برای تحلیل بازار فارکس چقدر زمان نیاز داریم؟
یکی از سوالاتی که بارها و بارها افراد کم تجربه و تازه وارد به بازار فارکس می پرسند این است که ما برای تحلیل کردن روزانه تو بازار فارکس چقدر باید زمان پای چارت بگذاریم و این تحلیل کردن فارکس در واقع چقدر زمان میبرد؟ با ما در این مقاله همراه باشید تا جواب سوالات خود را پیدا کنید.
اینکه شما برای تحلیل کردن در بازار فارکس چقدر زمان نیاز دارید مستلزم این است که شما سه فاکتور مختلف را بررسی کنید.
اولین فاکتور مهم تایم فریم شما است کسی که با تایم فریم روزانه معامله میکند و کسی که در تایم فریم ۵ دقیقه معامله میکنه با همه فرق دارند و مدت زمانی که باید برای تحلیل کردن بگذارند با هم متفاوت است.
فرض کنید در تایم فریم روزانه معامله می کنید، یعنی هر ۲۴ ساعت یک کندل تشکیل میشه منطقی نیست که هر ساعت و یا هر ۱۵ دقیقه یا نیم ساعت برای چک کردن نمودار وقت بگذارید، هر چقدر تایم فریم بالاتر برود، زمان کمتری را صرف معامله و تجزیه و تحلیل بازار میکنید. چون شکلگیری کندلها زمان بیشتری می برد. از طرف دیگر اگر تایم فر ۵ دقیقه ای معامله می کنید، زمان بیشتری را صرف تحلیل می کنید. چون بازار سریعتر حرکت می کند و میتوانید ببینید خیلی از تصمیم گیری ها در تایم فریم پایین تر در مقایسه با تایم فریم بالاتر سریعتر اتفاق میافتد.
ﺟﻬﺖ درﯾﺎﻓﺖ ﻣﺸﺎوره ﺗﺨﺼﺼﯽ راﯾﮕﺎن ﺑﻤﻨﻈﻮر ﺷﺮﮐﺖ در دوره فارکس اصفهان ﻫﻤﯿﻦ اﻻن با ما تماس بگیرید یا جهت تماس کارشناسان مربوطه با شما فرم زیر را تکمیل نمایید.
هر چقدر تایم فریم کمتری داشته باشید، باید زمان بیشتری را صرف تحلیل و معامله در بازار کنید و هر چقدر تایم فریم شما بیشتر و بالاتر باشد به زمان کمتری احتیاج دارید. البته نباید این مورد این ذهنیت را در شما ایجاد کند که خوب به همین خاطر تایم فریم بالاتر حتما برای معامله کردن بهتر است. البته فرصتهای معامله گری در تایم فریم بالاتر به دلیل اینکه کندلهای کمترین شکل میگیره کمتر ایجاد میشود. حرکات بازار در تایم فریم های بالاتر خیلی خیلی بزرگترند.
یعنی یه مقدار یک کندل مثلاً کوچک در تایم فریم بالا شاید یک کندل عظیم در تایم فریم های مثلا پنج دقیقهای باشد و این موضوع خیلی نیازمند اینه که شما یک حساب معاملاتی بزرگ هم داشته باشید.
البته برای معامله کردن در تایم فریم های بالاتر بحث فشار روانی هم هست، همونطور که گفته شد جابجایی قیمت در تایم فریم های بالا خیلی بزرگتر است و شما شاید در یک معامله خیلی ساده، ببینید که برای اینکه به هدف معاملاتی خودتون برسید حسابتان هزار دلار تو ضرر باشه و شما آیا تحمل دیدن و کنترل کردن خود را در این شرایط دارید یا نه؟ پس همه موارد را در نظر بگیرید.
ب) فاکتور دوم میزان تجربه شما است.
تجربه نقش خیلی مهمی دارد. معامله گران تازه کار زمان بیشتری را برای تحلیل معامله می گذارند. آنان از ۵ دقیقه، نیم ساعت، ۴ ساعت ،روزانه تا تایم فریم هفتگی رو نگاه می کند مثلا تو تایم فریم روزانه می روند تو تایم فریم های پایین تر دنبال تایید باشند تا ببینند معامله به نفعشان هست یا نه؟ برای همین معامله گران با تجربه زمان کمتری صرف معامله و تحلیل بازار میکند. زیرا: اول اینکه هدف مشخصی دارند و استراتژی مناسب خودشان را دارند و میدانند که کجا قراره وارد بازار باشد. دوم اینکه معامله گران با تجربه معمولاً یه چارت یا دو تا چارت را در بلند مدت فقط به صورت تخصصی بررسی می کنند.
سبک پرایس اکشن لنس بگز
در دنیای پرایس اکشن تعداد سبک های مختلفی وجود دارد که البته هر سبک سود سازی نسبی خودش را به همراه دارد. تیم تحلیل همیار کریپتو در این مقاله به معرفی یکی از مهمترین سبک های پرایس اکشن که سبک پرایس اکشن لنس بگز) است، میپردازید.
لنس بگز چه کسی است؟
لنس بگز (Lance Beggs) یکی از معامله گران پولساز بازارهای مالی است که در حال حاضر در قاره استرالیا زندگی میکند. او پیش از ورود به جهان ارزهای دیجیتال خلبان هلیکوپتر بوده. از علاقهمندیهای لنس بگز میتوان به حوزههای امور ایمنی، خلبانی و حوزه تجارت مخصوصا دانش کامل مدیریت ضرر اشاره کرد.
لنس بگز در دنیای پرایس اکشن نیز دارای روش معاملاتی مخصوص است. روش معاملاتی او یکی از مدل های محبوب در تحلیل بازار و پرایس اکشن به شمار میرود.
روش معاملاتی در سبک پرایس اکشن لنس بگز
یکی از اصلیترین و جذابترین روش های تحلیل بازارهای مالی، روش پرایس اکشن لنس بگز است. او قصد دارد به تریدر در حال آموزش این روش بیاموزد که با شناخت کامل حرکات گذشته و دیدن رفتارهای لحظهای، تریدر بتواند به شناخت کلیت روندی بازار و ساختار آینده قیمتها برسد.
در عمل سبک پرایس اکشن لنس بگز چگونگی کسب درآمد دائم را در شناخت و دیدن زون های زمانی میداند که معامله گران برای بدون ترس در آن قیمت معامله میکنند. به این دلیل که بر اساس باور لنس بگز قیمت در محیط دارای استرس یا طمع به روند گیری و حرکت درمیآید؛ یعنی هنگامی که یک تریدر بازار مالی متوجه میشود اشتباه کرده و از ترید خود خارج میشود. بر طبق روش لنس بگز موقعیت های مهم در معامله در روند موافق قدرت و شناخت معامله گران به دام افتاده به دست خواهد آمد.
دو هدف مهم این روش معاملاتی، ترید در مسیر روند قالب بازار و عدم ترید در روند ضعیف است. به شکل ساده میتوان گفت لنس بگز در روشش قصد دارد روند ضعیف و در حال از بین رفتن را بشناسد و در خلاف جهت آن معامله کند.
حوزه فعالیت، روش معاملاتی، بازارها و روش های لنس بگز
پایه روش معاملاتی لنس بگز، سبک پرایس اکشن است. این روش معاملاتی بر اساس تصمیمات خود تریدر است (در مقابل روشهای بر اساس عمل صرفاً بر طبق سیستم معاملاتی همچون سبک های ئو ویو). روش معاملاتی لنس بگز دارایی سه تایم فریم به منظور شناخت و ترید روندها است که این سه تایم فریم شامل تایم فریم بالاتر، تایم فریم میانی و تایم فریم پایینتر میشود.
از دیدگاه لنس بگز آشنایی با ساختار واقعی حرکات قیمت به معامله گر امکان شناخت پوزیشن های معاملاتی را میدهد. در مدل پرایس اکشن لنس بگز تریدر یاد میگیرد که چگونه رفتار قیمت را در محمدوه حمایت و مقاومت بررسی کرده و چگونه ساختاری برای شناسایی رفتار آینده قیمت ایجاد کند و نهایتا تریدر باید بتواند این ساختار را با داده ها و اطلاعات مربوط به وضعیت مارکت که کندل به کندل آشکار میشوند، به روزرسانی کند. علاوه بر این نشان داده میشود که در بخش ساختار بازار و روند ان که موردبررسی واقع شده، چه پوزیشن های معاملاتی سود سازی وجود دارد.
برای آموزش ارز دیجیتال در مشهد از صفر تا پیشرفته فرم پیش ثبت نام را پر کنید تا با شما تماس بگیریم.
ساختار بازارها در پرایس اکشن لنس بگز
بیشتر تریدرها در اصل در حال انجام عملی هستند که شناخت درستی از آن ندارند. این اتفاق یکی از مهمترین علل شکست تریدر ها در بازاهای مالی و عدم در کسب سود دائم و موفقیت است. چراکه آنها نمیتوانند ساختار حقیقی مارکت و ساختار حقیقی بازی ترید را درک کنند، زیرا در اکثر دورههای معامله گری، روی معامله کردن بر اساس سیگنال های اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال، تمرکز کردهاند ولی به درک مفهوم کلیدی و دلیل شکل گیری این رفتارها، ساختارها و سیگنال ها نرسیدهاند.
سبک پرایس اکشن لنس بگز و واقعیت روند مارکت
واقعیت ها و چیزهایی که میدانیم و به آن ها عقیده داریم بر طبق آن دانشی و تجربهای است که کسب کردهایم؛ اما هنوز واقعیت نهفتهای وجود دارد که آن را باور نکردهایم؛ به عبارت دیگر چیزی که ما در عمل میدانیم ضرورتاً میتواند صحیح نباشد. بیشتر اوقات واقعیت عمیق تری وجود دارد که هنوز مطلع نیستیم یا هرچه فکر میکنیم واقعیت است در عمل یک تصور و خیال است. همین امر در مورد ترید نیز صدق میکند. بسیاری از اشخاص درک نمیکنند مارکت چیست؟ این افراد فقط چارت ها را میبینند و تصور میکنند که رفتار قیمت نتیجه سیگنال ساختارها و تحلیل تکنیکال و اندیکاتورها هستند و تصور میکنند که اینها عامل حرکت بازار هستند واقعیت هستند. درحالی که حقیقت مهم تری در مارکتها وجود دارد. بسیاری از تریدر ها بر اساس شادو ها ترید میکنند، اغلب بدون هیچگونه شناختی از حقیقتی که در پس این شادو ها قرار دارد.
تریدر ها هنگامی که با اندیکاتورها هیچ شانسی برای سود به دست نمیآورند به جست جوی نوسان نماهای جدید با ساختار و پارامترهای بروز میروند درعینحال که این واقعیت را درک نکردهاند که درواقع این افراد بر طبق سایه ها معامله میکنند. تری موفق از دیدگاه لنس بگز، دیدن حقیقتی است که در عمل سایه ها را ایجاد میکند. واقعیت و حقیقتی که ساختار روند، نوسان نماها و ساختارهای قیمتی را به وجود میآورد. حقیقت تنها روند بازار نیست. حقیقت در سطح مهمتری از دیدن نمای ساده چارت وجود دارد که حرکت قیمت را ایجاد میکند.
برای آموزش فارکس در مشهد از صفر تا پیشرفته فرم پیش ثبت نام را پر کنید تا با شما تماس بگیریم.
آموزش های تحلیل تکنیکال _ انتخاب تایم فریم
آموزش های تحلیل تکنیکال _انتخاب تایم فریم.
در این وبسایت سعی میکنیم در چندین مقاله و ویدئو تحلیل تکنیکال و تایم فریم را تا حد زیادی به شما دوستان عزیز آموزش بدهیم.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یک روشی است ، برای ارزیابی سرمایه گذاری و تجزیه وتحلیل بازار هایی مانند: طلا، ارزهای خارجی ، بورس اوراق بهادر ، فلزات گران قیمت و مسکن را بررسی میکنند.
تحلیل کنندگان تکنیکال بر اساس نمودار و بررسی آن قیمت را پیشبینی میکنند.
در این مقاله میپردازیم به اهمیت تایم فریم در یک معامله که در آموزش های تحلیل تکنیکال اصلا به آن پرداخته نمیشود. شاید جزو اصلی ترین موارد نباشد ولی قطعا به اندازه مبحث تحلیل تکنیکال مهم است و باید به بهترین شکل مفهوم انتخاب تایم فریم را درک کرد.
در بررسی بازار های مالی تایم فریم یا (بازه زمانی) به عنوان یکی از اولین و پایه ترین مفاهیم در این بازار در نظر گرفته میشود.
تایم فریم همچنین میگوید هر قسمت یا نقطه روی نمودار مثلا اگه ماهانه است ، یک ماه را نشان میدهد، یا اگر تایم فریم هفته ای است بیانگر یک هفته می باشد.
اگر شما در معاملات خود استرس و اضطراب دارید ، باید تایم فریمی متناسب با زمان و شرایط خود انتخاب نمایید ، تایم فریم شما باید کاملا با شما سازگاری داشته باشد زیرا باید فرصت مناسبی برای تحلیل کردن آن داشته باشید، باید به این نکته توجه داشته باشید اگر دارای سرمایه محدود هستید ، باید تایم فریم کوچکتری برای آن انتخاب نمایید ، ولی اگر دارای سرمایه بیشتری هستید باید از تایم فریم بزرگتری استفاده نمایید.
افرادی که بتازگی با فضای بازارهای مالی آشنا میشوند بسیار هیجانی و عجولانه بدنبال گرفتن سود های میلیونی در کوتاه ترین زمان ممکن هستند و اصلا به این مورد فکر نمیکنند که در بازارهای مالی تا زمانی که به برخی قوانین و چارچوب های اصلی مسلط نشوند نمیتوانند موفقیتی کسب کنند (یکی از این چارچوب ها انتخاب مناسب تاریم فریم با توجه به شخصیت معامله گر و استراتژی اش میباشد)
قطعا سوال و ابهام خیلی از معامله گران تازه کار اینست که از چه تایم فریمی استفاده کنم تا بهترین نتیجه ها را بدست آورم.
در جواب باید عرض کنم موفقیت در بازار های بین المللی مثل یک زنجیر به هم متصل هست و باید تمامی این زنجیرها را به درستی طی کنید تا بتوانید بهترین نتیجه را بگیرید. یکی از این زنجیرها انتخاب تایم فریم مناسب هست.
چگونه تایم فریم مناسب انتخاب کنیم؟
ما در این وبسایت سر صحبتمان با افرادی هست که در باینری آپشن و فارکس فعالیت میکنند پس فقط در همین زمینه ها سعی میکنیم بهترین اطلاعات را ارائه کنیم.
انتخاب تایم فریم در باینری آپشن به مراتب سخت تر از محیط فارکس است پس باید کمی سختی بیشتری بکشید تا نسبت به فارکس در مدت زمان کمتری سود بسیار بیشتری هم گیرتان بیاید.
در بازار فارکس مزیت های دیگری وجود دارد که ریسک را نسبت به فضای باینری آپشن کمتر میکند یکی از آن مزایا تایم فریم طولانی مدت در فارکس میباشد.
این نکته را بیاد داشته باشید که در تحلیل تکنیکال هر کسی یک نوع دیدگاهی نسب به نمودار دارد ، این موضوع دقیقا در رابطه با تایم فریم هم صدق میکند و هر فردی باید متناسب با شرایط و شخصیت خودش یک تایم فریم بعنوان مادر انتخاب کند.(به تایم فریمی که در آن موفقیت و بازدهی بیشتری دارید تایم مادر گفته میشود که برای هر تایم فریمهای بالاتر فرد تایم مورد نظر متفاوت میباشد)
حتما زمانی که با هر تایم کندل و تایم فریمی تمرین میکنید آن را مستند سازی کنید. شاید کمی خنده دار بنظر بیاید ولی این کسبوکار احتیاج به بررسی های دقیق و تمرکز دارد . برای خود یک دفترچه تهیه کنید و اتفاق هایی که در تایم کندل ها و تایم فریم های مختلف رخ داده را یادداشت کنید .
هیچ عجله ای هم نداشته باشید بعد از 1 یا 2 ماه یادداشت برداری شروع کنید به مقایسه کردن این تایم فریم ها که بهترین نتیجه شما در کدام تایم بوده است . در تحلیل تکنیکال یک اصطلاحی داریم که میگه (با خودتان هیچوقت نجنگید ) اگر آدم بسیار عجولی هستید سعی کنید در تایم فریم ها بالا معامله نکنید چون این طبیعی هست که حوصلتان سر میرود و حس میکنید دارید تبدیل به یک فسیل میشود بهتر هست که طبق شخصیتی که دارید تایم مورد نظرتان را انتخاب کنید.
آیا بعد از انتخاب کردن تایم فریم مورد نظر فقط طبق همان تایم نمودار را تحلیل کنیم؟
در جواب این سوال باید بگویم اصلا نباید با یک تایم فریم اقدام به تحلیل کردن نمودار کنید. منظور من از انتخاب تایم فریم این بود که یک تایم را بعنوان مادر انتخاب کنید و معاملاتتان را در همین تایم فریم انجام دهید. و باید تحلیل را در تایم فریم های مختلف انجام دهید تا اعتبار سنجی شود.
نکته : تایم فریم ها برای تحلیل تکنیکال خیلی نزدیک به هم نباشند اگر خیلی نزدیک به هم باشند در تشخیص تفاوت ها دچار اشتباه میشود.
شاید برایتان این سوال پیش آمده باشد که اصلا منظور از تایم فریم چه هست؟ در اینجا واقعا باید برای افرادی که همچین سوالی برایشان پیش آمده یک خسته نباشید محکم بگم . ولی نگران نباشید به سوالتان پاسخ خواهم داد.
در اصل ما دو نوع تایم داریم 1- تایم فریم معاملاتی یعنی معامله ای که باز کردیم تا چند دقیقه و یا چند ساعت باز باشد.
2-تایم کندل ها که با عوض کردن آنها شاهد تغییرات و نوسانات زیادی در نمودار میشویم.
قطعا هر جفت این تایم ها مهم هستند و باید در تمامی آنها به تمرین بپردازید.
نکته آخر: خاطر نشان میکنم برای کسانی که عجول هستند و تایم فریم مادر آنها بسیار کوتاه مدت هست قبل از انجام معامله کمی هم از دور به نمودار نگاه کنند و الگو های تکنیکالی مانند خط روند را در آن ترسیم کنند.
نمودار ها و تایم فریم در تحلیل تکنیکال
نمودار قیمت ، قیمت های ترسیم شده در یک بازه زمانی خاص است.
از نظر آماری ، نمودارها به عنوان نمودارهای سری زمانی و یا گردش قیمتی شناخته می شوند.
در نمودار ، محور y (محور عمودی) مقیاس قیمت را نشان می دهد و محور x (محور افقی) مقیاس زمان را نشان می دهد و قیمت ها از چپ به راست از طریق محور x ترسیم می شوند.
تکنسین ها ، تحلیل گران فنی و نمودارشناسان از نمودارها برای تجزیه و تحلیل طیف گسترده ای از اوراق بهادار و پیش بینی حرکت های آینده قیمت ها استفاده می کنند.
نحوه انتخاب بازه زمانی یا همان تایم فریم
بازه زمانی مورد استفاده برای تشکیل نمودار به فشرده سازی داده ها بستگی دارد.
نمودار های تشکیل شده از نقاطی هستند که در آن قیمت ها در بازه زمانی مشخص بسته و باز شده اند .
داده های داخل روز ، روزانه ، هفتگی ، ماهانه ، سه ماهه یا سالانه. هرچه داده ها کمتر فشرده شوند ، جزئیات بیشتری نیز نمایش داده می شوند.
نحوه شکل گیری نقاط و کندل ها در نمودار
داده های روزانه از داده های داخل روز تشکیل شده است که فشرده شده اند و هر روز را به عنوان یک کندل یا دوره داده واحد نشان می دهند.
کندل ها از نقطه ای که باز می شوند شروع به شکل گیری میکنند تا زمانی که در بازه زمانی مورد نظر بسته شوند و شکل نهایی آن ها مشخص شود .
قبل از بسته شدن یک کندل شکل آن ها ،نسبت به تایم فریم مورد نظر متغییر است .
داده های هفتگی از داده های روزانه تشکیل شده است که فشرده شده اند تا هر هفته به عنوان یک داده واحد نشان داده شوند و به همین شکل تا اخر .
معامله گران معمولاً برای پیش بینی حرکت کوتاه مدت قیمت ها روی نمودارهای متشکل از داده های روزانه و داخل روز متمرکز می شوند.
هرچه مدت زمان کوتاه تر و فشرده سازی داده ها کمتر باشد ، جزئیات بیشتری نیز در دسترس است.
نمودارهای کوتاه مدت با وجود جزئیات طولانی ، می توانند بی ثبات بوده و برای معامله گر اشتباه زیادی داشته باشند.
حرکات ناگهانی زیاد قیمت ، دامنه وسیع بسیار پایین و شکاف قیمت می تواند بر نوسانات تأثیر بگذارد ، که می تواند روند کلی را مخدوش کند.
سرمایه گذاران معمولاً بر روی نمودارهای هفتگی و ماهانه تمرکز می کنند تا روند بلند مدت را شناسایی کرده و حرکت قیمت را در بلند مدت پیش بینی کنند.
از آنجا که نمودارهای بلند مدت (به طور معمول 1-4 سال) با داده های فشرده شده بازه زمانی طولانی تری را پوشش می دهند ، حرکت قیمت زیاد افراطی به نظر نمی رسد و اغلب هیجان کمتری وجود دارد.
دیگران ممکن است از ترکیبی از نمودارهای بلند مدت و کوتاه مدت استفاده کنند.
نمودارهای بلند مدت برای تجزیه و تحلیل تصویر بزرگ برای دستیابی به چشم انداز وسیع عملکرد تاریخی قیمت مناسب هستند.
پس از تجزیه و تحلیل تصویر کلی ، می توان از یک نمودار کوتاه مدت مانند نمودار روزانه برای بزرگنمایی در محدوده زمانی کوچک تر(به عنوان مثال چند روز گذشته) استفاده کرد.
نمودارها چگونه تشکیل می شوند؟
ما در مورد ساخت نمودارهای خطی ، میله ای، شمعی و شکل ان ها توضیح خواهیم داد.
اگرچه روش های دیگری نیز در دسترس است ، این 3 روش محبوب ترین حالت برای نمایش داده های قیمت است.
LINE CHART نمودار خطی
نمودار خطی یا نمودار منحنی نوعی نمودار است که اطلاعات را به صورت مجموعه ای از نقاط داده بنام "نشانگرها" به هم متصل می کند که توسط خط مستقیم به هم متصل می شوند.
این یک نوع اساسی نمودار است که در بسیاری از زمینه ها رایج است.
از نمودار خطی اغلب برای تجسم روند داده ها در بازه های زمانی - یک سری زمانی - استفاده می شود ، بنابراین این خط اغلب به ترتیب زمانی ترسیم می شود0.
نمودار میله ای BAR CHART
در یک روز معامله ، ممکن است اتفاقات زیادی برای یک ارز بیفتد ، اما خوشبختانه نمودار تایم فریمهای بالاتر میله ای برای خلاصه کردن همه اطلاعات مهم وجود دارد.
نمودار میله ای ، داده هارا با میله های مستطیل شکل در ارتفاع یا طول متناسب با مقادیری که نشان می دهند ، ارائه می دهد.
میله ها می توانند عمودی یا افقی باشند ، گرچه معمولاً عمودی هستند.
زیبایی نمودارهای میله ای این است که داده های مالی یا بازار - به عنوان مثال تغییرات قیمت سهام ، سود شرکت ها یا ارقام فروش - با یک نگاه ساده به نمودار قابل درک هستند.
این باعث می شود آنها پایگاه خوبی برای تجزیه و تحلیل فنی بیشتر باشند .
این نمودارها برای شناسایی روندها و الگوها بسیار مفید هستند و ویژگی اصلی آنها این است که بیشتر از بالا و پایین بودن یک اوراق بهادار در یک روز خاص ، تأکید بصری بر روی قیمت دارند تا قیمت باز و بسته شدن آنها.
اینکه نمودار میله ای باز باشد یا نه ، به داده های موجود بستگی دارد.
نمودارهای میله ای می توانند برای نمایش مقدار زیادی داده موثر باشند.
با استفاده از نمودار شمعی، 200 نقطه داده می تواند فضای زیادی را اشغال کند و در نتیجه یک نمودار نامرتب ایجاد شود.
نمودارهای خطی شلوغی کمتری را نشان می دهند ، اما جزئیات زیادی را ارائه نمی دهند (بدون دامنه کم و زیاد).
میله های جداگانه ای که نمودار میله ای را تشکیل می دهند نسبتاً لاغر هستند ، که به کاربران امکان می دهد میله های بیشتری را در حالی که نمودار را کاملاً مرتب نگه می دارید جا دهند.
اگر به این علاقه دارید که جزئیات بیشتری را در اختیار داشته باشید ، نمودارهای شمعی احتمالاً جایگزین بهتری هستند.
CANDEL CHART نمودار شمعی
طبق گفته استیو نیسون ، نمودار شمعدانی اولین بار بعد از سال 1850 ظاهر شد.
بیشتر اعتبار ساخت شمعدان و نمودار سازی به یک تاجر افسانه ای برنج به نام Homma از شهر ساکاتا تعلق دارد.
این احتمال وجود دارد که ایده های اصلی وی طی سالهای طولانی معاملات اصلاح و اصلاح شده و در نهایت منجر به سیستم نمودار شمعی شود که امروزه از آن استفاده می کنیم.
نمودارهای شمعی ، باز ، زیاد ، پایین و بسته را نشان می دهند
نمودارهای شمعی روزانه بر اساس قیمت باز ، کم و زیاد روز داخل و بسته شدن است.
شمعدان هفتگی بر اساس باز شدن کندل در روز دوشنبه ، ونوسان قیمت تا بسته شدن کندل در روز جمعه است.
بسیاری از معامله گران و سرمایه گذاران بر این باورند که نمودارهای شمعی به ویژه رابطه بین باز و بسته آانها به سادگی خوانده می شوند.
شمعدان های توخالی زمانی شکل می گیرند که بسته شدن قیمت بالاتر از باز شدن قیمت باشد .
شمعدان های پر شده وقتی که بسته شدن قیمت کمتر از باز شدن باشد ، شکل می گیرند.
به قسمت مستطیل شکل از باز و بسته بدنه گفته می شود (بدن توخالی یا بدن تو پر).
خطوط بالا و پایین را سایه می نامند و نمایانگر سقف بالا قیمت و کف پایین قیمت هستند.
در مقایسه با نمودارهای میله ای سنتی ، بسیاری از معامله گران نمودار شمعدان را از نظر دید جذاب تر و تفسیر آن آسان تر می دانند.
هر شمع یا کندل تصویری ساده و جذاب از نظر تایم فریمهای بالاتر قیمت را ارائه می دهد.
به طور کلی ، هرچه طول بدن بیشتر باشد ، فشار خرید یا فروش شدیدتر است. برعکس ، شمعدان های کوتاه حرکت کمی را نشان می دهند و نشانگر ادغام هستند.
یک معامله گر می تواند بلافاصله رابطه بین باز و بسته و همچنین بالا و پایین را مقایسه کند.
رابطه بین باز و بسته شدن اطلاعات حیاتی محسوب می شود و جوهر وجودی کندل ها را تشکیل می دهد.
Scalping Trading چیست؟
اسکالپ تریدینگ یکی از سبکهای معاملهگری محسوب میشود و هدف آنها این نیست که از هر معامله مقدار زیادی سود دریافت کنند؛ بلکه میخواهند سودهای کم را بارها تایم فریمهای بالاتر و بارها از بازار بگیرند. اگر این کار را خوب انجام دهند، حسابشان در طول زمان رشد میکند.
معامله گران اسکالپی معمولا از اهرم استفاده کرده و حد ضررهای بسیار کوچکی دارند.
اسکالپ تریدینگ یک استراتژی بسیار معمول در معاملات کوتاه مدت است.
در واقع این روش، معمولترین روش معامله روزانه در بین تمام استراتژیهاست.
در معاملات اسکالپ، تایم فریمهای کمتری در تحلیل مورد استفاده قرار میگیرد، تصمیمات سریعتری گرفته میشود و نیازمند تسلط بسیار خوبی بر روی تحلیل تکنیکال و ابزارهای نموداری است؛ به همین دلیل بسیاری از معاملهگران حرفهای، بخشی از سرمایه خود را برای این نوع معامله در حساب خود نگه میدارند.
استراتژی اسکالپ تریدینگ در بسیاری از بازارهای مالی قابل استفاده است، معامله گران اسکالپی در فارکس، بازار بورس و بازار رمزارزها فعال هستند.
قبل از اینکه این مقاله را بخوانید باید با انواع استراتژیهای معاملهگری آشنا شوید و بعد از اینکه با موارد ابتدایی آشنا شدید، ادامه دهید.
در ادامه در مورد اسکالپ تریدینگ در رمزارزها خواهیم گفت و چند تا از پرکاربردترین استراتژیهای آنها را به شما یاد خواهیم داد.
اسکالپینگ چیست؟
اسکالپینگ یک استراتژی معامله است که در آن معاملهگران سعی میکنند از حرکات بسیار کوچک قیمتی سود بگیرند. این افراد به دنبال اهداف قیمتی بسیار بالا نیستند و در عوض در تلاشاند که بارها و بارها و از تغییرات کوچک قیمتی سود ببرند.
به همین دلیل، معاملهگران اسکالپی ممکن است تعداد زیادی سفارش در یک بازه زمانی کوتاه ثبت کنند و به دنبال ناکارآمدی بازار و حرکات کوچک قیمتی هستند.
تفکر اصلی پشت این استراتژی این است که با جمع کردن تعداد زیادی از سودهای کوچک، معاملهگر در نهایت به سود کلانی دست یابد.
با توجه به تایمفریمهای بسیار کوتاه، معاملهگران اسکالپی به تحلیل تکنیکال بسیار پایبند و وابسته هستند؛ زیرا اکثر دلایل بنیادی در طولانی مدت خود را در قیمت دارایی نشان میدهند و این افراد ندرتا خودشان را درگیر این نوع تحلیل میکنند.
با این حال اخبار بنیادی تاثیر خوبی در رشد دارایی (مثلا ارز دیجیتال یا سهم) دارند.
یک رمزارز یا سهمی که اخبار خوبی در مورد آن منتشر میشود، در یک دوره زمانی نقدینگی زیادی وارد آن شده و حجم معاملات آن بسیار بالا میرود. در این مدت زمان اسکالپرها وارد شده و از این نوسان بالا برای کسب سود استفاده میکنند.
به زبان ساده و کوتاه، اسکالپ تریدینگ به دنبال نوسانات کوتاهمدت است؛ نه افزایش قیمتها در طولانی مدت.
این استراتژی شاید برای همه مناسب نباشد؛ زیرا به فهم و درک بسیار بالا از ساز و کارهای بازار و همچنین تصمیمگیری سریع تحت فشار و استرس نیاز دارد.
اسکالپرها چطور پول درمیاورند؟
خوب فاکتورهای تکنیکالی که معاملهگران اسکالپی به آنها توجه میکنند چیست؟ حجم معاملات، پرایس اکشن، سطوح حمایت و مقاومت و الگوهای شمعی از معروفترین و پر کاربردترین ابزارهای معامله و طراحی یک ستاپ معاملاتی هستند.
برخی از پرکاربردترین اندیکاتورهای استفاده شده توسط این دسته از تریدرها نیز میانگین متحرکها، شاخص قدرت نسبی (RSI) و نوارهای بولینگر، VWAP و فیبوناچی هستند.
بسیاری از معامله گران اسکالپی از تحلیل لیست سفارشات (order book) نیز استفاده میکنند و علاوه بر همه اینها برخی از این افراد اندیکاتورهای مخصوص خودشان را درست میکنند تا برتری خاصتری نسبت به بقیه بازار داشته باشند.
درست مانند هر استراتژی دیگری در بازارهای مالی، داشتن یک ابزار خاص به موفقیت شما کمک بسیار بزرگی میکند.
اسکالپینگ به یافتن فرصتهای کوچک و معامله کردن با آنهاست و از آنجایی که اگر بسیاری از مردم با این فرصتها آشنا شوند، دیگر این کار سودآور نخواهد بود، معاملهگران اسکالپی معمولا در سکوت و خفا کار خود را انجام میدهند و به همین دلیل بسیار مهم است که استراتژی مخصوص خود را ساخته و آن را به خوبی تست کنند.
همانطور که قبلا گفتیم، اسکالپرها معمولا در تایمفریمهای کوچکتر مثل 1 ساعته، 15 دقیقهای یا 5 دقیقه ترید میکنند؛ برخی از آنها ممکن است حتی به نمودارهای زیر 1 دقیقه نیز توجه کنند.
بهرحال با این تایمفریمها ما وارد قلمروی رباتهای معاملاتی با فرکانس بالا میشویم که شاید برای انسانها کار در این ناحیه منطقی نباشد؛ زیرا ماشینها میتوانند در زمان کمی دادههای زیادی را بررسی و پردازش میکنند و ترید کردن با نمودار 15 ثانیهای برای انسان عادی معقول نیست.
باید این نکته را نیز در نظر بگیریم که ابزارهای تحلیلی در تایمفریمهای بالاتر بسیار بهتر و دقیقتر کار میکنند.
در اسکالپ تریدینگ هم اکثر افراد ابتدا به تایم فریمهای بالاتر نگاه کرده و تحلیل میکنند و بعد از مشخص کردن روند کلی بازار، زوم کرده و به دنبال فرصتهای اسکالپینگ میگردند؛ یعنی داشتن دیدی از ساختار بازار در تایمفریمهای بالا بسیار کمک کننده است؛ حتی اگر معاملات ما به صورت کوتاه مدت باشد.
استراتژی هر فرد با فرد دیگر فرق میکند و نمیتوان نسخهای یکسان برای همه در نظر گرفت؛ اما با این حال قوانین مشخص و ثابتی وجود دارند که بتوان طبق آنها معاملات خود را شکل داد.
استراتژیهای اسکالپ تریدینگ
ما میتوانیم اسکالپ تریدرها را به دو دسته اختیاری و سیستماتیک تقسیم کنیم.
تریدرهای اختیاری با دیدن شرایط بازار، تصمیمات خود را در لحظه میگیرند. این دسته از تریدرها شاید سیستم و استراتژی خاصی برای ورود و خروج به سهم و رمزارز داشته باشند؛ اما معمولا بر اساس شرایط بازار تصمیمگیری میکنند.
این افراد فاکتورهای زیادی را در معاملات خود در نظر میگیرند؛ اما این قوانین و فاکتورها زیاد سفت و سخت نبوده و بیشتر از روی غریزه و حس درونی تصمیم میگیرند.
تریدرهای سیستماتیک رویکرد متفاوتی دارند. آنها یک سیستم بسیار منظم و از قبل تعریف شده برای نقاط ورود و خروج خود دارند و اگر شرایط خاصی در بازار و سهم و رمزارز برقرار شد، اقدام به معامله میکنند. این نوع معامله بیشتر به دادههای بازار تکیه میکند و کمتر به حدس و گمان و حس درونیشان اعتماد میکنند.
در واقع این دستهبندی را میتوان برای دیگر انواع تریدرها نیز پیاده کرد؛ اما تفاوت بین آنها در استراتژیهای کوتاه مدت بیشتر مشخص میشود؛ چون قطعا ترید اختیاری در تایمفریمها بلندتر به خوبی کوتاهمدت کارساز نیست.
برخی از معاملهگران اسکالپی از روشی به نام معاملات دامنهای (range trading) استفاده میکنند. آنها صبر میکنند تا قیمت به یک رنج و دامنه مشخص رسیده و تثبیت شود و بعد در همان گستره اقدام به خرید و فروش میکنند.
پایین این رنج، به عنوان حمایت و بالای آن به عنوان مقاومت تعیین میشود. مثلا قیمت مدتی در بین 0.45 دلار تا 0.55 دلار بطور مداوم نوسان میکند و اسکالپ تریدرها از نوسانات قیمت در این دامنه، نوسان میگیرند.
قطعا هیچ تضمینی وجود ندارد که قیمت همچنان در این دامنه قیمتی باشد، اما بازهم این سیستم، سیستم معاملاتی خوبی است.
در کل معاملهگران حرفهای، حدضرر خود را در فاصله کمی از نقطه شکست دامنه قیمتی قرار میدهند تا اگر قیمت از دامنه موردنظر خارج شد زیان سنگینی متحمل نشوند.
یکی دیگر از استراتژیها در اسکالپ تریدینگ، بررسی تفاوت میان قیمت عرضه و تقاضاست.
شما میتوانید از این فرصت استفاده کنید؛ اگر تفاوت قابل توجهی بین پایینترین قیمت عرضه و بالاترین قیمت تقاضا (به انگلیسی bid-ask spread) وجود داشته باشد.
اسکالپرها میتوانند از این فرصتها سود ببرند؛ اما در واقع در این نبرد شما در برابر الگوریتمها و رباتها خواهید ایستاد؛ زیرا آنها در پیدا کردن و دیدن چنین دادههایی بسیار سریعتر از شما هستند.
در اسکالپ تریدینگ معمولا از اهرم استفاده میشود. معامله گران اسکالپی سودهای کمی میکنند و به همین دلیل سعی میکنند با بالا بردن اهرم سود خود را بالا ببرند.
آنها اغلب از پلتفرمهای مارجین تریدینگ، قراردادهای آتی و دیگر ابزارهای مالی که قابلیت اهرم را دارند استفاده میکنند. هرچند با این کار سود کمشان بسیار زیاد میشود؛ اما باید مراقب ریزشها نیز باشند زیرا اهرم در معاملات همانطور که میتوان پتانسیل سودآوری را افزایش دهد، در هنگام زیان نیز میتواند زیان زیادی را بر معاملهگر تحمیل کند.
آیا شما هم باید سبک معامله اسکالپی را در پیش بگیرید؟
جواب این سوال کاملا به این بستگی دارد که چه استایل معاملاتیای به درد شما میخورد.
برخی از تریدرها دوست ندارند هنگام خواب، موقعیت معاملاتی باز داشته باشند بنابراین از استراتژیهای کوتاه مدت استفاده میکنند.
معاملهگران روزانه و دیگر افراد کوتاه مدتی ممکن است به این استراتژی علاقهمند باشند.
از طرف دیگر برخی از معاملهگران بلند مدت تصمیمات خود را بر اساس بازه زمانی طولانیتری میگیرند و برایشان مهم نیست اگر پوزیشن آنها حتی یک ماه باز بماند.
فقط وارد معامله شده، قیمت هدف را تعیین کرده، حد ضرر را مشخص نموده و هر از چندگاهی معاملات را نگاه میکنند.
پس اگر میخواهید بدانید که معاملات اسکالپی به درد شما میخورد یا خیر، باید ببینید چه استایل معاملاتیای دارید. علاوه بر این باید استراتژی خود را نیز پیدا کنید که به شخصیت و ریسکپذیری شما بیایید و سود و تداوم داشته باشد.
شما میتوانید در شبکه آزمایشی آتی بایننس (Binance Futures testnet) و یا دیگر شبکههای دمو تمرین کنید و استراتژیهای مختلف را تست کنید تا بهترین آنها را پیدا کنید. به این ترتیب سرمایه اصلیاتان نیز در معرض خطر نخواهد بود.
اسکالپینگ اغلب به عنوان یک استراتژی کوتاه مدت استفاده میشود که هدفش گرفتن سودهای کوچک از حرکات کوچک قیمتی است.
این استراتژی نیازمند انضباط، دانش بازاری و قدرت تصمیمگیری سریع بالایی است. مدیریت استرس و هیجانات در این سبک اهمیت زیادی پیدا میکند.
اگر تجربه کافی در معاملهگری دارید این روش برایتان مناسب است؛ اما بدون توجه به اینکه با چه روشی در بازارهای مالی حضور دارید، مدیریت ریسک بسیار مهم است.
دیدگاه شما