هر آنچه که لازم است درباره واگرایی در تحلیل تکنیکال بدانید
بسیاری از معاملهگران یا از اهمیت واگرایی بی اطلاع هستند یا نمیتوانند مفهوم واگرایی در تحلیل را با اندیکاتور نوسانگر به طور دقیق اعمال کنند. ما در مقاله حاضر، شما را با مفهوم Divergence در تحلیل آشنا میکنیم و یکسری قوانین ساده را برای شناسایی این معیار ارائه میدهیم.
واگرایی چیست؟
واگرایی (Divergence) زمانی است که قیمت دارایی در جهت مخالف آنچه یک شاخص فنی نشان میدهد، حرکت میکند. هنگامی که یک سهام در حال واگرایی است، نشان دهنده روند ضعیفتر قیمت و شروع یک معکوس است.
به طور کلی دو نوع واگرایی وجود دارد که عبارتند از:
- واگرایی صعودی زمانی است که قیمت به سمت پایین حرکت میکند اما اندیکاتور میچرخد و به سمت بالا میرود
- واگرایی نزولی زمانی است که قیمت در حال حرکت بالاتر است اما نشانگر به سمت پایین میرود
منطق پشت Divergence در تحلیل قیمت بازار این است که این اندیکاتور، کاهش سرعت حرکت قیمت را نشان میدهد. بنابراین حرکت قیمت، اغلب قبل از خود قیمت تغییر میکند. به این فکر کنید که اگر یک بشقاب پرنده را در یک باد شدید بیندازید، بشقاب برای مدتی خلاف باد میرود، سپس سرعتش کم میشود و در نهایت تغییر جهت میدهد و همراه با باد پرواز میکند.
منظور از واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟
در طول تجزیه و تحلیل تکنیکال واگرایی شاخصی از حرکت مثبت یا منفی قیمت است. برای واگرایی مثبت، قیمت یک دارایی به پایینترین سطح جدید کاهش مییابد، در حالی که شاخصی که این دارایی را ردیابی میکند، الگوهای صعود را نشان میدهد.
از سوی دیگر، واگرایی منفی زمانی است که قیمت دارایی به بالاترین سطح جدید صعود میکند، در حالی که اندیکاتور، مانند یک نوسان ساز، یک اوج پایینتر را تشکیل میدهد یا شروع به نشان دادن علائمی از کند شدن میکند، مانند شروع یک روند نزولی.
به طور کلی، معاملهگران از واگرایی در تحلیل برای دو هدف استفاده میکنند:
- ارزیابی تحرکات قیمت دارایی
- ارزیابی احتمال وقوع یک معکوس
اگر قیمت سهام و ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال – مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) – در یک جهت حرکت کنند، نشان دهنده افزایش تحرکات قیمت است. با این حال، اگر قیمت سهام در حال افزایش باشد اما RSI کندتر افزایش پیدا کند – واگرایی منفی خواهد بود – این سیگنالی است که نشان میدهد روند صعودی همراه با پتانسیل برگشت، شروع به تضعیف کرده است.
از آن زمان به بعد، معاملهگر احتمالا تعیین میکند که چه زمانی توقفات ضرر یا محدودیتهایی را برای خروج از موقعیت خود تعیین کند. برای واگرایی مثبت، قیمت سهام پایین میآید، در حالی که ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال پایینترین سطح را نشان میدهد، که ممکن است نشانههایی از بازگشت بالقوه روند صعودی را ابراز کند. از چنین نقطهای، معاملهگران احتمالا تصمیم میگیرند که چه زمانی وارد یک موقعیت شوند، قبل از اینکه تکانه شروع به افزایش کند.
منظور از تحرکات قیمت چیست؟
حرکت قیمت با طول نوسانات قیمت اندازهگیری میشود. هر نوسان قیمت توسط یک محور ایجاد میشود که میتواند منجر به نوسانات بالا یا پایین شود. یک نوسان تکانه قوی با یک شیب تند با مدت طولانی مشخص میشود، در حالی که یک حرکت ضعیف به سمت بالا میتواند با شیب کم عمق با مدت زمان کوتاهتر نشان داده شود.
نوسانات طولانیتر به سمت بالا نشان میدهد که حرکت در حال افزایش است، در حالی که نوسانات کوتاهتر به سمت بالا، نشانه حرکت و قدرت ضعیفتر است.
کدام شاخص برای Divergence در تحلیل تکنیکال بهتر عمل میکند؟
هیچ شاخص مطلقی برای واگرایی معاملات وجود ندارد. هر شاخص فنی مزایا و مشکلات خاص خود را دارد. ما در ادامه سه شاخص محبوب را پوشش خواهیم داد: RSI، MACD و Stochastic.
استراتژی معاملات RSI برای واگرایی در تحلیل
اندیکاتور RSI یک اندیکاتور مومنتوم است که به عنوان یک نوسانگر بین ۰ تا ۱۰۰ در زیر نمودار کندل استیک ترسیم شده است و به عنوان اندیکاتور زیرین شناخته میشود. RSI با میانگین سود و زیان قیمت در ۱۴ دوره قبل محاسبه میشود. این اندیکاتور توسط جی.ولز وایلدر جونیور در کتاب خود با عنوان «مفاهیم جدید در سیستمهای تجاری فنی» ایجاد شد.
این اندیکاتور یک خط صاف ایجاد میکند که تمایل به ردیابی روند قیمت دارد و به خوبی به معاملات واگرایی کمک میکند. وقتی روی تنظیم پیشفرض ۱۴ دوره تنظیم میشود، نشانگر RSI مقادیر کمی از خرید و فروش بیش از حد را نشان میدهد. این بدان معنا است که وقتی صحبت از کاربرد واگرایی به عنوان سیگنال معاملاتی میشود، سیگنالهای کمتری وجود دارد؛ اما زمانی که رخ میدهند قابل اعتمادتر هستند.
استراتژی معاملاتی MACD برای واگرایی در تحلیل
MACD یک شاخص تکانهای است که در محیطهای دنبالکننده روند به بهترین شکل استفاده میشود. نشانگر روند یک خط سیگنال و همچنین یک هیستوگرام را ترسیم میکند که تفاوت بین دو میانگین متحرک را نشان میدهد. میانگینهای متحرک با پیشرفت روند و در نهایت معکوس شدن، همگرا و واگرا میشوند.
هیستوگرام بصری به خوبی به واگرایی معاملات کمک میکند، اما وقتی یک «نقطه نوسان» جدید ایجاد شده باشد، کمتر قابل تفسیر است. هیچ منطقه از پیش تعریف شدهای برای خرید و فروش بیش از حد در MACD وجود ندارد، بنابراین تصمیمگیری در مورد اینکه کدام سیگنالهای تجاری روند به اندازه کافی قابل اعتماد هستند، دشوارتر است. این را میتوان با استفاده از پیکهای قبلی در MACD به عنوان استفاده موثر از آنها به عنوان مناطق حمایت و مقاومت برطرف کرد. از آنجایی که MACD به بهترین وجه در محیطهای پرطرفدار استفاده میشود، سیگنالهای نادرست زیادی را تولید میکند.
استراتژی معاملاتی Stochastic برای واگرایی در تحلیل
Stochastic یک اندیکاتور تکنیکی مومنتوم است که با مقایسه آخرین قیمت بسته شدن با محدوده قیمتهای قبلی در ۱۴ دوره گذشته کار میکند.
استوکاستیک شاخص حساستری است، به این معنی که سیگنالهای بیشتری از Divergence در تحلیل را ارائه میکند و در نتیجه فرصتهای معاملاتی بیشتری را ارائه میدهد، اما این به معنای سیگنالهای نادرست بیشتری نیز میباشد.
آیا واگرایی معاملات سودآور است؟
بله، اما نه همیشه! ما باید به یاد داشته باشیم که اندیکاتورها عملکرد قیمت را فیلتر میکنند. این فیلتر میتواند به ما کمک کند تا بسته به تنظیم معاملات خود، بر روی آنچه مهم است تمرکز کنیم یا آنچه مهم است را از دست بدهیم.
مزیت اصلی استفاده از واگرایی به عنوان یک سیگنال معاملاتی برای نحوه زمانبندی ورود معاملات این است که قبل از تغییر روند قیمت، سیگنال را ارائه میدهد. این سیگنال اولیه، قیمت ورودی بهتری برای تجارت به معاملهگر میدهد.
نقطه ضعف استفاده از واگرایی به عنوان بخشی از یک سیستم معاملاتی خوب این است که میتواند «سیگنالهای نادرست» بدهد. همانطور که از نام آن پیدا است، این زمانی است که اندیکاتور تغییر جهت میدهد اما روند قیمت همانطور که نشانگر پیشنهاد میکند معکوس نمیشود. این اغلب زمانی اتفاق میافتد که اندیکاتور در منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش باشد. به این ترتیب خواهیم دید که حرکت روند تضعیف خواهد شد اما روند همچنان در تدبیر باقی میماند.
واگرایی در مقابل تأیید
تفاوت بین واگرایی و تأیید در این است که واگرایی در تحلیل به معاملهگر میگوید که قیمت سهام و اندیکاتور فنی سیگنالهای مخالف ارائه میدهند، در حالی که تأیید زمانی است که اندیکاتور و قیمت دارایی سیگنالهای یکسانی را نشان میدهند.
هر دو در دورههای زمانی مختلف در طول معاملات مورد استفاده قرار میگیرند. تایید زمانی مهم است که یک معاملهگر وارد موقعیتی شود تا اطمینان حاصل کند که تصمیم آنها با تجزیه و تحلیل فنی مناسب اثبات شده است. همچنین، از آن برای تعیین اینکه آیا حرکت قیمت احتمالا ادامه خواهد داشت یا خیر استفاده میشود.
محدودیتهای Divergence در تحلیل
هنگام تعیین یک روند معکوس، استفاده از واگرایی به عنوان یک شاخص مستقل، پیشنهاد نمیشود. مهم است که شاخصها را با سایر تکنیکهای تحلیل تکمیل کنید تا الگوهای برگشت را مجدداً تأیید کنید. حتی اگر الگوهای واگرا شروع به رخ دادن کنند، این تضمین نمیکند که قیمت به زودی معکوس شود.
از آنجایی که واگرایی میتواند در یک دوره زمانی طولانی مدت اتفاق بیفتد، اگر قیمت دارایی طبق پیشبینی حرکت نکند، استفاده از آن به عنوان یک ابزار مستقل برای پیشبینی موقعیت خروج یا ورود میتواند منجر به بسیاری از فرصتهای از دست رفته و زیانهای نحوه تفسیر شاخص MACD تحقق نیافته یا تحقق یافته شود.
چگونه میتوان بروز یک واگرایی در تحلیل تکنیکال را تایید کرد؟
برخی از تکنیکهای آزمایش شده برای کاهش تعداد سیگنالهای غلط و بهینه سازی تعداد معاملات سودآور وجود دارد. فراتر از واگرایی، برای کمک به تصمیمگیری معاملاتی، باید از موارد زیر برای تایید یک معکوس استفاده کرد:
- خطوط روند
- سطوح پشتیبانی
- سطوح مقاومت
سیگنالهای Divergence در تحلیل را فقط در جهت روند بلند مدت یا به طور متناوب در یک بازار جانبی محدود اتخاذ کنید. به عنوان مثال در یک بازار نزولی، فقط سیگنالهای RSI نزولی را دریافت کنید و در بازار صعودی فقط سیگنالهایی را برای خرید از RSI دریافت کنید.
همیشه منتظر بمانید تا شمعی که واگرایی را تایید میکند، بسته شود. نشانگرها با توجه به وضعیت فعلی شمع، سیگنالی را ارائه میدهند. اگر شمع به طور متفاوت بسته شود، سیگنال معاملاتی ناشی از واگرایی، میتواند به همان سرعتی که ظاهر شد ناپدید شود.
از اندیکاتورهای دیگر برای تأیید سیگنال مانند سطوح حمایت و مقاومت، اعداد گرد، نقاط محوری یا الگوی معاملاتی اقدام قیمت استفاده کنید.
۹ قانون برای تشخیص واگرایی در تحلیل تکنیکال
معاملهگران در تلاش برای تعیین اینکه آیا روند ضعیفتر میشود یا نه، از واگراییها استفاده میکنند که ممکن است منجر به معکوس شدن یا ادامه روند معاملاتشان شود. قبل از اینکه به سراغ پلتفرم معاملاتیتان بروید و شروع به جستجوی واگراییهای احتمالی کنید، به این ۹ قانون جالب برای واگراییهای معاملاتی نگاهی بیندازید. به شما اطمینان میدهیم که با آموزش طرز استفاده از آنها، تصمیمات معاملاتی بهتری خواهید گرفت.
۱. از موجود بودن واگرایی اطمینان حاصل کنید
برای اینکه واگرایی وجود داشته باشد، قیمت باید یکی از موارد زیر را تشکیل دهد:
- ایجاد قلهای بالاتر از قله قبلی
- ایجاد درهای پایینتر از دره قبلی
- تشکیل دو قله
- تشکیل دو دره
با رخ دادن یکی از این ۴ سناریو، حتی احتیاج ندارید که زحمت نگاه کردن به یک اندیکاتور را هم به خود بدهید. اگر متوجه شدید که این شرایط مهیا نیست، بدانید که شما در حال معامله یک واگرایی نیستید.
۲. روی اوج و فرودهای متوالی خطوطی بکشید
بسیار خوب، حالا که اقدامی انجام دادید (اقدام قیمت اخیر) به آن نگاه کنید. به یاد داشته باشید، شما فقط یکی از چهار چیز را میبینید: یک قله بالاتر، یک قله هم سطح بالا، یک دره پایینتر، یا یک دره هم سطح پایین. حالا یک خط از آن اوج یا فرود به سمت قله یا دره قبلی بکشید. این خط باید در قله/ دره اصلی به صورت متوالی قرار بگیرد. اگر بین دو اوج/ فرود بزرگ، برآمدگی یا شیب کوچکی دیدید، بهتر است آن را نادیده بگیرید.
۳. فقط قلهها و درهها را به هم متصل کنید
برای تشخیص واگرایی در تحلیل، هنگامی که مشاهده کردید دو قله ایجاد شده است، کافی است که آنها را به هم وصل کنید. اگر دو دره ساخته شده بود، شما درهها را به یکدیگر وصل میکنید.
۴. مراقب عکسالعملهای قیمت باشید
بنابراین شما یا دو قله یا دو دره را با یک خط روند به هم وصل کرده اید. اکنون به اندیکاتور فنی ترجیحی خود نگاه کنید و آن را با عملکرد قیمت مقایسه کنید. از هر شاخصی که استفاده میکنید، به یاد داشته باشید که صعود و نزول آن را با هم مقایسه میکنید. فراموش نکنید که برخی از شاخصها مانند MACD یا Stochastic دارای خطوط متعددی هستند که همگی روی یکدیگر قرار دارند.
۵. با نوسانات بالا و پایین خود، سازگار باشید
اگر خطی را رسم میکنید که دو اوج را روی قیمت به هم وصل میکند، باید خطی بکشید که این دو اوج را نیز روی نشانگر به هم متصل میکند. همینطور برای فرود نیز اگر خطی را رسم میکنید که دو نقطه پایین را در قیمت به هم وصل میکند، باید خطی بکشید که دو پایین روی نشانگر را به هم متصل میکند. آنها باید با همدیگر مطابقت داشته باشند!
۶. نوسانات قیمت و نشانگر را در تراز عمودی نگه دارید
اوج یا فرودهایی که در نشانگر شناسایی میکنید، باید آنهایی باشند که بهطور عمودی با اوج یا فرودهای قیمت در یک راستا قرار گیرند. تراز عمودی را با صعود و نزولهای نوسانی قیمت و اندیکاتور مورد استفادهتان حفظ کنید.
۷. برای تشخیص واگرایی در تحلیل، شیبها را تحت نظر داشته باشید
Divergence در تحلیل فقط در صورتی وجود دارد که شیب خط اتصال دهنده بالا/پایین نشانگر با شیب قیمت اتصالات خط بالا/پایین متفاوت باشد. شیب باید به صورت یکی از این موارد باشد: صعودی (بالا رفتن) نزولی (پایین آمدن) صاف (هم سطح).
۸. اگر واگرایی رخ داده است، واگرایی بعدی را زیر نظر بگیرید
اگر واگرایی را مشاهده کردید اما متوجه شدید که قیمت از قبل معکوس شده است و برای مدتی در یک جهت حرکت کرده است، واگرایی باید انجام شده تلقی شود. شما این دفعه قایق را از دست داده اید. اکنون تنها کاری که میتوانید انجام دهید این است که منتظر بمانید تا یک نوسان دیگر بالا/پایین شکل بگیرد و جستجوی واگرایی خود را از نو شروع کنید.
۹. یک قدم به عقب برگردید
سیگنالهای Divergence در تحلیل که در بازههای زمانی طولانیتری رخ میدهند، از دقت بیشتری برخوردار هستند. به این ترتیب سیگنالهای غلط کمتری دریافت میکنید. این به معنای معاملات کمتر است، اما اگر تجارت خود را به خوبی ساختار دهید، پتانسیل سود شما میتواند بسیار بزرگ باشد.
واگرایی در بازههای زمانی کوتاهتر، بیشتر اتفاق میافتد اما کمتر قابل اعتماد هستند. ما توصیه میکنیم فقط در نمودارهای ۱ ساعته یا بیشتر به دنبال واگرایی باشید. معاملهگران دیگر از نمودارهای ۱۵ دقیقهای یا حتی سریعتر استفاده میکنند. در آن بازههای زمانی، سروصدای زیادی در بازار معاملات وجود دارد، بنابراین ترجیح ما این است که از آن دور بمانیم.
اگر میخواهید به طور جدی معاملاتتان را با استفاده از واگرایی در تحلیل در نظر بگیرید، باید این ۹ قانون را رعایت کنید. با پیروی از این قوانین، شانس ایجاد واگرایی که منجر به معاملات سودآور میشود را برای خود به طور چشمگیری افزایش خواهید داد.
اکنون میتوانید نمودارها را اسکن کنید و ببینید آیا میتوانید برخی از واگراییهایی را که در گذشته اتفاق افتاده است، به عنوان یک راه عالی برای شروع به ارتقای مهارتهای واگرایی خود ببینید یا نه!
واگرایی روشی است که در تحلیل تکنیکال زمانی که جهت یک اندیکاتور فنی، معمولا نوعی نوسانگر از روند کلی قیمت «واگرا» میشود، استفاده میشود. به عبارت دیگر، اندیکاتور در جهت مخالف قیمت شروع به حرکت میکند و نوسانگر معاملاتی سیگنال احتمالی معکوس شدن روند را ارائه میدهد.
الگوهای واگرایی در تحلیل نشان میدهد که یک معکوس به زودی در راه است و احتمال آن بیشتر میشود، اما این یک تغییر فوری نیست. هرچه واگرایی بیشتر قابل مشاهده باشد، احتمال برگشت آن بیشتر میشود. در اینجا چند دستورالعمل وجود دارد که توصیه میکنیم آنها را مد نظر قرار دهید:
آموزش کامل تجزیه و تحلیل تکنیکال
تجزیه و تحلیل تکنیکال: بهترین اندیکاتور های تکنیکال برای ارز دیجیتال
تماشای ویدیوهای یوتیوب یا خواندن وبلاگهایی با عناوین مشابه برای بخش بزرگی از مردم همراه با «تحقیق» و «تحلیل» است و این دقیقاً همان چیزی است که باعث میشود مردم پولی که به سختی به دست آورده اند را از دست بدهند.
معامله یا ترید ارز دیجیتال نیاز به درک روشنی از ارز دیجیتال یا سهام و ارزش اساسی آن دارد. این بدان معنا نیست که همیشه باید پروتکل و قوانین مربوطه را به صورت کامل بشناسید، مانند چگونگی پیدایش تک تک ارز نحوه تفسیر شاخص MACD ها، شیوه استفاده از آنها و سایر جزئیات دقیق. با این حال، حداقل باید موارد زیر را در مورد یک ارز دیجیتال بدانید:
- قیمت ورودی که با آن می توانید ارز یا سهام را بخرید
- بازده بالقوه یا رشد مورد انتظار قیمت
- زمان لازم برای رسیدن به قیمت مورد انتظار
تجزیه و تحلیل تکنیکال (TA)، یک تکنیک محبوب برای ارزیابی ارزهای دیجیتال بر اساس نقاط و عناصر داده مشابه است. قبل از اینکه وارد مبحث بهترین اندیکاتورهای تکنیکال شویم، این مقاله به شما در مورد TA میگوید و در عین حال به بررسی شاخصهای معاملاتی و کاربرد هر کدام نیز میپردازد.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تصور کنید برای اولین بار از یک مرکز خرید بازدید می کنید و برای تهیه غذا وارد فودکورت می شوید. گزینههای زیادی از فرنچایزهای محبوب گرفته تا غذاخوریهای غذاهای محلی وجود دارد. حالا چطور تصمیم می گیرید کجا غذا بخورید؟
ایده ۱
شما همیشه می توانید از چند فروشنده دیدن کنید، بهداشت آنها را بررسی نمایید، کمی مزه کنید و تصمیم بگیرید که در یک مکان خاص غذا بخورید. در یک فودکورت با ۲۰ فروشنده مختلف، کمتر احتمال دارد که به همه آنها سر بزنید و این عمل را تکرار نمایید. این بدان معناست که احتمالاً بهترین غذای موجود در فودکورت را از دست خواهید داد.
ایده ۲
تکنیک دیگری وجود دارد که می توانید از آن استفاده کنید. در این ایده شما می توانید با نحوه تفسیر شاخص MACD نحوه تفسیر شاخص MACD چشمانی تیزبین از یک گوشه نظارهگر مشتریان و میزان فروش آنها باشید. شما مشاهده می کنید که کدام فروشنده بیشترین مشتری را دارد و آن را مکانی با بهترین غذا استنباط می نمایید. در اینجا، شما با این فرض تصمیم گیری می کنید که ترجیحات جمعیت با شما مطابقت دارد.
TA یا تجزیه و تحلیل تکنیکال بسیار شبیه به ایده ۲ می باشد. داده های بازار، تجزیه و تحلیل شما از یک ارز دیجیتال را هدایت می کند و شما بر اساس روندها و الگوهای حاصل از آن معامله یا سرمایه گذاری می نمایید.
اگر TA به همان راحتی است که به نظر می رسد، این سوال بوجود میآید که آیا این یک راه بی عیب و نقص برای به حداکثر رساندن سود می باشد؟
نه در واقع. از آنجایی که TA به بازار و شرکت کنندگان آن وابسته است، مفروضات خاصی وجود دارد که باید هنگام انجام یک تجارت مبتنی بر TA انجام دهید.
بازار در همه چیز به شما تخفیف می دهد
این فرض ناشی از این باور است که هر عامل مربوط به ارز یا سهام در نظر گرفته شده است و در قیمت آن منعکس می شود. برای سهام، از اعلام سود سهام تا اخراج کارکنان، فرض بر این می باشد که همه چیز در آخرین قیمت آن لحاظ شده است. به طور مشابه، در حوزه ارز دیجیتال، مشکل هش، پذیرش دولتی و حتی توییتها در نظر گرفته میشود که بر قیمت ارز یا توکن تأثیر میگذارند.
قیمت ها همیشه در یک روند خاص حرکت می کنند
وقتی یک سرمایه گذار ساده لوح نمودار معاملاتی را باز می کند، از نگاه کردن به چندین حرکت تصادفی قیمت احساس ناراحتی می کند. خطوط سبز و قرمز یا شمع ها اکنون کابوس تریدر محسوب میشود. اما، کارشناسان TA فرض می کنند که صرف نظر از چارچوب زمانی، حرکت قیمت همیشه بخشی از یک روند است. هنگامی که روند فرموله شد، قیمت ها در همان جهت حرکت می کنند.
تاریخ به تکرار تمایل دارد
این یک فرض روانشناختی می باشد که عمیقاً در ABCs تحلیل تکنیکال حک شده است. فعالان بازار اغلب هنگامی که قیمت در جهت خاصی حرکت می کند واکنش مشابهی نشان می دهند. احساسات، منطق را شکست می دهد زیرا چندین روند نزولی فروش زیادی داشته اند و به طور مشابه در طول دوره های صعودی، شرکت کنندگان FOMO خود را به خرید ارز دیجیتال در تقریباً بالاترین سطح تاریخ خود می کشند.
حال، پس از یادگیری استراتژی، قصد داریم با ابزارهای مورد نیاز برای اجرای استراتژی آشنا شویم. برجسته ترین ابزار برای یک معامله گر مبتنی بر TA، شاخص های معاملاتی است.
اندیکاتور تکنیکال چیست؟
نمودارهای قیمت هر ارز دیجیتال برای تفاسیر مختلف قابل مشاهده است. از این رو، در طول TA، تکنیکهای فنی مانند سطوح پشتیبانی میتوانند از بین بروند زیرا هر نحوه تفسیر شاخص MACD معاملهگری با تعصب خود میتواند خطوط پشتیبانی را در قیمتهای مختلف ترسیم نماید. مناطق حمایت و مقاومت حیاتی هستند و ترسیم آنها هرگز نباید به تصمیم گیری قطعی ختم شود.
برای رفع این عدم قطعیت و فراهم کردن زمینه بازی برابر، از اندیکاتور های فنی یا تکنیکال استفاده می شود. آنها محاسبات ریاضی هستند که برای رسم خطوط روی نمودار قیمت جهت شناسایی روندها و نقاط کلیدی قیمت یک ارز دیجیتال استفاده می گردند.
به اندیکاتور های معاملاتی به عنوان نقشه ای فکر کنید که شما را در پیچ و خم و ابهام مسیر راهنمایی می کند. استفاده از آنها همراه با کمی روانشناسی بازار و درک ریسک، شما را قادر می سازد تا تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرید. با توجه به ماهیت کمی آنها، شما همچنین می توانید معاملات خود را با استفاده از این شاخص ها به صورت خودکار اجرا کنید. اکنون که متوجه شدیم TA چگونه کار می کند و چگونه می توانیم از اندیکاتورها برای ترید بهتر استفاده نماییم، اجازه دهید هفت مورد از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال را بررسی کنیم.
می خوای یک تریدر حرفهای بشی؟
بهترین اندیکاتور های تکنیکال برای ترید ارز دیجیتال
اندیکاتور حجم در تعادل یا On-Balance-Volume (OBV)
OBV یک اندیکاتور تکنیکال مبتنی بر حجم است. حجم معاملات انباشته شده یک رمزارز را برای یک بازه زمانی مشخص مطالعه می کند. به عبارت ساده، فشار خرید و فروش ارز دیجیتال مورد نظر را اندازه گیری می نماید.
OBV مجموع انباشته ای از حجم معاملات یک دارایی است. حجم معاملات روزها، هفته ها و حتی ماه های قبل را در نظر می گیرد. سه قانون ساده برای محاسبه OBV وجود دارد:
اگر قیمت دارایی بیشتر از قیمت بسته شدن دیروز بسته شود،
OBV فعلی = OBV دیروز + حجم معاملات امروز
اگر قیمت دارایی کمتر از قیمت بسته شدن دیروز بسته شود،
OBV فعلی = OBV دیروز – حجم معاملات امروز
اگر قیمت دارایی ثابت بماند، پس
دیروز OBV = امروز OBV
تفسیر OBV معمولاً به شرح زیر است.
افزایش OBV به این معنی است که خریداران بیشتری مایل به خرید دارایی با قیمت معاملاتی هستند. این شاخص خوبی از افزایش قیمت محسوب میشود.
کاهش OBV به این معنی است که فشار فروش بالاست. این اغلب در نزدیکی بالاترین سطح تاریخ مشاهده می شود زیرا معامله گران برای ثبت سود اقدام به فروش می کنند. این نشان دهنده یک احساس نزولی برای شروع در بازار است.
اگر حرکت قیمت توسط حجم پشتیبانی شود، جهت روند تایید می شود، که نشان نحوه تفسیر شاخص MACD می دهد می توان برای تنظیم معاملات به آن اعتماد کرد. با این حال، اگر حرکت قیمت برخلاف حرکت OBV باشد، نشان دهنده سردرگمی در بازار است.
در حال حاضر، انجام معاملات صرفاً بر اساس OBV توصیه نمی شود. با این حال، OBV، به عنوان یک شاخص حرکت، برای پیش بینی جهت شکست قیمت قابل اعتماد نحوه تفسیر شاخص MACD است. علاوه بر این، معاملهگران میتوانند از OBV برای ردیابی جریان پول از سوی سرمایهگذاران نهادی یا بازیگران بزرگ بازار استفاده نمایند.
خط انباشت/توزیع یا Accumulation/Distribution Line
ما با یکی دیگر از اندیکاتور های مبتنی بر حجم محبوب که خط انباشت/توزیع است به جلو حرکت می کنیم. برای اثبات جهت روند یک دارایی بر اساس رابطه بین قیمت و حجم معاملات آن استفاده می شود.
خط A/D جریان پول به داخل و خارج از دارایی را اندازه گیری می کند. برای تعیین اینکه آیا دارایی در حال انباشت یا توزیع است استفاده می شود. به طور کلی، انباشت به معنای سطوح خرید دارایی است و توزیع نشان دهنده سطوح فروش دارایی است.
برای محاسبه خط A/D، به دو معیار نیاز داریم.
ضریب جریان پول (MFM)
حجم جریان پول (MFV)
برای رسیدن به مقدار متریک، در اینجا فرمول ها آمده است.
MFM = [(C – L) – (H – C)] / (H – L)
MFV = حجم برای دوره خاص * MFM
H – بالاترین قیمت، برای آن دوره خاص.
اکنون، خط A/D در – خط A/D قبلی + MFC دوره جاری ترسیم شده است. از آنجایی که خط A/D یک کل در حال اجرا است، مقدار A/D فعلی به MFC روز بعد اضافه می شود و به همین ترتیب، خط A/D ادامه می یابد.
تفسیر خط A/D معمولاً در رابطه با حرکات قیمت دارایی انجام می شود و مشاهدات کلی عبارتند از:
وقتی هم قیمت ها و هم خط A/D به سمت بالا حرکت می کنند، احتمالاً احساسات صعودی ادامه خواهد داشت.
اگر هر دو معیار با روند نزولی روبرو باشند، احتمالاً احساسات نزولی در اطراف دارایی غالب خواهد شد.
اگر قیمت ها در حالی که خط A/D با روند نزولی مواجه است افزایش یابد، نشان دهنده فشار فروش بالا در بازار است. این به این معنی است که دارایی احتمالاً شکسته میشود و با برگشت نزولی (توزیع) مواجه میشود.
برعکس، اگر خط A/D به سمت بالا حرکت کند در حالی که قیمتها کاهش مییابد، نشان دهنده افزایش فشار خرید است زیرا فعالان بیشتری در بازار به انباشت دارایی ادامه میدهند.
نشانگر خط A/D یکی از بهترین راهها برای تایید روند موجود است و در عین حال مراقب فشار شدید خرید/فروش است. همچنین، پیشنهاد می شود هرگز از آن به عنوان یک نشانگر مستقل استفاده نکنید. استفاده از آن در راستای سایر جنبه های فنی به شما این امکان را می دهد که معامله گر بهتری باشید.
اندیکاتور جهت دار متوسط یا Average Directional Index (ADX)
پس از دو اندیکاتور مبتنی بر حجم، به اولین اندیکاتور مبتنی بر روند یعنی میانگین جهت شاخص (ADX) می رویم. همانطور که از نام آن پیداست، معیار فنی کلیدی در اینجا جهت یا روند دارایی است. با استفاده از،
شاخص جهت مثبت یا +DI – وقتی روند صعودی است،
شاخص جهت منفی یا -DI – زمانی که روند نزولی در حال وقوع است.
ADX با دو شاخص همراه خود، قدرت روند فعلی دارایی را اندازه گیری می کند. بر اساس این قدرت، معاملهگران/سرمایهگذاران میتوانند روی طولانی یا کوتاه کردن دارایی شرطبندی کنند.
هنگام محاسبه ADX، دوره زمانی به طور کلی به ۱۴ میله تقسیم می شود. با این حال، ADX همچنین می تواند برای خطوط زمانی کوتاهتر مانند ۷ میله یا طولانی تر مانند ۳۰ میله ترسیم شود. در حالی که اولی خط ADX را بیش از حد نوسان می کند، دومی زمان بر است، در نتیجه استفاده از آن در هنگام انجام معاملات غیر قابل اعتماد است.
محاسبات برای ADX واقعا پیچیده است. اما، برای صرفه جویی در زمان و انرژی، TradingView دارای نشانگر ADX داخلی است. می توان از آن برای انواع دارایی ها مانند ETF، معاملات آتی، سهام و ارزهای دیجیتال استفاده کرد.
اکنون، وقتی از نشانگر ADX استفاده می کنید، مقدار نهایی یعنی مقدار ADX تنها اولویت است. نشانگر ADX به صورت یک خط ساخته شده نحوه تفسیر شاخص MACD از مقادیر بین ۰ تا ۱۰۰ نمایش داده می شود. همچنین، تفسیر کلی مقادیر به شرح زیر است:
در شروع، مقادیر ADX زیر ۲۵ مرحله انباشت و یا توزیع در مقیاس بزرگ است. در این مرحله، بازار از نظر دارایی در وضعیت سردرگمی قرار دارد. از ۲۵ تا ۵۰، نه تنها روند وجود دارد، بلکه یک تأیید نیز مشاهده میشود. در اینجا، بازار در تلاش است تا سطوح حمایت و مقاومت بالقوه دارایی را بیابد.
بالای ۵۰، با توجه به طول عمر آن، نشانگر یک روند قوی است. در اینجا، دارایی در جهت خود به نقاط قیمتی شدید می رسد. این نشانه احتیاط است زیرا ADX > 50 به این معنی است که سرمایهگذارانی که مشتاق کسب سود هستند، در حالی که بسیاری از آنها حتی «معاملات کوتاه» انجام میدهند.
ADX یک اندیکاتور مبتنی بر روند است، از این رو، استفاده از آن به تنهایی یک پیشنهاد مخاطره آمیز است. در ارتباط با شاخص های حرکت قیمت، مانند میانگین متحرک یا حمایت و مقاومت، ADX می تواند شما را به معامله گر روند بهتری تبدیل کند.
سطوح ADX بیت کوین در اکثر بازه زمانی بالای ۳۰ باقی ماند و در برخی مواقع به ۶۰ نیز رسید. این در سطوح قیمت بیت کوین منعکس نشد. با این حال، با کوچکنمایی از نمودار، با افزایش قدرت و شتاب روند، قیمت افزایش یافته است.
آموزش اندیکاتور MACD در تحلیل تکنیکال
با توجه به گسترش روز افزون تحلیل تکنیکال در معامله گران بازارهای مالی از جمله بازار بورس ابزارها و استراتژی های متنوعی ساخته شده و مورد استفاده قرار میگیرند. از جمله این ابزارها میتوان به اندیکاتورها اشاره کرد که میتوان آنها در دو دستهبندی کلی اندیکاتورهای روند و اسیلاتورها یا همان نوسانگرنما ها تقسیم بندی کرد. در این مقاله با یکی از معروفترین اندیکاتورها، یعنی اندیکاتور macd آشنا خواهیم شد. تفاوت اصلی این دو دسته از اندیکاتورها را میتوان اینطور بیان کرد که اندیکاتورهای روند معمولا بر روی خود نمودار قیمت حرکت میکنند که از شاخص ترین آنها میتوان به میانگین های متحرک (Moving Average) ساده اشاره کرد؛ اما اسیلاتورها یا همان نوسانگرنماها بر روی پنجرهای مجزا در پایین نمودارها نمایش داده میشوند که معمولا بین دو عدد صفر تا صد یا حول محور صفر نوسان میکنند.
از جمله مهمترین اسیلاتورها میتوان به اسیلاتور RSI که مخفف (Relative Strength Index) و MACD که مخفف (Moving Average Convergence Divergence) اشاره کرد. استفاده از این اسیلاتورها در بین معاملهگران بسیار مرسوم بوده. بطوری که از ترکیب های مختلف سیگنال های این دو اسیلاتور، استراتژی های معاملاتی متنوعی ساخته شده است. در این مقاله قصد داریم به توضیح و آموزش اسیلاتور پر کاربرد MACD بپردازیم.
اندیکاتور MACD چیست؟
همان طور که در مقدمه گفته شد اندیکاتور MACD مخفف عبارت Moving Average Convergence Divergence است. این عبارت به معنی همگرایی (Convergence) و واگرایی (Divergence) میانگین متحرک است. این اندیکاتور ابداع آقای جرالد بی اپل است. از این اندیکاتور در تحلیل تکنیکال برای به دست آوردن قدرت، جهت و شتاب در یک روند استفاده میشود. این اندیکاتور، بر خلاف بسیاری از اندیکاتورها و اسیلاتورهای دیگر از فرمول سادهای استفاده میکند.
مسیر افزودن اندیکاتور MACD
Indicators>>Oscillators>>MACD
اعداد پارامتر اندیکاتور را نحوه تفسیر شاخص MACD نحوه تفسیر شاخص MACD تغییر ندهید و به همین شکل گزینه ok را بزنید.
اجزاء مختلف اندیکاتور MACD:
اندیکاتور MACD از یک هیستوگرام و یا همان نمودار میلهای و خط قرمزرنگ که همان خط سیگنال است تشکیل شده است.
سیگنالهای خرید و فروش در اندیکاتور مک دی – MACD
اندیکاتور مک دی جزو اسلاتورهایی است که حول محور صفر نوسان میکنند. زمانی که میله های هیستوگرام به زیرخط صفر میروند، به معنای نزولی بودن روند کلی نمودار و زمانی که میلهها بالای صفر قرار میگیرند، به معنای صعودی بودن روند نمودار میباشد.
سیگنال خرید در اندیکاتور MACD
سیگنال خرید در اندیکاتور MACD زمانی صادر میشود که میلههای هیستوگرام زیر خطر صفر قرار دارند. و خط سیگنال از میلههای هیستوگرام خارج شود یا اینکه هنگامی که میلههای هیستوگرام در بالای خط صفر هستند. خط سیگنال وارد میلههای هیستوگرام شود.
سیگنال فروش در اندیکاتور مکدی – MACD
سیگنال فروش در اندیکاتور مک دی – MACD زمانی صادر میشود که میلههای هیستوگرام بالای خطر صفر قرار دارند. و خط سیگنال از میلههای هیستوگرام خارج شود. یا اینکه هنگامیکه میلههای نحوه تفسیر شاخص MACD هیستوگرام در پایین خط صفر هستند خط سیگنال وارد میلههای هیستوگرام شود.
واگرایی در اندیکاتور MACD
یکی از پرکاربردترین سیگنالها در این اندیکاتور که در تمام بازارهای مالی، ازجمله بازار بورس ایران بهخوبی عمل میکند، “واگرایی ها” هستند. اندیکاتور مکدی – MACD یکی از بهترین ابزارها برای یافتن واگراییها محسوب میشود. واگرایی درواقع زمانی اتفاق میافتد که قیمت سقف یا کف جدیدی بزند. اما اندیکاتور نتواند سقف یا کف جدیدی را ایجاد کند. در این حالت اصطلاحاً گفته میشود که واگرایی رخداده است.
واگرایی ها بر اساس حالتهای مختلفی که بین اندیکاتور و قیمت اتفاق میافتد. انواع مختلفی داشته و به دودسته واگرایی معمولی و واگرایی مخفی تقسیم میشود.
واگرایی معمولی مثبت (+RD):
واگرایی معمولی مثبت زمانی هست که قیمت کفی پایینتر از کف قبلی یا کفی همتراز با کف قبلی ساخته است. اما اندیکاتور کفی رو بالاتر از کف قبلی ساخته است. واگرایی معمولی مثبت یک سیگنال خرید محسوب میگردد.
واگرایی معمولی منفی (-RD):
واگرایی معمولی منفی زمانی هست که قیمت سقفی بالاتر از سقف قبلی نحوه تفسیر شاخص MACD یا سقفی همتراز با سقف قبلی ساخته است. اما اندیکاتور سقفی پایین از سقف قبلی ساخته است. واگرایی معمولی منفی یک سیگنال فروش محسوب میگردد.
واگرایی مخفی مثبت (+HD):
واگرایی مخفی مثبت زمانی هست که قیمت کفی بالاتر از کف قبلی یا کفی همتراز با کف قبلی ساخته است. اما اندیکاتور کفی رو پایینتر از کف قبلی ساخته است. واگرایی مخفی مثبت یک سیگنال خرید محسوب میگردد.
واگرایی مخفی منفی (HD-):
واگرایی مخفی منفی زمانی هست که قیمت سقفی پایینتر از سقف قبلی یا سقفی همتراز با سقف قبلی ساخته است. اما اندیکاتور سقفی رو بالاتر از سقف قبلی ساخته است. واگرایی مخفی مثبت یک سیگنال فروش محسوب میگردد.
نکته مهم: هرگز از یک اندیکاتور بهتنهایی بهعنوان سیگنال خریدوفروش استفاده نکنید. ترجیحا بهتر است از یک اندیکاتور یا ابزار کمکی دیگر استفاده کنید. مثلاً ترکیب اندیکاتور MACD و RSI بسیار مرسوم بوده و مورداستفاده قرار میگیرد. یا میتوان اندیکاتور را با یک مووینگ اورج مناسب و یا خط روند ترکیب کرد.
چگونه از اندیکاتورها سود ببریم؟
در طول دوران معامله گری خود در بازار بورس متوجه شدم که تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی و ابزارهای مختلف نیست که باعث موفقیت یک معاملهگر میشود. بلکه توجه به رفتارشناسی معاملهگر و نحوه اجرای صحیح یک استراتژی و همچنین پایبندی مستمر به مدیریت سرمایه آن است که موجب ایجاد سود مستمر میگردد. برای سرمایه گذاری در بازار بورس و یا سایر بازارهای مالی اگر بهترین استراتژی را هم داشته باشید، بازهم نمیتوانید بهطور صد در صد بازار را پیشبینی کنید. پس به دنبال جام مقدس معامله گری، یعنی آن روش و ابزاری که بتوان با آن تمام معاملات را درست پیشبینی کرد نگردید. چون وجود ندارد! در استفاده از اندیکاتورها حتماً سعی کنید آن را با یک ابزار کمکی ترکیب کنید. و بعد آن را در تعداد بالایی از معاملات با مبلغ کم تست کنید. تا کارایی آن برای شما ثابت شود. سپس میتوانید با اعتماد به نفس از استراتژیتان در بازار بورس یا سایر بازارهای مالی استفاده کنید.
نتیجهگیری
همانطور که گفته شد، استفاده از اندیکاتورهای مختلف میتواند در موفقیت ما در معامله گری کمک کند. اما به تنهایی کافی نیستند. در ساخت یک استراتژی مناسب میتوان از اندیکاتور مکدی – اندیکاتور MACD در کنار یک مدیریت سرمایه مناسب استفاده کرد. هرگز استراتژی را بدون آزمودن در تعداد بالا برای خرید و فروش های با حجم بالای پول استفاده نکنید. همیشه آزمودن را مقدم بر سرمایه گذاری قرار دهید. تا بتوانید در زمان معامله گری اعتمادبهنفس بالایی حاصل از نتیجه آزمودن استراتژی داشته باشید. شما زمانی که به اعتماد به نفس رسیده باشید، دیگر ترس در معاملاتتان دخیل نخواهد بود. این میتواند موجب موفقیت شما در معاملهگری گردد. همانطور که میدانید، معاملهگری صحیح و اصولی، از مهمترین مهارتهاییست که همه فعالان بازارهای مالی باید داشته باشند. برای بهبود این مهارت، پیشنهاد میگردد دوره سبک زندگی معاملهگر را مشاهده کنید. در پایان از شما میخواهم پس از مطالعه این مقاله نحوه استفاده خودتان از اندیکاتور MACD و ترکیب آن با استراتژیتان رو برای ما هم به اشتراک بگذارید. تا سایرین هم در صورت مناسب بودن بتوانند از آن بهره ببرند.
دیدگاه شما