بورس با شهبازی
مدیریت پرتفوی چیست؟ انواع استراتژی مدیریت سبد سهام چیست؟
دارایی به منابع مالی گفته میشود که برای فرد دارای ارزش اقتصادی باشد و مدیریت دارایی عبارت است از مجموعه فعالیتهایی که برای نگهداری، بهکارگیری و توسعه داراییهای یک نهاد، شرکت یا گروه انجام میگیرد. لازمهی تصمیمگیری در فرآیند مدیریت دارایی، مواردی همچون دانش، تجربه کافی و بهکارگیری اصول تنوعبخشی است. شرکت مدیریت دارایی، نهادی است که به نمایندگی از مشتریان خود به سرمایهگذاری میپردازد و از مهمترین مزایای این شرکتها، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- دراختیار داشتن منابع مالی بیشتر
- سرمایهگذاری در چند حوزه و مجموعه بزرگتری از اوراق
- امکان تنوعبخشی در سبد مشتریان
استراتژی این شرکتها در سرمایهگذاری میتواند متفاوت باشد؛ برخی با توجه به تمایلات مشتریان، سبد سهام را تشکیل میدهند و برخی دیگر با توجه به استراتژی صندوقهای شاخصی، استراتژی سبد را انتخاب میکنند؛ امروزه مدیریت دارایی میتواند به وسیله صندوق سرمایهگذاری مشترک، صندوق بازنشستگی، سبدگردانی اختصاصی و صندوق پوشش ریسک انجام شود. منابع درآمدی در این شرکتها، هزینه کمیسیون و خدماتی است که از مشتریان خود دریافت میکنند.
آشنایی با شرکتهای سبدگردانی
همانطور که در مطلب “سبدگردانی اوراق بهادار در کارگزاری آگاه ” ذکر شد، سبدگردانی به خرید، فروش یا نگهداری اوراق بهادار، بنام سرمایهگذار معین و توسط سبدگردان گفته میشود که در قالب قراردادی مشخص و بهمنظور کسب انتفاع برای سرمایهگذار انجام میگیرد. از مزیت این شرکتها، میتوان به اداره آنها توسط مدیران و کارشناسانی خبره در زمینه سرمایهگذاری اشاره کرد. از دیگر نهادهای سرمایهگذار، میتوان به صندوقهای سرمایهگذاری اشاره کرد که در شیوهی سرمایهگذاری توسط آنها و سبدگردانها، تفاوتهایی وجود دارد. از جمله این تفاوتها میتوان به این موضوع اشاره کرد که در سبدگردانی، پورتفو به صورت خاص برای هر فرد تهیه میشود در نتیجه اهداف فرد سرمایهگذار، میزان ریسک گریزی و افق زمانی وی در سبد، در نظر گرفته خواهد شد. در این سبدها، فرد سرمایهگذار مالکیت مستقیم سرمایه خود را دارد و در واقع سرمایهگذاری بانام او انجام میشود؛ این در حالی است که مالکیت در صندوقها بهصورت مشاع است و افراد با خرید هر واحد به همان میزان در سود و زیان صندوق سهیم میشوند. مدیران صندوقها با فروش این واحدها، وجه لازم برای سرمایهگذاری در انواع اوراق را بهدست میآورند. شرکتهای سبدگردان علاوه بر تشکیل سبدهای سرمایهگذاری برای افراد حقیقی و حقوقی، میتوانند نقش انواع ارکان صندوقهای سرمایهگذاری را نیز بر عهده داشته باشند.
آشنایی با مدیریت پرتفوی
یکی از وظایف مهم شرکتهای مدیریت دارایی، مدیریت پرتفوی است. پرتفوی به معنای مجموعهای از داراییها و مدیریت پرتفوی، هنر و علم تصمیمگیری در مورد سیاست و ترکیب سرمایهگذاری، متناسبسازی سرمایهگذاری با اهداف، تخصیص دارایی برای افراد و مؤسسات و کنترل ریسک است. به بیانی دیگر میتوان گفت مدیریت پرتفوی به معنای تعیین نقاط ضعف و قوت، تهدیدها و فرصتها در انتخاب بدهی در مقابل سرمایه، رشد در مقابل اطمینان و دیگر انتخابها در مسیر افزایش بازدهی در سطح معینی از ریسک است. بهطورکلی مراحل تشکیل هر پرتفوی به این شرح است:
- تعیین سیاست سرمایهگذاری
- تجزیهوتحلیل اوراق بهادار
- تشکیل سبد سرمایهگذاری
- تجدیدنظر در سبد سرمایهگذاری
- ارزیابی عملکرد سبد سرمایهگذاری
تعیین سیاست سرمایهگذاری
میزان بازده درخواستی چهقدر است؟ میزان نقدشوندگی چهقدر باشد؟چه میزان ریسک را میتوانیم متحمل شویم؟
تجزیه و تحلیل اوراق بهادار
بر اساس استراتژی تعیینشده در قدم قبلی، سبد سهام از چه سهمهایی و با چه ترکیبی تشکیل شود؟
تشکیل سبد سرمایهگذاری
چقدر از سرمایه را وارد بازار سهام کنیم؟ میزانی که در بانک سپردهگذاری میکنیم چهقدر باشد؟ چه میزان از سرمایه را به خرید طلا و ارز اختصاص دهیم؟
تجدیدنظر در سبد سرمایهگذاری
با توجه به سبد سهام تشکیل شده، آیا به اهداف موردنظر سرمایهگذاری خود نزدیک شدهایم؟
ارزیابی عملکرد سبد سرمایهگذاری
در دورههای مختلف، عملکرد مدیریت پرتفوی چگونه است؟
در این مقاله به بررسی “تعیین سیاست سرمایهگذاری” پرداخته میشود. برای مدیریت سبد سهام بهطوری کلی دو استراتژی منفعل و فعال وجود دارد که در ادامه معرفی خواهند شد.
انواع استراتژی مدیریت سبد سهام
استراتژی منفعل
استراتژی منفعل یا انفعالی: در این نوع استراتژی، به دلیل عدم توانایی پیشبینی جریان آتی بازار یا عملکرد قیمت سهام، هدف اصلی نزدیک کردن بازده پرتفوی به بازده شاخص موردنظر است. در این نوع استراتژی، نوع مدیریت پرتفوی بهصورت خرید و نگهداری است. در این شرایط خرید سهام بر مبنای چندین معیار انجام شده و تا پایان دوره سرمایهگذاری، حفظ میشود. بنابراین هیچگونه فعالیت خریدوفروشی پس از ایجاد پرتفوی وجود ندارد.
استراتژی منفعل، به نامهای مختلفی همچون استراتژی سرمایهگذاری در شاخص نیز، گفته میشود. در این حالت مدیریت هیچگونه تلاشی جهت شناسایی سهام با قیمت پایین یا با قیمت بالا از طریق روشهای تجزیه و تحلیل نمینماید و همچنین هیچگونه تلاشی در جهت پیشبینی حرکات کلی در بازار انجام نمیدهد.
چگونه پرتفوی شاخص انفعالی تشکیل دهیم؟
برای ایجاد پرتفوی با نگاه استراتژی انفعالی، سه روش مرسوم وجود دارد:
روش پیگیری کامل: در این روش همه سهام موجود در شاخص به نسبت وزنشان در آن شاخص خریداری میگردند.
روش نمونهگیری: در این روش، مدیر پرتفوی تنها به خرید نمونهای از سهام که در شاخص مبنا وجود دارد، میپردازد.
روش بهینهسازی یا برنامهریزی غیرخطی: در این روش از اطلاعات تاریخی تغییرات قیمتها و همبستگی بین سهام (ارتباط هر سهم با سهم دیگر) استفاده میشود و بر این اساس ترکیب پرتفوی مشخص خواهد شد.
استراتژی فعال
استراتژیفعال: این استراتژی عمدتاً بهمنظور هماهنگی با پیشبینیهای کوتاهمدت یا میانمدت بازار و سهم بکار میرود. یعنی مدیر پرتفوی در حال خریدوفروش سهم است تا بتواند بازدهی بیش از بازدهی شاخص بازار (بازدهی متوسط بازار) کسب کند.
برای مدیریت فعال پورتفوی، سه نوع استراتژی وجود دارد.
استراتژی سنجش موقعیت بازار: سرمایهگذار با پیشبینی آینده بازار، حجم سرمایهگذاری را بین اوراق بهادار تغییر میدهد و در صورت پیشبینی بازده بالاتر از متوسط برای پرتفوی، نسبت به تعدیل و اصلاح ریسک پرتفوی اقدام مینماید. یعنی مدیر پرتفوی اگر بداند بازار در روند نزولی (صعودی) قرار خواهد گرفت، بیشتر (کمتر) در اوراق بهادار با درآمد ثابت (مثل اوراق مشارکت یا اوراق خزانه اسلامی)، سرمایهگذاری میکند و حجم سرمایهگذاری در سهام را کاهش (افزایش) میدهد.
استراتژی گلچین سهام: سرمایهگذار، وزن سهام زیر قیمت را در پرتفوی افزایش و وزن سهام بالای قیمت را کاهش میدهد. از این طریق ریسک پرتفوی نیز متنوع میشود و انتخابهای سهم بر سایر سهام اثر میگذارد.
استراتژی تمرکزبخش: این روش مشابه استراتژی گلچین سهام است، با این تفاوت که واحد موردنظر بهجای سهام، صنعت است.
انتخاب استراتژی
در ادامه به مهمترین عواملی که مدیر پرتفوی باید برای تعیین نوع استراتژی خود در نظر بگیرد، اشاره خواهیم کرد:
– شرایط حاکم در بازار و نوع بازار: مدیر پرتفوی در شرایط رونق بازار از استراتژی فعال و در شرایط رکودی از استراتژی مدیریت منفعل در بازار بهره میگیرد.
– سطح کارایی بازار: در بازاری که کارایی آن در سطح بالایی قرار دارد، مدیریت منفعل استفاده میشود و مدیران به سمت سرمایهگذاری در صندوقهای شاخصی و متنوع حرکت میکنند. در مقابل در بازارهای غیرکارا بهتناسب وجود شکافها و فرصتهای آربیتراژی، مدیران به سمت بهرهگیری از توان تحلیلگری و مدیریت فعال حرکت میکنند.
– نگاه و ویژگی شخصیتی مدیران: ظرفیت ریسکپذیری و محافظهکاری مدیران پرتفوی، نوع استراتژی که آنها در سبد سهام خود به کار میگیرند را مشخص میکند.
– اندازه و حجم پرتفوی: مدیران پرتفویهایی باارزش و حجم بالا، از سیستم مدیریتی منفعل استفاده میکنند و دلیل آن حجم بالای معاملاتی است که در صورت تغییر پرتفوی، باید انجام دهند و در مقابل مدیر یک پرتفوی کوچک بهراحتی میتواند با اجرای مدیریت فعال به جابهجایی سهام در پرتفوی خود بپردازد.
– سطح تحمل ریسک پرتفوی: هرچه پرتفوی تحمل ریسکش بالاتر رود از استراتژی منفعل به سمت استراتژی مدیریت فعال حرکت خواهیم کرد.
– انتظار و توقع سرمایهگذار: سهامداران محافظهکار معمولاً استراتژی منفعل را به کار میگیرند و در مقابل سهامدارانی که انتظار سود بیشتری دارند از مدیریت پرتفوی فعال استفاده میکنند.
مدیریت پرتفوی یا سبد سهام چیست و چه کاربردی دارد؟
پورتفولیو(Portfolio)، پرتفوی یا سبد سهام یک ترکیب درست، اصولی و مناسب از سهام و دارایی هایی است که شخص سهامدار در بازار سرمایه بورس خریده است. هدف اصلی و مهم از این کار، به حداقل رساندن ریسک سرمایه می باشد. فرض کنید شما در سبد سهام خود فقط از صنعتی مدیریت پورتفوی چیست؟ خودرویی سهام دارید، حال در نظر بگیرید در یک مقطع زمانی عوامل بیرونی مثل جنگ یا درگیری های منطقه ای و امثال این اتفاق میافتد و باعث می شود تولیدات و صادرات این صنعت مورد نظر به حداقل برسد که در چنین زمانی شما دچار ضرر زیادی می شوید. اما اگر شما سبد خود را از صنعت های مختلفی چون دارویی، بانکی، پتروشیمی و… تشکیل دهید، سود دیگر سهام ها ضرر آن یک سهام شما را جبران می کنند. در این مقاله با ما همراه باشید تا با کسب اطلاعات مفید، با بهترین مدیریت پرتفوی آشنا شوید.
مدیریت پرتفوی یا سبد سهام چیست؟
پرتفوی با هدف کاهش میزان ریسک دارایی ها شکل می گیرد و باعث می شود در شرایط معمولی کاهش بازدهی تمام سهام های موجود در سبدتان نزدیک به صفر برسد. جمله معروفی در سراسر جهان در رابطه با مدیریت پرتفوی در بورس رایج است که می گوید همه تخم مرغ هایتان را در یک سبد قرار ندهید . این اصطلاح معروف برای مدیریت سرمایه بکار می رود، منظور از این جمله این است که از سرمایه و دارایی خود برای خرید سهام های مختلف در صنعت های متفاوت اقدام کنید. خصوصیات و ویژگی های مشخصی مثل تنوع بخشی برای تشکیل پرتفوی وجود دارد که با رعایت آن می توان گفت سبد سهام مناسبی تشکیل شده است.
ارزش پرتفوی چیست؟
ارزش نقدی و مالی پرتفوی شخص حقیقی و حقوقی را، ارزش پرتفوی می گویند. ارزش پرتفوی شرکت های سرمایه گذاری پذیرفته شده در بورس، مهم ترین عامل برای قیمت گذاری این شرکت ها می باشد.
برای داشتن بهترین پرتفوی بورسی و مدیریت پرتفوی به نکات زیر توجه داشته باشید:
متنوع سازی پرتفوی
گاهاً سرمایه گذارانی هستند که با تحلیل های خود به این نتیجه می رسند که اگر تمام سرمایه خود را فقط در یک صنعت به عنوان مثال خودرویی، سرمایه گذاری کنند سود زیاد و قابل چشمگیری عایدشان خواهد شد و متوجه این موضوع نیستند که ریسک بسیار زیادی را پذیرفته اند و هر لحظه خطر آن وجود دارد که سرمایه شان از دست برود. داشتن سهام های یک صنعت توصیه نمی شود زیرا اگر رکودی در آن صنعت اتفاق افتد، شما در تمام سهام خود دچار ضرر می شوید. در واقع سبد شما هرچه تنوع بیشتری داشته باشد به نفع شما خواهد بود، پس سبد خود را از سهام شرکت های متفاوتی پر کنید، هم چنین توجه داشته باشید که تنوع به اندازه ای نباشد که در مدیریت آنها دچار مشکل شوید.
صنایع پرسود و با بازدهی بالا را مدنظر قرار دهید:
قبل از تشکیل سبد خود صنایع و شرکت های پربازده را شناسایی و مشخص کنید سپس از میان آنها پرتفوی خود را تشکیل دهید. زیرا اگر به صورت تصادفی و بدون دلیل موجه و منطقی سهام شرکت های مختلف را انتخاب و در سبد خود قرار دهید ممکن است دچار ضرر شوید. یکی از نتایج خوب انتخاب درست و تشکیل سبد مناسب کاهش ریسک در سرمایه گذاری می باشد.
چند سهم در سبد سهام خود داشته باشیم؟
انتخاب 5 تا 10 سهم از صنعت های مختلف، سبدی با تنوع درست و مناسب را نشان می دهد. با این اندازه تنوع شما ریسک سیستماتیک که به اتفاقات بزرگ سیاسی، اقتصادی که در نتبجه آن کل بازار درگیر می شود و همچنین ریسک غیرسیستماتیک که تنها مربوط به شرکت می شود را به حداقل رسانده اید.
دارایی خود را با وزن و درصد مناسب در سهام های مختلف تقسیم کنید
با تقسیم منطقی و اصولی کل سرمایه در سهام های انتخابی خود نتیجه بهتری می توان گرفت. اگر شما فقط 20 درصد سرمایه خود را به هر سهم از 5 سهم انتخابی خود اختصاص دهید در واقع ریسک سرمایه گذاری را به حداقل رسانده ایید و این کاری معقول و درستی است.
سخن پایانی:
یکی از لازمه های داشتن عملکردی خوب در بازار سرمایه ی بورس علاوه بر آگاهی و دانش کافی، داشتن مدیریت پرتفوی و هم چنین مدیریت سرمایه می باشد، زیرا در نتیجه ی این امر، سود و بازدهی بالا تحقق می یابد.
وظایف مدیریت پرتفو در صندوقهای سرمایه گذاری
این مقاله گفتگو حسين جوان در مورد مدیریت پرتفو میباشد.
مديريت پرتفو چيست؟
مدیریت پرتفو در سرمایهگذاری خطرپذیر فرآیندی است که توسط سرمایهگذاران VC انجام میگیرد. هدف نهایی اين كار حفاظت و افزایش ارزش سرمایهگذاری آنها با رویکرد برد-برد مورد استفاده قرار میگیرد.
مدیریت پورتفولیو ایدهآل، مجموعهای از تصمیمگیریهای هوشمند، تجزیهوتحلیل اطلاعات و تخصیص صحیح منابع است. همگی اینها برای دستیابی به افزایش ارزش و ثبات محدوده سرمایهگذاریها انجام میشود.
بهطور خاص، مدیریت پرتفو در سرمایهگذاری خطرپذیر شامل موارد زیر است:
تحقیقات بازار و نظارت
سرمایهگذاران خطرپذیر باید نسبت به اطلاعات صنایعی که در آنها سرمایهگذاری میکند بهروز باشند. بهطورمعمول، شرکتهای VC در یک نوع سرمایهگذاری تخصص دارند. گاهی نيز یک صنعت را پوشش میدهند، اما گاهی ممکن است دایرهی وسیعتری از صنعتها را پوشش دهند؛ بنابراین، مجموعهای که یک پرتفو مدیریت میکند، ممکن است صنایع مختلفی را شامل شود. به همین دلیل تحقیقات بهروز در مورد چگونگی رشد و انعطاف هر صنعت و بازار، یک دانش حیاتی برای حفظ تصمیمات سرمایهگذاری هوشمند قبل از سرمایهگذاری، تأمین بودجه اضافی یا استراتژی خروج بهموقع است.
مدیریت ریسک
سرمایهگذاری VC در کل یک تجارت پر ريسك و خطرپذیر است. به همین خاطر درک روشنی از مدتزمان لازم برای بازگشت سرمایه بسیار مهم است. هنگام تعیین استراتژی، مدیریت پرتفو امری لازم است. VCها باید با درک اینکه چقدر طول میکشد تا سرمایه اولیه خود را برگردانند (معمولاً ۳-۷ سال) و میزان بازگشت سرمایهگذاری آنها ۲ یا ۳ برابر باشد، باید مقدار ریسک بالای هر سرمایهگذاری را مشخص کنند. تعادل بازده سریع با پتانسیل بالا هنگام مدیریت سرمایهگذاریهای جدید برای یک مجموعه، بسیار مهم است.
استراتژیهای خروج
همانطور که سرمایهگذار خطرپذیر (VC) در حال سرمایهگذاری است، باید بداند که چگونه میخواهد از تجارت خارج شود. این طرح شامل شناسایی اهداف خروج و مذاکرات مناسب در بهترین و بدترین حالت برای کسبوکار است. استراتژیها ممکن است ادغام، خرید، یا عرضه عمومی باشد. اتخاذ استراتژي مناسب برای خروج توسط پرتفوی کسبوکار، برای کاهش ریسک و افزایش ارزش مجموعه مهم است.
مدیریت پرتفو دقیقاً چگونه کار میکند؟
یک ضربالمثل معروف میگوید: «تمیزترین آینهی ماشین، آینهی عقب است!». بر همین اساس سرمایهگذاران از تجربیات گذشته خود برای تعیین الگوهاي مؤثر برای تفسیر پیشبینی احتمالات مختلف آینده و نتیجه سرمایهگذاریهای خود استفاده میکنند. درنهایت، مدیریت پورتفولیو با ارزیابی، پیشبینی و ایجاد تعادل در دادههای کیفی و کمی به سرمایهگذاری آینده کمک میکند.
مدیریت پرتفو در یک VC شامل تحقیق و نظارت بر بازار، تعیین ریسک و تدوین استراتژیهای خروج است. بهمنظور انجام این مراحل، یک VC به اطلاعاتی از بنیانگذار یا تیمی که به دنبال سرمایهگذاری هستند نیاز دارد. با اين كار ميتواند تصمیمات مدیریت پورتفولیو را آگاهانه اتخاذ کند. مدیریت پرتفو به دنبال ترکیبی از معیارها و دادههای کیفی از سرمایهگذاریهای احتمالی هستند.
برخی از معیارهای مدیریت پرتفو برای سرمایهگذاری عبارتاند از:
۱ – وضعیت مالی و نقدی؛
یک VC گزارشی صادقانه از موقعیت مالی شرکتها میخواهد. سرمایهگذار باید بداند:
- ▪️ بودجه عملیاتی ماهانه و سالیانه تیمها چقدر است؟
- ▪️ هرگونه سود تا به امروز (و رشد در طول زمان) چه مقدار بوده است؟
- ▪️ چقدر پول قبلاً جمعآوری کردهاید؟
- ▪️ چقدر سهام برای سرمایهگذاریهای فعلی باقیمانده است؟
این اطلاعات به سرمایهگذارها کمک میکند تا موارد زير را مشخص کند:
- ▪️ آیا سرمایهگذاری در یک شرکت در سبد پرتفوی سرمایهگذار قرار میگیرد یا خیر؟
- ▪️ چه میزان سرمایهگذاری باید در نظر گرفته شود؟
- ▪️ استراتژی خروج احتمالی از چه چیزی میتواند باشد.
۲ – شاخصهای کلیدی عملکرد؛
شاخصها بسته به نوع صنعتی که یک کسبوکار نوپا یا استارتآپ فعالیت میکند، ممکن است متفاوت باشد. بااینحال، یک کسبوکار همیشه باید اهداف اصلی خود را ثبت و اندازهگیری کند. KPI (Key Performance Indicator، شاخص كليدي عملكرد) های واقعی باید شاخصهایی باشند که هر روز کسبوکار را در جهت درست راهنمایی کنند. فراتر از اهداف درآمدی، نمونههای دیگر KPIها مانند کاربران فعال، هزینهی جذب مشتری یا میانگین ارزش هر سفارش باشند. این KPIها به VC کمک میکند تا بهتر نسبت به میزان سرمایهگذاری در کسبوکار تصمیمگیری کند.
۳- مالکیت و میزان سهام؛
اگر VC به دنبال سرمایهگذاری جدید باشد، جزء مهمی که برای مدیریت سبد سهام و پرتفوی خود در نظر میگیرد میزان مالکیت آنها در شرکت است. بنیانگذاران باید بدانند و مطمئن باشند که چند درصد از شرکت درازای سرمایهگذاری (در صورت وجود) و چه مقدار از قبل در اختیار شرکت قرار گرفته است. این اطلاعات بسیار مهم است چرا که رویکرد سرمایهگذار خطرپذیر در مورد یک سرمایهگذاری را تعیین میکند.
خدمات مدیریت پرتفوی شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر
سرمایهگذاران خطرپذیر مدیریت پرتفو را بسیار جدی میگیرند. آنها میخواهند سرمایهگذاریهای خودروی شرکتهای سبد سهام (پرتفوی) را موفق ببینند و درآمد کسب کنند. بنابراین، سرمایهگذاران خطرپذیر معمولاً خارج از سرمایهگذاری اولیه، بسیاری از نقاط مهم و فرصتهای دیگر را برای کمک به موفقیت سرمایهگذاریهای خود در نظر میگیرند. ارتباط نزدیک با سرمایهگذاران و VC ها میتواند مزیتی باشد که باعث ایجاد یا شکست یک شرکت میشود.
درنهایت، VC ها میخواهند به تیمهای پرتفوی خود کمک کنند. زیرا اين كار به خود آنها کمک میکند (برد-برد). علاوه بر نظارت فعال بر عملکرد تیمها، تیم پرتفو به هر نحوی که میتواند کمک میکند تا سرمایهگذاری خود را از مزیت رقابتی برخوردار کنند. این امتیازات مزیت رقابتی همچنین بخشی از استراتژی مدیریت پرتفوی موفق است.
VC ها به شکلهای مختلف به شرکتهای خود کمک میکنند. ازجمله:
اقدام بر روی معیارها
همانطور که در بالا ذکر شد، تیم پرتفو نظارت مستمری بر تیمها و شاخصهای عملکردی آنها مانند سود شرکت، افزایش مشتریان و موارد دیگر دارد. همچنين آماده ارائه اقدامات و مشاوره برای بهبود سریع معیارها خواهد بود. این اقدامات و خدمات میتواند استفاده از تجربیات گذشته، متخصصان و اشتراک تجربهی تیمها با یکدیگر باشد.
راهبری
انتخاب افراد مناسب برای موفقیت بسیار مهم است. اين كار به کسبوکار این امکان را میدهد که به افرادی دسترسی داشته باشند که بتوانند به کسبوکار کمک کرده و مسیر پیش روی کسبوکار را تسهیل کنند. تیم پرتفو و مدیریت یک شرکت سرمایهگذاری با استفاده از روابط و شرکای خود به تیمها کمک میکنند تا راهبران و مشاوران متخصص و متناسب و صنعت خود را سریعتر پیدا کنند.
جذب سرمایه
جذب سرمایه فرآیندی حرفهای و زمانبر است. جذب سرمايه برای پیشرفت و بقای کسبوکارها الزامی است. پس از شروع همکاری یک کسبوکار با سرمایهگذار خطرپذیر در راند اول، مدیریت پرتفو تلاش میکند تا از جذب سرمایه برای دورها و راندهای بعدی اطمینان حاصل کند. این امر در ابتدا با کمک به پیشرفت فنی کسبوکار انجام میشود. در ادامه نيز با استفاده از ارتباطات و معرفی تیم به سرمایهگذاران جدید امکانپذیر است.
تصمیمات استراتژیک محصول
با توجه به تحقیقات بازار، سرمایهگذار خطرپذیر میتواند یک تابلوی مناسب برای تصمیمات استارتآپها جهت بهینه کردن بیزینس مدل و محصول آنها باشد. این مزیت مناسبی برای تمرکز تیمها روی محصول و توجه به جزییات آن است. بهاینترتیب سرمایهگذار میتواند راهنماییهای لازم برای پیشرفت و رقابت را به شرکتها منتقل کند.
حسین جوان
پرتفوی چیست؟
پرتفوی یا سبد سرمایه گذاری، مجموعه ای از سرمایه گذاری های مالی مانند سهام، اوراق قرضه، کالاها، وجه نقد و معادل های نقدی، صندوق های سرمایه گذاری مشترک و صندوق های قابل معامله در بورس (ETF) می باشد. عموماً مردم بر این باورند که سهام، اوراق قرضه و پول نقد هسته یک سبد را تشکیل می دهند. اگرچه اغلب اینطور است، اما لازم نیست که قانون باشد. یک سبد ممکن است شامل طیف گسترده ای از دارایی ها از جمله املاک، سرمایه گذاری های خصوصی و. باشد. مدیریت سبد سرمایه گذاری به 2 شکل مستقیم و غیر مستقیم انجام می شود؛ در واقع اگر خودتان مدیریت آن را بر عهده بگیرید، روش مستقیم نام دارد و اگر مدیریت آن را به یک شرکت سبدگردان واگذار کنید، به شکل غیر مستقیم انجام می شود.
درک بیشتر سبد سرمایه گذاری
یکی از مفاهیم کلیدی در مدیریت سبد سرمایه گذاری، تنوع بخشی است؛ در واقع بیانگر این مفهوم است که تمام تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار ندهید. تنوع بخشی سعی در کاهش ریسک با تخصیص سرمایه گذاری ها در بین ابزارهای مالی، صنایع و دستههای دیگر دارد و هدف آن به حداکثر رساندن بازده با سرمایه گذاری در حوزه های مختلف است که هر کدام واکنش متفاوتی به یک رویداد دارند.
راه های زیادی برای ایجاد تنوع وجود دارد و نحوه انجام آن به شما بستگی دارد. اهداف شما برای آینده، اشتهای شما برای ریسک و شخصیت شما همه عواملی هستند که در تصمیم گیری در مورد چگونگی ساختن یک سبد سرمایه گذاری نقش دارند.
نکته: صرف نظر از ترکیب دارایی سبد شما، همه پرتفوی ها باید دارای درجاتی از تنوع باشند که منعکس کننده تحمل سرمایه گذار برای ریسک، اهداف بازده، افق زمانی و سایر محدودیت های مربوطه، از جمله موقعیت مالیاتی، نقد شوندگی، موقعیت های قانونی و شرایط منحصر به فرد دیگر می باشند.
مدیریت یک سبد سرمایه گذاری
ممکن است سبد سرمایه گذاری را به عنوان یک کیک در نظر بگیرید که به قطعات مختلف تقسیم شده است که هر قطعه نشان دهنده یک کلاس دارایی و یا نوع سرمایه گذاری متفاوت است. هدف سرمایه گذاران ایجاد یک پرتفوی با تنوع مناسب است که برای سطح تحمل ریسک آن ها مناسب باشد. اگرچه سهام، اوراق قرضه و پول نقد عموماً بهعنوان بلوک های اصلی یک سبد در نظر گرفته می شوند، اما شما ممکن است یک سبد سرمایه گذاری با انواع مختلفی از دارایی ها از جمله املاک و مستغلات، طلا، انواع مختلف اوراق قرضه، نقاشی ها و سایر مجموعه های هنری ایجاد کنید.
به طور کلی، یک استراتژی محافظه کارانه سعی می کند با سرمایه گذاری در اوراق بهادار با ریسک پایین، از ارزش سبد محافظت کند. به عنوان مثال، برخی از افراد 50 درصد سبد سرمایه گذاری خود را به اوراق قرضه اختصاص می دهند که نوعی استراتژی کم محسوب می شود.
در مثالی دیگر، تخصیص 20 درصد سبد به سهام، می تواند شامل سهام پر ریسک یا سهام شرکت های بزرگ تر و با ریسک کمتر باشد و 30 درصد از سرمایه گذاری های کوتاه مدت ممکن است شامل وجه نقد، گواهی سپرده و حساب های پس انداز با بازده بالا باشد.
نکته: اکثر متخصصان سرمایه گذاری معتقدند که تنوع بخشی اگرچه ضرر نکردن را تضمین نمی کند، اما یک جزء کلیدی برای دستیابی به اهداف بلندمدت مالی و در عین حال به حداقل رساندن ریسک است.
انواع سبدها
به تعداد سرمایه گذاران و مدیران، انواع مختلف سبد و استراتژی وجود دارد. همچنین ممکن است چندین سبد سرمایه گذاری داشته باشید که محتوای آن ها می تواند استراتژی یا سناریوی سرمایه گذاری متفاوتی را منعکس کند که برای نیازهای متفاوتی ساختار یافته است. در ادامه به برخی از آن ها اشاره می کنیم.
پرتفوی ترکیبی
رویکرد پرتفوی ترکیبی در بین طبقات دارایی متنوع می شود. ایجاد یک سبد ترکیبی مستلزم خرید سهام و همچنین اوراق قرضه، کالاها، املاک و مستغلات و حتی آثار هنری است. به طور کلی، یک سبد ترکیبی مستلزم نسبت های تقریبا ثابتی از سهام، اوراق قرضه و سرمایه گذاری های جایگزین است. این روش سودمند است؛ زیرا از نظر تاریخی، سهام، اوراق قرضه و جایگزین ها همبستگی کمتری با یکدیگر داشته اند.
پرتفوی برای سرمایه گذاری یا پرتفوی برای معامله گری
وقتی از پرتفوی برای مقاصد سرمایه گذاری استفاده می کنید، انتظار دارید که سهام، اوراق قرضه یا دارایی مالی دیگر درآمد کسب کنند یا ارزش آن ها در طول زمان افزایش یابد یا هر دو. بنابراین سبد سرمایه گذاری ممکن است با هدف خاصی باشد. جایی که شما دارایی های مالی را با قصد نگهداری آن دارایی ها برای مدت طولانی خریداری میکنید و یا تاکتیکی که شما فعالانه دارایی ها را به امید دستیابی به سود کوتاه مدت خرید و فروش می کنید.
پرتفوی تهاجمی
دارایی های زیربنایی در یک سبد سرمایه گذاری تهاجمی عموماً ریسک های بزرگی را در جستجوی بازدهی عالی متحمل می شوند. سرمایه گذاران تهاجمی به دنبال شرکت هایی هستند که در مراحل اولیه رشد خود هستند و ارزش پیشنهادی منحصر به فردی دارند. بسیاری از آن ها ممکن است حتی هنوز در بین مردم شناخته نشده باشند.
پرتفوی تدافعی
پرتفویی که تدافعی است، تمایل دارد بر روی سهام یا کالاهای مصرفی که در برابر رکود نفوذناپذیر هستند، تمرکز کند. سهام تدافعی در زمان های رونق، خوب عمل می کند و در زمان های رکود نیز با افت چشمگیری مواجه نمی شود و یا صرفا درجا می زند.
یک سبد متمرکز بر درآمد
این نوع پرتفوی از سهامی که سود نقدی پرداخت می کند، درآمد کسب می کند. برخی از سهام در سبد درآمدی می توانند در سبد تدافعی نیز قرار بگیرند، اما در اینجا آن ها عمدتاً به دلیل بازدهی بالا انتخاب می شوند. یک سهم در یک سبد درآمدی باید جریان نقدی مثبت ایجاد کند.
تاثیر تحمل ریسک بر تخصیص دارایی ها در سبد سرمایه گذاری
اگرچه یک مشاور مالی می تواند یک مدل سبد عمومی برای یک فرد ایجاد کند، اما تحمل ریسک سرمایه گذار باید به طور قابل توجهی منعکس کننده محتوای پرتفوی باشد.
به عنوان مثال مدیریت پورتفوی چیست؟ یک سرمایه گذار که تحمل ریسک پایینی دارد، دارایی های با ریسک پایین مانند اوراق قرضه و یا صندوق های سرمایه گذاری را در سبد خود جای می دهد. همچنین اگر در سبد سرمایه گذاری خود جایی برای سهام نیز در نظر گرفته است، سهام شرکت هایی با ارزش بازار و نقدشوندگی بالا را که ریسک کمتری دارند، انتخاب می کند.
در مقابل، یک سرمایه گذار با تحمل ریسک بالا، بیشتر سبد خود را به دارایی های پر ریسک تری مثل سهام اختصاص می دهد. این افراد ممکن است سهام با ارزش بازار پایین را که در کوتاه مدت قیمت آن ها می تواند تغییرات شدیدی داشته باشد، انتخاب کنند. همچنین ممکن است بیشتر به دنبال دارایی های پر ریسک تر و پر نوسان تری نیز باشند.
به طور کلی، یک سرمایه گذار باید قرار گرفتن در معرض اوراق بهادار یا طبقات دارایی که نوسانات آن ها او را ناراحت می کند، به حداقل برساند.
تأثیر افق زمانی بر تخصیص پرتفوی
مشابه تحمل ریسک، سرمایه گذاران باید در هنگام ساختن یک سبد سرمایه گذاری، مدت زمان سرمایه گذاری را در نظر بگیرند. به طور کلی، سرمایه گذاران باید با نزدیک شدن به تاریخ هدف خود به سمت تخصیص دارایی محافظه کارانه حرکت کنند تا از سود سبد تا آن نقطه محافظت کنند.
به عنوان مثال، یک سرمایه گذار محافظه کار ممکن است از پرتفویی با سهام با ارزش بازار بالا، صندوق های سرمایه گذاری، اوراق قرضه و معادل های نقدی استفاده کند.
برای نمونه، سرمایه گذاری را در نظر بگیرید که برای بازنشستگی پس انداز می کند و قصد دارد پنج سال دیگر نیروی کار را ترک کند. حتی اگر آن سرمایه گذار با سرمایه گذاری در سهام و اوراق بهادار پرریسک تر مشکلی نداشته باشد، ممکن است بخواهد بخش بزرگ تری از پرتفوی خود را به دارایی های محافظه کارانه تر مانند اوراق قرضه و پول نقد اختصاص دهد تا به محافظت از آنچه قبلاً پسانداز شده است، کمک کند. برعکس، فردی که تازه وارد نیروی کار می شود، ممکن است بخواهد کل سبد خود را در سهام سرمایه گذاری کند؛ زیرا ممکن است چندین دهه برای سرمایه گذاری در اختیار داشته باشد و بتواند برخی از نوسانات کوتاه مدت بازار را تحمل کند.
جمع بندی
در این مقاله با مفهوم پرتفوی یا سبد سرمایه گذاری آشنا شدیم و به طور خلاصه موارد زیر را بیان کردیم:
مدیریت پورتفوی سرمایهگذاری (سبد سرمایهگذاری) چیست؟ آموزش عملی
برداشت اغلب افراد از “ ریسک ” شامل ذهنیتی عمدتاً منفی است؛ بااینحال، در دنیای سرمایهگذاری، ریسک امری ضروری و جداییناپذیر از عملکرد مطلوب است، پس چارهای جز پذیرش ریسک نداریم؛ یکی از روشهای بدیهی برای کاهش ریسک و افزایش سود سرمایهگذاری همان ضربالمثل عامیانهی معروف است که «همهی تخممرغهایت را در یک سبد نگذار!». همین مفهوم ساده ما را به سمت سرمایهگذاری در زمینههای متعدد برای کاهش ریسک سوق میدهد، تا اگر به هر دلیل یکی از سرمایهگذاریها در معرض ریسک قرار گرفت، سود سرمایهگذاری دیگر، ضرر اول را جبران نماید.
حال بهعنوان یک سرمایهگذار مستقل یا مدیر یک مؤسسهی مالی و سرمایهگذاری چگونه میتوان سبد سرمایهگذاری را به نحوی مدیریت نمود تا کمترین ضرر متوجه سرمایهها شده، متناسب با میزان تحمل ریسک و علایق سرمایهگذار، بهترین بازده را نیز کسب نمود؟ ابتدا بخوانیم پورتفو یعنی چه.
تعریف پورتفوی یا سبد سرمایهگذاری
پورتفولیو یا سبد سرمایه مجموعهای از سرمایهگذاریهای مالی مانند سهام، اوراق قرضه ، کالاها، وجه نقد و معادلهای نقدی (همچون گواهیهای سپرده) و انواع دیگر دارایی است که هر فرد حقیقی یا مدیر پورتفو بر مبنای دانش، تحقیقات و تجربهی خود دربارهی زمان، محل، ترتیب و وزندهی به هرکدام از اقلام سرمایهگذاری در سبد، تصمیم میگیرد. این سرمایهگذاریها میتواند در صندوقهای سرمایهگذاری سرمایه ثابت (closed-end funds)، صندوقهای شاخصی ، صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) و … نیز صورت گیرد.
مدیریت پورتفولیو یا پرتفوی (Portfolio Management) چیست؟
مدیریت پورتفولیو یا پرتفویی هنر و علم انتخاب و نظارت جامع برگزیدهای از سرمایهگذاریها است که اهداف بلندمدت مالی و تحمل ریسک مشتری، شرکت یا مؤسسه را برآورده میکند. در مقایسه با افراد حقیقی که خودشان انتخاب میکنند با چه سهام و داراییهایی پورتفولیوهای خود را بسازند و مدیریت کنند، مدیران دارای مجوز حرفهای پورتفو، با دانش و تجربهی بیشتر، به نمایندگی از مشتریان کار میکنند. هدف نهایی مدیر پورتفولیو به حداکثر رساندن بازده مورد انتظار سرمایهگذاری در سطحی از ریسک است که مناسب مقدار سرمایه و میزان ریسکپذیری مشتریان باشد.
مدیریت پورتفولیو مستلزم توانایی در تشخیص طیف وسیعی از موارد از جمله نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدها در سرمایهگذاری است. این انتخابها شامل بدهبستانهایی است مابین بدهی و دارایی، سرمایهگذاری داخلی در مقابل خارجی یا پذیرش ریسک برای رشد در مقابل حفظ دایرهی امنیت.
آشنایی با وظایف مدیر پورتفوی سهام و انواع آن
مدیریت پورتفولیو عبارت است از انتخاب، اولویتبندی و کنترل برنامهها و پروژههای یک سازمان، در راستای اهداف استراتژیک و ظرفیت ارائه آن. هدف ایجاد تعادل بین اجرای طرحهای تغییر و حفظ کسبوکار به طور معمول، در عین بهینهسازی بازگشت سرمایه است.
انواع مدیریت پورتفولیو یا پرتفوی سهام
مدیریت پورتفولیو ممکن است ماهیت منفعل یا فعال داشته باشد که در ادامه به توضیح تفاوت این دو میپردازیم.
- مدیریت فعال پرتفوی پورتفولیو: هدف مدیر سبد فعال، کسب بازدهی بهتر از آن چیزی است که بازار دیکته میکند. این امر مستلزم خریدوفروش سهام و سایر داراییها بهصورت استراتژیک، در تلاش برای سبقت از بازده میانگین بازار یا عملکرد یک شاخص خاص است. در مدیریت فعال پورتفو تمرکز بر جو بازار، تغییرات اقتصادی، چشماندازی سیاسی و اخبار است؛ بدین معنی که مدیر فعال پرتفو برای تشخیص زمان مناسب خریدوفروش و محل مناسب برای سرمایهگذاریها، همیشه در تلاش برای استفاده از بینظمیهای ایجاد شده در بازار است؛ اما این روش هم پرریسکتر است هم معاملات متعدد و پیدرپی هزینههای سبدگردانی بالاتری را رقم خواهد زد.
- مدیریت منفعل پورتفولیو یا پرتفوی: این نوع مدیریت سبد که به آن مدیریت صندوق شاخصی نیز میگویند به دنبال تطبیق با میانگین بازده بازار از طریق تقلید از ساختار یک یا چند شاخص خاص است. در واقع مدیریت غیرفعال پورتفو ممکن است شامل سرمایهگذاری در یک یا چند صندوق شاخصی بورسی (index funds) با یک استراتژی بلندمدت باشد که مدیر آن را تنظیم و برای مدت طولانی بهصورت منفعل در آن سرمایهگذاری مینماید؛ به این کار شاخصسازی (indexing) میگویند. بدین ترتیب ریسکها و هزینههای معاملات در این مدل مدیریت پورتفو، بسیار کمتر از مدل فعال است.
به این روش که برای بهینهسازی ترکیب داراییها استفاده میشود تئوری مدرن پورتفولیو (modern portfolio theory یا بهاختصار MPT) میگویند.
برای آشنایی با این مدیریت پورتفوی چیست؟ دو مدل مدیریت پورتفوی، مقایسهی آنها با هم و مثالهای هرکدام از شما دعوت میکنم مقالهی ” مدیریت فعال و منفعل پورتفو، معایب و مزایا” را در سایت آکادمی دانایان مطالعه فرمایید .
عناصر کلیدی مدیریت پرتفوی سهام یا پورتفولیو
تخصیص داراییها در مدیریت پرتفوی (Asset Allocation)
تنوعبخشی در مدیریت پرتفوی (Diversification)
بازنگری و توزین مجدد در مدیریت پرتفوی (Rebalancing)
سخن پایانی آکادمی دانایان
ممکن است انتخاب شما این باشد که سبد سرمایهتان را خودتان مدیریت کنید یا به یک مدیر مالی، مشاور مالی یا یک متخصص مالی دیگر اجازه دهید سبد شما را مدیریت کند. سعی در کاهش ریسک با تخصیص سرمایهگذاریها در بین ابزارهای مالی، صنایع و دستههای دیگر تحقق مییابد. هدف مدیریت پورتفو به حداکثر رساندن بازده سبد، با سرمایهگذاری در حوزههای مختلف است که هرکدام واکنش متفاوتی به یک رویداد دارند. اهداف شما برای آینده، شخصیت شما و میزان تحمل شما برای پذیرش ریسک، همگی عواملی هستند که در تصمیمگیری در مورد چگونگی ساختن پورتفوتان نقش دارند.
دیدگاه شما