حجم مبنا در بورس چیست و چه کاربردی دارد؟
حجم مبنا چیست و چه کاربردی در بورس دارد؟ در این مطلب از سایت کارگزاری سرمایه و دانش، حجم مبنا در بورس و نحوه محاسبه و قوانین جدید قوانین چنگال اندروز حجم مبنا را معرفی می کنیم.
بورس، روزانه محل دادوستد مقدار زیادی پول و سرمایه است و بعید نیست همیشه تعدادی افراد سودجو بخواهند در روند قیمتها به نفع خود تاثیرگذار باشند. در این راستا همیشه نیاز بوده تا با وضع قوانینی جلوی این سوءاستفادهها گرفته شود و دادوستدها به شکل واقعی و قابل قوانین چنگال اندروز اطمینان ادامه یابند. وضع قانون حجم مبنا در تعداد سهام یکی از همین قوانین بازدارنده است. این قانون در تعیین قیمت پایانی نمادهای بورسی دخالت دارد و این حجم مبناست که مشخص میکند آیا شرکتی مجوز اعمال تمام تغییرات مجاز در قیمت را برای تعیین قیمت روز بعد دارد و یا خیر.
حجم مبنا چیست و چه کاربردی در بورس دارد؟ در این مطلب از سایت کارگذاری سرمایه و دانش، حجم مبنا در بورس و نحوه محاسبه و قوانین جدید آن را معرفی میکنیم.
حجم مبنا چیست؟
در یک تعریف ساده میتوان حجم مبنا را اینگونه تعریف کرد، حداقل تعداد سهامی که در یک روز باید توسط یک نماد مورد خرید و فروش قرار بگیرد تا آن شرکت بتواند نوسان قیمتی مجاز را در تعیین قیمت سهام، برای فردای آن روز اعمال کند. وجود حجم مبنا در بورس موجب میشود تا سرمایهگذارن بدانند نوسانات قیمت سهام با توجه به یک حجم معاملاتی مناسب بوده است و نه بر اساس چند خرید و فروش قوانین چنگال اندروز جزئی. در نتیجه وجود این قانون از بروز قیمتهای غیر واقعی جلوگیری میکند.
نگاهی به تاریخچه شکلگیری حجم مبنا
حجم مبنا برای اولین بار و به منظور جلوگیری از افزایش و یا کاهش بیش از حد قیمت سهام در سال 1382 و در زمان تصدی دکتر حسین عبده تبریزی، تعیین و پایهگذاری شد. این رقم برای اولین بار به میزان 15% از کل سهام یک شرکت و در طول یک سال تعیین شد. با در نظر گرفتن تعداد 250 روز به عنوان روزهای کاری یک سال این میزان برابر است با 0.0006 تعداد کل سهام برای هر روز میشد. یعنی حداقل سهامهایی که باید در یک روز مورد دادوستد قرار میگرفت تا مجوز اعمال نوسان قانونی قیمت توسط شرکت دریافت شود میزان شش ده هزارم کل تعداد سهام شرکت میبود.
این رقم طی سالهای متمادی مورد تغییرات زیادی قرار گرفت؛ اما از سال 1393 تا به امروز رقمی ثابت و برابر با 10% کل سرمایه برای یک سال و 0.0004 کل سرمایه برای یک روز است. همچنین حداکثر حجم مبنا برای شرکتهایی با سرمایه 20 هزار میلارد و بالاتر، به میزان 120 میلیارد ریال و برای شرکتهایی با سرمایهی کمتر از 20 هزار میلیارد ریال، حداکثر حجم مبنا 100 میلیارد ریال در نظر گرفته شده است که در ادامه در این باره بیشتر توضیح داده خواهد شد.
مزایای حجم مبنا چیست؟
مهمترین حسن و مزیت حجم مبنا در بورس، جلوگیری از کاهش و افزایش یکباره و پرشیب در روند قیمتهاست. به این صورت که اگر به عنوان مثال تقاضای یک سهام کاهش یابد و عرضه به همان صورت قبل باقی مانده باشد، فزونی عرضه بر تقاضا رخ خواهد داد این فزونی معمولا به قدری خواهد بود که آن نماد اصطلاحا قفل میشود و یا به اصطلاح فعالان بازار صف فروش تشکیل میشود.
در صورت نبود حجم مبنا، سهام به شدت روند نزولی خواهد گرفت. اما وجود آن موجب میشود با کاهش تعداد سهامی که مورد خرید و فروش قرار گرفته است، نوسان قیمتی نیز کاهش یابد و از کاهش یکباره قیمت سهام جلوگیری شود. در روند صعودی نیز همین طور خواهد بود.
نحوه محاسبه حجم مبنا
همانطور که گفته شد برای محاسبه این عدد کافیست عدد 0.0004 را در تعداد سهامهای یک شرکت ضرب کنید. برای مثال اگر شرکتی 20 میلیون سهام داشته باشد، حجم مبنای این شرکت برای هر روز برابر است با 8 هزار سهم. اما در این خصوص استثنائاتی نیز وجود دارد که طی قوانین جدید مصوب و اعلام شده است که به آن نیز در ادامه خواهیم پرداخت.
حجم مبنا و تعیین قیمت پایانی
برای این منظور پیش از هرچیز لازم است تا با مفهوم قیمت پایانی آشنا شویم. قیمت پایانی به معنی قیمت آخرین معاملات نیست و دو عامل میانگین وزنی تمام معاملات هر روز و نیز حجم مبنا در آن تاثیرگذار هستند. در واقع قیمت پایانی همان قیمتی است که شروع خرید و فروش در روز بعد با توجه به آن قیمت انجام خواهد شد و مبنای روز معاملاتی جدید قرار خواهد گرفت. قیمت پایانی توسط فرمول میانگین وزنی محاسبه میشود و برای تاثیرگذاری حجم مبنا در این قیمت و محاسبه قیمت آغازین از فرمول زیر استفاده میشود.
قیمت پایانی روز قبل+(میانگین وزنی قیمتها-قیمت پایانی روز قبل)*(حجم مبنا/حجم معاملات) = قیمت آغازین
به عنوان مثال فرض کنید حجم مبنا برای شرکتی 4 میلیون سهم قوانین چنگال اندروز بوده است و حجم معاملات آن برابر با 2 میلیون سهم یعنی نیمی از 4 میلیون حجم تعیین شده، است. در این مثال قیمت روز پایانی توسط میانگین وزنی برای امروز 1400 و برای روز قبل 1300 ریال بوده است. در این صورت قیمت آغازین برابر خواهد بود با
بنابراین عدد 1400 با توجه به کمتر بودن معاملات نسبت به حجم مبنای مشخص شده تعدیل شد و به رقم 1350 ریال رسید. بنابراین سقف مجاز نوسان قیمت در روز بعد از مثبت 5 درصد تا منفی 5 درصد خواهد بود. یعنی میزان معاملات تقسیم بر حجم مبنا.
حال اگر حجم معاملات در شرکتی بیش از حجم مبنا باشد، قیمت پایانی قوانین چنگال اندروز و نیز آغازین روز بعد همان میانگین وزنی تمام معاملات طی یک روز خواهد بود. شما میتوانید برای محاسبه میانگین وزنی و افزودن به سایر معلومات خود با مشاوران کارگزاری دانش و سرمایه تماس بگیرید.
چگونه میتوان حجم مبنا را مشاهده کرد؟
این عدد توسط سامانه معاملات و به صورت خودکار اندازهگیری میشود و هیچ یک از معاملهگران و سرمایهگذاران تاثیر و دخالتی در آن ندارد. این عدد همیشه و برای همهی نمادها در سایت مدیریت فناوری بورس تهران (tsetmc) قابل مشاهده است و فقط کافی است سری به این سایت زده شود و نیازی به آموزش حجم مبنا در بورس برای تمام کاربران نیست.
منظور از حجم مبنای قوانین چنگال اندروز یک چیست؟
حجم مبنای یک مختص شرکتهای عضو فرابورس و تا قبل از سال 1398 بوده است. برای این شرکتها تا پیش از سال 1398 قانونی در این زمینه در نظر گرفته نشده بود و قیمت ها بر اساس عرضه و تقاضا و فقط میانگین وزنی تعیین میشد. اما در سال 1398 قانون جدیدی در رابطه با حجم مبنای شرکتهای فرابورس نیز تصویب شد تا از تاثیرگذاری بیشازحد معاملات کوچک بر روی قیمتها جلوگیری شود.
قوانین جدید حجم مبنا در بورس
برای ذکر این قوانین جدید که همان استثنائات محاسبه حجم مبنا در سهام است، باید ابتدا ارزش مبنا مشخص شود که عبارت است از ضرب حجم مبنا در قیمت پایانی آخرین روز معاملاتی در پایان هفته که معمولا روز چهارشنبه است. حال این عدد برای شرکتهایی با سرمایه کمتر از 20 هزار میلیارد ریال به شکل زیر است:
اگر ارزش مبنا بین 50 تا 100 میلیارد ریال بود، حجم مبنا همان عدد محاسبه شده خواهد بود، یعنی همان 0.0004 کل سرمایه
اگر ارزش مبنا کمتر از 50 میلیار ریال بود، این عدد برابر است با 50 میلیار ریال تقسیم بر قیمت پایانی در آخرین روز معاملاتی
و اگر ارزش مبنا بیش از 100 میلیار ریال بود، حجم مبنا برابر است با 100 میلیارد ریال تقسیم بر قیمت پایانی در آخرین روز معاملاتی
برای شرکتهایی با سرمایه بیش از 20 هزار میلیارد ریال، حجم مبنای معین یعنی همان 0.0004 برای ارزش مبنای بین 50 تا 120 میلیار ریال است و کمتر و بیشتر از این مقدار مانند بالا محاسبه میشود، یعنی برای کمتر از 50 میلیارد ریال همین عدد تقسیم بر قیمت پایانی خواه شد و برای ارزش مبنای بیشاز 120 میلیار ریال نیز همین عدد بر قیمت پایانی آخرین روز معاملاتی تقسیم خواهد شد. در این قانون حجم مبنای شرکتهای فرابورس نیز به شکل زیر معین شده است:
این فرمول در بازار اول و دوم فرابورس و برای شرکتهایی با سرمایه کمتر از 20 هزار میلیارد ریال در بازه ارزش مبنای 50 تا 100 میلیارد ریال و با سرمایه بیش از 20 هزار میلیارد ریال در بازه ارزش مبنای 50 تا 120 میلیار ریال، همان 0.0004 کل معاملات و در غیر این صورت مانند بالا محاسبه خواهد شد. یعنی حداقل و حداکثر معین شده تقسیم بر قیمت پایانی.
در بازار پایه زرد تفاوت در حداقل ارزش مبناست که 20 میلیار ریال است و سایر قوانین و محاسبات مانند بازار پایه خواهد بود.
در بازار پایه نارنجی فرابورس نیز همه چیز به جز حداقل ارزش مبنا که 10 میلیار ریال است مانند سایر بازارها خواهد بود.
در بازار پایه قرمز فراوبورس این حداقل میزان 5 میلیار ریال است.
به عبارت دیگر در این بازار ها اگر میزان سرمایه بیش از 20 هزار میلیار ریال باشد و ارزش مبنای به دست آمده در رنج تعیین شده در هر بازار که به عنوان نمونه در بازار قرمز 5 تا 120 میلیار ریال است، باشد حجم مبنا همان عدد معین شده و چهار ده هزارم است. اما در خارج از این مقدار و به عنوان مثال در حالت کمتر از 5 میلیار ریال، حجم مبنا با فرمول 5 میلیار ریال تقسیم بر قیمت پایانی آخرین روز معاملاتی، مشخص خواهد شد.
تاثیر حجم مبنا در معاملات بورس
گفتیم که از جمله تاثیرات وجود این قانون جلوگیری از کاهش و افزایش ناگهانی قیمت سهام از طریق ساز و کار تعیین کف تعداد سهام مورد معامله است. اما ایراد اصلی حجم مبنا در سهام نیز همین جاست، یعنی تشکیل صفهای خرید و فروش و بلوکه شدن مقدار زیادی سرمایه که شاید با دادوستد در نمادهای دیگر موجب رونق بیشتر بازار سرمایه میشد.
در این صورت اگر سرمایهگذاری که در صف فروش سهم خود قرار دارد به شدت نیاز به پول داشته باشد مجبور خواهد شد سهام خود را به صورت وکالتی و با قیمتی کمتر به سرمایهگذاری دیگر واگذار کند و این یعنی برهم خوردن روال و روانی بازار سرمایه و ضرر سرمایهگذاران. همینطور اگر تشکیل صف فروش و اصطلاحا قفل شدن نماد همزمان شود با تشکیل جلسات مجمع و توقف نماد، قیمت سهم به قدری کاهش خواهد یافت که به تعادل برسد و این یعنی برهم خوردن هدف تعیین حجم مبنا و ناکارآمد شدن آن.
با این حال اگر این قانون همانطور که باید و در یک شرایط معمولی و ایدهآل عمل کند، در شرایط قیمتگذاریها تاثیر مثبتی خواهد داشت و موجب میشود یک نفر و با خرید و فروشی جزئی نتواند در روند قیمتها تاثیر بگذارد و به این طریق از ضرر و زیان افراد زیادی جلوگیری میکند.
این مقاله سعی شد تا حجم مبنا و قوانین و محاسبات آن به زبان ساده معرفی شود. به طور کلی دانستیم حجم مبنا، حداقل میزان معاملات یک شرکت در یک روز است، برای دریافت مجوز اعمال تغییرات مجاز در قیمت سهامها و در پایینتر از این حجم، این عدد نیز در قیمتگذاری تاثیرگذار خواهد بود. همچنین با میزان آن برای شرکتهای مختلف و با میزان سرمایهی متفاوت آشنا شدیم. با این حال شما میتوانید برای آشنا شدن و آگاهی از میزان قوانین چنگال اندروز حجم مبنا با شرکت کارگزاری سرمایه و دانش تماس گرفته و از خدمات این شرکت بهره ببرید.
نیوتن در بازارهای مالی، عمل و عکس العمل (اندروز)
او در حدود یک قرن پیش با الهام گرفتن از قانون سوم سر اسحاق نیوتن (عمل و عکس العمل ) و ساخت تکنیک معاملاتی مبتنی بر آن بیش از 50 میلیون
دلاراز بازار های مالی بدست آورد،شیفتگی او به سر اسحاق نیوتن در حدی بود که بابسون تحقیقات وسیعی در خصوص قوانین نیوتن و حتی سبک زندگی شخصی او انجام داد،اعتقادات مذهبی بابسون پس از اینکه دریافت سر اسحاق نیوتن یک مسیحی با ایمان بود ،قوی تر شد
به نوعی بابسون بخشی از عمر ارزشمند خود را صرف شناخت جهانبینی مراد خود کرد
،وی یک مهندس ،کارآفرین و اقتصاددان از ماساچوست بود که بعدها دانشگاه بابسون درماساچوست نیز توسط وی پایه ریزی شد. برای مطالعه زندیگ نامه بابسون به این بخش مراجعه فرمایید
پروفسور آلن اچ اندروز ، در یک سمینار که راجر بابسون بنام قانون عمل و عکس العمل برگذار میکرد با این تکنیک آشنا شد و با الهام از روش معاملاتی بابسون روش خط میانی را ابداع و توسعه داد.
واقعیت این است در خصوص خود اندروز اطلاعات کمی در دسترس است.و شاید به همین دلیل است که از این تکنیک جادویی برداشت های به شدت متناقضی وجود دارد در سطح عمومی و معامله گران آماتور نسبت به چنگال اندروز گاهی حتی این ابزار قدرتمند را در حد یک اندیکاتور میبینند و بسیار کسان هستند که بدون توجه به اصلیت اکشن ریکشن این تکنیک، آن را مانند یک خط کش و یا خط روند میشناسند
علی الحال آنچه از وی میدانم این است که است که اندروز در رشته مهندسی دانشگاه ام آی تی تحصیل کرده بود اولین سرمایه ای که در بازار مالی بکار گرفت با شراکت از پدرش بدست آورد و زمانی به شهرت رسید که هفته نامه ای منتشر نمود و بصورت هفتگی قوانین چنگال اندروز تحلیلهای موفق میان مدت را در آن ارائه داد
به جرعت پرفسور اندروز را میتوان نابغه تکنیکال بازارهای مالی دانست ،برداشتی که او از روش معاملاتی آقای بابسون داشت وتغییر جادویی که در آن ایجاد کرد ،عملا این تکنیک را بسیار موفق و کارا برای همگان و تمام نمادها نمود،زمانی به اهمیت بیشتر این نبوغ پی میبریم که متوجه این مهم باشیم،در زمان اندروز بازارهای مالی بصورت امروزه نبوده و رسم و محاسبات چنگال و خط میانه بصورت دستی انجام میشده
شخصا هربار که تصور میکنم چگونه همچین ایده خلاقانه ای در ذهن این مرد بزرگ شکل گرفته ، که بدنبال خط میانه با بررسی سقف ها و کف ها باشد شگفت زده میشوم.
درس اول:
تکنیک اندروز- خط میانه - ML
خط میانه در تکنیک چنگال اندروز از مهم ترین و معتبر ترین خطوط در چنگال است که اعتبار ذاتی دارد(در تکنیک پیشرفته تلفیق-تجمیع به اعتبارسنجی خطوط میپردازیم) برای رسم یک خط میانه کلاسیک ما نیاز به پیوت(محور گردش) معکوس داریم.
کف+سقف+کف و یا سقف+کف+سقف
که زین پس در رسم ها تحت عنوان پیوت A-B-C نام میبریم
حال یک خط از پیوت B به پیوت C رسم میکنیم و نقطه وسط آن را مشخص میکنیم،حال تنها کاری باید کرد رسم یک خط از پیوت A وگذر آن از نقطه مرکزی دو پیوت دیگر است
بدین صورت ما یک خط میانه داریم
از وظایف این خط نشان دهنده جهت روند قیمت و همچنین قدرت روند نسبت به شیب آن است ،این خط همچنان پتانسیل حرکت قیمت رو به بالا را از پتانسیل حرکت کانال پایین جدا میکنددر عین حال پرفسور اندروز معتقد بود قیمت در 80درصد مواقع به خط میانه میرسد.
اندروز همچنین با رسم دو خط دیگر ازپیوت های B و C به موازات خط میانه خطوط موازی را ابداء نمود تا بتوان فرکانس حرکتی قیمت را بهتر نشان دهد، که تشکیل دهنده چنگال کلاسیک میباشد.
حال که با نحوه رسم چنگال کلاسیک آشنا شدیم توضیحاتی در خصوص قوانین کلی چنگال بیان میکنم:
1- غالب مواقع قیمت به خط میانه میرسد(طبق گفته اندروز80%مواقع)
2-پس از رسیدن به خط میانه اولین احتمال بازگشت از این سطح است ولی در صورتیکه این سطح بشکند احتمال اینکه قیمت مجدد این سطح را لمس کند و سپس از آن فاصله بگیرد بسیار است
(امروز ما با بررسی رفتار قیمت که در دوره تلفیق-تجمیع مبسوط بیان میکنم میتوانیم احتمال رسیدن،شکست و یا نرسیدن به خط میانه را پیشبینی کنیم)
-در صورتی که قیمت به خط میانه نرسد با قدرت بیشتری خلاف جهت حرکت میکند
- واکنش های درون چنگالها میتواند نسبت به خطوط معتبر چنگالهای دیگر باشد
-غالب مواقع در صورتی که خط میانه شکسته میشود قیمت مجدد آن سطح را تست میکند و پس از واکنش مجدد از آن دور میشود.
نقش چنگال آندروز در تحلیل نمودارهای قیمت
در حال حاضر، این ابزار در اکثر نرمافزارهای تحلیلی و معاملاتی قابل دسترس میباشد؛ ابزاری که آلن آندروز بر اساس مطالعات راجر بابسون آن را مطرح کرده و بعدها نیز توسط افراد مختلفی همچون تیموتی مورگ به جامعه تحلیلگران معرفی گردید.
چنگال آندروز یکی از قدرتمندترین ابزارهای معاملاتی در بازارهای سرمایه محسوب میشود که حقیر سالهاست از آن در تحلیل و معاملات خود بهره میجویم. در اهمیت این ابزار همین بس که افراد زیادی به دنبال منابع و مراکزی جهت یادگیری آن بودهاند. آقای تیموتی مورگ در این خصوص میگوید:
« …. برخی از معامله گران شیکاگو و نیویورک به میامی پرواز میکردند تا مستقیماً از دکتر آندروز آموزش ببینند. »
در این کتاب شما را با چارچوب این ابزار، انواع آن و نحوه رسم شان آشنا خواهم کرد تا بتوانید با بررسی شرایط مختلف بازار نوع مناسب آن را در نمودارهای قیمت رسم نمایید. همانگونه که مستحضرید یکی از هنرهای هر تحلیلگری بهکارگیری ابزار مناسب در شرایط مختلف و هنگام تغییر رفتار بازار میباشد. برای مثال یک تحلیلگر در هنگامی که بازار در حالت روند است میتواند از اندیکاتورهای متعلق به روند استفاده کند؛ اما اگر وضعیت بازار نوسانی و بدون روند شود، همین تحلیلگر دیگر نمیتواند در نمودار مورد نظر از اندیکاتورهای قبلی استفاده کند چرا که وضعیت بازار تغییر کرده است و اندیکاتورهای قبلی پاسخگو نمیباشند. در رابطه با بهکارگیری چنگال آندروز نیز وضعیت به همین منوال است. رفتارهای مختلف بازار موجب میشود که ما از چنگالهای مختلفی استفاده نماییم. مسلماً هر چنگالی در یک وضعیت خاص بازار قابل استفاده میباشد و گاهی نیز شاید به چندین نوع آن نیاز باشد. برای مثال در زمانی که بازار به چنگال استاندارد عکسالعمل نشان نمیدهد بایستی به دنبال چنگال دیگری بود. بر این اساس با کمک همان پیوتهای منتخب یک چنگال شیف مناسب که با آنها آشنا خواهید شد را رسم میکنیم تا بهتر بتوانیم نوسانات بازار را تشریح نماییم. عکسالعمل خوب قیمتها به خطوط چنگال جدید میتواند حاکی از آن باشد که در شرایط جدید بایستی به این چنگال توجه نماییم.
نقش چنگال آندروز در تحلیل
همچنین بایستی بدانید که بهکارگیری چنگال آندروز مستلزم دانستن قوانینی است که در این کتاب با آنها آشنا خواهید شد. هر یک از آنها میتواند استراتژی معاملاتی شما را در بازار رقم بزند؛ اینکه بدانید بازار در 80 درصد مواقع به خط میانه خود میرسد یا اینکه بازار با شکست خط ماشه به سمت مخالف حرکت خواهد کرد و دیگر قوانین میتواند به شما کمک کند تا از ناحیه احتمالی ورود به یا خروج از بازار آگاه شوید.
شاید سادهترین اقدام، خرید یا فروش در برخورد قیمت با خطوط چنگال باشد که در صورت تشکیل الگوهای شمعی درجه 1 و تأیید دیگر ابزارهای تکنیکال در چنین مناطقی میتوان وارد بازار شد. مسلماً اطلاع از موقعیت الیوتی بازار میتواند بازدهی معاملاتتان را دوچندان نماید ضمن اینکه از میزان معاملات اشتباه نیز تا حد چشمگیری میکاهد. البته در این کتاب شما را با بهکارگیری همزمان چندین ابزار در طراحی معاملات نیز آشنا قوانین چنگال اندروز خواهم ساخت به خصوص نقاط جادویی X Point در بازار که میتوانند نقاط طلایی ورود به معامله را برای شما فراهم سازند .
نکته بسیار مهمی که در خصوص چنگالها بایستی به آن اشاره نمایم این نکته است که فراکتالهای بازار در هر مقطعی با هم ارتباط دارند. فراکتالهای بازار هرگز مستقل از گذشته خود تشکیل نمیشوند ضمن اینکه فراکتال بعدی نیز با توجه به فراکتالهای حال بازار تشکیل میشوند. همانگونه که میدانید بازار با ساخت حرکات مختلف نوسانی و در نتیجه فراکتالهای مختلف میتواند رفتارهای متفاوتی را از خود بروز دهد. یک تحلیلگر زیرک همواره بایستی تشکیل فراکتالهای بازار را زیر نظر داشته باشد چرا که هر یک از آنها در ارتباط با گذشته و همچنین آینده بازار تشکیل میشوند. دوستان شاید هیچ اصلی به اهمیت این جمله نباشد که:
“هر فراکتالی در ارتباط با گذشته و همچنین آینده بازار تشکیل میگردد.”
این جمله استراتژیک حاصل سالها کار تحلیل و معامله حقیر در بازارهای سرمایه میباشد. اگر این اصل را خوب متوجه شوید هرگز از کنار فراکتالها به راحتی عبور نخواهید کرد؛ خصوصاً زمانی که قرار است با فراکتالها کار کنید و با استفاده از آنها چنگالهای مختلفی را در نمودارهای قیمت رسم نمایید. اگر این اصل را ملکهی ذهن خود سازید کار کردن با چنگال بسیار جالب و جذاب خواهد شد. در این مسیر آشنایی با امواج الیوت و همچنین هارمونیک تریدینگ میتواند کمک شایانی به شما بنماید که در این میان اهمیت امواج الیوت دو چندان میباشد. تأکید مكرر بنده در کتابهای قبلي مبني بر بهکارگیری امواج اليوت ناظر به اهميت اين عنصر داشته است. توصیه بنده این است که مطالب این کتاب و دیگر منابع معتبر الیوتی را با دقت مطالعه کرده و آنها را در تحلیل نمودارهای قیمت بکار ببرید. اگر قادر باشید که بهسرعت امواج و الگوهای بالقوه اليوتي را تشخیص دهید، بررسي نمودارهای مختلف براي شما بسیار آسان خواهد بود. در این صورت با شناسايي يك حركت اصلاحي يا پيشرو میتوانید در قسمتهای مختلف آن معامله انجام دهيد و اين يكي از مهمترین مزاياي تئوري اليوت است. البته اگر نمیتوانید در الیوت مسلط شوید حداقل با هارمونیک تریدینگ و شناسایی نواحی PRZ تجربه کسب کنید چرا که تلفیق این ابزارهای ارزشمند با چنگال آندروز میتواند معاملات بسیار ارزشمندی را برای شما رقم زند. در این میان ضروری است که همه چیز را لحاظ کنید. میزان ورود به معاملات، حد سود و ضرر و … را بر اساس قوانین مدیریت سرمایه خود انجام دهید نه بیشتر از آن. در بازار هر اتفاقی ممکن است رخ دهد! از خود بپرسید اگر بازار به حد ضرر برخورد کرد چه اتفاقی برای سرمایه من خواهد افتاد؟ مسلماً اگر بر اساس قوانین مدیریت سرمایه وارد بازار گردید بخش اندکی از سرمایهتان کم میشود، در غیر این صورت ممکن است کل آن را از دست بدهید. همواره از حد ضرر ( SL ) استفاده نماييد چرا كه ممكن است تحليل شما اشتباه باشد يا اينكه حادثهای موجب حركت قيمت در خلاف جهت معامله شما گردد. اين كار باعث میشود با اندك زياني از بازار خارج شويد و اصل سرمايه شما محفوظ باشد. توجه داشته باشید که مهمترین اصل در بازارهای مالی، حفظ و مديريت سرمايه است؛ اصلی که بسیار از افراد آن را نادیده میگیرند. در این میان مطالعه کتاب معاملهگر برتر آقای ون تارپ ( Van K. Tharp ) سودمند خواهد بود که به مباحث مدیریت سرمایه و همچنین روانشناسی معاملهگری میپردازد.
مسلماً يكي از موارد اساسی و ضروري یک معامله موفقیتآمیز، بررسی موارد بالا قبل از ورود به بازار است. بازار هرگز یکسان عمل نمیکند لذا اجزای یک معامله را بایستی در شرایط بازار بررسی نمود. بر این اساس بسیار مهم است كه خود را از قبل براي هر رفتاري در بازار آماده كرده باشيد. با شناخت يك الگوی اليوتي و محاسبات امواج آن، فقط يك موقعيت بالقوه را شناسايي کردهایم اما عامل مهمتر در اجراي يك استراتژي، مشخص كردن اين مسئله است كه آيا اين معامله ارزشمند است يا خیر؟ به نظر من بایستی پروسه تحلیل را از معامله متمایز کرد؛ ممکن است شما در 10 نمودار تحلیل داشته باشید، آیا بایستی در همه آنها معامله نمایید؟ مسلماً پاسخ منفی است. شما فقط بایستی در معاملاتی وارد شوید که امواج آن مشخصتر و مطمئنتر بوده و از طرفی نسبت ریسک به ریوارد آن مناسب باشد نه تمامی آنها و درک این نکته بسیار حائز اهمیت است.
اين نكته را به خاطر داشته باشيد كه مسئول تمام اعمال، خود شما هستيد. سعي نكنيد اشتباهات خود را به گردن ديگران بیندازید. به قول کارشناسان نپذیرفتن اشتباه، فقط لجبازی با خود و از بین بردن حساب است. تفاوتی ندارد که معاملهگر، یک معامله اشتباه را نمیپذیرد و از آن درس نمیگیرد و یا کلاً از یک سیستم معاملاتی اشتباه به طور مداوم استفاده میکند. بازار محل قدرتنمایی معامله گران نیست. هیچ زمانی بازار خود را با هیچکس هماهنگ نمیکند بلكه این معامله گران هستند که باید خود را با شرایط بازار هماهنگ کنند. اشتباهات خود را بشناسید، آنها را بپذیرید و از آنها درس بگیرید. اولین گام در راه موفقیت، شناسایی اشتباهات است.
کتاب «تحلیل تکنیکال؛ روشهای نوین کانال اندروز» به کتابخانه سازمان بورس رفت
به گزارش الفباخبر، کتاب «تحلیل تکنیکال؛ روش های نوین کانال اندروز» نوشته «پاتریک میکولا» و ترجمه و تالیف مجید جان فرسا توسط انتشارات چالش در ۱۴۱ صفحه منتشر شده است. در این کتاب روشهای خط روند مانند ترسیم خطوط میانه و قوانین و تکنیکهای آن، خطوط Trigger و نحوه استفاده از آن برای تعیین سیگنال معاملات خرید و فروش، نحوه رسم کانال/چنگال اندروز، نحوه ترسیم خطوط هشدار و نحوه رسم خطوط اکشن و خط مرکز را یاد خواهید گرفت.
بیشتر بخوانید:
این کتاب علاوه بر روش های اصلی خط روند آلن اندروز، شامل روش های منحصر به فرد خط روند توسعه یافته توسط «میکولا»نیز هست که قوانین جدید معامله گری به روش کانال را شامل می شود. از جمله این روش های نوین، می توان به روش شناسایی منطقه پیوت و مدل های تلفیقی کانال اندروز با امواج الیوت، استوکاستیک و سوپر کانال اندروز اشاره کرد. کتاب حاضر، علاوه بر ارائه مثال هایی از بازار سرمایه جهانی مواردی از کاربرد این روش ها در برخی نمادهای بازار سرمایه کشور نیز آورده است.
این کتاب اخیراً به مجموعه کتابهای کتابخانه سازمان بورس و اوراق بهادار افزوده شده است. این کتابخانه فعالیت خود را از سال ۱۳۷۴ با هدف اطلاعرسانی و ارائه خدمات به دانشجویان، اساتید، سرمایه گذاران و سایر علاقمندان آغاز کرد. سیر توسعه و تکمیل منابع طی سالهای پس از آن در راستای تبدیل این کتابخانه به تخصصیترین مرکز مورد مراجعه محققان و علاقمندان به بازار سرمایه تداوم یافت.
ماحصل این تلاش گردآوری بیش از ۶۰۵۵ عنوان کتاب انگلیسی (نسخه چاپی و الکترونیکی)، ۵۰۷۹ عنوان کتاب فارسی، ۲۶۵۳ عنوان پایاننامه فارسی و انگلیسی مرتبط با حوزههای بازار سرمایه، ۶۴ عنوان نشریه تخصصی و ۷۷۶۴ عنوان مقاله فارسی و انگلیسی در نرمافزار جامع کتابخانه شد، همچنین مجموعه نرم افزارهای نور شامل ۸۱ مجموعه آثار نویسندگان برتر اسلام و ایران در دسترس محققان قرار گرفته است.
علاقه مندان جهت جستجو در منابع کتابخانه می توانند به سایت http://lib.seo.ir/faces/home.jspx مراجعه و یا با شماره تلفن ۸۴۰۸۳۱۹۱ تماس بگیرند.
آدرس کتابخانه: خیابان حافظ پایین تر از خیابان جمهوری نبش خیابان هاتف ساختمان بورس طبقه ۴.
موضوع: چنگال اندروز
عضو عادی تاریخ عضویت Jul 2011 نوشته ها 15 تشکر 18 تشکر شده 141 بار در 20 ارسال
چنگال اندروز
بنام هستی بخش توانا
همیشه سعی کن لبخند بر لبانت,عشق در قلبت, لطف در نگاهت, محبت در چهره ات, بخشش در رفتارت وحق در زبانت جاری باشد و بس.
سلام به همه دوستان فروم بورسی
نمی دونم موفق میشم این تایپیک را تا آخر ادامه بدم یا اینکه مثل خیلی از تایپیک های آموزشی نیمه کاره می مونه!
به هر حال دوست دارم در حد توان این مبحث رو برای دوستان شرح بدم.
مباحث این تایپیک خلاصه ای از کتاب بهترین روش های خط روند از آلن آندروز و تجربیات شخصی بنده است.
یه سری از قوانین چنگال اندروز دوستان هم قبل از من در سایر فروم ها در این مورد صحبت کردند که جا داره از اون ها هم قدردانی بشه.
برنامه من به این صورت هست که نهایتا در 10ـ15 جلسه چنگال اندروز رو تموم کنیم و در ادامه تایپیک به موقعیت های مناسب بازار که توسط این ابزار شناخته میشه بپردازیم.
ضمنا در این تایپیک فرض بر این است که خواننده با مقدمات تکنیکال آشناست.
23 کاربر به خاطر ارسال مفید Sonic از ایشان تشکر کرده اند:
عضو عادی تاریخ عضویت Jul 2011 نوشته ها 15 تشکر 18 تشکر شده 141 بار در 20 ارسال
برای اینکه به صورت تخصصی وارد مبحث چنگال اندروز بشیم باید تسلط کافی روی 4 مبحث داشته باشیم :
- نقاط محوری
- خط روند
- مکدی
-استوکاستیک
بعنوان مقدمه این جلسه درباره مکدی توضیح میدم (نقل و قول می کنم) :
محبوب ترين فرمول براي MACD ، تفاوت بين EMA هاي 26 روزه و 12 روزه است.
EMA : همان Moving Average است.
Appel و ديگران، براي تطبيق بهتر با نمودار *در اين تنظيمات تغييراتي ايجاد كرده اند. استفاده از ميانگين هاي متغير كوتاهتر، انديكاتور سريعتر و حساس تري ايجاد مي كند و ميانگين متغير طولاني تر موجب ايجاد يك انديكاتور كندتر مي شود كه حساسيت كمتري به علائم دو پهلو دارد.
در اين مبحث نيز از ارقام 26 و قوانین چنگال اندروز 12براي انديكاتور استفاده خواهد شد.
از دو ميانگين متغيري كه MACD را شكل مي دهند، EMA 12 روزه كه سريعتر است و 26 روزه كه كندتر است.
در تشكيل هر دو ميانگين متغير از قيمت هاي پاياني استفاده مي شود.
Macd چه مي كند؟
فاصله بين دو ميانگين متغير را اندازه گيري مي كند.
يك MACD مثبت نشان مي دهد كه EMA 12 روزه بالاتر از 26 روزه است. و منفي ان نشان مي دهد كه 12 روزه پايين تر است. اگر MACD مثبت و صعودي باشد، فاصله بين EMA 12 روزه و 26 روزه در حال افزايش است و اين نشان مي دهد كه نرخ تغيير ميانگين متغير سريعتر(12 روزه) بالاتر از نرخ تغيير ميانگين متغير كندتر(26روزه) است و اندازه حركت مثبت در حال افزايش است و اين در جهت افزايش قيمت ها (Bullish) تلقي مي شود. اما اگر MACD ، منفي و نزولي باشد نرخ تغيير ميانگين متغير كندتر(26 روزه) بالاتر از نرخ تغيير ميانگين متغير سريعتر(12روزه) است و اندازه حركت رو به پايين در حال ازدياد است و در جهت كاهش قيمتها(Bearish) تلقي مي شود.
تغيير سيستم خط مركزي MACD زماني رخ مي دهد كه دو ميانگين متغير سريعتر و كندتر يكديگر را قطع كنند.
معمولاً يك EMA 9 روزه هم به همراه آن به عنوان خط راه انداز رسم ميشود.
زماني كه MACD از خط 9 روزه خود بالاتر مي رودتقاطعي در جهت افزايش قيمت ها ايجاد مي*شود و اگر از آن پايين تر رود تقاطع در جهت كاهش قيمت ها خواهد بود.
20 کاربر به خاطر ارسال مفید Sonic از ایشان تشکر کرده اند:
عضو عادی تاریخ عضویت Jul 2011 نوشته ها 15 تشکر 18 تشکر شده 141 بار در 20 ارسال
نقطه محوری همان پیووت می باشد. پیووت در واقع اصطلاحی است به معنی محل چرخش یا بازگشت قیمت در نمودار که می تواند بنابر انچه که در مورد حافظه بازار می دانیم محلی برای تغییر جهت قیمت باشد که احتمالا با سطوح مقاومت و حمایت های قبلی بازار منطبق خواهد بود.
لازم به ذکر است که ما برای تشخیص پیوت به هیچ یک از اندیکاتور های رایج در بازار احتیاجی نخواهیم داشت و تنها به چارت خالی نیاز داریم.
خوب به نظر می رسد تا اینجا دوستان خواهند گفت که این پیوت با توضیحاتی که در خصوص ان ارائه شده ظاهرا همون حفره و قله های قیمت است یا شاید خیلی از دوستان به این نکته رسیده باشند که این گفتار و ساختاری که از آن بحث می شود همون موضوع فرکتال های جناب آقای ویلیامز می باشد که باید در این مورد نیز اشاره کنم این موضوع نیز کاملا صادق می باشد.
پس اگر ما تعریفی از دره و قله داشته باشیم و بدانیم که چطور این نقاط را پیدا کنیم و در چارت خود بشناسیم در واقع همون پیوت را پیدا کرده ایم .
در یک مسیر یا روند صعودی (یک روند از نظر ما شامل سه کندل صعودی می باشد) هر گاه کندلی نزولی پدیدار شود که بتواند نقطه بسته شدن آن از حد اقل کندل ماقبل خودش عبود کرده باشد یک قله تشکیل شده است.
و برعکس برای تعریف دره.
البته لازم به ذکر است که در کتاب مذکور از نمودار میله ای برای این کار استفاده کرده است و مثال های کتاب مذکور در چارت میله ای صورت گرفته است.
یک مثال برای تشخیص بهتر:
همون طور که گفته شد برای تشخیص پیوت قیمت نیاز به سه کندل می باشد و ترکیب کندل ها باید به نوعی باشد که قیمت بسته شدن کندل در مسیر صعودی پایین تر از حداقل کندل میانی باشد و در مسیر نزولی قیمت بسته شدن کندل باید بیشتر از حد اکثر کندل میانی بوده تا پیوت شکل گیرد.
مطابق تصویر فوق در مرحله اول یک مسیر نزولی داریم که در ناحیه مشخص شده کندلی ظاهر شده که قیمت بسته شدن ان بیشتر از قیمت ماکزیمم کندل قبلی خودش است و این بلوک سه تایی که کندل اول ان نیز یک کندل نزولی هستش ناحیه پیوت کف و یا همون ساپورت ما را تشکیل داده که می تواند محل چرخش قیمت باشد.
همون طور که مشاهده می کنید بعد از این بلوک و بوجود امدن پیوت بازار صعودی شده و ناحیه ای دیگر کندلی نزولی تشکیل شده که از حد اقل کندل قبلی خودش پایین تر بسته شده است.و کندل دو تا ماقبل نیز یک کندل صعودی هستش. نبابر این تشکیل یک پیوت قیمت و یا قله یا همون مقاومت را داده که می تواند باعث حرکت نزولی قیمت شود.
در پست بعدی سعی می کنم روی یک نمودار نقاط محوری را نشان بدم.
دیدگاه شما