وکیل تنظیم قرارداد
وکیل تنظیم قرارداد; تعریف قرارداد ( عقد ) :یعنی توافق دو اراده برای ایجاد یک اثر حقوقی .منظور از ایجاد یک اثر حقوقی همان خرید ،اجاره و از این قبیل موارد می باشد که این آثار حقوقی نیازمند توافق دو اراده هستند.
برای منعقد شدن هر عقد و قراردادی نیازمند ایجاب و قبول هستیم کسی که شروع به ایجاد یک قرارداد می نماید و پیشنهاد می دهد ایجاب کننده و طرف مقابل که قبول می نماید قبول کننده می باشد .
نام های دیگر قرارداد :عقد ،معامله ،عهد، پیمان ،کنترات میباشد که شاید اندکی با هم متفاوت باشند اما در تراضی و توافق دو اراده مشترک هستند عقد و قرارداد مترادف همدیگر می باشند و تنها تفاوت آنها در این است که عقد شامل عقود معین می باشد و قرارداد بر تمامی عقود چه معین چه غیر معین اطلاق می شود.
در قانون مدنی عقد این گونه تعریف شده است که یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر تعهد می نمایند که این تعریف ایراداتی دارد
و شامل همه عقود نمی باشد از کلمه نفر استفاده شده است که بهتر بود از کلمه شخص استفاده می شد.
ایقاع در مقابل عقد وجود دارد وبر خلاف عقد با یک اراده ایجاد یا ساقط می شود مانند طلاق.
جهت کسب اطلاعات بیشتر در مورد وکیل تنظیم قرارداد،وکیل مالیات،وکیل اعاده دادرسی حقوقی و یا مشاوره با ما در ارتباط باشید
شرایط صحت قرارداد:
برای اینکه یک قرارداد به وقوع بپیوندد شرایطی لازم است که به آن شرایط اساسی صحت یک قرارداد میگویند
و در صورت عدم وجود این شرایط قرار داد اعتبار قانونی ندارد . این شرایط عبارتند از:
1-قصد و رضای طرفین 2-اهلیت طرفین 3-معلوم بودن مورد معامله 4-مشروعیت جهت معامله
منظور از قصد همان عمل بیرونی است که شخص برای ایجاد یک قرارداد از خود نشان می دهد و رضا همان عمل درونی میباشد
و اشتیاق و رضایت برای انجام یک قرارداد یا عمل می باشد.
2-اهلیت نیز از شرایط اساسی صحت یک معامله می باشد مقصود از اهلیت این است که شخص؛ عاقل بالغ و رشید باشد و قدرت و توانایی لازم برای اعمال حق را داشته باشد.
3-معلوم و معین بودن مورد معامله یعنی آنچه را که در موردش قرار داد تنظیم می شود باید معلوم و مشخص باشد و مجهول نباشد .
4- جهت معامله همان هدف معامله و قرارداد است که باید مطابق با شرع باشد و خلاف آن نباشد.
چهار شرط فوق از شرایطی هستند که باید در تمام قراردادها لحاظ شوند علاوه بر این شروط ممکن است در هر قراردادی شروط دیگری برای صحت آن آورده شود که آنها نیز باید رعایت شوند
انواع عقد :
عقود به انواع مختلفی تقسیم می شوند که در قانون نیز این تقسیم بندی آمده است و عقود را به ۵ دسته تقسیم نموده است:
1-لازم ۲-جایز ۳-خیاری۴- منجز ۵-معلق که هر یک را به اختصار توضیح خواهیم داد.
1-عقد لازم عقدی است که در آن هیچ یک از طرفین حق فسخ نخواهند داشت مگر اینکه حق فسخ در مواردی مشخص شده باشد.در این نوع عقد برای فسخ خواست و اراده دو طرف لازم است و هر دو طرف باید نسبت به فسخ راضی باشند مانند بیع ،اجاره ،مساقات ،مزارعه ،صلح
2-عقد جایز نقطه ی مقابل عقد لازم است که هر یک از طرفین عقد می توانند هر زمان عقد را فسخ نمایند
بدون رضایت طرف دیگر مانند : عاریه ، وکالت ،مضاربه
3-عقد خیاری عقدی است که در آن هر یک از طرفین یا یکی از طرفین یا شخص سومی حق فسخ داشته باشد مانند: بیع شرط ؛اگر در عقد بیع شرط گذاشته شود فروشنده می تواند تا یک زمان مشخص ثمن معامله را بازگرداند و عقد را فسخ نماید یا خریدار تا زمان مشخصی می تواند مثمن را برگرداند و ثمن را پس بگیرد این عقد خیاری نامیده می شود
4-عقد منجز عقدی است که در آن اثر عقد به امر دیگری موقوف نمی شود و عقد قطعی می باشد مانند عقد بیعی که بدون هیچ شرطی باشد
5-عقد معلق درمقابل عقد منجز می باشد که اثر عقد در آن موقوف به امر دیگری است و مشروط می باشد به طور مثال
شخصی می گوید ماشینم را به برادرم می فروشم به شرط اینکه فلان کار را انجام بدهد در واقع تا آن کار انجام نشود بیعی صورت نمی گیرد.
عقود در تقسیم بندی دیگری به موارد زیر تقسیم می شوند :
1-معوض2 -غیر معوض 3-رضایی 4-تشریفاتی 5-عینی 6-معین7-غیر معین 8-تملیکی 9-عهدی 10-مسامحی 11- مغابنی 12-مطلق 13-مشروط و …
خلاصه ای از تعریف عقود فوق :
1-عقد معوض : عقدی است که در آن عوض و معوض وجود دارد و طرفین عقد هر کدام در قبال چیزی که دریافت می کنند ثمن یا تعهدی خواهند داد مثال :در بیع ماشین خریدار در مقابل ثمنی که می دهد ماشین دریافت می کند.
2-عقد مجانی : عقدی است که بر خلاف عقد معوض فقط یکی از طرفین نفع می برد و طرفین به دنبال سود نیستند مانند هبه ؛ هبه در لغت به معنای هدیه می باشد و عقد هبه عقدی است که در آن به شخص مقابل رایگان و بدون هیچ چشم داشتی مال یا تعهدی می دهیم.
3-عقد رضایی : عقدی است که با اراده و رضایت طرفین و بدون هیچ تشریفاتی منعقد می گردد مانند: خرید از سوپر مارکت ؛ جنسی خریداری می کنیم و مالی در قبال آن پرداخت می کنیم و هر دو طرف رضایت داشته و تشریفات خاصی نیز ندارد .
4-عقد تشریفاتی : این عقد علاوه بر اراده و رضایت طرفین تشریفات خاصی دارد که باید انجام پذیرد تا شکل قانونی پیدا کند مانند بیع اموال غیر منقول ( ملک) که باید قولنامه و سند و چنین مواردی را داشته باشد که به این موارد تشریفات می گویند.
5-عقد عینی : عقدی است که در آن مواردی ذکر شده است که عمل به آن ها لازمه صحت عقد می باشد در واقع رضایت طرفین باید با انجام موارد مشخص شده در قرارداد همراه باشد مانند : رهن ،هبه
6-عقد معین : عقودی که در قانون مدنی نامگذاری شدند و عنوان مشخصی دارند مانند:
الف ) بیع :عقدی است که به واسطه ی ایجاب و قبول مثمن در مقابل ثمن به دیگری واگذار می شود :
ملک در مقابل پول به خریدار واگذار می شود.
ب) اجاره :عقدی است که به واسطه ی ایجاب و قبول بین مستأجر و مؤجر و پرداخت اجاره بها ،مستاجر از منفعت عین مستاجره برای مدت معینی استفاده می نماید .
ج) رهن : عقدی است که مدیون مالی را به جهت وثیقه و امانت به دائن می دهد .
چ) مزارعه : عقدی است که در مورد زمین زراعی می باشد و یکی از طرفین در زمین زراعی طرف دیگر به فعالیت می پردازد و محصول و سود حاصله را با توجه به توافقی که در قرارداد نموده اند تقسیم می نمایند.
خ) مضاربه : عقدی است که در آن یکی از طرفین که به آن عامل یا مضروب می گویند با سرمایه طرف دیگر که مالک می باشد
تجارت می نماید و سود حاصل از این تجارت را با توجه به توافقی که در قرارداد آمده است ،تقسیم می نمایند
ح) جعاله : عقدی است که در آن یکی از طرفین در قبال اجرتی که دریافت می کند باید به اعمالی که در قرارداد مشخص شده است ، عمل نماید.
د) شرکت : عقدی است که فی ما بین مالکان متعدد یک شی مشاع، منعقد می گردد و هدف آن اداره شی مشاع به روش خاص و توسط شخص خاص می باشد و سود و زیان حاصله بین شرکا تقسیم می گردد.
ذ) قرض:عقدی است که در ویژگی های عقود معوض آن اشخاص به علت نیاز مالی مبادله ای انجام می دهند تا بتوانند نیاز خود را تامین نمایند و مشخص می نمایند در زمان معینی به تعهد خود ( باز گرداندن پول) عمل کنند.
ر) وکالت : عقدی می باشد که در آن یکی از طرفین ، طرف دیگر را برای انجام اموری به واسطه توانایی یا علمی که آن شخص دارد، وکیل خود قرار می دهد.
ز) ضمان(ضمانت) : عقدی است که به واسطه ی آن یک شخص ضامن شخص دیگری می شود به این شکل که یا آن شخص بدهی را تا زمان مشخص پرداخت نماید یا متعهد شود بدهی آن شخص را خود پرداخت نماید .
س) صلح : عقدی است که در آن طرفین به دعوایی که فی ما بین آنها می باشد خاتمه می دهند.
ش) بیمه:عقدی است که به موجب آن، بیمه گر متعهد می شود در شرایط مشخصی که حادثه ای رخ می دهد و ضرر مالی بر بیمه شونده وارد می شود آن را جبران نماید .
ص) هبه :عقدی است رایگان که یکی از طرفین به نفع طرف دیگر انجام می دهد.
ض) ودیعه : عقدی است که به موجب آن، اموال خود را به دیگری می سپاریم تا رایگان از آن نگهداری نماید. ودیعه گذار مودع و ودیعه گیرنده مستودع تلقی می شود.
7-غیر معین : عقودی هستند که نام آنها در قانون مشخص نشده است اما چون بر اساس تراضی دو اراده می باشند چنانچه خلاف شرع و قانون نباشند صحیح می باشند .
8-عقد تملیکی:عقود از جهت موضوع به دو دسته تملیکی و عهدی تقسیم می شوند منظور از عقود تملیکی عقودی است که پس از ایجاب و قبول مالی از ملکیت یک طرف در می آید و به ملکیت طرف دیگر می رسد و این تملیک می تواند تملیک عین باشد (بیع) یا تملیک منفعت (اجاره ) و معوض باشد یا رایگان .
9- عقد عهدی : عقدی است که به موجب آن یک تعهد ایجاد می شود یا منتقل یا ساقط می گردد. این عقود به دو دسته یک عهدی یا دو عهدی تقسیم می شوند زمانی که فقط یکی از طرفین متعهد می شود یک عهدی ، و زمانی که دو طرف متعهد می گردند دو عهدی یا تعاهدی می گویند .
10-مسامحی : در عقد بیع باید عوض و معوض مشخص باشد تا این عقد صحیح واقع گردد و همچنین باید بین عوضین تناسب وجود داشته باشد در عقود مسامحه ای طرفین تلاشی برای رعایت این تناسب ندارند و علم اجمالی به موضوع و مورد معامله کافی می باشد خیارغبن نیز در این عقد وجود ندارد.
11-مغابنی:در عقد مغابنه ای هر دو طرف می کوشند تا ضمن عقد به یک پیروزی برسند و تلاش می کنند تناسب بین ارزش عوضین وجود داشته باشد و حتی اگر این تناسب وجود ندارد به نفع خود آن شخص باشد و به علم اجمالی در مورد موضوع و مورد معامله اکتفا نمی نمایند در واقع طرفین باید علم مفصل و کافی داشته باشند همانطور که از نام این عقد امر مشخص است هر یک از طرف می کوشد تا طرف دیگر را مغبون کند و در این عقد خیاری به نام خیار غبن وجود دارد که اگر هر یک از متعاملین در معامله غبن فاحش داشته باشد می تواند معامله را فسخ نماید غبن در لغت به معنای گول زدن می باشد.که اگر هر یک از متعاملین در معامله غبن فاحش داشته باشد می تواند معامله را فسخ نماید غبن در لغت به معنای گول زدن می باشد.
خیار غبن در صورتی قابل اجراست که شخص مغبون خود این غبن را نپذیرفته باشد البته اصل بر جهل مغبون می باشد.
12-مطلق : عقد مطلق که نام دیگر آن عقد ساده می باشد عقدی است که در آن هیچ شرط و قیدی وجود ندارد .
13-مشروط:عقد مشروط عقدی است که شرط در آن وجود دارد (شرط صفت ،شرط نتیجه)
مثلا در معامله ای شرط می شود که مبییع یک ویژگی خاص داشته باشد(شرط صفت ) یا معامله ای مشروط می شود به یک نتیجه (شرط نتیجه ).
عقود دیگری نیز وجود دارند که تعریف آن ها از نام هایشان مشخص می باشد مانند عقود جمعی ،فردی ،الحاقی ،مستمر، با اراده و مذاکرات .
نکته بسیار مهم در خصوص قراردادها این است که اصل بر ویژگی های عقود معوض لزوم و صحت قراردادها است.به این معنا که اگر معلوم نباشد که قراردادی لازم است یا جایز، اصل بر این است که لازم است
و کسی که ادعا می کند قرارداد جایز است باید ادعای خود را ثابت نماید.
وکیل تنظیم قرارداد:
وکیل تنظیم قرارداد;برای تنظیم هر عقد و قراردادی باید به نکات مهمی از جمله نوع عقد ،خیارات قانونی و از این قبیل موارد توجه کرد و داشتن وکیل مجرب در تنظیم یک قرارداد بسیار کمک کننده می باشد چرا که هر کلمه ای در قرارداد معنا و مفهوم خاص خود را دارد
که اشخاص از آن غافل هستند و این غفلت می تواند منجر به ضرر برای شخص شود .
قرارداد نویسی خود دارای اصولی می باشد که هر کس به آن واقف نمی باشد یک وکیل با علمی که دارد به این اصول واقف است و می تواند قراردادی تنظیم نماید که خالی از ضرر می باشد .
متاسفانه امروزه اکثر جامعه گرفتار مسائلی هستند که از عدم اطلاع و آگاهی بر می آید و از آنجا که همیشه پیشگیری بهتر از درمان بوده است مشورت با شخص آگاه همچون وکیل چاره ساز خواهد بود و این گرفتاری ها را کاهش می دهد .
عقد مغابنهای و عقد مسامحهای + مصادیق عقد مغابنه و مسامحه
دنیای حقوق قراردادها، چه در سطح دانشگاهی و تئوریک و چه در سطوح عملی، سرشار از نکات کوچک و بزرگ حقوقی است. یکی از نکات حقوقی مرتبط با انواع قرارداد، ملاکهای تقسیمبندی قراردادها است. عقود مغابنه و عقود مسامحه یکی از تقسیمبندیهای رایج عقود در نظام حقوقی ایران محسوب میشود.
در این مطلب به مفهوم عقد مغابنهای و تفاوت آن با عقد مسامحهای میپردازیم و مصادیق مهم این عقود را تحلیل و بررسی میکنیم. با ما همراه باشید.
- 1) فلسفه تقسیم عقود به مغابنه و مسامحه چیست؟
- 2) منظور از عقود مغابنه چیست؟
- 3) منظور از خیار غبن در عقود مغابنه چیست؟
- 4) مصادیق عقود مغابنه کداماند؟
- 5) منظور از عقود مسامحه چیست؟
- 6) مصادیق عقود مسامحه کداماند؟
- 7) آیا خیار غبن در قراردادهای مسامحهای هم وجود دارد؟
- 8) درباره عقود مغابنهای و مسامحهای نیاز به مشاوره دارید؟
فلسفه تقسیم عقود به مغابنه و مسامحه چیست؟
در نگاهی علمی به حقوق، تقسیمبندی مفاهیم، از جمله مفهوم عقد و قرارداد، امری با اهمیت است که بایستی از منظری انجام شود که فواید علمی و عملی در بر داشته باشد.
ضرورت تقسیمبندی عقود به مغابنه و مسامحه از سوی اندیشمندان حقوق، توجه به تفاوت نگاه قانونگذار به سختگیری و دقت در ارکان و شرایط تحقق عقود مختلف بوده است.
به سادهترین بیان، فلسفه تقسیم عقود به مغابنه و مسامحه این است که در بعضی از عقود، شرایط قانونی به وجود آمدن و تشکیل قرارداد، آسانتر از دیگر عقود است.
در ادامه به تعریف عقد مغابنه و عقد مسامحه و تفاوت و مصادیق آنها میپردازیم تا مطلب گفته شده بهتر منتقل شود.
منظور از عقود مغابنه چیست؟
غَبن در لغت، به معنای زیان و ضرر در معاملات به کار میرود. با این توضیح، منظور از عقود مغابنه یا قراردادهای مغابنهای، عقودی است که در آن طرفین قرارداد، در تلاش برای دستیابی به حداکثر سود شخصی و جلب منفعت مالی بیشتر هستند.
به بیان دیگر در عقود مغابنه، طرفین به طور ضمنی سعی میکنند سود خود را از راه بیشتر کردن زیان دیگری به دست آورند و با ایجاد این تعامل، توازن اقتصادی معامله را به وجود بیاورند.
در عقد مغابنهای، عوضین (مال مورد معامله و بهای آن) ارزشی تقریبا یکسان دارند و از این جهت میتوان ویژگی قرارداد مغابنه را، تعادل حدودی مال و ارزش آن دانست. همچنین واضح است که در این دسته عقود، طرفین قرارداد باید با علم و آگاهی کامل و کافی نسبت به موضوع معامله اقدام کنند چرا که احتمال مغبون شدن (زیانکار شدن) در عقد مغابنه بسیار است.
منظور از خیار غبن در عقود مغابنه چیست؟
همانطور که ذکر شد، زمانی که قرارداد مغابنهای باشد، هر یک از طرفین در صدد افزایش سود خود و توامان کم کردن سود طرف دیگر است. به همین خاطر مسئله مغبون و زیانکار شدن در این عقود اهمیت حقوقی زیادی دارد.
قانونگذار برای جلوگیری از تشدید فضای مذکور در عقود مغابنهای، اختیاری قانونی تحت عنوان «خیار غبن» برای طرفین عقد مغابنهای قرار داده است.
منظور از «خیار» در اصطلاح «خیار غبن»، داشتن صلاحیت و اختیار قانونی است. مزیت خیار غبن در قرارداد مسامحهای، این است که اگر یکی از طرفین پس از معامله و با آگاهی یافتن به ارزش واقعی و اصلی معامله، متوجه شد به طور شدید و فاحشی دچار فریب مالی و غبن (زیان) شده است، اختیار دارد تا با استناد به خیار غبن، عقد مذکور را فسخ کند.
مثلا اگر شخصی اقدام به خرید یک دستگاه خودروی دست دوم پراید به مبلغ ۱۳۵ میلیون (قیمتگذاری در آبان ماه ۱۳۹۹!) کند سپس از طریق یکی از دوستانش متوجه بشود ارزش خودروی مذکور ۸۵ میلیون بوده است، میتواند با استناد به خیار غبن، قرارداد فروش خودرو را فسخ کند و پول خود را پس بگیرد چرا که غبن و زیان موجود (۵۰ میلیون) فاحش و شدید بوده است.
اما اگر همان شخص مثال بالا، خودروی مذکور را ۸۸ میلیون تومان خریداری کرده باشد نمیتواند قرارداد را با استفاده از خیار غبن فسخ کند چرا که زیان موجود پررنگ و شدید نیست.
البته نباید فراموش کرد که اصولا مبحث خیارات قانونی و شرایط استفاده از آنها، نکات زیادی دارد و باید در هر مورد با آگاهی و علم به ابعاد حقوقی خیارات، به آنها استناد کرد.
مصادیق عقود مغابنه کداماند؟
حال با فهم مفهوم ویژگی های عقود معوض قرارداد مغابنهای، به سراغ چند مصداق بارز از این دسته عقود میرویم.
مهمترین و رایجترین عقد مغابنه، عقد بیع یا همان قرارداد خرید و فروش است. در عقد بیع هر یک از طرفین قصد دارد تا سود بیشتری را عاید خود کند. خریدار مایل است تا با حداقل مبلغ، کالا را تصاحب کند و در مقابل فروشنده هم تلاش میکند حداکثر مبلغ را از فروش کالا به دست آورد.
عقد اجاره نیز از قراردادهای مسامحهای به حساب میآید که در آن نیز طرفین در تلاش برای کسب منفعت بیشتر هستند.
منظور از عقود مسامحه چیست؟
مسامحه در لغت معنای سهلانگاری و آسان شمردن دارد. بنابراین احتمالا حدس زدهاید که منظور از عقد مسامحهای، قراردادی است که در آن، بر خلاف عقد مغابنه، هیچ یک از طرفین قصد جلب حداکثر منافع مالی به نفع خود را ندارند و با نگاهی توام با تسامح و تساهل، دست به انجام معامله میزنند.
در این دسته عقود، نیازی به داشتن علم کامل به موضوع قرارداد و مال مورد معامله نیست، چرا که بنای قانونگذار در عقود مسامحه بر آسانگیری است و طرفین نیز قصد زیان رساندن به یکدیگر را ندارند.
حال که با مفهوم عقد مسامحه و عقد مغابنه آشنا شدهاید، چند مثال بارز از این دو دسته قرارداد مطرح میکنیم.
مصادیق عقود مسامحه کداماند؟
یکی از مهمترین مصادیق عقد مسامحه، عقد نکاح یا ازدواج است. در عقد نکاح هیچ یک از طرفین، علیالاصول، قصد چیرگی مالی بر یکدیگر ندارند و قاعدتا نفع اقتصادی مبنای این عقد نیست.
عقد صلح نیز یکی از رایجترین عقود مسامحه است که در انواع آن، غالبا یک شخص مال خود را بدون دریافت مبلغ (صلح بلاعوض) و یا با دریافت مبلغی ناچیز (صلح محاباتی)، در اختیار دیگری قرار میدهد.
عقد هبه هم به عنوان مصداقی دیگر از قراردادهای مسامحهای شناخته میشود که در آن یک طرف مالی را به رایگان به طرف دیگر میبخشد و در واقع مال را به او هدیه میکند.
واضح است که در این مصادیق، نفع مالی برای یک طرف یا هر دو، اصلا مطرح نیست و یا نقش بسیار کمرنگی در تنظیم قرارداد یا عقد دارد.
آیا خیار غبن در قراردادهای مسامحهای هم وجود دارد؟
با توجه به توضیح مربوط به خیار غبن، باید گفت که از آنجایی که در عقود مسامحهای اصولا نگرش مغبون کردن طرف دیگری و جلب نفع حداکثری میان طرفین حاکم نیست، پس خیار غبن نیز نمیتواند مطرح باشد. البته باید طرفین قراردادهای مسامحه کاملا به مسامحهای بودن عقد آگاه باشند و با رضایت خود هدف مالی را از رابطه خود حذف کرده باشند.
درباره عقود مغابنهای و مسامحهای نیاز به ویژگی های عقود معوض مشاوره دارید؟
در این مطلب کوشش کردیم تا با سادهترین بیان، موضوع عقد مسامحه و عقد مغابنه را تشریح کنیم. تردیدی نیست که موضوع این مطلب به غیر از مخاطبان همیشگی وینداد، برای بسیاری از دانشجویان حقوق نیز واجد اهمیت بوده است.
به همین خاطر اگر سوالی درباره این مبحث عقد مغابنه و عقد مسامحه، مصادیق آنها، خیار غبن و… دارید میتوانید با مشاوران حقوقی و کارشناسان قرارداد وینداد مطرح کنید.
اگر هم نیاز به تنظیم قراردادهایی دارید که از مصادیق عقود مغابنهای یا مسامحهای هستند، میتوانید به دانش حقوقدانان وینداد و خدمات تنظیم و بررسی قرارداد ما تکیه کنید.
هبه چیست؟
مطابق ماده ۷۹۵ قانون مدنی ؛هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را به طرف مقابل تملیک میکند تملیک کننده را واهب و طرف دیگر یعنی شخصی را که مالی به مالکیت او درآمده متهب و مالی را که مورد هبه است عین موهوبه میگویند .
اوصاف عقد هبه
آیا جهیزیه زن هبه او به مرد ویژگی های عقود معوض تلقی می شود ؟
رجوع واهب از هبه
هبه از جانب متهب قابل رجوع نیست اما از جانب واهب جز در استثنائاتی قابل رجوع است این رجوع با فسخ تفاوتهایی دارد برای مثال اگر شخصی که دارنده حق فسخ است فوت کند حق فسخ علی الاصول به وراث او میرسد اما اگر واهب فوت کند حق رجوع به ورثه نمیرسد.
در چه مواردی واهب نمیتواند از هبه رجوع کند ؟
۳) در صورتی که عین موهوبه از ملکیت متهب خارج شده یا متعلق حق غیر واقع شود خواه قهراً مثل اینکه عین موهوبه برهن داده شود.
بخشش طلب
بخشش طلب به این معناست که شخصی طلبکار طلب خود را به مدیون یا به شخص ثالثی ببخشید درخصوص بخشش طلب با دو بخشش طلب مواجهیم؛
۱-بخشش طلب به مدیون: بخشش طلب به مدیون یعنی دائن طلب خود را به همان مدیونی که او از او طلبکار است می بخشد این امر موجب میشود که آن مدیون دارنده طلب شود و در نتیجه به واسطه مالکیت مافی الذمه بری شود در این خصوص باید توجه داشت که؛
۲_بخشش طلب به شخص ثالث: بخشش طلب به شخص ثالث یعنی دائن طلب خود را به شخص ثالثی می بخشد این امر موجب میشود که از این پس آن شخص ثالث دارنده طلب تلقی شود و بتواند به مدیون رجوع کند .
✓ بخشش طلب به ثالث بر خلاف بخشش طلب به مدیون عقدی عینی است و نیاز به قبض و اقباض دارد قبض و اقباض عرفی در این خصوص کافی است و همین که طلبکار اصلی اسناد طلب را به شخص ثالث تحویل دهد قبض و اقباض محقق شده است.
ابطال هبه نامه
- در مورد متهب که پدر یا مادر یا فرزندان واهب باشد.
- اگر هبه معوض بوده و به صورت عوض هم داده شده باشد.
- در صورتی که عین موهوبه متهب از ملکیت خود خارج گردیده یا متعلق حق غیر واقع شود خواه قهراً مثل اینکه عین موهوبه به رهن داده شود شود (خواه اختیارا)
- 4- در صورت تغییر عین موهوبه
هبه بعد از فوت
در مورد امکان ابطال هبه بعد از فوت واهب باید توجه داشت که ابطال هبه با رجوع از هبه متفاوت است.
در نتیجه در ابطال هبه، عقد منعقد نمی شود، زیرا شرایط وجود دارد و در رجوع از هبه نیز عقد به درستی بین طرفین منعقد شده و تا زمان رجوع واهب نیز آثاری مانند عقد هبه را خواهد داشت.
عقد هبه در موارد زیر قابل ابطال است: فوت واهب یا متهب قبل از قبض و تصرف مال موهوبه، ناتوانی واهب، عدم مالکیت واه نسبت به مال موهوبه، احراز جعلی بودن هبه نامه و انعقاد عقد هبه. از یک قرارداد ساختگی
در نتیجه، پس از فوت واهب، امکان ابطال هبه وجود دارد ، اما رجوع از هبه بعد از فوت یکی از طرفین امکان پذیر نیست.
هبه دست نویس
در این قسمت قصد داریم با یک سوال مسئله هبه دست نویس را برای شما عزیزان توضیح دهیم:
سوال: ویژگی های عقود معوض
با سلام
به صورت دست نویس (متن دست نویس توسط شخص دیگری نوشته شده است) پدر به دختر و داماد خود ملکی را هدیه داده و زیر آن را امضا نموده و چند تن از بستگان متهب(داماد) نیز به عنوان شاهد زیر این دست نوشته امضا نموده اند اما واهب پس از مدتی فوت کرد و دختر و داماد هم طلاق گرفتند و نام واهب فوت شده نیز صاحب سند ملک بوده است.
حال آیا فکر می کنید داماد می تواند ملک هدیه شده را با نوشته دست نویس امضا شده تملک کند یا خیر؟ و آیا این هبه قابل رجوع و بازگرداندن است یا خیر؟ (با توجه به اینکه ادعای متهب قبلاً یک بار توسط دادگاه رد شده است)
جواب:
با سلام
متن دست نویس که بین طرفین تنظیم شده، اسناد عادی محسوب می شوند و می توان از آنها در محاکم استفاده کرد این هبه در این مورد باید توسط ورثه تنفیذ گردد. در صورت فوت یکی از طرفین، هدیه قابل رجوع نیست.
شرایط هبه ملک
برای عقد قرارداد هبه باید شرایط زیر رعایت شود:
برای تصرف و تملک در مال خود، واهب یا کسی که صاحب ملک است باید، اهلیت داشته باشد. واهب نباید صغیر یا مجنون باشد و بتواند مال خود را غیر بدهد.
ورشکسته نباشد؛ در غیر این صورت پذیرش عقد این قرارداد وجود نخواهد داشت.. مثلا اگر شخصی ورشکسته و بدهکار باشد و اموال خود را به همسرش واگذار کند، بدیهی است که برای فرار از از پرداخت دین خود این کار را کرده است.
عین موهوبه یا ملک در وثیقه طلب یا رهن بانک یا جای دیگر نباشد. ملک یا اموال واهب در صورتی که رهن یا وثیقه بدهی باشد قابل هبه نیست و در صورت تنظیم چنین قراردادی فاسخ می شود هیچ راهی وجود ندارد واهب بتواند ملک را از رهن آزاد کند مگر اینکه بدهی و دین خود را پرداخت کند.
عموماً شخصی که مال به اوبخشیدمی شود (متهب) باید آن را را به قبض خود دربیاورد و از واهب بگیرد. تا زمانی که عین موهوبه در دست و اختیار متهب نباشد و گیرنده آن را نپذیرد، هبه انجام نشده است.
در صورت متهب و واهب قبل از قبض مال (تصرف مال) قرارداد طبق قانون فسخ می شود. چون عین موهوبه باید با اراده و اجازه واهب انجام شود و در صورت فوت و محجور شدن واهب قبل از قبض مال، معامله تکمیل نخواهد شد با توجه به اینکه عقد مذکور طبق قانون قابل انکار است.
در صورتی متهب محجور شود قرارداد باز هم انجام می شود با توجه به اینکه شخص متهب می تواند ولی یا نماینده خود را برای تحویل موهوبه معرفی کند اما در صورت فوت وی امکان این قرارداد به سرانجام نخواهد رسید.
در صورتی که واهب با رضایت و اراده خود عین موهوبه را به متهب بدهد، قبض مجدد پس از آن صورت نمی گیرد.
اما گاهی اوقات اوقات واهب یا مالک در تنظیم متن قرارداد برای متهب شروطی را تعیین می کند که هبه بر حسب وجود یا عدم وجود این شرایط در قرارداد به دو نوع تقسیم می شود. اگرچه این شرایط وجود دارد، اما باعث آن نمی شود یعنی هبه بدون در نظر گرفتن شرطی بودن یا نبودن داده می شود.
حق حبس چیست و چه قوانینی دارد؟
خانواده
حق حبس چیست؟
در ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی آمده است که اگر مهریه زن حال باشد، او میتواند تا وقتی که مهریه به او پرداخت نشده، از انجام وظایف خود در مورد شوهر اجتناب کند و این امتناع او را از دریافت نفقه محروم نخواهد کرد. به عبارت دیگر، در عقود معوض که دو طرف باید تعهدی را در قبال هم ایفا کنند، میتوانند تا ایفای تعهد طرف مقابل، از انجام تعهد خود امتناع کنند. به این حق که به واسطه قانون مدنی به آنها اعطا شده، حق حبس گفته میشود.
حق حبس در نظام های حقوقی مختلف
حق حبس یک نوع ضمانت اجرای تعهدات متقابل در عقود معوض است. این حق در نظامهای حقوقی مختلف پیشبینی شده است.
برای مثال بر طبق کنوانسیون بیع بینالمللی کالا اگر بر اساس قرارداد خریدار حق داشته باشد که کالا را قبل از پرداخت پول بررسی کند، میتواند تا زمانی که به او اجازه انجام وارسی داده نشده، از پرداخت ثمن امتناع کند.
در قانون ایران نیز به حق حبس اشاره شده و در موارد متعدد به کار رفته است.
برای مثال در ماده ۳۷۱ قانون تجارت یا در ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی به این حق اشاره شده است. در قانون به جای اصطلاح حق حبس، از عبارتهایی مانند حق خودداری از تسلیم مبیع یا ثمن، حق امتناع از ایفای وظایف زناشویی و غیره نیز استفاده شده است.
معاوضه ملک و قوانین حاکم بر آن
در دوره های رکود بازار املاک، استفاده از معاوضه املاک، شیوه مناسبی است. معاوضه در لغت به معنی مبادله کردن است، اما در اصطلاح حقوقی معاوضه به عقدی گفته میشود که طی آن یکی از طرف های عقد، در ازای مالی، مال دیگری از طرف مقابل میگیرد.
معاوضه از روشهای سنتی و قدیمی معامله و امروزه نیز متداول است. با اینکه روشهای خرید و فروش با پیشرفتهایی همراه بوده، اما هنوز هم گاهی به صورت قدیمی یعنی کالا به کالا دادوستد انجام میشود. این دسته از معاملات شکل امروزیتر به خود گرفته و زیر نظر قانون انجام میشوند. در مجله دلتا به بررسی معاوضه و قوانین مربوط به آن پرداخته شده است.
شرایط اساسی صحت معامله
هر نوع معاملهای بر اساس قانون مدنی، در صورتی درست است که شرایط زیر در آن رعایت شده باشد:
۱.طرفین برای انجام معامله قصد و رضایت کامل داشته باشند. مثلا در صورتی که یکی از طرفهای عقد، مست باشد معامله باطل است.
۲.هر دو از اهلیت برخوردار باشند. به این معنا که ۳ مورد بلوغ، عقل و رشد وجود داشته باشد. به عبارت دیگر شخص نابالغ، دیوانه یا دارای سن کمتر از ۱۸ سال صلاحیت امضا قرارداد هیچ معاملهای را ندارد.
۳.موضوع مورد معامله معین باشد. یعنی افراد بدانند چه چیزی را معامله میکنند و از مقدار و جنس موضوع مورد معامله آگاه باشند.
۴.هدف اشخاص از معامله مشروع باشد.
در نهایت باید بیان داشت که این ویژگی های عقود معوض شرایط، از شروط معاوضه ملک، محسوب میشوند.
معاوضه ملک چیست؟
در دورههای رکود بازار املاک، استفاده از معاوضه املاک، شیوه مناسبی است. معاوضه در لغت به معنی مبادله کردن است، اما در اصطلاح حقوقی معاوضه به عقدی گفته میشود که طی آن یکی از طرف های عقد، در ازای مالی، مال دیگری از طرف مقابل میگیرد. به عنوان مثال اگر کسی زمین خود را با خانه مبادله کند این کار معاوضه ملک نامیده میشود و آن را خرید و فروش نمیدانند.
ویژگی های عقد معاوضه
سه مورد در عقد معاوضه وجود دارند که در ادامه هر یک توضیح داده شده است.
۱.معاوضه عقد لازم است؛ به این معنا که برای فسخ معاوضه، اراده و خواست هر دو طرف معامله نیاز است.
۲.معاوضه عقد معوض است؛ یعنی دو موضوع متقابل در عوض یکدیگر مبادله میشوند.
۳.معاوضه عقد تملیکی است؛ به این معناست که طرفهای عقد، هر یک مالی را از دست داده و مالک مال دیگری میشوند.
چه اطلاعاتی در قرارداد معاوضه ملک ذکر میشود؟
•در قرارداد معاوضه ملک، تاریخ روز عقد قرارداد و مشخصات کامل طرفهای عقد درج میشود.
•در قسمتی تحت عنوان عوضین، مشخصات کامل ملکها از جمله آدرس، متراژ و … مشخص میشود.
•توافقات و تعهداتی که طرفهای قرارداد به هم دادهاند از جمله زمان تحویل ملک یا ویژگی های عقود معوض تقبل برخی هزینهها و … در قرارداد ذکر میشود.
•شیوهها و مراجع مورد نظر برای حل اختلافات احتمالی ناشی از موارد مفاد قرارداد، در قرارداد معاوضه ملک ذکر میشود.
•نشانی دقیق طرفهای معامله از موارد ضروری است و مالکین مکلفاند در صورت تغییر آدرس آن را حتما گزارش دهند.
•تعداد نسخ قرارداد نیز در قرارداد ذکر شده و توسط طرفهای معاوضه به امضا میرسد.
نکات حقوقی مهم در معاوضه
۱. اگر ملک دارای وام به طور مثال وام مسکن باشد، ممکن است بانک مالک را برای فروش ملک قبل از به پایان رسیدن دوره وام جریمه کند. البته شرایط در استانها و بانکهای مختلف متفاوت است. بنابراین بهترین راه این است که مالک ابتدا با مسئولین مالیاتی و مشاور مسکن و امور مالی مشورت کند.
۲. هنگام معاوضه از صحت و درستی هویت شخصی طرف قرارداد اطمینان حاصل شود. به طور مثال مدارک شناسایی وی مشاهده شود.
۳. پروانه پایان ساخت و گواهی شهرداری ملک مورد نظر حتما بررسی شود؛ البته در صورت سند دار بودن ملک، جای نگرانی در این مورد وجود ندارد.
۴. از معامله املاک فاقد سند خودداری و عقد قرارداد در بنگاههای معاملاتی معتبر انجام شود.
” مطالب پیشنهادی : برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد معامله املاک توصیه میشود مطلب چه املاکی قابل فروش است؟ را مطالعه کنید. “
دیدگاه شما