انزجار از ضرر باعث میشود که سرمایهگذاران بیشتر از سود خود به ضرر توجه کنند و بنابراین با ترس بیشازحد بیدلیل و انزجار از ریسک، منجر به نقص تصمیمات سرمایهگذاری میشود
ضرر «انزجار از ضرر» در بورس! ؛ چگونه بر ترس بیش از حد خود در معاملات مسلط شویم؟
سوگیری رفتاری «ترس از ضرر» با این فرض که معمولا لذت بدست آوردن کمتر از، از دست دادن همان چیز است باعث می شود تا تصمیمات بر این مبنا بعضا غلط باشد. توضیحات بیشتر درباره این سوگیری رفتاری در میان سرمایه گذاران را در مقاله ترجمه شده زیر بخوانید.
محمد رضا هادیلو، بازار: «مطمئناً، اصطلاح اجتناب از ضرر مهمترین سهم روانشناسی در اقتصاد رفتاری است.» اینگونه است که برنده جایزه نوبل اقتصاد، دانیل کانمن، اصطلاحی را توصیف میکند که اغلب در تحلیلهای اقتصادی و مالی تکرار میشود.
اما ضمن تأیید این واقعیت که همه به طرز قابلفهم سعی در جلوگیری از ضرر و زیان دارند، اما میزان تأثیر این خواسته بر تصمیمات سرمایهگذاران هنوز قطعی نیست.
درد از دست دادن پول معمولاً از لذت به دست آوردن آن بیشتر است
ضرر بیشترین صدمه را میزند
چارلز داروین میگوید همه بیش از احساس ستایش، احساس سرزنش میکنند عبارتی که این قدرت احساسات منفی را برای تأثیرگذاری بر روان افراد و درنتیجه رفتار آنها بیش از احساسات خوب بیان میکند.این ممکن است در روابط شخصی مشهود به نظر برسد، جایی که مطالعات نشان میدهد برای جبران فقط یک نظر انتقادی که کسی در معرض آن قرار دارد حداقل پنج نظر دلپذیر لازم است.
اما بحث "ناراحتی از دست دادن" بهطور علمی در دهه ۱۹۸۰ ظاهر شد، با آغاز پیوندی که بعداً بین روانشناسی از یکسو و رفتار افراد در فعالیت اقتصادی از سوی دیگر تسریع شد.
"جلوگیری از، از دست دادن" یک سوگیری رفتاری است که نشان میدهد درد از دست دادن چیزی معادل دو برابر شدیدتر از احساسات مثبت حاصل از به دست آوردن یا به دست آوردن مالکیت جدید و خوشبختی ناشی از آن است.طبیعت افراد وابسته است به آنچه متعلق به خود میدانند، خواه این امر، امری ملموس باشد یا خدمتی که آنها به کسب آن عادت کردهاند و یا البته بورس ترسناک نیست پولی که در اختیاردارند.
از دست دادن آنچه داریم، دردی را به وجود میآورد که فراتر از لذت افزودن به آن و افزودن آن است. لذا بسیاری از افراد ترجیح میدهند ۲۰ ریال بیش از تلاش خود برای به دست آوردن همان مبلغ بپردازند تا ضرر نکنند، زیرا درد از دست دادن پول معمولاً از لذت به دست آوردن آن بیشتر است.
بااینحال، مشکل این تعصب و سوگیری رفتاری این است که انگیزهای قوی برای برخی از افراد برای عمل به روشهای خاص فراهم میکند و گاهی اوقات این رفتارها دور از منطق است و حتی به هدف اصلی "جلوگیری از ضرر" بدل میشود.
برخی از کمپینهای بازاریابی با استفاده از این احساس ترس از دست دادن خودکار در برخی از مشتریان و استفاده از عباراتی مانند: «نمیتوان نادیده گرفت» یا «سریعتر قبل از پایان پیشنهاد»، محصول خود را به فروش میرسانند.آنها به مشتریان این احساس را میدهند که اگر سریع تصمیم خرید را نگیرند، چیزهای زیادی را از دست میدهند.
به نظر میرسد که رفتار مصرفکنندگان نیز گاهی تحت تأثیر این سوگیری قرار دارد. افزایش قیمت تخممرغ در ایالاتمتحده به میزان ۱۰ درصد بین ژوئیه ۱۹۸۱ و ۱۹۸۳ باعث کاهش تقاضا ۷.۸ درصدی شد، درحالیکه افت قیمت بعدی با همان درصد فقط ۳.۳ درصد مصرف را افزایش داد.
انزجار از ضرر باعث میشود که سرمایهگذاران بیشتر از سود خود به ضرر توجه کنند و بنابراین با ترس بیشازحد بیدلیل و انزجار از ریسک، منجر به نقص تصمیمات سرمایهگذاری میشود
شبح ترسناک از دست دادن
مطمئناً وقتی کسی وارد بازی سرمایهگذاری در بورس میشود تمام فکر خود را معطوف به دو هدف میکند: دستیابی به حداکثر سود ممکن و جلوگیری از ضرر هرچه بیشتر.اما چون خواستهها بهتنهایی کافی نیستند، موضوع خیلی ساده نبوده و مسئله انتخاب صحیح نحوه مقابله با نوسانات بازار و پایان تصمیمگیری برای نگهداری یا فروش و چه زمانی است.
کانمن معتقد است که انزجار از ضرر باعث میشود که سرمایهگذاران بیشتر از سود خود به ضرر توجه کنند و بنابراین با ترس بیشازحد بیدلیل و انزجار از ریسک، منجر به نقص تصمیمات سرمایهگذاری میشود.
ترس از ضرر بهطور گستردهتری بر تصمیمات سرمایهگذاری تأثیر میگذارد و سرمایهگذاران را وادار میکند گاه از ترس احتمالات بد تصمیمات غیرمنطقی بگیرند
البته ممکن است مقداری ترس کاملاً منطقی باشد و اگر احتمال ضرر ۱۰ هزار ریالی شما از محل سرمایهگذاری شما به معنای ناتوانی در پرداخت اجاره و نیازهای خانه یا تعهدات لازم باشد، نمیتواند برابر با خطر کسب سود با همان ارزش برای گذراندن یک تعطیلات خوب باشد.
اما سوگیری در مقابل گمشدن ضرر بهوضوح بیشتر به نظر میرسد که نتیجه خطر یا پیگیری ایمنی حداقل تأثیری در زندگی کسی داشته باشد. اگر ضرر یا زیان تغییر عمدهای نداشته باشد، برخی تحقیقات نشان میدهد که مردم معمولاً از خطرپذیری برخوردارند.
محققان با استفاده از یک آزمایش کوچک برای نشان دادن تأثیر جلوگیری از ضرر، از برخی افراد سؤال کردند که آیا قبول میکنند وارد یک چالش ۱۰ دلاری با احتمال برابر برد یا باخت شوند.
البته، در اینجا این ۱۰ دلار بهطور اساسی بر زندگی مردم تأثیر نخواهد گذاشت، اما تجربه نشان داده است که بیشتر شرکتکنندگان در این چالش از پذیرفتن امتناع ورزیدهاند، نتیجهای که محققان آن را بهعنوان شواهدی از قدرت انزجار از دست دادن ارزیابی کردهاند.برخی با مراجعه به نتایج این آزمایش و دیگران حتی فراتر رفته و معتقدند ترس از ضرر بهطور گستردهتری بر تصمیمات سرمایهگذاری تأثیر میگذارد و سرمایهگذاران را وادار میکند گاه از ترس احتمالات بد تصمیمات غیرمنطقی بگیرند.
اما آیا این نتیجه یک تحقق عملی است که واقعاً قابل نقد علمی نیست؟
آیا واقعاً تحت تأثیر قرارگرفتهایم؟
درحالیکه به نظر بسیاری رسیده است که سوگیری گریز از ضرر یک واقعیت علمی اثباتشده و غیرقابلانکار را نشان میدهد، اما واقعیت نشان میدهد که ممکن است چندان قطعی نباشد.یکی از مشکلات آزمایش چالش ۱۰ دلاری فوقالذکر این است که وقتی از شرکتکنندگان دلیل رد آنها پرسیده میشود، آنها اظهار نمیکنند که ضرر احتمالی برای آنها از سود بیشتر است.
نحوه تدوین چالش نیز تأثیر بورس ترسناک نیست عمدهای در تصمیم برای پذیرش یا رد دارد، خصوصاً در مورد به خطر انداختن موضوعات با اندازه و تأثیر کوچک.این تجارب مکرر، که ایده انزجار از ضرر را پایهریزی میکنند، معمولاً ترس را با این واقعیت که برخی از مردم بیتفاوت هستند، اشتباه میگیرند، زیرا نتیجه آن تغییر مهمی ایجاد نخواهد کرد که ورود به این چالش را توجیه میکند.
فقدان انگیزه قوی برای برخی اوقات با ترس از دست دادن اشتباه گرفته میشود، اما در حقیقت این چیزی نیست جز عدم علاقه به چیزی که تفاوت کمی ایجاد میکند.برخی مطالعات نشان میدهد که وقتی تصمیمات درباره ضرر و سود به ایده انتخاب بین تغییر یا باقی ماندن در وضع موجود تبدیل میشود، هیچ مدرکی مبنی بربرتری احساس جلوگیری از ضرر در آن زمان وجود ندارد.هنگامیکه از برخی خواسته شد بین دریافت نکردن پول یا قبول یک چالش ۵۰٪ برای برنده شدن یا از دست دادن ۱۰ دلار یکی را انتخاب کنند، تقریباً نیمی از مردم چالش را قبول کردند.
بهعبارتدیگر، اگر انتخاب بین وضعیت موجود "دریافت نکردن پول" یا پذیرش چالشی باشد که شامل ضرر یا سود باشد، اعتقاد به اولویت امنیت در سرمایهگذاری از بین میرود.
حتی اعتقاد عدهای به گرایش برخی از سرمایهگذاران به فروش سریع سهام برنده درحالیکه سهام نزولی را برای مدت طولانی حفظ کردهاند، نشاندهنده انزجار از ضرری میدانند که قابلبرگشت است.
این رفتار، که برای بسیاری از سرمایهگذاران یک بحران مداوم است، به معنای تمایل به تبدیل سود کاغذ به بورس ترسناک نیست سود واقعی دیگر از یکسو و جلوگیری از ضرر با انتظار برای روشن شدن سهام کم در طرف دیگر است و بنابراین نشاندهنده ترجیح انگیزه ترس نیست، بلکه به دنبال پیگیری هر دو است: سود و جلوگیری از ضرر باهم.
برخی نیز به ایده بازگشت خاص اعتقاددارند، زیرا ممکن است سهامی که روند نزولی دارند دیرتر افزایش یابد. درنتیجه، نمیتوان یقین داشت که عدم فروش سهام ازدسترفته ناشی از رد ضرر است و یا تا آنجا که ممکن است نتیجه سودجویی و انتظار؟
ازنظر منطقی، ایده ورود به بازار سهام بهخودیخود به معنی پذیرش و تمایل به ریسک توسط سرمایهگذار است، زیرا او به خوبی میداند که ممکن است قیمت افزایش یا سقوط کند و هیچ امنیتی در بازار وجود ندارد.
بهطور خلاصه، درحالیکه ایده "انزجار از ضرر" در برخی موارد در شرایط خاص اعمال میشود، اما نمیتوان آن را بهطور مداوم برای همه تعمیم داد، برعکس، ممکن است دریابیم که بسیاری از افراد با توجه به فرهنگ، شرایط مالی و بسیاری از عوامل دیگر تمایل بیشتری به خطرپذیری دارند.
لذا در پایان این مقاله باید تأکید کرد که: با توجه به سرمایهگذاری، تصمیمگیری همیشه به مطالعه، شخصیت و شرایط هر سرمایهگذار بستگی دارد و جایی برای یک تعمیم جامع وجود ندارد که بتوان دسته بزرگی را در یک سبد قرارداد.
شکست پرتغال در ذهن ماست/رونالدو به هیچ وجه ترسناک نیست
خرداد:هافبک تیم ملی کشورمان امیدوار است او به همراه سایر بازیکنان حاضر در روسیه از مرحله گروهی جام جهانی صعود کنند تا در تاریخ سازی فوتبال ایران سهیم باشند.
به گزارش خرداد به نقل از ایلنا، تیم ملی فوتبال ایران برابر اسپانیا با ارائه بازی تدافعی یک بر صفر شکست خورد و در جایگاه سوم جدول گروه B جام جهانی قرار گرفت تا همچنان شانس صعود به دور بعدی را پیش روی خود ببنید.
سامان قدوس در پایان مسابقه شاگردان کی روش برای قهرمان جهان در گفت و گو با خبرنگار ایلنا در روسیه اظهار داشت: بله. ما خیلی شانس داشتیم، خیلی خوب بازی کردیم ولی یک شانس داشتند که آنگونه گل زدند.
او در پاسخ به این سوال که بازی برابر پرتغال برای ما چگونه رقم میخورد، گفت: فکر کنم اگر مثل اسپانیا خوب بازی کنیم ان شاء الله پرتغال را ببریم.
قدوس درباره اینکه چه مقدار شانس برای صعود تیم ملی به دور بعدی جام جهانی که هرگز برای ما اتفاق نیفتاده است، قائل است عنوان کرد: این دستاوردی بزرگ و تاریخ سازی برای تیم ما میشود که از گروه بالا برویم و همچنین مردم ایران. شکست پرتغال در ذهن ماست.
هافبک تیم ملی درباره اینکه به عنوان بازیکن ذخیره برابر اسپانیا به میدان رفت و چه انگیزهای برای بازی بعدی خواهد داشت، گفت: هنوز بازی نکردم که مانند بازیهای باشگاهی شوتزنی کنم. اگر شانسی برای شوتزنی داشته باشم حتما این کار را انجام میدهم.
او همچنین درباره اینکه میگویند بازی برابر پرتغال ترسناک است، بیان داشت: نه. نه. نه، به هیچ وجه اینگونه نیست. او یک بورس ترسناک نیست بازیکن خیلی خوب است ولی هیچ کدام ما از او نمیترسیم.
« اراذل» اینجا ترسناک نیستند؛ از گندهلاتها و عاملان نزاعهای خیابانی گرفته تا مروجان اوباشگری در اینستاگرام!
پنجمین مرحله از طرح برخورد با اراذل واوباش، شبانه در تهران اجرا شد و 389 نفردستگیر شدند؛ از عاملان نزاعهای دستهجمعی در فضای حقیقی گرفته تا اشاعه دهندگان فرهنگ اوباشگری در فضای مجازی.
گروه انتظامی خبرگزاری فارس_ مریم عرب انصاری: پیام کوتاه است: «طرح دستگیری اراذل و اوباش،ساعت 10 صبح، میدان H ستاد فرماندهی تهران بزرگ؛ با حضور سردار رحیمی رئیس پلیس پایتخت».
سر ساعت مقرر در محل حاضر میشویم. بعد از پیادهروی کوتاهی از در ستاد تا محوطه H وقتی وارد حیاط مقر پلیس پایتخت میشویم با تعداد زیاد دستگیرشدگانی مواجه می شویم که به صف و با فاصلههای مشخص کف محوطه H ستاد فرماندهی بر روی زمین نشستهاند.
اما آنچه این بار متفاوت است حضور ماموران سیاه پوش یگان امداد است که دور تا دور دستگیرشدگان ایستاده و محیط را محصور کردهاند!
جلوترکه میروم باز نکته جدیدی به چشم میآید، اینبار تعداد زیادی از دستگیرشدگان چشمبند بر چشم دارند؛ با پارچههای تیرهای چشمهایشان را بستهاند تا نتوانند دور و بر خود را ببینند.
چشمبند، ماسک و دستبند و مأموران بلندبالای سیاهپوشی که دورتا دور محیط را ایستاده اند ترس را در دل هایدستگیرشدگان مستولی میکنند.
البته باید هم بترسند. اینها همان اراذل و اوباشی هستند که برای زن و بچه مردم، شاخ و شانه میکشیدند؛ اما حالا اینجا؛ در قلب مرکز پلیس پایتخت؛ کت بسته نشستهاند؛ نه از عربده کشی خبری هست نه از حریف طلبیشان.
اراذل حالا که در غل و زنجیرند ساکتند و بیادعا؛ وگرنه همانهایی هستند که هیچکس جلودارشان نبوده است!
بلوز و شلوار تیره به تن دارد با چشمبندو ماسک سیاه.چهارزانو بر روی زمین نشسته، پشت دستش آثاری از خالکوبی و تتو به چشم میخورد.
نزدیکش میروم و میپرسم اینجا چه میکنید؟
باشنیدن صدا سرش را به سمتم میچرخاند و میگوید: مظنون به درگیری هستم.
محمد بیست و شش ساله، کارش آزاد است؛ میگوید: درگیری شده بود، انگار چند نفر زخمی شدند، بعد پلیس مرا گرفت.
هنوز انکارهایش تمام نشده که سرهنگ سعید راستی رئیس عملیات پلیس امنیت تهران می آید و به فارس میگوید: این فرد را به خاطر درگیری که بین دو گروه از اراذل و اوباش در منطقه خلازیر تهران اتفاق افتاد دستگیر کردیم.
سرهنگ راستی میگوید: سه روز پیش دو گروه از اراذل و اوباش در محل معاملات ضایعات با هم درگیر شده و با چوب و چماق و قمه به جان هم افتادند. حتی وقتی پلیس بعد از ده دقیقه در محل حاضر شد نیز متفرق نشدند.
وی ادامهداد: پلیس بعد از چند بار اخطار مجبور به تیراندازی شد اما اراذل و اوباش با تیراندازی هم دعوایشان را متوقف نکردند. در نهایت پلیس 30 نفر از عوامل اصلی نزاع جمعی را دستگیر کرد. بیست نفر از آنها سابقهدار بوده و 10 نفر دیگر از کسانی بودند که بورس ترسناک نیست در منطقه حضور داشته و به حمایت از طرفین وارد دعوا و درگیری شده بودند.
از سرهنگ راستی علت درگیری و تعداد مصدومان را می پرسم؟
رئیس عملیات پلیس امنیت عمومی تهران میگوید: به خاطر ضایعات با هم درگیر شده بودند. هشت نفر هم مجروح شده و به بیمارستان رفتند.
حسن 29 ساله است. میگوید پیک موتوری است. به علت غیبت در مرخصی از زندان دستگیر شده است.
حسن میگوید:سال 92 با گنده لات محلهشان درگیر شده است. آن فرد با اسلحه دم خانه شان آمده بود و شاخ و شانه می کشید.در نهایت درگیری لفظی به دعوا و درگیری به خیابان کشید.
میگوید: مردم هم بودند. بچههای محل هم وارد درگیری شدند اما پلیس مرا دستگیر کرد. بعد از چند جلسه دادگاه در نهایت حکم صادر شده و هر دو زندانی شدیم.
ادامه میدهد: حدود یک سال زندان بودم و در آخرین مرخصی که از زندان بیرون آمدم و دیگر بازنگشتم.
خودش میگوید مادرم کرونا گرفت و به خاطر همان غیبت کردم.
حسن از همان یک فقره درگیری اش پشیمان است و حالا پشیمان تر و نادمتر از غیبت مرخصیاش. چرا که متأهل است و باید خرج خانه را بدهد اما باید به زندان برگردد.
سرش باندپیچی شده است. میگوید: همراه با پسرخالهام به خانه پسرعمویم رفتیم. آنجا دو نفر از دوستان پسر عمویم هم حضور داشتند؛ اما من نمیدانستم که پسرخالهام با آنها مشکل دارد.
فرشاد میگوید: آنجا بود که با هم درگیر شدند، پسر خالهام با پسرعمو ودو نفر از دوستانش؛ با چاقو و شمشیر به جان هم افتادند.
موقعی درگیری نمیدانم که چه شد که با شمشیر به سر من زدند. سرم شکافت.
میپرسم فقط تو زخمی شدی یا بقیه هم زخمی شدند؟ که میگوید یک نفر دیگر هم چاقو خورد.
میپرسم تو هم چاقو و چماق داشتی؟که می گوید من سلاح نداشتم؛ اما آخرای دعوا یک چاقویی را که روی زمین افتاده بود برداشتم.
فرشاد بیست و شش ساله از کشیده شدن درگیری و نزاع به خیابان می گوید و می افزاید: بعد از این که زخمی شدم، فرار کردم و خودم را به بیمارستان رساندم اما پلیس مرا آنجا دستگیر کرد.
سرهنگ سعید راستی رئیس عملیات پلیس امنیت عمومی تهران به تشریح واقعه این درگیری میپردازد و میگوید: پرونده اینطور که این فرد میگوید نیست. اراذل و اوباش هشت نفر بودند که در قالب دو گروه قرار دعوا گذاشته بودند در محدوده حسنآباد ری. با قمه و چاقو و شمشیر به جان هم افتادند. همه مصدوم و مجروح شدند.
سرهنگ راستی ادامه میدهد:چهار نفر از آنها دارای سوابق عدیده شرارت و درگیری و دعوا و قمهزنی هستند. هر هشت نفر آنها دستگیر شده و به بزه انتسابی اعتراف کردهاند.
دو ردیف از مجموع دستگیرشدگان با بقیه متفاوت هستند. چشم بند ندارند؛ اکثراً قد و بالای بلند و هیکل های درشت و پرورش اندامی دارند. در کنار ردیف آنها بنری نصب شده که بر روی آن نوشته: «قرارگاه مقابله با اراذل و اوباش فضای مجازی»!
مهدی سی ساله با قد و هیکلی تنومند با دستهایی که پر از خالکوبی و تاتو است این طرفتر روی زمین نشسته است.
می پرسم اینجا چه کار می کنید که میگوید:احضارم کردهاند. سابقهدار نیستم اما به خاطر عکسهایی که در پیج اینستاگرام گذاشته بودم احضار شدهام.
میپرسم چه عکسهایی بود؟ میگوید: عکسهای خودمانی بود؛عکسهای ورزشی؛ با دوستانمان عکس گرفته بودیم و در صفحه اینستاگرام منتشر کردیم که پلیس فتا تذکر داد و برداشتیم.
افسر پرونده میگوید:عکس های منتشر شده تصاویر عادی نبود؛عکسهای نامتعارفی بود با استایلهایی که ترویج خشونت میکرد.
پشت سرش قادر نشسته، پیراهن سفید بر تن دارد. هیکل او هم پرورش اندامی است. میگوید میوهفروشم. میپرسم پس چرا دستگیر شدی؟
سرش را تکان میدهد و میگوید:کار اشتباهی کردم. در اینستاگرام چند عکس دورهمی گذاشتم.
با تعجب می گویم: چه عکس دروهمی بود که پلیس دستگیرت کرد؟
بادی به غبغب میاندازد و میگوید: عکس بدی که نگذاشته بودیم، من در کار بدلکاری هم هستم؛ اما خب چند تا عکس بود. با رفقا هفت_ هشت نفری عکس گرفته بودیم که پلیس ما را بورس ترسناک نیست دستگیر کرد.
مسئول پرونده به قادر میگوید:راستش را بگو.چه عکسهای گذاشته بودی؟
قادر می گوید: من که گفتم اشتباه کردم؛ خودم میدانم چه کار بدی کردهام!
به اینجای صحبت که می رسد افسر پرونده می گوید: دستانش را ببینید، خالکوبیها را میگویم. عکس های خالکوبیهای بدنش را منتشرکرده بود ؛با یکسری از اراذل و اوباش هم دسته جمعی عکس گرفته بودند و اشاعه اوباشگری میکردند. تصاویر خشونتباری که نشان از تهدید دیگران و ایجاد رعب و وحشت داشت.
بلوز و شلوار لی به تن دارد. ریز جثه است. قیافه و رفتارش به سایر دستگیرشدگان نمیخورد. سرش را پایین انداخته؛ انگار می ترسد به دور و بر نگاه کند.
نزدیکش می روم و می پرسم برای چه اینجا هستید؟ میگوید: عکس در صفحه گذاشتم و دستگیر شدم.
از آن تیپ بچه هایی است که انگار از پشت نیمکت مدرسه آمده است.
بیست ساله است و دانشجوی کامپیوتر دانشگاه امیرکبیر.
تا مشخصاتش را میگوید دهانم از تعجب باز میماند. میپرسم شما کجا و اینجا کجا؟ با شرمساری میگوید : نفهمیدم و اشتباه کردم. یک عکس در اینستاگرامم منتشرکردم و حالا به خاطر همان عکس اینجا هستم.
مسئول پرونده میگوید بگو عکس چه کسی بود؟ عکس یکی از اراذل معروف را منتشر کرده بود و 380 هزار فالوور جذب کرده بود.
امید میگوید: باور کنید به خاطر کسب درآمد این کار را کردم. عکس آن فرد لایک زیادی داشت. برایم ماهانه 600 تا 700 هزار تومان درآمد داشت.
میپرسم حالا چه فکر میکنی؟ به نظرت ارزشش را داشت که دانشجوی سال سوم یک دانشگاه مطرح هماکنون در کنار سابقهدارها بنشیند؟
هیچ نمیگوید: فقط سرش را پایین میاندازد.
سر تا پا سیاه پوشیده؛ ریش بلندش به چشم می زند.
میگوید: احضار شده ام. کاریکه نکردهام. سابقه هم ندارم. یک مراسم عزاداری برگزار کرده و در کنار دوستان چند تا عکس گرفته بودیم.
افسر پرونده از راه اندازی قرارگاه مقابله با اراذل و اوباش در فضای مجازی می گوید و می افزاید: بر اساس دستورالعمل این قرارگاه با افرادی که فرهنگ اوباشگری و اراذل و اوباش را در فضای مجازی منتشر کنند برخورد می شود؛ این فرد نیز تصاویری در این زمینه منتشر کرده بود.
افسر پلیس فتا به طعنه میگوید:بهنام هم راست میگوید؛ فقط چند عکس منتشر کرده اما عکسهایی که مروج اوباشگری بوده. 3 هزار فالوور با آن عکسها جذب کردهبود!
اینطرفتر در ضلع شرقی محوطه H روبروی دستگیرشدگانی که به صف بر روی زمین نشسته اند میزها را چیده اند.
روی میزها پراست از چاقو و تیزی و قمه و شمشیر و اسلحه، اینطرفتر اما شیشههای مشروب هم هست؛ به همراه گل و شیشه و انواع مواد مخدر و حتی تنباکوهایی که سرهنگ مرادی میگوید در دروازه شمیران کشف کردهاند.
سرهنگ نادر مرادی رئیس پلیس نظارت بر اماکن عمومی پایتخت به فارس میگوید:بیش از 13 تن از این تنباکوها را کشف کردیم. تنباکوی درجه سه بازار را که هر دو کیلوی آن 50 هزار تومان بود در قوطیهایی با برند ترکیه به وزن 200 گرم بستهبندی کرده و هرکدام را 50 هزار تومان میفروختند یعنی به ازای فروختن هرقوطی تنباکوی جعلی 10 برابر سود میکردند.
سرهنگ مرادی میگوید: دو نفر را در این رابطه در دروازه شمیران دستگیر کردهایم.
صدای سوت میآید. سردار رضایی جانشین فرمانده ناجا با سردار رحیمی رئیس پلیس تهران وارد محوطه میشوند.
از کشفیات بازدید کرده و با مسوولان پروندهها به صحبت مینشینند؛حتی در بین دستگیرشدگان هم رفته و با آنها نیز صحبت می کنند.
سردار قاسم رضایی جانشین فرمانده ناجا بعد از بازدید میدانی،در جمع خبرنگاران از تصمیم و اراده قاطع ناجا برای برخورد و مقابله با اراذل و اوباش خبر داد و اظهار داشت: برخورد جدی با اراذل و اوباش خواسته همه مردم است و در حال حاضر این برخورد را تشدید کردهایم و این موضوع را تا زمانی که حتییکنفر وجود داشته باشد که سبب رعب و وحشت مردم شود ادامه داده و استمرار میبخشیم.
جانشین فرمانده ناجا تصریح کرد: ما در این زمینه از قانونگذار برای برخورد جدی و اعمال مجازاتهای بازدارنده مطالبه جدی داریم.
سردار حسین رحیمی فرمانده انتظامی پایتخت نیز از اجرای پنجمین مرحله از طرح برخورد با اراذل و اوباش و اجرای عملیات منسجم شبانهای با حضور عوامل و ماموران پلیس های تخصصی اعم از پلیس امنیت، مبارزه با مواد مخدر،فتا، آگاهی و پیشگیری خبرداد.
وی گفت:بنا به درخواست مکرر مردم و برخی تحرکات از سوی اراذل و اوباش طرح جدید مبارزه و برخورد با اراذل و اوباش از ساعت 16 روز یکشنبه کلید خورد و تا 7 صبح دوشنبه ادامه داشت.
فرمانده انتظامی پایتخت تصریح کرد: در این مرحله 125 محله و مکان شامل سفره خانه، قهوهخانه، باشگاههای بدنسازی، پارکها و تفرجگاهها که محل حضور این عناصر بود پاکسازی شد و 389 نفر از اراذل و اوباش دستگیر شدند.
وی ادامه داد: 46 نفر از این دستگیرشدگان از اراذل و اوباش سطحدار هستند.
رئیس پلیس پایتخت ادامه داد: 289 نفر از این اراذل و اوباش در معابر پارکها و اماکن عمومی برای نوامیس مردم مزاحمت ایجاد میکردند که دستگیر شدند. همچنین 22 نفر که جرایم خشن مرتکب شده و تجاوز به عنف هم داشتند در بین دستگیرشدگان هستند.
وی افزود: 21 نفر از اراذل و اوباش دستگیرشده علاوه بر اوباشگری در توزیع مواد مخدر نیز فعالیت داشتند.
سردار رحیمی اعلام کرد: از دستگیرشدگان یک قبضه سلاح گرم، 83 قبضه انواع سلاح سرد و 13 قبضه شبه سلاح کشف و ضبط شد.
وی به پلمب 63 واحد صنفی که محل تردد و پاتوق اراذل و اوباش بود اشاره و اعلام کرد: اماکن و اصنافی که محل حضور یا پاتوق اراذل و اوباش باشند به مدت 3 ماه پلمب خواهد شد؛ در ضمن با متصدی واحد صنفی نیز برخورد قاطع میشود.
رئیس پلیس پایتخت به رصد فضای مجازی اشاره و اظهار داشت: در این مرحله 24 تارنما که اقدام به ترویج فرهنگ اراذل و اوباشی میکردند شناسایی شدند؛ همچنین 7 صفحه نیز شناسایی و افراد گرداننده آن دستگیر شدند.
وی ادامه داد: 10 نفر نیز که خواسته یا ناخواسته فرهنگ اوباشگری را ترویج کرده و یا فیلمهای آنها را منتشر میکردند تارنمایشان مسدود و پرونده برایشان تشکیل شد.
فرمانده انتظامی پایتخت از برخورد قاطع و بدون اغماض با اراذل و اوباش و برهم زنندگان نظم و امنیت عمومی و آسایش و آرامش مردم خبر میدهد.
صحبتهای سردار که تمام میشود ماشین های حمل متهم از راه میرسد؛ در اندک زمانی محوطه خالی میشود از تمام دستگیرشدگانی که با چشم بند و دستبند و پایبند بر روی زمین نشسته بودند؛ میزها هم خالی میشوند از چاقو و قمه و شمشیر و اسلحه.
محوطه میدان H ستاد فرماندهی تهران بزرگ خالی می شود تا طرحی دیگر و دستگیری دیگر؛چرا که پلیس میگوید دستگیری اراذل و اوباش را ادامه می دهد تا زمانی که حتی یک نفر باقی نماند که امنیت و آسایش و آرامش مردم را دچار خدشه کند و رعب و وحشت در دل مردمان ایجاد کند.
انتظارات ترسناک برخی سهامداران!
بازار سرمایه گزینه مناسبی برای سرمایهگذاران بلندمدت است و با استراتژی بلندمدت، در حال حاضر هم سهمهای زیادی در این بازار وجود دارد که پتانسیل رشد خواهند داشت. مرتضی عباد کارشناس بازار سرمایه در خصوص تاثیر خروج احتمالی دولت از شرکتها و صنایع بورسی بیان کرد: بهطورکلی هر اتفاقی که به رشد بازار سرمایه کمک کند، اتفاق مثبتی برای این بازار خواهد بود. اگرچه ممکن است بحث خروج دولت از شرکتها و واگذاری سهم دولت، در کوتاهمدت نوسانهای منفی ایجاد کند اما؛ در بلندمدت خروج دولت از تصدیگری شرکتهای بورسی حتما به نفع بازار سرمایه خواهد بود.
وی در رابطه با پیشبینی وضعیت بازارسرمایه در میان مدت گفت: بازار سرمایه پتانسیل مدتی اصلاح و درجا زدن در محدوده فعلی را دارد؛ کمااینکه در برخی گروهها مثل بانک و خودرو هم تقاضای خرید سهم، تضعیف شده است. ولی با در نظر گرفتن وضعیت سایر بازارها، این دوره کوتاهمدت بوده و در میان مدت و بلندمدت روند بازار سرمایه صعودی است؛ به نظر میرسد طبق روال هر ساله، تا اواخر اسفندماه به دلیل تسویه حقوقیها و. بازار روند اصلاحی خواهد داشت، اما از روزهای پایانی اسفندماه، تقاضا تقویت شده و بازار سرمایه تا فصل مجامع رشد دیگری را تجربه خواهد کرد.
این فعال بازار سرمایه تصریح کرد: بازارهای موازی، فعلا پتانسیل رشد چندانی ندارند. حتی اگر نرخ ارز ۱۰ تا ۱۵ درصدی هم رشد کند، باز هم اثر این افزایش نرخ ارز بر بازار سرمایه و صنایع صادرات محور، مثبت است. بنابراین با شرایط فعلی، ریسکی متوجه بازار سرمایه نیست. ولی به هر حال منطقی است که بخشی از نقدینگی تازه وارد بعد از کسب بازدهی انتظاری از این بازار خارج شده و راهی بازار دیگری شود؛ اما در مجموع بازار ارز اصلا بازار مناسبی برای سرمایهگذاری نیست. بازار سرمایه گزینه مناسبی برای سرمایهگذاران بلندمدت است و با استراتژی بلندمدت، در حال حاضر هم سهمهای زیادی در این بازار وجود دارد که پتانسیل رشد خواهند داشت. عباد در مقایسه بازدهی بازار سرمایه با بازارهای موازی عنوان کرد: در بلندمدت بازدهی بازارهای موازی با نسبتی تقریبا یکسان رشد خواهد کرد؛ ولی مقایسه بازدهی یکساله بازار سرمایه با بازارهای موازی و اخذ این نتیجه که بازار سرمایه بیش از سایر بازارها رشد کرده و دارای حباب است، صحیح نیست.
عباد در توصیه به سهامداران اظهار کرد: شاید توصیه به سرمایهگذاری بر مبنای تحلیل، کلیشهای به نظر برسد؛ اما امیدوارم سهامداران قبل از هر چیز، مراقب سرمایه خود باشند و از رفتارهای شتابزده و هیجانی خودداری کنند.
وی اضافه کرد: اینکه سهمهای بنیادی بازار، رشد کمتری نسبت به بسیاری از سهمهای کوچک بازار سرمایه داشته، به دلیل عدم ارزندگی این سهمها نیست؛ بلکه رفتار حقوقیها و فشار عرضهها در نمادهای بزرگ بازار به محض اندکی رشد، مانع از رشد قیمت زیاد سهمهای بزرگ شده است. نقدینگی هم بیشتر به سمت سهمهای کوچکتری حرکت کرده که سهامداران عمده، عرضهکننده نیستند و قیمت سهم راحتتر بالا میرود. مثلا سهمهای گروه پالایشگاهی به رغم ارزندگی و پتانسیلهای رشد سودآوری در سنوات آتی، رشد چندانی تجربه نکرده است. عباد در ادامه با اشاره به رفتارهای غیر حرفهای توسط برخی سهامداران و سبدگردانها گفت: حفظ سرمایه در این بازار مهمتر از کسب بازدهی است. نگاه قماربازانه به بازار سرمایه، به این بازار آسیب وارد میکند. مثلا برخی سبدگردانها، اقدام به سرمایهگذاری به صورت تک سهم میکنند و سود حاصل از سرمایهگذاری روی هر تک سهم را هم بعد از خروج از آن سهم، به سرمایهگذاران و مشتریان خود پرداخت میکنند. این مدل سرمایهگذاری، حرفهای نبوده و به ساختار بازار سرمایه لطمه خواهد زد.
بحرانی که دیگر ترسناک نیست!
زاهدان (پانا) - این ایام در حالی بیمارستانهای سیستان و بلوچستان پر از بیماران کرونایی است که مردم همانند گذشته در خیابان ها و کوچهها حضور دارند و هر فردی سرش به کار خود گرم است؛ آمارها نگران کننده است، اما گویا مردم دیگر نگران نیستند و به عبارتی دیگر از کرونا نمیترسند.
گویا دیگر تکرار آمار بیش از هزار نفر مبتلا به کرونا به یک موضوع عادی تبدیل شده است؛ این را میتوان از شلوغی و جنب و جوش مردم در شهر فهمید.
این روزها و شبها در حالی بیمارستانهای سیستان و بلوچستان پر از موارد بستری کروناست که مردم همانند گذشته در خیابان ها و کوچهها حضور دارند و هر کس سرش به کار خودش گرم است. تعطیلات عید قربان و غدیر به پایان رسید و دوباره آمار ابتلا به کرونا از هزار نفر و آمار مرگ و میر از ۱۰ نفر در روز فراتر رفت و معلوم نیست این آمار انفجاری تا کی ادامه داشته باشد.
آمارها نگران کننده است اما گویا مردم دیگر نگران نیستند و به عبارتی دیگر از کرونا نمیترسند!
رفتارهای غیرمعمولی در شرایط بحرانی
در شهر زاهدان از صف نانوایی گرفته تا تعمیرات و تزئینات خودرو همه جا پر است از مردمی که همانند شرایط عادی برای انجام امور ضروری و غیرضروری خانه را ترک میکنند و بیرون میآیند.
از مادری که فرزند کوچکش را برای خرید میوه با خود به همراه آورده تا پیرمردی که بدون ماسک بساطی از انبه و موز را در گوشه خیابان پهن کرده است؛ همه یک دلیل و یا بهتر بگوییم توجیهی برای این رفتار غیرمعمولی خود دارند.
آب که از سر گذشت دیگر فرقی نمیکند یک وجب یا صد وجب! این جمله را مرد میانسالی میگوید که در حال خرید ترهبار از یک گاری دست فروش است. ماسک صورتش را که فقط زیر چانهاش قرار دارد با همان دستهایی که سیب زمینی جمع کرده بالا میکشد و میگوید: «وضعیت این بیماری نباید به اینجا میرسید و حالا که رسیده دیگر از من و امثال من کاری برنمیآید. ما در خانه بمانیم یا نمانیم دیگر فرقی نمیکند.»
اطراف میدان امام رضای زاهدان، جوانی که عقب خودروی خود را به فروش خربزه و هندوانه اختصاص داده و بدون ماسک در حال دعوت مردم به خرید است، در پاسخ به این سوال که چرا از ماسک استفاده نمیکند، لب به شکایت میگشاید و میگوید: «من در فضای باز کار میکنم و نیازی به استفاده از ماسک ندارم. از طرفی درآمد ثابت و مشخصی ندارم که بتوانم برای خرید ماسک بودجهای را کنار بگذارم؛ همین که بتوانم روزانه هزینه بنزین و خرج خرید اقلام مورد نیاز خانه ام را بدست آورم باید خدا را شکر کنم.»
این جوان که خود را «مهدی» معرفی میکند، معتقد است چون یکبار به کرونا مبتلا شده دیگر از بورس ترسناک نیست این بیماری مصون است و میگوید: کرونا دیگر برایم ترسناک نیست.
بازار گرم کرونا در خیابانهای شلوغ شهر
شرایط در بازار مرکز شهر زاهدان نیز این روزها عادی است، تقریبا همه گروههای شغلی مشغول به کار هستند و مشتریها هم میآیند و میروند.
ترافیک سنگین و نیمه سنگین در خیابانهای مرکزی زاهدان مانند گذشته وجود دارد و عبور و مرور مردم در پیادهروهای بازار همچنان ادامه دارد.
این همان خیابانها و مغازههایی است که حدود دو هفته پیش به اجبار و توسط پلیس و اتوبوسها بسته شد تا اگر فروشندهای برخلاف قوانین و مقررات قصد باز کردن مغازهاش را داشت، مشتری توان دسترسی به آن را نداشته باشد. اما این اجبار بیشتر از یک هفته دوام نیاورد و مجدد شرایط به همان شکل قبل بازگشت.
فعالیت یک آرایشگاه مردانه که همزمان دو مشتری در آن وجود دارد توجهم را جلب میکند. از صاحب آرایشگاه درخواست میکنم تا دقایقی بیرون بیاید. وقتی از او درباره دلیل فعالیتش آن هم در این شرایط سوال میکنم پاسخی جز اجبار برای پرداخت اجاره مغازه ندارد.
وی که سر و رویش و حتی ماسک روی صورتش از موی مشتریها پوشیده شده، میگوید: «در اعمال محدودیت های قبلی من هم مغازه را تعطیل کردم اما وقتی سر ماه نتوانستم مبلغ اجاره را تامین کنم مجبور به قرض گرفتن از دیگران شدم برای همین این بار مغازه را تعطیل نکردم.»
وی که اخطار مراجع قضایی و انتظامی برای پلمب را دریافت کرده است، معتقد است: «تا روزی که مغازه پلمب نشود کار میکنم.»
وی معتقد است: «اگر قرار است با تعطیلی مشکل کرونا حل شود، پس همه باید در یک مدت مشخص تعطیل شوند نه اینکه عدهای کار کنند و عدهای در خانه بمانند. از طرفی مشتریها هم خودشان تمایل به حضور در آرایشگاه دارند پس تا وقتی مشتری باشد، من هم سعی میکنم حضور داشته باشم.»
او که به نظر میرسد همه حواسش به مشتری منتظر داخل مغازه است؛ با این جمله به مکالمه ما پایان میدهد.«درد فقر و بیکاری بدتر از کروناست؛ از مردم نباید بیشتر از این انتظار داشت».
چهارراه رسولی زاهدان مقصد بعدی است، جایی که همیشه به شلوغی و بازار پررونق معروف است. بازاری با کوچه و پس کوچه های تو در تو و بساطی از شیر مرغ تا جان آدمیزاد. بازاری که اگر روزی تعطیل شود نشان دهنده وضعیتی فوقالعاده در زاهدان است. مانند دو هفته پیش که اینجا هم توسط پلیس با بستن خیابان اصلی به اجبار تعطیل شد، اما حالا با استقبال گرم مردم مواجه است.
فروشندگان چاره ای جز ادامه فعالیت برای کسب درآمد و مردم هم بهانهای بورس ترسناک نیست جز خرید ضروری برای حضور خود ندارند.
بازار مشترک زاهدان و تمامی نقاطی که با وجود دست فروشان به بازارهای محلی تبدیل شده است همه و همه به کار خود ادامه میدهند با این تفاوت که مردم و فروشندگان یک در میان یا حتی کمتر از ماسک استفاده میکنند.
یکی از فروشندگان که از درآمد متلاطم خود در روزهای کرونایی گلایه مند است به گفتن یک جمله راضی میشود و میگوید: «دلیل اصلی شیوع ویروس کرونا دورهمیهای خانگی است، نه بازار و مغازهها چرا به ضرر ما راضی میشوید؟»
همراهمی مردم؛ خواسته مسئولان
رعایت پروتکلهای بهداشتی در هر شرایط و هر زمانی میتواند جامعه را از بحران و آمار بالای مرگ و میر کرونا نجات دهد و سیستان و بلوچستان نیز از این قاعده مستثنی نبوده و با این رعایتها به ثبات خود نزدیکتر خواهد شد.
به گفته استاندار سیستان وبلوچستان با وجود تعطیلیها، اقدامات، تمهیدات پیشبینی شده و سایر پیش نگریها برای بخش درمان اگر مردم همراهی نکنند، این اقدامات پاسخگوی شرایط کرونایی استان نخواهد بود.
احمدعلی موهبتی معتقد است: عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی، فاصلهگذاری اجتماعی و استفاده نکردن از ماسک سبب شده که امروز این شرایط در استان حاکم شود.
علیرضا شهرکی، مدیرکل دفتر مدیریت بحران استانداری سیستان و بلوچستان نیز اعلام کرد: رعایت پروتکلهای بهداشتی برای مقابله با ویروس کرونا در این استان ۵۲ درصد است که با میانگین کشوری فاصله بسیار زیاد دارد. هماکنون که این رقم پایینتر هم آمده است.
این در حالی است که به گفته وی اگر رعایت پروتکلهای بهداشتی به ۸۰ درصد در سیستان و بلوچستان برسد این ویروس جهش یافته در استان کنترل خواهد شد و مقابله با آن ممکن میشود.
راه نجات از این وضعیت چیست؟
این شرایط در حالی است که روزانه بیش از 10 نفر در سیستان و بلوچستان بر اثر کرونا جان خود را از دست میدهند و شمار فوتیهای کرونا در این استان تاکنون به حدود ۲ هزار و 200 نفر رسیدهاست.
به عقیده بسیاری از مردم و مسئولان، تنها راه علاج این وضعیت واکسیناسیون افراد 18 سال به بالا در سیستان و بلوچستان است که به گفته رئیس دانشگاه علوم پزشکی زاهدان تاکنون 52 درصد افراد بالای 50 سال در این استان واکسینه شدهاند و واکسیناسیون خبرنگاران و فرهنگیان نیز در دست اجراست.
سید محمد هاشمی شهری در گفت و گو با پانا می گوید: «تاکنون حدود 100 هزار دز واکسن در سیستان و بلوچستان تلقیح شده است.»
وی ادامه میدهد: «تاکنون 217 هزار و 291 دز اول واکسن و 18 هزار و 378 دز دوم واکسن به این استان تحویل داده شده که در دز اول 81 هزار و 980 دز و در دز دوم نیز 17 هزار و 921 دز تلقیح شده است.»
به گفته وی 62 درصد افراد 70 سال به بالا، 52 درصد افراد 60 تا 70 سال و 39 درصد افراد 50 تا 60 سال در سیستان و بلوچستان تحت پوشش واکسیناسیون قرار گرفته اند.
به نظر میرسد اجرای نیمه کاره محدودیتها و عادی انگاری کرونا پس از حدود یک سال و نیم در میان مردم مهمترین دلایل ایجاد وضعیت بحرانی در سیستان و بلوچستان است که امید است با سرعت بخشی به واکسیناسیون، افزایش میزان رعایت پروتکل های بهداشتی و جدیت مسئولان در اعمال مقررات با روند کاهشی موارد ابتلا و مرگ و میر ناشی از کووید 19 روبرو شویم.
دیدگاه شما