دانلود رایگان استراتژی های بورس و فارکس
کتاب , استراتژی و سیستمهای معاملاتی در بازار ارز و فاركس /Strategy & Book for the Forex Market
خطوط پیوت و کاماریلا
محاسبه خطوط پیوت (Pivot)
کار با خطوط پیوت
محاسبه خطوط کاماریلا (Camarilla)
کار با خطوط کاماریلا
در این درس در مورد خطوطی بحث خواهیم کرد که با استفاده از فرمول های ریاضی محاسبه شده و قدرت و اثرگذاری چشمگیری در رفتار معامله گران و در نتیجه روند قیمت دارند.
محاسبه خطوط پیوت (Pivot)
به طور کلی از خطوط پیوت برای معاملات روزانه استفاده می کنند و با انجام محاسبه بر روی قیمت های روز گذشته ساپورت و رزیستنس های روز آتی را به دست می آورند. ولی افرادی نیز هستند که این خطوط را برای بازه های زمانی بزرگتر مانند هفتگی، ماهانه و یا حتی سالانه استفاده می کنند. برای محاسبه خط پیوت به چهار پارامتر روز گذشته(بازه زمانی قبلی) نیاز است. این چهار پارامتر عبارتند از بیشترین قیمت، کمترین قیمت، نقطه باز شده و نقطه بسته شده روز گذشته که مورد نیاز هستند. البته در مورد بازارهای 24 ساعته مانند فارکس که بازار زمان بسته شدن شبانه ندارد نقطه باز شدن قیمت لحاظ نمی شود و تنها از نقطه بسته شدن قیمت استفاده می گردد. نحوه محاسبه آن به شکل زیر است:
PP=Pivot Point=High+Low+Close/3
R1=(2*PP)-Low
R2=PP+(High-Low)
S1=(2*PP)-High
S2=PP-(High-Low)
در محاسبه پیوت بازارهای 24 ساعته، قیمت بسته شدن(Close) از اهمیت بالایی برخوردار است به علت اینکه در ساعتی خاص بازار بسته نمی شود، معامله گران می توانند از ساعات مختلفی استفاده کنند. اغلب افراد با ساعت 24 بروکر خود پیوت را محاسبه می کنند که می تواند کاری اشتباه باشد برای بهترین جواب عموما ساعت 12 نیمه شب گرینویچ یا ساعت 12 نیمه شب به وقت نیویورک مورد استفاده قرار می گیرد که بازده بهتری نسبت به دیگر ساعات بازار دارد. بالاترین و پایینترین قیمت (High-Low) نیز در بازه زمانی بین 12 نیمه شب روز گذشته تا 12 نیمه شب روز جاری محاسبه میگردد.
کار با خطوط پیوت
استفاده از خطوط پیوت دقیقا به مانند استفاده از خطوط ساپورت و رزیستنس است بدین صورت که پس از ترسیم، هر کدام از خطوط می تواند قابلیت عکس العمل به قیمت را داشته باشند. در شکل زیر پس از محاسبه داده های روز 18 July خطوط پیوت و ساپورت برای روز 19 July محاسبه می گردد در ساعات اولیه روز کاری اروپای مرکزی (بازار توکیو) قیمت نمودار پوند به دلار به خط پیوت می رسد اما با فشار خریداران قیمت به سطوح بالا می رود. تا اینکه در ساعت 10:30 به وقت اروپای مرکزی با اعلام خبری مربوط به انگلستان قیمت با گپی رو به پایین از خط پیوت می گذرد. در کندل بعد لحظاتی قیمت به پیوت می رسد و در ادامه روز، قیمت به خط ساپورت اول می رود. قیمت توانایی رد شدن از ساپورت یک را نداشته و دوباره رو به بالا حرکت می کند. این بار نقش حمایتی خط پیوت پوینت تبدیل به مقاومت می شود و قیمت در اواخر روز در بین خط پیوت و S1 بسته می شود.
در نمونه ای دیگر قیمت پس از رسیدن به خط پیوت در ادامه روز حرکت صعودی را نمایش می دهد. با اینکه خطوط R1 تا R3 برای دوره ای جلوی حرکت صعودی قیمت را می گیرند اما فشار خریداران صعود قیمت را رقم می زند.
محاسبه خطوط کاماریلا (Camarilla)
خطوط کاماریلا نیزبه نوعی ساپورت و رزیستنس می باشند. با اینکه فرمول محاسبه و نحوه استفاده از این خطوط با خط های پیوت متفاوت است اما کلیات آنها در نحوه محاسبه پیوت پوینتها استفاده از ساپورت و رزیستنس یکسان است. در خطوط کاماریلا هشت خط برای هر روز محاسبه می شود که عموما از 4 خط آن استفاده می گردد فرمول محاسبه هشت خط کاماریلا به ترتیب زیر می باشد.
H4=((High-Low)*(1.1/2)) + Close
H3=((High-Low)*(1.1/4)) + Close
H2=((High-Low)*(1.1/6)) + Close
H1=((High-Low)*(1.1/12))+ Close
L1=Close-((High-Low)*(1.1/12))
L2=Close-((High-Low)*(1.1/6))
L3=Close-((High-Low)*(1.1/4))
L4=Close-((High-Low)*(1.1/2))
کار با خطوط کاماریلا
معمولا محاسبه 4 خط از 8 خط در مورد خطوط کاماریلا حائز اهمیت هستند. در صورت صعود قیمت خط های H3 و H4 و در صورت نزول قیمت خطوط L3 و L4 حائز اهمیت هستند. کسانی که از خطوط کاماریلا استفاده می کنند عقیده دارند که قیمت در اغلب روزها توانایی عبور از خطوط L3 و H3 را ندارد و در بازه ای بین این دو خط باقی می ماند. این افراد بر این اساس، با رسیدن قیمت به هر کدام از این دو خط در جهت بازگشت به سمت مخالف، وارد بازار می شوند. اما در روزهایی که بازار دارای روند قوی می باشد با شکسته شدن خطوط L3 و H3 صبر می کنند تا قیمت به خطوط L4 و H4 نیز برسد. سپس از آنجا در جهت روند اصلی وارد معامله می شوند.
در شکل زیر قیمت ابتدا به خط H3 می رسد و با فشار فروشندگان به سمت خط L3 حرکت می کند.مشاهده می شود قیمت از خط L3 رد نمی شود و خریداران در ادامه روز حتی قیمت را از خط H3 و H4 رد می کنند.
اندیکاتور کاماریلا پیووت
معادله ی کاماریلا در بین تریدرهای فارکس به عنوان خطوط پیووتی کاماریلا شناخته شده می باشد. این خطوط برای معاملات میان روزی، کوتاه مدت و اسکالپرها بسیار مناسب می باشد. پس اجازه دهید با توضیح مختصری، به دانلود اندیکاتور کاماریلا پیووت بپردازیم.
نحوه ی استفاده و معامله با اندیکاتور کاماریلا پیووت
با استفاده از قیمت های آغازین، پایانی، ماکزیمم و مینمم روز قبل، اندیکاتور کاماریلا با محاسبات خود به ایجاد 5 خط حمایتی و 5 خط مقاومتی می پردازد. معمولا پراهمیت ترین این خطوط را L3،L4 و H3،H4 میدانند.
اندیکاتوری که ما در این قسمت در اختیار شما می گذاریم علاوه بر محاسبه و رسم خطوط ذکر شده، می تواند خطوط فیبوناتچی و سطوح پیووتی را نیز رسم کند. برای اینکار کافی است در تنظیمات اندیکاتور گزینه مربوط به هر کدام را خاموش یا روشن کنید.
چارت هایی که برای استفاده از معادله کاماریلا توصیه می شود، 15 دقیقه، 10 دقیقه، 5 دقیقه و یک دقیقه می باشند.
قوانین معاملاتی کاماریلا پیووت
صبر کنید تا قیمت به سطوح L3 یا h3 برسد. اینها نقاط ورود می باشند. L3 برای خرید و H3 برای فروش.
دو لول ذکر شده از نوع حمایت و مقاومت می باشند. در سطوح حمایت و مقاومت از قیمت انتظار می رود که یک توقف داشته باشد و سپس بازگشت کند، چه کوتاه مدت چه بلند مدت. به همین دلیل این سطوح برای اسکالپرها بسیار مهم می باشد. اما معامله به این روش ریسک زیادی دارد،زیرا وقتی قیمت به این سطوح می رسد معلوم نیست که به کدام جهت می خواهد حرکت کند، آیا برمی گردد یا سطح را می شکند؟ بنابراین بهتر است منتظر تایید پرایس اکشنی و کندل استیکی بمانیم. اگر قیمت با کندل مسیر بازگشت را تایید کرد، آن زمان می توانیم وارد بازار شویم. در صورتی که قیمت از این لول های پر اهمیت عبور کرد و شکست معتبری صورت گرفت، می توان در جهت شکست وارد بازار شد.
مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
تشخیص دقیق نقاط کف و سقف یا همان نواحی بازگشت قیمت، یکی از مهمترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی میباشد. استفاده از برخی ابزارهای تحلیل نموداری در این زمینه بسیار موثر میباشد. یکی از پرکاربردترین این ابزارها که برای بررسی وضعیت قیمت در گذشته و حال مورد استفاده قرار میگیرد، پیوت (pivot) است. در تحلیل تکنیکال، مبحث پیوت آنقدر حائز اهمیت میباشد که اگر با آن آشنا نباشید، تقریباً هیچ الگویی را نمیتوانید به درستی ترسیم کنید. همین موضوع باعث میشود نحوه محاسبه پیوت پوینتها که نتایج تحلیل اکثر معاملات شما اشتباه از آب در بیایند و در نهایت ضرر کنید. لذا به شما پیشنهاد میکنیم که برای آشنایی با مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال و کاربردهای آن این مقاله از سری مقالههای آموزش بورس از سایت استخدام و آموزش چراغ را تا انتها مطالعه نمایید.
منظور از پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟
پیوت در تحلیل تکنیکال
منظور از پیوت ( pivot ) در تحلیل تکنیکال نقاط محوری و مهمی هستند که معاملهگران با تشخیص آنها میتوانند الگوهای تحلیلی را ترسیم کنند. ابزارهای تحلیل تکنیکال همچون چنگال اندروز، خط روند، الگوها و غیره با استفاده از این نقاط، تغییر روند نمودارها را تا حد زیادی مشخص مینمایند. این نقاط تغییرات موجود در روند از حالت صعودی کامل به نزولی کامل یا برعکس را نشان میدهند. در یک تعریف ساده از پیوت باید بگوییم که پیوتها، نقاط چرخش قیمت در نمودارها هستند که در آنها نمودار قیمت تغییر جهت میدهد. برای آنکه در تحلیلهای خود دچار اشتباه نشویم، باید نقاط پیوت را به درستی شناسایی نماییم. پیوتها بر اساس ماهیت به دو نوع قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، به دو دستهی مینور و ماژور تقسیم میشوند. در ادامه هر یک از این موارد را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار میدهیم.
انواع پیوت در تحلیل تکنیکال
انواع پیوت
زمانیکه در بازار سرمایه یکی از نیروهای عرضه یا تقاضا بر دیگری غالب شود، پیوتها یا نواحی بازگشت قیمت شکل میگیرند. اهمیت کارکرد این نقاط در پیشبینی آتی قیمتها احساس میشود. اگر شما یک نمودار قیمت را مورد تحلیل و بررسی قرار دهید، انواع مختلفی از پیوت را مشاهده خواهید کرد. در این بخش راجع به انواع مختلف پیوت در تحلیل تکنیکال صحبت خواهیم کرد.
پیوت قیمتی
منظور از این نوع پیوت، نقاط برگشت قیمت میباشد که موجب تغییر روند قیمت سهام میشود. در تعریف کلاسیک پیوتهای قیمتی آمده است یک پیوت در نمودار در صورتی تشکیل میشود که بازار به میزان مشخص در یک جهت حرکت کند و پس از تشکیل سقف یا کف، با یک روند نسبتاً قوی در جهت مخالف پیش برود. تریدرها در روش پرایس اکشن بر این باورند که زمانی یک پیوت یا نقطهی بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت که قیمتها حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نمایند و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف پیشروی کنند. تشخیص این پیوتها اصولاً ابزار خاصی نمیطلبد و بر مبنای قوانین روشهای تحلیلی مختلف و به صورت بصری میباشد. با استفاده از دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، میتوان از پیوتهای قیمتی کمک گرفت.
پیوت محاسباتی
بر اساس ماهیت نوع دیگری از پیوت در تحلیل تکنیکال وجود دارد که به آن پیوت محاسباتی میگویند. جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در تشخیص این نوع از پیوتها دخیل نیست و نحوهی محاسبهی آنها بر اساس دادههای قیمتی (OHLC) و فرمولهای ریاضی میباشد. خروجی حاصل از انجام این محاسبات اعدادی میباشند که به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده خواهند شد. با تشکیل کندلهای جدید، این سطوح از پیوتها بهروزرسانی خواهند شد و بر اساس دورهی زمانی نمودار و دادههای قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی دارای اعتبار هستند. به عنوان مثال برای معاملهگران میانمدت، نواحی پیوتی نمودار یکساعته کاربردی نخواهند داشت. پیوتهای محاسباتی خود به انواع مختلفی تقسیمبندی میشوند. از مهمترین آنها میتوان به پیوت پوینت (Pivot Point) و خطوط کاماریلا (Camarilla Lines) اشاره کرد. در ادامه هرکدام از این موارد را به صورت جداگانه و مختصر بررسی خواهیم کرد.
۱. پیوت پوینت (Pivot Point)
برای بررسی این نوع پیوت چنانچه قیمتها بالاتر از نقطهی «PP» نحوه محاسبه پیوت پوینتها قرار داشته باشند، روند صعودی میباشد. در این حالت باید بر اساس واکنشهای قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم. در غیر این صورت هرگاه قیمت کمتر از PP باشد باید اقدام به فروش نماییم. دقت داشته باشید، که نقاط «S» مخفف Support یا همان نواحی حمایتی نمودار میباشند. نقاط «R» هم مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی در نمودار هستند.
- Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3
- R1 = (2*PP)-Low
- R2= PP+(High-Low)
- S1 = (2*PP)-High
- S2 = PP-(High-Low)
۲. خطوط کاماریلا (Camarilla Lines)
ناحیهی کلیدی مثل «PP» در محاسبات خطوط کاماریلا وجود ندارد. اما تشخیص قدرت روند و معاملات دقیقتر، به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش امکانپذیر خواهد بود. در نگاه اول و زمانیکه قیمت به سطوح ۳ یا ۴ (از نوع R یا S) برسد، به معنای قدرت روند و تحرک قیمتی بالا میباشد. البته این نکته را هم بگوییم که محاسبهگر نقاط پیوت در تحلیل تکنیکال و اکثر پلتفرمهای تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیشفرض هستند. حتی در صورت عدم وجود میتوانید، آن را به صورت رایگان از منابع مختلف دانلود کرده و نصب نمایید. در حال حاضر و در بسیاری از استراتژیهای معاملاتی، پیوتها در کنار مواردی همچون میانگینهای متحرک، خطوط روند و غیره به عنوان ابزار اصلی به کار برده میشوند.
- H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
- H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
- H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
- H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
- ((L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12
- ((L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6
- ((L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4
- (L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2
پیوت مینور
این نوع از پیوت در تحلیل تکنیکال برای روندهای کوچک، نوسانگیری و همچنین در ابزارهای اصلی تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد. پیوتهای مینور در انتهای اصلاحات قرار دارند و به نوعی تغییر جهتهای فرعی و کوچک هستند. این پیوتها علاوه بر آنکه منجر به حرکات اصلاحی کوچک میشوند، موجب برقراری روندهای خنثی نیز خواهند شد. از آنجایی که نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میانروزی بیشتر ایجاد میشوند، پیوت مینورها را در نمودارهای با دورهی زمانی پایین (تایمفریم کوچک) به وفور میتوان مشاهده کرد. این پیوتها عملا از اعتبار بسیار کمی برخوردار هستند. چرا که نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشمگیر ندارند. به همین دلیل نمیتوان در تحلیل تکنیکال به آنها اعتماد کرد و یا آنها را مرجعی برای ترسیم خطوط روند و یا ترسیم الگوها دانست. بنابراین معاملهگران جهت کاهش درصد خطای تحلیل، ملزم به مراجعه به دورههای زمانی مناسب هستند.
پیوت ماژور
این نوع از پیوت در تحلیل تکنیکال در انتهای روندها قرار دارد. پیوت ماژور بر خلاف مینور پیوت، تغییر جهتهای اصلی نمودار را نشان میدهد. در واقع این پیوتها نقاطی هستند که تحلیلگران برای تحلیلهای اصلی خود از آنها استفاده میکنند. به طوریکه ابزارهای تکنیکالی بر اساس پیوتهای ماژور ترسیم میشوند. البته اگر فردی با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشد هم با مشاهدهی نمودار قیمت، کف و سقفهایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شدهاند را تشخیص میدهد. پیوتهای ماژور، در اصل همین نقاط بازگشتی هستند. درست برعکس پیوت مینور، ماژور پیوتها از اعتبار بالایی برخوردارند. به همین دلیل است که تحلیلگران و معاملهگران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، از این پیوتها استفاده میکنند.
شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال
شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال
اکنون که با مفاهیم اولیهی پیوتهای مینور و ماژور آشنا شدید، ممکن است این سوال برایتان به وجود آید که چگونه این دو نوع پیوت در تحلیل تکنیکال را از یکدیگر تشخیص دهیم؟ خوشبختانه، تشخیص این پیوتها به صورت چشمی و بر اساس مقایسههای ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکانپذیر میباشد. چرا که سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت هستند. با این همه این نکته را به خاطر داشته باشید که تشخیص این پیوتها قبل از هر چیزی مستلزم داشتن تجربهی کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است. بنابراین برای آنکه معاملهگران متوسط و مبتدی هم بتوانند این سطوح را تشخیص دهند، یک روش ترکیبی تدوین شده است. این روش شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی است. در صورتی یک پیوت ماژور خواهیم داشت که سطوح کف یا سقف نمودار از دو ویژگی زیر برخوردار باشند:
۱. روند جدید باید تا ۳۸% موج قبلی را اصلاح کند. اگر کمتر از این مقدار باشد یک مینور پیوت در تحلیل تکنیکال خواهیم داشت. (شما میتوانید از ابزارهای اصلاحی فیبوناچی برای تشخیص اصلاح ۳۸% کمک بگیرید.)
۲. در زمان تشکیل پیوت ماژور، تغییر فازهای اندیکاتور مکدی (macd) اتفاق میافتد. بهمنظور شناسایی ماژور پیوت در تحلیل تکنیکال با استفاده از این روش ابتدا یک فاز مثبت یا منفی مکدی را در نظر میگیریم. سپس بالاترین یا پایینترین قیمت در آن قسمت را به عنوان پیوت شناسایی میکنیم.
با استفاده از روشهای بالا میتوانیم یک پیوت ماژور را شناسایی کنیم. برای جلوگیری از تشخیص اشتباه پیوت و بروز خطا در تحلیل نمودارها، حتما باید به صورت همزمان از این دو روش استفاده کرد. در تمام استراتژیهای معاملاتی اول از همه پیوتها را مشخص کنید و خطوط روند را ترسیم کنید. در کنار اینها باید از تحلیلهای تکنیکال کمک گرفت در غیر اینصورت نباید توقع موفقیت از خودتان داشته باشید.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی انواع پیوت در تحلیل تکنیکال و کاربردهای هر کدام از آنها پرداختیم. با توجه به موارد گفته شده در این مطلب مشخص میشود که مهمترین کاربرد پیوت (Pivot) در تحلیل تکنیکال شناسایی تغییر روندها میباشد. همین کارکرد پیوت در محاسبات آتی و پیشبینی تغییرات قیمت در فواصل زمانی قیمت بسیار ارزشمند است. با شناسایی پیوتها میتوان به پیشبینی قله و درهی بعدی پرداخت و تا قبل از رسیدن به نزول، سهام خود را فروخت و یا اندیشهای درازمدت پیادهسازی کرد. در آخر باید بگوییم درست است که پیوتها یکی از بهترین ابزارهای تحلیل و معاملهگری در بازارهای مالی هستند، اما با توجه به نوسانات قیمتی متعدد و شدید، دارای خطاهایی نیز میباشند. در این موضوع میتوانید از دوره آموزش آنلاین تحلیل تکنیکال مقدماتی استفاده نمایید. چراغ بهعنوان نسل جدیدی از پلتفرمهای آموزش و استخدام به شما پیشنهاد میکند که با استفاده از استراتژیهای معاملاتی دقیق و روشهای تحلیلی نوین، این خطاها را پوشش دهید.
پیپ و پوینت (پیپت) در فارکس چیست؟
به علت حجم بالای معاملات در فارکس معمولا نرخ برابری ارزها تا پنج رقم صحیح و اعشار محاسبه میشوند. در اغلب موارد، در ارزهای اصلی به جز “ین ژاپن” برابری ارزها به شکل یک رقم صحیح و چهار رقم اعشار آورده میشوند. در جفت ارزهایی که نرخ برابری آنها تا چهار رقم اعشار محاسبه میشود، به رقم چهارم به بعد از اعشار پیپ (Pips) میگویند.
مثلا اگر قیمت یورو به دلار از ۱٫۳۳۸۲ به ۱٫۳۳۸۴ برسد، میگوییم ۲ پیپ افزایش یافته است. به عنوان یک مثال دیگر میتوان گفت اگر قیمت پوند به دلار از ۱٫۸۸۵۵ به ۱٫۸۷۵۷ برسد میگوییم، نرخ برابری پوند به دلار، ۹۸ پیپ کاهش یافته است.
در جفت ارزهایی که شامل “ین ژاپن” هستند و تا دو رقم اعشار محاسبه می شوند، رقم دوم به بعد از اعشار را پیپ مینامیم. به عنوان مثال اگر قیمت (GBP/JPY) از ۱۸۸٫۹۹ به ۱۸۸٫۸۸ برسد میگوییم ۱۱ پیپ افزایش یافته است.
پیپ چیست؟ پیپت چیست؟
پیپ در فارکس یعنی چی؟ در این مرحله باید کمی عملیات ریاضی انجام بدهیم. احتمالاً اصطلاحات پیپ، پیپت و لات را زیاد شنیدهاید. اکنون تعریف آنها و نحوه محاسبهشان را نشان میدهیم. برای این اطلاعات وقت بگذارید زیرا این دانش برای همه تریدرهای بازار فارکس ضروری است و ما در این مقاله هر آنچه را که باید راجع به پیپ و پیپت بدانید گرد آوردهایم. تا زمانی که مفهوم ارزش پیپ و محاسبه سود و زیان را به خوبی درک نکردهاید اصلاً به معامله فکر هم نکنید.
به واحد اندازه گیری برای بیان تغییر در ارزش بین دو ارز “پیپ” گفته میشود. اگر (EUR/USD) از 1.2250 به 1.2251 حرکت کند، به 0.0001 افزایش در ارزش USD یک پیپ گفته میشود.
بسیار مهم: برخی بروکرها جفت ارزها را فراتر از ۲ و ۴ رقم اعشار استاندارد و با ۳ و ۵ رقم اعشار اعلام میکنند. آنها پیپهای کسری یا پیپتها، را اعلام میکنند. برای مثال، اگر (GBP/USD) از 1.51542 به 1.51543 حرکت کند، به 0.00001 افزایش در ارزش USD یک پیپت گفته میشود. از آنجا که هر ارز دارای ارزش نسبی خاص خود است، محاسبه ارزش یک پیپ برای آن جفت ارز خاص لازم است. در مثال زیر، از قیمت با ۴ رقم اعشار استفاده میکنیم. به منظور انجام بهتر محاسبات، نرخهای تبادل با نسبت بیان میشوند.
یعنی (EUR/USD) در 1.2500 به صورت 1 EUR / 1.2500 USD نوشته میشود. نسبت نرخ تبادل مثال بالا به این صورت خوانده میشود: USD/CAD=1.0200 (تغییر ارزش در ارز مقابل) ضربدر نسبت نرخ تبادل= ارزش پیپ (بر حسب ارز پایه)
برای هر واحد معامله شده با استفاده از این مثال، اگر 10.000 واحد (USD/CAD) را معامله کنیم، آنگاه تغییر یک پیپ در نرخ تبادل تقریباً تغییر 0.98 USD در قیمت لحظهای خواهد بود.
در اینجا مثال دیگری با استفاده از جفت ارزی که با ین ژاپن به عنوان ارز مقابل ارائه میشود. (GBP/JPY) در 123.00
توجه کنید که این جفت ارز تنها با دو رقم اعشار ارزشی معادل 1 پیپ دارد در حالیکه بسیاری از ارزهای دیگر چهار رقم اعشار دارند. در این مورد، یک پیپ تغییر 0.01 JPY خواهد بود. (تغییر ارزش در ارز مقابل) ضربدر نسبت نرخ ارز= ارزش پیپ (بر حسب ارز پایه). بنابراین، هنگام داد و ستد 10000 واحد (GBP/JPY)، هر تغییر پیپ در ارزش تقریباً معادل ارزش حدودGBP 0.813 است.
پیوت Pivot چیست؟ | آموزش پیوت مینور و ماژور | تشخیص نقاط پیوت
پیوت Pivot چیست؟ | آموزش پیوت مینور و ماژور | تشخیص نقاط پیوت
این مقاله به توضیحاتی آموزشی درخصوص نقاط با اهمیت پیوت Pivot در تحلیل تغییرات قیمت سهام می پردازد. این نقاط نشان دهنده تغییرات موجود در روند از حالت صعودی کامل به نزولی کامل یا برعکس می باشند. اهمیت کارکرد این نقاط در پیش بینی آتی قیمتها می باشد. نقاط پیوت را میتوان با کمک اندیکاتورها نیز شناسایی کرد.
پیوت Pivot چیست؟
پیوت Pivot نقاطی کلیدی هستند که در نمودارهای روند تغییرات قیمت مورد ارزیابی قرار می گیرند. در اصل نقاطی که تغییر جهش رخ داده در نمودار را مشخص می کنند، پیوت نام دارند. به سادگی می توان گفت که نقاط با اهمیتی که در نمودارها مسیر تغییر جریان قیمتی را مشخص می کنند، همان پیوتها می باشند. در این قسمت به توضیح درباره انواع پیوت Pivot، کاربرد پیوت، محاسبه و اهمیت محاسباتی آن مطالبی بیان می نماییم.
به نمودار زیر نگاه کنید. اگر دقت کنید در ابتدا نمودار روند قیمتی در حال بالا رفتن است. هر چند در برهه هایی از زمان کاهش محسوسی دیده می شود اما کلیت نمودار در حال بالا رفتن است. شیب خط روند آبی رنگ سمت چپ این مطلب را تصدیق می کند. اما از نقطه ای که ما آن را پیوت Pivot می نامیم، به ناگاه کلیت تغییرات قیمت نزولی می شود که شیب خط روند قرمز رنگ سمت راست با شیب نزولی نشانگر آن است. پس پیوت Pivot همین نقطه راس تغییر روندهای بزرگ است. نقطه تغییر را در نمودار پیدا کنید. این نقاط کلیدی هستند و راهکار اصلی این مقاله می باشند.
جهت ثبت نام در آمارکتس بروکر کلیک کنید و 20% بونوس هدیه دریافت نمایید .
آموزش پیوت مینور و ماژور
این قسمت آموزش پیوت مینور و ماژور در تحلیل تکنیکال را دنبال خواهد کرد. این نقاط بر دو نوع نقاط مینور و ماژور تقسیم بندی می شوند. پیوت مینور موج اصلاحی یک روند اصلی است که نوسان گیرها به دنبال آن هستند، نقاطی با تغییرات کوچک می باشند. در این نقاط، به صورت مقطعی و کوتاه، روند، تغییر می یابد. یعنی اگر صعودی بود، تغییر جهت می دهد و در مقطعی کوتاه نزولی می شود و برعکس. چرا نوسان گیرها به این نقاط علاقه مند هستند؟ زیرا به دنبال سود مقطعی هستند. این نقاط تعیین کننده ایامی است که سودها قطعی شکل گرفته است. نوسان گیری در حال تجربی کاری عادی است اما توجه صرف به جریان نوسان گیری و استفاده از فرصتهای لحظه ای فقط به نفع فرد است و جامعه و تولید از این حرکت بهره نخواهد برد. اما در پیوت ماژور، تغییر جهت روند به طور گسترده شکل می گیرد و در مقطع زمانی طولانی تر، روند صعودی ناگاه نزولی می شود و برعکس. این نقاط برای تحلیلگری بسیار مناسب است. زیرا معامله گران می دانند که سهام در طول زمان ارزش خود را نشان خواهد داد.
پیوت مینور
به شکل زیر توجه کنید. در فاصله نقاط A تا B روند کلی نمودار تغییرات قیمت صعودی است. می توان با رسم یک خط از A تا B مشاهده نمود که شیب مثبت است و لذا روند تغییرات که همان شیب خط است، صعودی می باشد. اما در همین فاصله، برخی اوقات دیده می شود که در زمانهایی تغییرات قیمتی در بازه های محدود و کوچکی تغییر جهت داده و مجدد با روند کلی که صعودی است، هم جهت می شود. این نقاط که در آنها تغییر جهت های ریز و کوچک در یک روند کلی اتفاق می افتد همان پیوت مینور است که در شکل زیر با فلش های قرمز و آبی مشخص شده اند.
پیوت ماژور
حال به نمودار زیر نگاه بیاندازید. همانطور که مشاهده میکنید تا قبل از رسیدن قیمت به نقطه B روند کلی تغییرات مثبت بوده و روند صعودی داشتیم اما با رسیدن به نقطه B به ناگاه روند تغییرات به سمت نزولی شدن پیش رفته است. حال از سوی دیگر از نقطه B تا رسیدن به نقطه C روند کلی نمودار نزولی است اما با رسیدن به نقطه C به ناگاه روند کلی تغییرات صعودی می شود. این دو نقطه B و C همان پیوت ماژور هستند.
اندیکاتورهای ترسیم کننده خطوط پیوت
اندیکاتورهایی وجود دارند که بر اساس آنها می توان خطوط پیوت را بر روی چارت بروکرها مشاهده نمود. یکی از اندیکاتورهای ترسیم کننده خطوط پیوت اندیکاتور Daily pivot میباشد که آموزش محاسبه خطوط پیوت آن به شکل زیر است:
جهت محاسبه خطوط پیوت روزانه به چهار پارامتر روز گذشته (بازه زمانی روز قبل) نیازمندیم. که این چهار پارامتر عبارت است از : بالاترین قیمت، پایین ترین قیمت، نقطه باز شدن کندل و نقطه بسته شدن کندل روز گذشته.
Pivot Point=High+Low+Close÷3
این خطوط مشابه همان نمودارهای شمعی هستند که به طور دنباله دار در کنار هم نقاط حمایت و مقاومت را نشان می دهند. با استفاده از این اندیکاتور می توان پیوت های روزانه ، هفتگی و ماهانه را شناسایی کرد. به شکل زیر توجه کنید. پیوتهای روزانه و هفتگی این اندیکاتور مشخص است.
یکی دیگر از اندیکاتورهایی که به کمک ما خواهد شتافت، اندیکاتور مکدی یا همان اندیکاتور MACDاست که با توجه به نمودار روندی که در زیر نمودار تغییرات نمایش می دهد و میله های شمعی وار تغییرات قیمت را به صورت قله و دره نمایش می دهد، پیوتهای مینور و ماژور را به خوبی به ما نشان خواهد داد. به نمودار زیر دقت کنید. در یک روند صعودی مشخص ، نقاط اصلاحی بازار منطبق با نقاط برگشت اندیکاتور مکدی شده است. اندیکاتور macd میله هایی کوتاهتر از میله های قبل تشکیل داده است.
نحوه تشخیص نقاط پیوت
علاوه بر اندیکاتورهای ترسیم کننده خطوط پیوت ، جهت تشخیص نقاط پیوت میتوانید نقاط حمایت و مقاومت گذشته بازار را در تایم فریمهای مختلف بصورت دستی ترسیم کنیم. چنانچه این نقاط ساپورت و رزیستنس با نقاط پیوت بازار طلاقی و همپوشانی پیدا کند احتمال موفقیت در معامله ما دو چندان خواهد بود.
اهمیت و کاربرد پیوت Pivot
در شکل های بالا مشاهده می شود که امواج و نقاط پیوت چگونه در کنار همدیگر قرار گرفته اند و راهکارهای شناسایی آنها نیز مشخص گردیده است. با توجه به مطالب فوق مشخص می شود که اهمیت پیوت (Pivot) در تحلیل تکنیکال شناسایی تغییر روندها می باشد. همین کارکرد پیوت در محاسبات آتی و پیش بینی تغییرات قیمت در فواصل زمانی قیمت بسیار ارزشمند است. پیوت Pivot نقطه ای است که با شناسایی آن می توان قله و دره بعدی را پیش بینی کرد و تا قبل از رسیدن به نزول، سهام خود را فروخت و یا اندیشه ای درازمدت پیاده سازی کرد.
دیدگاه شما