یک بستر معاملاتی نوآورانه برای معامله گران با تجربه و تازه کار
به دلیل عمق و پیچیدگی های باورنکردنی بازار مالی جهانی، سطح مهارت سرمایه گذاران و معامله گران به طور قابل توجهی در سراسر جهان متفاوت است. به این ترتیب، نیازهای این انواع مختلف معامله گران باید به طور یکسان مورد توجه قرار گیرد.
بسیاری از پلتفرم ها یا به شدت بر ابزارهای حرفه ای تمرکز می کنند و این پلتفرم را برای تازه واردان و تازه کارها غیرقابل دسترس می کند. سایر پلتفرمها بیش از حد به مبتدیان پاسخ میدهند و باعث میشوند معاملهگران باتجربه احساس ناراحتی یا نارضایتی کنند.
PrimeXBT بهترین در هر دو دنیا است و راه معاملهگران با احساس حل های نوآورانه ای را هم برای تازه کارها و هم برای حرفه ای ها ارائه می دهد. در اینجا نگاهی دقیق تر به نحوه دستیابی پلتفرم برنده جوایز به این شاهکار و مجموعه کامل ابزارهایی که با ثبت نام رایگان در حساب کاربری ارائه می شوند، می بینیم.
ابزارهای پیشرفته برای حرفه ای های تجارت برق
معاملهگران حرفهای بسیار خوشایند هستند، زیرا تمام ابزارهایی که برای موفقیت نیاز دارند در آن گنجانده شده است. موقعیت های خرید و فروش اهرمی سودآوری فراتر از آنچه معمولاً ممکن است را به واقعیت تبدیل کنید. در عین حال، فهرست عظیم دارایی ها امکان ساخت پرتفوی های تجاری پیچیده را فراهم می کند که برای محافظت از سرمایه و کاهش معاملهگران با احساس ریسک طراحی شده اند.
بیش از 100 ابزار مختلف از محبوب ترین ابزار معاملاتی امروزی موجود است. طبقه بندی دارایی ها در ارزهای دیجیتال، فارکس، کالاها و شاخص های سهام متفاوت است. ساخته شده در تحلیل تکنیکال ابزارها به این افراد حرفهای توانایی آمادهسازی و برنامهریزی موقعیتها را میدهند و به سطوح مهم حمایت و مقاومت واکنش نشان میدهند.
بهترین ها می توانند یک حساب معاملاتی مارجین را به یک حساب مدیر استراتژی تبدیل کنند که تمام معیارهای عملکرد را در تابلوهای تبلیغاتی شفاف دنبال می کند. مدیران استراتژی برای جذب فالوور باید از طریق بازگشت سرمایه در رتبه بالایی قرار گیرند. هرچه فالوورهای بیشتری داشته باشند، جریان درآمدی برای مدیران استراتژی که از کپی کردن معاملات خود توسط فالوورهای خود کوتاهی میکنند، بیشتر میشود.
جایگزین های سرمایه گذاری نوآورانه برای تازه کارها
طرف مقابل به چشم پوشی ماژول تجارت کپی جامعه ای از دنبال کنندگان است که معاملات مدیران استراتژی ماهر رتبه بندی شده در تابلوهای امتیازات را کپی می کنند. مدیران استراتژی برتر تا 90000 درصد ROI به دست آورده اند و معاملهگران با احساس به طور همزمان فالوورها را ثروتمند کرده اند.
مانند معاملهگران حرفهای که میتوانند سبد متنوعی از داراییهای نامرتبط را برای کاهش ریسک و افزایش پتانسیل سود جمع آوری کنند، پیروان نیز میتوانند سرمایه و ریسک را در چندین استراتژی مختلف برای بهترین عملکرد ممکن پخش کنند. فالوورها همچنین از محافظت از ضرر و زیان برخوردار می شوند و از ابزارهای سود استفاده می کنند که تأثیر کاهش سرمایه را محدود می کند.
حسابهای بازدهی چشمگیر همچنین به کاربران اجازه میدهد مستقیماً از داشبورد حساب PrimeXBT به محبوبترین پروتکلهای DeFi دسترسی داشته باشند. حسابهای بازدهی به کاربران اجازه میدهند تا نرخ بهره متغیری به نام an کسب کنند APY در مورد هر دارایی ارز دیجیتال بیکار با شرط بندی. تا 14٪ APY در شرایط اوج بازار امکان پذیر است.
PrimeXBT: یک پلتفرم همه کاره برای همه
بسیاری از ویژگیهای ارائه شده توسط PrimeXBT برای یک نوع معاملهگر یا آن دسته از معاملهگران طراحی نشدهاند. برای مثال، هم حرفه ای ها و هم تازه واردان می توانند از آکادمی معاملاتی PrimeXBT به رهبری معامله گر خبره درک هارتیگ بهره مند شوند.
مسابقات PrimeXBT نیز بخش دیگری از پلتفرم است که برای همه مفید است. حرفهایها میتوانند استراتژیهای معاملاتی را آزمایش کنند یا برای برنده شدن جوایز ارزهای دیجیتال تا ۱۰۰۰۰۰ USDT با استفاده از وجوه مجازی رقابت کنند. تازه کارها می توانند در محیطی بدون ریسک یاد بگیرند یا با به دست آوردن یک بخش رایگان از سرمایه تجاری شروع کنند. هیچ هزینه ای برای ورود وجود ندارد و مسابقات هر هفته تازه می شوند.
سایر ابزارهای ضروری که برای همه انواع معامله گران مفید است عبارتند از: برنامه تلفن همراه رایگان PrimeXBT برای تلفن های هوشمند اندروید و iOS، خدمات مشتریان 24/7 این شرکت و موارد دیگر. با این تنوع زیاد و رویکردی فراگیر به بازارهای جهانی، PrimeXBT برای همه حرفهایها، تازهکارها و همه افراد در این بین، باید امتحان کنند.
این مطلب صرفاً از منبع ، ترجمه شده و مسئولیت آن با تریگر ویو نمی باشد.
آموزش تریدینگ ویو
معاملهگران با احساس
رویکرد بازار فارکس
آقای بازار چه احساسی دارد؟ هر معامله گر فارکس همیشه نظری در مورد بازار خواهد داشت. چیزها روشن به نظر می رسند. من در حال حاضر در بازارها بسیار خوش بین هستم. هر معامله گر توضیح شخصی خود را در مورد اینکه چرا بازار به سمت خاصی حرکت می کند، خواهد داشت. هنگام معامله، معامله گران این دیدگاه را در هر معامله ای که انجام می دهند بیان می کنند. اما گاهی اوقات، مهم نیست که یک معاملهگر چقدر متقاعد شده باشه که بازارها در جهت خاصی حرکت میکنند، و مهم نیست که چقدر خطوط روند زیبا هستند، باز هم ممکن است معاملهگر بازنده شود. یک معامله گر فارکس باید بداند که بازار کلی ترکیبی از همه دیدگاه ها، ایده ها و نظرات همه شرکت کنندگان در بازار است. این احساس ترکیبی از فعالیت، فعالان بازار هست که همان چیزی است که ما آن را احساسات بازار می نامیم. این احساس است که اکثریت بازار احساس می کنند جهت فعلی بازار را به بهترین نحو توضیح می دهد.
به عنوان یک معامله گر فارکس، این وظیفه شماست که احساس بازار را بسنجید. آیا اندیکاتورها به سمت شرایط صعودی معاملهگران با احساس اشاره می کنند؟ آیا معاملهگران نسبت به اقتصاد کم هستند؟ ما نمیتونیم به بازار بگیم که به کدوم سمت حرکت کن. اما کاری که ما میتونیم انجام بدی اینکه در واکنش به آنچه در بازارها اتفاق می افتد واکنش نشان دهیم. اگر قیمت سهام در حال افزایش بوده، اما حجم در حال کاهش است، ممکن است نشان دهنده این باشد که بازار بیش از حد خرید شده است. یا اگر یک سهام در حال کاهش ناگهان با حجم بالا معکوس شد، به این معنی است که احساسات بازار ممکن است از نزولی به صعودی تغییر کرده باشد. متأسفانه، از آنجایی که بازار فارکس بدون بورس معامله میشه، بازار متمرکزی ندارد. این بدان معناست که حجم هر ارز معامله شده را نمی توان به راحتی اندازه گیری کرد.
توجه داشته باشید که استفاده از رویکرد احساسات بازار، ورود و خروج دقیقی برای هر معامله نمی دهد. اما ناامید نشو! داشتن یک رویکرد مبتنی بر احساسات می تواند به شما کمک کند تصمیم بگیرید که آیا باید این جریان را دنبال کنید یا نه. البته، شما همیشه میتونید تجزیه و تحلیل احساسات بازار را با تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی ترکیب کنید تا به استراتژی معاملاتی بهتری برسید. در سهام و اختیار معامله، معامله گران می توانند به حجم معامله به عنوان شاخصی از احساسات نگاه کنند.
نحوه پیدا کردن گزارش COT
در اینجا نحوه یافتن گزارش تعهد معامله گران به صورت آنلاین آمده است.
مرحله اول :
آدرس زیر را در مرورگر وب خود باز کنید
مرحله دوم:
پس از بارگیری صفحه، چند صفحه را به سمت پایین اسکرول کنید تا به «گزارش میراث فعلی» بروید و روی « Short Format » در زیر « Futures Only » در ردیف « “ Chicago Mercantile Exchange » کلیک کنید تا به آخرین گزارش COT دسترسی پیدا کنید.
مرحله سوم:
ممکن است در ابتدا کمی ترسناک به نظر برسد، زیرا به نظر می رسد یک متن غول پیکر بزرگ است، اما با کمی تلاش، میتونید دقیقا همان چیزی را که به دنبالش هستید پیدا کنید. فقط CTRL+F (یا هر تابع Find مرورگر شما) را فشار دهید و واحد پولی را که می خواهید پیدا کنید تایپ کنید. به عنوان مثال، برای یافتن پوند استرلینگ بریتانیا یا پوند انگلیس، کافی است «پوند استرلینگ» را جستجو کنید و مستقیماً به بخشی هدایت خواهید شد که چیزی شبیه به این است:
این چه عجیب است؟! نگران نباش در زیر هر دسته را توضیح خواهیم داد.
- تجاری: اینها مشاغل بزرگی هستند که از قراردادهای آتی ارز برای محافظت و محافظت از خود در برابر نوسانات بیش از حد نرخ ارز استفاده می کنند.
- غیر تجاری: این ترکیبی از معامله گران فردی، صندوق های تامینی و موسسات مالی است. در بیشتر موارد، اینها معامله گرانی هستند که به دنبال تجارت برای سودهای سفته بازی هستند. به عبارت دیگر، اینها هم مثل شما معامله گرانی هستند که برای بنیامین ها در آن هستید!
- طولانی: این تعداد قراردادهای طولانی گزارش شده به CFTC است.
- کوتاه: این تعداد قراردادهای کوتاه گزارش شده به CFTC است.
- بهره باز: این ستون تعداد قراردادهایی را نشان می دهد که اجرا یا تحویل نشده اند.
- تعداد معاملهگران: این تعداد کل معاملهگرانی است که باید موقعیتهای خود را به CFTC گزارش دهند.
- موقعیت های قابل گزارش: تعداد گزینه ها و موقعیت های آتی که طبق مقررات CFTC باید گزارش شوند.
- موقعیت های غیر قابل گزارش: تعداد موقعیت های با بهره باز که مانند معامله گران خرده فروشی، الزامات قابل گزارش CFTC را برآورده نمی کنند.
درک گزارش COT
برای درک بازار آتی، ابتدا باید افرادی که شوت می کنند و کسانی که نیمکت را گرم می کنند را بشناسید.
این بازیکنان را می توان به سه گروه اصلی دسته بندی کرد:
- معامله گران تجاری (هجرز)
- معامله گران غیرتجاری (سفته بازان بزرگ)
- بازرگانان خرده فروشی (سفته بازان کوچک)
معامله گران تجاری را نادیده نگیرید
پرچین ها یا معامله گران تجاری کسانی هستند که می خواهند از خود در برابر تغییرات غیرمنتظره قیمت محافظت کنند. تولیدکنندگان کشاورزی یا کشاورزانی که می خواهند ریسک خود را در تغییر قیمت کالاها پوشش دهند (به حداقل می رساند) بخشی از این گروه هستند. بانک ها یا شرکت هایی که به دنبال محافظت از خود در برابر تغییرات ناگهانی قیمت ارز یا سایر دارایی ها هستند نیز معامله گران تجاری محسوب می شوند. یکی از ویژگی های کلیدی هجرها این است که در پایین ترین سطح بازار صعودی ترین و در بالای بازار نزولی هستند. این جوجه تیغی به چه معناست؟ گزارش COT: Hedger یا Commercial Trader
در اینجا یک مثال از زندگی واقعی برای نشان دادن آمده است:
شیوع ویروسی در ایالات متحده وجود دارد که مردم را به زامبی تبدیل می کند. زامبیها با انجام کارهای مخرب مانند گرفتن آیفون غریبهها برای دانلود برنامههای مخرب استفاده میکنند. این یک آشفتگی کامل است زیرا مردم بدون آیفون های مورد علاقه خود سرگردان و درمانده می شوند. قبل از اینکه ملت به فراموشی سپرده شود، این باید متوقف شود! اسلحه ها و گلوله ها ظاهرا روی زامبی ها کار نمی کنند. تنها راه برای نابودی آنها، بریدن سر آنهاست.
اپل «نیاز بازار» را می بیند و تصمیم می گیرد یک ارتش خصوصی سامورایی برای محافظت از کاربران آسیب پذیر آیفون بسازد. نیاز به واردات شمشیر سامورایی از ژاپن دارد. تیم کوک، مدیر عامل اپل، معاملهگران با احساس با یک شمشیرساز سامورایی ژاپنی تماس می گیرد که پس از سه ماه پس از اتمام کار شمشیرها، می خواهد به ین ژاپن دستمزد دریافت کند. اپل همچنین می داند که اگر USD / JPY سقوط کند، در نهایت ین بیشتری برای شمشیرها پرداخت خواهد کرد. این شرکت به منظور محافظت از خود، یا بهتر است بگوییم، محافظت در برابر ریسک ارزی، قراردادهای آتی JPY را خریداری می کند. اگر USD / JPY پس از سه ماه کاهش یابد، سود شرکت از قرارداد آتی، هزینه افزایش یافته معامله با شمشیرساز ژاپنی را جبران می کند.
از سوی دیگر، اگر USD / JPY پس از سه ماه افزایش یابد، ضرر شرکت در قرارداد آتی با کاهش هزینه پرداخت آن برای شمشیرهای سامورایی جبران میشود.
معامله گران غیرتجاری
برخلاف هجریها که علاقهای به کسب سود از فعالیتهای تجاری ندارند، سفتهبازان برای پول در این کار هستند و هیچ علاقهای به داشتن دارایی زیربنایی ندارند! بسیاری از سفته بازان به عنوان پیروان روند هاردکور شناخته می شوند زیرا زمانی که بازار در روند صعودی است خرید می کنند و زمانی که بازار در روند نزولی قرار دارد می فروشند. آنها به موقعیت خود اضافه می کنند تا زمانی که حرکت قیمت معکوس شود. سفته بازان بزرگ نیز بازیگران بزرگی در بازار آتی هستند زیرا دارای حساب های بزرگ هستند. در نتیجه، فعالیت های تجاری آنها می تواند باعث حرکت چشمگیر بازار شود. آنها معمولاً از میانگین های متحرک پیروی می کنند و موقعیت خود را تا زمانی که روند تغییر کند حفظ می کنند.
خوراک توپ - دلالان کوچک
از سوی دیگر، دلالان کوچک صاحب حساب های خرده فروشی کوچکتر هستند. این شامل صندوق های تامینی و معامله گران فردی است. آنها به عنوان ضد روند شناخته می شوند و معمولاً در سمت اشتباه معاملهگران با احساس بازار هستند. به همین دلیل، آنها معمولاً نسبت به تامین کنندگان و معامله گران تجاری کمتر موفق هستند. با این حال، هنگامی که آنها از روند پیروی می کنند، تمایل دارند که به شدت در بالا یا پایین بازار متمرکز شوند.
نحوه استفاده از گزارش COT برای معامله
از آنجایی که گزارش COT به صورت هفتگی منتشر میشه، سودمندی آن به عنوان یک شاخص احساسات بازار برای معاملات بلندمدت مناسب تر است. سوالی که ممکن است اکنون بپرسید این است: چگونه میتونید تمام آن «بلاک متنی غولپیکر بزرگ» را به یک نشانگر مبتنی بر احساسات تبدیل کنید که به شما کمک میکند چند پیپ را بگیرید؟! یکی از راههای استفاده از گزارش COT در معاملات خود، یافتن موقعیتهای خالص طولانی یا خالص فروش است. یافتن این موقعیتها ممکن است نشاندهنده این باشد که یک معکوس بازار نزدیک است، زیرا اگر همه یک ارز طولانی مدت باشند، چه کسی برای خرید باقی میماند؟ هیچکس، و اگر همه یک ارز کوتاه داشته باشند، چه کسی برای فروش باقی می ماند؟ آن چیست؟ خیلی ساکت… آره درست است. هیچکس.
یکی از تشبیه هایی که باید در نظر داشت این است که تصور کنید رانندگی در جاده ای و برخورد به یک بن بست را تصور کنید. اگر به آن بن بست برسی چه اتفاقی می افتد؟ شما نمی توانید ادامه دهید زیرا راه دیگری در پیش نیست. تنها کاری که باید انجام داد بازگشت به عقب است.
بیایید به این نمودار EUR / USD نگاهی بیندازیم:
در نیمه بالایی، قیمت یورو / دلار آمریکا ادامه دارد. در همان زمان، در نیمه پایینی، ما دادههایی در مورد موقعیتهای بلند و کوتاه قراردادهای آتی یورو داریم که به سه دسته تقسیم میشوند:
- تاجران تجاری (آبی)
- بزرگ غیر تجاری (سبز)
- کوچک غیر تجاری (قرمز)
فعلاً موقعیت های معاملاتی را نادیده بگیرید، زیرا این موقعیت ها عمدتاً برای پوشش ریسک هستند در حالی که معامله گران خرده فروشی کوچک آگاه نیستند. بیایید نگاهی به آنچه در اواسط سال 2008 رخ داد بیندازیم. همانطور که می بینید، EUR / USD از ژوئیه تا سپتامبر یک کاهش ثابت داشته است. با کاهش ارزش خالص پوزیشن های فروش معامله گران غیر تجاری (خط سبز)، EUR / USD نیز کاهش یافت. در اواسط سپتامبر، خالص پوزیشن های فروش به 45650 رسید. بلافاصله پس از آن، سرمایه گذاران شروع به خرید مجدد اوراق آتی یورو کردند. در همین حال، EUR / USD به شدت از حدود 1/2400 به بالای 1/4700 افزایش یافت! طی سال آینده، ارزش خالص موقعیت آتی یورو به تدریج مثبت شد. همانطور که انتظار می رفت، EUR / USD در نهایت همین روند را دنبال کرد و حتی به بالاترین حد جدید در حدود 1/5100 رسید.
در اوایل اکتبر 2009، موقعیت خرید خالص معاملات آتی یورو قبل از معکوس شدن به مرز 51000 رسید. اندکی بعد، EUR / USD نیز شروع به کاهش کرد. گواکاموله مقدس! فقط با استفاده از COT به عنوان یک نشانگر، می توانید دو حرکت دیوانه کننده را از اکتبر 2008 تا ژانویه 2009 و نوامبر 2009 تا مارس 2010 مشاهده کنید.
اولین مورد در اواسط سپتامبر 2009 بود. اگر میدیدید که موقعیتهای فروش معاملهگران سوداگرانه در سطوح فوقالعاده قرار دارند، میتوانید یورو / دلار آمریکا را در حدود 1/2300 خریداری کنید. این منجر به افزایش تقریبا 2000 پیپ در عرض چند ماه می شد! حال، اگر شما همچنین میدیدید که موقعیتهای خرید خالص در نوامبر 2009 در نهایت قرار داشتند، حتماً یورو / دلار آمریکا را فروختهاید و میتوانستید حدود 1500 پیپ به دست آورید! با این دو حرکت، با استفاده از گزارش COT به عنوان اندیکاتور معکوس احساسات بازار، می توانستید در مجموع 3500 پیپ به دست آورید. خیلی باحاله، نه؟
چگونه بر ترس در معاملات غلبه کنیم؟
ترس در معاملات باعث میشود درست درزمانی که معاملهگر میداند دقیقاً چهکاری باید انجام دهد، از انجام آن ناتوان باشد. درمقاله پیشین با عنوان اعتماد به نفس در معاملات با شما سخن گفتیم. در این مقاله به توضیح مبسوط رابطه ترس و معامله گری خواهیم پرداخت.
ترس در معاملات احساسی است ناخوشایند، اما طبیعی. ترس در واکنش به «خطرات واقعی» ایجاد میشود. عبارت «خطرات واقعی» تعریف ترس از اضطراب را جدا میسازد.
ترس در معاملات در مقابله با شرایط ناآشنا و متغیر ایجاد میشود. ذهن انسان متمایل به شرایطی است که آن را بهخوبی بشناسد. حال معاملهگر و محیط کاملاً پویا و متغیر بازار سرمایه را در نظر بگیرید.
دلایل ترس در معاملات
۱- ضرر و زیان درگذشته
اینکه معاملات قبلی خود را بازیان بستهایم یا اکنون معامله بازی داریم. آیا معامله باز که در زیان به سر میبرد باعث میشود که نتوانیم بهموقع معامله خود را ببندیم و تصمیم درست را در مورد این معامله انجام دهیم. برای پیشگیری از این مشکل باید موارد زیر رعایت شود:
- باید استراتژی مشخصی داشته باشیم
- قبل از ورود حد ضرر را مشخص کرده باشیم
- با اطمینان کامل وارد معامله شویم
- بایستی تمام اشتباهات و احساسات و دلایل خود را نوشته باشیم
- از تکرار اشتباهات در معاملات بعدی خودداری کنیم
۲- اهداف غیرواقعی
داشتن اهداف غیرمنطقی از بازار سرمایه باعث شکست در بازار میشود. برای ورود به یک معامله باید تمام احتمالاتی که راجع به آن میتوان در نظر گرفت را ثبت کرد. بهترین پاسخ را که برای هرکدام وجود دارد را باید مدنظر داشت تا با اعتماد و اطلاع کامل بهترین تصمیم در هرلحظه گرفته شود. این کار باعث میشود معاملهگر دچار ترس و تردید نگردد.
۳- سرمایه متناسب
معاملهگر باید سرمایهای را وارد بازار کند که بداند با از دست دادن آن شرایط رفاهی اولیه و کلی زندگی لطمهای نمیبیند.
۴- اعتماد به اخبار غیر موثق و سایر افراد
این موضوع که بدون علم کافی تنها با تکیهبر شایعات و صحبت دیگران خریدوفروش انجام دهیم بهمانند راه رفتن بر لبه پرتگاه است. بهترین کار این است که خودمان با توجه به روحیه شخصی و استراتژی معاملاتی خریدوفروش انجام دهیم. همیشه به مطالعه و افزایش اطلاعات بپردازیم. این کار میزان ترس شخص را بهشدت کاهش میدهد. معاملهگر میداند که با اطلاعات کامل و بر اساس استراتژی شخصی این معامله را انجام داده و بهترین تصمیم را میگیرد.
۵- ناکارآمد بودن علم
انتقال علم از حوزه علم به عمل کار مشکلی است. آنچه در کتابها میآموزیم با آنچه عملاً بهکاربرده میشود بسیار متفاوت است. اگر شخصی کاملترین و بهترین اطلاعات را داشته باشد هرگز بااحساس ترس و عدم کنترل خود نمیتواند معاملهگر موفقی باشد و با شکست مواجه میشود. باید معامله کردن را عملی آموخت. یاد بگیریم با ترس و هیجانات خود چگونه مقابله کنیم تا موفق شویم.
بیشتر معامله گران به دو دلیل احساسی ترس و طمع، پول خود را در بازارهای معاملاتی از دست میدهند.
احساس ترس، خود را حداقل به دو صورت عمده نشان میدهد:
- ترس از دست دادن پول
- ترس از دست دادن سود
ترس از دست دادن پول
ترس از دست دادن پول زمانی اتفاق میافتد که معاملهگر ابتدا موقعیتی را آغاز میکند. سپس متوجه میشود که معامله به ضررش در حال انجام است.
ترس شدید از دست دادن سرمایه میتواند موجب شود تا معاملهگر بلافاصله زیانهای خود را کاهش داده و باکمی ضرر از معامله خارج شود.
این خسارات کوچک و جزئی، بهسرعت میتوانند به میزان قابلتوجهی افزایش یابند. چنین زیانهایی بهمرورزمان باعث میشوند که معامله گران روحیه و اعتماد خود را از دست بدهند.
راه غلبه بر ترس درمعاملات و از دست دادن سرمایه
- به خودتان یادآوری کنید که یک جراح برای دریافت مدرک تحصیلیاش پول بسیار بیشتری را صرف میکند.
- سرمایهگذاری در آموزش همیشه بهترین نوع بازگشت سرمایه است.
- هر یک از معامله باخت و ضرر را بهخوبی تجزیهوتحلیل کنید تا متوجه اشتباهات خود شوید.
- قوانین معاملات خود را اصلاح کنید.
ترس از دست دادن سود
ترس دیگر، ترس از دست دادن سود در معاملات برد و سودآور است. هنگامیکه معاملهگری موقعیت خود را سودآور میبیند، هراس و ترس از تغییر شرایط در هرلحظه بر او چیره میشود.
به نقل از جسی لیورمور: «اکثر مردم زمانی که باید بترسند امیدوارند و زمانی که باید امیدوار باشند میترسند.»
بدین ترتیب، معاملات برد و سودآور خود را با به دست آوردن سود کمی سریع به اتمام میرسانند.
برد یا باخت شما مهم نیست، مطلبی که مهم است:
- اینکه چقدر برنده میشوید درزمانی که درست اقدام میکنید
- چقدر از دست میدهید درزمانی که اشتباه اقدام کردهاید
بهجای تمرکز افکارتان بر فکرهای منفی، به پیروزی بزرگ درزمانی که درست اقدام میکنید تمرکز کنید.
چهار روش اصلی برای غلبه بر ترس در معاملات
تغییر درک و طرز فکر راجع به از دست دادن
برای غلبه بر ترس از دست دادن پول، هرگونه پول ازدستداده شده را بهعنوان هزینه تحصیل در نظر بگیرید. علاوه بر این، سود غیرقابلبرگشت را بهعنوان پول خود در نظر نگیرید. آنها صرفاً سودی نوشتهشده بر روی کاغذ هستند. کسی نمیتواند به خاطر از دست دادن پولی که هنوز به او تعلق ندارد بترسد.
قوانین واضح و مشخصی برای کاهش ضرر و به دست آوردن سود داشته باشید
از تکنیکهای تجسم استفاده کنید تا تمرکز خود را از احتمال از دست دادن دورنگه دارید
تا زمانی که به حد محافظتی توقف ضرر نرسیدهاید، نباید ترس از دست دادن شما را محصور کند
نگران نباشید. اگر حد ضرر خود را درست و متناسب انتخاب کرده باشید زمانی که به آن قیمت رسیدید با اطمینان خارج شوید. ولی معاملهگران با احساس اگر هنوز به آن قیمت نرسیدهاید نباید ترس ضرر کردن و از دست دادن سود و سرمایه شمارا محصور کند.
دلفین وست و آموزش کنترل احساسات در ترید
کنترل احساسات در ترید
وضعیت ذهنی و روانی معاملهگر تأثیر جدی بر نتیجه معاملات و عملکرد او در بازار دارد.
به قول جناب تات مارکت را معامله گران کنترل میکنند و معامله گران را احساساتشان کنترل میکند…
احساسات و غرایز انسانی به راحتی میتوانند عملکرد معاملهگر را تحت تأثیر قرار دهند و حتی بهترین استراتژیها و تحلیلهای معاملاتی را بیاثر کنند. هر معاملهگری باید بداند چگونه احساسات خود را تشخیص دهد و در سریعترین زمان ممکن آنها را کنترل کند. شما به عنوان معاملهگر همیشه با چهار حس مخرب درگیر خواهید بود و حتی اگر به سطح حرفهای معاملهگری هم برسید باز هم با این چهار حس مواجه خواهید شد. حس طمع، ترس، امید و پشیمانی همیشه با شما همراه خواهند بود. زمان نمیتواند کمکی برای مقابله با این چهار حس بکند، اما اگر یاد بگیرید که این احساسات را در زمان معامله تشخیص دهید، میتوانید آنها را کنترل کنید. کنترل احساسات در ترید باعث خواهد شد تا شما از ورود به معاملات غیرمنطقی یا تغییر بدون دلیل دستورات حد ضرر و حد سود و حتی تغییر بیمورد حجم معامله خودداری کنید. اگر معاملهگری نتواند ذهن و احساسات خود را کنترل کند، با تصمیمات اشتباه و احساسی زمینه را برای اخراج خود از بازار فراهم خواهد کرد.
طمع
همه ما با مفهوم طمع آشنا هستیم. تمایل بیش از حد انسان به تصاحب پول یا ثروت همان طمع است. در حرفه معاملهگری طمع میتواند در شکل انتظارات غیر واقعی از بازار ظاهر شود. به این صورت که معاملهگر خواسته غیر واقعی از معاملات داشته باشد. اگر شما هم در حین فعالیت در بازار احساس کنید که از معامله انتظار سود غیرمعمولی دارید و یا میخواهید سریع سود کنید، مطمئن باشید که طمع به سراغ شما آمده است. از اولین پیامدهای طمع، تغییر حجم معاملات است، به این صورت که شما ریسک معاملات را بالا میبرید. تشخیص چنین حسی کار سختی نیست. اگر احساس کردید مشکلی با افزایش ریسک معاملات ندارید، بدانید که طمع موجب زیان و ضرر شما خواهد شد. هر چقدر هم که استراتژی شما سفت و سخت باشد، حس طمع میتواند شما را متقاعد کند که بیخیال سیستم معاملاتی شوید!به عقیده مهدی تات یکی از مهمترین علتهای ضرر در معاملات بورس طمع است ….
هر چند حرف زدن از تشخیص طمع کار آسانی است، اما در عمل شاید معاملهگر حتی متوجه این حس هم نباشد. به طور مثل شاید معامله باز با سود خوبی داشته باشید و به آن نگاه کنید و فکر کنید که با باز نگهداشتن آن چقدر دیگر هم میتوانید سود کنید. اما به طور حتم فراموش خواهید کرد که سود معامله باز قطعی نیست! یعنی این سود اگر تثبیت نشود، میتواند به راحتی از دست برود و حتی معامله سود ده به معامله زیان ده تبدیل شود. یعنی تا وقتی معامله بسته نشده، سود ده یا زیان ده بودن آن مشخص نیست! بسیاری از معاملهگران با نگاه کردن به لیست معاملات باز خود دچار اشتباه میشوند. آنها فکر میکنند که سود یا زیان معاملات قطعی است.
همین تصور غلط باعث میشود تا معاملهگران با زیر پا گذاشتن سیستم معاملاتی خود دست به تغییر دستورات حد ضرر و حد سود بزنند. همین حس طمع به راحتی عملکرد معاملهگر را زیر سؤال میبرد. دیده شده که معاملهگر با نزدیک شدن بازار به حد سود او، طمع کرده و حد سود را دوباره تغییر داده و در فاصله دور تری از اهداف قبلی قرار داده است. در اکثر مواقع چنین کاری تنها باعث سود کمتر میشود! خروج از معاملهای که سود خوبی را نشان میدهد کار سختی است. در حقیقت معامله را باید دقیقاً زمانی بست که سود خوبی دارد و وضعیت معامله هم امیدوار کننده است. بسیاری از معاملهگرانی که با سود کمتری از بازار خارج میشوند (در مقایسه با حد سود اولیه معامله)، افرادی هستند که معامله را بیش از حد معمول باز نگه داشتهاند، حد سود را تغییر دادهاند و یا اهداف غیر واقعی برای معامله تعیین کردهاند. همه این عوامل نتیجه حس طمع است!
ترس
همه معاملهگران حرفهای و تازه کار در دورهای از کار خود دچار ترس میشوند. ترس میتواند اثرات خوب و بد داشته باشد، بر خلاف حس طمع که همیشه به ضرر معاملهگر است. ترس حس قویتری است. ترس یک واکنش غریزی برای حفظ بقاست. ترس از دست دادن پول میتواند هم خوب باشد و هم بد. به همین دلیل در مواجه با حس ترس، معاملهگر باید به دنبال حفظ توازن باشد. ترس از دست دادن حساب معاملهگران با احساس معاملاتی واقعی باعث میشود تا معاملهگر در تمامی معاملات خود از حد ضرر استفاده کند. در این مورد ترس به نفع معاملهگر عمل میکند. اما ترس میتواند علیه معاملهگر هم باشد. معاملهگری که ترسیده به احتمال زیاد از ورود به بازار خودداری خواهد کرد و فرصتها را از دست خواهد داد.مهذی تات می گوید ترس و طمع اگر کنترل نشوند باعث ضرر تریدر میشود.
یکی از عوامل دیگری که موجب ترس معاملهگر میشود، ریسک بیش از حد در معاملات است. به طور کلی برای مدیریت حس ترس باید دو کار انجام دهید: اول
باید درک کنید که معامله قبلی شما تأثیری بر نتیجه معامله بعدی نخواهد داشت. دوم، باید میزان حجم معاملهای که با آن راحت هستید را پیدا کنید. گوش دادن به اخبار یا گزارشهای اقتصادی هم میتواند معاملهگران را بترساند. اخبار و گزارشهای اقتصادی میتوانند معاملهگر را متقاعد کنند که وارد معامله جدیدی شود، یا معامله فعلی را ببندد، بدون اینکه اصلاً توجهی به وضعیت تکنیکال بازار داشته باشد. در حقیقت بررسی اخبار و گزارشهای اقتصادی امری ضروری است، اما چنین اطلاعاتی برای ورود لحظهای به بازار یا بستن معاملات فعلی کاربردی ندارند.
امید
امید حس خطرناکی برای معاملهگر است. شاید درک و تشخیص این حس کار سختی برای معاملهگر باشد، چونکه به طور کلی حس امید، حس خوبی است. اما در حرفه معاملهگری حس امید میتواند کشنده باشد. امید به این معنی است که شخص انتظار دارد که اتفاقی بیفتد. وقتی معاملهگر تحت تأثیر حس امید معامله میکند، معمولاً به این نتیجه میرسد که حتماً سود خواهد کرد. شاید این حس باعث شود تا معاملهگر دستور حد ضرر را تغییر دهد و یا اصلاً دستورات حد ضرر را حذف کند! چونکه معاملهگر امید دارد که بازار به نفع او تغییر خواهد کرد. حس امید میتواند به حس طمع تغییر یابد و معاملهگر به سودهای سریع یا غیر واقعی امیدوار شود. در بهترین حالت معاملهگری که به آینده امید دارد با سودهای کمتری از بازار خارج خواهد شد. در واقع وقتی معامله سود خوبی دارد، معاملهگر به امید سودهای بیشتر از بستن آن خودداری خواهد کرد.
اینکه معاملهگر امیدوار باشد هر معاملهای که باز میکند با سود بسته خواهد شد، دیدگاه غلطی است. امیدوار بودن به معاملات میتواند احساسات دیگری را هم زنده کند. معاملهگری که به یک معامله امید دارد، اگر با زیان از بازار خارج شود، دچار سرخوردگی خواهد شد. ناراحتی، خشم و پشیمانی از پیامدهای امید واهی است. معاملهگر باید همیشه دیدگاه واقعبینانه داشته باشد و کاملاً درک کند که هر معاملهای قرار نیست در بهترین سناریو بسته شود. در عملکرد معاملهگران موفق و حرفهای همیشه شاهد ترکیبی از معاملات سود ده و زیان ده هستیم. این برآیند معاملات است که اهمیت دارد، نه نتیجه تک تک معاملات.
پشیمانی
حس پشیمانی زمانی به سراغ معاملهگر میآید که معاملهای را با زیان بسته باشد و یا اینکه فرصت معاملاتی خوبی را از دست داده باشد. معمولاً حس پشیمانی نتیجه احساساتی مثل طمع و ترس است که در بالا آنها را بررسی کردیم.
معاملهگران تازه کار بیش از حد به معاملات قبلی خود تمرکز میکنند. هر معاملهگری باید این حقیقت را درک کند که هیچگاه دو معامله یکسان نخواهند بود. به همین دلیل توجه بیش از حد به معاملات قبلی کار بیهودهای است. نتیجه معامله قبلی تأثیری بر معاملات بعدی شما ندارد. شما هیچ وقت نمیتوانید نتیجه معاملات قبلی خود را تغییر دهید، اما میتوانید با ارزیابی آنها از اشتباهاتی که قبلاً انجام دادهاید خودداری کنید. معاملهگر همیشه باید در لحظه زندگی کند و به معاملات بعدی تمرکز کند.
قبول مسئولیت
برای رسیدن به هدف نهایی، باید یاد بگیرید که باورها و نگرشهای لازم را در خود بازسازی و راهاندازی کنید. اگر هدف نهایی کسب سود پایدار باشد، هدف اولیه باید آموختن نحوهی تفکر یک معاملهگر همیشه موفق باشد که با ساختار ذهنی بدون ترس معامله کند و شخص را از بی احتیاطی ناشی از ترس محافظت کند. اگر اینچنین محیط ذهنی را ایجاد کنید، معاملات تقریبا پاکی خواهید داشت. در ادامه علاوه بر از بین بردن ترس به انضباط درونی نیاز میباشد. آنچه بیشتر زیانها را بهوجود میآورد، نگرشها وعقاید در مورد اشتباه کردن، ضرر کردن و بیپروایی هنگام احساس پیروزی است. هنگامی که اعتماد به نفس دارید و ترس و نگرانی را از خود دور میکنید، انجام یک زنجیره معاملات موفق دشوار نخواهد بود، زیرا همراه شدن با یک جریان آسان است. همچنین در صورت نداشتن ترس می توان معاملات را بدون هیچگونه کشمکش درونی انجام داد. در این زمان گویی بازار خود فریاد میزند که چه زمان بخرید و بفروشید. نگرش موفق، معاملهگری را جذاب و یادگیری آن را دشوار میکند. معاملهگر مبتدی نمیترسد و احساس یک نگرش برنده را دارد و باخت را تجربه نکرده است. ضرر و اشتباه واقعیتهای اجتنابناپذیر معامله هستند. انتظارات و توقعات ما نشاندهندهی ذهنیت ما دربارهی این هستند که برخی لحظات آینده در محیط اطراف چگونه دیده، شنیده و یا احساس خواهند شد. معاملهگران همیشه موفق با ایجاد تغییری اساسی در نگرش خود موجب این موفقیت شدهاند. در مقابل معاملهگران مبتدی، پس از تجربه کردن ضرر، بدون تردید حالت درد عاطفی را تجربه خواهند کرد و احساس میکنند بازار بر علیه آنها اقدام کرده و با متضرر کردن آنها، احساس برنده بودن را از آنان سلب کرده است.
معاملهگران معمولی انتظار دارند که بازار توقعات، امیدها و آرزوهایشان را محقق سازد و مسئولیت انتخابهایشان را نمیپذیرند و بازار را مقصر شکستهای خود میدانند.
هر معامله گری که در بازار شرکت میکند، برای منافع خود کار میکند. یعنی هدف معاملهگر این است که پول را از بازار بیرون بکشد و هدف بازار، این است که پول یا فرصت را از دست معاملهگر برباید. علاوه بر این بازار فرصتهای زیادی را برای کسب پول سر راهتان قرار میدهد.
در عمیق ترین لایه های هویتی خود بپذیرید که خودتان مسئولیت کامل موفقیت یا شکستهایتان را در معاملهگری بر عهده دارید.
باید بیاموزید که چگونه آنچه میخواهید را از بازار به دست آورید که اولین گام آن، آموختن و پذیرش کامل و مطلق مسئولیت است. مسئولیت پذیری به معنای؛ پذیرش اینکه تمام نتایج بهدست آمده حاصل کار خودتان است. اما در صورت نپذیرفتن این مسئولیت دو مانع عمدهی روانشناختی ایجاد میشود: 1) بکار بردن واکنشهای تدافعی در بازار که باعث خارج شدن شما از جریان دائمی فرصتها میشود. 2)گمراه کردن خود با این عقیده که با تحلیل بازار، عدم موفقیت شما حل میشود.
در معاملات باید این واقعیت را در نظرگرفت که، بازار معاملهگران با احساس اطلاعات خود را با دیدگاه بیطرف و خنثی ارائه میکند. از نظر بازار، هر لحظه ای خنثی است و برای شما که ناظر هستید، هر لحظه و هر قیمت میتواند معنادار باشد. معانی که در ذهنیت شما نهفته است.
اگر جریانهای بیپایان فرصت برای ورود و خروج به معاملات را بدون تاسف و سرزنش دریافت کنید، میتوانید در بهترین شرایط ذهنی برای کسب سود عمل کنید و از تجربیات خود پند بگیرید.
جریان بازار اغلب آشفته است، بهخصوص در تایم فریمهای کوتاهتر، اما الگوی متقارنی را نشان میدهد که بارها خود را تکرار میکنند. اگر بخواهید به جریان بازار حساس باشید، باید ذهنتان فارغ از ترس، خشم، پشیمانی و ناامیدی باشد.
معاملهگر تازه وارد تصور میکند تنها راه انتقام، غلبه بر بازار و تنها راه غلبه بر بازار، کسب دانش بازار است. اما متوجه میشود که پس از افزایش دانش، مشکلاتش در معامله بیشتر شده است. در سطح ناخودآگاه، ذهن ما به طور خودکار اطلاعات را تغییر میدهد، تحریف میکند یا آنها را از آگاهیمان حذف میکند. اگر شخص فقط با هدف اجتناب از درد، به یادگیری هرچه بیشتر مهارتهای بازار بپردازد، مشکلاتش چند برابر میشوند؛ زیرا هرچه بیشتر بیاموزد، انتظار طبیعی او از بازار بالاتر میرود و ناخواسته وارد یک دور باطل میشود.
برندگان، بازندگان، رونق و رکود:
چرخهی رونق و ورشکستگی: لازم بودن زمان زیاد برای انصراف بعضی معاملهگران و همچنین کسب شایستگی کافی بعضی دیگر از معاملهگران برای ورود به بازار.
نیروهای روانشناختی قدرتمند وموثر بر هدف اصلی:
1)خود بزرگ بینی: به وجود آوردن اعتماد به نفس فوق العاده بطوری که معاملهگر احساس میکند هیچ خطایی وجود ندارد. عدم درک ریسک.
2) خود تخریبی: عدم احساس شایستگی برای برنده شدن.
معاملهگران بر اساس نتایج کسب شده:
- معاملهگران همیشه برنده (حدود 10%): کسب معاملهگران با احساس روش پول درآوردن.
- معاملهگران همیشه بازنده (حدود 30تا40%): معاملات زیانبار متعدد با پیروزیهای گاه به گاه.
- معاملهگران چرخه رونق و رکود (حدود 40تا50%): کسب روش پول درآوردن، منتها فاقد مهارتهای کتمل معاملهگری برای حفظ پول.
اگر برنده شوید و یاد نگرفته باشید که چگونه بین اعتمادبهنفس و خویشتنداری تعادلی سالم ایجاد کنید دیر یا زود شکست خواهید خورد.
تعریف از نگرش برنده، داشتن انتظار مثبت از تلاشهای خویش و پذیرفتن هر نتیجهی به دست آمده بعنوان اتعکاس کاملی از سطح رشد و چیزهایی است که برای عملکرد بهتر لازم دارید.
کارآمدترین روش برای کشف چیزهایی که برای موفق شدن به آنها نیاز دارید، ایجاد نگرشی برنده است که چشماندازی خلاقانه آن را بهوجود میآورد.
دیدگاه شما