دلایل تغییر نرخ ارز
مبانی نظری و پیشینه تحقیق. 12
بخش اول- مبانی نظری نوسان پذیری ارزی.. 14
2-1-اهمیت نرخ ارز. 14
2-2-تاریخچه نرخ ارز. 15
2-3-دلایل افزایش و نوسانات نرخ ارز. 18
2-3-1-دلایل ساختاری.. 18
2-3-1-1-افزایش درآمدهای دولت (تأمین اعتبار یارانهها)؛ 18
2-3-1-2-سرمایههای سرگردان به دلیل نوسانات و دلایل تغییر نرخ ارز دستوری بودن نرخ سود بانکی؛ 18
2-4-1-دستوری بودن و چند نرخی بودن ارز؛ 18
2-4-2-تحریم اقتصادی؛ 18
2-4-3-حجم بالای نقدینگی؛ 19
2-4-4-1-رکود بخش تولید و انتقال عوامل تولید به بخش سفتهبازی (دلالی)؛ 19
2-4-4-2-ایجاد نوسان در بازار توسط افرادی که دارای رانت اطلاعاتی میباشند؛ 19
2-5-1-دلایل جاری و کوتاه مدت: 19
2-5-2-التهاب در بازار طلا؛ 19
2-5-2-2-ضعف بازارهای جانشین مانند بخش تولید، مسکن و بازار بورس در جذب نقدینگی؛ 20
2-5-2-3-ناسازگاری زمانی سیاستهای بانک مرکزی؛ 20
2-5-2-4-کاهش عرضه در بازار؛ 20
2-5-2-5-وجود تورم؛ 20
2-6-نظام ها و نظریه های تعیین نرخ ارز. 21
2-6-1-نظامهای مختلف ارزی.. 21
2-6-1-1-نظام ارز شناور. 21
2-6-1-4-نظام نرخ ارز میخکوب خزنده 22
2-7-1-نظام نرخ ارز شناور مدیریت شده 23
2-8-نظریههای مختلف تعیین نرخ ارز. 23
2-8-1-رهیافت تجاری یا رویکرد کششها 24
2-8-2-نظریه برابری قدرت خرید 24
2-8-3-رویکرد پولی. 25
2-8-4-رویکرد تراز موجودی اوراق بهادار. 26
2-9-پیشینه تحقیق. 27
2-9-1-تحقیقات انجام شده داخلی. 27
2-9-2-تحقیقات انجام شده خارجی. 30
3-1-روش شناسی تحقیق. 36
3-2-فرآیند تحقیق. 38
3-3-روش و ابزار گرد آوری اطلاعات.. 40
3-4-جامعه آماری.. 41
3-5-نمونه آماری.. 41
3-6-روش نمونه گیری.. 42
3-7-ابزار سنجش.. 42
3-8-اعتبار و روایی ابزار تحقیق. 43
3-8-1-روایی پرسشنامه. 43
3-8-2-پایایی پرسشنامه. 44
3-9-روشهای تجزیه و تحلیل اطلاعات.. 44
تجزیه و تحلیل دادهها 47
4-1-بخش تحلیل توصیفی تحقیق. 48
4-1-5-نوع استخدام 51
4-1-6-سابقه خدمت.. 52
4-2-بخش تحلیل استنباطی تحقیق. 52
4-2-1-عوامل ساختاری مؤثر بر تعیین نرخ ارز در ایران کدامند؟ 53
4-2-2-عوامل رفتاری مؤثر بر تعیین نرخ ارز در ایران کدامند؟………………… 55
4-2-3-عوامل زمینهای مؤثر بر تعیین نرخ ارز در ایران کدامند؟ 57
4-2-4-عوامل مؤثر در تعیین نرخ ارز در ایران به ترتیب اولویت کدامند؟ 59
نتیجهگیری و پیشنهادات.. 60
5-1-نتایج سؤالات تحقیق. 61
5-1-1- عوامل ساختاری مؤثر بر تعیین نرخ ارز در ایران کدامند؟ 61
5-1-2- عوامل رفتاری مؤثر بر تعیین نرخ ارز در ایران کدامند؟ 62
5-1-3- عوامل زمینه ای مؤثر بر تعیین نرخ ارز در ایران کدامند؟ 62
5-1-4- عوامل مؤثر در تعیین نرخ ارز در ایران به ترتیب اولویت کدامند؟ 63
5-2-پیشنهادهای تحقیق. 63
5-2-1-پیشنهادهای اجرایی تحقیق. 63
5-2-2-پیشنهادهای پژوهشی تحقیق. 64
5-3-محدودیت های تحقیق. 64
منابع و مآخذ 65
ضمائم و پیوست ها 65
جدول 3-1 طیف لیکرت.. 43
جدول 3-2- آلفای کرونباخ پرسشنامهها 44
جدول 4-1: توزیع تأهل. 48
جدول 4-2: توزیع سن. 49
جدول 4-4: توزیع جنسیت.. 50
جدول 4-5: توزیع نوع استخدام 51
جدول 4-6: توزیع سابقه خدمت.. 52
جدول 4-7: آماره های مربوط به آزمون کولموگروف اسمیرنف.. 53
جدول 4-8- نتایج مربوط به عوامل ساختاری مؤثر بر تعیین نرخ ارز در ایران. 53
جدول 4-9- نتایج مربوط به عوامل رفتاری مؤثر بر تعیین نرخ ارز در ایران. 55
جدول 4-10- نتایج مربوط به عوامل زمینه ای مؤثر بر تعیین نرخ ارز در ایران. 57
جدول 4-11- نتایج مربوط به عوامل مؤثر در تعیین نرخ ارز در ایران. 59
نمودار 4-1: توزیع تأهل. 49
نمودار 4-2: توزیع سن. 49
نمودار 4-3: توزیع تحصیلات.. 50
نمودار 4-4: توزیع جنسیت.. 51
نمودار 4-5: توزیع نوع استخدام 52
نمودار 4-6: توزیع سابقه خدمت.. 52
نمودار 4-7- مدل تأییدی گویه های مؤثر بر روی عوامل ساختاری تعیین کننده نرخ ارز در ایران. 54
نمودار 4-8- مدل تأییدی گویه های مؤثر بر روی عوامل رفتاری تعیین کننده نرخ ارز در ایران. 56
نمودار 4-9- مدل تأییدی گویه های مؤثر بر روی عوامل زمینه ای تعیین کننده نرخ ارز در ایران. 59
شکل 1-1-منبع مدل (میرزائی اهرنجانی، 1371) 5
شکل 3-1- پیاز پژوهش (رویکرد جامع به پژوهش) (دانایی فرد و همکاران، 1386: 4) 37
شکل 3-2- مدل 1) مراحل روش علمی(کیوی و کامپنهود، 1385) 40
شکل 3-3: ساختار کلی مدل معادلات ساختاری؛ (حبیبی، ۱۳۹۱) 45
می توان گفت که نوسانات نرخ ارز نوعی ریسک را در بخش تعاملات خارجی ایجاد می کند که از این نظر می تواند صادرات، واردات و جریانهای سرمایه ای را با اخلال مواجه کند. بنابراین اگر تغییرات نرخ ارز در جهت مناسب تنظیم شود، می تواند محیط مناسب و مساعدتری را جهت تولید، تجارت و سرمایه گذاری فراهم سازد. نوسانات نرخ ارز باعث تغییر قیمت کالاها و خدمات، تولید و عوامل تولید می شود و از این طریق روی جریانات نقدی فعلی و آتی مورد انتظار و در پی آن بازده سهام بنگاه اقتصادی تأثیر می گذارد. به این ترتیب که کاهش ارزش پول سبب افزایش تقاضا برای کالاهای تولید داخلی به دلیل افزایش قیمت نسبی کالاهای خارجی به داخلی می شود که نتیجه ی آن افزایش سطح عمومی قیمتها می باشد، از طرف دیگر موجب کاهش واردات داده های واسطه ای و سرمایه ای به دلیل افزایش قیمت آنها شده که باعث افزایش هزینه تولید و کاهش سرمایه گذاری میشود.
در تحقیق حاضر محقق بر آن است تا به شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر تعیین نرخ ارز در ایران بپردازد.
افزایش قیمت مکالمات بینالملل با تغییر نرخ ارز
مهر| معاون شرکت ارتباطات زیرساخت دلایل افزایش قیمت مکالمات بینالملل را افزایش نرخ ارز عنوان کرد و گفت: بیشترین تماس صادره و وارده ایران مربوط به کشور افغانستان است.
مهر| معاون شرکت ارتباطات زیرساخت دلایل افزایش قیمت مکالمات بینالملل را افزایش نرخ ارز عنوان کرد و گفت: بیشترین تماس صادره و وارده ایران مربوط به کشور افغانستان است.
اسماعیل رادکانی معاون شرکت ارتباطات زیرساخت درباره دلایل افزایش نرخ مکالمات بینالملل برای کاربران ایرانی توضیح داد و گفت: پرداختهای شرکت ارتباطات زیرساخت در بخش بینالملل بهصورت ارزی صورت میپذیرد. به این معنی که پرداختها به اپراتورهای خارجی که مکالمه از ایران را ترمینیت میکنند و در مقصد به مشتری میرسانند بهصورت ارزی بوده و به همین جهت، قیمت مکالمه با توجه به نرخ ارز تغییر میکند.وی با اشاره به تغییر سطحبندی کشورها و نرخ مکالمات بر مبنای این سطحبندی افزود: ممکن است به دلایل مختلف از جمله دلایل برگزاری رویدادهای مناسبتی، سطوح نرخگذاری اپراتورهای خارجی ارایهدهنده خدمات تلفن بینالملل با کاهش قیمت یا افزایش قیمت، تغییر کند. برای مثال کشور روسیه در زمان برگزاری جام جهانی، افزایش قیمت قابلتوجهی برای مکالمات در این کشور در نظر گرفت.
معاون شرکت ارتباطات زیرساخت با بیان اینکه در نمای کلی تمامی سطوح در حوزه تلفن بینالملل افزایش قیمت داشته است، گفت: مبنای سطحبندی کشورها در برقراری تماس بینالملل، نرخی است که اپراتور خارجی برای انتقال ترافیک از کشور ما اعلام میکند و از آنجایی که این نرخ، ارزی است، پس از تبدیل آن به ریال شاهد افزایش قیمت خواهیم بود که آن را برای مشترکان اعمال میکنیم.
وی در مورد اینکه بیشترین مکالمه بینالملل در سال ۹۷ با کدام کشور انجام گرفته است، اظهار داشت: ایران بیشترین تماس وارده و صادره را با کشور افغانستان دارد.رادکانی درباره واگذاری خدمات تماس بینالملل به بخش خصوصی و از بین رفتن انحصار شرکت ارتباطات زیرساخت در این زمینه، گفت: منتظر ابلاغ مصوبه کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات هستیم و پساز آن روند اجرایی واگذاری این خدمات به اپراتورهای ارتباطی صورت میپذیرد.وی درباره علت تأخیر در ابلاغ مصوبه کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات در این زمینه که قرار بود در سال ۹۷ اجرایی شود، خاطرنشان کرد: این اقدام، کار سادهای نیست. بخش زیادی از این حوزه اعم از شرکت ارتباطات زیرساخت، سازمان تنظیم و مقررات رادیویی، مخابرات و اپراتورها و پروانههایی که در این خصوص صادر شده است، متأثر از این حوزه هستند و باید جوانب کار به درستی سنجیده شود.
معاون شرکت ارتباطات زیرساخت با تاکید بر اینکه این مصوبه نیازمند کار کارشناسی بود، گفت: مدل ورود بخش خصوصی و اپراتورها به عرصه ارایه خدمات تماس بینالملل، متفاوت از سایر بخشها است و به همین دلیل باید کار کارشناسی بیشتری در این خصوص صورت میگرفت. اما ارادهای برای جلوگیری از اجرای این مصوبه دیده نمیشود.شرکت ارتباطات زیرساخت در نامهای از شرکت مخابرات ایران خواست که در راستای افزایش تعرفه مکالمات بینالملل، از تاریخ ۱۵ مهرماه ۹۷، نرخهای جدید را برای تماس با شبکه ثابت و سیار کشورهای مدنظر اعمال کند. جدول نرخهای جدید مکالمات ثابت و سیار با ۲۱۴ کشور در این لینک قابل دریافت است.
سقوط درآمد ملی سرانه ایرانیان
وب دلایل تغییر نرخ ارز سایت «tejaratnews.com» که یک سایت خبری مهم با تمرکز بر اخبار اقتصادی در ایران است در 9 سپتامبر طی گزارشی خبری بر اساس آمار تهیه شده توسط بانک جهانی اعلام کرد که تا سال 2020 شاخص درآمد ملی ایران که به دلار آمریکا محاسبه شده است روند نزولی داشته و سقوط کرده است.
بر اساس دادههای بانک جهانی درآمد سرانه ملی ایران که در پایان سال 2017 میلادی 444 میلیارد دلار بود، در پایان سال 2020 به 191 میلیارد دلار کاهش یافت. این به معنی کاهش 60 درصدی درآمد سرانه ملی است. کاهش درآمد ملی در طول جنگ 8 ساله ایران و عراق کمتر از این میزان بود.
بر اساس دادههای بانک جهانی، 2 شاخص درآمد ملی جداگانه برای ایران در بازه زمانی 2015 تا 2020 و همچنین شاخصهای تورم و نرخ ارز در جدول 1 ارائه شده است.
شاخص تولید ناخالص داخلی محاسبه شده با توجه به پول ملی ایران ریال (تومان) در سال 2020 در ستون B جدول 1 نشان داده شده است.
کل ارزش افزوده یا کل ارزش پولی کالا و خدمات آماده مصرف نهایی تولید شده در ایران در سال 2020 در حدود 33.058 تریلیون ریال است. این میزان با استفاده از قیمتهای جاری برای سال 2020 محاسبه شده است.
از آنجا که ریال یک ارز معتبر در سراسر جهان نیست، نهادهای بینالمللی به جای محاسبه کل با ارزهای ملی کشورها، ارزهای رایج بینالمللی را ترجیح میدهند و بنابراین مقایسه درآمد بین کشورها را میتوان به راحتی انجام داد.
موسسات بینالمللی مانند بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول عموما از دلار آمریکا در گزارشات خود استفاده میکنند و موسساتی که زیر چتر اتحادیه اروپا فعالیت میکنند از یورو در این محاسبات استفاده میکنند.
در همین راستا برخی مشکلات در تبدیل تولید ناخالص داخلی که با توجه به واحد پول ایران محاسبه میشود به دلار آمریکا (یا هر ارز دیگری) بوجود میآید. مهمترین مشکل در زمینه ایران، سردرگمی ناشی از سیستم نرخ ارز ثابت و همچنین در دسترس بودن نرخ ارز آزاد در بازار است.
بانک مرکزی ایران در نوامبر 2018 (درست پس از اعمال تحریمها) نوعی سیستم نرخ ارز ثابت (NIMA) را برای مدیریت موثرتر منابع ارزی کمیاب معرفی کرد. در این سیستم، نرخ ارز ثابت 1 دلار آمریکا برابر با 42000 ریال است.
در این سیستم، بانک مرکزی ارز با نرخ ثابت را تنها به شهروندان ایرانی که به دلایل خاصی به خارج از کشور میروند یا برای واردات کالاهای خاص اختصاص میدهد.
ارقام تولید ناخالص داخلی با نرخ فعلی یا نرخ بازار محاسبه شده در جدول 1 ستون A نشان داده شده است.
تولید ناخالص داخلی که با توجه به نرخ فعلی بازار به دلار آمریکا محاسبه می شود، از سال 2018 به سرعت کاهش یافته است. مهمترین دلیل این امر افزایش ریسک پس از خروج ایالات متحده از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) است.
با افزایش ریسک، ارزش پول ایران به سرعت و تا حد زیادی در برابر دلار آمریکا در بازار آزاد کاهش یافت.
اگر نرخ نیما (1 دلار = 42000 ریال) که توسط بانک مرکزی ایران به عنوان مرجع در نظر گرفته شده بود به جای نرخ بازار در نظر گرفته شود، تولید ناخالص داخلی در دلایل تغییر نرخ ارز سال 2020 حدود 787 میلیارد دلار آمریکا (33.058/42000=787) خواهد بود.
- کدام محاسبه صحیح است؟ 192 میلیارد دلار یا 787 میلیارد دلار آمریکا؟
در هر دو محاسبات به دلایلی مشکلاتی وجود دارد. اولین مشکل مربوط به پیشینه تغییر نرخ ارز در ایران است. قیمتگذاری در بازار ارز ایران عمدتاً ناشی از قیمت گذاری ریسک است تا واقعیت های بازار (بنیادی).
با توجه به این واقعیت که مردم به دلیل نگرانی از خطرات ژئوپلیتیک منابع مالی خود را از ریال ایران به دلار آمریکا منتقل میکنند، باعث شده که ارزش ریال در برابر دلار آمریکا کاهش قابل توجهی داشته باشد. قیمت گذاری نرخ ارز به جای دلایل مربوط به ساختار اقتصادی، بر اساس درک ریسک شکل میگیرد.
محاسبه 787 میلیارد دلار آمریکا که با نرخ ارز ثابت محاسبه شده نیز حقیقت را منعکس نمیکند. در حالی که همه قیمتها در ایران در بین سالهای 2018 تا 2020 افزایش چشمگیری داشته، غیرقابل تصور است که نرخ ارز که نشان دهنده قیمت ارز خارجی بر حسب پول ملی است، ثابت بماند.
- راه حل چیست؟
محاسبه مجدد این ارقام، کنار گذاشتن جزئیات فنی و اشاره به یک مدل ساده اقتصادی به درک واضحتر تصویر اقتصاد ایران کمک می کند. این محاسبه نرخ تورم را از یک سو در نظر خواهد گرفت و همچنین اثر ایجاد شده توسط "درک ریسک" را حذف خواهد کرد.
طبق رویکرد شکاف تورم که اغلب در ادبیات مالی بین المللی استفاده میشود، تغییر نرخ ارز بین دو کشور برابر است با تفاوت تورم مشاهده شده در این کشورها.
هنگامی که ستون D و ستون E در جدول 1 مورد بررسی قرار میگیرند، میتوان مشاهده کرد که نرخ تورم و تغییر نرخ ارز در سالهای 2016 و 2017 نزدیک به هم بودهاند. این روند در زمان خروج آمریکا از برجام تغییر کرده است.
بر اساس دادههای بانک جهانی، نرخ تورم در ایران بین سالهای 2018 تا 2020 به ترتیب عبارتند از: 18 درصد، 39.9 درصد و 34.2 درصد.
با فرض اینکه یک سبد مصرفی کالاها و خدمات مختلف به ازای 100 ریال در ابتدای سال 2018 خریداری شده است، با توجه به نرخ تورم ذکر شده در بالا، این سبد تا پایان سال 2020 با قیمت 222 ریال قابل خرید است.
در ایالات متحده، نرخ تورم بین 2018 و 2020 به ترتیب، 1.9 درصد، ، 2.3 درصد و 1.4 درصد بود.
اگر قیاس سبد برای ایالات متحده تکرار شود، با این فرض که سبد مصرفی کالا و خدمات مختلف با قیمت 100 دلار در ایالات متحده در ابتدای سال 2018 خریداری شده باشد، این سبد مصرفی تقریبا در پایان سال 2020 با قیمت 106 دلار خریداری میشود.
هزینه سبدها طی 3 سال در دو کشور 210 (222/106 = 210) بود. قیمتها در ایران 2.1 برابر بیشتر از ایالات متحده افزایش یافتهاست.
به همین دلیل لازم است اثر تورم از ارزش تولید ناخالص داخلی محاسبه شده با نرخ ارز ثابت بالا و همچنین اثر تورم ناشی از افزایش قیمت در تولید ناخالص داخلی حذف شود.
بر اساس این محاسبه، تولید ناخالص داخلی ایران در سال 2020 بدون احتساب تورم تقریبا 375 میلیارد دلار بود.
طبق محاسبات مذکور، اقتصاد ایران در سه سال گذشته در مقایسه با سال 2017 حدود 20 درصد کوچک شده است.
اگرچه تولید ناخالص داخلی محاسبه شده توسط بانک جهانی با توجه به نرخ فعلی دلار آمریکا از نظر فنی نادرست نیست اما تصویری که برای سیاست گذاران در مورد اقتصاد ایران ترسیم میکند بیش از ناراحتکننده است. هرچند دادههای بانک جهانی دلالت بر آن ندارند، اما می توان گفت که اقتصاد ایران در سه سال گذشته دچار انقباض جدی شده است.
*نکات مندرج در این نوشته بیانگر دیدگاه نویسنده است و الزاما بازتاب رویکرد خبرگزاری آناتولی نیست.
[پروفسور مراد اصلان، اقتصاددان و نایب رئیس مرکز مطالعات ایرانی آنکارا (ایرام)]
دلایل افزایش نرخ ارز طی روزهای گذشته/خبرهای خوب برای بازار ارز
یک کارشناس اقتصادی، با تشریح دلایل افزایش قیمت ارز طی روزهای اخیر گفت: به لحاظ فنی، ارتباطی بین FATF و نرخ ارز وجود ندارد و برخی تصمیمات اتخاذ شده اخیر، منجر به آرامش بازار خواهد شد.
مجید شاکری در گفتگو با خبرنگار مهر، در خصوص دلایل افزایش نرخ ارز طی هفته اخیر در بازار تهران گفت: دیروز روز مهمی بود که بانک مرکزی بتواند روند افزایشی که برای مدتی ادامه داشت را بشکند که با رسیدن به بعد از ظهر، به این موضوع نزدیکتر شد.
این تحلیلگر اقتصادی افزود: بانک مرکزی چند بار شجاعانه نرخ ارز را در صرافی های بانکی بالا برد و مانع از ایجاد آربیتراژ وسیع بین نرخ بازار و صرافی شد؛ همین که این فهم در بانک مرکزی وجود دارد که فروش زیر نرخ ارز نه تنها باعث کاهش نرخ آن نمی شود؛ بلکه افزایش نرخ ارز را به دنبال دارد، بسیار عامل ارزنده ای است.
وی در ادامه گفت: در رسانه ها روی این موضوع که سر رسید شدن سپرده های یک ساله (گواهی سپرده هایی که در بهمن و اسفند پارسال فروخته شد) در این مساله تاثیر داشته است، بحث بسیاری صورت گرفت؛ اما این موضوع نمی تواند چندان در افزایش نرخ ارز موثر بوده باشد؛ چراکه موازی این اثر افزایشی، یک اثر کاهشی بسیار مهم در نقدینگی داریم که کاهش بدهی بانک ها به بانک مرکزی بدون ارتباط به موضوع تهاتر بدهی ها را در برمیگیرد.
شاکری به عوامل افزایش نرخ ارز در روزهای گذشته اشاره کرد و افزود: در چند روز اخیر اخبار مهمی نشر یافت که بازار بسیار آنها را جدی گرفت؛ از جمله این اخبار، حمله به خط حواله کانادا توسط مقام قضایی در کانادا بود؛ در این موضوع پیش از آنکه با مقام قضایی کانادایی طرف باشیم، با خزانه داری آمریکا طرف هستیم؛ به نحوی که این اقدام کانادا می تواند در ادامه برنامه مبارزه با پولشویی در کازینوها و موضوع چینی ها باشد؛ اما به طور خاص دلایلی وجود دارد که نشان می دهد این موضوع نمی تواند بدون هماهنگی با خزانه داری امریکا و مشخصا برای ضربه زدن به کانال حواله ایران انجام گرفته باشد.
این کارشناس اقتصادی اظهار داشت: اگرچه کانادا خط فرعی کانال حواله ایران است؛ اما با توجه به کثرت ایرانیان در این کشور و همچنین به این دلیل که تسویه برخی از کالاهای اساسی در کانادا انجام می شود، این کانال اثرات بسیاری دارد که البته مهم تر از موضوع کانادا، این است که صرافی هایی در این کشور مورد تهاجم قرار گرفتند که صرافی های بزرگی بودند و نقش مهمی را در صرافان تهران داشتند و این مساله اثر جدی داشت.
شاکری با اشاره به نشر برخی شایعات منفی در بازار دبی، گفت: شایعاتی در دوبی مطرح شد مبنی بر اینکه قرار است در آینده با برخی صرافان برخوردهایی صورت بگیرد که این منجر به شکل گیری جو منفی شد؛ که اگرچه شایعه جدی نبود؛ اما صرافها این خبر را جدی گرفتند.
وی ادامه داد: خبر دیگری که روز بازار اثر گذاشت، ممنوعیت ری اکسپورت میعانات و فراورده ها از کردستان عراق بود که نشان داد خزانه داری آمریکا یک تهاجم را به سمت منشا ارز غیرنفتی آغاز کرده که به نظر میرسد یک خط سازماندهی شده خبری وجود دارد برای اینکه موضوع نرخ ارز در تهران را به موضوع FATF و عدم تصویب پالرمو وصل کنند.
این تحلیلگر اقتصادی با تاکید بر این که به لحاظ فنی واقعا در وضع موجود ارتباطی بین نرخ ارز و FATF وجود ندارد، اظهار داشت: بنابراین اینکه این خط رسانهای تا این حد شدید پی گیری می شود نشان می دهد که انگیزه های سیاسی در داخل یا خارج درباره این موضوع وجود دارد.
شاکری در ادامه با بیان اینکه به طور طبیعی یک افزایش گردش پولی در ماه پایانی سال وجود دارد، تصریح کرد: هیچ کدام از عوامل مذکور چندان پایدار به نظر نمی رسند. البته این موضوع به این معنا نیست که بعد از پایان این موضوعات، ما یک روند کاهشی یا افزایشی را خواهیم داشت؛ اما اگر با روند کاهشی مواجه نشویم، معنایش این است که عوامل مقطعی دیگری متولد شده اند؛ که البته چنین عواملی فعلا متولد نشده اند و ظرفیت تولدشان کم است.
وی افزود: اجزای نقشه ارزی ایران نشان می دهد آمریکایی ها برای ایجاد اخلال در نظام ارزی ایران، به هسته سخت برخورد کرده اند، زیرا لایه هایی که می توانستند به راحتی بردارند را برداشته اند.
دو خبر خوب بنیادین برای بازار ارز
شاکری اظهار داشت: نکته بعدی این است که ما دو خبر بنیادین خوب داریم که روی بازار ارز اثر مثبت دارد؛ خبر خوب اول، موضوع بازار متشکل ارزی است. این بازار یک شکل معمول افزایش نرخ ارز، یعنی افزایش از طریق افزایش بازار فردایی (به این معنا که نرخ نقدی تهران از روی فردایی محاسبه شود) را تغییر خواهد داد و تعیین نرخ تهران ازطریق دبی را نیز با تغییر مواجه خواهد کرد که از این بابت، جلوی بسیاری از افزایش ها را می تواند بگیرد و از طرف دیگر دست بانک مرکزی برای مداخله منعطف، موزون و غیرشکسته بازتر شده و واکنش ها سریع تر می شود.
وی افزود: خبر خوب دوم، اجرایی شدن توافقات رییس کل بانک مرکزی در عراق است؛ با توجه به اینکه هم مبادلات ما با عراق تقریبا تحریم ناپذیر است و با توجه به اینکه دینار ارز جایگزین دلار است ظرفیت خوبی را برای میزبانی انتقالات مالی ایران در آینده دارد؛ پس در مجموع اگر روند کاهشی نرخ ارز همچون دیروز، امروز هم ادامه یابد یک روز تاریخی را از سر رد می کند.
شاکری افزود: عوامل بنیادی که امروز در بازار وجود دارد و اثرگذار است، تا حدی گذرا هستند و می تواند در مقطع دیگری پی گرفته شود؛ اما هزینه زیادی برای تحریم گر دارد و زدن این عوامل به سادگی زدن اجزای قبلی نقشه ارزی ایران نیست.
وی گفت: یک فلسفه کلی وجود دارد و آن اینکه، اگر ما فعال دلایل تغییر نرخ ارز بوده و به طور دائم به دنبال راه حل ها باشیم، آینده خوبی قابل تصور خواهد بود؛ نقش کنش گری بانک مرکزی در بلندمدت مهم تر از وقایع گذرا است و با توجه به اینکه بانک مرکزی کنش خوبی می کند، به اقدامات این بانک و قدرت آن در مدیریت بازار امیدوار شده ایم؛ هر چند که اساسا نمی توان پیش بینی دقیقی انجام داد.
وی تاکید کرد: می توانم بگویم که عوامل بنیادی مثبتی پیش رو داریم که ما را نسبت به گذشته امیدوار تر دلایل تغییر نرخ ارز می کند.
یکی از عمده دلایل افزایش نرخ ارز در روزهای گذشته، بالا رفتن انتظارات تورمی است
به گفته نظر بسیاری از کارشناسان اقتصادی، هر خبر خوبی که از مذاکرات هستهای یا همان نشست برجام در دور دوم منتشر شود موضوعی است که به احتمال قوی زمینه تعدیل انتظارات تورمی را فراهم میکند، اتفاقی که متعاقب آن قیمت نرخ ارزهای خارجی کاهش مییابد.
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، محمد جواد عمرانی؛ افزایش نرخ ارز و رد شدن قیمت دلار در هفته گذشته از کانال ۳۰ هزار تومان که در بازار آزاد و برای کمتر از ۲ روز رخ داد، یکی از مهمترین خبرهایی است که این روزها تحلیلهای زیادی درباب عوامل این افزایش بیان میشود. تحلیل افزایش نرخ ارز از این جهات حائز اهمیت است چرا که نرخ ارز به عنوان یک متغیر مهم اقتصادی روی بخشهای مختلف اقتصاد و معیشت مردم از جمله قیمت عموم کالاها و خدمات تاثیر میگذارد. دو استاد اقتصاد از دانشگاه اهواز عمده دلایل افزایش نرخ ارز را در روزهای گذشته با ما مطرح کرده اند که در ادامه مشاهده میکنید.
مرتضی افقه اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در گفتگو با دانشجو درخصوص چرایی افزایش نرخ ارز و انتظارات تورمی اشاره کرد و در این باره گفت: یکی از عمده دلایل افزایش نرخ ارز در روزهای گذشته، بالا رفتن انتظارات تورمی است. انتظارات تورمی صرفا به دلیل التهاباتی که نسبت به نتایج مذاکرات و تحریمها ایجاد شده، منجر به افزایش نرخ ارز شده است.
افقه دراین باره توضیح داد: یکی از مولفههای مهمی که این روزها با نرخ ارز بازی میکند موضوع نتایج نشست مذاکرات هستهای است. نرخ ارز به دلیل اینکه به شدت نسبت به مسئله تحریمها حساس است روند صعودی به خود گرفته است لذا عامل مهمی در افزایش انتظارات تورمی به شمار میرود.
کارشناس مسائل اقتصادی معتقد است: تاثیر نشست برجامی روی افزایش یا کاهش نرخ ارز به قدری تاثیر گذار است که میتوان گفت در حال حاضرمتغیرهای اقتصادی، تاثیر چندانی روی نرخ ارز نمیگذارند. در حال حاضر، چون نرخ ارز به شدت وابسته به متغیر سیاسی است که ریشه در روابط اقتصادی و سیاسی ایران با کشورهای دیگر دارد، با هر خبر نامفهومی از نتایج نشست مذاکرات برجامی، افزایش مییابد.
مرتضی افقه در ادامه توضیح داد: ضمن اینکه بعد از خروج آقای ترامپ از برجام، افزایش نرخ ارز بدیهی بود. دولت آقای روحانی دلایل تغییر نرخ ارز در آن دوره بر این باور بود که با روی کار آمدن مجدد دموکرات ها، میتوانند به توافق پایداری برسند. آنها تصور میکردند به هر نحوی میتوانند اقتصاد را سه چهار سال تا رفتن آقای ترامپ با استفاده از ذخایر ارزی کشور و راههای دیگری مدیریت کنند.
وی در این باره تصریح کرد: دولت تا جای ممکن با استفاده از ذخایر بادنکی، وامهایی که از صندوق توسعه ملی وام گرفت، استقراض از بانک مرکزی و انتشار اوراق بدهی توانست اقتصاد را مدیریت کند. بعد از روی کار آمدن دولت آقای بایدن با توجه به اینکه سیاستهای وی آنگونه که مدیران دولت قبلی میاندیشیند نبود، و انتظارات برآورده نشد، زمینه برای افزایش نرخ ارز فراهم شد.
عضو هیئت علمی دانشگاه اهواز درخصوص رویکرد تیم جدید مذاکره کننده به مباحث برجامی و نقش این موضوع در التهابات روانی افزایش نرخ ارز نیز گفت: از سوی دیگر، چون تیم فعلی مذاکره کننده دولت آقای رئیسی از منتقدین اصلی برجام بودند همین موضوع نیز دستاویزی برای رسانهها شده تا شرایط به گونهای القاء شود که در روند مذاکرات هستهای تحولی ایجاد نمیشود.
استاد اقتصاد درخصوص ارتباط نشست بعدی مذاکراتی با نرخ ارز گفت: پر واضح است نتیجه دور دوم مذاکرات بر نرخ ارز تاثیر میگذارد. اگر نتایج برآمده از دور دوم مذاکرات در راستای لغو برجام و امید آفرین باشد ممکن است مقداری با کاهش نرخ ارز مواجه شویم. در غیر این صورت هر گونه تردیدی در نتایج مثبت مذاکرات به افکار عمومی و رسانهها القاء شود منجر به افزایش نرخ ارز آن هم با شیب تندتری میشود.
محمد واعظ برازانی اقتصاددان دلایل تغییر نرخ ارز و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز نیز در گفتگو با دانشجو، نظر خود را در مورد چرایی افزایش نرخ ارز بیان کرد و گفت: افزایش اخیر قیمت ارز در بازار آزاد نتیجه انتظارات تورمی است. ضمن اینکه مسائل سیاسی و بحث دلایل تغییر نرخ ارز نشستهای برجامی نیز در روند رو به رشد نرخ ارز بی تاثیر نیست.
وی در این باره خاطر نشان کرد: براساس تجربیاتی که از دور قبلی مذاکرات داشتیم اگر طی هفتههای آینده روند مذاکرات رو به بهبود باشد قطعا میتوان انتظارکاهش نرخ ارز دلایل تغییر نرخ ارز را داشت. به این دلیل که با خبرهای امیدوار کننده لغو تحریم ها، با آزاد سازی فروش نفت که به تزریق ارزی جدید به اقتصاد منتهی میشود، نرخ ارز تعدیل خواهد شد.
واعظ در این زمینه تصریح کرد: هر خبر خوبی که از نشست برجام در دور دوم منتشر شود موضوعی است که به احتمال قوی زمینه تعدیل انتظارات تورمی را فراهم میکند، موضوعی که متعاقب آن قیمت نرخ ارزهای خارجی کاهش مییابد.
این استاد اقتصاد خاطر نشان کرد: هر چند درفاصله بین دو نشست یا دلایل تغییر نرخ ارز نشستهای آتی که تکلیف برجام، بازگشت آمریکا به این توافق و لغو تحریمها مشخص شود اگر دولت برای جلوگیری از دست کاری بازار توسط سوداگران تمهیدات ویژهای نداشته باشد قطعا دلالان بازار ارز از التهاب موجود بهره مند میشوند وسودهای کلانی به جیب میزنند.
دیدگاه شما