مثال برای تعیین حد سود


روش‌های تعیین حد سود و زیان

روش‌های مختلفی برای تعیین حد سود و زیان در بازار سهام وجود دارند و همان‌گونه که در مقاله قبلی توضیح داده شد؛ اکثر معامله‌گران به منظور پیش‌بینی نقاط خروج احتمالی از بازار، از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند. در این مطلب به بیان مهم‌ترین روش‌های تعیین حد سود و ضرر بر مبنای قیمت، با ذکر مثال‌هایی از بازار سهام خواهیم پرداخت.

فواصل قیمتی مشخص نسبت به ناحیه ورود

برخی سرمایه‌گذاران رویکرد تحلیلی خاصی نداشته و بیشتر روی اعداد ثابت تمرکز دارند. معیار اصلی در این روش، میزان فاصله نقاط خروج نسبت به ناحیه ورود است که معمولاً این فواصل بر اساس واحد درصد بیان می‌شوند. این مقادیر بر مبنای شرایط کلی بازار (نظیر محدودیت نوسان مجاز روزانه)، نوسانات ذاتی سهم و سایر موارد تعیین خواهند شد. در نمودار زیر که مربوط به سهام شرکت ایران خودرو است؛ معامله‌گر پس از شکست سطح مقاومتی تصمیم به ورود می‌گیرد و بر اساس یک استراتژی شخصی، مقدار ثابت %۱۰ حد ضرر نسبت به نقطه ورود در نظر گرفته است. با توجه به اینکه نسبت پاداش به ریسک معاملاتش روی عدد ۲ تنظیم شده است؛ حد سود از ناحیه ورود به بازار، %۲۰ فاصله خواهد داشت.

فواصل قیمتی نسبت به ناحیه ورود

اعداد رند

استفاده از اعداد رند در تحلیل تکنیکال کلاسیک و به طور کلی تعیین نقاط بازگشت بازار سهام، بسیار مرسوم است. معامله‌گران کهنه‌کار بازار مالی نیز به این سطوح توجه ویژه‌ای داشته و هنوز هم نسبت به کارایی آن‌ها دیدگاه مثبتی دارند. عموماً رسیدن قیمت به محدوده اعداد رند در نمودار، موجب ایجاد تحرکات خاصی در عرضه و تقاضای بازار می‌شود. برخی معامله‌گران با قرار دادن نقاط خروج خود در این سطوح سعی دارند؛ حد سود و زیان مطمئنی داشته باشند. به منظور درک بهتر مطلب، موقعیت معاملاتی فرضی زیر را در سهم وبصادر در نظر بگیرید. پس از شکست نقطه تلاقی خط روند و سطح مقاومتی، فرد اقدام به ورود نموده است که با نسبت بازده به ریسک برابر ۱، مقادیر ۸۰۰ و ۵۰۰ ریال را به ترتیب به عنوان حد سود و زیان احتمالی این معامله در نظر گرفته است.

اعداد رند

اندیکاتورها

بدون شک یکی از پرطرفدارترین ابزار نموداری در میان معامله‌گران بازار مالی اندیکاتورها هستند که خود به چندین نوع تقسیم می‌شوند. این ابزارها به حدی مورد علاقه سرمایه‌گذاران است که به عناوین مختلفی نظیر تحلیل بازار، نقطه ورود و نواحی خروج از آن‌ها استفاده می‌کنند. مهم ترین دلیل محبوبیت اندیکاتورها در میان معامله‌گران مبتدی، سهولت کاربری آن‌ها است. اندیکاتورها بر اساس ماهیت و دسته بندی موجود در پلتفرم‌های تحلیلی، به چهار نوع کلی روند یاب، مبتنی بر حجم، اسیلاتورها و اندیکاتورهای تدوین شده توسط آقای بیل ویلیامز تقسیم بندی می‌شوند.

میانگین متحرک یکی از کاربردی ترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال است که یکی از موارد استفاده آن تعیین نقاط خروج می‌باشد. میانگین‌ها معمولاً به صورت منفرد یا چندگانه استفاده می‌شوند. در تصویر زیر یک موقعیت معاملاتی را مشاهده می‌کنیم که نقاط ورود و خروج کاملاً بر اساس تقاطع دو میانگین متحرک شکل گرفته اند.

اگر قیمت بالاتر از میانگین‌ها قرار داشته و یک تقاطع مثبت نیز اتفاق بیفتد(یعنی خط قرمز رنگ که متعلق به میانگین ۴۰ روزه است، میانگین متحرک۶۰ روزه را به سمت بالا بشکند) اقدام به خرید نموده و زمانی که میان قیمت و میانگین متحرک ۴۰ روزه، یک شکست قیمتی نزولی رخ دهد؛ باید از معامله خارج شویم. در واقع یک نقطه خروج غیرثابت انتخاب شده است که به صورت هم‌زمان حد سود و زیان را پوشش می‌دهد.

اندیکاتورها

فیبوناچی

افرادی که سواد ریاضی داشته باشند؛ مطمئناً سری اعداد فیبوناچی را می‌شناسند و داستان معروف آن را نیز شنیده‌اند. مجموعه ابزار فیبوناچی در پلتفرم‌های معاملاتی بازار مالی، یکی از قدرتمندترین ابزارهای تحلیلی به شمار می‌آیند که حتی می‌توان مثال برای تعیین حد سود صرفاً بر مبنای آن‌ها یک استراتژی معاملاتی کامل تدوین نمود! فیبوناچی بازگشتی یکی از محبوب ترین ابزار تحلیل نموداری فیبوناچی است که معامله‌گران بسیاری از سطوح آن به عنوان نقاط کلیدی ورود و خروج از معامله استفاده می‌کنند. با مشاهده نمودار قیمت شرکت مخابرات ایران متوجه می‌شویم که معامله‌گر «الف» بر اساس تلاقی خط روند صعودی، سطح حمایتی کلاسیک و ناحیه %۳۸ فیبوناچی بازگشتی در یک نقطه، اقدام به خرید نموده است. حد سود این معامله در سطح صفر درصد فیبوناچی یا همان قله قبلی و حد ضرر آن نیز در ناحیه %۶۱.۸ که درصد طلایی فیبوناچی می‌باشد؛ قرار داده شده است.

فیبوناچی

سطوح حمایت و مقاومت

تعداد کثیری از معامله‌گران قدیمی بازار، به این سطوح ساده اما مهم در نمودار قیمت، توجه خاصی داشته و بخش مهمی از استراتژی معاملاتی آن‌ها را شامل می‌شود. تئوری اصلی در استفاده از حمایت و مقاومت کلاسیک این است که بر اساس روانشناسی جمعی اگر قیمت از یک ناحیه بازگشت داشته باشد؛ ممکن است دفعات بعدی نیز با رسیدن به این نقطه، سرمایه‌گذاران واکنش مشابهی داشته باشند. به همین دلیل استفاده از این سطوح به عنوان نقاط خروج از بازار، کار بسیار عاقلانه‌ای به نظر می‌رسد. زیرا، در صورت شکست این نواحی، هشدار جدی مبنی بر تغییر روند صادر شده و منطقی است که از معامله خارج شویم. در مثال زیر بر اساس نماد تاپیکو، نمونه‌ای از موقعیت‌های معاملاتی را مشاهده می‌کنیم که نقاط حد سود و زیان بر اساس سطوح حمایت و مقاومت مشخص شده‌اند.

سطوح حمایت و مقاومت

خطوط روند

همانند سطوح حمایت و مقاومت کلاسیک، خط روند نیز یکی از مفاهیم ابتدایی و مهمی است که به تحلیلگران فنی آموزش داده می‌شود. این خطوط که طبق قواعد مشخصی، مثال برای تعیین حد سود از اتصال نقاط بازگشت قیمت در نمودار تشکیل می‌شوند، یکی از قدرتمند ترین ابزارهای تحلیلی در بازار مالی به شمار می‌روند. خط روند به صورت انفرادی یا در نقاط تلاقی با سایر ابزار تحلیل، قابلیت استفاده دارد. این خطوط به دلیل اینکه یکی از مبانی اصلی تحلیل تکنیکال تلقی می‌شوند؛ ابزار دیگری نیز بر اساس آن‌ها تدوین یافته‌اند. به عنوان نمونه کانال‌های قیمتی از نمونه ابزار مرسوم در تحلیل نموداری می‌باشند که بر مبنای خطوط روند ترسیم می‌شوند.

در موقعیت معاملاتی فرضی ذیل مشاهده می‌کنید که پس از ترسیم یک کانال قیمتی صعودی در نمودار روزانه سهم ملی صنایع مس ایران، معامله‌گر «ب» پس از شکست ناحیه مقاومتی کوتاه مدت، اقدام به خرید سهم می‌نمایند. در چنین موقعیت‌هایی معامله‌گران بلندمدتی می‌توانند، از خطوط کف و سقف کانال به ترتیب به عنوان حد زیان و سود بهره ببرند و در صورتی که سرمایه‌گذار افق کوتاه ‌مدتی را مد نظر داشته باشد؛ با رسیدن به خط روند کوتاه مدت(خط قرمز رنگ) جهت جلوگیری از تقبل ریسک تغییر روند، می‌توان از معامله خارج شد.

خطوط روند

الگوهای قیمتی

امروزه تشخیص روند آتی بازار سهام بر اساس الگوهای قیمتی، بسیار رایج است. این الگوها بر اساس حرکات قیمتی پرتکرار و مشابه که پس از وقوع آن‌ها بازار روند مشخصی پیدا کرده است؛ از اطلاعات قیمتی بلند مدت بازارهای مالی، استخراج شده‌اند. الگوهای نموداری انواع و اقسام مختلفی دارند که مهم ترین آن‌ها عبارتند از: سر و شانه، پرچم، مستطیل، سقف و کف‌های چند قلو، کنج.

این الگوها بر اساس شرایط وقوع می‌توانند خاصیت نزولی یا صعودی داشته و یکی از نقاط قوت الگوهای قیمتی این است که یک الگو به تنهایی می‌تواند نواحی حد سود و زیان معاملات را به طور دقیق مشخص کند. به طور مثال به الگوی پرچم و نقاط خروج از معامله در نمودار سهام بانک ملت توجه فرمایید.

تعیین حد سود در معاملات

تعیین حد سود در معاملات یکی از کلیدی ترین نکات فعالیت در بازار سرمایه به حساب می آبد. یکی از دغدغه های اصلی بیشتر سرمایه‌گذاران در بورس و یا سایر بازارهای مالی عدم تصمیم درست و به موقع در مورد خروج از سهم است. در بحث های مربوط به تعریف یک سیستم معاملاتی توضیح داده شده است که تعیین نقاط خرید و فروش سهم و از طرفی تعیین نقاط بهینه برای حد سود و حد ضرر از نکات مورد توجه در تدوین سیستم معاملاتی است. اما اکنون قصد داریم یک تعریف کلی از تعیین حد سود در معاملات و چگونگی شناخت آن در نمودارها و خروج به موقع از سهم داشته باشیم.

همه ما می‌دانیم که تشکیل روند صعودی در سهمی برای همیشه پایدار نیست و بالاخره بعد از یک رشد خوب (حال به هر دلیلی: بنیادی و یا تکنیکال) شاهد اصلاح قیمتی در سهم هستیم. مفهوم حد سود، تعیین محدوده قیمتی مناسب برای فروش سهم است اما مشکل اینجاست که بسیاری از سرمایه‌گذاران هیچ هدف قیمتی در سهم ندارند و به دلیل حس طمع با بالا رفتن قیمت، فروشنده سهم نیستند تا جایی که احتمال رسیدن قیمت به محدوده خرید وجود داشته و ممکن است سرمایه‌گذار فرصت خوب کسب سود در سهم را از دست بدهد.

مثالی از تعیین حد سود در معاملات

به عنوان مثال سرمایه‌گذاری سهم را در قیمت ۱۲۰ تومان خریداری و با استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال حد سود را در محدوده ۱۵۰ تومان تعیین کرده است. مفهوم حد سود در مثال بیانگر این است که اگر قیمت سهم به محدوده ۱۵۰ تومان رسید سرمایه‌گذار می تواند سهم را بفروشد و از معامله خارج شود. . یعنی در مثال قبل که حد سود معامله ۱۵۰ تومان بود؛ در صورت رسیدن قیمت سهم به محدوده مورد نظر و وجود توان بیشتر برای افزایش قیمت، بهتر است به سهم اجازه رشد قیمتی داد و حد ضرر در سهم را بالاتر آورد. یعنی این بار حد ضرر را در قیمت ۱۳۵ تومان قرار داده و هر بار با افزایش قیمت، حد ضرر را افزایش دهیم. این کار موجب می‌شود که از رشد سهم جا نمانیم و در صورت برگشت قیمت و شروع اصلاح قیمتی، سود بدست آمده در بازار را از دست ندهیم. در بخش بعد این موضوع با مثال توضیح داده می‌شود.

بسیاری از سرمایه گذاران از روش های متفاوتی برای تعیین حد سود در معاملات استفاده میکنند. برخی از سرمایه گذاران با استفاده از الگوهای قیمتی اقدام به این کار میکنند ( در بخش تحلیل تکنیکال به صورت کامل در خصوص الگوهای قیمتی توضیح داده شده است) و برخی با استفاده از تعیین نقاط مقاومت داینامیک و استاتیک و برخی با استفاده از برخی مفاهیم ساده ریاضی که در تعیین پیوت پوینت ها و کامریلا استفاده می شود. حال در تعیین حد سود باید این نکته را مد نظر قرار داد که با بردن حد زیان در هنگام رشد قیمتی سهم می تواند یکی از دلایلی باشد که سرمایه گذار بیهوده سودهای موجود در سهم را از دست ندهد.

مختصری از کتاب ” سهام نخرید مگر با شناخت رفتار و روانشناسی بازار”

حد سود چیست و چه کاربردی در بازار سرمایه دارد؟

دو رکن اساسی در سرمایه گذاری و معامله کردن در بازار سرمایه تعیین نقطه ورود و نقطه خروج است. اینکه در کدام نقطه از بازار خارج شویم همیشه دغدغه ای بوده که همه سهام داران با آن سروکار دارند. در زمان ورود به معامله باید تعیین کنیم که به طور مثال سهمی که خریداری شده تا چه قیمتی مثال برای تعیین حد سود رشد خواهد کرد و اصطلاحا یک هدف قیمتی برای سهم مشخص کنیم و در زمان رسیدن به آن، از آن سهم خارج شویم. در مقاله حد ضرر در بورس و سرمایه گذاری چیست و چه کاربردی دارد؟ با مفهوم حد ضرر آشنا شدیم. در این مقاله به معرفی و بررسی حد سود در بورس می پردازیم.

حد سود چیست؟

حد سود به محدوده ای از قیمت گفته می شود که معامله گر بر اساس تحلیلی که بر روی سهم انجام می دهد، آن محدوده را برای ذخیره سود و خروج از سهم مناسب پیش بینی می کند.

چرا تعیین حد سود مهم است؟

در تحلیل تکنیکال تعیین حد سود به اندازه حد ضرر مهم است. گاهی معامله گر به قدری درگیر تعیین نقطه ورود می‌شود که فراموش می‌کند کی باید از سهم خارج شود. در تعیین حد سود معامله گر بر اساس ابزاری که دارد نقطه‌ای که می‌خواهد از سهم خارج شود را تعیین می‌کند.

البته باید این نکته را در نظر داشته باشیم زمانی که جو کلی بازار و سهم خوب است، می‌توانیم حد سود را ارتقا دهیم. برای مثال زمانی که قیمت 5000 تومان را برای خروج تعیین کردیم ولی شرایط بازار مناسب است، می‌توانیم این حد سود را بالاتر ببریم و به 5500 تومان ارتقا دهیم. در اصل به این عمل تعیین حد سود شناور گفته می‌شود.

گاهی معامله گر برای تعیین نقطه ورود تلاش زیادی می‎کند و فراموش می‌کند که باید برای نقطه خروج هم برنامه ریزی کند.

تعیین حد سود :

برای مثال یک معامله گر می‌گوید که سهم را در کف کانال صعودی می‌خرم و در سقف کانال می‌فروشم. خریدش تعیین نقطه ورود و فروشش تعیین نقطه خروج محسوب می‌شود. حال اگر شرایط بازار و سهم خوب بود، معامله گر هدف دومی را برای سهمش در نظر می‌گیرد و می‌گوید تا هدف دوم صبر می‌کنم و بعد از رسیدن به این نقطه سهم را می‌فروشم.

معامله گر در نهایت همان طور که برای خرید سهم برنامه ریزی می‌کند و نقطه ورود را تعیین می‌کند، برای خروج از سهم هم باید برنامه داشته باشد. معامله گر با تعیین محدوده حد سود، عملا نقطه خروج از سهم را تعیین می‌کند. نکته مهم دیگر در این ارتباط غلبه کردن به حس طمع است. وارن بافت می‌گوید ترس و طمع دو دشمن بزرگ معامله گر می‌باشد که برای موفقیت در بورس باید بتوان این دو حس را به خوبی شناخت و بر آن غلبه کرد. پس به عنوان یک معامله گر باید برای فروش سهم تان حتما برنامه داشته باشید. نمی‌توانید یک سهم را بخرید و بگویید “حالا هر وقت حس کردم زمان مناسبی بود می‌فروشمش”.

استفاده از نقطه ورود و خروج بسیار مهم است. نمی‌توان یک سهم را بدون برنامه و فقط به دلیل اینکه کانالی یا شخصی گفته در هر قیمتی بخریم و بفروشیم.

چگونه حد سود را تعیین کنیم؟

تعیین حد سود بستگی به استراتژی معاملاتی معامله گر دارد و نمی‌توان یک نسخه همگانی برای آن پیچید. اینکه خریدهایتان را بر اساس تحلیل تکنیکال انجام می‌دهید و یا بنیادی، تعیین نقطه خروج می‌تواند برای معامله گران متفاوت باشد.

به طور مثال در تحلیل بنیادی به این نتیجه می‌رسید که ارزش سهم شما 1000 ریال است؛ ولی قیمت حال حاضر بازار 700 ریال می‌باشد، پس حد سود خود را 1000 ریال قرار می‌دهید و هر وقت قیمت به این عدد رسید از معامله خارج می‌شوید و در تحلیل تکنیکال هم به طور مثال سقف کانالی که در محدوده قیمتی 1000 ریال است را حد سود خود قرار می‌دهید.

جدای از مشخص کردن حد سود بخش دیگری از معامله یعنی حد ضرر نیز بسیار مهم است. حد ضرر یک نوع احتیاط است که اگر بازار مطابق انتظار شما پیش نرفت، آن سهم را می‌فروشید و متحمل زیان بیشتر نمی‌شوید.

حد ضرر در بورس:

‌ هیچ قانون کلی برای تعیین حد ضرر وجود ندارد؛ اما برای تعیین این حد، نکته های قابل‌ توجهی وجود دارند که باید آنها را در نظر گرفت؛ مثلا می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:‌

  1. حد ضرر یا حد توقف زیان به معنی آن است که وقتی کاهش قیمت سهام به حد مشخص و تعیین‌ شده‌ای رسید، باید آن را بفروشیم تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود.‌
  2. کم شدن سود هم نوعی ضرر است؛ بنابراین زمانی‌ که قیمت سهام بالا رفت حد ضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.‌
  3. یکی از رایج ترین اشتباهات تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی است. بدین ترتیب که با نزدیک شدن قیمت به حد ضرر، معامله گر اقدام به تغییر یا حذف آن می‌کند و منتظر کمتر شدن یا از بین رفتن زیان می‌ماند. با وجود اینکه ممکن است در مواردی این حرکت موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود؛ اما در بلند مدت نتیجه ای جز از بین رفتن سرمایه‌ نخواهد داشت.‌
  4. حد ضرر نباید بیشتر از ۱۰ درصد مبلغ خرید باشد و این یعنی بیش از ۱۰ درصد مبلغ خریدتان را نباید از دست دهید.‌
  5. حد را نباید با فاصله خیلی زیاد یا خیلی کم از قیمت خرید قرار دهید.
  6. در تعیین حد ضرر، دیدگاه زمانی یک سرمایه گذار بسیار اهمیت دارد؛ مثلا تعیین حد برای معامله های کوتاه مدت با تعیین حد برای معامله های بلند مدت متفاوت است.
  7. در معاملات کوتاه مدت، حد ضرر را تقریبا بین ۸ تا ۱۰ درصد در نظر می‌گیریم و در خریدهای میان مدت و بلند مدت، حد ضرر را تقریبا بین ۱۰ تا ۲۰ درصد پایینتر از قیمت خرید در نظر می‌گیریم.
  8. وقتی مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی تثبیت گردید، حد را روی مقاومت شکسته شده که حالا به‌ عنوان حمایت عمل می‌کند، قرار دهید.

نسبت ریسک به ریوارد چیست؟

نسبت ریسک به ریوارد یا نسبت سود به زیان شاخصی برای تعیین حد ضرر و حد سود برای سرمایه گذاری در معاملات بورس می‌باشد که با استفاده از این نسبت می‌توان درباره خرید یا عدم خرید سهم در بورس تصمیم گیری نمود. به زبان ساده نسبت ریسک به ریوارد به این معنی است که شما حاضرید در مقابل چند درصد سود، چند درصد از سرمایه تان را به خطر بیندازید.

نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد در بورس

برای اینکه با نحوه محاسبه ریسک به ریوارد بهتر آشنا شوید آن را با یک مثال توضیح می‌دهیم. فرض کنید اگر یک معامله گر سهامی را در 260 تومان بخرد و مثال برای تعیین حد سود حد ضرر 230 تومان و حد سود 340 تومان برای آن قرار دهد؛ ریسک، ریوارد و نسبت ریسک به ریوارد آن به صورت زیر خواهد بود:

ریسک: ریسک این معامله به ازای هر سهم 30 تومان می‌باشد. 30 =230-260

حد ضرر – قیمت سهم = ریسک

ریوارد: ریوارد یا پتانسیل سود آن 80 تومان می‌باشد. 80 =260-340

حد سود – قیمت سهم = ریوارد

نحوه محاسبه ریسک به ریوارد: برای محاسبه این نسبت ابتدا باید ریسک و ریوارد را طبق فرمول زیر بدست بیاوریم؛

فرمول محاسبه ریسک به ریوارد:

37% یا 80/30 =Risk / Riward

در صورتی که طبق معادله فوق ریسک را تقسیم بر ریوارد و ضربدر 10 تومان کردیم و عدد به دست آمده کمتر از 50% بود، سهم برای خرید مناسب می‌باشد.

در این مثال هم با توجه به اینکه عدد به دست آمده (0.37 یا 37%)، کمتر از 50% می‌باشد، پس سهم برای خرید مناسب است.

در پایان، برای انجام معاملاتی موفق و سود ده به این نکات توجه کنید:

1- قانون اساسی سرمایه گذاری

یک سرمایه گذار موفق به خوبی از این واقعیت آگاه است که اگر ریسک را نادیده بگیرد، نمی‌تواند از مزایای ریسک بهره مند شود. زمانی که صحبت از سرمایه گذاری است، این‌ یکی از قوانین اساسی است. برای درک اهمیت سرمایه گذاری در دارایی‌های ریسکی، باید بازده بالایی که از این‌ گونه سرمایه‌ گذاری‌ها به دست می‌آیند را در نظر گرفت. به همین ترتیب نیز سرمایه‌ گذاری‌‌هایی که ریسک اندکی دارند، بازده آنچنانی به همراه ندارد.

2- سرمایه گذاری کنید، نه سفته بازی

در مقوله سرمایه‌ گذاری، الزاماً نیازی نیست تا برای مشخص کردن بهترین زمان ورود یا خروج به طور مداوم حرکات قیمت و بازار را دنبال کنید. از طرفی هم نمی‌توان به پیش بینی افراد مختلف در خصوص زمان مناسب سرمایه گذاری اکتفا کرد. با این حال، اگر واقعاً قصد دارید سرمایه خود را برای مدت زمانی طولانی جمع آوری کنید، از حدس و گمانه ‌زنی دست ‌بردارید و شروع به سرمایه‌ گذاری کنید. حدس و گمان چیزی شبیه به شرط بندی بر روی حرکات قیمت اما به صورت کوتاه مدت است؛ اما سرمایه گذاری به این معناست که سرمایه خود را در کاری قرار دهید که می‌تواند در دراز مدت برای شما سود به همراه داشته باشد.

تعیین حد سود و ضرر چیست؟ راهنمایی برای تمامی بازارهای مالی

یکی از متداول‌ترین روش‌های ترید در بازارهای مالی داخلی و بین‌المللی استفاده از استراتژی تعیین حد سود یا ضرر در یک معامله است.

تعیین حد سود و ضرر چیست؟ راهنمایی برای تمامی بازارهای مالی

معامله‌گرهای حرفه‌ای معمولا پیش از تصمیم به انجام یک معامله، میزان سود و زیان احتمالی آن معامله را تخمین می‌زنند و با ابزارهای ترید ویژه‌ای که در ادامه این مطلب آموزش می‌دهیم، آن استراتژی را در معامله خود پیاده می‌کنند.

استراتژی تعیین حد سود/ضرر چیست؟

تعیین حد سود و ضرر استراتژی است که عملا برای جلوگیری از طمع و غفلت معامله‌گرها کاربرد دارد. این استراتژی ۳ جنبه و کاربرد اصلی دارد:

تعیین زمان ورود به معامله پس از شکست مقاومت‌های تکنیکال

تعیین میزان سود مورد نظر در یک معامله

جلوگیری از ضرر در صورت از دست رفتن محدوده‌های حمایتی

به طور کلی، علاوه‌بر موارد مذکور، استراتژی حد سود و ضرر نقش مجری چهارچوب تعریف شده یک تحلیل را بازی می‌کند و به تریدر اجازه نمی‌دهد تا خطاهای انسانی یا احساسات لحظه‌ای باعث خراب شدن کل تحلیل معامله‌گر شود

مزایا و معایب تعیین حد سود/ضرر

یکی از مهم‌ترین مزایای امکان تعیین حد سود/ضرر این است که تریدر مجبور نخواهد بود که بازار را بصورت شبانه‌روزی تحت نظر داشته باشد. برای هیچ‌کس امکان‌پذیر نیست تا نمودارهای بازارهای مالی را بصورت دائمی چک کند؛ چرا که خستگی، خطاهای انسانی، مشکلات فنی، شلوغی‌های ناگهانی و غیره عوامل انکار ناپذیری هستند که به یک معامله لطمه‌های جبران ناپذیری وارد می‌کند که نیازمند یک راه‌حل اساسی است.

از دیگر مزایای این کار این است که با تعیین و تنظیم حد سود/ضرر برای یک معامله، تریدر کمتر دچار خطاهای روانی می‌شود. چرا که آمارها نشان می‌دهد تصمیمات اتخاذ شده پیش از انجام یک معامله کم خطا تر از تصمیماتی است که تریدر پس از آن و با مشاهده نوسانات پیش‌بینی نشده اتخاذ می‌کند.

معروف‌ترین مشکل تعیین حد سود/ضرر در یک معامله این است که گاها بازار بصورت ناگهانی دچار یک نوسان شدید می‌شود که باعث فعال شدن حد سود/ضرر تریدر شده و قیمت بعد از آن به نقطه پیش از نوسان باز می‌گردد. یکی از انواع این نوسانات غیر معمول فیک برکاوت (Fake Breakout) نام دارد. فیک برکاوت به حالتی از نوسانات بازار گفته می‌شود که خارج از روند قیمتی صورت بگیرد و قیمت پس از تغییر استراتژی تریدرها به سرعت به نقطه معمول روند اصلی بازگردد.

در نظر داشته باشید که گاهی تعیین نکردن حد ضرر موجب می‌شود تا دارایی شما یا برای مدتی طولانی در ضرر بماند یا اینکه به هر دلیلی ناچار به فروش در نقاط پایین‌تر شوید که در نهایت با ضرری بیش از حد معمول از بازار خارج خواهید شد.

در نتیجه، تنها زمانی حد ضرر برای یک معامله تعیین نکنید که مطمئن باشید هرگز و در هیچ زمانی ناچار به فروش دارایی خود با ضرر نمی‌شوید.

چگونگی استفاده از قابلیت تعیین حد سود و ضرر

دانش تکنیکال اصل اولیه تعریف این استراتژی است. اما ما برای اجرای این استراتژی، به یک ابزار به نام گزینه تعیین حد سود/ضرر نیاز داریم تا بتوانیم تمامی موارد پیش‌نویس شده را در پلتفرم معاملاتی خود وارد کنیم.

صرافی ارز دیجیتال اکسکوینو یکی از پلتفرم‌هایی است که از این قابلیت در بخش مارکت خود پشتیبانی می‌کند. در بخش اکسکوینو مارکت، این قابلیت در کنار گزینه‌های سفارش گذاری (محدود و آنی) قرار دارد و به شکلی کاملا ساده قابل استفاده است.

برای مثال، فرض کنید هنگام خرید ارز دیجیتال مورد نظر، قیمت آن ارز در نقطه A قرار دارد و می‌خواهید در صورت رسیدن قیمت به نقطه B، سفارش خرید شما فعال شده تا در صورت رسیدن قیمت به نقطه C خرید مورد نظر انجام شود.

برای امکان پیاده سازی چنین استراتژی، ما به تعیین دو نقطه نیاز داریم. نقطه اول (B) جایی است که سیستم بصورت خودکار (بجای ما) سفارش‌گذاری را انجام می‌دهد (با نام قیمت فعال‌سازی) و نقطه C جایی خواهد بود که در صورت رسیدن قیمت به آن نقطه معامله انجام خواهد شد (با نام قیمت خرید).

در این حالت، نقطه B به این دلیل مهم است که ممکن است قیمت به نقطه فعالسازی سفارش برسد اما هرگز به نقطه انجام معامله نرسد. این مهم زمانی رخ می‌دهد که روند بازار خارج از محدوده پیش‌بینی شده حرکت کند و شرایط بازار برای ورود به معامله مناسب نباشد. در این حالت، دیگر دارایی بلوکه نمی‌شود و معامله‌ای که برای آن برنامه ریزی شده، عملا

سفارش خرید با این روش معمولا پس از کسب اطمینان از ورود قیمت به یک کانال و روند صعودی یا اصلاح قیمتی استفاده می‌شود.

نحوه تعیین حد سود/ضرر در اکسکوینو مارکت

استفاده از گزینه سفارش حد سود/ضرر در اکسکوینو مارکت بسیار ساده است. پس از ورود به بخش اکسکوینو مارکت، از قسمت معاملات بازار زبانه سفارش حد سود/ضرر را مطابق شکل زیر انتخاب کنید.

حد سود ضرر

حال، قیمتی که برای فعال شدن سفارش خرید یا فروش دارایی خود در نظر دارید را در بخش قیمت فعال‌سازی وارد کنید.

نکته: در نظر داشته باشید که ممکن است بازار هرگز به قیمت تعیین شده شما نرسد)

حد ضرر

با رسیدن قیمت بازار به نقطه سفارش خرید یا فروش شما، سفارش فعال خواهد شد. حال، قیمتی که برای خرید یا فروش پس از فعال‌سازی سفارش در مثال برای تعیین حد سود نظر دارید را در بخش قیمت خرید/فروش وارد کنید.

خرید و فروش

در قسمت مقدار خرید/فروش، مقدار دارایی که برای معامله در نظر دارید را وارد کنید و بر روی دکمه خرید یا فروش کلیک کنید تا سفارش‌گذاری شما تکمیل شود.

تفاوت اصلی سفارش محدود یا سفارش آنی با سفارش حد سود/ضرر در این است که در سفارش‌گذاری محدود و آنی، معامله با رسیدن به قیمت مورد نظر در هر زمان انجام می‌شود. در حالی که در سفارش حد سود/ضرر انجام معامله تنها در زمانی که قیمت به عدد دلخواه و از پیش تعیین شده شما برسد فعال خواهد شد.

  • ابزار مهم معاملات ارزی
  • سیاه و سفید یک مصوبه
  • رئیسی برای مذاکرات برجام چک سفید امضا داشت اما تحریم‌ها همچنان باقی ماند
  • نقل قول‌های بازار ارز
  • تولیدکنندگان در انتظار شوک تورمی جدید باشند؟

تولید محتوای بخش «وب گردی» توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست.

چگونه حد سود تعیین کنیم؟

اگر در بازار مدتی فعالیت داشته اید و با مثال برای تعیین حد سود مفاهیم کلی آن آشنایی داشته باشید، به احتمال زیاد با مفهوم “حد سود” و “حد ضرر” نیز آشنایی دارید.

اگر هم مبتدی هستید و به تازگی وارد دنیای معامله گری شده اید، هیچ اشکالی ندارد. ما در این مقاله به ساده ترین شکل ممکن به تعریف

حد سود و انواع آن پرداختیم و یکی از انواع تکنیکالی آن یعنی تعیین حد سود به کمک خطوط روند را آموزش دادیم.

حد سود و حد ضرر چیست؟

حد سود یا Take Profit: هنگامی که وارد معامله ای می شویم و آن معامله در جهت دلخواه ما پیش میرود، باید مکانی را برای خارج شدن از آن

معامله با سود در نظر بگیریم. مکان قرار گیری حد سود جایی است که ما این احتمال را میدهیم که معامله انجام شده مجددا در خلاف جهت ما

برگشت کند و سودمان را کاهش دهد.

take-profit

چرا تعیین حد سود مهم است؟

در تحلیل تکنیکال تعیین حد سود به اندازه حد ضرر مهم است. گاهی معامله گر به قدری درگیر تعیین نقطه ورود می‌شود که فراموش می‌کند

کی باید از سهم خارج شود و گاها ممکن است سودهایی که از یک معامله بدست آورده را ازدست بدهد.

در تعیین حد سود معامله گر بر اساس ابزاری که دارد نقطه‌ای که می‌خواهد از سهم خارج شود را تعیین می‌کند.

البته باید این نکته را در نظر داشته باشیم زمانی که جو کلی بازار و سهم خوب است، می‌توانیم حد سود را ارتقا دهیم ، در اصل به این عمل

تعیین حد سود شناور گفته می‌شود. برای مثال زمانی که قیمت 5000 تومان را برای خروج تعیین کردیم ولی شرایط بازار مناسب است، می‌توانیم

این حد سود را بالاتر ببریم و به 5500 تومان ارتقا دهیم. گاهی معامله گر برای تعیین نقطه ورود تلاش زیادی می‎کند و فراموش می‌کند که باید

برای نقطه خروج هم برنامه ریزی کند، و گاها ممکن است سودهایی که از یک معامله بدست آورده را ازدست بدهد و گاها سر به سر

یا با ضرر از معامله خارج شود

تعیین حد سود :

برای مثال یک معامله گر می‌گوید مثال برای تعیین حد سود مثال برای تعیین حد سود که سهم را در کف کانال صعودی می‌خرم و در سقف کانال می‌فروشم. خریدش تعیین نقطه ورود و فروشش

تعیین نقطه خروج محسوب می‌شود. حال اگر شرایط بازار و سهم خوب بود، معامله گر هدف دومی را برای سهمش در نظر می‌گیرد و می‌گوید

تا هدف دوم صبر می‌کنم و بعد از رسیدن به این نقطه سهم را می‌فروشم.

معامله گر در نهایت همان طور که برای خرید سهم برنامه ریزی می‌کند و نقطه ورود را تعیین می‌کند، برای خروج از سهم هم باید برنامه داشته

ب اشد. معامله گر با تعیین محدوده حد سود، عملا نقطه خروج از سهم را تعیین می‌کند.

نکته مهم دیگر در این ارتباط غلبه کردن به حس طمع است. وارن بافت می‌گوید ترس و طمع دو دشمن بزرگ معامله گر می‌باشد که برای موفقیت

در بورس باید بتوان این دو حس را به خوبی شناخت و بر آن غلبه کرد.

پس به عنوان یک معامله گر باید برای فروش سهم تان حتما برنامه داشته باشید. نمی‌توانید یک سهم را بخرید و بگویید

“حالا هر وقت حس کردم زمان مناسبی بود می‌فروشمش”. استفاده از نقطه ورود و خروج بسیار مهم است.

این را همیشه به خاطر داشته باشید که نمی‌توان یک سهم را بدون برنامه و فقط به دلیل اینکه کانالی یا شخصی گفته در هر قیمتی بخریم و

بفروشیم ، معامله بدون برنامه فقط منجر به ضرر خواهد شد.

چگونه حد سود را تعیین کنیم؟

تعیین حد سود بستگی به استراتژی معاملاتی معامله گر دارد و نمی‌توان یک نسخه همگانی برای آن پیچید. حدسود شما با توجه به اینکه

معاملاتتان را بر اساس تحلیل تکنیکال انجام می‌دهید و یا تحلیل بنیادی متفاوت میباشد.

حد سود در تحلیل بنیـادی

یکی از مهم ترین روش‌های ارزیابی وضعیت دارایی‌ها در بازار مالی، تحلیل بنیادی است. عمده تمرکز تحلیل‌گران بنیادی حین سرمایه‌گذاری

در بازار سهام، تعیین ارزش ذاتی سهم بر اساس روش‌ها و معیارهای گوناگون است. این سبک تحلیلی که اصطلاحاً سرمایه‌گذاری ارزشی

نامیده می‌شود؛ در واقع یکی از قدیمی ترین روش‌های تحلیل بنیادی می‌باشد.

به بیان ساده تحلیل‌گران ارزشی به دنبال سهامی هستند که قیمت آن در تابلوی بازار بورس، کمتر از ارزش ذاتی این سهم باشد. زیرا

این روش بیان می‌کند که قیمت چنین سهامی همواره به سوی ارزش واقعی خود سوق دارند.

همان‌طور که مشاهده می‌کنید در این روش حد سود، رسیدن قیمت به ارزش ذاتی سهم می‌باشد و عموماً زمانی هم برای کسب این سود

متصور نیستند. به طور مثال در تحلیل بنیادی به این نتیجه می‌رسید که ارزش ذاتی سهم شما 2000 ریال است؛ ولی قیمت حال حاضر بازار

1000 ریال می‌باشد، پس حد سود خود را 2000 ریال قرار می‌دهید و هر وقت قیمت به این عدد رسید از معامله خارج می‌شوید.

حد سود در تحلیل تکنیکال

پیروان تحلیل تکنیکال بر اساس گذشته قیمت، نقطه خروج از معاملات را تعیین می‌کنند. با توجه به تعداد بالای افرادی که از تحلیل نموداری

به منظور انجام معاملات خود در بازار مالی استفاده می‌کنند؛ بسیاری از سرمایه‌گذاران صرفاً حد سود و زیان قیمتی را می‌شناسند و معمولاً

تمرکز اصلی مربیان معامله‌گری نیز بر آموزش این روش مدیریت معاملات است.

در واقع استفاده از نمودار قیمت برای تعیین نقاط خروج روشی مرسوم است که بعضاً معامله‌گرانی که از سایر روش‌های تحلیل استفاده می‌کنند

نیز، برای تعیین حد سود و زیان خود از علم تکنیکال بهره می‌برند. تعیین حد سود و زیان بر اساس قیمت شامل روش‌های مختلفی می‌باشد که

در ادامه به ذکر چند مورد از رایج ترین آن‌ها می‌پردازیم:

حال هریک از این روش هارا باهم مرور میکنیم حتما تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید :

1- تعیین حد سود با استفاده از خطوط روند ( سطوح حمایت و مقاومت) :

این خطوط از اتصال نقاط چرخش قیمت در نمودار تشکیل می‌شود. در تحلیل تکنیکال از مثال برای تعیین حد سود خط روند برای تشخیص نقاط احتمالی واکنش بازار

استفاده می‌کنند. این خطوط بر اساس شرایط بازار و نمودار می‌توانند خاصیت حمایتی یا مقاومتی داشته باشند. این روش برای معامله گران

نقش حیاتی دارد چون به آنها در تشخیص نقاط مهم عرضه و تقاضا ، که می‌توانند عامل تغییر مسیر بازار و شکل‌گیری روند جدید باشند کمک می‌کند.

ما دو نوع خطوط روند داریم:

1-خطوط روند استاتیک

2-خطوط روند داینامیک

حمایت و مقاومت استاتیـک :

به حمایت یا مقاومتی که در هر شرایطی مقدار ریالی آن ثابت بوده و وابسته به زمان نیست، حمایت و مقاومت استاتیک می‌گویند. بطور مثال

می‌گوییم مقاومت ۱۴۰ ریال یا مقاومت ۵۵۰ ریال، مقاومت این سهم است. هر زمانی که قیمت به این سطح نزدیک شود، ما شاهد حمایت یا

مقاومت هستیم. اگر قیمت در حال ریزش باشد شاهد حمایت و اگر در حال صعود به آن سطح قیمتی باشد به مقاومت خودش نزدیک می‌شود.

ساده ترین حالت همان حمایت و مقاومت افقی است که به صورت معمول داریم و جز حمایت و مقاومت های استاتیک به حساب می‌آید.

تصویر زیر را مشاهده کنید خط روند که نقش مقاومت دارد مشخص شده است:

حمایت و مقاومت داینامیک:

به حمایت یا مقاومتی که وابسته به زمان بوده و با توجه به شرایط مختلف مقدار ریالی آن متفاوت است، حمایت و مقاومت داینامیک می‌گویند.

بطور مثال در مبحث خط روند ها مثال برای تعیین حد سود با توجه به اینکه قیمت در کجا با خط روند برخورد می‌کند و در آنجا حمایت یا مقاومت دارد، مبلغ ریالی آن سطح

هم متفاوت خواهد بود.

تصویر زیر را مشاهده کنید خطوط روند داینامیک که نقش مقاومت و حمایت دارند مشخص شده است:

اساسی‌ترین مفهوم در مورد رسم این خط، وجود حداقل دو نقطه برای ترسیم یک خط روند است.

به عبارت دیگر خط روند از اتصال حداقل دو کف یا سقف قیمت در نمودار تشکیل می‌شود.

نکات مهم در ارتباط با خط روند:

1- هرچه خط روند سابقه زمانی بیشتری داشته باشد از اعتبار بالاتری برخوردار خواهد بود.

2- هرچقدر خطوط روند شیب کمتری داشته باشند اعتبار بیشتری خواهند داشت.

با استفاده از گذشته سهم خطوط حمایت و مقاومت را رسم میکنیم و به این صورت برای سهم حد سود و حد ضرر تعیین میکنیم.

در این مقاله به تعریف حد سود و انواع آن پرداختیم ، یکی از انواع تکنیکالی آن یعنی تعیین حد سود به کمک خطوط روند را آموزش دادیم



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.