انواع ابزارهای مالی


مدیریت ریسک در ابزارهای مالی اسلامی

ابزارهای مالی اسلامی به تازگی به عنوان یکی از انواع اوراق بهادار مهم در جهت تامین مالی و سرمایه گذاری اسلامی به کار برده می شوند. ابزارهای مالی اسلامی یکی از اثرگذارترین عوامل در نظام اقتصاد اسلامی است که به منزله ی جایگزینی مناسب برای وجوه نقد و انواع سرمایه گذاری ها در نظام اقتصادی از آنها یاد می شود. امروزه ابزارهای مالی در اقتصاد اسلامی یکی از موفق ترین سازوکارها در صنعت مالی قلمداد شده و رشد چشم گیری در نظام مالی جهانی داشته؛ به گونه ای که در چشم اندازهای مالی جهان، یکی از اساسی ترین ابزارهای توسعه ی دانش مالی مطرح می شود. مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی پس از بحث و بررسی در خصوص سازوکارهای اقتصاد اسلامی، ابزارهای مالی اسلامی و توسعه آنها در کشورهای مختلف جهان، به معرفی انواع ریسک های متوجه اوراق بهادار اسلامی پرداخته و در نهایت توجه خود را به مدیریت ریسک ابزارهای مالی اسلامی معطوف می دارد. هدف اصلی این پژوهش، تبیین و معرفی ریسک های پیش رو در ابزارهای مالی اسلامی است و معرفی مکانیزم مناسب جهت مدیریت ریسک این گونه اوراق و در نهایت ارتباط تامین مالی بهینه و رویکرد سرمایه گذاری اسلامی می باشد. تحقیق حاضر نشان می دهد ابزارهای مالی اسلامی مانند کلیه دارایی های مالی با انواع ریسک های بازار و ریسک های خاص ناشر این اوراق مواجه است؛ بنابراین می توان از ابزارهای رایج ریسک برای مصون سازی این اوراق استفاده نمود.

انواع ابزارهای منابع مالی کدام اند؟

ابزارهای مالی به هرگونه از دارایی هایی که قابلیت معامله کردن را داشته باشند،اتلاق می شود که تعدادی از این ابزارها عبارتند از: وجه نقد، املاک، اسناد قانونی مانند سهام و اوراق قرضه و بهادار، که بتوان با آنها معامله انجام داد را می توان جز ابزار مالی محسوب کرد. در واقع ابزارهای قانونی نوعی تعهد محسوب می شود که به وسیله آن، هر یک از طرفین معامله، در شرایطی خاص و در بازده زمانی مشخص، این تعهد را انجام می دهد. البته این ابزار به میزان وجه نقد لازم، زمان لازم برای کسب وجه نقد و احتمال به وجود آمدن آنها نیز بستگی دارد.

انواع ابزارهای منابع مالی کدام اند؟

طبق استانداردهای مالی بین المللی، ابزارهای مالی به دو دسته، ابزارهای نقدی و ابزارهای مشتقه، گروه بندی می شوند. همچنین برای برطرف کردن احتیاجات، که به مرور زمان گسترده تر و پیچیده تر می شوند، به وسیله موسسات مالی، ابزارهای تازه ای مانند ابزارهای مشتقه و ترکیبی، به وجود آمده و به کار می روند. در واقع زمانی که قیمت ها کاهش یافته می توان با استفاده از از ابزارهای مالی، مانع از سقوط بازار شد. همچنین وجود این ابزارهاست که سرمایه گذاران خارجی و داخلی را تشویق به سرمایه گذاری در بازار سهام می کند، که اگر چنین نبود، آنها انگیزه ای برای سرمایه گذاری در این زمینه نداشتند و بازار سهام با استقبال روبرو نمی شد.

ابزارهای مالی چه نقشی دارند؟

همان طور که با استفاده از ابزارهای مالی مختلف در طولانی مدت، همکاری و مشارکت مردمی را در تامین منابع به دنبال دارد، متنوع بودن ابزارهای مالی نیز افراد مختلفی را جذب بازار اورق بهادار کرده است. که برای این ابزار سه شکل و نقش گوناگون را لحاظ کرده اند:

نقش اول: این ابزار به اشخاصی که نیاز به سرمایه دارند کمک می کند تا سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری، وجه خود را در اختیار آنها قرار دهد و سرمایه گذاری کنند. در واقع این ابزار کمک به نقل و انتقال وجه از سرمایه گذار به نیازمند سرمایه را انجام می دهد.

نقش دوم: ریسک هایی که بین متقاضیان و عرضه کنندگان در سرمایه گذاری های حقیقی وجود دارد، با استفاده از این ابزار به گونه ای صورت می پذیرد که ریسک بین هر دو طرف معامله تقسیم و کاهش یابد.

نقش سوم: برای اینکه بتوان سرمایه گذاری های بزرگی را انجام داد، برای تامین مالی آن نیاز به جمع آوری پس اندازهای زیادی می باشد، که این کار بدون تجمیع صورت نمی گیرد. در واقع تجمیع بخش جدایی ناپذیر نظام مالی محسوب می شود.

طبقه بندی ابزارهای مالی:برای طبقه بندی ابزارهای مالی در بازارهای سرمایه گذاری، از چهار ابزار استفاده می کنند که عبارتند از:

ابزار های سرمایه ای (مالکیتی)

ابزار های استقراضی (بدهی)

ابزار های مشتقه

ابزار های ترکیبی

ابزارهای مالی بازار سرمایه چیست؟

مهم ترین نقش را در استفاده از پس اندازها در سرمایه گذاری ها که هدف آن ها افزایش و توسعه سازمان ها و شرکت هاست، بازار سرمایه بر عهده دارد. زیرا این بازار در رشد اقتصادی و جذب سرمایه کمک بسیاری می کند. و با دریافت سرمایه از عرضه کنندگان و انتقال آن به بازار و تقاضا کنندگان و افرادی که به سرمایه احتیاج دارند، باعث بیشتر کردن گردش مالی و رشد اقتصاد کشور می شود.انواع ابزارهای مالی در بازار سرمایه شامل موارد زیر است:

ابزارهای تأمین مالی دراز مدت

سهام: در شرکت های سهامی، سهم بخشی از سرمایه شرکت محسوب می‌شود که بر اساس آن تعهدات، منافع صاحب سهم و میزان مشارکت او در شرکت مشخص می شود. این سهام قابل نقل و انتقال و معامله می باشد. و انواع آن عبارتند از:

سهام عادی: اصلی ترین ابزار در بازار سرمایه سهام عادی می باشد زیرا قابلیت معامله در بازار بورس را دارد و شخصی که صاحب درصد مشخصی از سهام شرکت بوده، یعنی به همان میزان از سود شرکت سهیم می باشد. که به دو بخش سهام با نام و سهام بی نام دسته بندی می شوند.

سهام ممتاز: دارندگان این سهام نسبت به سهام عادی از مزایای بیشتری برخوردارند، زیرا دارای سود بیشتر و همچنین اولویت در زمان پرداخت سود حتی در زمان ورشکستگی با آنهاست.

اوراق قرضه :این اوراق اسنادی می باشند که به موجب آن شخص که آن را ارائه می دهد تعهد می کند که در زمان خاصی مبالغ مشخصی را به عنوان سود سالانه، به دریافت کننده اوراق پرداخت کند و پس از پایان مدت مشخص شده، اصل مبلغ را از او دریافت کند.

اوراق مشارکت: این اوراق با مجوز بانک مرکزی برای دوره ای مشخص و با قیمت اسمی معین، به سرمایه گذارانی که هدف آنها مشارکت در طرح هایی مانند طرح توسعه و عمرانی و…است، ارائه می شود و صادر کننده اوراق تعهد می کند که اصل پول و سود آن را در تاریخ مشخصی بازپرداخت کند.

ابزارهای ویژه مدیریت خطر: از گذشته تا کنون سرمایه گذاری همیشه با خطر ریسک همراه بوده است و بازار سرمایه هم به دلیل نوسانات قیمت با این ریسک مواجه است. ابزارهای مشتق ابزاری هستند که به کمک بازار سرمایه آمده اند تا برای این بازار ریسک را کاهش دهد. ارزش این ابزار مساوی با ارزش اوراق قرضه و دارایی های مالی است و ارزش مجزا و مستقلی ندارد.

مدیریت دارایی: کسانی که بخواهند در بازار سرمایه، سرمایه گذاری کنند، باید مرتب این بازار را مورد ارزیابی قراردهند و زمان زیادی را برای این کار اختصاص دهند. چنانچه اشخاص زمان لازم و تخصص کافی برای این بررسی و ارزیابی ها را نداشته باشند باید با مراجعه به شرکت‌ هایی که تخصص لازم در این زمینه را داراست، سرمایه و دارایی خود را مدیریت کنند.

حسابداری دقیق

وقتى با خدا گل یا پوچ بازى میكنى، نترس! تو برنده اى ، چون خدا همیشه دو دستش پره

آشنایی با ابزارهای مالی

توافقنامه بازخرید معکوس نقطه مقابل توافقنامه بازخرید می باشد. در مثالی که ذکر شد، معامله گر الف که اوراق بهادار را می فروشد و در تاریخی مشخص در آینده آن را بازخرید می کند اصطلاحا رپو انجام داده است. معامله گر ب که اوراق بهادار را خریداری می کند و در تاریخی مشخص در آینده آن را مجددا به فروش می رساند اصطلاحا رپوی معکوس انجام داده است. بنابراین این ابزار مالی از منظر قرض گیرنده وجوه، توافقنامه بازخرید و از منظر قرض دهنده وجوه، توافقنامه بازخرید معکوس نامیده می شود.
وثیقه قابل قبول توسط قرض دهنده ممکن است تنها محدود به اوراق قرضه خزانه با سررسید کمتر از 10 سال یا شامل هر نوع اوراق بهادار ی باشد. این ابزار ناشناخته در بازار مالی ایران از نظر تاریخ سررسید به سه دسته تقسیم می شود:
1 - توافقنامه بازخرید یک شبکه (ovemight repo) که به سررسید یکروزه اطلاق می شود.
2 - توافقنامه بازخرید با دوره زمانی مشخص (term repo)، که سررسید آن بیشتر از یک روز و در توافقنامه ذکر می شود.
3 - توافقنامه بازخرید باز (open repo)، که از ویژگی های آن نداشتن سررسید مشخص و قابلیت فسخ توافقنامه توسط هریک از طرفین می باشد. همچنین نرخ بهره دپو به طور روزانه و بر اساس نرخ بهره بازار تعدیل می شود.
توافق نامه بازخرید به چهار شکل انجام می شود:
1 -در توافق نامه باز خرید کلاسیک (classic repo) اگر در طول دوره توافق نامه به اوراق بهادار ی که به وثیقه گذاشته شده است سود یا بهره ای تعلق گیرد این وجوه به صاحب اصلی اوراق بهادار (وام گیرنده) پرداخت خواهد شد.
2 -توافق نامه بازخرید- فروش و خرید متقابل (buysell back repo) که تفاوت اصلی آن با توافق نامه بازخرید کلاسیک در این است که هر گونه بهره تعلق گرفته به اوراق بهادار در طول دوره قرارداد به وام دهنده تعلق می گیرد.
3 -در توافق نامه بازخرید نگهداری در حساب ها (hold in oostody)، دریافت کننده وام، وثیقه را واقعا به وام دهنده منتقل نمی کند و به جای آن دارایی مورد وثیقه را در طول دوره قرارداد در حسابی داخلی به نام قرض دهنده نگهداری می کند. این نوع از قراردادها تنها برای موسسات با ثبات از نظر مالی استفاده می شوند و دلیل آن ریسک بالای این قراردادها برای وام دهنده می باشد، زیرا وثیقه تا پایان مدت قرارداد در حساب های وام گیرنده بوده و وام دهنده به وثیقه دسترسی ندارد.
4 -در نوع آخر که به توافق نامه سه طرفه معروف است (tri-party repo)، اتاق پایاپای یا بانک به عنوان یک واسطه بین دو طرف عمل می کند و مسوول اجرای معامله که شامل نگهداری وثیقه، انتقال وثیقه، به روز کردن حساب ها (mark to market) و . می باشد. اگر چه ریسک اعتباری توافق نامه های بازخرید به دلیل وجود وثیقه به طور قابل ملاحظه ای کاهش یافته است، اما ریسک همچنان پابرجا است، زیرا ممکن است وام گیرنده درسر رسید قرارداد، اوراق بهادار فروخته شده را بازخرید نکند و به تعهد خود عمل نکند. در نتیجه وام دهنده، اوراق بهادار را ضبط و آن را به فروش می رساند در این حین ممکن است ارزش اوراق بهادار کاهش یافته باشد. ریسک اعتباری به عوامل مختلف از جمله دوره قرارداد و نقدشوندگی وثیقه بستگی دارد.
کاربرد توافق نامه های باز خرید: این ابزار مالی، بانک ها، شرکت ها و صندوق های سرمایه گذاری را قادر ساخته تا از طریق قراردادن وجوه نقد اضافه خود، سود کوتاه مدت به دست آورند، این نوع سرمایه گذاری ها به دلیل وجود وثیقه، نسبت به سایر سرمایه گذاری ها، ایمنی بالاتر، ریسک نکول کمتری دارند. دریافت کنندگان وجوه در توافق نامه های باز خرید به منظور تامین مالی کوتاه مدت و دسترسی به وجوه با هزینه کمتر به این بازار مراجعه می کنند که می توان شرکت ها، بانک ها را در این زمره قرار داد.
همچنین بانک های مرکزی از توافقنامه بازخرید به عنوان جزیی از عملیات بازار آزاد استفاده می کنند. بدین معنی که از طریق فروش اوراق بهادار و تعهد به بازخرید آن به قیمت بالاتر در تاریخی معین در آینده اقدام به جمع آوری پول از بازار می کنند.
برعکس بانک مرکزی مقدار مشخصی اوراق بهادار را از فروشنده می خرد و این فروشنده موافقت می کند که در زمانی در آینده همان اوراق را به قیمتی بالاتری بالاتر باز خرید کند و از طریق این ابزار مالی اقدام به تزریق پول به اقتصاد می کند.

وجود ابزارهای مالی گوناگون در بازار اوراق بهادار، انگیزش و مشارکت بیشتر مردم را در تأمین منابع مالی فعالیت‌های درازمدت به همراه می آورد. تنوع ابزارهای مالی از نظر ترکیب ریسک و بازده، ماهیت سود و شیوه مشارکت در ریسک، گروه های مختلف را به سوی بازار اوراق بهادار جذب می کند. برای ابزارهای مالی می توان سه نقش متمایز در نظر گرفت:

۱) اول، ابزارهای مالی وسایلی برای نقل و انتقال وجوه از سهامدارانی که مازاد سرمایه دارند و مایل به سرمایه گذاری هستند، به کسانی است که به این وجوه برای سرمایه گذاری در دارایی های حقیقی نیاز دارند.
۲) دوم، ابزارهای مالی انتقال وجوه را به شکلی انجام می دهند که ریسک سیستماتیک مربوط به جریان نقدی ناشی از سرمایه گذاری در دارایی های حقیقی، بین متقاضیان و عرضه کنندگان وجوه، توزیع مجدد شود.
۳) سوم، ابزارهای مالی وسیله ای برای تجمیع به شمار می روند. افزودن و انباشت پس اندازهای خانوار برای تأمین مالی طرح های بزرگ سرمایه گذاری، بدون تجمیع که بخش تفکیک ناپذیر نظام مالی است، امکان پذیر نیست. اگر امکان تجمیع از طریق صدور دارایی های مالی وجود نداشت ، این امکان برای خانوارها پدید نمی آمد که سرمایه‌های خود را تجهیز کنند و در سبد متنوعی انواع ابزارهای مالی از دارایی‌های حقیقی سرمایه گذاری نمایند.
● انواع ابزارهای مالی
فرهنگ اصطلاحات تخصصی مالی، واژه " instrument " را به‌عنوان ابزار مالی شناخته و آن را به‌عنوان یک سند رسمی و قانونی مانند سهام و اوراق قرضه و یا سایر ابزارهای مالی تعریف می کند.
امروزه، انواع بسیار متنوعی از ابزارهای مالی در بازارهای پول و سرمایه دنیا در چهار قالب زیر مورد استفاده قرار می گیرند:
۱) ابزارهای سرمایه ای (مالکیتی)
۲) ابزارهای استقراضی (بدهی)
۳) ابزارهای مشتقه
۴) ابزارهای ترکیبی.
همچنین، برای پوشش نیازهایی که به طور روزافزون پیچیده تر و متنوع تر می شوند، پیوسته ابزارهای مالی جدید به‌ویژه در قالب ابزارهای مشتقه و ترکیبی، خلق شده و مورد استفاده قرار می گیرند.
● دارائی‌های مالی
دارایی‌های مالی (در مقابل دارائی‌های حقیقی) به عنوان دارایی‌های نامشهود (سهم الشرکه‌ای از یک مجموعه دارائی‌های شرکت) طبقه بندی می‌شوند. مالکیت دارایی نامشهود با انتشار یکی از انواع دارایی‌های مالی در قالب ابزار سرمایه‌ای (مالکیتی) یا ابزار استقراضی (بدهی) تامین مالی می شود. افراد با دریافت انواع اوراق سهام یا انواع اوراق قرضه صاحب بخشی از سرمایه‌ی شرکت‌ها و عواید حاصل از فعالیت شرکت‌ها می شوند.
این دارایی ها به سه گروه طبقه بندی می شوند:
۱) گروه اول: بدهی‌ای که ادعای مقابل آن ثابت است. صاحب بدهی (دارنده اوراق) از سود، مبلغ ثابتی را مطالبه می کند که از این رو این ابزار را " ابزار با درآمد ثابت" می نامند.
۲) گروه دوم: صاحب سرمایه (دارنده سهام یا سهامدار) از سود، مانده را مطالبه می‌کند. به عبارت دیگر ، پس از پرداخت به دارندگان ابزار بدهی، مبلغی بر مبنای عایدات به دارنده این دارایی می پردازد.
۳) گروه سوم: برخی از اوراق بهادار آمیزه‌ای از هر دو گروه را مطالبه می کنند و ابزار مالی در اختیار آنها دو زیستی یا دو رگه نامیده می شود ؛ " سهام ممتاز " و " اوراق قرضه قابل تبدیل " از این گروه هستند.
علاوه بر این سه گروه ، دارائی‌های مالی دیگری نیز وجود دارند که مشتق شده ازسه گروه دارایی‌های مالی که ذکر شد، هستند. برای نمونه ، در برخی از قراردادها، طرف قرارداد یا ناچار است و یا این حق را دارد که یک دارایی مالی را در زمانی در آینده بخرد یا بفروشد. بهای این‌گونه قراردادها از بهای آن دارایی مالی، گرفته شده است؛ از این رو این قراردادها را " اوراق مشتقه " می‌نامند. این ابزارها امکان کنترل ریسک سقوط ارزش بازار دارایی‌های مالی (اوراق سهام و اوراق قرضه) یا امکان مقابله با خطر انتشار (عدم به فروش رسیدن اوراق بهادار در عرضه به مردم) را به ناشر اوراق و سرمایه گذار می دهد.
همچنین، اوراق مشتقه‌ای وجود دارند که مجموعه‌ای از قراردادهای آتی و قراردادهای اختیار معامله هستند؛ این اوراق عبارتند از: " قراردادهای معاوضه" ، " قراردادهای سقف " و " قراردادهای کف". بطور کلی، قراردادهای مشتقه، راهی کم هزینه برای مهارکردن برخی خطرهای عمده در اختیار ناشر اوراق و سرمایه گذار قرار می دهد.

حسابداری دقیق

وقتى با خدا گل یا پوچ بازى میكنى، نترس! تو برنده اى ، چون خدا همیشه دو دستش پره

آشنایی با ابزارهای مالی

توافقنامه بازخرید معکوس نقطه مقابل توافقنامه بازخرید می باشد. در مثالی که ذکر شد، معامله گر الف که اوراق بهادار را می فروشد و در تاریخی مشخص در آینده آن را بازخرید می کند اصطلاحا رپو انجام داده است. معامله گر ب که اوراق بهادار را خریداری می کند و در تاریخی مشخص در آینده آن را مجددا به فروش می رساند اصطلاحا رپوی معکوس انجام داده است. بنابراین این ابزار مالی از منظر قرض گیرنده وجوه، توافقنامه بازخرید و از منظر قرض دهنده وجوه، توافقنامه بازخرید معکوس نامیده می شود.
وثیقه قابل قبول توسط قرض دهنده ممکن است تنها محدود به اوراق قرضه خزانه با سررسید کمتر از 10 سال یا شامل هر نوع اوراق بهادار ی باشد. این ابزار ناشناخته در بازار مالی ایران از نظر تاریخ سررسید به سه دسته تقسیم می شود:
1 - توافقنامه بازخرید یک شبکه (ovemight repo) که به سررسید یکروزه اطلاق می شود.
2 - توافقنامه بازخرید با دوره زمانی مشخص (term repo)، که سررسید آن بیشتر از یک روز و در توافقنامه ذکر می شود.
3 - توافقنامه بازخرید باز (open repo)، که از ویژگی های آن نداشتن سررسید مشخص و قابلیت فسخ توافقنامه توسط هریک از طرفین می باشد. همچنین نرخ بهره دپو به طور روزانه و بر اساس نرخ بهره بازار تعدیل می شود.
توافق نامه بازخرید به چهار شکل انجام می شود:
1 -در توافق نامه باز خرید کلاسیک (classic repo) اگر در طول دوره توافق نامه به اوراق بهادار ی که به وثیقه گذاشته شده است سود یا بهره ای تعلق گیرد این وجوه به صاحب اصلی اوراق بهادار (وام گیرنده) پرداخت خواهد شد.
2 -توافق نامه بازخرید- فروش و خرید متقابل (buysell back repo) که تفاوت اصلی آن با توافق نامه بازخرید کلاسیک در این است که هر گونه بهره تعلق گرفته به اوراق بهادار در طول دوره قرارداد به وام دهنده تعلق می گیرد.
3 -در توافق نامه بازخرید نگهداری در حساب ها (hold in oostody)، دریافت کننده وام، وثیقه را واقعا به وام دهنده منتقل نمی کند و به جای آن دارایی مورد وثیقه را در طول دوره قرارداد در حسابی داخلی به نام قرض دهنده نگهداری می کند. این نوع از قراردادها تنها برای موسسات با ثبات از نظر مالی استفاده می شوند و دلیل آن ریسک بالای این قراردادها برای وام دهنده می باشد، زیرا وثیقه تا پایان مدت قرارداد در حساب های وام گیرنده بوده و وام دهنده به وثیقه دسترسی ندارد.
4 -در نوع آخر که به توافق نامه سه طرفه معروف است (tri-party repo)، اتاق پایاپای یا بانک به عنوان یک واسطه بین دو طرف عمل می کند و مسوول اجرای معامله که شامل نگهداری وثیقه، انتقال وثیقه، به روز کردن حساب ها (mark to market) و . می باشد. اگر چه ریسک اعتباری توافق نامه های بازخرید به دلیل وجود وثیقه به طور قابل ملاحظه ای کاهش یافته است، اما ریسک همچنان پابرجا است، زیرا ممکن است وام گیرنده درسر رسید قرارداد، اوراق بهادار فروخته شده را بازخرید نکند و به تعهد خود عمل نکند. در نتیجه وام دهنده، اوراق بهادار را ضبط و آن را به فروش می رساند در این حین ممکن است ارزش اوراق بهادار کاهش یافته باشد. ریسک اعتباری به عوامل مختلف از جمله دوره قرارداد و نقدشوندگی وثیقه بستگی دارد.
کاربرد توافق نامه های باز خرید: این ابزار مالی، بانک ها، شرکت ها و صندوق های سرمایه گذاری را قادر ساخته تا از طریق قراردادن وجوه نقد اضافه خود، سود کوتاه مدت به دست آورند، این نوع سرمایه گذاری ها به دلیل وجود وثیقه، نسبت به سایر سرمایه گذاری ها، ایمنی بالاتر، ریسک نکول کمتری دارند. دریافت کنندگان وجوه در توافق نامه های باز خرید به منظور تامین مالی کوتاه مدت و دسترسی به وجوه با هزینه کمتر به این بازار مراجعه می کنند که می توان شرکت ها، بانک ها را در این زمره قرار داد.
همچنین بانک های مرکزی از توافقنامه بازخرید به عنوان جزیی از عملیات بازار آزاد استفاده می کنند. بدین معنی که از طریق فروش اوراق بهادار و تعهد به بازخرید آن به قیمت بالاتر در تاریخی معین در آینده اقدام به جمع آوری پول از بازار می کنند.
برعکس بانک مرکزی مقدار مشخصی اوراق بهادار را از فروشنده می خرد و این فروشنده موافقت می کند که در زمانی در آینده همان اوراق را به قیمتی بالاتری بالاتر باز خرید کند و از طریق این ابزار مالی اقدام به تزریق پول به اقتصاد می کند.

وجود ابزارهای مالی گوناگون در بازار اوراق بهادار، انگیزش و مشارکت بیشتر مردم را در تأمین منابع مالی فعالیت‌های درازمدت به همراه می آورد. تنوع ابزارهای مالی از نظر ترکیب ریسک و بازده، ماهیت سود و شیوه مشارکت در ریسک، گروه های مختلف را به سوی بازار اوراق بهادار جذب می کند. برای ابزارهای مالی می توان سه نقش متمایز در نظر گرفت:

۱) اول، ابزارهای مالی وسایلی برای نقل و انتقال وجوه از سهامدارانی که مازاد سرمایه دارند و مایل به سرمایه گذاری هستند، به کسانی است که به این وجوه برای سرمایه گذاری در دارایی های حقیقی نیاز دارند.
۲) دوم، ابزارهای مالی انتقال وجوه را به شکلی انجام می دهند که ریسک سیستماتیک مربوط به جریان نقدی ناشی از سرمایه گذاری در دارایی های حقیقی، بین متقاضیان و عرضه کنندگان وجوه، توزیع مجدد شود.
۳) سوم، ابزارهای مالی وسیله ای برای تجمیع به شمار می روند. افزودن و انباشت پس اندازهای خانوار برای تأمین مالی طرح های بزرگ سرمایه گذاری، بدون تجمیع که بخش تفکیک ناپذیر نظام مالی است، امکان پذیر نیست. اگر امکان تجمیع از طریق صدور دارایی های مالی وجود نداشت ، این امکان برای خانوارها پدید نمی آمد که سرمایه‌های خود را تجهیز کنند و در سبد متنوعی از دارایی‌های حقیقی سرمایه گذاری نمایند.
● انواع ابزارهای مالی
فرهنگ اصطلاحات تخصصی مالی، واژه " instrument " را به‌عنوان ابزار مالی شناخته و آن را به‌عنوان یک سند رسمی و قانونی مانند سهام و اوراق قرضه و یا سایر ابزارهای مالی تعریف می کند.
امروزه، انواع بسیار متنوعی از ابزارهای مالی در بازارهای پول و سرمایه دنیا در چهار قالب زیر مورد استفاده قرار می گیرند:
۱) ابزارهای سرمایه ای (مالکیتی)
۲) ابزارهای استقراضی (بدهی)
۳) ابزارهای مشتقه
۴) ابزارهای ترکیبی.
همچنین، برای پوشش نیازهایی که به طور روزافزون پیچیده تر و متنوع تر می شوند، پیوسته ابزارهای مالی جدید به‌ویژه در قالب ابزارهای مشتقه و ترکیبی، خلق شده و مورد استفاده قرار می گیرند.
● دارائی‌های مالی
دارایی‌های مالی (در مقابل دارائی‌های حقیقی) به عنوان دارایی‌های نامشهود (سهم الشرکه‌ای از یک مجموعه دارائی‌های شرکت) طبقه بندی می‌شوند. مالکیت دارایی نامشهود با انتشار یکی از انواع دارایی‌های مالی در قالب ابزار سرمایه‌ای (مالکیتی) یا ابزار استقراضی (بدهی) تامین مالی می شود. افراد با دریافت انواع اوراق سهام یا انواع اوراق قرضه صاحب بخشی از سرمایه‌ی شرکت‌ها و عواید حاصل از فعالیت شرکت‌ها می شوند.
این دارایی ها به سه گروه طبقه بندی می شوند:
۱) گروه اول: بدهی‌ای که ادعای مقابل آن ثابت است. صاحب بدهی (دارنده اوراق) از سود، مبلغ ثابتی را مطالبه می کند که از این رو این ابزار را " ابزار با درآمد ثابت" می نامند.
۲) گروه دوم: صاحب سرمایه (دارنده سهام یا سهامدار) از سود، مانده را مطالبه می‌کند. به عبارت دیگر ، پس از پرداخت به دارندگان ابزار بدهی، مبلغی بر مبنای عایدات به دارنده این دارایی می پردازد.
۳) گروه سوم: برخی از اوراق بهادار آمیزه‌ای از هر دو گروه را مطالبه می کنند و ابزار مالی در اختیار آنها دو زیستی یا دو رگه نامیده می شود ؛ " سهام ممتاز " و " اوراق قرضه قابل تبدیل " از این گروه هستند.
علاوه بر این سه گروه ، دارائی‌های مالی دیگری نیز وجود دارند که مشتق شده ازسه گروه دارایی‌های مالی که ذکر شد، هستند. برای نمونه ، در برخی از قراردادها، طرف قرارداد یا ناچار است و یا این حق را دارد که یک دارایی مالی را در زمانی در آینده بخرد یا بفروشد. بهای این‌گونه قراردادها از بهای آن دارایی مالی، گرفته شده است؛ از این رو این قراردادها را " اوراق مشتقه " می‌نامند. این ابزارها امکان کنترل ریسک سقوط ارزش بازار دارایی‌های مالی (اوراق سهام و اوراق قرضه) یا امکان مقابله با خطر انتشار (عدم به فروش رسیدن اوراق بهادار در عرضه به مردم) را به ناشر اوراق و سرمایه گذار می دهد.
همچنین، اوراق مشتقه‌ای وجود دارند که مجموعه‌ای از قراردادهای آتی و قراردادهای اختیار معامله هستند؛ این اوراق عبارتند از: " قراردادهای معاوضه" ، " قراردادهای سقف " و " قراردادهای کف". بطور کلی، قراردادهای مشتقه، راهی کم هزینه برای مهارکردن برخی خطرهای عمده در اختیار ناشر اوراق و سرمایه گذار قرار می دهد.

اوراق اجارة تأمین نقدینگی

در این نوع از اوراق اجاره، بانی با ارائه طرح توجیهی اقدام به انتخاب شرکت واسط (SVP)می کند. شرکت واسط با انتشار اوراق و با جمع آوری پول از سرمایه گذاران، به وکالت از طرف آنان یکی از دارایی های فیزیکی بانی را به صورت نقد خریداری می کند، سپس به صورت اجاره عادی یا به شرط تملیک دوباره به بانی واگذار می نماید. سود این اوراق در سررسیدهای مشخص به صورت اجاره بهای دارایی به دارندگان اوراق پرداخت می شود. دارندگان اوراق قبل از سررسید، می توانند اوراق خود را در بازار ثانوی به فروش برسانند. SPV در پایان قرارداد اجاره عادی دارایی را از بانی تحویل گرفته و به وکالت از طرف سرمایه گذاران در بازار دارایی های مستهلک می فروشد و در انواع ابزارهای مالی اجاره به شرط تملیک، دارایی را به تملیک مستأجر درمی آورد.

شرایط انتشار

اوراق اجاره بانی باید دارای شرایط زیر باشد:

  • شخص حقوقی غیردولتی که قالب حقوقی آن سهامی یا تعاونی باشد،
  • مجموع جریان نقدی حاصل از عملیات آن در دو سال مالی اخیر مثبت باشد،
  • حداکثر نسبت مجموع بدهی ها به دارایی های آن 90 درصد باشد،
  • اظهارنظر بازرس و حسابرس شرکت در خصوص صورت های مالی دو دورة مالی اخیر آن مردود یا عدم اظهارنظر نباشد.

در صورتی که بانکها یا موسسات مالی و اعتباری تحت نظارت بانک مرکزی اصل و سود اوراق را تضمین نموده باشند، رعایت بندهای 2 و 3 برای بانی الزامی نمی باشد.

انواع دارایی قابل قبول برای اوراق اجاره دارایی های قابل قبول جهت انتشار اوراق اجاره به شرح زیر می باشند:

  • زمین
  • ساختمان و تأسیسات
  • ماشین آلات و تجهیزات
  • وسایل حمل و نقل

شرایط عمومی دارایی پایه

  • به کارگیری آن در فعالیت بانی، منجر به ایجاد جریانات نقدی شده یا از خروج وجوه نقد جلوگیری نماید.
  • هیچگونه محدودیت یا منع قانونی، قراردادی یا قضایی برای انتقال دارایی، منافع و حقوق ناشی از آن وجود نداشته باشد.
  • تصرف و اعمال حقوق مالکیت در آن برای نهاد واسط دارای هیچگونه محدودیتی نباشد.
  • مالکیت آن به صورت مشاع نباشد.
  • امکان واگذاری به غیر را داشته باشد.
  • تا زمان انتقال مالکیت دارایی به بانی، دارایی از پوشش بیمه ای مناسب و کافی برخوردار باشد.

اوراق مشارکت

  • اوراق مشارکت در اصطلاح علم اقتصاد، نوعی از اوراق بهادار است که توسط دولت، شهرداری، شرکت‌های دولتی و خصوصی، برای تأمین اعتبار طرح‌های عمرانی یا زیرساختی در کشور، منتشر می‌گردد. تهیهٔ دستورالعمل اجرایی و مقررات ناظر بر انتشار اوراق مشارکت بر عهدهٔ بانک مرکزی است. طبق دستورالعمل بانک مرکزی، اوراق مشارکت اوراق بهاداری هستند که با مجوز بانک مرکزی برای تأمین بخشی از منابع مالی مورد نیاز، طرح‌های سودآور تولیدی و خدماتی (به استثنای امور بازرگانی) در چارچوب عقدمشارکت مدنی ، توسط سازمان جاری منتشر می‌شود. در هر ورقهٔ مشارکت، میزان سهم دارندهٔ آن مشخص شده‌است

نکات مهم انتشار اوراق مشارکت

  • پروژه موضوع انتشار اوراق مشارکت باید در قالب شخصیت حقوقی انجام شود که دارای سوابق مالی حسابرسی شده توسط حسابرسان معتمد بورس باشد.
  • ناشر نباید زیان انباشته داشته باشد، عملکرد شرکت باید سودآور بوده و به تشخیص بورس امکان سودآوری آن در آینده وجود داشته باشد.
  • گزارش حسابرس مستقل در خصوص آخرین صورت های مالی حسابرسی شده نباید حاوی اظهارنظر مردود یا عدم اظهارنظر باشد.
  • پروژة موضوع انتشار اوراق مشارکت باید براساس گزارش توجیهی حسابرسی شده توسط حسابرس معتمد بورس از توجیه مالی، فنی و اقتصادی مناسبی برخوردار باشد.
  • داشتن وثایق معتبر جهت ارائه به ضامنی که بازپرداخت اصل و سود اوراق مشارکت را تضمین خواهد کرد. پروژه موضوع انتشار اوراق مشارکت می تواند یکی از تضامین قابل ارائه به ضامن باشد که به نتیجة مذاکره با ضامن بستگی دارد.
  • حداقل سهم الشرکه ناشر در هر طرح توسط مرجع صادرکننده مجوز انتشار اوراق تعیین می شود. معموالً، حداقل 50 درصد از منابع مورد نیاز برای اجرای پروژه باید توسط ناشر تأمین شود.
  • سقف مبلغ اوراق مشارکت قابل انتشار برای شرکت های پذیرفته شده در بورس به تشخیص هیئت پذیرش و حداکثر تا 70 درصد ارزش ویژه هر شرکت است. همچنین، حداکثر میزان اوراق مشارکت قابل انتشار براساس ضوابط داخلی سازمان بورس و اوراق بهادار بدین ترتیب اعمال شده است که نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام، بعد از انتشار اوراق مشارکت، حداکثر مساوی عدد 3 باشد.در صورتی که اصل و سود اوراق مشارکت توسط بانکها و انواع ابزارهای مالی موسسات مالی و اعتباری تحت نظارد بانک مرکزی ضمانت شده باشد، نیازی به رعایت بندهای 2 و 7 توسط ناشر نمیباشد.
  • مصرف وجوه حاصل از واگذاری اوراق مشارکت در محلی غیر از پروژه های مبنای انتشار اوراق مشارکت، مجاز نیست.
  • اوراق مشارکت ممکن است قابل تعویض با سهام سایر شرکت های پذیرفته شده در بورس باشد. در این صورت ناشر موظف است حداقل به میزان اوراق مشارکت قابل تعویض، موجودی سهام شرکت های مذکور را تا سررسید نهایی اوراق مشارکت نگهداری نماید.
  • اوراق مشارکت ممکن است قابل تبدیل به سهام شرکت ناشر باشد. در این صورت مجمع عمومی فوق العاده بنا به پیشنهاد هیئت مدیره و گزارش خاص بازرس یا بازرسان شرکت اجازه انتشار اوراق مشارکت را می دهد و شرایط و مهلتی را که طی آن دارندگان این گونه اوراق خواهند توانست اوراق خود را به سهام شرکت تبدیل کنند تعیین و اجازة افزایش سرمایه را به هیئت مدیره خواهد داد.

تعریف و ویژگی های اوراق استصناع

اوراق استصناع :

اوراق بهاداری هستند که دارندگان آنها به صورت مشاع مالک دارایی مالی هستند که براساس قرارداد استصناع شکل می گیرد.

این اوراق دارای بازده معین و قابل مبادله در بازار ثانوی بوده است.

وزارت خانه ها، شهرداری ها، شرکت های دولتی و بخش خصوصی برای تأمین مالی طرح های عمرانی و توسعه ای می توانند اقدام به انتشار اوراق استصناع نمایند.

امکان بازار ثانوی اوراق استصناع

همه انواع اوراق استصناع از نوع ابزارهای مالی انتفاعی با سود معین می باشند، بر این اساس می توانند اهداف و سلیقه های بخش مهمی از صاحبان وجوه مازاد که قصد سرمایه گذاری بدون ریسک دارند را پوشش دهند، در نتیجه قابلیت مالی خرید و فروش در بازار ثانوی را خواهند داشت

پیش بینی می گردد برای خرید و فروش اوراق استصناع بازار ثانوی فعالی شکل گیرد و قیمت بازاری آنها متناسب با مدت و مبلغ اسمی اوراق، تعیین شود و ابزار جدیدی شبیه اوراق مشارکت، با نرخ بازدهی معین وارد بازار سرمایه شود.

تعریف اوراق منفعت

  • ورق منفعت سند مالی بهاداری است که بیانگر مالکیت دارندة آن بر مقدار معین خدمات یا منافع آینده از یک دارایی بادوام است که در ازای پرداخت مبلغ معینی به وی منتقل شده است مانند گواهی حق اقامت در هتل معین برای روز معین، حق استفاده از خدمات آموزشی دانشگاه برای ترم یا سال معین، حق استفاده از یک ساعت پرواز برای مقصد معین و حق استفاده از خدمات حج یا عمره برای سال معین.

کاربردهای اوراق منفعت

  • واگذاری منافع آینده دارایی های بادوام:

صاحبان دارایی های بادوام گاهی به نقدینگی احتیاج دارند و حاضرند برای تأمین آن، بخشی از منافع حاصل از دارایی های بادوام خود را از پیش واگذار کنند. در این موارد اگر صاحبان دارایی در جست و جوی استفاده کننده نهایی )کسی که بخواهد در روز معین از منافع دارایی معین استفاده کند( باشند، احتمال موفقیت خیلی پایین و در حد صفر است. برای حل این مشکل می توان از اوراق منفعت استفاده کرد. یعنی صاحبان دارایی برای بخشی از منافع دارایی، اوراق منفعت منتشر و سپس آن ها را در مقابل مبلغ معینی به متقاضیان واگذار می کنند. دارندگان اوراق می توانند صبر کنند و در زمان معین از آن منافع بهره ببرند؛ کما اینکه می توانند قبل از فرا رسیدن مدت آن را به دیگران واگذار کنند.

  • واگذاری خدمات آینده:

همانند صاحبان دارایی های بادوام، شرکت ها و مؤسسه های خدماتی نیز گاهی برای تأمین سرمایه در گردش یا توسعه فعالیت های اقتصادی، نیازمند پول می شوند و حاضرند بخشی از خدمات آینده خود را از پیش واگذار کنند. در این موارد نیز اگر شرکت های خدماتی به دنبال مشتری نهایی )استفاده کننده واقعی از خدمات( باشند، احتمال موفقیت در سطح پایین و نزدیک به صفر است، در حالی که استفاده از اوراق بهادار منفعت می تواند این مشکل را به آسانی حل کند.

مکانیسم بازار اوراق منفعت

  • صاحبان دارایی های بادوام به منظور حل مشکل نقدینگی خود می توانند برای بخشی از منافع حاصل از دارایی، اوارق منفعت منتشر کند. در این حالت نهاد واسط با جمع آوری پول از مردم به وکالت از طرف آنان، منافع آتی حاصل از دارایی بادوام را به ارزش فعلی پیش خرید می کند. سود این اوراق در سررسیدهای مشخص از طریق نهاد واسط در اختیار سرمایه گذاران قرار می گیرد. در زمان سررسید نیز، دارندگان اوراق از وجوه حاصل از منافع بهره مند می شوند. دارندگان اوراق می توانند اوراق خود را قبل از سررسید در بازار ثانوی به فروش رسانند.

ارزش اوراق منفعت و نرخ بازدهی آن

  • قیمت اوراق بهادار منفعت و سود حاصل از خرید و فروش آن ها )نرخ بازدهی( به عوامل زیادی چون اعتبار صاحبان دارایی و شرکت های خدماتی، قیمت اسمی منافع و خدمات، نرخ بازدهی ابزارهای مالی مشابه، زمان و مکان ارائه منافع و خدمات بستگی دارد
  • ارزش صکوک منفعت بر اساس ارزش فعلی منافع آتی حاصل از دارایی های بادوام یا ارزش فعلی خدمات محاسبه می شود. ارزش فعلی هر ورقه منفعت با لحاظ ارزش اسمی، نرخ تنزیل و مدت زمان باقی مانده تا زمان استفاده از منافع به دست می آید.

مثال کاربردی اوراق منفعت

به عنوان مثال یک شرکت پیمانکاری بزرگراهی را تحت قرارداد BOT احداث کرده و اکنون به مدت 20 سال حق بهره برداری از این بزرگراه از جمله عوارض دریافتی را داشته و از طرف دیگر برای ورود انواع ابزارهای مالی به دیگر پروژه های خود نیاز به منابع مالی جدید دارد. لذا می تواند منافع حاصل از بزرگراه احداث شده را به عموم واگذار نماید. در این حالت نهاد واسط با جمع آوری وجوه از مردم، درآمد حاصل از عوارض بزرگراه ها را طی عمر اوراق منفعت پیش خرید می کند. شرکت پیمانکاری نیز وجوه حاصل از عوارض را پس از کسر هزینه های بزرگراه در اختیار نهاد واسط قرار می دهد. از آنجاییکه عوارض بزرگراه ها و هزینه ها به صورت مستمر و نه در دوره های زمانی خاص ایجاد می شود لذا نهاد واسط این وجوه را به نمایندگی از طرف دارندگان اوراق در حساب بانکی مشخص سپرده گذاری می کند. نهاد واسط در سررسیدهای مشخص حداقل سود علی الحساب تضمین شده توسط ضامن اوراق را از حساب بانکی مذکور برداشت کرده و در اختیار دارندگان اوراق قرار می دهد. درپایان عمر اوراق نیز نهاد واسط مانده وجوه موجود در حساب بانکی که بیانگر اصل اوراق و سایر منافع احتمالی و سود سپرده است را در اختیار دارندگان اوراق قرار می دهد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.