استراتژی حدضرر / چطور کمتر زیان کنیم؟
خیلی از معاملهگران در بازار حتی با داشتن تحلیلهای خوب هم نتوانستهاند سود خوبی بگیرند. بهراستی چرا اینگونه است؟ تعریف درست از حدضرر کدام است؟ مفهوم ریسک در حدضرر چیست و سود منفی و ضرر در معاملات چه فرقی دارد؟ نکات مهم درباره حدضرر کدامند؟ اگر میخواهید جواب تمام این سوالات را بدانید و عملکرد خود را در معاملات بازارهای مالی افزایش دهید، تا آخر این مقاله با من همراه باشید.
چرا ضرر میکنیم؟
نوسانات قیمت در بازار سهام ممکن است هم به نفع ما باشد و هم به ضرر ما. یکی از راههایی که میتوانیم سود بیشتری در بازار بکنیم این است که فقط در صعودهای بازار شریک باشیم و ضررهای بازار روی ما تاثیرگذار نباشد.
اما این امر شاید فقط روی کاغذ عملی باشد و در واقعیت ممکن نیست. وقتی وارد بازارهای مالی میشوید، ریسک ضررهای بازار را هم بههمراه سود آن پذیرفتهاید. هیچکسی در دنیا نمیتواند ادعا کند که من در بازار ضرر نکردهام. یادتان باشد تنها کسی ضرر نکرده که هنوز وارد بازار نشده است. به همین منظور مقدار ضرر در معاملات را با ابزاری به نام حدضرر کنترل میکنند و بهعنوان مثال میگویند که در معاملات خود حدضرر را رعایت کنید و به آن پایبند باشید.
تعریف حدضرر
همه کسانی که وارد بازارهای مالی شدهاند، مشکلی در زمان خرید سهم ندارند. اما تشخیص قیمت و زمان فروش، همواره مسئله چالشیتری برای معاملهگران بوده است.
اگر قیمت سهم بعد از خرید، بر خلاف انتظار ما شروع به کاهش کرد، یعنی اینکه ما در تحلیل و محاسبات خود دچار خطا یا اشتباه شدهایم.
در این وضعیت اگر مقدار حرکت خلاف جهت معامله ما بیش از حد انتظار باشد، میگوییم که به جهت جلوگیری از ضرر بیشتر، باید از معامله با حدضرر خارج شویم. این تعریفی عمومی و جامع از حدضرر است.
مقدار حدضرر چقدر است؟
در حقیقت هیچ فرمول ثابتی برای مقدار حدضرر وجود ندارد. درواقع حدضرر یک عامل نسبی و وابسته به زمان است که مستقیما با استراتژی معاملاتی یک معاملهگر ارتباط دارد.
برای اینکه این مسئله را بهتر درک کنیم، باید کمی موشکافانهتر به قضیه نگاه کنیم. حتما این سوال را شنیدهاید که فرق بین اصلاح و ریزش چیست؟
من سهمی را میخرم و بعد از مدتی متوجه میشوم که قیمت برخلاف جهت تحلیل من حرکت میکند و حدضرر معامله را فعال میکند. در اینجا و طبق تعریف عمومی حدضرر، من به جهت جلوگیری از ضرر بیشتر سهم را میفروشم. اما در عین ناباوری میبینم که قیمت بعد از حدضرر من شروع به افزایش کرده و حتی سقفهای قبلی راهم شکسته است.
درواقع بین زمانهای مختلف در نمودارها یک رابطه کلی وجود دارد. بهعنوان مثال ریزش قیمت سهم در تایم پنج دقیقه، تنها یک اصلاح در تایم 30 دقیقه محسوب میشود. و ریزش در تایم یکساعته هم تنها یک اصلاح در تایم روزانه است. همینطور ریزش قیمت در تایم روزانه هم میتواند تنها یک اصلاح در تایم ماهانه باشد. بهاین ترتیب میتوانیم به تایمهای بالاتر هم مراجعه کنیم و میفهمیم که ریزش و اصلاح یک عامل وابسته به زمان است.
در مورد حدضرر هم دقیقا این نکته صدق میکند و برای همین حدضرر من در معاملهای، نقطه خرید معاملهگر دیگری است. این نکتهای است که معمولا کسی به آن توجه نمیکند.
برای همین منظور وقتی قیمتهای بازار سهام آمریکا در حال ریزش سنگین هم باشد، درحالیکه همه درحال فرار و پیدا کردن راهی برای فروش سهم در قیمتهای بالاتر هستند، سرمایهگذاری همچون «وارن بافت» اعلام میکند که این بهترین فرصت برای خرید است.
فرق دیدگاه (استراتژی) معاملهگران اینجا است که خودش را نشان میدهد و باعث میشود که وارن بافت، سی سال سهامدار کوکاکولا باشد. سوال مهم این است که شما سهم را برای چه مدت خریداری میکنید؟ 5 سال، 10 سال، یا 20 سال؟
هرچه دیدتان بلندمدتتر باشد نگاهتان به بازار هم عوض خواهد شد. برای همین منظور میگوییم که حدضرر هم یک مولفه نسبی وابسته به زمان است. یعنی وقتی من دیدگاهم برای 20 سال آینده سهم درنظر گرفته شده، پس نباید با کوچکترین منفی در بازار دچار استرس شوم. زیرا مدیریت سرمایه من برای قیمتهای امسال و یا سال آینده نیست، پس حدضرر من هم باتوجه به نوع استراتژی بلندمدتی که دارم باید درنظر گرفته شود.
حدضرر واقعی و حدضرر احساسی
بهطور کلی میتوان گفت که ضرر از ذهن ما سرچشمه میگیرد و بعد روی روان و احساسات ما تاثیر میگذارد که درنهایت باعث تصمیمگیریهای هیجانی و غیرهیجانی در معاملات ما میشود.
وقتی ما سهمی را میخریم، از لحظهای که قیمت سهم کمتر از قیمت خرید ما میشود، هورمونهای استرس بیشتری در بدن ما شکل میگیرد. در اصل این همان شروع حدضرر احساسی است. قیمت تا کجا پایین میآید؟ این یک اصلاح موقت است یا یک نزول؟ اینها همه سوالاتی هستند که در زمان حدضرر احساسی بهسراغ ما میآیند.
از آنجایی که احساسات ما یک حدی دارد و بیشتر از آن حد ممکن است که کنترلشان از دست ما خارج شود، ما حدضرر واقعی را تعریف میکنیم. درواقع حدضرر واقعی برابر است با نهایت آستانه فشار حدضرر احساسی. بهعبارت سادهتر ما تا کجا ضرر را میتوانیم تحمل کنیم.
حدضرر واقعی وارن بافت
وارن بافت در یازده سالگی، سه سهام ممتاز خدمات شهری را به قیمت هر سهم ۳۸ دلار برای خود و خواهر کوچکترش دوریس خریداری کرد.
کمی بعد از خرید سهام، ارزش آن به زیر ۲۷ دلار رسید. وارن با اینکه ترسیده بود، سهام خود را آنقدر نگه داشت تا ارزش آن به ۴۰ دلار رسید و او بلافاصله سهام خود را فروخت.
در تمام این مدت، حدضرر احساسی وارن بافت فعال شده بود تا جاییکه دیگر تحمل فشار احساسات وارده را نداشت. در همین حال، حدضرر احساسی او به حدضرر واقعی تبدیل شد و باعث شد تا تصمیم خروج بگیرد.
اما جالب است بدانید که وارن بافت هم گاهی اشتباه میکند. زیرا کمی بعد، ارزش سهام خدمات شهری تا ۲۰۰ دلار بالا رفت. این تجربه یکی از درسهای اساسی سرمایهگذاری را به او یاد داد که صبر دربازارهای مالی یک موهبت است.
لیکویید شدن به چه معناست و چگونه از آن جلوگیری کنیم؟
کال مارجین یا لیکویید شدن به ضرر کردن در یک حساب به اندازه موجودی و از بین رفتن کل سرمایه گفته میشود. این دو عبارت مفهوم یکسانی دارند ولی معمولا از اصطلاح کال مارجین در بازار فارکس و لیکویید در بازار رمز ارزها استفاده میشود. لیکویید شدن زمانی اتفاق میافتد که شما در بازار رمز ارزها با اهرم و لوریچ معامله میکنید و بدون رعایت قوانین معاملاتی و قراردادن حد ضرر و با تحلیل اشتباه، بازار برخلاف جهت تحلیل شما حرکت کرده و زیان هنگفتی به شما وارد میسازد.
معاملات اهرم دار معاملاتی هستند که در آنها کارگزاری به معاملهگرانش به میزان درخواست آنها تا چندین برابر مبلغ سرمایه خود اعتبار میدهد و معاملهگر قدرت معامله بیشتری در بازار ارز دیجیتال داشته باشد.
به این صورت معاملهگر چندین برابر میزان دارایی خود معامله میکند و به همان میزان هم میتواند سود یا زیان کند. در این روش تمامی سود و زیان متعلق به معاملهگر میباشد و کارگزاری برای سود چندین برابری معاملهگر بهرهای از او دریافت نمیکند. اما از طرف دیگر کارگزاری معاملات معاملهگران را زیر نظر داشته و آن ها فقط میتوانند به میزان سرمایهای که نزد کارگزاری دارند، ضرر کنند و کارگزاری به محض زیاد شدن زیان معاملهگر، با چند بار تذکر تمام معاملات را با ضرر بسته و مبلغ اعتباری را که به معاملهگر داده شده را برداشت میکنند و کل حساب معاملهگر صفر میشود. به این صورت یک حساب معاملاتی لیکویید میشود.
اصطلاح لیکویید شدن کاربر در بازار ارز دیجیتال
به فرآیند برداشت سرمایه اولیه، به نفع صرافی طی پیش بینی غلط، در قراردادهای آتی لیکویید شدن میگویند. کلمه لیکویید در لغت به معنای آب کردن است. لیکویید شدن در بازار رمز ارزها بین تریدرها معنی متفاوتی با نقدینگی موجود در بازار را دارد. یک کاربر بر خلاف معنی مثبت رایج این اصطلاح، خبر خوبی نیست. در واقع با لیکویید شدن، همه یا بخشی از دارایی خود را از دست میدهد و صرافی دارایی او را به حساب خود منتقل کرده است. اصطلاح صحیح برای این اتفاق مارجین کال شدن است.
اما این اتفاق چطور و چرا رخ میدهد؟
پیشبینیهای غلط روند بازار و همچنین استفاده از معاملات مارجین (Margin Cantract) و قراردادهای آتی (futures contract) ممکن است باعث لیکویید شدن کاربر شوند.
چگونه می توانیم بگوییم یک بازار لیکویید است؟
سه اصل مهم وجود دارد که می تواند به لیکویید یا غیرلیکویید بودن بازار کمک کند:
- حجم معاملات 24 ساعته
- تعداد لیست (دفتر) سفارشات
- اسپرد بید و اسک (bid-ask spread)
اسپرد بید و اسک، تفاوت بین کمترین قیمت درخواستی (اسک یا خرید) و بالاترین قیمت پیشنهادی (بید یا فروش) است.
لیست سفارشات ممکن است به دلیل عواملی مانند سفارشات limit و iceberg که همیشه در لیست سفارشات قابل مشاهده نیستند، منبع قابل اعتمادی نباشند.
هنگام ترید لیکوییدیتی بسیار مهم است، زیرا یک عامل مهم برای ورود یا خروج آسان از یک بازار خاص است.
جلوگیری از لیکویید شدن
هنگام استفاده از اهرم، تعداد انگشت شماری از گزینهها برای کاهش شانس لیکویید وجود دارد. یکی از این گزینهها با عنوان "توقف ضرر" شناخته میشود. توقف ضرر، که در غیر این صورت به عنوان "سفارش توقف" یا "توقف بازار" شناخته میشود، سفارش پیشرفتهای است که سرمایهگذار در صرافی رمزنگاری از حد ضرر استفاده کنید قرار میدهد و به صرافی دستور میدهد که دارایی را در صورت رسیدن به نقطه قیمتی خاص بفروشد.
هنگام تنظیم توقف ضرر، باید موارد زیر را وارد کنید:
- قیمت توقف : قیمتی است که در آن دستور توقف ضرر اجرا میشود.
- قیمت فروش: قیمتی است که در آن قصد فروش یک از حد ضرر استفاده کنید دارایی رمزنگاری شده خاص را دارید.
- اندازه : چقدر دارایی خاصی را قصد فروش دارید.
اگر قیمت بازار به قیمت توقف شما برسد، دستور توقف به طور خودکار دارایی را به هر قیمت و مبلغ ذکر شده اجرا و به فروش میرساند. اگر معاملهگر احساس میکند بازار میتواند به سرعت در برابر آنها حرکت کند، ممکن است قیمت فروش را پایینتر از قیمت توقف تعیین کنند تا احتمال پر شدن آن (توسط معامله گر دیگری خریداری شود) بیشتر باشد.
هدف اصلی توقف ضرر محدود کردن ضررهای احتمالی است. اجازه دهید برای پیش بینی همه چیز، دو مثال را در نظر بگیریم.
مثال 1 : یک معامله گر 5000 دلار در حساب خود دارد اما تصمیم میگیرد از یک حاشیه اولیه 100 دلار و اهرم 10 برابر برای ایجاد موقعیت 1000 دلاری استفاده کند. او توقف ضرر را در 2.5 درصد از موقعیت ورودی خود قرار میدهد. در این مورد، معاملهگر میتواند به طور بالقوه 25 دلار در این معامله از دست بدهد، که تنها 0.5 of از کل حساب حساب او است.
اگر معاملهگر از توقف ضرر استفاده نکند، در صورت افت 10 درصدی قیمت دارایی، موقعیت وی منحل میشود. فرمول تصفیه بالا را به خاطر بسپارید.
مثال 2 : یک معامله گر دیگر 5000 دلار در حساب تجاری خود دارد اما از حاشیه اولیه 2500 دلار و یک اهرم سه برابری برای ایجاد موقعیت 7500 دلار استفاده می کند. با قرار دادن توقف ضرر در 2.5 away دور از موقعیت ورودی خود، معامله گر می تواند 187.5 دلار در این معامله از دست بدهد، که 3.75 loss ضرر از حساب آنها است.
درس اینجا این است که در حالی که استفاده از اهرم بیشتر معمولاً بسیار خطرناک تلقی میشود، این عامل در صورتی که اندازه موقعیت شما بیش از حد بزرگ باشد، بسیار مهم میشود، همانطور که در مثال دوم مشاهده میشود. به عنوان یک قاعده کلی، سعی کنید ضررهای خود در هر معامله را کمتر از 1.5 درصد از کل اندازه حساب خود نگه دارید.
تعیین محل توقف ضرر
در معاملات حاشیهای، مدیریت ریسک مسلماً مهمترین درس است. هدف اصلی شما باید حفظ زیان در حداقل سطح باشد، حتی قبل از فکر کردن در مورد سود. هیچ مدل معاملاتی خطاناپذیر نیست. بنابراین، شما باید مکانیسمهایی را برای کمک به بقا در شرایطی که بازار مطابق انتظار پیش نمیرود، به کار گیرید.
قرار دادن صحیح توقف ضررها از اهمیت حیاتی برخوردار است و در حالی که هیچ قانون طلایی برای تعیین توقف ضرر وجود ندارد، اغلب گسترش 2 تا 5 درصد از حجم معاملات شما توصیه میشود. برخی از معاملهگران ترجیح میدهند، ضررهای توقف را دقیقاً در پایینترین میزان نوسان اخیر (به شرطی که آنقدر پایین نباشد که شما قبل از شروع آن تصفیه میشود) تعیین کنند.
ثانیاً، شما باید اندازه معاملات خود و ریسک مربوطه را مدیریت کنید. هرچه اهرم شما بیشتر باشد، شانس شما برای تصفیه بیشتر است. استفاده از اهرم بیش از حد شبیه قرار گرفتن سرمایه شما در معرض ریسک غیر ضروری است. علاوه بر این، برخی از صرافیها تصفیه تهاجمی را مدیریت میکنند. برای مثال، BitMEX فقط به معاملهگران اجازه میدهد تا BTC را به عنوان حاشیه اولیه نگه دارند. این بدان معناست که در صورت کاهش قیمت بیت کوین، میزان وجوه نگهداری شده در وثیقه نیز منجر به نقد شدن سریعتر میشود.
با توجه به ریسک مربوط به معاملات اهرم، برخی از صرافیها به پایینترین سطح دسترسی معاملهگران حرکت کردهاند. هر دو Binance و FTX یکی از صرافیهای رمزنگاری شده متمرکز هستند، که محدودیتهای اهرم را از 100x به 20x کاهش میدهند.
سخن پایانی
بهتر است که در هر بازاری که سرمایهگذاری میکنیم، ابتدا میزان ریسکهای سرمایهگذاری آن بازار را برآورد کنیم. هر دارایی دارای یک ضریب نقد شوندگی است که میتواند معیار مناسبی برای آن باشد که شما تصمیم به خرید و یا نگهداری و فروش آن بگیرید.
برای خودتان حدضرر و حدسود تعیین کنید و با استراتژی درست وارد بازار معاملات شوید. یادتان باشد که یک استراتژی خوب هم به تحلیل بنیادی و هم به تحلیل تکنیکالی یک سهم یا ارز بستگی دارد. حتما با کادر آموزشی آکادمی آسیا سرمایه در ارتباط باشید تا راه درست را به شما نشان دهند.
حد سود Stop Profit و حد ضرر Stop Loss در فیوچرز بایننس به چه معناست؟
دو داستان مهم در هر معامله ای وجود دارد، Stop Profit و Stop Loss استفاده از هر دوی این مباحث برای یک تریدر لازم و ضروری است. پس حتما این مقاله را تا انتها بخوانید.
کسب سود در هر معامله ای برای یک تریدر از بهترین لحظات است. اما در کنار آن جلوگیری از ضرر هم از مهمترین بخش هاست. هر تریدری علاقه دارد تا سود خود را به حداکثر و ضرر خود را به حداقل برساند.
آنچه در این مقاله میخوانید
حد سود (Stop Profit)
Stop Profit در دنیای معاملات یک اصطلاح شمرده می شود و به معنی این است که برای سود خود یک حد و اندازه ای بگذارید. مثلا پوزیشن خود را روی عدد 2 باز می کنید و قصد دارید روی عدد 4 با %100 سود از معامله خارج شوید. پس برای معامله خود یک Stop Profit بر روی عدد 4 تعیین می کنید و معامله شما با رسیدن به عدد 4 بسته می شود و شما با %100 سود از معامله خارج می شوید.
حال برای اینکه Stop Profit خود را در یک معامله فیوچرز اعمال کنید، پس از آنکه معامله شما باز شد و به بخش Positions رفت یک گزینه به نام Stop Profit and Loss وجود دارد بر روی آن کلیک کنید و در بخش Stop Profit قیمتی که قصد دارید پوزیشنتان بسته شود را مشخص کنید، در زیر آن هم سود شما مشخص می شود.
حد ضرر (Stop Loss)
همانطور که گفتیم ضرر نکردن یا حداقل ضرر کردن هم بسیار مهم است. زمانی که یک پوزیشن را باز می کنید بهتر است حدضرر برای خود مشخص کنید تا از خطر لیکوئید شدن در امان باشید. حدضرر قرار دادن روش های تکنیکال مشخصی دارد و نمی توانید همینطوری بدون استراتژی حدضرر قرار دهید. معمولا زمانی که پوزیشن شما وارد سود می شود بهتر است حدضرر خود را بالا و در قیمت خرید بیاورید تا اگر مارکت تغییر جهت داد شما بدون ضرر خارج شوید. البته این جمله یک توصیه مالی نیست و تنها یک مثال بود.
برای فعال کردن حدضرر در یک معامله فیوچرز همانطور که برای Stop Profit گفتیم از همان بخش وارد می شوید و در قسمت Stop Loss حد ضرر خود را مشخص می کنید.
جمع بندی:
حد ضرر و حد سود همانند دو برادر هستند که معامله شما را از بالا و پایین می بندند و در صورت رسیدن به سودی از آن خارج می شوید (Stop Profit) و یا در صورت رسیدن به حد ضرری معامله برای شما بسته می شود و از ضررهای بزرگتر جلوگیری می کند. (Stop Loss).
سوالات متداول
حدضرر Stop Loss چیست؟
حد ضرر یا همان Stop Loss به فرآیندی گفته می شود که طی آن معامله شما از پایین بسته می شود که در صورت رسیدن قیمت به آن معامله با ضرر یا سود کم یا سر به سر بسته می شود و جلوی ضررهای بیشتر را می گیرد.
حد سود Stop Profit چیست؟
حد سود قراردادن برای معامله ای به معنی این است که معامله را از بالا ببندیم و در صورت رسیدن مارکت به قیمت بالایی ما معامله با سود بسته می شود.
حد ضرر (Stop Loss) را چگونه مهار کنیم؟
حد ضرر (Stop Loss) دستوری برای بستن یک پوزیشن در یک قیمت و یا درصد خاصمی باشد تا به این صورت ضرر را محدود و کنترل کرد. همین طور که از نام آن مشخص است ، توقف حد ضرر برای محدود کردن و کنترل ضرر در مواردی می باشد که یک ایده ترید موفق از آب در نمی آید.
استفاده از توقف حد ضرر یکی از پایه های بسیار مهم مدیریت ریسک می باشد، به همین دلیل است که هر کتاب، وبینار و مربی معقول بر اهمیت استفاده از آن در ترید بسیار تاکید می کند. اما استفاده و مدیریت ضعیف حد ضرر می تواند هزینه زیادی برای شما به دنبال داشته باشد. بسیارپیش آمده که حد توقف را در فتیله شمع (نمودار کندل استیک) قرار دادیم و با رسیدن به آن حد از از حد ضرر استفاده کنید معامله خارج شویم و بعدا قیمت به هدف خورده و ما از معامله بیرون بوده ایم. در این مقاله به پنج اشتباه رایج در مورد گذاشتن و مدیریت حد ضرر پرداخته می شود.
قرار دادن حد ضرر (Stop Loss) بر طبق هر عدد دلخواه
بازار کاری به نسبت ریسک شما ندارد. یکی از اشتباهاتی که ممکن است انجام دهید این است که تلاش کنیدکه بازار را با چارچوب خود متناسب کنید. در صورتی که برعکس باید چارچوب کاری خود را با بازار متناسب کنید. اگر یک عدد طلایی یا معادله ای برای قرار دادن یک حد ضرر مناسب موجود بود، کاربسیار راحت می شد اما چنین چیزی وجود ندارد.
بنابراین زمانی که تصمیم می گیرید که حد ضرر خود را کجا بگذارید، این تصمیم گیری باید بر اساس تحلیل تکنیکال انجام شود. حد ضرر را بر اساس یک سطح جادویی قیمت که در درصد خاصی و بر اساس میل شماست،پیش بینی نمی کنند. بازار به این چیز ها اهمیتی نمی دهد.
تعیین نکردن پیشاپیش سطح توقف
باید حد توقف خود را قبل از باز کردن یک ترید بدانید . همین قضیه در رابطه با ورود و هدف های شما هم صادق است. تا زمانی که ترید فعال می باشد و سود و ضرر شما نوسان دارد، هر دلیلی برای ماندن در بازار پیدا خواهید کرد. فایده تعیین کردن حد توقف قبل از شروع معامله این است که هر گونه احساساتی از تصمیم گیری برداشته می شود زیرا شما هنوز سرمایه خود را به خطر نیانداخته اید و در واقع با نگاه به نمودار این حد را تعیین کرده اید. اما اگر از قبل این حد توقف را تعیین نکرده باشید و بازار با تمام نیروی خود شروع به حرکت علیه شما کند، به احتمال زیاد توسط بازار برهم زده می شوید و به این نکته توجه نمی کنید که ایده ترید شما در واقع بی اعتبار شده است . در این حالت دیگری حدی برای توقف ضرر شما متصور نخواهد بود. پس قبل از باز کردن یک پوزیشن در مورد جایی که اشتباه کرده اید، تصمیم گیری کنید.
حد ضرر (Stop Loss) را اولین زمان ممکن حرکت دهید
هدف از حد توقف محافظت از شما در شرایطی می باشد که ایده ترید شما درست درنیاید و هدف این نیست که معاملات شما خالی از ریسک شود. منطق حکم می کند که حد توقف بر اساس تحلیل تکنیکال تنظیم شود. بسیاری از افراد با این مطلب که حد ضرر باید بر اساس تحلیل تکنیکال باشد موافقند اما با این وجود خوشحالانه حد توقف را برای سر به سر شدن یا سود حاشیه ای به حرکت در می آورند که در اینجا یک تناقض ایجاد می شود.
حرکت حد توقف در این حالت مشابه این است که جایگاه آن را براساس اعداد اختیاری تعیین کنید. برای بازار اهمیتی ندارد که شما در کجا وارد شده اید و در کجا سر به سر می شوید. زمانی که شما به دلخواه خود حد توقف را حرکت می دهید، یک رویکرد تکنیکال محور را رها از حد ضرر استفاده کنید کرده اید (مگر اینکه سر به سر شدن شما مطابق با یک سطح برجسته تکنیکال باشد).
حد توقف را برای سر به سر شدن و یا سودی جزئی نباید رها کرد و یا تغییر داد. سوالی که باید از خود بپرسید این است که اگر من پوزیشن نداشتم و قیمت به سمت سر به سر و یا سود حاشیه ای حرکت می کرد، آیا من آن را به عنوان یک ناحیه مهم یا سطح بی اعتبار سازی تلقی می کردم؟
اگر جواب این سوال خیر باشد، شما نشان داده اید که خارج شدن از ترید در آن نقطه فقط یک تصمیم شانسی و اختیاری بوده است. در عوض، حد توقف باید تا جایی برود که مسلم شود که شما در ترید خود اشتباه کرده اید. اگر شما در نقطه خاصی وارد معامله شوید باید قادر به تعیین این باشید که در فلان نقطه ترید من توسط بازار باطل می شود و باید از معامله خارج شوم. اگر نتوانید چنین کاری را انجام دهید، نباید اصلا وارد معامله شوید.
طرح ترید خود را باور داشته باشید و اجازه دهید که بازار به شما ثابت کند که در معامله اشتباه کرده اید که این با برخورد قیمت به سطح توقف انجام می شود. حرکت همیشگی و بدون فکر به سمت سر به سر شدن نوعی ترید تنبلانه است که شما را از تحلیل تکنیکال خودتان دور می کند.
حد توقف خود را به هیچ عنوان حرکت ندهید
بر اساس مباحث گذشته ، هدف از قرار دادن حد توقف محافظت از اکانت شما در زمانی می باشد که ایده ترید شما صحیح در نمی آید. اما زمانی که بازار به شما ثابت کرد که ایده ترید شما ممکن است صحیح باشد، این حد توقف را باید برای محافظت از سود کسب شده مورد استفاده قرار داد. در اینجا ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید که آیا این تناقض نیست؟ چون قبلا گفته شد که حد توقف را نباید حرکت داد. باید گفت که در این قضیه تناقضی نیست. این حرکت کور کورانه و بدون توجه به تحلیل تکنیکال است که نباید انجام شود اما اگر حد توقف را وقتی که بازار ثابت می کند، حرکت دهید در واقع همان حرکت در جهت مورد انتظار می باشد. این یک تصمیم بر اساس تحلیل تکنیکال و روشی برای حفظ سود شما در حالی است که قیمت به سمت هدف می رود.
تفاوت این دو باید کاملا واضح باشد. اولی یک تصمیم احساسی است اما دومی تصمیم بر اساس تحلیل تکنیکال می باشد تا اینکه سود خود را در حرکت قیمت به سمت هدف حفظ کنید. به عنوان مثال، حرکت دادن حد توقف بعد از یک کندل حرکتی فشاری در جهت مورد انتظار که ثابت می کند که خریداران یا فروشندگان وارد آن ناحیه شده اند، امری رایج است. چنین قیمتی دلیلی واقعی برای برگشت به بالا یا زیر آن سطح ندارد. این بسیار متفاوت از حرکت احساسی قبلی است.
منظور از حرکت دادن حد توقف بالا بردن آن در زمان خرید و پایین آوردن آن در زمان فروش می باشد و این زمانی اتفاق می افتد که قیمت به سمت هدف شما حرکت می کند. دلیل این امر نسبتا آسان است؛ بازار التزامی برای برخورد دقیق به هدف شما را ندارد و با حرکت دادن حد توقف مانع از این می شوید که یک معامله سودآور سر به سر شود و یا وارد ضرر شود.
مثال بالا را در نظر بگیرید. وقتی وارد این معامله می شوید نسبت پاداش به ریسک شما ۲ به ۱ می باشد. فرض کنید همچنان که قیمت افت می کند شما نیز شروع به حرکت دادن حد توقف برای سر به سر شدن یا سود حاشیه ای می باشید. قیمت به هدف شما نزدیک می شود اما دقیقا به آن نمی رسد و برعکس می شود. در آن نقطه شما باید دوباره نسبت پاداش به ریسک خود را مقایسه کنید و ببینید که آیا این نسبت منطقی است.
اگر حد توقف را حرکت ندهید، ریسک پس دادن سود به بازار موجود خواهد بود. به عبارت دیگر، اگر اصلا حد توقف خود را حرکت ندهید، تناسب پاداش به ریسک شما در صورتی که قیمت به هدف برخورد نکند و برگردد بسیار نامناسب می شود. چیزی بنام ترید رایگان وجود ندارد و این در واقع پولی است که شما به بازار پس می دهید. همان طور که گفته شد، بازار التزامی برای برخورد به هدف شما ندارد. اگر انتخاب هدف شما عیب و نقص داشته باشد که اغلب هم همین طور است، حرکت دادن حد توقف برای شما سودآور خواهد بود.
سعی کنید متکبر نباشید، واقعا از دست دادن یک ترید خوب تنها به این دلیل که شما می خواهید دقیقا به هدف برسد، احمقانه است. بازار چیزی به شما بدهکار نیست و اهمیت نمی دهد که هدف دقیق شما چقدر است. زمانی که ترید پیشرفت می کند، پویایی و حرکت حد توقف نیز باید موجود باشد. در سراسر ترید باید نسبت پاداش به ریسک خوبی را حفظ کنید و هنوز هم می توانید در بازار بدون سازمان دادن نقاط دقیق هدف سود کنید.
حد توقف را در جیب های نقدینگی تنظیم کنید
ساختار های قیمتی معینی وجود دارند که معمولا قبل از این که بازار برعکس شود، مورد هجوم واقع می شوند. از گذاشتن حد ضرر دقیقا در بالا و پایین قله ها و کف های کلیدی کاملا خودداری کنید زیرا احتمال دارد که بازار قبل از برگشتن از این نواحی بگذرد. خودتان این تمرین را انجام دهید، یک نمودار قیمت از بازاری که در آن ترید می کنید را باز کنید و نقاط نوسان کلیدی و قله ها و کف ها را مشخص کنید. مشاهده می کنید که در اکثر موارد قیمت قبل از بازگشت از این سطوح می گذرد. تریدر هایی که حد ضرر را در بالا و پایین این ساختار ها تعیین کرده اند، قبل از برگشت بازار از معامله خارج می شوند.
چگونه می شود از خودتان در برابر شکار شدن محافظت کنید؟ این مساله آسان نیست و دلیل اهمیت موضوع نیز همین می باشد. اگر شما به قیمت توجه نکنید و زمانی که به این نواحی کلیدی نزدیک می شود آن را تحت نظر نگیرید، احتمالا گرفتار این اشتباه خواهید شد. این توصیه را می توان به این صورت خلاصه کرد که نباید حد توقف را در جا هایی واقعا واضح قرار داد.
نقاط نوسانی عمیق و واضح، مرز های محدوده ای و نقاطی که برای همگان قابل تشخیص هستند، همیشه در تلاش برای نقدینگی مورد هدف قرار می گیرند زیرا از آنها به عنوان نقاط مرجعی برای ترک کردن سفارش ها استفاده می شوند. پس کمترین کاری که برای خود می توانید انجام دهید این است که فضایی را مابین این سطوح و حد توقف خود قرار دهید تا به قیمت اجازه دهید که بدون خارج کردن شما از معامله از این سطوح گذر کند. پس مخصوصا اگر بازاری که شما در آن کار می کنید اغلب خیزش هایی را تجربه می کند، به آن فضای کافی برای تنفس بدهید و از قرار دادن حد توقف دقیقا در این نقاط اجتناب کنید.
استاپ لاس یا حد ضرر چیست؟
استاپ لاس یا حد ضرر در واقع سوپاپاطمینانی برای پیشگیری از هدررفت و خسارت به ارزهای دیجیتال معاملهگران بهحساب میآید. این سرویس (Feature) معمولاً برای تعیین زمان مناسب خروج از معاملات توسط معاملهگرانی که در بازارهای مالی با دیدگاه کوتاهمدت و میانمدت فعالیت میکنند، کاربرد دارد. این افراد برای توقف معاملات ضرر ده یا تعیین محدوده میزان سود و زیان خود از Stop loss استفاده میکنند. البته گاهی اوقات دستور استاپ لاس میتواند در سود یا حتی در نقطه صفر به صفر نیز عمل کند.
دستورات توقف معامله بهصورت کلی به دو بخش، تیک پروفیت (Take profit) و استاپ لاس (Stop loss) دستهبندی میشود. این دوبرای کنترل موقعیتهای باز کاربرد دارد و اهمیت زیادی در مدیریت سرمایه دارد.
- Stop loss حد زیان: حداکثر زیان در یک معامله
- Take profit حد سود: حداکثر سود در یک معامله
زمانی که ارزش ارزهای دیجیتال شما رو به کاهش است، میتوانید مشخص کنید که دقیقاً تا کجا میخواهید آنها را حفظ کنید!
تعیین حد ضرر به معاملهگران کمک میکند تا قبل از ورود به یک بازار، شرایط مساعد برای مبادله در آن را بسنجند. این سرویس قادر است به طور خودکار در قیمت مشخص شده از سوی تریدر و یا زیر آن قیمت اقدام به فروش کند. زمانی که حد ضرر را در معاملهای تعیین میکنیم، در حقیقت مشخص میکنیم که چه زمانی برای خروج از سهم مناسب است. توجه داشته باشید که تعیین حد ضرر بهصورت دستی کار سنجیدهای نیست؛ بهویژه در بازار رمز ارز ممکن است قابلاجرا نباشد. همانطور که قبلتر اعلام کردیم حد ضرر بیشتر در معاملات کوتاه یا میانمدت کاربرد دارد، بااینحال سرمایهگذاران و هولدرها نیز میتوانند از این ابزار به نفع خود استفاده کنند.
انواع مدلهای تعیین حد ضرر
با بهکارگیری روش مناسب تعیین حد ضرر میتوانید تا حد زیادی مانع شکار دارایی خود شوید. استاپ لاس از جمله موضوعاتی در معاملهگری است که تعیین مقدار دقیق آن کاملاً وابسته به استراتژی معاملاتی هر تریدر است. اما روشهای اصلی این سرویس کدام است؟ در ادامه به ۴ روش کاربردی Stop loss در تحلیل تکنیکال اشاره میکنیم.
نام این روش بیانگر ماهیت آن است. تنظیم استاپ لاس در یک قیمت ثابت و مشخص را استاتیک استاپ (static stop) میگویند. در این روش تا زمانی که معامله به قیمت توقف یا محدوده مشخص شده نرسیده است، دستور استاپ لاس اجرا نمیشود و معاملهگر فارغ از ابزارهای تحلیل تکنیکال، باتوجهبه شناختی که از دارایی و روحیات شخصی خود دارد، یک عدد از پیش تعیین شده را بهعنوان حد ضرر در معاملات تعیین میکند.
اندیکاتور Average True Range، ابزار کارآمدِ معاملهگران برای تعیین حد ضرر در تمامی معاملات است. اندیکاتورها مجموعه توابع و الگوریتمهای ریاضی تلقی میشوند که به کمک آنها میتوان تخمینهای نسبتاً خوبی از روند حرکت قیمت یک دارایی ارائه داد. استفاده از شاخصی مانند میانگین محدوده واقعی، این امکان را به معاملهگران میدهد تا از دادههای تازه بهدستآمده در بازار برای تجزیهوتحلیل دقیقتر گزینههای مدیریت ریسک خود کمک بگیرند.
- توقف دنبالهدار یا Trailing Stops
شاید بتوان ادعا کرد که توقفهای استاتیک برای معاملهگران مبتدی مفیدتر است، اما سایر تریدرها برای به حداکثر رساندن تسلط و مدیریت معامله خود از توقف به روشهای دیگری را امتحان میکنند. تریلینگ استاپ، توقفی است که با حرکت معاملات به نفع معاملهگر تنظیم میشود تا بتوانند خطر ریسک در معاملات را بیشتر کاهش دهد. این نوع استاپ لاس به معاملهگر اجازه میدهد تا ریسک اولیه خود را در معاملات حذف کند.
اصولی که برای تعیین حد ضرر که باید در نظر داشته باشیم
هرچند قانون کلی برای تعیین استاپ لاس وجود ندارد، ولی نکتههای اصولی وجود دارد که همواره نیاز است به آنها در خرید بیتکوین و بهطورکلی تمام ارزهای دیجیتال توجه کنیم:
- کاهش سود هم بهمنزله نوعی ضرر است، بنابراین زمانی که قیمت دارایی بالا رفت حد ضرر را نیز باید متناسب باقیمت افزایش داد.
- اهمیت دیدگاه زمانی را دستکم نگیرید! مثلاً تعیین حد برای تریدهای کوتاهمدت با تعیین حد برای تریدهای بلندمدت متفاوت است.
- در خریدهای میانمدت و بلندمدت، حد ضرر را روی محدوده حمایتی معتبر انتخاب کنید. (بین ۱۰ تا ۲۰ درصد پایینتر از قیمت خرید).
- حد ضرر نباید از ۱۰ درصد مبلغ خرید تجاوز کند و این یعنی بیش از ۱۰ درصد مبلغ خریدتان را نباید از دست دهید.
- در خریدهای میانمدت و بلندمدت، حد ضرر را روی محدوده حمایتی معتبر مشخص کنید. (بین ۱۰ تا ۲۰ درصد پایینتر از قیمت خرید).
- تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی، اشتباهی رایج است! گاهی معاملهگر با نزدیک شدن قیمت به حد ضرر اقدام به تغییر یا حذف آن میکند و منتظر کمتر شدن یا ازبینرفتن زیان میماند. گرچه شاید این عمل در ابتدا باعث جبران یا کمتر شدن زیان شود، اما در بلندمدت نتیجهای جز ازبینرفتن برنامه و استراتژی سرمایهگذاری نخواهد داشت.
منظور از حجم نامناسب در تعیین حد ضرر چیست؟
اگر در ابتدا کار سرمایه اندکی دارید، بهتر است تریدهای خود را در حجم و ابعاد کوچک انجام دهید. با رعایت این نکته، Stop loss شما منطقیتر خواهد بود و دیگر به دلیل عدم همخوانی اندازه و موجودی حساب، متضرر نمیشوید. مطابقت این دو عامل با یکدیگر، منجر به معقول شدن میزان ریسک میشود و به قیمتها فضای نوسان بیشتری میدهد.
دیدگاه شما