با نرمافزار حسابداری آنلاین فینتو، شما به راحتی میتوانید با نرمافزارهای پیچیده خداحافظی کنید و مدیریت تمام نیازهای کسب و کار خود را با یک راه حل حسابداری ساده انجام دهید. فینتو به عنوان نرمافزار مبتنی بر ابر، مزایای بیشماری دارد که برای آگاهی بیشتر می توانید به صفحه زیر مراجعه کنید.
مارجین چیست؟ | همه چیز درباره مارجین یا حاشیه
اگر می خواهید در وادی بازارهای مالی به خصوص بازار فارکس فعالیت کنید، باید خودتان را برای یادگیری واژه ها و اصطلاحات این بازار، آماده کنید. هر مارکتی، یک سری واژگان مخصوص به خودش را دارد که به آن اصطلاحا زبان منحصر به فرد آن شغل خاص گویند. یکی از این اصطلاحات بسیار حیاتی، مارجین است.
فردی را در نظر بگیرید که زبان انگلیسی خوبی دارد. این فرد وقتی برای ادامه تحصیل در رشته پزشکی وارد دانشگاه می شود، باید زبان خاص علم پزشکی را یاد بگیرد. در بازار فارکس هم این مسئله صادق است.
هیچ تریدر حرفه ای را پیدا نخواهید کرد که با واژه مارجین آشنا نباشد. شما باید با واژه هایی چون اهرم، اسپرد، پیپ، مارجین، سطح مارجین و مارجین کال و غیره آشنا شوید.
برای معامله در بازار فارکس، شما تنها به مقداری از سرمایه خود برای باز کردن و حفظ یک پوزیشن جدید، نیاز دارید. اسم این سرمایه، مارجین است. به عنوان مثال اگر قصد خرید 100.000 دلار امریکا جفت ارز یورو به دلار داشته باشید، شما نیاز به کل سرمایه تان ندارید.
تنها چیزی که شما نیاز دارید، اندکی از آن پول یعنی 3000 دلار است. در حقیقت، عدد واقعی که شما نیاز دارید، به بروکرتان بستگی دارد. نتیجتا، مارجین حکم مقداری از سرمایه و یا چیزی شبیه به ضمانت را دارد. این فرمول حاشیه سود ودیعه برای این است که شما بتوانید تا لحظه آخر، پوزیشنتان را حفظ کنید.
مارجین، دستمزد یا هزینه معامله نیست. در حقیقت، مارجین مقداری از سرمایه شما است که بروکرتان، برای باز نگه داشتن معامله تان از تراز حساب شما، کنار می گذارد. این کار برای این است که کارگزار، اطمینان پیدا کند شما از پس ضرر و زیان های معامله بر می آیید.
ضمنا، این مقدار پول فقط مادامیکه در حال ترید کردن هر دارایی خاصی می باشید، استفاده، بلوکه و یا به عنوان ضمانت کنار گذاشته خواهد شد. به محض بسته شدن پوزیشن تان، مارجین شما آزاد یا دوباره به حساب شما واریز خواهد شد و شما مجددا قادر خواهید بود در تریدهای بعدی تان، از آن استفاده کنید.
در این مقاله آموزشی قصد داریم تا شما را با موضوعات زیر، آشنا کنیم.
مارجین چیست، درصد مارجین مورد نیاز (شرط مارجین) چیست، مارجین مورد نیاز چیست، ارتباط بین مارجین و اهرم، فرمول محاسبه مارجین مورد نیاز در فارکس، مارجین لول Margin Level، کال مارجین Call Margin، مارجین آزاد و نتیجه گیری.
مارجین چیست؟
مارجین درصدی از کل ارزش پوزیشن معاملاتی است که باید برای باز کردن تریدتان، کنار بگذارید. معامله کردن از طریق مارجین، معامله گران را در معرض خطر قرار می دهد. در حقیقت، معاملات مارجینی هم سود و هم ضرر معامله گران را افزایش می دهد.
معامله کردن با مارجین، به معامله گران این امکان را می دهد تا سایز معاملاتشان را بزرگ کنند. در واقع مارجین، این اجازه را به تریدرها می دهد تا پوزیشن های معاملاتی اهرمی باز کنند. یعنی با مقدار پول کمتر، آنها را در معرض سودهای فراوان تر و یا خطرات بیشتر قرار می دهد.
فراموش نکنید مارجین مثل شمشیر دو لبه عمل می کند. زیرا، همانطور که گفتیم هم می تواند سود و هم زیان شما را افزایش دهد دلیل این مسئله هم این است که مارجین بر اساس ارزش کل معامله هست، نه فقط مقدار مورد نیاز برای باز کردن آن ترید.
اهرمی که در اختیار معاملهگران قرار میگیرد به مارجین مورد نیاز کارگزار یا محدودیتهای اهرمی که توسط نهاد نظارتی مربوطه، برای مثال ESMA تعیین شده است، بستگی دارد.
مارجین مورد نیاز بسته به کارگزاران فارکس و منطقه جغرافیایی که حساب شما در آن مستقر است متفاوت است، اما معمولاً در بریتانیا برای محبوب ترین جفت ارزها از حدود 3.3٪ شروع می شود.
به عنوان مثال، اگر یک کارگزار فارکس مارجینی با نرخ 3.3٪ را ارائه دهد و یک معامله گر بخواهد پوزیشنی به ارزش 100.000 دلار باز کند، فقط 3300 دلار به عنوان ضمانت برای ورود به معامله مورد نیاز است. مابقی 96.7% را خود بروکر برای تان فراهم می کند.
در مثال بالا، اهرم ما 30:1 است. در حقیقت با افزایش سایز معامله، میزان مارجین مورد نیاز نیز، افزایش می یابد. ضمنا یادتان باشد از لحاظ طبقه بندی اگر شما یک "مشتری حرفه ای" محسوب شوید، مارجین مورد نیاز شما، فرق خواهد کرد.
داشتن درک و فهم درستی از معنی مارجین، برای کسانی که در معاملاتشان از اهرم استفاده می کنند، بسیار حیاتی است. درک این نکته که معامله به وسیله مارجین می تواند سود و ضرر شما را افزایش دهد یا در کل ریسک معاملات شما را بالا ببرد، بسیار مهم است.
درصد مارجین مورد نیاز (شرط مارجین) چیست؟
مارجین، درصدی از "کل سایز معامله" است که همچنین به "ارزش کل" پوزیشنی که قصد باز کردنش را دارید نیز، مشهور است. درصد مارجین مورد نیاز، بسته به اینکه چه جفت ارزی را معامله می کنید یا با کدام بروکر کار می کنید، فرق می کند.
درصدهای مارجینی که به شما پیشنهاد می شود ممکن است از: 0.25%، 0.5%، 1%، 2%، 5%، 10% و یا بیشتر هم باشد. به این "مقدار درصد"، درصد مارجین مورد نیاز، یا اصطلاحی که در ایران ترجمه شده یعنی "شرط مارجین" گفته می شود.
در شکل زیر شما نمونه هایی از درصدهایی که به جفت ارزهای متفاوت تعلق گرفته را، می بینید.
جفت ارز مورد نیاز
مارجین مورد نیاز
مارجین مورد نیاز چیست؟
اگر به خاطر داشته باشید در تعریف مارجین گفتیم به درصد خاصی از پول شما که برای ترید بلوکه می شود، مارجین می گویند. همین درصد خاص، مارجین مورد نیاز نام دارد. حال، هر پوزیشنی که شما باز می کنید، برای بلوکه شدن به مقدار خاصی از "مارجین مورد نیاز" احتیاج دارد.
به مارجین مورد نیاز، مارجین وثیقه ای، مارجین ورودی و مارجین اولیه نیز گفته می شود. اجازه دهید با مثالی ساده، موضوع را برایتان بیشتر روشن کنیم. جفت ارز EUR/USD را در نظر بگیرید.
اگر شما قصد معامله 100.000 دلار جفت ارز یورو به دلار داشته باشید، و قصد استفاده از اهرم را هم نداشته باشید، شما باید 100.000 دلار امریکا در حساب معاملاتی تان داشته باشید. ولی اگر قصد ورود به معامله 100.000 دلاری با "درصد مارجین مورد نیاز 2%" داشته باشید، "مارجین مورد نیاز شما" برای بازکردن و حفظ این ترید، فقط 2000 دلار می باشد.
ارتباط بین مارجین و اهرم
شما از مارجین برای ایجاد اهرم استفاده می کنید. اهرم، یک قدرت معاملاتی افزایش یافته است که برای استفاده از حسابهای مارجینی، در دسترس می باشد. اهرم به شما اجازه ترید کردن مبالغ بزرگتر از مبلغ هایی که در حسابتان موجود است، می دهد. اهرم در قالب نسبت، نمایان می شود. مثلا در قالب اهرم معاملاتی X:1
در حقیقت اهرم، نسبتی است بین پول واقعی که شما دارید و پولی که با آن می توایند ترید کنید. به عنوان مثال، اگر شما قصد ترید کردن 1 لات معاملاتی جفت ارز USD/JPY بدون مارجین را داشته باشید، شما دقیقا به 100.000 دلار نیاز خواهید داشت.
ولی با "درصد مارجین مورد نیاز 1%"، شما باید فقط 1000 دلار از پولتان را به عنوان وثیقه، کنار بگذارید. حال، اهرمی که برای این معامله ایجاد شده، 100:1 می باشد. در شکل زیر، شما نسبتهای اهرم بسته به درصد مارجین مورد نیاز را می بینید.
جفت ارز
درصد مارجین مورد نیاز
نسبت اهرم
فرمول محاسبه مارجین مورد نیاز در فارکس
وقتی که با مارجین معامله می کنید، مقدار مارجین یا همان مارجین مورد نیازی که برای نگهداری یک پوزیشن به آن نیاز دارید، به صورت درصد یا همان درصد مارجینی از سایز پوزیشن شما، محاسبه می شود. آن مقدار مارجین مشخص مورد نیاز، بر اساس ارز پایه جفت ارزی که در حال معامله آن می باشید، محاسبه می شود.
اگر ارز پایه شما با ارزی که حسابتان را با آن باز کرده اید متفاوت باشد، مارجین مورد نیاز به پولی که حسابتان را با آن باز کرده اید، تبدیل خواهد شد. فرمول مارجین مورد نیاز به این شکل است:
اگر ارز پایه، با پولی که حسابتان را با آن باز کرده اید یکی باشد:
مارجین مورد نیاز = ارزش کل معامله * درصد مارجین مورد نیاز |
و اگر که ارز پایه با ارز حساب معاملاتی شما متفاوت است:
مارجین مورد نیاز = ارزش کل معامله * درصد مارجین مورد نیاز * نرخ مبادله بین ارز پایه و ارز حساب معاملاتی شما |
مارجین لول Margin Level
به زبان ساده، مارجین لول یا مقدار مارجین، میزان سلامت حساب معاملاتی شما را نشان می دهد. شاید بپرسید چطور؟ در حقیقت مارجین لول، نسبت سرمایه شما به مارجین استفاده شده که به صورت درصد نشان داده شده، می باشد. اگر بخواهیم آن را در غالب یک فرمول به شما نشان دهیم، به این شکل است:
مارجین لول = سرمایه / مارجین استفاده شده * 100
فرض کنید سرمایه شما به عنوان یک تریدر، 5000 دلار است. 1000 دلار شما به صورت مارجین، توسط بروکر شما بلوکه شده است. مارجین لول شما بر اساس این فرمول، به این شکل است:
این مبلغ در بازار فارکس، یک حساب بسیار سالم و عالی تلقی می شود. یک راه برای اطمینان از اینکه آیا حساب شما سالم است یا خیر، این است که ببینید آیا مارجین لول شما بالای 100% است یا خیر.
کال مارجین Call Margin
وقتی که در فارکس مارجین لول شما به یک اندازه خاصی می رسد، به آن کال مارجین می گویند. زمانیکه حساب شما به این آستانه برسد، امکان بسته شدن اجباری برخی یا تمام پوزیشن های شما، وجود دارد. اصطلاحا به این شرایط، Liquidated یا لیکویید شدن هم گفته می شود.
مقدار این مارجین، در حقیقت نزد هر کارگزاری با هم متفاوت است. مثلا وقتی که سطح مارجین حساب شما نزد بعضی بروکرها به 100% برسد، هشدار کال مارجین شما فعال می شود.
در نتیجه، زمانیکه حساب مارجینی شما که معمولا به خاطر یک یا چند معامله ضررده با کمبود نقدینگی مواجه شده است، شما کال مارجین شده اید. معنی این هشدار این است که باید حسابتان را دوباره شارژ کنید و اگر شارژ نکنید، حساب شما به طور اتوماتیک بسته خواهد شد.
جهت کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به مقاله کال مارجین چیست؟ سر بزنید.
مارجین آزاد
مارجین معمولا به این شکل طبقه بندی می شود: 1- مارجین استفاده شده 2- مارجین آزاد. هنگامی که یک تریدر فارکس پوزیشنی را باز می کند، سپرده اولیه معامله گر برای آن معامله به عنوان وثیقه توسط کارگزار بلوکه می شود. مجموع پولی که کارگزار برای باز نگه داشتن پوزیشن های معامله گر بلوکه کرده است، مارجین استفاده شده نامیده می شود.
حال بپردازیم به مارجین آزاد. مابه التفاوت سرمایه و مارجین استفاده شده، مارجین آزاد نام دارد. در حقیقت مارجین آزاد، همان مقدار پول راکد درون حساب شما است که درگیر هیج پوزیشنی نشده است. به مارجین آزاد، مارجین قابل استفاده نیز گفته می شود. چرا که شما می توانید از آن در معاملات آتی تان، استفاده کنید.
نتیجه گیری
یکی از بزرگترین جذابیت هایی که بازار فارکس ایجاد کرده، معامله از طریق ابزاری به اسم مارجین است. اما معنی مارجین برای خیلی از تریدرها، مفهومی مبهم و غریبه است.
همان گونه که برای شما توضیح دادیم، معامله با مارجین شما را قادر می سازد تا تریدهایی بزرگتر از موجودی درون حسابتان باز کنید. اما فراموش نکنید که معامله با مارجین، مثل شمشیر دو لبه می ماند. همان قدر که شما ممکن است به سود برسید، به همان اندازه امکان ضرر کردن و از دست رفتن سرمایه تان، وجود دارد.
از شما خواهش می کنیم تا این مقاله را در صورت نیاز چند بار مطالعه کنید تا با مفهوم مارجین، قبل از ورود به دنیای واقعی ترید، آشنا شوید. در صورتیکه این مقاله را مفید یافتید، لطفا آن را با عزیزانتان نیز، به اشتراک بگذارید تا جلوی ضررهای احتمالی آنها را بگیرید.
تعریف و روش محاسبه صورت سود و زیان
صورت سود و زیان، صورت درآمد یا صورت عملیات، یک گزارش مالی است که خلاصهای از درآمد، هزینهها، سود و یا زیان شرکت را در یک بازه زمانی مشخص ارائه میدهد. صورت سود و زیان، توانایی یک شرکت در تولید فروش، مدیریت هزینهها و ایجاد سود را نشان میدهد که از طریق جمع کردن تمام منابع درآمد و کسر کلیه هزینههای کسب و کار از آن محاسبه میشود. صورت سود و زیان، جزئیات عملکرد مالی یک شرکت را برای مدت زمان خاصی مشخص میکند. در این پست به معرفی صورت سود و زیان و نحوه محاسبه آن پرداخته شده است. به منظور آگاهی بیشتر در این زمینه به خواندن مطلب ادامه دهید.
هدف از صورت سود و زیان چیست؟
هدف از صورت سود و زیان، ارائه عملکرد مالی شرکت در مدت زمان مشخص است که به دلایل مختلفی به شرح زیر تهیه میشود:
- نشان دادن درآمد و هزینههای شرکت
- دانستن سود یا زیان کسب یا متحمل شده توسط یک تجارت
- تکمیل الزامات قانونی (قانون شرکتها، قانون مشارکت یا هر قانون دیگر)
- ارزیابی سودآوری شرکت
- به دست آوردن نتیجه خالص (خواه کسب و کار شما دارای سود خالص یا ضرر خالص باشد)
- محاسبه بازده سهام شرکت (ROE) و مقایسه درآمد خالص آن با سطح سهام سهامدار نشان داده شده در ترازنامه
چرا صورت سود و زیان برای تجارت شما مفید است؟
صورت سود و زیان برای مشاغل کوچک مفید است، زیرا سود (یا زیان) تولید شده توسط شرکت را برای مدت زمان مشخص نشان میدهد. صورت سود و زیان به همراه ترازنامه و صورت جریان وجوه نقد یکی از صورتهای مالی اساسی برای حسابداری است. پیش بینیهای سه صورت مالی بیان شده، به عنوان یک مبنای مهم برای برنامه تجاری یک شرکت ضروری است.
صورت سود و زیان یک سند مفید تجاری است، زیرا میتواند در تحلیل سلامت مالی تجارت به شما کمک کند. این صورت حساب قادر به مقایسه پول خارج شده از تجارت شما با پول وارد شده به آن است. بنابراین، میتواند مواردی را به شما نشان دهد که میتوانید برای افزایش سود خود، هزینهها را کاهش دهید.
صورت سود و زیان میتواند به شما یا حسابدارتان کمک کند تا مالیات خود را تعیین کنید. با تهیه صورت سود و زیان برای کل سال مالی، یک سند مفید خواهید داشت که به شما کمک میکند تا درآمد و هزینه خود را برای تشکیل پرونده مالیاتی مشخص کنید.
صورت سود و زیان برای ارائه جزئیات درآمد و هزینه به صاحبان مشاغل طراحی شده است. این صورت حساب برای صاحبان مشاغل مختلف اعم از یک کسب و کار کوچک و یا یک مجتمع تجاری بزرگ ضروری است. مانند صورت جریان وجوه نقد، صورت سود و زیان اطلاعات مفصلی در مورد درآمد و هزینههای کسب و کار به شما ارائه میدهد.
صورت سود و زیان حتی میتواند فرصت مناسبی را برای شما فراهم کند که از طریق آن درآمد و هزینههای شرکت خود را مشاهده کنید. علاوه بر این، میتواند ابزاری مفید برای ایجاد بودجه یا محاسبه سرمایه در گردش شما باشد.
ساختار صورت سود و زیان و مولفههای اصلی آن
صورت سود و زیان یک شرکت در یک دوره زمانی، به طور معمول به صورت یک ماهه، سه ماهه یا سال مالی به تصویر کشیده میشود که گروههای اصلی آن عبارتند از:
- درآمد (یا فروش)
- هزینههای فروش
- عمومی و اداری (SG&A)
- بازاریابی و تبلیغات
- هزینههای تحقیق و توسعه
- هزینه بهره
- درآمد خالص
همانطور که در بالا ذکر شد، صورت سود و زیان به شما اطلاع میدهد که آیا کسب و کارتان برای مدت زمان مشخصی به کسب درآمد پرداخته یا ضرر کرده است. کلیه هزینهها، ضررها، درآمد و سودها از اجزای صورتحساب سود و زیان هستند. این صورت حساب، معمولا دارای هفت مولفه اصلی به شرح زیر است:
درآمد (فروش / گردش مالی):
مبلغ درآمد حاصل از فروش کالا یا خدمات انجام شده توسط یک شرکت و قبل از کسر هزینههاست. در عین حال که ممکن است شرکت درآمد خوبی کسب کند، میتواند ضرر خالص نیز داشته باشد.
هزینه کالاهای فروخته شده:
هزینه کالاهای فروخته شده (COGS) به هزینههای مستقیم کالاهای فروخته شده توسط یک شرکت در صورت تجارت یا خرید با قیمت عمده فروشی اشاره دارد. به عنوان مثال میتوان تمام هزینههای مستقیم مربوط به تولید یا خرید کالا را نام برد. لازم به ذکر است که به منظور محاسبه سود ناخالص، COGS از درآمد (فروش) کسر میشود.
سود ناخالص / ضرر:
سود ناخالص یا ضرر نشان دهنده کارآیی تجارت شماست. سود بیشتر نشانه افزایش سودآوری تجارت است. اگر سود ناخالص شما با گذشت زمان کاهش یافت، باید به دنبال دلیل آن باشید و برای افزایش حاشیه سود اقدام کنید.
هزینهها:
تمام هزینههایی که شما صرف کارهای اداری، فروش و توزیع، استهلاک یا هزینههای غیرمستقیم کردهاید، باید در این بخش قرار بگیرند. مشاغل سودآور، عموما درآمد کمتری را صرف هزینهها میکنند.
سایر درآمدها:
کلیه درآمدهای غیرمستقیم مانند تخفیف دریافتی، کمیسیون دریافتی، درآمد غیرتجاری، سود دریافتی، بازپرداخت بدهی، اجاره دریافتی، سود فروش دارایی و غیره در این بخش قرار میگیرند.
مالیات:
اگر مشمول مالیات شوید، تمام مالیات قابل پرداخت و مطالبات باید در این بخش اضافه یا کم شوند.
سود / ضرر خالص:
سود یا ضرر خالص بیانگر میزان سود شما از هر ریال خرج شده است. اگر سود خالص کاهش یابد، این بدان معناست که شما هزینه بیشتری پرداخت میکنید، که باید کنترل شود.
نحوه تجزیه و تحلیل صورت سود و زیان (P&L)
یکی از وظایف اصلی یک تحلیلگر حرفهای مالی، تجزیه و تحلیل صورت سود و زیان شرکت است. این آنالیز باید به منظور ارائه توصیههای ضروری در مورد قدرت مالی شرکت، جذابیت سرمایهگذاری در آن یا به دست آوردن کل تجارت انجام شود.
نمونههایی از تجزیه و تحلیل صورت حساب سود و زیان به شرح زیر است:
مقایسه اعداد سال به سال (تجزیه و تحلیل افقی) و همچنین معیار گذاری صنعت
نگاهی به حاشیه: حاشیه سود ناخالص، حاشیه عملیاتی، حاشیه سود خالص
تجزیه و تحلیل روند: بهبود یا بدتر شدن معیارها
نرخ بازده: بازده سهام (ROE)، بازده دارایی (ROA) و غیره
تفاوت بین صورت سود و زیان و ترازنامه چیست؟
در حالی که صورت حساب سود و زیان، درآمد، هزینه و سودآوری یک شرکت را در طی یک دوره زمانی نشان میدهد، ترازنامه، تصویری از داراییها و بدهیهای شرکت را از تاریخ مشخص ارائه میدهد. سرمایهگذاران برای درک قدرت مالی شرکت، از ترازنامه استفاده میکنند.
آیا همه شرکتها ملزم به تهیه صورتهای سود و زیان هستند؟
شرکتهای تجاری عمومی موظف به تهیه صورت سود و زیان هستند و باید صورتهای مالی خود را در کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) ارائه دهند تا توسط سرمایهگذاران، تحلیلگران و تنظیمکنندگان نظارت دقیق شود. در تهیه این صورتحسابها، شرکتهای عمومی ملزم به رعایت مجموعهای از قوانین و دستورالعملها معروف به اصول پذیرفته شده حسابداری (GAAP) میباشند. از طرف دیگر، شرکتهای خصوصی الزاما ملزم به رعایت GAAP نیستند و حتی ممکن است بعضی از شرکتهای کوچک اصلا صورتهای مالی رسمی را تهیه نکنند.
برای تهیه صورت سود و زیان به چه مواردی نیاز دارید؟
همانطور که قبلا بیان شد، صورت سود و زیان یک گزارش مالی است که بیانگر خلاصه درآمدها و هزینههای شرکت برای یک دوره خاص میباشد. علاوه بر این، بیانگر توانایی کسب و کار شما در سودآوری بیشتر میباشد. در واقع، نشان دهنده فروشهایی است که به کسب درآمد پرداخته و نحوه مدیریت هزینهها را نشان میدهد. به منظور ایجاد صورت سود و زیان، به اطلاعات مالی زیر برای تجارت خود نیاز دارید:
معاملات بانکی
برای ایجاد صورت سود و زیان، به سوابق بانکی از جمله لیست تمام معاملات مربوط به حسابهای بانکی مشاغل و سوابق کارت اعتباری احتیاج دارید.
معاملات نقدی
قبل از تهیه صورت سود و زیان، باید تمام رسیدهای مربوط به خریدهای نقدی را برای کسب و کار خود جمعآوری کنید. همچنین، معاملات نقدی خرد (کوچک) را نیز وارد کنید.
لیستهای درآمد
برای ایجاد صورت سود و زیان، به یک حساب از کلیه منابع درآمد خود از جمله پول نقد، چک و پرداختهای آنلاینی مشتریان به کسب و کار شما، نیاز دارید.
8 مرحله اساسی محاسبه صورت سود و زیان
برخی از شرکتها تمایل دارند تا صورت حساب سود و زیان را به صورت ماهانه تنظیم کنند، در حالی که برخی دیگر ترجیح میدهند تا آن را به صورت سه ماهه ارائه دهند. بهترین راه برای ایجاد صورت سود و زیان استفاده از نرم افزار حسابداری است که کلیه مراحل کار را برای شما انجام میدهد. چنانچه از نرمافزار حسابداری برای ایجاد صورت سود و زیان استفاده نمیکنید، باید الگوی مناسبی در اختیار داشته باشید. در این بخش از مقاله، 8 مرحله اساسی برای ایجاد این صورت حساب برای تجارت شما آورده شده است. به منظور آشنایی بیشتر به شما توصیه میشود تا انتهای مطلب با ما همراه باشید.
مرحله 1: درآمد را محاسبه کنید
اولین قدم در ایجاد صورت سود و زیان محاسبه کل درآمدی است که کسب و کار شما دریافت کرده است. مانده حساب جاری را میتوانید از دفتر کل خود مانند موجودی نقدی و حسابهای جاری دریافتنی دریافت کنید.
اگر در حال ایجاد صورت سود و زیان به صورت ماهانه هستید، تمام درآمد دریافتی در این بازه زمانی را در نظر بگیرید، خواه کسب و کار شما آن درآمد را جمعآوری کرده باشد یا خیر. اگر ترجیح میدهید صورتحساب را به صورت سه ماهه اجرا کنید، فقط درآمد دریافتی در این بازه زمانی را جمعآوری کنید.
هنگام محاسبه درآمد، حتما تمام درآمد دریافتی (چه از طریق فروش محصولات و خدمات یا حتی فروش چاپگر قدیمی خود به سایر مشاغل) را لحاظ کنید.
مرحله 2: هزینه کالاهای فروخته شده را محاسبه کنید
هزینه کالاهای فروخته شده شما بخش مهمی از صورت سود و زیان است. اگر در حال فروش خدمات هستید، باید هزینه زمان کارمند ارائه دهنده خدمات را نیز درج کنید.
مرحله 3: هزینه کالاهای فروخته شده از درآمد را برای تعیین سود ناخالص کم کنید
پس از محاسبه درآمد و هزینه کالاهای فروخته شده، فقط باید هزینه کالاهای فروخته شده را کم کنید تا به عدد سود ناخالص برسید. سود ناخالص سودی است که تجارت شما از فروش محصولات و یا خدمات شما کسب کرده است.
درآمد – هزینه کالاهای فروخته شده = سود ناخالص / ضرر
مرحله 4: هزینههای عملیاتی را محاسبه کنید
مرحله بعدی که برای ایجاد صورت سود و زیان باید انجام دهید این است که تمام هزینههای عملیاتی خود را محاسبه کنید. هزینههای عملیاتی شامل اجاره، مسافرت، حقوق و دستمزد، تجهیزات، آب و برق و هزینه پست است.
مرحله 5: هزینههای عملیاتی را از سود ناخالص کم کنید تا سود عملیاتی را بدست آورید
به منظور بدست آوردن سود عملیاتی، پس از محاسبه هزینههای عملیاتی خود، آن را از سود ناخالص کم کنید تا سود یا زیان عملیاتی کل به دست آید.
سود ناخالص – هزینههای عملیاتی = سود / ضرر عملیاتی
مرحله 6: درآمد اضافی را به سود عملیاتی خود اضافه کنید
اگر درآمد اضافی شما (مانند درآمد سود یا سود سهام سرمایهگذاری شده) در مجموع درآمد بالا ذکر نشده است، آنها را در این مرحله اضافه کنید.
EBITDA = سود عملیاتی + (درآمد سود + سود سهام)
مرحله 7: محاسبه بهره، مالیات، استهلاک و استهلاک
مرحله بعدی محاسبه پرداخت سود، مالیات بدهی و همچنین هزینههای استهلاک است.
مرحله 8: برای بدست آوردن سود خالص، سود، مالیات و هزینههای استهلاک را از EBITDA کم کنید
در آخرین مرحله، باید بهره، مالیات و هزینههای استهلاک را برای رسیدن به درآمد یا سود خالص، کسر کنید.
سود / ضرر خالص = EBIDTA – (سود + مالیات + استهلاک)
بهترین نرم افزار حسابداری آنلاین برای حسابداران
مجموعه نرم افزار مالی و منابع انسانی فینتو یک سیستم تحت وب و آنلاین است که شامل خدماتی از جمله سیستم حضور و غیاب، حقوق و دستمزد، تنخواه گردان و حسابداری آنلاین میشود. آنلاین بودن خدمات فینتو باعث می شود تا کاربران علاوه بر امکان دسترسی آسان از هر مکان و در هر زمان، هزینه های کمتری نسبت به سیستم های قدیمی بپردازند.
با نرمافزار حسابداری آنلاین فینتو، شما به راحتی میتوانید با نرمافزارهای پیچیده خداحافظی کنید و مدیریت تمام نیازهای کسب و کار خود را با یک راه حل حسابداری ساده انجام دهید. فینتو به عنوان نرمافزار مبتنی بر ابر، مزایای بیشماری دارد که برای آگاهی بیشتر می توانید به صفحه زیر مراجعه کنید.
نسبت های سود آوری
نسبت های سود آوری عملکرد کلی شرکت و میزان سود آوری در برابر حجم عملیات را مقایسه می نماید.نسبت های سود آوری شامل انواع زیر می باشد:
الف )نسبت حاشیه سود ناخالص
فروش / سود ناخالص = نسبت حاشیه سود ناخالص
نسبت حاشیه سود ناخالص عملکرد شرکت در قیمت گذاری و کنترل هزینه ها را نمایش می دهد افزایش این نسبت نیز به نفع شرکت می باشد .
اگر این افزایش از طریق قیمت صورت گیرد می تواند در بلند مدت کاهش فروش را به دنبال داشته باشد .
ب )نسبت حاشیه سود خالص
فروش /سود خالص = نسبت حاشیه سود خالص
نسبت حاشیه سود می گوید چند درصد از فروش را سود خالص تشکیل می دهد این نسبت طبق تغییرات عوامل زیر تحت تاثیر قرار می دهد:
ترکیب بهای تمام شده کالای فروش رفته
سیاست قیمت گذاری
ساختار هزینه ها
ج ) نسبت بازده سرمایه گذاری ROI (بازده کل دارایی ها roa)
در نسبت بازده سرمایه گذاری ROI برابر هرریال سرمایه گذاری در دارایی ها چقدر بازده نصیب شرکت می شود.
کل دارایی ها / سود خالص = بازده سرمایه گذاری
پایین بودن این نسبت می تواند به دو علت باشد که :
قدرت کسب سود پایین دارایی ها
هزینه بالای بهره به دلیل استفاده بیش از حد از وام
البته اگر ROI از نرخ بهره بدهی بیشتر باشد باعث افزایش ارزش شرکت می شود و این مابه التفاوت به سهامداران خواهد رسید.
د ) نسبت بازده حقوق صاحبان سهام ROEیا نسبت ارزش ویژه
توانایی این نسبت در این است که نشان می دهد سهامدار در مقابل هر ریال سرمایه گذاری چه مقدار بازدهی بدست می آورد.
سود خالص / حقوق صاحبان سهام = بازده حقوق صاحبان سهام
اگر ROI بزرگتر از نرخ بهره بدهی باشد ROEافزایش می یابد و بالعکس
فرمول دوپونت :
ROI / نسبت بدهی -۱ = ROE
در صورتی که شرکتی تنها از طریق عرضه سهام عادی تامین مالی کند و هیچ وامی نگرفته باشد ROE=ROI بعبارتی این دو باهم برابرند.
ه ) نسبت قدرت کسب سود دارایی ها
سود عملیاتی / کل دارایی ها = نسبت قدرت کسب سود دارایی ها
نسبت قدرت کسب سود دارایی ها را پیش از اثرهای مالیات و وام نشان می دهد.
این نسبت همچنین برای مقایسه شرکت هایی که از نظر مالیاتی و اهرم مالی در شرایط متفاوتی قرار دارند کاربرد دارد .
نقطه سر به سر چیست و چگونه محاسبه می شود؟
نقطه سربه سرسطحی از فعالیت واحد تجاری است که در آن درآمد فروش با هزینه ها مساوی باشد. یعنی در نقطه سر به سر نه سود وجود دارد و نه زیان.
روش های بدست آوردن نقطه سر به سر چیست؟
روش رسم نمودار- روش حاشیه سود- روش تحلیلی از طریق فرمول
چه عواملی نقطه سر به سر را کاهش می دهند؟
افزایش قیمت محصولات،تحلیل حاشیه سود، تخفیف ها و… از عوامل کاهنده نقطه سر به سر است.
حتما تا به حال نقطه سربهسر را شنیده اید، این مفهوم که با BEP نشان داده می شود برگرفته از کلمات Break Even Point است. نقطه سربه سر سطحی از فعالیت واحد تجاری است که در آن سطح جمع درآمد فروش با جمع هزینه های فروش مساوی باشد. یعنی در این نقطه نه سود وجود دارد و نه زیان. در این سری از مقالات آموزش رایگان حسابداری قصد داریم به آموزش نحوه محاسبه نقطه سر به سر و مزایا و معایب آن و همچنین فرمول و نحوه محاسبه این نقطه بپردازیم.
تعریف نقطه سر به سر
اگر درآمد بیشتر از نقطه سربه سر باشد بنگاه اقتصادی سود خواهد کرد و اگر میزان درآمد کمتر از این نقطه باشد بنگاه اقتصادی زیان خواهد کرد. مدیران با دانستن این نقطه می توانند برنامه فروش را تنظیم کنند و از عملیات موسسه ایجاد سود نمایند. برای اینکه بتوانیم نقطه سربه سر را به درستی محاسبه کنیم باید درک درستی از ماهیت هزینه های به کار گرفته شده در تولید داشته باشیم، یعنی بدانیم کدام هزینه، متغیر، ثابت یا نیمه متغیر است. به عبارتی در نقطه سر به سر، جمع هزینه ثابت و متغیر با درآمد کل برابر است. این نقطه تاثیر مستقیمی بر صورتهای مالی تسلیمی به سازمان مالیاتی ندارد؛ بلکه برای برآورد درآمد و هزینه بنگاه اقتصادی کاربرد دارد.
تعریف هزینههای ثابت و متغیر
هزینه های ثابت، متغیر و نیمه متغیر هر کدام ویژگی منحصر به فردی دارند:
هزینه متغیر (VC) بستگی به تعداد تولید دارند و به نسبت سطح فعالیت موسسه تغییر می کنند. هر چه سطح فعالیت (تعداد تولید) بیشتر باشد، جمع این هزینه ها نیز بیشتر می شود.
هزینه نیمه متغیر، قسمتی از آنها ثابت و قسمت دیگر متغیر هستند.
هزینههای ثابت، با کاهش یا افزایش تولید یا خدمات کاهش پیدا نمیکند. این هزینهها مستقل از نوع و میزان فعالیت بنگاههای اقتصادی در زمان مقرر باید پرداخت شوند. هزینههای ثابت وابسته به زمان هستند.
مزایا و معایب تحلیل نقطه سر به سر چیست؟
مزایای نقطه سر به سر
این مفهوم در صنعت و کسب وکار، کاربردهای متفاوتی دارد. بعضی از مزایای استفاده از آن عبارتند از:
🔹 تخمین دقیقی از واحدهایی که باید به فروش برسد تا رسیدن به سود
🔹 کمک به شناسایی هزینههای ثابت و متغیر و ایجاد هماهنگی بین هزینههای ثابت و متغیر
🔹 ابزاری موثر برای تعیین اهداف فروش
🔹 پیش بینی سودآوری تولید با استفاده از تغییرات و کارآیی هزینهها
🔹 پیش بینی سود و زیان در سطوح مختلف تولید و فروش
🔹 پیش بینی اثرات تغییرات قیمت محصول
🔹 ارزیابی تقاضاهای آتی محصولات
🔹 استفاده از فرصت های جذب سرمایه گذار با دریافت وام با تحلیل BEP
🔹 در اختیار قراردادن اطلاعات مهم و موثر در تصمیم گیری مدیران واحد اقتصادی
پیش بینی اثرات تغییرات قیمت محصول از مزایا و كوتاه مدت بودن تجزيه و تحليل نقطه سربه سر از معایب آن است
معایب نقطه سر به سر
فرضیات این مفهوم مانند بقیه اطلاعات تحلیلی دارای محدودیت و معایبی است که به شرح زیر است:
♦️ یکی از فروض این فرمول حاشیه سود مفهوم این است که تولید با درآمد و هزینه تغییر نخواهد کرد.
♦️ فرض ثابت بودن فروش و تولید در این نقطه
♦️ معمولا برای یک محصول بکار میرود
♦️ فرض یکسان بودن قیمت فروش در هر میزان تولید
♦️ زمان بر بودن محاسبه و تحلیل این نقطه
♦️ بعضی از سازمانها بعد از دسترسی به این نقطه هدف بسیار بالایی برای خود تعیین میکنند که بسیار تنش زا خواهد بود.
♦️ كوتاه مدت بودن تجزيه و تحليل نقطه سربه سر
♦️ محاسبه نقطه سر به سر در طرح توجیهی در شرایط عدم اطمینان است
♦️ در واقعیت هزينه ها علاوه بر ثابت و متغير شامل هزينه نيمه متغير يا نيمه ثابت هم هست اما در تجزيه و تحليل سر به سر فرض بر داشتن هزينه ثابت و هزينه متغير است.
♦️ در شرایط واقعی کل میزان تولید و فروش هزینه های متغیر و ثابت در سطوح مختلف قابل تغییر است در صورتی که در تحلیل این نقطه فرض بر ثابت بودن قیمت فروش و هزینه های متغیر هر واحد محصول در کل سطوح تولید است.
نمودار نقطه سر به سر
این نمودار رابطه بین درآمد فروش کل TR و هزینه های کل TC را نشان می دهد. محل تلاقی این دو خط نقطه سر بهسر است.
این نمودار رابطه بین درآمد فروش کل TR و هزینه های کل TC را نشان می دهد.
روش رسم نمودار سر به سر به شکل سنتی
دوخط TC و TR را می کشیم، هر جایی که این دو با هم برخورد کردند، نقطه BEP می شود. در این حالت حاشیه فروش نشان داده نمی شود.
روش رسم نمودار سر به سر به شکل هم زمان
دراین روش حاشیه فروش نشان داده می شود.
- حاشیه فروش: تفاوت بین فروش و هزینه های متغیر
- جمع حاشیه فروش: همیشه برابر است با : هزینه ثابت + سود شرکت
- حاشیه فروش باید بیشتر از هزینه های ثابت باشد تا بتواند سودی ایجاد کند.
فرمول محاسبه نقطه سر به سر در حسابداری
رابطه حجم فعالیت سود و هزینه ها از موضوعات مهم مدیریت مالی است. هر شرکت باید بداند که چه مقدار کالا باید تولید کند و بفروشد تا در این نقطه قرار بگیرد یعنی نه سود کند نه زیان.
همچنین اگر میزان تولید یا مبلغ کالاهای خود را تغییر دهد چه اثری بر حجم فعالیتش دارد و بداند چه میزان تولید و فروش داشته باشد که سود مورد نظر را به دست آورد. رابطه فعالیت سود و هزینه ها فرمول نقطه سر به سر در حسابداری است.
در حالت تحلیلی زمانی که هزینهها و درآمدها ثابت هستند و X واحدهای فروش و TC مجموع هزینههای ثابت و TR مجموع درآمدها باشد فرمول این نقطه به صورت زیر محاسبه خواهد شد:
TFC یا FC =هزینههای ثابت
P= قیمت فروش هر واحد
V= هزینههای متغیر هر واحد
عبارت (P-V) اهمیت خاصی دارد که حاشیه سهم واحد نام دارد. مقدار این سود بخشی هزینههای ثابت هر واحد فروش را جبران کرده و محاسبه میکند.
حاشیه فروش (CM)
عبارت است از تفاوت بین قیمت فروش هر واحد (p) و هزینه های متغیر آن یک واحد (vc)
حاشیه فروش کل
تفاوت درآمد فروش کل وهزینه متغیر کل است
TC=TR |
PX = TFC+VX |
PX-VX=TFC |
(P-V) * X= TFC |
X=TFC/P-V |
▪️محاسبه تعداد فروش در نقطه سر به سر
در این روش تعداد فروش ( نه مبلغ) برای محاسبه سر به سری استفاده میشود:
(هزینه متغیر هر واحد-قیمت هر واحد)/هزینه ثابت کل | تعداد واحد فروش در سر به سر |
( P-V )/ FC | Q |
▪️ محاسبه قیمت در نقطه سر به سر
(( قیمت فروش هر واحد/هزینه متغیر هر واحد)-1)/هزینه ثابت کل | قیمت فروش در نقطه سر به سر |
((V/P)-1) /FC | S |
معادلات ریاضی برای محاسبه سر به سر
در این روش برای محاسبه BEP با گذاشتن اعداد مربوط به هزینه ثابت کل، هزینه متغیر هر واحد و قیمت فروش هر واحد به دست می آید.
فرمول محاسبه تعداد فروش در زمان برابری درآمد و هزینه
پس از اینکه تعداد تولید در BEP به دست آمد می توانیم مبلغ فروش در این نقطه را نیز به دست آوریم:
فرمول محاسبه مبلغ فروش در زمان برابری درآمد و هزینه
حاشیه فروش برای محاسبه سر به سر
فرمول مبلغ فروش در سر به سر با توجه به نسبت حاشیه فروش
نحوه محاسبه نقطه سر به سر چند محصولی
برای محاسبه نقطه سر به سر برای چند محصول لازم است درصد ترکیب فروش محصولات را داشته و برای به دست آوردن سر به سر، سود تامینی هر یک از محصولات (حاشیه سود) را به دست آورده سپس سود تامینی هر محصول را در درصد ترکیب آن در فروش ضرب کرده تا سهم سود تامینی هر محصول در سود تامینی ترکیب به دست آید. سپس سودهای تامینی به دست آمده را با هم جمع کرده تا سود تامینی ترکیب به دست آید و آن را در فرمول مربوطه قرار میدهیم تا نقطه سر به سر کل محاسبه شود.
(درصد ترکیب هر محصول در نقطه سر به سر آن محصول ضرب شده تا سهم محصول در این نقطه به دست آید.)
عوامل کاهنده نقطه سر به سر
عواملی که نقطه سر بهسر را کاهش می دهند منجر به سود دهی بیشتر بنگاه اقتصادی می شوند:
1- افزایش قیمت محصولات
2- تحلیل حاشیه سود
مثال محاسبه نقطه سر به سر در حسابداری
مثال 1: یک فروشگاه یک نوع کالا به قیمت هر واحد 400،000 ریال خریداری و انباری اجاره کرده که اجاره سالانه آن 12،000،00 ریال است این فروشگاه هر واحد کالا را به مبلغ 600،000 ریال به فروش میرساند. میخواهیم موارد زیر را حساب کنیم:
- چه تعداد کالا خریداری و به فروش رساند تا نه سود کند نه زیان؟
60 واحد کالا = ( 400،000-600،000)/ 12،000،000
- مبلغ فروش در نقطه سر به سر؟
36،363،636 ریال=((400،000/600،000)-1)/ 12،000،000
مثال: در شرکت آفتاب برای دوره ی مالی منتهی به 99/12/30 هزینه ی ثابت کل 1700,000 ریال و بهای فروش هر واحد 2000 ريال است. هزینه ی متغییر اداری 300 ريال و متغییر فروش 800 ريال است. مدیر شرکت آفتاب می خواهد بداند چه تعداد کالا تولید کند که:
الف) نه سود داشته باشد و نه ضرر؟ و با چه مبلغی؟
فرمول برابری فروش و هزینه
ب) مدیریت شرکت آفتاب بخواهد معادل 1000,000ريال سود داشته باشد؟
نکته ای که در اینجا مطرح است این استکه چون مدیریت شرکت قصد دارد سودی به مقدار 1,000,000ريال داشته باشد پس فرمول
نقطه سر به سر تغییر می کند:
فرمول نقطه سر به سر
دانلود فایل آموزش نقطه سر به سر (pdf)
پیشنهاد ما
نقطه سربهسر، میزانی از تولید بنگاه اقتصادی است که میزان هزینهها با میزان درآمدها یکی میشود و بنگاه در این سطح از تولید نه سود میکند و نه زیان. اگر تولید، بیشتر از این نقطه باشد، بنگاه سود خواهد کرد و اگر کمتر باشد، قطعا زیان خواهد دید.مهمترین مزیت نقطه سر بهسر شناخت رابطه بین هزینه های ثابت و متغیر با قیمت فروش و میزان تولید است. آگاهی در این زمینه به تکنیک بودجه بندی کمک بسیاری زیادی به مدیران خواهد کرد. با آموزش حسابداری و بدست آوردن این نقطه از زیان شرکت و دیگر خطراتی که یک بنگاه اقتصادی در پیش رو دارد، جلوگیری خواهید کرد.
فرمول های پرکاربرد حسابداری
موارد زیر برخی از فرمولهای پرکاربرد حسابداری است که بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد. این لیست جامع نیست ، اما باید مواردی را که معمولاً هنگام حل مشکلات حسابداری مختلف تمرین می کنید ، شامل شود.
فرمول ترازنامه
دارایی ها – بدهی ها = حقوق صاحبان سهام (یا دارایی ها = بدهی ها + حقوق صاحبان سهام)
این فرمول اساسی برای ایجاد ترازنامه دقیق باید در تعادل باقی بماند. این بدان معناست که کلیه معاملات حسابداری باید فرمول را در حالت تعادل نگه دارند. در غیر این صورت ، حسابدار خطایی انجام داده است.
فرمول درآمد پایدار
مانده مانده + درآمد خالص – ضرر خالص – سود سهام = مانده مانده
فرمول صورت درآمد
درآمد (فروش) – هزینه ها = سود (یا درآمد خالص)
به خاطر داشته باشید که درآمد و فروش ممکن است به جای یکدیگر استفاده شود. سود و درآمد خالص نیز ممکن است به جای یکدیگر استفاده شود. از صورت سود و زیان به عنوان a نیز یاد می شود صورت سود و زیان.
حاشیه ناخالص
فروش – هزینه فروش
حاشیه ناخالص درآمد خالص یا سود یک شرکت نیست. سایر هزینه ها مانند هزینه های فروش ، عمومی و اداری (SG و A) برای رسیدن به درآمد خالص کسر می شوند.
درآمد عملیاتی (درآمد)
سود ناخالص – هزینه های فروش ، عمومی و اداری (SG و A)
فرمول جریان های نقدی
شروع مانده نقدی + منابع جریان نقدی (استفاده ها) از عملیات + منابع جریان نقدی (استفاده ها) از محل تأمین مالی + منابع جریان نقدی (استفاده ها) از سرمایه گذاری = پایان مانده نقدی
این فرمول منابع نقدی را اضافه می کند و کاربردهای نقدی را کم می کند.
فرمول موجودی کالا
موجودی اولیه + خریدها – هزینه فروش = پایان موجودی کالا (یا موجودی اولیه + خریدها – پایان موجودی کالا = هزینه فروش)
فرمول فروش خالص
فروش ناخالص – تخفیف فروش – بازده و کمک هزینه فروش
ارزش دفتری دارایی های ثابت (قابل استهلاک)
هزینه اصلی – استهلاک انباشته
استهلاک خط مستقیم
(هزینه اصلی – ارزش نجات) / تعداد سالهای عمر مفید
اصل تطابق هزینه با درآمد
این اصل بیان کننده این موضوع است، که درآمدهای ثبت شده در یک دوره مالی با هزینه های ثبت شده در همان دوره باید با هم همخوانی داشته و به عبارتی مکمل یکدیگر باشند.
به این معنی که کلیه وقایع مالی باید دقیقا مطابق با قیمت ها و وقایع ثبت شده در دفاتر باشد.
اصل ارزیابی اهمیت
به این معنی که رویدادهای مالی رخ داده در یک شرکت باید مطابق با اهمیت ریالی خود ارزیابی شوند.
اصل تحقق
هدف از این اصل این موضوع می باشد که قبل از محقق و ثابت شدن یک رویداد مالی نباید آن را در هیچ جایی ثبت کرد.
اصل ثبات رویه
این اصل بیان کننده این موضوع است که کلیه روش ها و عناوین مورد استفاد برای ثبت وقایع مالی در تمامی دوره های یکسان باشد.
مزیت های استفاده از اصول حسابداری (صفر تا صد اصول حسابداری)
کنترل حسابداری
یکی از مزیت های استفاده از اصول حسابداری در تهیه گزارش های مالی کنترل حسابداری می باشد. به این معنی که با رعایت این اصول قادر به کنترل پروسه تهیه صورت های مالی خود خواهید بود. کنترل کردن این گزارشات به این دلیل که مانع از به وجود آمدن گزارش های غیر منصفانه و نادرست از عملکرد مالی شرکت ها می شود ضرورت دارد.
فرصت مقابسه
استفاده از این اصول منجر می شود شرکت ها به راحتی قادر به مقایسه عملکرد خود با سایر شرکت ها باشند. علاوه بر این رعایت اصول حسابداری امکان مقایسه بین دوره ای عملکرد شرکت ها را نیز فراهم می آورد. شرکت های مختلف میتوانند با انجام این مقایسه عملکرد مالی خود را مورد سنجش قرار دهند و در مواردی که اشتباه کردند آن را اصلاح کنند.
انعطاف پذیری
اصول حسابداری انعطاف پذیر می باشد به این معنی که میتوان در شرایط مختلف آن را مورد استفاده قرار فرمول حاشیه سود داد. به عبارتی از این اصول میتوان برای هر نوع معامله، ثبت، رویدادهای مالی متفاوت و … استفاده کرد. (اصول حسابداری را میتوان در هر شغلی از جمله لیزینگ خودرو، کارهای بانکی و … به کار برد چرا که همه واحد ها دارای درآمد و هزینه می باشند.)
سهولت حسابرسی
کلیه واحدها و شرکت های تجاری که از اصول حسابداری برای گزارشکری مالی خود استفاه میکنند، را به راحتی میتوان حسابرسی کرد چرا که کلیه حسابرسان از اصول حسابداری اطلاع دارند و از آن برای حسابرسی صورت های مالی استفاده مینمایند.
لینک کوتاه شده مطلب : yun.ir/cnaat
فرمول های حسابداری ، فرمول های اکسل ، فرمول های اکسل در حسابداری pdf ، فرمول نویسی حسابداری در اکسل ، توابع اکسل در حسابداری pdf ، فرمول های پیشرفته اکسل ، آموزش کامل توابع مالی در اکسل ، فرمول های آمار در اکسل
دیدگاه شما