www.bamdadgharn.ir - ارزیابی مالی و اقتصادی طرح ها با استفاده از نرم افزار کامفار COMFAR III Expert
از هزینه های سرمایه گذاری در طول دوران احداث جهت خرید، نصب و راه اندازی تجهیزات و ماشین آلات مورد نیاز طرح استفاده می گردد تا اینکه طرح جهت بهره برداری و تولید محصول و یا عرضه خدمات پیش بینی شده برای آن، آماده گردد. پس از بهره برداری از طرح عرضه محصول و یا خدمات به بازار مصرف آغاز می گردد که درآمدی را عاید سرمایه گذار می نماید. از درآمد حاصل از فروش محصول و خدمات در ابتدا برای پرداخت هزینه های تولید محصول نظیر مواد اولیه، انرژی، پرسنلی و سایر هزینه های مورد نیاز استفاده می شود و پس از کسر این هزینه ها و هزینه های محاسبه شده مربوط به عوارض و مالیات، رقم مانده نهایی بعنوان سود خالص که هدف نهایی طرح می باشد محاسبه می گردد. سود خالص سالیانه در طی دوران بهره برداری به سرمایه گذاری که در دوران احداث اقدام به سرمایه گذاری نموده پرداخت می گردد. مقطع زمانی که در آن سود خالص تجمعی طرح در طی سال های مختلف معادل رقم مربوط به سرمایه گذاری انجام شده در طول دوران احداث (ویا دوران بهره برداری) باشد، دوره بازگشت سرمایه نامیده می شود که واحد آن براساس سال می باشد.
جهت محاسبه شاخص مالی دوره بازگشت سرمایه نیز از جدول جریانات نقدی استفاده می شود. بدین منظور جریانات نقدی هرسال با سال گذشته جمع می شود که براین اساس جریانات نقدی تجمعی محاسبه می گردد. رقم مذکور در سال های نخست به جهت تأثیر هزینه های سرمایه گذاری منفی می باشد و به تدریج و با تأثیر سود خالص سالانه جریانات نقدی تجمعی به سمت رقم مثبت میل می نماید. مقطع زمانی که جریانات نقدی تجمعی در آن از منفی به مثبت تبدیل می شود، دوره بازگشت سرمایه است.
نمونه ای از روش محاسبه دوره بازگشت سرمایه در جدول و نمودار زیر ارائه شده است.
جدول جریانات نقدی
جریانات نقدی تجمعی
با نگاهی به جدول و نمودار فوق مشاهده می گردد که جریانات نقدی تجمعی از سال سوم به بعد مثبت می گردد که براین اساس دوره بازگشت سرمایه طرح سه سال خواهد بود. البته این رقم با لحاظ سال اول دوران احداث بعنوان سال مبنا، بدست آمده است. درصورتیکه سال مبنا برای محاسبه دوره بازگشت سرمایه از ابتدای دوران بهره برداری در نظر گرفته شود، دوره بازگشت سرمایه طرح یک سال خواهد بود. در نرم افزار کامفار مبنای دوره بازگشت سرمایه از ابتدای دوران احداث می باشد. اما منطقی بنظر می رسد که آغاز دوران بازگشت سرمایه از ابتدای سال بهره برداری از طرح در نظر گرفته شود.
برخلاف روش محاسبات مربوط به شاخص های NPV و IRR، در محاسبه شاخص PBP از ارزش زمانی پول صرفنظر شده و جریانات نقدی با فرض دارا بودن ارزش یکسان در سال های مختلف، بایکدیگر جمع شده اند. از آنجاییکه در نظر گرفتن ارزش زمانی پول بر دقت و صحت محاسبات می افزاید، جهت رفع این مشکل، به جای شاخص PBP شاخص دوره بازگشت سرمایه متحرک Dynamic Pay Back Period (DPBP) تعریف شده است که در آن جریانات نقدی پس از تنزیل شدن بایکدیگر جمع می شوند. جریانات نقدی که در هر سال محاسبه شده با استفاده از نرخ تنزیلی که با درنظر گرفتن شرایط مختلف زمانی، مکانی و صنعتی مربوط به طرح تعریف شده به ارزش روز تبدیل می شوند تا بدین ترتیب تأثیرات کاهش ارزش پول در محاسبات لحاظ گردد.
نمونه محاسبات شاخص DPBP با نرخ تنزیل 25 درصد در جدول و نمودار زیر نشان داده شده است.
جریانات نقدی تجمعی تنزیل شده
جریانات نقدی تنزیل شده
جریانات نقدی تجمعی تنزیل شده
شاخص DPBP در نمودار فوق چهار سال می باشد. لذا با در نظر گرفتن ارزش زمانی پول، دوره بازگشت سرمایه یک سال افزایش می یابد که این شاخص نسبت به شاخص PBP قابل اتکاء تر بوده و جهت بررسی توجیه پذیری طرح بسیار مناسب می باشد.
بمنظور بررسی توجیه پذیری طرح، پس از محاسبه شاخص PBP و یا DPBP این شاخص با استاندار شاخص مالی مربوط مقایسه می گردد. بعنوان مثال ممکن است پس از استعلام از بانک در خصوص دوره بازگشت سرمایه مناسب یک طرح کارشناس مربوط اعلام نماید که دوره بازگشت سرمایه مناسب با در نظر گرفتن ابتدای دوران احداث بعنوان سال مبنا سه سال می باشد. با این فرض و مقایسه رقم بدست آمده برای PBP در جداول فوق، طرح توجیه پذیر می باشد ولی در صورتیکه هدف کارشناس بانک بررسی توجیه پذیری طرح براساس شاخص DPBP باشد، طرح توجیه پذیر نخواهد بود. لذا لازم است که در ابتدا رقم مناسب برای مقایسه شاخص مذکور از نهاد بررسی کننده گزارش استعلام شود.
نرم افزار کامفار مشابه شاخص های تشریح شده قبلی، پس از تشکیل جدول جریانات نقدی شاخص های PBP و DPBP را نیز بصورت اتوماتیک محاسبه می نماید و لذا نیازی به محاسبه آن توسط کاربر نیست. درصورتیکه بخواهید از نرم افزارهای دیگری نظیر Excel برای محاسبه دوره بازگشت سرمایه استفاده نمایید می توانید پس از تشکیل جدول جریانات نقدی در این نرم افزار، از فرمولی که البته صرفا برای این منظور برنامه ریزی نشده استفاده نمایید. با وارد نمودن فرمول = Countif (range, <0) در یک سلول و انتخاب کل محدوده جریانات نقدی تجمعی (تنزیل شده) بعنوان بخش range در این فرمول می توان شاخص PBP (DPBP) مربوط به طرح را برآورد نمود.
با نگاهی دقیق تر به جدول فوق می توان مشاهده نمود که رقم چهار سال محاسبه شده برای شاخص DPBP بصورت رند نمی باشد و دارای بخش اعشاری نیز خواهد بود. چراکه در انتهای سال چهارم یک رقم تجمعی منفی به ارزش -550,400 در جدول جریانات نقدی تجمعی تنزیل شده برآورد گردیده که از محل بخشی از درآمد خالص سال پنجم جبران خواهد شد و البته در محاسبه دوره بازگشت سرمایه لحاظ نشده است. کل درآمد خالص تنزیل شده در سال پنجم معادل 1,146,880 است. برای محاسبه بخش اعشار شاخص DPBP با استفاده از یک تناسب ساده می توان برآورد نمود که در کدام بخش از سال پنجم جریانات نقدی تجمعی تنزیل شده بصورت کامل جبران می گردد. بدین منظور بایستی عدد چهار باضافه نسبت 550,400 بر 1,146,880 شود که در این صورت رقم دقیق DPBP معادل 4.5 سال برآورد می گردد.
همچنین با تکرار محاسبات فوق در جدول جریانات نقدی تجمعی، رقم دقیق مربوط به شاخص PBP برابر با 3.6 سال خواهد شد.
شاخص DPBP در نمودار فوق چهار سال می باشد. لذا فرمول بازگشت سرمایه با در نظر گرفتن ارزش زمانی پول، دوره بازگشت سرمایه یک سال افزایش می یابد که این شاخص نسبت به شاخص PBP قابل اتکاء تر بوده و جهت بررسی توجیه پذیری طرح بسیار مناسب می باشد.
بمنظور بررسی توجیه پذیری طرح، پس از محاسبه شاخص PBP و یا DPBP این شاخص با استاندار شاخص مالی مربوط مقایسه می گردد. بعنوان مثال ممکن است پس از استعلام از بانک در خصوص دوره بازگشت سرمایه مناسب یک طرح کارشناس مربوط اعلام نماید که دوره بازگشت سرمایه مناسب با در نظر گرفتن ابتدای دوران احداث بعنوان سال مبنا سه سال می باشد. با این فرض و مقایسه رقم بدست آمده برای PBP در جداول فوق، طرح توجیه پذیر می باشد ولی در صورتیکه هدف کارشناس بانک بررسی توجیه پذیری طرح براساس شاخص DPBP باشد، طرح توجیه پذیر نخواهد بود. لذا لازم است که در ابتدا رقم مناسب برای مقایسه شاخص مذکور از نهاد بررسی کننده گزارش استعلام شود.
نرم افزار کامفار مشابه شاخص های تشریح شده قبلی، پس از تشکیل جدول جریانات نقدی شاخص های PBP و DPBP را نیز بصورت اتوماتیک محاسبه می نماید و لذا نیازی به محاسبه آن توسط کاربر نیست. درصورتیکه بخواهید از نرم افزارهای دیگری نظیر Excel برای محاسبه دوره بازگشت سرمایه استفاده نمایید می توانید پس از تشکیل جدول جریانات نقدی در این نرم افزار، از فرمولی که البته صرفا برای این منظور برنامه ریزی نشده استفاده نمایید. با وارد نمودن فرمول = Countif (range, <0) در یک سلول و انتخاب کل محدوده جریانات نقدی تجمعی (تنزیل شده) بعنوان بخش range در این فرمول می توان شاخص PBP (DPBP) مربوط به طرح را برآورد نمود.
با نگاهی دقیق تر به جدول فوق می توان مشاهده نمود که رقم چهار سال محاسبه شده برای شاخص DPBP بصورت رند نمی باشد و دارای بخش اعشاری نیز خواهد بود. چراکه در انتهای سال چهارم یک رقم تجمعی منفی به ارزش -550,400 در جدول جریانات نقدی تجمعی تنزیل شده برآورد گردیده که از محل بخشی از درآمد خالص سال پنجم جبران خواهد شد و البته در محاسبه دوره بازگشت سرمایه لحاظ نشده است. کل درآمد خالص تنزیل شده در سال پنجم معادل 1,146,880 است. برای محاسبه بخش اعشار شاخص DPBP با استفاده از یک تناسب ساده می توان برآورد نمود که در کدام بخش از سال پنجم جریانات نقدی تجمعی تنزیل شده بصورت کامل جبران می گردد. بدین منظور بایستی عدد چهار باضافه نسبت 550,400 بر 1,146,880 شود که در این صورت رقم دقیق DPBP معادل 4.5 سال برآورد می گردد.
همچنین با تکرار محاسبات فوق در جدول جریانات نقدی تجمعی، رقم دقیق مربوط به شاخص PBP برابر با 3.6 سال خواهد شد.
نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست؟
نرخ بازگشت سرمایه (Return on investment) یا ROI میزان کارآیی سرمایه گذاری شما برروی کسب و کار خودتان را از نظر میزان درآمدزایی اندازه گیری میکند. نرخ بازگشت سرمایه سود یا زیان حاصل از سرمایه گذاری را در قیاس با هزینه اولیه آن اندازه گیری میکند. این محاسبه به افراد اجازه میدهد تا کارآیی و سودآوری یک سرمایه گذاری را بسنجد و اغلب برای تأثیرگذاری بر تصمیمات مالی، مقایسه سودآوری شرکت و تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری مورد استفاده قرار میگیرد.
هر زمان که پول یا وقت خود را برروی کسب و کار خود سرمایه گذاری میکنید، باید یک نتیجه معین را در ذهن داشته باشید و روش رسیدن به آن را برای اطمینان از سودآوری در نظر بگیرید. محاسبه بازده سرمایه گذاری راهی است برای سنجش اینکه آیا یک تصمیم تجاری به نتیجه میرسد.محاسبه ROI همچنین میتواند به شما کمک کند تا متوجه شوید که در کسب و کار شما چه چیزی درست کار میکند و چه چیزی درست کار نمیکند. بنابراین با دانستن آن میتوانید تغییرات لازم را در کسب و کار خود ایجاد کنید.
نرخ بازگشت سرمایه روشی برای پرسیدن این سوال است که «با سرمایه گذاری این مقدار زمان و پول برای کسب و کارم، چه چیزی بدست خواهم آورد؟» به عنوان مثال اگر کار خود را به دستیار مجازی(VA) واگذار کنید، آیا پولی که میپردازید منجر به افزایش درآمد شما میشود و اگر چنین است، افزایش درآمد شما چقدر خواهد بود؟ به ازای هر هزار تومانی که برای VA خرج میکنید، چه بازدهی اضافی از درآمد کسب میکنید؟ نرخ بازگشت سرمایه ایستا و ساکن نیست و متغیرهای زیادی میتوانند آن را تغییر دهند. بنابراین شما باید ROI را مرتبا محاسبه کنید و در صورت لزوم در کسب و کار خود تغییراتی ایجاد کنید.
نرخ بازگشت سرمایه چگونه کار میکند؟
به عنوان مثال اگر شما 1000 دلار در ماه برای تبلیغات کلیکی (PPC) هزینه کنید و 2000 دلار درآمد مستقیم از این کمپین بدست آورید، سود (2000 دلار – 1000 دلار = 1000 دلار) را بر هزینه (1000 دلار) تقسیم میکنید تا بازده را پیدا کنید که در این مثال حاصل این تقسیم 1/1 است. حال برای محاسبه درصد نرخ بازگشت سرمایه، عدد بدست آمده یعنی عدد 1 را ضرب در 100 میکنیم که مقدار 100٪ به دست میآید. به عبارت دیگر به ازای هر دلاری که برای تبلیغات PPC خرج میکنید، یک دلار سود دریافت میکنید.
حال اگر شما ماهانه 1000 دلار برای این کمپین تبلیغاتی خرج میكردید اما در عوض 1200 دلار فروش میکردید، سود شما 200 دلار (1200 دلار – 1000 دلار) و بازده سرمایه شما 200 دلار (سود) تقسیم بر 1000 دلار (هزینه) = 0.20 یا 20٪ میشد. به عبارت دیگر به ازای هر دلار هزینه شده در این کمپین، 20 سنت سود دریافت میکردید.
شما باید ROI تمام هزینههای خود را در نظر بگیرید. یک کامپیوتر سریعتر و جدیدتر چقدر به کسب و کار شما کمک میکند؟ آیا پولی که برای یک امکانات تازه خرج میکنید منجر به توانایی شما در کسب درآمد بیشتر خواهد شد؟ محاسبه دستاوردهای تصمیمات تجاری این چنینی به شما کمک میکند تا سرمایه گذاریهایی را انتخاب کنید که به شما در دستیابی به نتایج دلخواه کمک میکنند.
زمان در مقابل ROI:
در حالی که ROI به طور کلی به فرمول بازگشت سرمایه سرمایه گذاری های مالی مربوط است، اگر زمان خود را به عنوان یک سرمایه گذاری در نظر بگیرید نیز این فرمول به درد شما خواهد خورد. اگر در ماه 3000 دلار درآمد دارید، اما 60 ساعت در هفته در کسب و کار خود کار میکنید (240 ساعت در ماه)، ROI شما 3000/240 یا 12.5 است. این بدان معناست که برای هر ساعت کار، فقط 12.50 دلار درآمد کسب میکنید.
با دانستن بازده سرمایه گذاری زمان خود میتوانید در مدل کسب و کارتان تغییراتی ایجاد کنید که به شما امکان میدهد در مدت زمان کمتری درآمد بیشتری کسب کنید. همچنین توجه داشته باشید که ROI همان سود نیست. شما با کسر هزینه های خود از میزان درآمدتان سود را تعیین میکنید. اگر در یک ماه 5000 دلار درآمد کسب کنید و هزینههای کسب و کار شما 3000 دلار باشد، سود شما 2000 دلار است. ROI اثربخشی هر یک از آن سرمایه گذاریها را اندازه گیری میکند که به صورت نسبت یا درصد بیان میشود و پاسخ فرمول نرخ بازگشت سرمایه یک مبلغ نیست.
۵ راه افزایش نرخ بازگشت سرمایه ROI در شبکه های اجتماعی
بین «ارتباط یک برند با مشتریان در شبکه های اجتماعی» و «افزایش درآمد خالص» یک رابطهی خطی و شفاف وجود ندارد. فقط ۱۷ درصد از شرکت¬های بازاریابی اظهار می¬کنند که میتوانند نرخ دقیق بازگشت سرمایه را در فعالیت¬های شبکه¬ های اجتماعی خود ارائه کنند. با این وجود، یکی از راههایی که به افزایش درآمد خالص برند منتهی میشود، ارتباط با مشتریان است و یکی از بهترین کانالهای ارتباط با مشتریان، شبکه های اجتماعی است.
با رعایت این راهکارها میتوانید نرخ بازگشت سرمایه ناشی از مشارکت مشتریان در شبکه های اجتماعی را بالاتر ببرید. اگر برای شما هم مهم است که در جایی هزینه کنید که بتوانید از آن سود دریافت کنید، در این مقاله همراه ما باشید.
پیشنهاد میکنم مطلب من، با عنوان مدیریت بازرگانی چیست؟ را مطالعه کنید.
1- هدف اصلی فعالیتهایتان را آگاهی مخاطبان از برند در نظر بگیرید
برای تمام فعالیتهایی که در شبکههای اجتماعی انجام میدهید، هدف تعیین کنید و هدف اصلی را شناخت مخاطبان از برند در نظر بگیرید. تولید محتواهایی با هدف شناخت مخاطبان از برند، همیشه مخاطب دارد، چرا که همواره کاربرانی وجود دارند که بخواهند محصولتان را بشناسند و از خدمات شما استفاده کنند.
همین مسئله باعث میشود محتواهایی با این مضمون همیشه مخاطب داشته باشد و کاربران بیشتری شما را بشناسند و برند شما نسبت به گذشته بتواند در زمان کمتری رشد کند.
2- از برقراری ارتباط موثر با مشتریان خود غافل نشوید
به شخصه ترجیح من به عنوان مشتری این است که ارتباط یک برند با من، پس از خرید، پر رنگتر بشود؛ اما معمولا شاهد این هستم که برندها قبل از خرید، وقت و بیوقت پیام میدهند و پیگیری میکنند تا من را به خرید ترغیب کنند، اما پس از خرید فراموش میکنند که این ارتباط را حفظ کنند؛ رابطهای که برای ایجاد آن هزینهی زیادی هم پرداخت کردهاند.
در مورد فعالیت در شبکه های اجتماعی هم همینطور است. برای بسیاری از برندها بالا بردن تعداد دنبالکنندگان آنقدر مهم است که آنها را از ارتباط با مشتریان فعلی غافل میکند. اما واقعیت این است که سرمایهی اصلی هر کسبوکاری را مشتریان آن تشکیل میدهند و عاقلانه این است که در اقدامات خود اولویت را بر مشتریان فعلی متمرکز کنیم.
3- هر چند وقت یک بار میزان اثرگذاری برند خود را بسنجید
در دنیای کسبوکار همواره با یک فضای پیچیده و مبهم روبهرو هستیم؛ حالا اگر فضای اقتصادی و سیاسی ایران را هم به آن اضافه کنیم، با ابهام و پیچیدگی مضاعفی روبهرو خواهیم بود. در چنین فضایی حفظ اثرگذاری برند دشوار است و لازم است هر چند وقت یک بار میزان آن سنجیده شود.
شما میتوانید با انجام نظرسنجی از مشتریان، میزان اثرگذاری برند خود را بسنجید یا با تعیین شاخص NPS (شاخص سنجش میزان وفاداری مشتریان) اندازهگیری کنید که فرمول بازگشت سرمایه برند شما چقدر در میان مشتریان طرفدار دارد.
امروزه مشتریان علاوه بر اینکه در مورد خرید خود قدرت انتخاب و تصمیمگیری دارند، بر تصمیم دیگران در خرید هم تاثیرگذار هستند. با کمک شاخص سنجش میزان وفاداری مشتریان (Net Promoter Score) یا به اختصار NPS میتوانید از میزان تاثیرگذاری مشتریان خود آگاه شوید. این شاخص شامل دو سوال ساده است:
– چقدر احتمال دارد که خدمات/برند/محصولات ما را به دیگران توصیه کنید؟
– دلیل اصلی آن چیست؟
سوال اول در مورد احساس مشتری است و سوال دوم در مورد چرایی آن.
با جمعآوری این اطلاعات متوجه میشوید که آیا میزان آگاهی نسبت به برند شما در حال افزایش است و آیا ارتباط مثبتی با برند در حال شکل¬گیری است؟
4- به پستها و کامنتهای کاربران در شبکه های اجتماعی توجه کنید
پستها و کامنتهای کاربران درباره برند شما، می¬تواند نشان دهد که برند شما در افکار عمومی چگونه شناخته میشود.
اگرچه دیدن نظرات منفی ممکن است شما را ناراحت کند، اما دانستن این اطلاعات ارزشمند است، به ویژه اگر بتوانید پس از دریافت بازخوردهای منفی، تغییراتی صورت دهید که برای مشتریان سودمند باشد.
5- اهداف مشترک تعریف کنید و به سمت زمینه¬های مشترک حرکت کنید
به جای اینکه هر یک از تیم¬های داخلی شرکت به تنهایی کار کند، به دنبال زمینه¬های مشترک درباره چیزهایی که برای برند مهم است بگردید و در راستای آن، با یکدیگر همکاری کنید. وقتی ذی¬نفعان برند، درباره ارزشهای برند به توافق برسند، میتوانند مجموعهای از شاخص عملکرد کلیدی (KPI) برای تیم¬های مختلف از جمله تیم بازاریابی، فروش، خدمات، پشتیبانی مشتریان تعیین کنند و اطمینان یابند که هر یک از تیم¬ها میداند که چگونه باید به این شاخص¬ها دست پیدا کند. به این ترتیب سنجش دقیقی در مورد اینکه آیا هر یک از تیم¬ها، در راستای اهداف برند به پیش می¬روند یا نه ارائه میشود.
جمعبندی
معمولا بین ارتباط با مشتری در شبکه های اجتماعی تا خرید او، یک مسیر مستقیم وجود ندارد؛ اما فعالیت در شبکه های اجتماعی میتواند فرمول بازگشت سرمایه سرعت این مسیر را افزایش دهد. شما با رصد کردن رفتار مشتری میتوانید راههای کارآمدتر و کمهزینهتری را برای جذب و جلب او انتخاب کنید.
با بررسی دقیق نرخ بازگشت سرمایه، متوجه میشوید که کدام فعالیتهای شما بیشترین پتانسیل را برای بازگشت سرمایه کوتاهمدت و کدام برای بلندمدت دارد. همچنین امکان میدهد تاثیر بازاریابی دهانبهدهان در رشد کسبوکار خود را بسنجید، نظر افکار عمومی در مورد برندتان را ببینید و میزان تاثیرگذاری برند خود را متوجه شوید تا در نهایت، هزینههای خود را کاهش و به درآمد خود بیافزایید.
نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
این مقاله از وبسایت Medium.com است و با مثال ها و نمونه های واقعی میخواهیم راجع به این مفهوم صحبت کنیم. یک کسب و کاری را راه اندازی کردیم و الان می خواهیم برای آن یک سری هزینه ها داشته باشیم، میخواهیم مثلا یک بودجه ای برای تبلیغات آن در نظر بگیریم. در کانال های بازاریابی ما هزینه کنیم و به ازای آن هزینه و سرمایه گذاری که انجام می شود بتوانیم مشتری جذب کنیم، بتوانیم به سودآوری برسیم. ROI مخفف (Return On Investment) و همان نرخ بازگشت سرمایه است که می تواند یک شاخص و معیاری برای سنجش موفقیت ما در این سرمایه گذاری باشد. ما نام این هزینه کردن را سرمایه گذاری میگذاریم. یک سری اعداد و ارقام هزینه می کنیم و به واسطه آن توقع این را داریم که به سودآوری و موفقیتی که مدنظرمان است برسیم.
فرمول اصلی ROI یک ساختار دارد. میگوید که سود هزینه هزینه 100 و آن درصدی که نهایتاً به ما نمایش می دهد نرخ بازگشت سرمایه ما می شود. اگر خاطرتان باشد در مقالات قبلی که راجع به Lead صحبت کردیم، راجع به یک دوره آموزشی وردپرسی صحبت کردیم، من می خواهم همان مثال را دوباره اینجا بیاورم و در این فرمول توضیح بدهیم که نرخ بازگشت سرمایه ما چه شکلی می تواند باشد. مثلاً ما همان دوره آموزش وردپرس را داریم و مثلاً این دوره را یک میلیون تومان قیمتگذاری کردیم و ما می آییم سه میلیون تومان یک هزینه تبلیغاتی را در نظر می گیریم.
ساختار نرخ بازگشت سرمایه با مثال
مثلاً از روش های تبلیغات Google ADS یا از روش های دیگر مثل کانال های تلگرامی یا صفحات اینستاگرام یا از هر روش دیگری. ما سه میلیون تومان برای آن کمپین ما هزینه می کنیم که آن کاربری که هدف ما است ما را ببیند، وارد صفحه وبسایت ما و آن دوره بشود و دوره را خریداری کند. از این دوره و این کمپینی که راه اندازی کردیم ما شش میلیون تومان سود خواهیم کرد.
مثلاً شش نفر می آیند آن دوره را می خرند، هرکدام یک میلیون تومان که می شود شش میلیون تومان و این طوری برداشت کنیم که کل این مبلغ سود است و فعلاً کاری نداریم که چه هزینه هایی انجام شده است. مثلاً برای تدوین آن دوره، یا برای مدرس مثلاً یک درصدی را مدرس برداشته، یا ما چه هزینه های دیگری را برای پرسنل داشتیم که مثلاً در آن شرکتی که دارد آموزش طراحی سایت را انجام می دهد یک هزینه ای بابت پرسنل ها دارد پرداخت می کند؛ ما فعلاً این ها را فاکتور می گیریم، کنار می گذاریم و این طوری در نظر می گیریم که سود ما اینجا از آن شش میلیون تومان است.
نرخ بازگشت سرمایه مناسب
ما 6 میلیون را منهای 3 میلیون و دوباره تقسیم بر 3 میلیون و ضرب در 100 میکنیم. اینجا اتفاقی که می افتد ما به 100% می رسیم، به عدد نهایی 100% می رسیم که ROI این کمپین ما برای این محصول خاص در آن دوره ی خاص 100 میشود. توضیح داده شد به این شکل است که روی یک محصول خاص با یک بودجه خاص در یک زمان خاص داریم صحبت می کنیم. بعد ما می توانیم همه این موارد را در کمپین های مختلف، در محصول های مختلف و دوره های زمانی مختلف محاسبه کنیم و ببینیم نرخ بازگشت سرمایه ما در این موارد چند درصد است.
صفحات مهم سایت مدرسان پیشتاز
- نام کاربری من چیست چه طوری کار می کنیم بسازیم؟
- کامنت چی بزاریم حرفه ای پول بیاریم نکات آموزشی ما
- دوره زیر و بم فتوشاپ اساتید مدرسان پیشتاز حرفه نکات آموزشی ما
- کیف پول لجر نانو ایکس کیفیت عالی بخرید استفاده کنید
- بازاریابی محتوا چیست، آموزش ما دنبال کنید کسب کنیم
- دوره پایتون اساتید مدرسان پیشتاز برنامه نویسی یاد بگیریم
- سیگنال دهی ارز دیجیتال با مدرسان پیشتاز حرفه ای
- آموزش ارز دیجیتال مدرسان پیشتاز متد دنیا دست آوریم
- دوره برنامه نویسی استاد برند و محبوب به اهداف خود برسیم
- آموزش ادمین اینستاگرام کسب دلار واقعی دست آوریم
- بلاگر شبکه اجتماعی اینستاگرام تضمینی دست اوریم
- استیکر عکس اینستاگرام متن چه ویژگی هایی داشته باشیم
- user not found رفع مشکل متشکل مجموعه مدرسان رفع کنیم
موضوع کمی جالب شد. به اینجا می پرسیم که باید هزینه های کانال های بازاریابی مختلف را محاسبه کنیم. باید آن ها را اندازه گیری کنیم؛ تا مشخص شود که شاید یک سری از کانال های بازاریابی اصلاً به درد محصول و خدمات ما نخورد ولی یکسری دیگر خیلی خوب بودهاند، درصد ROI آن خیلی بالا بوده و ما می توانیم یک سری بودجه هایی که در کانال هایی که نرخ بازگشت سرمایه کمتری دارند، آن بودجه را قطع کنیم و در کانالی تزریق کنیم که می تواند به ما سودآوری بیشتری بدهد، می تواند نرخ بازگشت سرمایه بیشتری بدهد. این می تواند یکی از مزایای محاسبه ای نرخ بازگشت سرمایه برای کسبوکار ما باشد.
تحلیل رقبا
برای محاسبه هزینه ای کانال های بازاریابی ما یک روش دیگری هم داریم که میتوانیم رقبا را تحلیل کنیم مثلاً ببینیم که 3 رقیب اصلی ما کجا هزینه می کنند، مثلاً در سئو چگونه کار می کنند، در Google ADS چگونه کار می کنند، وبسایت آنها را آنالیز کنیم، کاربرهای آن ها را آنالیز کنیم، با استفاده از یک سری ابزارهایی که وجود دارد یا مثلا روی کمپین های Google ADS اگر ما کمپینی فعال داشته باشیم می توانیم آنجا رقبایی که دارند روی این کلمات تبلیغات می روند را ببینیم که چه وضعی دارند و نسبت به آن ها پیش بینی کنیم که براساس چه هزینه ای می توانیم چه ROI به دست بیاوریم.
محاسبه و اندازه گیری موارد مالی در بازاریابی خیلی کار سختی است و پیچیدگی های خاص خودش را دارد و نرخ بازگشت سرمایه هم از این قاعده مستثنی نیست و یک سری معایبی وجود دارد که در این مقاله به دو مورد از آن ها اشاره می کنیم.
معایب بازگشت سرمایه
یک مورد این که خیلی سخت می توانیم تشخیص بدهیم که آن کمپین تبلیغاتی ما تاثیرگذاری لازم را داشته یا خیر. مخصوصاً در یک سری از کمپین هایی که واقعاً تحلیل و آنالیز آن سخت است.
مورد دوم این که در محاسبات تبدیل ما آن کاربرهایی که می خواهند تبدیل به مشتری شوند و مشتری بالقوه هستند و حالا می خواهند به مشتری تبدیل بشوند، برای محاسبه این هم یک سری اشتباهات، خطاها و سختی هایی وجود دارد که حتماً باید به این مسئله توجه کنیم. چون اصلاً ما در شروع به این نیاز داریم که بتوانیم بسنجیم تبدیل یا Conversion که اتفاق می افتد را بتوانیم اندازه گیری کنیم و به نسبت آن قرار است ما بسنجیم که چه نرخ بازگشت سرمایه دارد اتفاق می افتد. ولی به هرحال یک سری مزایا هم وجود دارد و نمی شود این موضوع که از اهمیت خاصی برخوردار است، مزایایی نداشته باشد.
مزایای بازگشت سرمایه
یکی از مزایایی که دارد این است که ما می توانیم تیم بازاریابی ما را ارزیابی کنیم که این هزینه ای که دارد صورت می گیرد و آن تیمی که این کار را انجام می دهد چه اتفاقی دارد می افتد؟ آیا کار را درست انجام می دهد؟ آیا به بهینه ترین حالت دارد پیش می رود؟ آیا مدل را عوض کنیم؟ پروژه ما را برون سپاری کنیم یا این که از افراد متخصص در سازمان مان دعوت کنیم که بیایند این کار را برای ما انجام بدهند؟ این باعث می شود که ما عملکرد آن تیم را هم پس ارزیابی کنیم.
موضوع بعدی این است که ما از کاربرها و مخاطبان مان به یک تشخیصی برای ارائه ای خدمات و محصولات جدید می رسیم و متناسب با آن کاربرها که این هم می تواند نکته خیلی جذابی باشد. و اینکه می توانیم بررسی کنیم که یک مشتری در مدت زمان طولانی از نظر سودآوری چقدر برایما ارزشمند بوده که این هم می تواند یکی از مزایای محاسبه ROI برای ما باشد.
حالا به اینجا رسیدیم که چگونه اندازه گیری کنیم؟ چگونه محاسبه کنیم؟ این که از چه کانالی ما توانستیم چه مقدار نرخ بازگشت سرمایه به دست بیاوریم؟
یکی از مواردی که در اندازه گیری این موضوع می تواند به ما کمک کند می تواند ابزارهای آنلاینی باشد که وجود دارد مثلا گوگل آنالیتیک می تواند ابزار مناسبی برای این محاسبات باشد. در مرحله ای اول ما Conversion تعریف می کنیم و بعد میتوانیم در تحلیل ببینیم از کمپین های مختلف، از ورودی های مختلفی که چقدر هزینه شده است، چقدر نرخ تبدیل و تبدیل اتفاق افتاده و از طریق فرمول می توانیم به این برسیم که آیا آن کمپین نرخ بازگشت سرمایه مناسبی داشته است؟ آیا موفقیتآمیز بوده یا این که ما آن مسیر را متوقف کنیم و از کمپین ها، مسیرها و کانال های تبلیغاتی دیگر برای ادامه ای کار استفاده کنیم.
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) در بازاریابی چیست؟
نرخ بازگشت سرمایه چیست و چطور محاسبه می شود و چقدر برای کسب و کار ها مفید است؟ در این مقاله به نرخ بازگشت سرمایه پرداختیم با ما همراه باشید.
زمانی که شما بر روی یک پروژه خاص سرمایه گذاری میکنید، میخواهید بدانید که از چه زمانی به بعد هزینه شما به شما برگردانده شده و البته بیشتر از آن سود میکنید. این پروژه میتواند بازاریابی برای یک محصول، معرفی خدمات و یا تولید باشد. در هر صورت نرخ بازگشت سرمایه به شما نشان میدهد که چه مقدار سرمایه اولیه به شما بازگردانده شده و چه مقدار سود کردهاید. در صورتی که شما نیز کسب و کار خودتان را راه اندازی کردهاید، آشنا شدن با نرخ بازگشت سرمایه یا همان ROI میتواند به شما در روند موفقیت کمک کند. پس با ما تا انتهای مقاله آشنا شوید.
با مفاهیم RIO و ROAS آشنا شوید.
برای آن که بتوانید در دنیای کسب و کار به صورت حرفهای وارد شوید باید با مفاهیم مختلفی آشنا باشید و بدانید هر کدام از آنها چه معنا و مفهومی دارند.
RIO چیست و چگونه محاسبه میشود؟
همان طور که در بالا نیز اشاره شد، نرخ بازگشت سرمایه مفهومی بسیار مهم در کسب و کار و بازاریابی است که میتواند چراغ راه شما در مسیر موفقیت باشد. نرخ بازگشت سرمایه به زبان ساده به معنای آن است که آیا بیش از مقداری که هزینه کردهاید، درآمد به دست آوردهاید یا خیر؟ و این اختلاف سود تا هزینه چقدر است؟
نکته مهم در محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی آن است که شما تمامی هزینههایی را که پرداخت کردهاید، در نظر خواهید گرفت. این هزینه میتواند شامل نیروی انسانی، هزینههای نرم افزار، هزینه اجاره یا خرید مسکن، هزینه تولید و انتشار محتوا و هر هزینه دیگری است که شما برای راه اندازی کسب و کارتان پرداخت کردهاید.
با توجه به توضیحات بالا، نرخ بازگشت سرمایه یک فرمول ساده دارد.
برای مثال اگر شما برای کسب و کار خود 100 میلیون تومان هزینه کردهاید و سود نهایی و خالص شما 20 میلیون تومان است، نرخ بازگشت سرمایه برای شما 20 درصد خواهد بود.
ROAS چیست و چگونه محاسبه میشود؟
مفهوم دیگری که در حوزه نرخ بازگشت سرمایه احتمالا بارها و بارها خواهید شنید، ROAS است. این مفهوم به طور تخصصیتر و جزئی تر بر هزینههای تبلیغاتی شما زوم میکند و فرمول آن مطابق زیر محاسبه میشود:
همان طور که از فرمول بالا مشخص است، شما برای به دست آوردن نرخ ROAS نیازی به محاسبه تمامی هزینهها ندارید و البته سودی که در نظر میگیرید نیز سود کلی نیست. شما به طور کلی در نظر خواهید گرفت که چه مقدار هزینه برای تبلیغات خود داشتهاید و به طور مستقیم چه مقدار سود حاصل از تبلیغات به دست آوردهاید. هزینههای تبلیغات با توجه به شکل آن میتواند متفاوت باشد.
برای مثال ممکن است شما بخواهید با صرف هزینهای مناسب از طریق درج رپورتاژ آگهی در یک سایت برای محصول یا خدمات خود بازاریابی کنید. ممکن است برای این کار شما حدود 5 میلیون تومان هزینه کنید. بعد از مدتی متوجه خواهید شد که 100 نفر کاربر جدید از طریق لینک درج شده از طریق رپورتاژ وارد سایت شما شده و خرید انجام دادهاند. سود ناشی از خرید این 100 نفر، چیزی حدود 10 میلیون تومان شده است. در این حالت نرخ ROAS شما بسیار بالا و مناسب خواهد بود و به عدد 200 درصد سود میرسد.
چرا محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی مهم است؟
بعد از آن که با مفهوم نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی آشنا شدیم، میخواهیم بدانیم که چرا این فاکتور در کسب و کار ما مهم است و باید به آن توجه داشته باشیم؟
- کسب و کار شما زمانی میتواند موفق عمل کند که شما بتوانید هزینههای خود را هوشمندانه مدیریت کنید، هزینههای غیر ضروری را کم یا حذف کرده و بر روی مواردی که برای شما سودآوری بیشتری دارند، هزینه کنید.
- محاسبه نرخ سرمایه به شما کمک میکند بتوانید اشتباههای سرمایه گذاری خود را متوجه شده و سرمایه خود را از دست ندهید.
- میتوانید به خوبی و به شکل صحیح بودجه خود را به مسائل مختلف تخصیص داده و برای آن برنامه ریزی کنید.
- با بررسی نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی متوجه خواهید شد که کدام روش بازاریابی برای شما سودآوری بیشتری داشته و کدام روش مشتری کمتری برای شما فراهم کرده است.
چه مقدار نرخ بازگشت سرمایه برای کسب و کار شما خوب است؟
بعد از آن که شما با اهمیت مفهوم نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی یا همان ROI آشنا شدید و آن را برای کسب و کار خود محاسبه کردید، ممکن است از خودتان این سوال را بپرسید که آیا عدد بدست آمده مناسب است یا خیر؟ نرخ بازگشت سرمایه برای کسب و کارهای مختلف متفاوت است. برای مثال ممکن است برای یک کسب و کار در زمینه فروش لوازم خانگی نرخ بازگشت سرمایه بالای 25 درصد مناسب باشد و برای یک برند که در زمینه طراحی و تولید نرم افزار فعالیت میکند، نرخ مناسب بالای 10 درصد باشد.
بسیاری از کارشناسان در زمینه بازاریابی و کسب و کار معتقد هستند که اگر نرخ بازگشت سرمایه شما بیش از 8 درصد باشد، شما در مسیر موفقیت قرار گرفته اید. البته همان طور که در بالا نیز اشاره شد، بهتر است شما برای اطمینان از این عدد به طور تخصصی تر در حوزه فعالیت خود تحقیق کرده و نرخ بازگشت سرمایه مناسب را پیدا کنید.
مزایای استفاده از نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی
نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دارای مزایای بسیاری است که سالها است، توسط بسیاری از صاحبان کسب و کار موفق مورد استفاده قرار میگیرد. این مزایا شامل موارد زیر است:
محاسبه آن آسان است
همان طور که در بالا با معادلات محاسبه نرخ بازگشت سرمایه آشنا شدیم، دیدیم که محاسبه این عدد ساده بوده و پیچیدگی خاصی ندارد. البته به شرط آن که تمامی اعداد و ارقام در تراز نامهها و فاکتورها مشخص باشد.
قابلیت تجزیه و تحلیل مقایسه ای دارد
مقایسه کردن یکی از کارهایی است که همیشه به شما در تصمیم گیریهای درست کمک میکند. برای مثال اگر شما برای خرید یک تلفن همراه چند مدل را در نظر دارید، میتوانید ویژگیهای آنها را کنار یکدیگر گذاشته و آنها را مقایسه کرده تا بتوانید بهترین انتخاب را داشته باشید. ROS یکی از فاکتورهای مهم در کسب و کار است که به شما کمک میکند، فاکتورهای مختلف را کنار یکدیگر گذاشته و با یکدیگر مقایسه کنید.
به شما در ارزیابی سودآوری کمک میکند
یکی از مهمترین مزایای استفاده از نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی آن است که شما میتوانید به راحتی و در زمان کوتاهی میزان سودآوری کسب و کار خود را محاسبه کنید.
تیم بازاریابی را ارزیابی میکنید
یکی دیگر از مزایای نرخ بازگشت سرمایه آن است که شما میتوانید به خوبی تیم بازاریابی خود را بررسی کرده و متوجه این مسئله شوید که باید کدام روش را کنار گذاشته و یا بر روی کدام روش بازاریابی مانور بیشتری دهید.
از دیگر مزایای نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- ارائه و تولید محصولات و خدمات جدید متناسب با سود آوری کسب و کار و سیاستهای درآمدی
- بررسی میزان ارزش یک مشتری در طولانی مدت
- بررسی نحوه تعامل با مشتری
محدودیتها و چالشهای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
محاسبه و استفاده از نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی در کنار داشتن مزایای بالا، دارای محدودیتها و چالشهایی نیز هست که باید آن را در نظر داشته باشید.
زمان در نظر گرفته نمیشود.
یکی از محدودیتهای استفاده از نرخ بازگشت سرمایه آن است که در این فاکتور، زمان جایگاهی ندارد و هنگام محاسبه باید به این مسئله توجه داشته باشید. برای مثال ممکن است یک کسب و کار به طور کلی دارای بازده زمانی یک ساله باشد و محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا ROI بعد از 5 ماه احتمالا نتیجه درستی به شما نخواهد داد.
ممکن است آن را بیش از اندازه ساده در نظر بگیرید
در بخش بالا به این مساله اشاره کردیم که محاسبه نرخ بازگشت سرمایه ساده بوده و پیچیدگی خاصی ندارد، البته به شرط آن که شما به طور دقیق به همه فرمول بازگشت سرمایه فاکتورها و اعداد دسترسی داشته و آنها را در نظر بگیرید. به این مسئله توجه داشته باشید که عدم پیچیدگی این فاکتور به معنای ساده انگارانه داشتن آن نیست. شما باید در محاسبه تمامی موارد حتی مواردی مانند ترندهای فصلی، رویدادهای داخلی و خارجی، شرایط آب و هوایی و کوچکترین فاکتور موثر بر کسب و کار را در نظر بگیرید.
ریسک را در نظر نمیگیرد
در دنیای کسب و کار به این مسئله توجه داشته باشید که همواره بین بازده و ریسک یک همبستگی مستقیم وجود دارد. به این معنا که هرچه بازده بالقوه سرمایه گذاری شما بیشتر باشد، میزان ریسک مربوطه نیز بیشتر است. نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی فاکتور ریسک را در نظر نمیگیرد و شما باید به صورت جداگانه به آن توجه داشته باشید.
تمرکز آن بر نتایج کوتاه مدت است
از دیگر چالشهای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه آن است که معمولا بازاریابان بر نتایج کوتاه مدت مانند نرخ کلیکها، تعداد به اشتراک گذاریها، تعداد فروشهای ماهانه و غیره تمرکز دارند. این مساله ممکن است باعث شود دید شما یک دید کوتاه مدت شود. اما به این مساله توجه داشته باشید که شما به دنبال یک کسب و کار طولانی مدت و همیشگی هستید.
اشتباه در RIO میتواند شما را به مرز ورشکستگی برساند
زمانی که شما اقدام به محاسبه نرخ بازگشت سرمایه میکنید، باید از صحت آن مطمئن باشید و به طور پیوسته آن را بررسی و بروزرسانی کنید. در صورتی که شما در محاسبه این نرخ اشتباه کنید، تصمیم گیریهای اقتصادی شما براساس آن نیز اشتباه انجام شده و شما میتوانید تا مرز ورشکستگی نیز پیش بروید!
راهکارهایی برای بهبود نرخ بازگشت سرمایه
در بخشهای بالا با توضیحات کاملی راجع به نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی یا همان RIO آشنا شدیم، اکنون میخواهیم بدانیم که برای بهبود این نرخ چه اقداماتی میتوانیم انجام دهیم؟
کاهش هزینهها
یکی از سادهترین و البته مهمترین اقداماتی که میتواند به شما در بهبود نرخ بازگشت سرمایه کمک کند، کاهش هزینههای اولیه است. ممکن است شما مواد اولیه خود را سالها است از یک فروشگاه عمده تهیه میکنید و حتی به این مساله فکر نکردهاید که جست و جوی دیگری در بازار داشته باشید شاید بتوانید همان مواد با همان کیفیت را توسط افراد تازه واردی که دنبال کسب مشتری هستند، تهیه کنید! برای کاهش هزینهها شما باید همواره به دنبال این مساله باشید که چگونه میتوانید بدون افت کیفیت، هزینههای اولیه خود را کاهش دهید.
داشتن تعریف واضح از بازگشت سرمایه
بعد از خواندن مطالب بالا، اکنون میدانیم که بازگشت سرمایه به طور کلی به چه معنا است. اما آیا این بازگشت برای کسب و کارهای مختلف دقیقا یکسان است؟ بدون شک خیر! بازگشت سرمایه در کسب و کارهای مختلف میتواند مواردی مانند افزایش سود به ازای هر مشتری، داشتن رضایت مشتری، برند سازی، بهبود تبلیغات، دستیابی به سودهای کلان، کاهش قیمت سر به سر و یا فاکتورهای دیگر باشد. برای بهبود نرخ بازگشت سرمایه، باید بدانید که شما دقیقا دنبال چه چیزی هستید و محاسبات خود را براساس آن انجام دهید.
داشتن توقعات منطقی و ارزیابی کردن آنها
نکته مهم دیگری که در بهبود نرخ بازگشت سرمایه به شما کمک میکند، داشتن توقعات منطقی است. ممکن است شما در ابتدای یک کسب و کار به دنبال آن هستید که راه صد ساله را در یک شب بروید و محاسبات خود را براساس آن انجام دهید. این نکته نه تنها به موفقیت شما کمکی نمیکند، بلکه باعث میشود در همان ابتدای کار با شکست مواجه شوید. برای موفقیت سعی کنید توقعات منطقی از خودتان و کسب و کارتان داشته باشید و متناسب با آن برنامه ریزی کنید.
دسته بندی کردن هزینهها
یکی از اشتباهات شما که میتواند نرخ بازگشت سرمایه شما را تا حد زیادی پایین بیاورد، آن است که هزینههای خود را یک جا محاسبه کرده و در نظر میگیرید. افراد موفق در کسب و کار دقیقا مشخص میکنند که هزینههای مختلف از انبارداری، مواد اولیه، پرسنل، هزینههای سربار و غیره چقدر است تا بتوانند بهتر برای آن برنامه ریزی کنند.
استفاده از ابزارهای تحلیلی مناسب
این روزها برای بررسی دادههای کسب و کار و محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی یا همان ROI ابزارهای تحلیلی مختلفی وجود دارد. برای آن که بتوانید به نتایج درست و منطقی برسید باید بتوانید مناسب با نوع کسب و کارتان یک ابزار تحلیلی مناسب انتخاب کنید.
استفاده از افراد متخصص
برای موفقیت باید هرکاری را به متخصص آن حوزه بسپارید. با وجود ساده بودن محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، بررسی نتایج آن و در نظر گرفتن تمامی فاکتورها، شاید کاری باشد که خودتان به تنهایی از عهده آن برنیایید. شما برای موفق شدن باید هزینه کنید. بنابراین بهتر است انجام این فرآیند را نیز به یک فرد متخصص بسپارید.
از نرخ بازگشت سرمایه در چه تصمیم گیریهایی استفاده کنیم؟
بعد از آن که نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی را محاسبه کرده و نتایج آن را تحلیل کردید، از این نتایج میتوانید در موارد زیر استفاده کنید.
- در صورتی که بخواهید برای کسب و کار خود یک ابزار و تجهیزات جدید خریداری کنید، محاسبه نرخ ROI به شما این امکان را میدهد که بدانید ابزار جدید چقدر برای شما مفید واقع خواهد شد.
- برای استخدام و یا تعدیل کارکنان و پرسنل این نرخ به شما کمک میکند که بدانید در کدام بخش نیاز به تغییرات دارید.
- نرخ بازگشت سرمایه به شما این امکان را میدهد که بدانید چه بخشهایی فرمول بازگشت سرمایه را میتوانید به کسب و کار خود اضافه کنید.
- نرخ بازگشت سرمایه میتواند یک راهنمای مناسب برای انتخاب و یا تغییر استراتژیهای فروش و یا بازاریابی باشد.
اندازه گیری نرخ بازگشت سرمایه با استفاده از ابزارهای آنلاین و آفلاین
برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه شما میتوانید از ابزارهای آنلاین و آفلاین استفاده کنید. ابزارهای آفلاین نیاز به دقت بیشتری داشته و شما باید اعداد را به صورت دستی وارد کنید. در صورتی که اگر شما ابزارهای آنلاین مانند گوگل آنالیتیکس را انتخاب کنید، دادهها به صورت آنلاین و خودکار وارد شده و محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی با دقت بیشتری انجام خواهد شد.
جمع بندی
نرخ بازگشت سرمایه یا همان ROI فاکتوری است که به شما نشان میدهد چه مقدار از هزینه اولیه شما به صورت سود به شما بازگردانده شده است. طبیعی است که هر چه این نرخ بالاتر باشد، موفقیت شما در کسب و کار بیشتر است. در این مقاله با فاکتورهای مهم در این نرخ، مفهوم دقیق آن و راهکارهایی برای بهبود این نرخ آشنا شده ایم.
نرخ بازده سرمایه گذاری چیست؟ | نحوه محاسبه و کاربردهای ROI
همان طور که میدانید تصمیم گیری به اطلاعات مشخصی نیاز دارد و بدون این اطلاعات نمی توان تصمیمات درست و منطقی را اتخاذ نمود. البته در کنار جمع آوری و ارائه اطلاعات به تصمیم گیرنده، تشخیص نوع اطلاعات مورد نیاز برای تصمیم گیری نیز بسیار مهم است. اما نرخ بازده سرمایه گذاری چیست؟ در بحث حسابداری و اطلاعات مالی میتوان اینگونه بیان کرد که از جمله اهداف حسابداری مالی کمک به افراد برای پیش بینی بازده سرمایه گذاری است. در ادامه با نرخ بازده سرمایه گذاری بیشتر آشنا میشویم.
نرخ بازده سرمایه
مفهوم نرخ بازده سرمایه گذاری چیست؟
به کمک اطلاعات، تصمیم گیری انجام میشود. در کنار این اطلاعات هر فرد با توجه به ساختار ذهنی خود و چارچوب مشخص شده بر اساس آن تصمیم نهایی را اتخاذ میکند. همین اختلاف در ساختارهای ذهنی، باعث شده است عدم شناخت از طبیعت و ماهیت فرآیند تصمیم گیری به صورت یکی از مشکلات عمده در توسعه استاندارهای حسابداری مطرح شود. در زمینههای مالی نرخ بازده سرمایه گذاری یکی از معیارهای مهم در تصمیم گیری است.
بنابراین میتوان بررسی نرخ بازدهی را یکی از روشهای جمع آوری اطلاعات دانست. بازده را چشم پوشی از منافع فعلی به امید دستیابی به منافع بیشتر در آینده تعریف می کنند. بازده در سرمایه گذاری، همان نیروی محرکی است که در افراد برای سرمایه گذاری انگیزه ایجاد کرده و به نوعی پاداش برای سرمایه گذاران به شمار میرود.
نرخ بازده سرمایه گذاری نیز معیار و نرخی است که کارایی و اثربخش بودن سرمایه گذاری را محاسبه میکند. فرمول محاسبه بازده سرمایه گذاری خود تعریفی مناسب از این نرخ را ارائه میدهد. این فرمول مطابق زیر است:
نرخ بازده سرمایه گذاری برابر است با سود خالص تقسیم بر ارزش داراییهایی که سرمایه گذاری شده اند. بنا به تعریف نرخ سرمایه گذاری می توان از این نرخ برای مقایسه بازدهی سرمایه گذاری های متعدد، تدوین و ارائه پروپوزال و طرح های تجاری بهره گرفت. به عنوان مثال فردی برای سرمایه گذاری در بازار سهام و مقایسه بازدهی شرکتهای مد نظر میتواند از این نرخ برای تصمیم گیری استفاده نماید.
نرخ بازده سرمایه و معایب
مزایا و معایب نرخ بازدهی سرمایه گذاری
پیش از لیست کردن مزیتها و معایبی که برای این نرخ برشمردهاند، ماهیت این نرخ را در قالب بیان مثالی ساده توضیح میدهیم. اینگونه در نظر بگیرید که شما در سال 97 استارت آپ خود را با سرمایه اولیه 100 میلیون تومان تأسیس میکنید. در پایان سال و با محاسبه تمام هزینهها و مخارج انجام شده مشخص میشود عایدی شرکت در این سال 180 میلیون تومان است که حدود 30 میلیون تومان هزینه های کسب و کار (مانند حقوق و دستمزد، بیمه، اجاره بها) و 150 میلیون تومان نیز سود حاصل بوده است.
حال بر اساس فرمول گفته شده در بالا، میزان نرخ بازده سرمایه گذاری 1.5 است که با ضرب کردن عدد حاصل در صد میتوان نرخ بازدهی سرمایه را به صورت درصد نیز بیان نمود.
در مثال دیگر تصور کنید فردی در سال 98 یک میلیارد سرمایه خود را در شرکت مشخصی سرمایه گذاری میکند که در پایان سال سود خالص فرد یک میلیارد و 200 میلیون تومان میشود. با محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، برای این سرمایه گذاری ROI=1.2 میشود.
با توجه به اعداد و ارقام بالا متوجه میشویم برخلاف آنکه رقم سود حاصل از سرمایه گذاری مثال دوم بیشتر است اما با در نظر گرفتن نرخ بازده سرمایه گذاری و بازگشت سرمایه، سرمایه گذاری در مثال اول بازدهی سرمایه بالاتری دارد. حال با در نظر گرفتن این مثالها بهتر میتوان مزیتها و معایب نرخ بازگش سرمایه را بیان نمود.
نرخ بازدهی سرمایه و مزایا
مزیت های نرخ بازده سرمایه
با توجه به کاربردی بودن این نرخ در محاسبات مالی می توان مزیتهای متعددی را برای آن برشمرد که فرمول بازگشت سرمایه در زیر مهم ترین آنها لیست شدهاند:
- درصدی بودن نرخ بازده سرمایه که امکان مقایسه کردن نرخ های مربوط به سرمایه گذاری های مختلف را فراهم میآورد.
- سادگی استفاده از این فرمول در محاسبه نرخ بازگشت سرمایه
- ساده بودن تحلیل و تفسیر نتایج حاصل از محاسبه فرمول نرخ بازدهی سرمایه که آن را به فرمولی با کاربرد فراوان تبدیل کرده است.
معایب نرخ بازده سرمایه
- تعریف نکردن زمان در فرمول نرخ بازده سرمایه
اگر به مثالهای بالا دقت کنید، متوجه میشوید که سرمایه گذاریها در دو سال مختلف انجام شدهاند ولی در فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه هیچ اشارهای به سال و مدت زمان سرمایه گذاری نشده است. به عبارت دیگر نمیتوان در نرخ بازده سرمایه گذاری تعیین کرد که سود حاصل به ازای چه مدت سرمایه گذاری است.
میتوان پیشنهاد کرد برای مقایسه دو نرخ سرمایه از تقسیم کردن نرخ بر بازه زمانی مشخص، نرخ بازدهی سرمایه برای یک بازه زمانی مشخص را محاسبه و بر اساس این نرخ سرمایه گذاریهای مختلف را مقایسه نمایید.
- چشم پوشی از تاثیر ابعاد کیفی سرمایه گذاری
ایراد دیگر مطرح شده این است که در نرخ بازده سرمایه گذاری تنها ابعاد مالی مرتبط با سرمایه گذاری در نظر گرفته میشود، در حالیکه هر سرمایه گذاری ابعاد و جنبههای کیفی نیز به همراه دارد. به عنوان مثال گاهی مدیریت بخشی از سرمایه خود را به تغییر در ظاهر محیط شرکت و اهدائ هدایای مختلف به عنوان پاداش به کارکنان اختصاص میدهد. این نوع از سرمایه گذاری باعث تغییر در روحیه کارکنان و افزایش وفاداری آنها به شرکت و حتی بهبود کیفیت زندگی کاری کارکنان میشود که بر اساس فرمول نرخ بازده سرمایه نمیتوان تاثیر این نوع از سرمایه گذاریها را محاسبه نمود.
نرخ بازده سرمایه
هدف اصلی از سرمایه گذاری، رسیدن به بازده سرمایه گذاری بیشتر است. به همین دلیل ارزیابی بازده یک راه منطقی برای بررسی و مقایسه گزینههای مختلف سرمایه گذاری برای رسیدن به سود بالاتر است. بد نیست در انتهای مقاله نرخ بازده سرمایه گذاری به دو قسمت مختلف بازده سرمایه گذاری یعنی بازده کیفی و بازده کمی اشاره شود.
بازده کمی همان عایدی یا سودی است که به ازای دورههای زمانی مشخص به سرمایه گذار پرداخت میشود و نیز منفعت یا زیان سرمایه که به صورت افزایش یا کاهش قیمت داراییها بیان میشود. تمام مواردی که به اعتبار شرکت مانند سرقفلی، امتیازات اجتماعی و موارد مشابه دیگر بستگی دارد به عنوان بازده کیفی سرمایه فرمول بازگشت سرمایه در نظر گرفته میشوند.
از آنجا که مقیاس بازده از شاخصهای مهم برای ارزیابی عملکرد مالی شرکت به شمار میرود، افزایش ثروت سهامداران هدف اصلی هر واحد تجاری در نظر گرفته میشود؛ بنابراین شرکت باید به گونهای عمل کند که با رسیدن به بازده مناسب، ثروت سهامداران را افزایش دهد. به همین دلیل نرخ ROI یکی از شاخصهای مهم در بازار سهام است که اطلاعات مالی شرکتها را میتوان با یکدیگر مقایسه و برای سرمایه گذاری بهتر تصمیم گیری نمود.
دیدگاه شما