیکتر باشد، سرعت رد و بدل شدن پیامها بیشتر خواهد بود؛ بنابراین شاید استفاده از این برنامه در ایران اندکی دشوار باشد.
پیامها بهمدت دو هفته در میل سرورها ذخیره میشوند. علاوهبر این زمانی که کاربری پیامی دریافت و آن را باز کند، پیام در موبایلش ذخیره خواهد شد. پیامها روی بلاکچین ذخیره نمیشوند و تنها با استفاده از پروتکل همتا به همتای اتریوم (Devp2p) تحت استاندارد واکو ارسال و دریافت میشوند.
ویژگی دیگری که پیامرسان Status از آن برای ایجاد امنیت استفاده میکند، پروتکل Perfect Forward Secrecy یا بهاختصار PFS است. در این پروتکل اگر کلید خصوصی کاربر نیز فاش شود، پیغامهای قبلی او در معرض خطر قرار نمیگیرند. پروتکل PFS یک سازوکار بهعنوان توافق کلید (Key Agreement) دارد که کلیدهای دورهای یا Session کاربر محفوظ خواهد بود. این کلیدها برای رمزگشایی لحظهای پیغامها استفاده میشوند.
معرفی سرویسهای Status
مرورگر: برنامه Status از یک مرورگر نسل ۳ وب برخوردار است که امکان دسترسی به برنامههای غیرمتمرکز را برای کاربران فراهم میکند.
کیف پول نرم افزاری: کیف پول استاتوس بهطور کامل غیرحضانتی است. از این کیف پول برای ارسال و دریافت رمزارزهای مبتنیبر استاندارد ERC20 میتوان استفاده کرد. علاوهبر این امکان ذخیره برخی از توکنهای مبتنیبر ERC721 یا همان NFT مانند کریپتوکیتیز یا دیجیتال آرت ورک (Digital Artwork) در این کیف پول وجود دارد.
کیف پول سخت افزاری (Keycard): کیف پول Keycard، کیف پول سرد پلتفرم استاتوس است که از فناوری NFC برای برقراری ارتباط با گوشی موبایل استفاده میکند.
بازار فروش استیکر: کاربران میتوانند استیکر طراحی کنند و آن را در بازار درونبرنامهای استتوس بفروشند. خرید و فروش استیکرها با پرداخت SNT انجام میشود.
سرویس انتخاب نام: سرویسهای انتخاب نام برای تسهیل تجربه کاربری استفاده میشوند. بعد از ایجاد حساب در برنامه استتوس، برای اینکه بتوانید برای خودتان نام کاربری انتخاب کنید، باید از سرویس انتخاب نام استفاده کنید. این سرویس یکساله است و باید برای آن ۱۰ SNT پرداخت کرد.
تریبیوت تاک (Tribute to Talk): استاتوس این امکان را برای کاربران فراهم کرده است که آنها بتوانند از کسانی که نمیشناسند، در ازای درخواست طرف مقابل برای برقراری تماس، پول دریافت کند.
علاوهبر موارد گفتهشده، کاربران میتوانند در سیستم DAO این شبکه شرکت کنند و ایدههای خود در ارتباط با ویژگیهای جدید را به رای گذارند. سیستم حاکمیتی Status آن را بررسی، تایید یا رد میکند.
توکن SNT چیست؟
ارز دیجیتال استاتوس دارای استاندارد ERC20 شبکه اتریوم است. رمز ارز SNT یک توکن کاربردی محسوب میشود و در پلتفرم Status کاربردهای مختلفی دارد. از این توکن برای شرکت در رایگیریها و DAO استفاده میشود.
لازم بهذکر است، پلتفرم استتوس در ابتدا یک توکن بهنام SGT (Status Genesis Tokens) داشته است. این توکن برای راهاندازی پلتفرم استفاده شده و بهکسانی که در مراحل ابتدایی در این پروژه مشارکت داشتهاند، داده شده است. ۱۰ درصد از عرضه کل توکن SNT به کسانی که توکن SGT دارند، تعلق میگیرد. در ادامه به نحوه توزیع ارز دیجیتال Status اشاره میکنیم.
مشارکتکنندگان عمومی: ۴۱ درصد
ذخیره برای سهامداران آتی: ۲۹ درصد
توسعهدهندگان اصلی استاتوس: ۲۰ درصد
دارندگان توکن SGT: نزدیک به ۱۰ درصد
استاتوس با چه پلتفرمهایی همکاری داشته است؟
برای آشنایی بهتر با پلتفرم استاتوس، بد نیست اگر نگاهی به پروژههای مشترک آن با پلتفرمها یا شبکههای دیگر بیندازیم. در ادامه به تعدادی از همکاریهای پلتفرم Status اشاره میکنیم.
نیموس (Nimus): پروژه استتوس برای گسترش فعالیت و فضای تحقیق و توسعه خود، با تیم نیموس که تیم اجرایی زبان برنامهنویسی نیم (Nim) هستند همکاری کرده است. این همکاری در قالب سرمایهگذاری و تجهیز منابع مورد نیاز انجام شده است. استاتوس در پلتفرم خود از زبان برنامهنویسی Nim استفاده میکند.
دیسنترالند: استتوس دسامبر ۲۰۱۸ اعلام کرد که در یک همکاری استراتژیک این امکان را فراهم میکند که کاربران بتوانند با استفاده از SNT در حراج زمینهای دیسنترالند که در تاریخ ۱۰ دسامبر ۲۰۱۸ برگزار میشود، شرکت کنند. این ویژگی از طریق مرورگر و کیف پول Status اجرایی بود.
جمعبندی
استاتوس یک برنامه پیامرسان است که در فضای وب ۳ فعالیت میکند. این پیامرسان مبتنیبر اتریوم است و قابلیتهای دیگر مانند کیف پول و مرورگر دارد. نسخه بلاکچینی نرمافزارها در حال شکل گرفتن هستند و باید ببینیم کدام نرمافزارهای کاربردی که در حال حاضر بهصورت روزانه از آنها استفاده میکنیم، به بلاکچین منتقل میشوند.
عملکرد پلتفرم DevOps به چه شکل است و چه مزایایی دارد؟
پلتفرم DevOps یک برنامه یکپارچه است که تمام بخش های پروسه DevOps (از مرحله ایده پردازی گرفته تا مرحله انتشار نهایی) را به وسیله یک tool یا ابزار بهم مرتبط میکند. تا همه ی اعضای تیم (از مدیر پروژه گرفته تا ops های حرفه ایی) بتوانند در روند و پروسه توسعه نرم افزار، سهیم شوند و برای بالا بردن سرعت release یا انتشار نرم افزار به صورت یکپارچه با یکدیگر همکاری کنند. به طور کلی می توان گفت DevOps یک پلتفرم متن باز است که شامل تمام افراد و ابزارهای لازم برای ساخت نرم افزار، و همچنین باعث صرفه جویی در زمان و تحویل سریعتر پروژه نیز میشود.
این پلتفرم به تمام کسانی که در روند توسعه پروژه دست دارند یک مکان برای برقراری ارتباط، همکاری، جمع آوری داده و آنالیز نتایج اختصاص میدهد پلتفرم (Platform) چیست؟ تا دیگر هیچ عمل hunting ایی، برای اطلاعات و خارج شدن از حلقه باقی نماند.
DevOps تمام issue های مربوط به maintenance ، sprawl و integration ابزارها را از بین میبرد و یک source of truth، برای ساده تر کردن پروسه ی توسعه فنی آماده میکند که تاثیر بسیار زیادی در روند انجام کارها دارد.
مزایای استفاده از پلتفرم DevOPs
استفاده ی آسان
با توجه به اینکه تمام فعالیت ها از بررسی کدها گرفته تا تست خودکار، مدیریت و نظارت بر روی عوامل مختلف در این پلتفرم بصورت یکپارچه انجام میشود استفاده از آن بسیار راحت و آسان است و به راحتی میتوان به آنها دسترسی مستقیم داشت.
همکاری بهتر
اعضای تیم به طور دقیق متوجه میشوند که با توسعه نرم افزار ، چرخه انتشار و بازخورد مشتری چه اتفاقی خواهد افتاد. همچنین تیم های نرم افزاری ارتباطات اشتباه کمتری خواهند داشت.
کد با امنیت پلتفرم (Platform) چیست؟ بیشتر
قابلیت مشاهده و ردیابی از ویژگی های اصلی DevOps است چون همه چیز به صورت یکجا در یک مکان قرار گرفته و این ویژگی عیب یابی کردن برنامه را بسیار راحت میکند .
نظارت بر عملکرد
در پلتفرم DevOps تیم ها به جای حدس زدن درباره نحوه عملکرد نرم افزار به نتایج اصلی آن در دنیای واقعی فکر میکنند و آن را توسعه میدهند.
زحمت کمتر در انطباق
وقتی وارد پلتفرم DevOps میشوید، تمام مواردی که نیاز به ضبط و ردیابی دارند به صورت خودکار کنترل میشوند.
کمترین شکست فنی
با استفاده از DevOps حتی افرادی که کارشان توسعه برنامه نیست، میتوانند کارهایی که اعمال کرده اند را با کمترین مشکلات فنی مشاهده کنند.
صرفه جویی در زمان و هزینه
پلتفرم DevOps ابزارهای کمتری برای خرید ، یکپارچه سازی ، به روز رسانی و نگهداری دارد که این موضوع باعث صرفه جویی در زمان و هزینه های تیم میشود.
چگونه بفهمیم که تیم ما آمادگی استفاده از مزایای پلتفرم متن باز DevOps را دارد یا ندارد؟
در ابتدا 6 مورد زیر را بررسی و تحلیل کنید:
۱- آیا از روند کار تیم خود آگاه هستید؟ توجه داشته باشد اگر شما در جریان روند کار تیم خود نباشید، خروجی عملکرد تیم را نمی بینید و نمی دانید که چه کاری درست انجام شده و چه کاری غلط. در این صورت شما و تیمتان در حال از دست دادن سود و مزایای پلتفرم DevOps هستید.
۲-داشتن فرهنگ و دانایی برای استفاده از علم و دانش در بحث استفاده و راه اندازی یک پلتفرم DevOps بسیار مهم است و شما حتما باید مطمئن شوید که اطلاع رسانی و رفتار شما در مورد پلتفرم DevOps به اعضای تیم به طور کامل و درست باشد و تیم کاملا مسلط به جریان کار این باشد.
۳- امنیت یک مسئله مهم برای تیم هاست که پلتفرم DevOps می تواند امنیت را برای تیم راحت کند.از جایی که تیم شما مستقر شده اطمینان حاصل کنید و مشخص کنید هدف های تیم چیست سپس اهداف ساده تر یا کوچکتری برای دستیابی به هدف اصلی تعیین کنید.یک پلتفرم DevOps می تواند امنیت را ساده کند اما بهترین راه برای تداوم امنیت در این پلتفرم استفاده از iteration (تغییرات کوچک) می باشد.
۴- پلتفرم DevOps فرصتی عالی برای افزودن برخی از فناوری های پیشرفته مانند machine learning یا هوش مصنوعی است.
۵- مهمترین و بهترین هدف، “minimum viable product” (حداقل میزانی که محصول رشد و ترقی دارد ) است به این معنی که محصول در بهترین زمان یا به موقع آماده است. این پلتفرم موجب میشود که تیم ها زودتر به منطق MVP دسترسی پیدا کنند و امتیاز دیگری که MVP دارد این است که تیم ها می توانند به iterate کردن آن تا زمانی که به سطح ایده آل برسد، ادامه دهند.
۶- یک پلتفرم یکپارچه DevOps ، امکان مشاهده و ردیابی منحصر به فرد را در کل چرخه عمر نرم افزار فراهم می کند. بهره وری از این ویژگی و قابلیت ها جهت پیشرفت تیم شما و سایر دست اندرکاران برای توسعه نرم افزار بسیار مفید خواهد بود.
جهت مطالعه مطالب بیشتر در زمینه DevOps می توانید به لینک های زیر مراجعه کنید :
بهترین پلتفرمهای کسب درآمد در حوزه بلاک چین و ارزهای دیجیتال
نشانه های شروع روند صعودی در بازار توجه افراد زیادی را به سمت ارزهای دیجیتال جلب کرده و از میان تمام ارزهای دیجیتال، توکن هایی که قابلیت کسب درآمد در پلتفرم آنها وجود دارد، با توجه بیشتری از سوی کاربران روبرو شدهاند. در ادامه پلتفرم (Platform) چیست؟ این مقاله، به بررسی پروژه های برتری که با کار کردن در آنها میتوانید کسب درآمد خوبی داشته باشید، میپردازیم.
همانطور که در ادامه این مقاله خواهید دید، افراد زیادی به دنبال تامین آینده مالی خود بوده و در نتیجه در سایت های کوینمارکتکپ و سایر منابعی که در این زمینه وجود دارد، به دنبال توکنهایی با پلتفرمهای کاربردیای هستند که توسط آنها مردم میتوانند کسب درآمد داشته باشند.
منظور از این استراتژی، صرفهجویی در هزینهها از طریق تخفیف، مانند آنچه توکن بایننس (Binance Coin) و سایر توکنهای مشابه با آن ارائه میدهند، نیست. توکنهای زیادی مانند BNB وجود دارد و خیلی از آنها بسیار خوب هستند. اما واقعیت این است که به مرور زمان تعداد افرادی که به دنبال توکنهایی هستند که بتوان آنها را در یک پلتفرم مورد استفاده قرار داد تا اینکه بتوان آن را در جایی خرج کرد یا با استفاده از آن تخفیف گرفت، رو به افزایش است. همانطور که هدف ارائه ارزهای دیجیتال نیز از ابتدا همین بوده است.
شاید بپرسید دلیل آن چیست؟ بسیاری از افراد باتجربه در فضای کریپتو معتقدند که نگهداشتن توکنها، فقط با هدف سرمایهگذاری کافی نیست. آنها میخواهند به پلفترمهای بلاک چینی دسترسی پیدا کنند که بتوانند با استفاده از این پلتفرمها بیشترین پول ممکن را کسب کنند. از نظر این افراد، پیدا کردن توکنهایی که به آنها امکان دسترسی به پلتفرمهای کسب درآمد را بدهد، بسیار حائز اهمیت است. کاربردی شدن چیزیست که میتواند در بلندمدت قیمت توکن را افزایش دهد.
همچنین در اینجا به معرفی پروژههایی مثل فاستها (Faucet) یا سایتهای کلاهبرداری پانزی که جز از بین بردن وقت و هزینه، نتیجه دیگری ندارند، نمیپردازیم.
بهترین پلتفرمهای کنونی بلاک چین برای کسب درآمد
سه پلتفرم برتری که در حال حاضر به صورت فعال در زمینه ارائه مدلی برای کسب درآمد در پلتفرم خود کار میکنند، در ادامه بدون در نظر گرفتن ترتیب خاصی برای آن، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
مرورگر بریو (Brave)
تمرکز و توجه افراد زیادی در ماههای اخیر بر روی مرورگر بریو و توکن آن، یعنی بیسیک اتنشن توکن (BAT) بوده است. در حال حاضر نیز این توکن و پلتفرم کاربردی آن توجه زیادی را به خود جلب کرده است. محبوبیت این پروژه صرفا به این خاطر نیست که با استفاده از مرورگر آن، میشود درآمد کسب کرد، بلکه این مرورگر در میان کسانی که به امنیت و حفظ حریم خصوصی خود اهمیت میدهند و در نتیجه از طریق مرورگر بریو که نسخه اندروید و iOS آن در دسترس است، میتوانند امنیت خود را بالا ببرند نیز بسیار محبوب و مورد توجه است. سیستم پاداش دهی استفاده شده در این مرورگر می تواند برای اهدای پاداش در وبسایتهای مختلف و یا به سازندگان ویدیوها در یوتیوب مورد استفاده قرار گیرد. به عبارتی دیگر میتوان از طریق این مرورگر در ازای خدمات ارائه شده توسط وبسایت یا ویدیوی ساخته شده، توکن BAT دریافت کرده و از این طریق کسب درآمد کرد. پس از دریافت توکنهای بت، به راحتی قابل تبدیل به بیت کوین یا فیات هستند. توکن بت در صرافی معتبر کوینبیس (Coinbase) که سابقه و اعتبار خوبی در لیست کردن توکنهایی با پلتفرمهای سودده دارد، قابل خرید و فروش است.
استیمیت (STEEM)
یکی دیگر از سه پروژهای که میتوان آن را به عنوان پروژههایی با پلتفرم سودده دستهبندی کرد، استیمیت است. Steem که توکن پلتفرم استیمیت است، ارز دیجیتالیست که در استیمیت، پلتفرم رسانه اجتماعی غیرمتمرکزی که کاربران شرکتکننده را از طریق پرداختهای کوچکی که به آنها انجام میشود، تشویق پلتفرم (Platform) چیست؟ میکند، مورد استفاده قرار میگیرد. بسیاری از افراد، استیمیت را با ردیت مقایسه میکنند، اما تفاوت کلیدی و مهم بین این دو پلتفرم این است که در استیمیت، سازندگان میتوانند از طریق کاربران، اهداف اصلی خود را تغییر دهند که این امر یک گام مهم و رو به جلو نسبت به پستهایی که قابلیت ثبت رای مثبت و منفی توسط کاربران، در آنها وجود داشت، به حساب میرود. بلاک چین استیمیت، با وجود صدها هزار کاربر، توکنهای خود را از طریق ایجاد محتوای هوشمند توسط کاربران خود، تولید میکند. توکنهای استیم (Steem) میتواند در صرافیهای مختلفی از جمله Poloniex, Bitwala و Bittrex، تبدیل به بیت کوین، شود. اگر به دنبال پلتفرمی هستید که با نگهداشتن آن بتوانید درآمد کسب کنید، استیمیت باید در بالای لیست شما قرار بگیرد.
پروژه اعتبارات LBRY
برای توضیح این پروژه و پلتفرم آن، میتوان گفت به عنوان پلتفرم غیرمتمرکزی برای به اشتراکگذاری محتوای ویدیویی ایجاد شده است. به کاربران در این پلتفرم از طریق توکنهای LBC، هم برای تولید محتوا و هم برای تماشای محتواهای تولید شده، پاداش داده میشود. راههای دیگری که برای به دست آوردن توکنهای LBC وجود دارد، شامل کمک به پروژه LBRY و استخراج آن میشود. برای شرکت در اکوسیستم LBRY، باید اپلیکیشن آن را که در همه نسخههای لینوکس، macOS، ویندوز و همچنین اندروید و iOS در دسترس است، دانلود کنید.
پس از جمع کردن و به دست آوردن توکنهای LBC به روشهای مختلف، میتوان برای کسب سود بیشتر به ترید کردن آن پرداخت و یا فقط آنها را مستقیم به پول نقد تبدیل کرد. یا میشود آنها را نگه داشت و نوسانات آن را تماشا کرد و در بهترین قیمت ممکن آن را تبدیل به پول نقد کرد. برای تبدیل توکن LBC به بیت کوین میتوان از صرافیهای پولونیکس، بیتوالا، بیترکس و چندین صرافی دیگر استفاده کرد و از آنجا برای تبدیل بیت کوین به فیات مورد نظر، بیت کوین معادل را به صرافی دلخواه انتقال داد.
پروژه هایوترمینال (Hiveterminal)
هایوترمینال در میان پروژهها و پلتفرمهای مطرح شده، رقیبی ست که کمتر نامی از آن برده میشود. اما ارزش بررسی کردن را دارد. روش کسب درآمد از طریق توکنهای HVN بسیار متفاوت از سایر توکنهایی ست که تا اینجا مورد بررسی قرار گرفت. کاملا متفاوت. پلتفرم هایوترمینال، بستری ست که در آن سرمایهگذاران میتوانند فاکتورهای مختلف را قبل از اینکه مبلغ آن به صورت کامل توسط بدهکاران آن در زمان مقرر پرداخت شود، با تخفیف خریداری کنند. با وجود ۴۰% نرخ تخفیف سالیانه، این پلتفرم بسیار شگفتانگیز به نظر میرسد. این پلتفرم، سطح دیگری از کسب درآمد با استفاده از پلتفرمهای بلاک چینی را نشان میدهد. صورتحسابها و فاکتورها در حال حاضر از طریق فیات خریداری میشوند.
شروع کار با این پلتفرم بسیار ساده است. میتوان به عنوان خریدار صورتحساب (سرمایهگذار) در این پلتفرم ثبتنام کرد، حداقل ۵۰ توکن HVN برای دسترسی به هایوترمینال خرید و سپس برای خرید فاکتورها، به محض اینکه برای فروش ارسال میشوند، اقدام کرد (فراموش نکنید اگر بخواهید یک فاکتور را خریداری کرده و ضروری ست ۱% مبلغ فاکتور حتما با توکن HVN پرداخت شود).
رقابت برای خرید فاکتورها زیاد و حساس است و از آنجایی که این پلتفرم تازه راهاندازی شده، تاکنون کمتر از ۲۰ صورتحساب برای فروش در آن قرار گرفته است. اما انتظار میرود، حجم این صورتحسابها در ماههای آینده افزایش یابد.
برخلاف روشهای کسب درآمدی که در بالا ذکر شد، از آنجایی که هیچ عامل مرجعی وجود ندارد، احتمال کمی وجود دارد که بدهکار، پول خود را پرداخت نکند. با اینوجود، هیچ نمونهای از عدم پرداخت توسط بدهکار در این پلتفرم تاکنون ثبت نشده است. اما اگر این اتفاق نادر قرار باشد رخ دهد، پلتفرم هایوترمینال مشارکتی با یک موسسه جمعآوری بدهی برای بازیابی وجوه سرمایهگذاران دارد. با وجود تمام نکات گفته شده در مورد این پروژه، از آنجایی که این پلتفرم هنوز در ابتدای راه خود قرار دارد و میزان استفاده از آن هنوز با پذیرش عمومی روبرو نشده است، تنها زمان میتواند مشخص کند که این پلتفرم میتواند جایگاه خود را به عنوان یکی از پلتفرمهای برتر کسب درآمد حفظ کند یا خیر.
لیستی که در اینجا برای پلتفرمهایی که میتوان از طریق آنها کسب درآمد داشت، لیست کاملی نیست و قطعا تعداد توکنهایی که پلتفرمهای کاربردی و سودده دارند بسیار زیاد است و پروژههای خوب بسیار زیادی دیگری نیز در این حوزه وجود دارند.
نتیجهگیری
بسیاری از سرمایهگذاران و افراد متخصص در حوزه ارزهای دیجیتال بر این باورند که فقط توکنهایی در آینده خواهند ماند و قیمتشان در طولانی مدت افزایش مییابد که پلتفرم آنها قابلیت کسب درآمد داشته باشد.
و همچنین میتوان گفت از میان توکنهایی که در حال حاضر وجود دارند و امکان بدست آوردن توکن و به عبارتی کسب درآمد از طریق پلتفرمهای آنها هست، سه پروژه بیسیک اتنشن توکن (BAT)، استیمیت (STEEM) و LBRY به عنوان پروژههای برتر در این زمینه هستند.
اما اگر بخواهیم ریزبینانهتر مطالب این مقاله را بررسی کنیم میتوانیم انتقاداتی را تفکرات آنها وارد کنیم.
در ابتدا اینکه هیچ دلیل منطقیای وجود ندارد که ثابت کند فقط توکنهایی که قابلیت کسب درآمد در پلتفرم آنها وجود دارد، ارزششان در آینده افزایش می یابد یا حتی ارزششان نسبت به سایر توکنها با افزایش بیشتری همراه خواهد شد. زیرا اصلا دلیل رویآوردن به ارزهای دیجیتال و استفاده از آنها کسب درآمد نبوده است. شاید بهتر باشد بگوییم توکنهای پلتفرمهایی در آینده رشد چشمگیرتری خواهند داشت که نیاز و مشکل اساسیتری در جامعه و به ویژه سیستمهای مالی را حل کنند.
در ضمن فقط این سه پروژه نیستند که احتمال موفقیت زیادی در آینده دارند. شاید بتوان بیسیک اتنشن توکن را به عنوان یکی از پروژههای بسیار خوب در زمینه ارائه پلتفرمی برای ارائه تبلیغات هوشمند و کسب درآمد در نظر گرفت، اما پروژههای زیاد دیگری هم در حال کار هستند که شاید آیندهای درخشان تر از پروژههای معرفی شده داشته باشند، که از جمله میتوان به قابلیت کسب درآمد با استفاده از برنامههای غیرمتمرکز که در بستر اتریوم راه اندازی میشوند، قابلیت به اشتراک گذاری منابع و فایلها توسط پروژه بیتتورنت و .. اشاره کرد.
پلتفرم ابری و ویژگی های آن را بیشتر بشناسیم
سرویس پلتفرم ابری یا همان سرویس PaaS یکی از سرویسهای مهم در دنیای ابری بهحساب میآید. سرویسی که میتواند کمک بسیاری در بلوغ یک کسبوکار داشته باشد. در این مطلب سعی شده است، این سرویس پلتفرم ابری را بیشتر بشناسیم و بیشتر بتوانیم با کاربرد آن آشنا شویم. این مطلب سرویس پلتفرم ابری را از زوایای مختلف موردبررسی قرار داده و سعی میکند برخی از مهمترین تکنولوژیهای موردنیاز در این حوزه را نام ببرد. مخاطبین این مطلب را میتوان توسعهدهندگان نرمافزار، متخصصین devops و متخصصینی نام برد که تصمیم به آشنایی با مفاهیم پایه PaaS و اکوسیستم آن دارند.
سرویس پلتفرم ابری چیست؟
اجرایی کردن یک محصول نرمافزاری تحت وب در اکثر مواقع فرآیندی زمانبر است. فرآیندی که طی آن چندین تیم مختلف همچون تیم سختافزار، تیم توسعه نرمافزار، تیم کنترل کیفی محصول، در آمادهسازی آن سهیم هستند. این تیمها درک متقابلی از نیازمندیها و محدودیتهای یکدیگر داشته و هماهنگی زیادی بین آنها نیاز است. در پارهای موارد آمادهسازی درخواستهای تیمها در این بخش تا هفتهها ممکن است به طول بی انجامد. نکتهای دراینبین مطرح میگردد بحث زمان است. از دست رفت زمان در پیچوخمهای آمادهسازی زیرساخت و یا بخشهای مرتبط با آمادهسازی زیرساختهای موردنیاز یک سرویس، آسیبهای متعددی به کسبوکارهای اینترنتی وارد کرده و باعث کندی در بازار رقابت شرکتهای حوزه فناوری اطلاعات شده است.
یکی از راهحلهای بسیار مؤثر و حیاتی در بلوغ فنی کسبوکارهای اینترنتی، استفاده از زیرساختهای ابری است و یکی از مهمترین سرویسهای این حوزه سرویس PaaS محسوب میشود. سرویس PaaS در کنار IaaS و SaaS طیف گستردهای از نیازمندیهای کاربران مختلف را برطرف میکند. درخواستکنندگان این سه نوع سرویس را میتوان این گروهها نام برد.
مخاطبین سرویسهای دنیای رایانش ابری
طی تقسیمبندی که گارتنر ارائه داد، مخاطبین سرویس PaaS معمولاً در موارد زیر از این سرویس ابری بهره میبرند.
- توسعه و مدیریت API
- اپلیکیشن های تحلیل کسبوکار
- اپلیکیشن های مدیریت فرآیند کسبوکار Business process management) BPMX)
- اپلیکیشن های ارتباط تصویری، صدا و …
- اپلیکیشن های پایگاه داده
- IoT
- سرویسهای Master data management) MDM)
چابکی که سرویس PaaS (پلتفرم) به تیمهای نرمافزاری ارائه میدهد، تأثیر بسیار در کیفیت نهایی محصول داشته و رقابت را برای کسبوکارها سادهتر میکند. سرویس پلتفرم را میتوان یکی از مفاهیم بالقوه در اکوسیستم ابری برشمرد که طی سالیان اخیر توجه ویژهای به آن شده است. طی سالهای اخیر و با ظهور تکنولوژیهای قدرتمندی همچون داکر و کوبرنتیس مفهوم پلتفرم رنگی تازه به خود بخشید. پیشبینی درآمد دو برابری برای سرویسدهندههای PaaS طی 4 سال، نشان از گرایش تیمهای فنی به این مفهوم بسیار جذاب دارد.
سرویس PaaS در تعریفی ساده، اکوسیستمی است از تکنولوژی مختلف پلتفرم (Platform) چیست؟ که در کنار یکدیگر، سرویسی را در اختیار برنامه نویسان قرار میدهد تا بتوانند اپلیکیشن های خود را اجرائی نمایند. سرویس پلتفرم همچون زیرساخت ابری، بهطور گستردهای از مفهوم مجازیسازی بهره میبرد. با این تفاوت که در مفهوم زیرساخت ابری، از مجازیسازی سختافزار همچون CPU، Memory و دیسک صحبت میشود، اما در سرویس PaaS از مجازی در سطح سیستمعامل و استفاده از مفاهیم Namespace و cgroup بر روی Process ID، Network، Filesystem، ipc، User و UTS صحبت میشود.
مقایسه معماری مبتنی بر کانتینر و زیرساخت مبتنی بر مجازیسازی سختافزار
در این ساختار سرویس PaaS میتواند بر روی بستر مجازیسازی سطح سختافزار قرار گیرد و یا میتوان بهطور مستقل بر روی یک سختافزاری فیزیکی (bare metal) اجرائی شود. البته انتخاب هر یک از روشهای فوق بهصورت چشمگیری در کارایی اپلیکیشن هایی که بر روی سرویس PaaS قرار دارند، تأثیرگذار است.
نباید فراموش کرد که نمیتوان مفهوم پیچیدهای همچون سرویس PaaS را تنها به مجازیسازی سطح سیستمعامل گره زد. همانطور که در قسمتهای قبل شرح داده شد، این مفهوم اکوسیستمی بوده که مجموعهای از تکنولوژیها، مفاهیم و ابزارهای مختلفی را در کنار خود داشته تا بتواند کارایی لازم را برای مخاطبین داشته باشد. در ادامه نیمنگاهی به این اکوسیستم ابری خواهیم داشت.
اکوسیستم سرویس پلتفرم
سرویس PaaS بستری را برای توسعهدهندگان نرمافزار فراهم میآورد که بتوانند مراحل ایجاد، توسعه، تست و نگهداری یک نرمافزار را به انجام برساند؛ اما این مسئله همه ماجرا نیست. سرویس PaaS متشکل از بازیگران مختلفی است که در کنار یکدیگر یک اکوسیستم کامل مبتنی بر نیازمندی کاربران را ایجاد میکند. هر یک از بازیگران فوق خدماتی را ارائه میدهند و یا نیازمندی را طلب میکنند. در ادامه هر یک از این بازیگران این اکوسیستم معرفیشده و نیازمندی و یا سرویسهای قابلارائه توسط آنها شرح داده میشود.
مهمترین عنصر یک اکوسیستم پلتفرم ابری را میتوان محصول پلتفرم برشمرد. زیرساختی که بر روی آن کدهای کاربران پردازششده، گسترشپذیری انجام میپذیرد، منابع ذخیرهسازی مدیریت میشود و … بهطورقطع هر سرویس PaaS بایستی ویژگیهای فوق را در اختیار داشته باشد.
- قابلیت Load Balancing
- Service discovery
- ابزار Registry
- منابع ذخیرهساز مانا/موقت
- مدلهای گوناگون Deployment
- دسترسی به لاگ های اپلیکیشن ها
- ابزار مانیتور کردن سرویس
- ایجاد شبکههای ایزوله شده
- سیاستهای امنیتی
هر یک از موارد فوق بخشی از چرخه حیات سرویس و عملکرد آن را معنا میبخشد. بهعنوانمثال فرآیند Deployment وظیفه تبدیل یک کد منبع را به یک برنامه تحت وب دارد؛ و یا قابلیت Load balancing که گسترشپذیری اپلیکشین ها را به همراه دارد.
2. توسعهدهندگان/Devops
سرویس PaaS خانه توسعهدهندگان نرمافزار است. کاربرانی که با استفاده از سرویس پلتفرم و مهاجرت بر روی آن، دستاوردهای زیادی را در بعد فنی کسبوکار خود میتوانند به ارمغان آورند. البته نبایستی فراموش کرد که مهاجرت به بستر فوق در برخی موارد فرآیند سادهای نخواهد بود و تغییر نگرش و همچنین تغییر معماری را به همراه خواهد داشت. توسعهدهندگان و بهطور خاص، متخصصین حوزه Devops برای محقق کردن اصلیترین هدفشان یعنی انتشار سرویسهایشان نیازمند تکنولوژیها و ابزارهایی هستند که داشتن برخی از آنها برای یک سرویسدهنده PaaS الزامی است.
- روشهای متنوع نشر سرویس همچون Git، Dockerfile و docker image
- ابزارهای CI/CD جهت خودکار سازی فرایند انتشار سرویس
- ابزارهای CLI
- پنل مانیتور کردن سرویسها
- مدیریت Storage
- ابزارهای Registry
- دسترسی به لاگ های تولیدشده توسط اپلیکیشن ها
همانطور که ذکر شد، سرویس پلتفرم حکم خانه توسعهدهندگان را دارد. خانهای که بایستی امن و آرام باشد و درعینحال امکاناتی را در اختیار ساکن آن قرار دهد تا دغدغههایش کمتر شده و بتواند تمرکز خود را بر روی ایدههای کسبوکار خود بگذارد و نگران زیرساختهای فنی نباشد.
3. تیم فنی ارائهدهنده سرویس PaaS
همانطور که در ابتدا بیان شد، اغلب نیازمندیهای مطرحشده در اکوسیستم پلتفرم توسط ارائهدهنده سرویسهای ابری در اختیار کاربران قرار میگیرد. ارائهدهنده سرویس پلتفرم، نیاز به ایجاد بستری امن و پایدار برای کاربران خود دارد. در این بخش ارائهدهنده این نوع سرویس وظایفی را بر عهده دارد.
- مدیریت کلاسترها
- پایش و مانیتور کردن سرویسها
- سیستم billing
- مدیریت شبکه
- مدیریت منابع ذخیرهسازی
- مدیریت سطوح دسترسی Role-based access control) RBAC )
- مستندسازی و آموزش
ارائهدهنده این نوع از خدمات خود را وارد دنیای مشتریان خود نمیکند، اما بهطور دقیق زیرساختهای آن را مدیریت و پایش میکند. با توجه به نوظهور بودن بسیاری از تکنولوژیها و پیچیدگی مهاجرت اپلیکیشن های مشتریان بر روی سرویس PaaS، بهطورقطع ارائه سرویسی کاربرپسند و مدیریتشده به همراه آموزش مناسب میتواند به مشتریان کمکرسانی نماید.
4. زیرساخت فیزیکی/IaaS
کلیه تکنولوژیهای سرویس PaaS بر روی بستر زیرساختی قرار میگیرد که متشکل از منابع پردازشی، شبکه و منابع ذخیرهسازی است. این بستر ممکن است بر روی منابع فیزیکی، منابع مجازی ساز و یا سرویس ابری IaaS قرارگرفته باشد. سرویسدهندگان ابری میتوانند با همبندی مطلوب بین لایه پلتفرم و زیرساختهای فیزیکی و یا مجازی، سرویسی یکپارچه را ارائه دهند و خدمات ارزشافزوده جذابی را برای کاربران به همراه داشته باشند. ازجمله این خدمات:
- همبندی در بخش شبکه بین لایه زیرساخت و لایه پلتفرم
- همبندی در بخش منابع ذخیرهسازی بین لایه زیرساخت و لایه پلتفرم
- همبندی در بخش Authentication بین اکوسیستم پلتفرم و لایه زیرساخت ابری
- همبندی در بخش منابع پردازشی و مدیریت آن بین اکوسیستم پلتفرم و لایه زیرساخت ابری
ویژگیهای این سرویس پلتفرم ابری
اجازه بدهید در ابتدا به این مسئله بپردازیم که سرویس PaaS برای چه کسانی میتواند مورداستفاده قرار گیرد. همانطور پلتفرم (Platform) چیست؟ که در بخشهای قبل ذکر شد، مخاطبین اصلی این سرویسها توسعهدهندگان نرمافزار هستند. توسعهدهندگانی که میتوان آنها را دریکی از گروهیهای زیر دستهبندی کرد.
- توسعهدهندگان مستقل
- دانشجویان حوزه فناوری اطلاعات
- متخصصین Devops
- شرکتهای استارتآپ حوزه فناوری اطلاعات
- شرکتهای کوچک، متوسط و بزرگ حوزه فناوری اطلاعات با محوریت توسعه نرمافزار
- متخصصین پایگاه داده
- و …
همانطور که در بخش اکوسیستم سرویس پلتفرم شرح داده شد، مجموعهای از سرویسهای مختلف در این حوزه ارائه میشود. هر یک از سرویسهای فوق بخش خاصی از متخصصین را هدف قرار داده است. با توجه به نیازمندیهای هر یک از مخاطبین سرویس PaaS میتوان نگاشتی کلی بین محصولات ارائهشده در پلتفرمهای ابری و متخصصین این حوزه را مشاهده نمایید. البته شکل فوق به معنی این نیست که هر یک از مخاطبین نمیتوانند از سرویسهای بخشهای مختلف PaaS استفاده نمایند.
نگاشت بین برخی سرویسهای ارائهشده در PaaS و مخاطبین
اما به بحث اصلی بازگردیم و به این مورد بپردازیم که یک اکوسیستم پلتفرم ابری چه وِیژگی مثبتی را ارائه میدهد.
- کاهش زمان چرخه تولید محصول: بیشک یکی از مهمترین دلایل استفاده از پلتفرمهای ابری میتوان این مسئله باشد. فرآیندهای چندین ساعته و حتی چندین روزه جهت آمادهسازی یک وب سرور و اجرائی کردن اپلیکیشن، بر روی آن تبدیل به فرآیندی چنددقیقهای و حتی چندثانیهای شده است. سرویس PaaS دغدغه اجرائی کردن نسخههای مختلف اپلیکیشن ها را از بین میرود و چابکی در این فرآیند نمود پیدا میکند.
- گسترشپذیری سرویس: درگذشته و با رشد یک کسبوکار و افزایش بار ترافیکی بر روی آن، تصمیمگیری در خصوص گسترشپذیری اپلیکیشن بسیار هزینهبر بود. نیاز به تجهیزاتی همچون Load Balancer و یافتن متخصصین آن حوزه به همراه آمادهسازی سرورهای جدید فرآیندی زمانبر و هزینهبر بود که گاه آمادهسازی آن هفتهها به طول میانجامید؛ اما معماری ذاتاً گسترشپذیر سرویس PaaS این اجازه را به کسبوکارها میدهد که بتوانند در کمتر چند ثانیه سرویسهای خود را گسترش دهند.
- مصرف بهینه منابع و کاهش هزینه: با توجه به اینکه اپلیکیشن ها از بستری اشتراکی بهره میبرند و منابع بر روی سیستمعامل بهصورت اشتراکی مورداستفاده قرار میگیرد، مخاطبین برای اجرائی کردن اپلیکیشن های خود تنها نیاز به پرداخت هزینه پردازش خوددارند و هزینههای تکراری در بخشهایی همچون سیستمعامل از سبد هزینه حذف میشود.
- افزایش امنیت: ذات تکنولوژیهای بکار رفته در زیرساخت سرویس PaaS مبتنی بر ایزوله سازی و ایجاد دسترسیهای بسیار محدود به منابع خاص بوده که درصورتیکه ملاحظات از سوی توسعهدهندگان و ارائهدهندگان سرویس پلتفرم رعایت گردد، بستری بسیار امن را به همراه خواهد داشت.
- تداوم کسبوکار: با توجه به اینکه گسترشپذیری جزو قابلیتهای کلیدی است که سرویس PaaS در اختیار مشتریان قرار میدهند، همچنین ویژگیهایی همچون Rolling update، این اطمینان را به صاحبان کسبوکار میدهد که اپلیکیشن های آنها کمترین میزان قطعی را داشته باشند، حتی در زمان تغییرات بزرگ.
- تمرکز بر کسبوکار: شرکتها میتوانند تمرکز خود را بر روی کسبوکار خود قرار داده و پیچیدگی فنی/زیرساختی را به ارائهدهندگان سرویسهای PaaS بسپارند.
تابهحال در خصوص مزایای پلتفرم ابری صحبت شد؛ اما اجازه دهید در خصوص چالشها و دغدغهها همصحبت شود.
- مهاجرت به سرویس PaaS: مهاجرت همواره فرآیندی چالشبرانگیز است. انطباق با تکنولوژیهای ارائهشده توسط سرویسدهنده PaaS و در برخی اوقات بازطراحی اپلیکیشن و Cloud-native کردن آن فرآیندی زمانبر است.
- Containerize کردن اپلیکیشن: قطعاً گامی مهم برای مهاجرت به سرویس PaaS، تبدیل اپلیکیشن ها به ساختار مبتنی بر Container خواهد بود که فرآیندی پر چالش و در برخی اوقات نشدنی بوده که نیاز به بازطراحی اپلیکیشن دارد.
- تغییر فرهنگسازمانی: طی مقاله گارتنر در خصوص چالشهای استفاده از PaaS، بیشترین نگرانی مدیران، تغییر فرهنگسازمانی و تزریق دانش جدید است.
- چالشهای امنیت: سرویس PaaS همچون دیگر سرویسهای ابری نیز، دغدغههای مربوط به امنیت داده را به همراه خود دارد.
The Art of CPU-Pinning: Evaluating and Improving the Performance of Virtualization and Containerization Platforms- Davood Ghatreh Samani; Chavit Denninnart; Josef Bacik; Mohsen Amini Salehi- 2020
دیدگاه شما