شناسنامه استراتژی


  • ناشر: انتشارات دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملی و تحقیقات راهبردی
  • شاپا: 2008-4897
  • ضریب تأثیر: 0/082: IF-ISC
  • وضعیت دسترسی به مقاله‌ها: دسترسی باز
  • وضعیت چاپ: چاپی و الکترونیکی
  • نرخ پذیرش مقاله‌ها: 25%
  • نوبت‌های چاپ: فصلنامه
  • زبان فصلنامه: فارسی (چکیده انگلیسی)
  • حوزه تخصصی: موضوعات راهبردی دفاعی
  • نوع فصلنامه: علمی- پژوهشی
  • نمایه شده در: ISC- Magiran- Noormags- SID- Ricest
  • نوع داوری: داوری بسته و حداقل 2 داور برای هر مقاله
  • میانگین بازه زمانی فرایند داوری: حداقل 2 ماه
  • با زهزمانی بررسی اولیه مقاله دریافتی:تا ده روز
  • آدرس الکترونیکی فصلنامه: [email protected]
  • خلاصه آماری فصلنامه

شناسنامه استراتژی

تعداد مقالات

168

تعداد نویسندگان

360

تعداد مشاهده مقاله

38,391

تعداد دریافت فایل اصل مقاله

81,241

نسبت مشاهده بر مقاله

175,67

نسبت دریافت فایل بر مقاله

384,35

تعداد مقالات ارسال شده

311

تعداد مقالات رد شده

248

تعداد مقالات پذیرفته شده

41

درصد پذیرش

14

تعداد پایگاه های نمایه شده

7

فصلنامه علمی مطالعات دفاعی استراتژیک بر اساس آیین‌نامه نشریات علمی مصوب 1398/02/02 در ارزیابی سال 1399، موفق به کسب رتبه «ب» شده است.

این نشریه با همکاری انجمن علمی علوم راهبردی بر اساس تفاهم نامه منعقد شده منتشر می شود

« این نشریه با احترام به قوانین اخلاق در نشریات تابع قوانین کمیته اخلاق در انتشار (COPE) می‌باشد و از آیین‌نامه اجرایی قانون پیشگیری و مقابله با تقلب در آثار علمی پیروی می‌نماید

فصلنامه مطالعات دفاعی استراتژیک، اجازه استفاده از مقالات را مشروط به ذکر منبع و برای استفاده غیر تجاری می‌دهد.حق‌ انتشار و کپی‌رایت به نشریه منتقل و نویسنده می‌تواند از مقاله تحت مجوز مذکور استفاده کند.

نوع دسترسی به مقالات مطالعات دفاعی استراتژیک به‌صورت «باز» می‌باشد.

فصلنامه مطالعات دفاعی استراتژیک جهت مشابهت سنجی مقالات از نرم افزار سمیم نور استفاده می نماید.

نویسندگان محترم جهت مشابهت‌یابی از سامانه سمیم‌نور که در ذیل معرفی گردیده برای ارسال گزارش مشابهت‌یابی به فصلنامه استفاده نمایند.

ضروری است،نویسندگان محترم گزارش PDF مشابهت‌یابی را مستقیما از سامانه زیر دریافت و به انضمام سایر مدارک که در قسمت راهنمای نویسندگان اشاره گردیده است، ارسال نمایند

کشور محل چاپ: ایران

  • ناشر: انتشارات دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملی و تحقیقات راهبردی
  • شاپا: 2008-4897
  • ضریب تأثیر: 0/082: IF-ISC
  • وضعیت دسترسی به مقاله‌ها: دسترسی باز
  • وضعیت چاپ: چاپی و الکترونیکی
  • نرخ پذیرش مقاله‌ها: 25%
  • نوبت‌های چاپ: فصلنامه
  • زبان فصلنامه: فارسی (چکیده انگلیسی)
  • حوزه تخصصی: موضوعات راهبردی دفاعی
  • نوع فصلنامه: علمی- پژوهشی
  • نمایه شده در: ISC- Magiran- Noormags- SID- Ricest
  • نوع داوری: داوری بسته و حداقل 2 داور برای هر مقاله
  • میانگین بازه زمانی فرایند داوری: حداقل 2 ماه
  • با زهزمانی بررسی اولیه مقاله دریافتی:تا ده روز
  • آدرس الکترونیکی فصلنامه: [email protected]
  • خلاصه آماری فصلنامه

اهمیت درج زبان مادری و قومیت در تذکره الکترونیکی

اهمیت درج زبان مادری و قومیت در تذکره الکترونیکی

یکی از بحث های جدی که در رسانه ها و محافل فکری و اکادمیک مطرح بود مسئله تذکره الکترونیکی و درج کردن و یا درج نکردن زبان و قومیت شهروندان بود. اما جدیدا حکومت افغانستان اعلام کرده‌است که در سال ۱۳۹۲ خورشیدی به ۱۴ میلیون نفر در افغانستان شناسنامه های الکترونیک توزیع خواهد کرد. وزارت داخله که مسئول توزیع تذکره الکترونیکی با همکاری وزارت مخابرات می باشد گفته است که در شناسنامه های الکترونیک بر اساس "هدایت حامد کرزی رئیس جمهوری افغانستان، زبان مادری و قومیت" شهروندان افغانستان به صورت مشخص درج خواهد شد.

توزیع تذکره الکترونیکی و گنجاندن زبان مادری و قومیت شهروندان یک تغییر اساسی مثبت در استراتژی حکومت افغانستان نسبت به اقوام و گروه های مختلف موجود در افغانستان می باشد. از طرفی درج زبان مادری و قومیت در تذکره الکترونیکی با پلورالیسم سیاسی، فرهنگی و اجتماعی شناسنامه استراتژی و با مسئله جهانی شدن فرهنگ از طرف دیگر همخوانی دارد. در کنار این مسائل توزیع تذکره الکترونیکی شفافیت انتخابات پیش رو و مسئله میزان نفوذ اقوام را حل خواهد کرد. در این نوشتار تلاش می شود به طور مختصر این مسائل مورد بررسی قرار بگیرد.

بررسی تاریخ گذشته افغانستان به خوبی نشان می دهد که دولت مرکزی از استراتژی حذف و سرکوب به عنوان تنها بهترین استراتژی در قبال اقوام مختلف استفاده کرده است. نمونه های آن را می توان از گذشته های دور تا دوران کمونیست ها و حتی در دوران کنونی نیز مشاهده کرد. بهترین نمونه تاریخی دوران امیر عبدالرحمن خان است که می خواست یک حکومت مرکزی مقتدر با الگویی وستفالیا به وجود بیاورد. عبدالرحمن با شدیدترین وجه اقوام دیگر را سرکوب نموده و در نهایت تلاش کرد تا اقوام و گروه های دیگر در قوم طایفه سلطنتی ادغام نماید. بعد از امیر عبدالرحمن این استراتژی تداوم پیدا کرد و ما شاهد برخورد های بسیار خشن و فاشیستی از سوی حکومت های مختلف افغانستان با اقوام و گروه های مختلف می باشیم.

انچه مسلم است این است که این استراتژی تا هنوز در حذف و طرد اقوام دیگر و یا ادغام آنها جوابگو نبوده است بنابراین اگر با رویکرد کارکرد گرایی به استراتژی حکومت های گذشته نگاه کنیم باید گفت که این استراتژی جوابگو نبوده و باید این استراتژی کنار گذاشته شود و یک استراتژی که بتواند تمام اقوام و گروه ها را در کنار هم سازماندهی نموده و زندگی مسالمت آمیز برای آنها تعریف نماید شکل بگیرد. درج زبان مادری و قومیت شهروندان در تذکره الکترونیکی به نوعی جدایی، دوری و کنار گذاشتن استراتژی سرکوب، حذف و ادغام می باشد. به همین خاطر این اقدام حکومت افغانستان قابل قدر می باشد.

باید توجه داشت که درج زبان مادری و قومیت شهروندان در تذکره الکترونیکی با مسئله جهانی شدن فرهنگ نیز همسویی دارد. دو دید کلان نسبت به جهانی شدن وجود دارد. اول دید و نگاه عام گرایانه است که این دیدگاه جهانی شدن را به معنی فراگیر شدن و جهانی شدن الگو های خاص در عرصه های خاص می داند. مثلا در عرصه سیاسی دولت-ملت را به عنوان یک الگویی مدیریتی می داند که جهانی می شود. دموکراسی را به عنوان نظام سیاسی می داند که همه گیر می شود، حقوق بشر را به عنوان رژیم حقوقی می داند که امروزه قریب به اکثریت کشورها مشروعیت خود را وابسته به رعایت قواعد حقوق بشر می داند. در عرصه اقتصادی جهانی شدن نظام سرمایه داری را مطرح می کند.

در عرصه فرهنگی جهانی شدن فرهنگ غرب به طور عام و ایالات متحده آمریکا به طور خاص مطرح می شود. دید دیگر و فهم دیگر از جهانی شدن تاکید بر خاص گرایی دارد. این دیدگاه در حقیقت اشاره به این دارد که مسائل و موضوعات پیشا مدرن دوباره در عرصه جهانی شدن مطرح می گردد.

موضوعات مانند قوم گرایی، بنیاد گرایی و مسائل از این قبیل. این دیدگاه تا حدودی بر دیدگاه عام گرایی با توجه به تنش ها و تعارض های که در کشور های مختلف به وجود آمده است طرفداران بیشتری دارد. باید توجه داشته باشیم که مطرح شدن قوم گرایی ناشی از هویت یابی شهروندان است. در دنیایی مدرنی که هویت های گروه ها و اقوام برای یک دست سازی سرکوب می شود، گروه ها و اقوام تلاش دارد با محوریت قوم به خود هویت بخشد و خود را بر محور قوم تعریف نموده و به دیگران بشناساند. درج زبان مادری وقومیت باعث می شود که شهروندان در کنار هویت ملی بتواند هویت قومی و زبانی را داشته باشد.

درج کردن زبان مادری و قومیت شهروندان افغانستان در تذکره الکترونیکی با قانون اساسی که مبتنی بر دموکراسی است نیز سازگاری دارد. بدین معنی که در دموکراسی ها کثرت گرایی یک اصل است و قانون اساسی ما نیز این اصل را پذیرفته است. کثرت گرایی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در نظام دموکراسی باعث پذیرش تنوع و تفاوت ها می شود که راه برای هم زیستی مسالمت آمیز گروه ها و اقوام را هموار می کند. با توجه به اینکه حکومت افغانستان به طور رسمی اعلان نموده است که زبان مادری و قومیت شهروندان در تذکره الکترونیکی درج می گردد این به معنی شناسایی و تغییر استراتژی دولت محسوب شده و گروه های قومی مختلف در افغانستان می تواند بدون دغدغه وجودی و هویتی در فعالیت های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مشارکت نماید.

درج زبان مادری و قومیت شهروندان در تذکره الکترونیکی باعث می شود که مسئله نفوذ و سر شماری نیز در افغانستان حل گردد. نفوذ اقوام یکی از مسائل جدی بوده است که در طول تاریخ افغانستان و بالخصوص در زمان حکومت مجاهدین مسئله ساز بوده است. زیرا تا اکنون سهم گیری گروه های قومی در سیاست و قدرت براساس میزان نفوذ بوده است و تذکره الکترونیکی می تواند نفوذ اقوام را مشخص کرده و منازعات و تعارضات مربوط به آن را حل نماید. باید توجه داشته باشیم که تذکره الکترونیکی در صورتی می تواند تعارضات و منازعات ناشی از مسئله نفوذ را حل نماید که دادن تذکره الکترونیکی در یک پروسه شفاف صورت بگیرد. اگر گروه های قومی و بالخصوص حکومت افغانستان با انگیزه های اکثریت سازی یک قوم در پروسه دادن تذکره الکترونیکی دخالت نماید منازعات ناشی از مسئله نفوذ همچنان باقی خواهد ماند.

تذکره الکترونیکی در کنار مشخص کردن نفوذ اقوام نقش برجسته در انتخابات آینده افغانستان می تواند داشته باشد. اگر حکومت بتواند تا زمان انتخابات ریاست جمهوری پیش رو در سال 2014 به تمام شهروندان افغانستان تذکره الکترونیکی بدهد شفاف و عادلانه بودن انتخابات تا حدودی تضمین می شود. از آنجایی که انتخابات ریاست جمهوری در سال 2014 نقش محوری در جابجایی قدرت سیاسی دارد و این انتخابات در صورت شفاف بودن و عادلانه بودن می تواند الگوی جدید چرخش قدرت را مطرح نماید و تذکره الکترونیکی می تواند به این مهم کمک نماید.

با توجه به اینکه درج زبان مادری و قومیت شهروندان با جهانی شدن فرهنگ، با دموکراسی و قانون اساسی افغانستان سازگاری داشته و نشاندهنده تغییر در استراتژی حکومت در برخورد با گروه های قومی مختلف محسوب می شود و از طرفی تعارضات و منازعات ناشی از میزان نفوذ را حل می نماید و در انتخابات آینده افغانستان می تواند تاثیر اساسی و مثبت بر جای گذارد؛ دولت افغانستان باید تلاش نماید تا پروسه دادن تذکره الکترونیکی شفاف باشد و تا زمان انتخابات ریاست جمهوری سال 2014 این پروسه ختم گردد.

استراتژی برندسازی پورشه

استراتژی برندسازی پورشه

دکتر پرویز درگی در گفت و گو با ما استراتژی های مختلف برندینگ پورشه را از جنبه های مختلف بررسی کرده که در ادامه می خوانید:

▪ در دنیای تجارت، نام هایی هستند که موقعیتی افسانه ای در ذهن مشتریان پیدا کرده اند. به این معنا که وقتی نامشان می آید نوعی اعتبار و وقار و به خصوص لوکس بودن را تداعی می کند. درمورد هریک از برندها که این چنین هستند، می توان دلایلی را برای دستیابی به این موقعیت عنوان کرد. این مساله درمورد پورشه چگونه بوده و این برند چه مسیری را در راه جایگاه سازی خود طی کرده که به این موقعیت رسیده است؟

سال هاست که پورشه در خط اول رقابت خودروسازان بزرگ لوکس جهان می تازد و به واقع هیچ برندی نتوانسته در مسیر جایگاه سازی و حفظ جایگاه خود استمرار پورشه را داشته باشد. در حالی که اپل، فورد، مرسدس و فولکس واگن هر روز در حال کاهش نیروهای خود هستند پورشه روز به روز به تعداد نیروهای اش می افزاید. پورشه تولیدکننده بزرگ خودرو به ویژه خودروهای سرعتی و رالی است. این شرکت که در اشتوتگارت آلمان قرار دارد در بدو تاسیس اش در سال ۱۹۳۱ فعالیت خود را به عنوان یک شرکت مهندسی آغاز کرد.

فردیناند پورشه، موسس برند پورشه، تجربه های زیادی از ساخت و توسعه خودروهای جنگی در جنگ جهانی اول به دست آورد و پس از جنگ، با چند شرکت به عنوان مهندس و طراح همکاری کرد.

پس از فردیناند، پسرش فری، در سال ۱۹۴۷ مدیرعامل پورشه شد و او بود که در اتریش اولین خودروی پورشه را با نام ردستر ساخت. با گذشت زمان به مرور اختلافات خانوادگی به مدیریت پورشه لطمه زندند تا اینکه در سال ۱۹۷۲ فری پورشه و خواهرش که هرکدام نیمی از سهام پورشه را در اختیار داشتند تصمیم گرفتند که اعضای این خانواده دیگر حق نداشته باشند در تصمیم گیری های مدیریتی دخالت کنند و به این ترتیب پورشه ساختار بهتری پیدا کرد و جایگاه خود را ارتقا بخشید.

پورشه برندی لوکس است و این لوکس بودن باعث شده این برند همواره از جایگاه و پرستیژ خاصی نزد مصرف کنندگان برخوردار باشد. البته در دهه اخیر پورشه سعی کرده با ورود به بازار خودروهای معمولی با طیف گسترده تری از مصرف کنندگان ارتباط برقرار کند.

در این مسیر پورشه خود را تنها به تولید خودروهای لوکس محدود نکرده است. در سال ۱۹۷۲ فردیناند پورشه برند «طرح پورشه» را پایه گذاری کرد. این برند که وسایلی مانند ساعت، وسایل چرمی و نوشت افزار تولید می کند امروزه در میان برندهای لوکس جهان حرف اول را می زند.

هدف من از اشاره به برند «طرح پورشه» این است که یادآور شوم برندها چگونه از هر مسیر و کانالی برای تثبیت جایگاه خود بهره می برند. تولید محصولاتی نظیر ساعت شاید به خودی خود سود چندانی برای برند بزرگی مانند پورشه نداشته باشد اما مطمئنا در نگاه مخاطبان این برند بسیار تاثیرگذار خواهد بود.

پورشه هم چنین سعی کرده تا همواره استراتژی خود را به گونه ای تعیین کند که با استانداردهای موردنظر گروه های مختلف سازگار باشد و بدین وسیله از رفتن به حاشیه خودداری کرده است.

آخرین نمونه ای که می توانم در این زمینه به آن اشاره کنم استراتژی سبز پورشه است. پس از آنکه کمیسیون اروپا از تولیدکنندگان خودرو خواست میزان دی اکسید کربن خودروهای خود را تا ۱۲۰ گرم در هر کیلومتر کاهش دهند پورشه به سرعت خودروی کاین خود را به گونه ای طارحی کرد که ۱/۳ قبل سوخت مصرف می کند.

هر چند بسیاری از تحلیل گران معتقد بودند که این قانون کمیسیون اروپا برای برندهایی مانند پورشه بسیار گران تمام خواهد شد و این قانون با قوانین فیزیک همخوانی ندارد، اما مسوولان پورشه تمام سعی خود را کردند که به پاک سازی محیط زیست کمک کنند.

از دیگر عوامل مهم تعیین کننده جایگاه پورشه استراتژی های بلندمدتی هستند که مسوولین این شرکت همواره از آنها استقبال کرده اند. مثلا استراتژی ۲۰۱۸ پورشه حول ۴ محور مهم می گردد: افزایش علاقه مشتری با فراهم آوردن شرایط منحصر به فرد خرید برای وی، بازده سرمایه بیش از ۲۱ درصد و بازده فروش بیش از ۱۵ درصد، داشتن کارمندان و شرکایی بی نظیر و فروش بیش از ۲۰۰۰۰۰ خودرو از محصولات پورشه.

البته در کنار این استراتژی پورشه برنامه ای به نام مسوولیت ۲۰۱۸ هم دارد که در مناطق مختلف به اجرای مسوولیت اجتماعی این شرکت کمک می کند. تعهد اجتماعی پورشه شامل پنج حوزه ورزش، فرهنگ، محیط زیست، آموزش و موضوعات اجتماعی می شود.

▪ برخی برندها با نام سازنده شان شناخته می شوند. نظیر فورد، بنز و پورشه. آیا به طور کلی می توان ارتباطی را میان این برندها و هویت صاحبان شان که اسم خود را روی محصول یا خدمات خود گذاشته اند، شناسایی کرد؟ درواقع برندهای هم نام با خالقان شان از چه ویژگی هایی – اعم از مثبت و منفی – برخوردارند که بقیه برندهای فاقد این ویژگی از آن برخوردار نیستند؟

ببینید هر برند برای خودش دارای شخصیت و شناسنامه است. پایه گذاری شخصیت یک برند به وسیله کیفیت و اعتمادی است که میان مصرف کنندگان به وجود می آورد اما پس از گذشت مدت زمانی، دیگر این ویژگی ها کافی نیستند و نمی توانند به تنهایی برند را از سایر رقبای اش متمایز کنند.

در یک شرکت خودروسازی، هر دپارتمانی، از توسعه و طراحی تا تولید و پخش بخشی از شخصیت برند را تشکیل می دهند. مدیریت برند حرکتی همه جانبه است. اما آن چه شخصیت یک برند را از شخصیت برندهای مشابه تمایز می سازد قدمت و سابقه ای است که پشت نام آن وجود دارد. وقتی نام پورشه به میان می آید به یاد سابقه و کسوتی می افتیم که این برند با خود یدک می کشد.

خالق پورشه فردی آگاه و با دانش بوده است؛ نه فردی که با سرمایه هنگفت اش شرکتی را بخرد و برای اش فرقی نکند که این شرکت خودرو تولید می کند یا نوشیدنی، پورشه حاصل یک ایده و مهندسی است و به همین دلیل است که در وضعیت رکود اقتصادی که همه اقتصادخودروسازان نیروهای خود را اخراج می کنند پورشه هر روز نیروی بیشتری جذب می کند.

البته هم نام بودن برند با خالق آن می تواند در مواردی خطرناک باشد. گاهی خالقان یک برند دچار مسائل حاشیه ای ازجمله موارد سیاسی، اجتماعی یا اخلاقی می شوند و این حواشی می توانند علاوه بر شخصیت خالق شخصیت برند را نینز زیر سوال ببرند. اما پورشه جلوی بروز چنین مشکلاتی را نیز گرفته و همان طور که اشاره کردم سهامداران این برند که از خانواده پورشه هستند تصمیم گرفتند که در مدیریت این شرکت نقشی نداشته باشند تا اختلافات آنها روی شخصیت پورشه تاثیر نگذارند.

آنها تصمیمی بجا گرفتند که مالکیت و مدیریت را از هم جدا کردند. متاسفانه در ایران این تصور در شرکت ها حاکم است که حتما مالکان باید خودشان مدیر باشند البته باز در نسل یک این موضوع کمتر مساله آفرین است و کارآفرینی که دارای ویژگی های جسارت، قدرت، تلاش، سرعت و خلاقیت است سازمان را بنیان گذاشته اما مساله اساسی در نسل دوم دیده می شود که فرزند کارآفرین بنیانگذار سازمان تصور می کند چون فرزند پدر است حق دارد بدون شایستگی بر مسند مدیریت ارشد بنشیند البته اگر واقعا او صلاحیت لازم را داشته باشد چه خوب، اما متاسفانه نمونه های ناموفق در ایران بیشتر از نمونه های موفق است.

▪ برند پورشه در بازار خودروهای سرعتی به نوعی معتبرترین برند محسوب می شود. اما مدتی است – حدود ۱۰ سال – که وارد بازار خودروهای دو دیفرانسیل هم شده است به نظر می رسد در این بازار نتوانسته است اعتباری هم پای نام پورشه کسب کند. آیا این موضوع را قبول دارید؟ و آیا به طور کلی ورود گسترده پورشه به بازار خودروهای دو دیفرانسیل درست بوده است یا نه؟

نه این موضوع را قبول ندارم و معتقدم که ورود پورشه به بازار خودروهای دو دیفرانسیل اقدام بسیار هوشمندانه ای بوده است. پورشه در سپتامبر ۲۰۰۵ اعلام کرد که قصد دارد ۲۰ درصد از سهام فولوکس واگن را بخرد و این اقدام فصل جدیدی را در تاریخ این برند لوکس رقم زد.

در سال ۲۰۰۷ پورشه سهام خود را از فولکس واگن را که بزرگترین خودروساز اروپاست به ۴/۲۷ درصد افزایش داد و هم اکنون ۹/۲۹ درصد از فولوکس واگن متعلق به پورشه است. اگر به تقسیم بندی بازار خودروسازان توجه کنیم مشاهده می کنیم که پورشه خودرویی لوکس و مناسب برای مسابقات اتومبیل رانی است. حال اگر به موقعیت فولوکس واگن در این تقسیم بندی توجه کنیم می بینیم که این برند بیشتر برای استفاده مردم عادی ساخته می شود. با مقایسه موقعیت پورشه و فولکس واگن متوجه می شویم که خریدن سهام فولوکس واگن توسط پورشه کاملا هوشمندانه بوده است. زیرا با حفظ موقعیت خود به عنوان خودرویی لوکس و مسابقه ای، سهام برندی را در اختیار گرفته که مردم با آن ارتباط خوبی برقرار می کنند. اما چرا فولوکس واگن؟ مثلا چرا پورشه سهام فورد، فیات یا رنو را نخرید؟ این مساله از چند منظر قابل بررسی است.

اولا فولوکس واگن خودروسازی آلمانی است و آلمان ها هم روی پیشرفت کشور خود بسیار متعصب هستند. چند سالی بود که فولکس واگن با کاهش فروش و به تبع آن کاهش تولید رو به رو شده بود. خرید سهام آن توسط پورشه جان تازه ای به فولکس واگن بخشید و تولید آن را احیا کرد. ثانیا پورشه و فولکس واگن در طول تاریخ رابطه بسیار خوبی با یکدیگر داشته اند و طرح های مشترکی را با هم اجرا کرده اند که موجب اعتماد طرفین به یکدیگر شده است. بنابراین پورشه با ورود به بازاری جدید توانست انتظارات مصرف کنندگان را بیش از پیش برآورده کند زیرا آینده فروش و بازاریابی متعلق به مصرف کننده است.

این کار البته خطراتی نیز داشت زیرا مصرف کنندگان، پورشه را خودرویی لوکس می دیدند و این برداشت سال هاست که در ذهن آنان نهادینه شناسنامه استراتژی شده است. اما نوع ورود پورشه به بازار خودروهای دو دیفرانسیل کاملا منطقی بود. اجازه دهید این تصمیم را از منظر ۵ نیروی رقابتی پورتر بررسی کنیم.

پورتر معتقد است تاثیر این پنج عامل روی یکدیگر ماهیت یا شدت رقابت در صنعت را مشخص می کند. حال اگر این پنج عامل را درباره بازار خودروسازی اروپا تحلیل کنیم می بینیم که سه عامل از این پنج عامل در تصمیم گیری پورشه برای ورود به بازار خودروهای دو دیفرانسیل نقش مهمی ایفا کرده اند.

عامل اول عامل عرضه کنندگان است. پورشه با این اقدام در حقیقت نوعی برون سپاری انجام داد تا بتواند بخش های زیادی از چرخه تولید در خارج از مجموعه خود ریسک های اجرایی را به حداقل رساند. از طرفی خریداران نیز در این تصمیمی بی تاثیر نبودند.

امروزه بازار خودروهای دو دیفرانسیل با استقبال بیشتری نسبت به خودروهای لوکس مواجه شده است و همین امر باعث شده تا پورشه بخواهد سهم بیشتری از این بازار داشته است.

▪ پورشه برخلاف عمده برندهای اروپایی، تحت سیطره کشور سازنده اش یعنی آلمان قرار ندارد. برخلاف بنز که با نام آلمان و فرهنگ آلمانی عجین است. استراتژی پورشه در برندسازی چگونه بوده است که توانسته است نامی جهانی را یدک بکشد که فراملیتی باشد و متعلق به فرهنگ خاصی به نظر نرسد؟

ورود به بازار خودروهای لوکس کار سختی است و تقریبا هیچ شرکت جدیدی جرات ورود به این بازار را ندارد. اما ورود خودروسازان لوکس به بازار خودروهای معمولی امری منطقی است و همان طور که اشاره شد پورشه از این فرصت به خوبی استفاده کرد. در گذشته سیستم تولید پورشه به صورت شبانه روزی کار می کرد.

اما مسوولین این شرکت به این نتیجه رسیدند که این کار نه تنها نیروهای متخصص آنها را فرسوده می کند بلکه آنها را به مرزهای آلمان محدود می کند. بنابراین افراد تصمیم گرفتند از حداکثر ظرفیت بازار استفاده کنند. بهترین اقدام در چنین شرایطی استفاده از تامین کنندگان خارجی بود.

تقریبا تمام بخش های خودروهای کاین و باکستر در خارج از آلمان تولید می شوند و در نتیجه هزینه های پورشه بسیار کاهش یافته است و از طرف دیگر در بازارهای خارجی نیز مشتریانی را به دست آورده است. در مورد باکستر باید بگویم که بیشتر بخش های آن در فنلاند ساخته می شود یعنی اگر تقاضا برای این خودرو کم شود این شرکت فنلاندی است که ضرر می کند نه پورشه.

با همین استراتژی پورشه موفق شد با وجود کاهش فروش باکستر در سال های ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ سود خوبی از فروش آن به دست آورد. در مورد خودروی کاین نیز پورشه استراتژی مشابهی را اتخاذ کرد. بخش اصلی تولید کاین در براتیسلا پایتخت اسلواکی قرار دارد. ورود به این بازار باعث شد پورشه مصرف کنندگان اروپای شرقی را به برند خود جذب کند. اروپای شرقی شاید سخت ترین بازار برای ورود یک شرکت آلمانی باشد.

اما پورشه، با موفقیت به این بازار راه یافت و نشان داد برندی نیست که تنها به آلمان یا اروپای غربی خلاصه شود بلکه شخصیتی فراملیتی یافته است. امروزه پورشه در بیشتر مناطق جهان نمایندگی دارد. اگر به سایت این شرکت سری بزنیم متوجه می شویم پورشه برای هر کشور محصولات خود را با قیمت هایی که در بازار آن کشور معنادار باشند عرضه می کند و برنامه ها و خدمات خود را با شرایط فرهنگی و اجتماعی هر کشور هماهنگ می کند. همه این اقدامات در راستای معرفی پورشه به عنوان برندی فراملیتی است.

▪ استراتژی های برندینگ و بازاریابی پورشه را در رقابت های اتومبیل رانی جهان چگونه تحلیل می کنید؟ این حضور تا چه حد به بسط بازار هدف پورشه کمک کرده است؟

مدیریت برند یکی از مهم ترین عوامل موفقیت در صنعت خودروسازی است. خودروسازان آلمانی موفق شده اند برندهای قدرتمندی را به وجود آورند که مصرف کنندگان، وفاداری بسیاری به آنها داشته باشند. یکی از دلایل این موفقیت ورود این شرکت ها به مسابقات اتومبیل رانی بوده است. این مسابقات از هیجان بسیار بالایی برخوردارند و مخاطبان بسیاری را به ویژه از نسل جوان به خود جذب می کنند.

بنابراین ورود به چنین بازاری در حقیقت هدف گرفتن مصرف کننده ای است که خودرویی اسپرت و سریع می خواهد و همان طور که گفتم این نوع مخاطب بیشتر در نسل جوان دیده می شود. اصولا تبلیغات در ورزش بسیار موثر است زیرا مخاطبان ورزش زیاد هستند. پورشه نیز از این فرصت به خوبی استفاده کرد و البته نتیجه این سرمایه گذاری را گرفته است.

شناسنامه استراتژی

ثبت احوال کارآمد؛ بسترساز برنامه‌ریزی منسجم

ثبت احوال کارآمد؛ بسترساز برنامه‌ریزی منسجم

سازمان ثبت احوال، نهادی کارآمد و ابزاری برای دولت شناخته می‌شود که پاسداری از هویت مردم را برعهده دارد، این مرکز به عنوان متولی ثبت کننده وقایع چهارگانه زندگی افراد شناسنامه استراتژی می‌کوشد در مسیر مکانیزاسیون فرآیندهای خدمات هویتی و ایجاد تسهیلات لازم برای جامعه گام بردارد.

مطالعات جمعیتی به لحاظ گستردگی و پیوند تنگاتنگی که با دیگر علوم دارد به یک موضوع میان رشته ای مبدل شده است. چنانکه از پیوند مباحث جمعیتی و تاریخی گرایشی به نام جمعیت شناسی تاریخی پدید آمده است. سرشماری و احصای نفوس یکی از نیازها و الزامات حکومت شناسنامه استراتژی ها بوده و بر اساس آمارهای به دست آمده از سرشماری ‌ها، امور حکومتی از جمله سیاست های نظامی، مالیاتی و اقتصادی ساماندهی شده است. در ایران نیز پس از وقوع انقلاب مشروطه، مصوباتی در مورد آمارگیری نفوس از مجلس ملی گذشت تا اینکه در ۱۳۰۳ خورشیدی موجودیت اداره احصاییه کل مملکتی، مالی، بهداشتی، دامداری و . مشخص شد. بر اساس اسناد تاریخی، تاسیس ثبت احوال در ۳۰ آذر ۱۲۹۷ خورشیدی به تصویب رسید و با صدور نخستین شناسنامه برای دختری به نام فاطمه ایرانی در سوم دی ۱۲۹۷ خورشیدی در تهران فعالیت خود را آغاز کرد و نخستین قانون ثبت احوال نیز مشتمل بر ۱۶ ماده تصویب شد. برپایه این قانون وظیفه جمع آوری آمارهای مختلف به اداره سجل احوال محول شد. به همین دلیل نام این اداره نیز به اداره احصاییه و سجل احوال تغییر یافت. بدین ترتیب با تاسیس اداره کل ثبت احوال کشور و تدوین قوانین مربوط به آن عوامل موثر بر کمیت های اجتماعی و قومی کشور مورد توجه قرار گرفت. (۱)

سازمان ثبت احوال کشور از آن تاریخ تاکنون وظایفی همچون ثبت وقایع چهارگانه جمعیتی، تعویض شناسنامه ها، صدور گواهی ولادت برای شهروندان خارجی، تنظیم دفاتر ثبت کل وقایع و نام خانوادگی، ایجاد پایگاه اطلاعات جمعیتی و صدور کارت شناسایی ملی را بر عهده دارد. جمع آوری و تهیه آمار انسانی سراسر کشور و انتشار آن، ارایه خدمات به صورت الکترونیکی، صدور شناسنامه مکانیزه، اجرای طرح بزرگ آرشیو الکترونیکی، صدور کارت هوشمند ملی، به روزرسانی ثبت وقایع حیاتی، استقرار نظام جامع شناسایی ایرانیان و واگذاری بخشی از امور به دفاتر پیشخوان دولت از دیگر خدمت هایی به شمار می رود که این سازمان انجام می دهد.

این سازمان سالیان متمادی است که با فعالیت های ارزنده خویش به عنوان مهمترین ارگان ثبت کننده رویدادهای حیاتی شناخته شده و یکی از نهادهای اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران در امور حاکمیتی به شمار می رود. بنابراین به منظور ارج نهادن به خدمت های مهم این سازمان در کشور، سوم دی به عنوان روز ملی ثبت احوال در شورای فرهنگ عمومی کشور تصویب و در تقویم رسمی ایران به ثبت رسید. (۲)

نقش ثبت احوال در تعیین هویت افراد

تعیین دقیق جایگاه فرد در جامعه از لحاظ برخورداری از حقوق و تکالیف مستلزم این است که ویژگی های شخصی و منحصر به فردی که انسان ها را از یکدیگر متمایز می سازد، مشخص شود. کاری که امروزه از طریق تابعیت، اقامتگاه، نام و نام خانوادگی و اجباری بودن ثبت وقایع مربوط به وضعیت مدنی فرد انجام می شود. در نظام حقوقی ایران و بسیاری از کشورها تعیین هویت افراد از طریق اسناد ثبت احوال هم حق و هم تکلیف آنان است. در هر حال، نقش اسناد ثبت احوال در تعیین هویت قطعی و تخلف ناپذیر بستگی به قدرت اثباتی آنها دارد، این در حالی است، امکان ابطال این اسناد با شهادت شهود، صحت اعمال حقوقی بدون ثبت و زیاد شدن موارد تغییر و ابطال آنها توسط دادگاه و هیأت حل اختلاف و پدید آمدن شیوه های علمی تر برای تعیین هویت افراد مانند استفاده از علم ژنتیک و بیوتکنولوژی باعث شده تا ارزش اثبات کننده آن ها کاهش یابد.(۳) با این همه، ایجاد تحول در ثبت احوال از طریق ثبت هویت افراد به شیوه الکترونیکی، استفاده از اعداد و ارقام برای شناسایی افراد، صدور کارت هوشمند ملی و. باعث افزایش اتقان و اعتبار اسناد هویتی شد.

امروزه وظیفه نهادهای ثبت احوال فراتر از ثبت احوال مدنی و صدور مدارک هویتی است و مسوولیت های دیگری را همچون جمع آوری و انتشار آمارهای جمعیتی و انسانی در برمی گیرد. مبانی فلسفی تعیین هویت انسان از طریق اسناد ثبت احوال در نظام حقوقی ایران و بسیاری از کشورها تعیین هویت افراد از طریق اسناد ثبت احوال هم حق و هم تکلیف آنان است. از این رو، ثبت احوال از لحاظ حقوق اداری، خدمتی عمومی محسوب می شود که افزون بر ایجاد حق برای افراد، دولت را مکلف می سازد که در چارچوب سازمانی مشخص مبادرت به ارایه آن کند. (۴)

حقوق دانان بر این باورند که اسناد ثبت احوال به عنوان یکی از مصادیق اسناد رسمی حاوی ۲ بخش جداگانه است: بخشی که به وسیله مأمور رسمی احراز شده است و او یافته ها و مشاهده های خود را به عنوان شاهد ممتاز و برگزیده قانونی در سند می نویسد و بخشی که از طرف اشخاص به مأمور اظهار می شود و او تنها راوی و ثبت کننده است و نظارتی بر صحت آن ندارد.

اهمیت ثبت وقایع حیاتی

اهمیت ثبت بهنگام وقایع حیاتی یکی از اساسی ترین و مهمترین اهرم های ارایه آمارهای دقیق و واقعی است زیرا تهیه آمارهای دقیق در حقیقت زمینه ساز توسعه و پیشرفت کشور است. یعنی براساس آمارهای در دسترس، متخصصان امور برنامه ریزی می توانند در جهت ارایه روش ها و برنامه های مدون و دقیق برای توسعه و آبادانی و پیشبرد اهداف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره گام بردارند. تدوین آمار به موقع درحقیقت زیربنای توسعه بوده و برای اقدام عملی در جهت پیشرفت و توسعه بایستی آمارهای معقول، روشن و دقیقی در اختیار متصدیان امور برنامه ریزی قرار گیرد. در این راستا نقش سازمان ثبت احوال کشور حائز اهمیت ویژه ای بوده و آمار تهیه شده به وسیله این سازمان نقش اساسی در برنامه ریزی های خرد و کلان کشور دارد زیرا آمارهای جمعیتی تدوینی از سوی ثبت احوال، اساس و زیربنای برنامه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور است.

وجود آمارهای بهینه رویدادهای حیاتی در برنامه ریزی کشورهای پیشرفته صنعتی نقش بسیار مهمی را ایفا کرده و در کشورهای در حال رشد استفاده از آمار حیاتی اهمیت بسزایی دارد. بدین لحاظ سال های زیادی است که اهمیت ثبت رویدادهای حیاتی اعم از تولد، مرگ، ازدواج و طلاق برهمگان آشکار شده و تقریبا تمام کشورهای جهان قوانینی برای تاسیس ثبت احوال به تصویب رسانده اند تا بتوانند ادله حقوقی را درباره رویدادهای حیاتی بصورت اسناد و مدارک درآورده و داده ها را در تفسیر آمار حیاتی به کار گیرند. (۵) استفاده از آمارهای دقیق و قابل اعتماد ثبتی در زمینه اتخاذ و سیاست های مناسب اجتناب ناپذیرند و یک حکومت خوب و موثر فقط از طریق فرآیندهای تصمیم گیری کارشناسی شده و مبتنی بر واقعیت امکانپذیر است. بنابراین جامعیت و استقرار و تأمین حقوق اولیه و رفاه همگانی وظیفه هر دولتی است و بدون داشتن اطلاع مستمر از وضعیت اجتماعی جمعیتی افراد، برآورد کردن این حقوق امکان پذیر نیست.

هویت الکترونیکی و استفاده از فناوری اطلاعات

مساله مهم دیگری که در حوزه ثبت احوال مطرح می شود، هویت الکترونیکی و استفاده از فناوری اطلاعات در ثبت و نگهداری داده ها است. یکی از اقدامات مهمی که در این زمینه می تواند صورت گیرد، صدور کارت هوشمند ملی بود که نه تنها از نظر اقتصادی به صرفه جویی در هزینه ها و زمان منجر می شود، ابزاری مؤثر برای احراز هویت افراد و ارایه سریع خدمات و مرتبط کردن دستگاه های اجرایی به یکدیگر است. آنچه که از لحاظ حقوقی و نقش کارت هوشمند ملی در تعیین هویت اهمیت دارد این کارت ها بر خلاف کارت های مرسوم، حاوی اطلاعات بیومتریک است که به صورت الکترونیکی قابل بررسی است و این امر نه تنها می تواند امکان جعل اسناد هویتی را بسیار کاهش دهد، وسیله ای مطمئن برای تشخیص هویت افراد حتی در امور مدنی است که می توانند نقش مؤثری در کاهش دعاوی و اختلافات مربوط به ابطال و جعل اسناد سجلی داشته باشد. (۶) همچنین از جمله گام های مهم دیگری که در زمینه استفاده از فناوری های جدید در زمینه ثبت احوال انجام شده و در حال گسترش و تکامل است، می توان به صدور شناسنامه به صورت مکانیزه، ایجاد آرشیو الکترونیکی اسناد و گسترش شبکه استعلام در خصوص اطلاعات هویتی اشخاص که به نوبه خود سهم بسزایی در اتقان و اعتبار اسناد هویتی دارد، اشاره کرد.

۱. مشفق، محمود، اهمیت و نقش ثبت رویدادهای حیاتی در تحقق، توسعه، سیمنار سازمان ثبت احوال سال ۱۳۸۹

۲ . رحمانی، ع ک. ۱۳۷۳ بررسی مشکلات نظام سنتی ثبت احوال در ایران با هدف تحول و نوآوری، پژوهش کاربردی

۳ . رشیدی، ا. ۱۳۷۹، بررسی و مقایسه روند ثبت مرگ و میر و محاسبه نرخ آن در کشو، دانشگاه تهران، پروژه تحقیقی

۴. زنجانی، ح. ا. بهار ۱۳۸۴، تحلیل جمعیت شناسی، تهران، انتشارات سمت، چاپ پنجم

۵. نقوی، م. ۱۳۸۰، سیمای مرگ در هجده استان کشور، انتشارات دفتر نمایندگی سازمان جهانی بهداشت –

۶. جانفر، محمد ۱۳۹۱، ویژگی های جمعیت شناسی ایران، انتشارات دانشگاه پیام نور

نگاه استراتژیک در مدیریت دارائی های IT

مدیریت دارائی در مفهوم کلی، یک الگوی مدیریتی است. الگویی که با توجه به ماهیت و مولفه‌های شاخص و موثر در آن، از شناسنامه استراتژی ارکان مدیریت استراتژیک در سازمان‌ها محسوب می‌شود.

مدیریت دارائی، نوعی مدیریت همه جانبه است. فرآیندهایی بسیار پیچیده و زمان بر که اکنون به لطف فناوری های نوین در حوزه‌ی ICT کنترل و اشراف بر آنها آسان تر شده است.

اشرافی که صرفه جویی زمانی و ریالی بسیاری زیادی را نیز با خود به همراه دارد. نتایج برخی از بررسی نشان می دهند، که در صورت عدم پیاده سازی سیستم های مدیریت دارائی، چیزی در حدود ۲۰ درصد از زمان پرسنل برای انجام فرآیندهای تکراری و غیرضروری به هدر می رود.

یکی از نکات بسیار حائز اهمیت در نگاه استراتژیک به مدیریت اموال و دارائی‌ها، تسهیل سرمایه گذاری است. در چارچوب این فرآیند، سرمایه گذاری معمولا با اطمینان بیشتری انجام گرفته و زیرساخت‌های ایجاد شده با حداکثر ظرفیت به کار گرفته خواهند شد.

توسعه‌ی نرم افزارهای مرتبط با حوزه‌ی مدیریت دارائی ها طی دو دهه‌ی اخیر با رشد چشم‌گیری همراه بوده‌اند.

این نرم افزارها معمولا در چهار دسته بندی جای می‌گیرند:

  • سیستم‌های مدیریت و پشتیبانی دارایی‌های فیزیکی (CMMS)
  • سیستم‌های مدیریت دارائی‌های سازمانی (EAM)
  • سیستم‌های مدیریت منابع سازمانی (ERP)
  • سیستم های مدیریت عملکرد تجهیزات (APM)

اما نکته‌ی حائز اهمیت در رابطه‌ با هر چهار دسته‌ی مورد اشاره، این است که این سامانه‌ها، می‌توانند در قالب ماژول‌های انتخابی بر روی یک پلتفرم ثابت پیاده سازی شوند.

برای مثال، نرم افزار IFS به عنوان یکی از نرم افزارهای شاخص و برتر در حوزه مدیریت دارائی‌ها، به راحتی می‌تواند از یک سیستم CMMS به ERP و یا EAM ارتقاء داده شود.

همچنین بسیاری از نرم افزارهای Helpdesk نیز این قابلیت را دارند که با نصب ماژول های اضافی به سیستم‌های مدیریت اموال تبدیل شوند.

کاربردهای CMMS

سازمان‌ها، بر مبنای ساختار و گستردگی، سیستم مورد نیاز خود را برای مدیریت دارائی‌ها انتخاب می‌کنند. CMMS یکی از پایه‌ای ترین نرم افزارهای مورد نیاز در بسیاری از سازمان هاست.

CMMS بطور ویژه حوزه‌های تعمیر و نگهداری و مدیریت انبار را پوشش می‌دهد.

همچنین شناسنامه دار کردن اموال، ثبت گزارش‌های مربوط به نصب و تعمیرات، سرویس‌های دوره‌ای، ملاحظات فنی و نیز مدیریت سفارشات و خرید اقلام مورد نیاز در قلمرو این سیستم می‌باشند.

کاربردهای EAM

این سیستم نمونه‌ی تکامل یافته‌تری از CMMS می‌باشد. سیستمی که مراحل و چرخه‌ی شکل‌گیری، ساخت و عمر دارایی را مدیریت می‌کند. EAM از فرآیند طراحی و ساخت و سپس تعمیر و نگهداری و در نهایت اسقاط دارائی‌ها نظارتی دقیق خواهد داشت.

کاربردهای ERP

بطور کلی ERP جامع‌ترین سیستم مدیریت دارائی است. مجموعه‌ی منسجمی از ماژول‌های نرم‌افزاری که علاوه بر مدیریت اموال فیزیکی سازمان، در مدیریت دارائی‌های غیر فیزیکی و نیز نیروی انسانی نیز نقش آفرینی می‌کند.

نرم افزارهای ERP دو مسیر متفاوت را در رشد و توسعه خود طی کرده‌اند. بخش عمده‌ای از آنها، نرم افزارهایی در حوزه‌های مالی و حسابداری بوده‌‌اند که به سمت یکپارچه سازی سایر فرآیندهای سازمانی پیش رفته اند و برخی دیگر EAM هایی بوده اند که فرآیندهای دیگری همچون حسابداری و مالی را در خود جای داده اند.

در هر حال و بطور کلی ERP در سازمان‌‌های حوزه‌ی فناوری اطلاعات(IT) کارایی بهتری نسبت به نرم افزارهای EAM و ERP دارد.

کاربردهای APM

APM نسل جدیدی از نرم افزارهای مدیریت دارائی است، که بطور معمول در قالب ماژول بر روی نرم افزارهای EAM و یا ERP سوار می‌شود. APM بر پایه‌ی هوش مصنوعی و اینترنت اشیاء کار می‌کند و می‌تواند اطلاعات دقیقی را از وضعیت مکانی و نیز نوع و میزان عملکرد و کارایی هر دستگاه در اختیار سازمان‌ها قرار دهد.

APM علاوه بر تسهیل فرآیندهای مربوط به تعمیر و نگهداری، می‌تواند با تحلیل لحظه‌ای الگوها، فرآیندهای آتی را پیش بینی و پیش از بروز هر نوع مشکل جدی در دستگاه ها و دارائی‌های مربوطه، از وقوع آنها پیشگیری کند.

مدیریت دارائی‌های حوزه IT

دارائی‌های حوزه IT در حال حاضر بخش عمده‌ای از دارائی‌های ثابتِ سازمان‌ها را تشکیل می‌دهند. کامیپوترها و ملزومات آنها، تلفن های ip ، پرینترها، اسکنرها و بسیاری دیگر از تجهیزات مورد استفاده در سازمان‌ها در حوزه‌ی اموال IT جای می‌گیرند.

همچنین در سازمان‌های متوسط و بزرگ، با الزام به استفاده از سرورها و شبکه‌های داخلی نسبتا عریض و طویل حوزه‌ی IT از نظر گستردگی و ارزش ریالی اهمیت بیشتری می یابند.

از سوی دیگر، نرم افزارهای کاربردی مانند فایروال ها و آنتی ویروس ها، اتوماسیون های اداری و مالی و غیره نیز در حوزه‌ی اموال IT طبقه بندی می‌شوند که نظارت و مدیریت بر آنها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.

ITIL ،جامع ترین فرآیند در مدیریت دارائی های IT

بطور خلاصه، ITIL ترکیبی از دو مفهوم مدیریت دارائی ها و مدیریت پیکربندی‌ها و ارتباط میان اجزاء است.

در این فرآیند، علاوه بر اینکه کلیه زیرساخت‌های فنی، به طور کامل و دقیق مورد رصد و پایش قرار می‌گیرند، پیکربندی‌های شبکه و تنظیمات نرم افزاری مربوط به آنها نیز ذخیره سازی و مستندسازی می شوند.

سخن پایانی

مطلب حاضر، مقدمه ای بود برای رسیدن به یک درک کلی از مفهوم مدیریت اموال، و در ادامه‌ی این بحث(در مقالات بعدی)، کاربردها و ویژگی‌های سیستم‌های مدیریت اموال در حوزه‌ی IT مورد بررسی قرار خواهند گرفت.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.