الگوی کندلی چیست؟


کندل چیست و انواع آن

کندل چیست

افراد برای اینکه بتوانند با پول خود سرمایه گذاری کنند به دنبال بازار های مختلف همانند بورس ، فارکس و … هستند و همان طور که می دانید امروزه در ایران بورس به شدت مورد استقبال قرار گرفته است و در چند ماه گذشته رشد زیادی داشته است . شما می توانید با آموزش بورس به بازار بورس ایران وارد شوید و سود خوبی از این طریق بدست آورید . در این مقاله به بررسی کندل در بورس و انواع آن می پردازیم .

کندل چیست ؟

کندل

کندل (candel) که در لغت به معنای شمع است نوعی نمودار قیمت است که در تحلیل تکنیکال استفاده می شود و قیمت های بالا ، پایین ، باز و بسته شدن را برای یک دوره خاص نشان می دهد. این نمودار از بازرگانان برنج ژاپنی نشات گرفته است که صدها سال قبل از معروف شدن در آمریکا ، برای پیگیری قیمت های بازار استفاده می کردند .این نمودار می تواند توسط معامله گرانی که به دنبال نمودار های الگویی هستند مورد استفاده قرار گیرد.

به قسمت گسترده کندل یا همان قسمتی که رنگ قرمز یا سبز دارد را بدنه واقعی (real body ) می گویند و نشان دهنده قدرت خرید یا فروش است و هرچه بزرگتر باشد نشان دهنده افزایش قدرت است . وقتی شمع به رنگ سبز است به این معنی است که قیمت پایانی بیشتر از قیمت آغازین است . وقتی به رنگ قرمز است یعنی قیمت پایانی کمتر از قیمت آغازین است.

خطوط بلند و نازک در بالا و پایین بدنه نشان دهنده دامنه بالا یا پایین است و به آن ها سایه می گویند ( به آن ها wicks یا دم نیز گفته می شود ) بلند یا کوتاه بودن سایه ها نیز دارای اهمیت است . بلند بودن آن ها به معنای این است که معاملات انجام گرفته بر روی سهم ، در خارج از محدوده قیمت باز و بسته شدن شکل گرفته است . بلند بودن سایه بالایی شمع به معنی خریدار قوی است .

نمودارهای شمع با درک الگوها و روندها می تواند انواع مختلفی از اطلاعات را به شما رائه دهد . این نمودار مانند نمودار خطی است اما شامل اطلاعات بسیار دقیق تری درباره قیمت گذاری سهام است.

کندل ها نیاز به تنظیم در یک زمان خاص نیستند و می توان آن ها را به یک روز ، یک ماه یا حتی به اندازه یک دقیقه اختصاص داد.

انواع مختلف کندل استیک :

دوجی (Doji)

دوجی شمعی است که در یک دوره معین در قیمت نوسان دارد اما با همان قیمت باز و بسته می شود. دوره می تواند 1 روز ، 1 ساعت یا حتی یک دقیقه باشد . داستان هنوز همان است که عدم اطمینان در بازار وجود دارد.

در یک زمان ، خریداران برنده می شوند و در یک زمان فروشندگان برنده می شوند اما در پایان با همان قیمت بسته می شوند که در زمان باز شدن بودند . اگر دم یا همان سایه شمع بلند باشد ، این بدان معنی است که بی احتیاطی بیشتری از یک دوجی با یک سایه کوتاه وجود دارد.

دوجی ها به خودی خود به ما می گویند که تریدی در مورد قیمت وجود دارد اما فراتر از این به ما نمی گویند . در صورت استفاده با سایر الگوهای شمع ممکن است بتوانید درباره نحوه حرکت قیمت سهام اطلاعات بیشتری کسب کرد . دو نمونه از آن ها ستاره صبح دوجی و ستاره شب دوجی است .

ستاره صبح دوجی (Morning dogi star)

این الگو از دوجی استفاده می کنند تا واژگونی روند را نشان دهد و دارای 3 شمع است که هر کدام شامل پیامی هستند . شمع اول نزولی و پرقدرت ، شمع دوم که بدنه و سایه بزرگ ندارد می تواند به شکل صعودی یا نزولی قرار گیرد و شمع سوم حالت صعودی به نسبت شمع دوم دارد.

نتیجه ای که می توان از این الگو گرفت شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی است .

ستاره عصر دوجی (Evening dogi star)

این الگو نیز از دوجی برای نشان دادن واژگونی روند استفاده می کند . نتیجه گیری بر اساس این الگو برعکس ستاره صبح است یعنی شروع روند نزولی در انتهای روند صعودی را نشان می هد .

این الگو نیز دارای 3 شمع است. شمع اول صعودی و پر قدرت ، شمع دوم دارای بدنه کوچک است و سایه ندارد ، شمع سوم نزولی است .

ستاره دوجی صبح و عصر قرار نیست به شما بگویند چه سهامی را باید خریداری کنید و نباید تنها بر اساس این الگو عجله کنید و سهام بخرید ولی اگر شما قبلا سهام را براساس استراتژی خود انتخاب کرده اید این الگو بهترین زمان برای ورود به بازار را به شما می گوید .

نکته مهم این است که دانش این را داشته باشید تا بتوانید الگوی ورود به بازار را مشخص کنید.

سنگ قبر (gravestone ) و سنجاقک (dragonfly)

هر دو مانند دوجی در یک قیمت باز یا بسته می شوند با این تفاوت که فقط در یک جهت نوسان دارند به صورت افزایش یا کاهش . مانند دوجی آن ها به خودی خود مفید نیستند استفاده از آن ها با سایر فرم های کندل می تواند به پیش بینی بازار سهام کمک کند .

ستاره دنباله دار (shooting star)

یک ستاره دنباله دار جایی است که سهام در یک قیمتی باز می شود و بالا می رود و سپس پایین می آید تا در همان قیمتی که باز شده است بسته شود که تقریبا مشابه سنگ قبر است ولی به جای بسته شدن بالای قیمت باز شدن ، با همان قیمت بسته می شود .

این الگو در انتهای روند صعودی است و بدنه در انتهای پایینی است و سایه دو برابر بدنه است .

چکش (hammer)

چکش جایی است که سهام در قیمتی باز می شود و کمی پایین می رود و پایین قیمتی که باز شده است بسته می شود این الگو مشابه الگو سنجاقک است . چکش در انتهای روند نزولی است. بدنه کندل در قسمت بالای آن قرار دارد و سایه بالایی ندارد ، سایه پایینی دو برابر بدنه است.

چکش ها می توانند پایین یا سطح پشتیبانی را نشان دهند. پس از کاهش ، چکش ها صعود را نشان می دهند. پایین بودن سایه دلالت بر این دارد که فروشندگان در طول جلسه قیمت را پایین آورده اند. ممکن است به نظر برسد که برای اینکه عملکرد کافی باشد ، چکش ها نیاز به تأیید صعودی بیشتری دارند. پایین بودن چکش نشان می دهد که تعداد زیادی از فروشندگان باقی مانده اند .

چکش معکوس ( inverted hammer)

چکش معکوس مشابه ستاره دنباله دار است اما براساس اقدامات قبلی قیمت پیامد های متفاوتی دارند . هر دو الگو دارای بدنه واقعی کوچک و سایه ی بالایی بلند هستند . هر دو سایه پایینی ندارند یا سایه پایینی کوچکی دارند. چکش معکوس بعد از نزول و کاهش شکل می گیرد . سایه بلند نشانگر فشار خرید در طول جلسه است.

شمشیر زدگی (Bullish engulfing)

شمشیر زدگی

این الگو با وجود یک بدن بزرگ سبز که بدن قبلی کوچکتر قرمز رنگی را درگیر می کند ، مشخص می شود و در طی روند نزولی ظاهر می شود . بدن سبز لازم نیست سایه های شمع قبلی را درگیر کند ، اما بدن را کاملاً درگیر می کند.

  • بازار با روند نزولی موجود مشخص می شود.
  • در روز اول بدن قرمز مشاهده می شود.
  • بدن آبی در روز دوم به طور کامل بدن قرمز روز قبل را درگیر می کند.

در حالی که بازار با روند نزولی مشخص می شود ، فروش با وجود بدنه قرمز در روز اول اما با حجم کم مشاهده می شود. روز بعد ، بازار پایین تر باز می شود . به نظر می رسد که ادامه روند نزولی خواهد بود ، اما فشار فروش حرکت را از دست می دهد و گاوها در طول روز کنترل می کنند . نیروی خرید بر نیروی فروش غلبه می کند و در بازارهای نهایی می تواند بالای روز قبل بسته شود .

سطح تأیید به عنوان الگوی کندلی چیست؟ آخرین قیمت بسته تعریف شده است . هنگامی که قیمت ها از بالای شمع دوم نزدیک می شوند ، سیگنال خرید ایجاد می شود.

هارامی (Harami)

نتیجه ای که می توان از این الگو گرفت کند شدن یا متوقف شدن روند حرکت است. این الگو شامل 2 کندل است . کندل اول ، کندل والد و کندل دوم ، کندل فرزند است که معمولا رنگ این دو کندل با یکدیگر متفاوت است . اگر کندل والد سبز باشد یعنی مثبت باشد کندل فرزند قرمز یعنی منفی است .

خرس هارامی (bearish harami ) و بولیش هارامی (bullish harami)

خرس هارامی

این الگو ها شامل 2 کندل است ، یک شمع بزرگ و یک شمع کوچک . خرس هارامی الگوی معکوس به سمت نزولی را نشان میدهد در حالی که بولیش هارامی معکوس آن را نشان می دهد . این الگو ها نشان می دهند که وضعیت فعلی معکوس خواهد شد.

حلق الگوی کندلی چیست؟ الگوی کندلی چیست؟ آویز (hanging man)

این الگو بسیار مشابه چکش است اما بر اساس قسمت های قبلی پیامدهای مختلفی دارند . هر دو دارای بدنه ی کوچک (قرمز یا سبز) و سایه ی پایینی بلند هستند هر دو سایه ی پایینی ندارند یا کوتاه دارند.

The Hanging Man یک الگوی معکوس نزولی است که می تواند سطح بالایی یا مقاومت را نشان دهد. پس از پیشبرد ، یک حلق آویز اعلام می کند که فشار فروش در حال افزایش است. پایین بودن سایه تأیید می کند که فروشندگان در طول جلسه قیمت را پایین آورده اند. مانند Hammer ، یک حلق آویز قبل از عمل نیاز به تأیید نزولی دارد. چنین تأییداتی می تواند به عنوان شکاف پایین یا شمع بلند قرمز بر روی حجم سنگین ایجاد شود .

بولیش خط پریسینگ (Bullish Piercing Line)

بولیش خط پریسینگ

این یک الگوی معکوس پایین با دو کندل است . شمع قرمز در روز اول ظاهر می شود در حالی که روند نزولی در حال انجام است. روز دوم شکاف کمتری را به پایین باز می کند اما می تواند بیش از نیمی از قسمت داخلی قرمز شمع را ببندد و منجر به تشکیل یک شمع آبی قوی شود.

  • بازار با روند نزولی موجود مشخص می شود.
  • شمعدان قرمز در روز اول ظاهر می شود.
  • در روز دوم شاهد شکاف پایین در باز شدن هستیم اما کندل قادر است بیش از نیمی از قسمت داخلی شمع قرمز را ببندد.

در این الگو بازار در حال نزولی است. اولین بدن قرمز این دیدگاه را تقویت می کند. روز دیگر بازار شکاف را کاهش می دهد و نشان می دهد که روند نزولی همچنان ادامه دارد. پس از این روند بسیار نزولی ، گاوها شارژ می شوند. بازار تا پایان جلسه صعود می کند و نتیجه آن نزدیک شدن به روز گذشته است. احساس ترس در بین فروشندگان کوتاه مدت وجود دارد .

سطح تأیید به عنوان آخرین قیمت بسته تعریف شده است. برای تولید سیگنال خرید باید قیمت ها از این سطح عبور کنند. سطح از دست دادن توقف به عنوان پایین ترین نقطه شکل گیری الگوی شمع تعریف شده است .

پیشنهاد می کنیم مقاله تحلیل تکنیکال چیست ؟ را مطالعه کنید.

سه سرباز سفید (Three white soldiers)

این الگو نشانگر واژگونی پایین در بازار است و دارای سه کندل با بدنه سبز که به سمت بالا حرکت می کنند هست . باز شدن هر روز کمی پایین تر از قیمت های قبلی بسته شدن است و قیمت ها به تدریج در سطوح بالاتر بسته می شوند .

معیار های شناسایی :

  • بازار با روند نزولی موجود مشخص می شود.
  • سه شمع متوالی کمی طولانی سبز مشاهده می شود.
  • هر شمع درون بدنه روز قبل باز می شود.
  • کندل به تدریج در اوج های جدید ، بالاتر از روز قبل ، بسته می شود.

این الگو در روند نزولی حاكم ظاهر می شود كه در آن قیمت در پایین قرار دارد. سپس اولین شمع سبز را مشاهده می کنیم که تلاش می کند به سمت بالا حرکت کند. این روند برای دو روز آینده ادامه دارد و به تدریج سطح های جدیدی را در پایان خواهد داشت . این احساس ترس را در بین خرس ها ایجاد می کند که باعث می شود قیمت های بیشتری به سمت جلو حرکت کند.

سطح تأیید به عنوان آخرین قیمت بسته شدن تعریف شده است. برای تأیید باید قیمت ها از بالای این سطح عبور کنند.

شمع مخلوط (Blending candle)

الگو های کندل می توانند با هم مخلوط شوند و یک الگو را ایجاد کنند.

یکی دیگر از راه های سرمایه گذاری فارکس است که با آموزش فاراکس می توانید در این راه قدم بگذارید و نتایج خوبی بگیرید .

انواع الگوهای دو کندلی و سه کندلی

الگوهای دو کندلی به الگوهایی گفته می شود که از دو شمع تشکیل می شود و معیارهایی که برای تحلیل روی آن ها انجام می شود با در نظر گرفتن هر دو کندل در کنار یکدیگر است.

برای پیش بینی روند در الگوهای دو شمعی به رنگ و نوع شمع دوم دوم توجه کنید. اگر شمع دوم سفید رنگ و نزولی باشد روندی که در انتظار سهم است صعودی است و اگر رنگ کندل دوم سیاه و نزولی باشد، ما شاهد یک روند نزولی خواهیم بود.

الگوهای دو شمعی

نمونه ای از الگوهای دو شمعی

به طور مثال در تصویر بالا رنگ کندل دوم قرمز رنگ است و بنابراین اگر این دو کندل در نمودار یک سهم مشاهده شود، انتظار داریم که روند قیمتی نماد در ادامه نزولی شود.

الگوی بولیش اینگولفینگ و یا پوشش دهنده صعودی

این نوع الگو از دو کندل سفید و سیاه تشکیل شده است (سبز و قزمز) که شمع صعودی کل شمع نزولی را پوشش داده است. پس از این الگو انتظار داریم که روند قیمتی صعودی شود. اسم دیگر این الگو، الگوی پوشش دهنده صعودی است.

الگوی پوشش دهنده صعودی

الگوی بیریش اینگولفینگ یا پوشش دهنده نزولی

این الگو در دسته الگوهای نزولی قرار دارد، به این معنا که هر جا این الگو مشاهده شود در ادامه روند شاهد نزول قیمت خواهیم بود. شمع اول سفید (سبز) رنگ و شمع دوم سیاه (قرمز) رنگ است، شمع قرمز رنگ به طور کامل بدنه شمع سبز رنگ را پوشش می دهد.

پوشش شمع سبز رنگ توسط شمع قرمز رنگ از سیگنال های فروش و یا خروج از سهم است چرا که رنگ کندل دوم تعیین کننده ادامه روند است. اسم دیگر این روند پوشاننده نزولی است.

الگوی پوشاننده نزولی

الگوی بولیش هارامی و یا هارامی صعودی

این الگو در جایی تشکیل می شود که روند قرار است از نزولی به صعودی تغییر پیدا کند. یک کندل نزولی بسیار بزرگ و یک شمع صعودی کوچک اجزای تشکیل دهنده این الگو هستند.

رنگ کندل دوم در این الگو سبز رنگ است و بنابراین روند صعودی پس از ظاهر شدن این الگوها در انتظار سهم است.

الگوی بولیش هارامی یا هارامی صعودی

الگوی بولیش هارامی یا هارامی صعودی

الگوی بیریش هارامی یا هارامی نزولی

الگوی هارامی نزولی دقیقا برعکس هارامی صعودی است. در این الگو یک کندل نزولی بسیار بزرگ و یک شمع صعودی بسیار کوچک داریم و چون رنگ شمع دوم سبز رنگ است بنابراین پس از این الگو شاهد روند صعودی سهم خواهیم بود.

الگوی هارامی نزولی

الگوی هارامی نزولی

نکته ای که در مورد الگوهای دو شمعی باید به آن توجه شود این است که حتما دو عدد شمعی که در کنار یکدیگر قرار می گیرند باید در دو رنگ متضاد باشند.

به این معنا که رو شمع نزولی و صعودی در کنار یکدیگر الگوهای دو کندلی را تشکیل می دهند و شمع های هم رنگ نشان دهنده سیگنال خاص خرید و یا فروش نیستند.

الگوی دارک کلود و یا ابر سیاه

این الگو از دو کندل تقریبا هم اندازه تشکیل می شود که رنگ شمع اول سبز رنگ و صعودی و رنگ شمع دوم قرمز رنگ و نزولی است. شمع دوم که نزولی است در سطحی بالاتر از شمع اول صعودی تشکیل می شود. این الگو در انتهای روند صعودی و ابتدای روند نزولی شکل می گیرد.

نکته ی قابل توجه این است که کندل قرمز رنگ دوم حداقل باید پنجاه درصد از بدنه کندل سبز رنگ را پوشش دهد.

الگوی ابر سیاه پوششی

الگوی ابر سیاه پوششی

الگوی پیرسینگ و یا ابر نفوذی

این الگو بر خلاف الگوی ابرسیاه پوششی شکل می گیرد. کندل اول قرمز رنگ و شمع دوم سبز رنگ است.

این الگو نشان دهنده پایان روند نزولی و شروع روند صعودی است چرا که رنگ کندل دوم سبز رنگ و صعودی است. در این الگو نیز لازم است که شمع دوم حداقل باید پنجاه درصد از بدنه شمع اول را پوشش دهد.

الگوی نفوذی

الگوهای سه کندلی

به الگوهایی گفته می شود که از سه شمع تشکیل شده اند و برای تحلیل کردن آن ها لازم است که حتما سه شمع در کنار یکدیگر باشند.

الگوی مورنینگ استار و یا ستاره صبحگاهی

این الگو از سه شمع تشکیل شده است، دو شمع سبز رنگ و یک شمع قرمز رنگ، شمع اول نزولی و دو شمع بعدی صعودی هستند.

به این دلیل که رنگ شمع آخر سبز رنگ است بنابراین ما پس از مشاهده این الگو می توانیم پیش بینی کنیم که روند صعودی در انتظار سهم است. شمعی که در وسط قرار دارد معمولا دارای بدنه بسیار کوچک تری نسبت به دو شمع دیگر است.

الگوی ستاره صبح گاهی

الگوی ستاره صبح گاهی

الگوی ستاره عصرگاهی یا ایونینگ استار

این الگو در پایان روند صعودی و شروع روند نزولی شکل می گیرد و انتظار داریم که قیمت سهم پس از ظهور این الگو کاهش یابد. رنگ کندل اول در این الگو سبز و رنگ شمع سوم قرمز رنگ است.

شمعی که در وسط قرار دارد معمولا دارای بدنه بسیار کوچک تری نسبت به دو شمع دیگر است. نکته قابل توجه این است که کندل سوم باید حداقل پنجاه درصد از بدنه شمع اول را پوشش دهد که اعتبار این الگو سه شمعی افزایش یابد.

نکته بسیار مهم در مورد الگوهای سه شمعی این است که رنگ بدنه شمع وسط در الگو بی تاثیر است و نزولی و یا صعودی بودن شمع در تحلیل شمع اثری نخواهد داشت.

الگوی ستاره عصر گاهی

الگوهای دوجی

از دیگر الگوهایی که در تحلیل تکنیکال به کار می روند می توان به الگوهای دوجی اشاره کرد.

ویژگی منحصر به فرد الگوهای دوجی این است که قیمت سهم در نهایت و پس از آن که نوسان های بسیاری را در تایم فریم مشخص شده دنبال می کند در قیمت ثابتی باز و در همان قیمت بسته می شود.

از انواع این الگوها می توان به الگوهای زیر اشاره کرد:

الگوی سنگ قبر، الگوی دوجی طبیعی، الگوی دوجی سنجاقک شکل

مشخصه این الگوها این است که باعث تغییر روند می شوند، یعنی اگر در یک روند صعودی ظاهر شوند آن را به نزولی تغییر می دهند الگوی کندلی چیست؟ و اگر در یک روند نزولی شکل بگیرند باعث تغییر روند به صعودی خواهند شد. نوع دوجی در تغییر روندها موثر نیست و هر کدام از آن ها که در نمودار قیمتی ظاهر شود تغییر روند صورت می گیرد.

معرفی الگوی کندل دو میله ای کیکر (Kicker)

5BE49FD2 4005 488E A0E8 05AB08B9BCE8 - معرفی الگوی کندل دو میله ای کیکر (Kicker)

الگوی Kicker الگوی کندلی دو میله ای است که تغییری در جهت روند قیمت دارایی را پیش بینی می کند . مشخصه این الگو با برگشت شدید قیمت در طول دو کندل استیک است . تریدرها از آن برای تعیین اینکه کدام گروه از فعالان بازار کنترل جهت را دارند استفاده می کنند . این الگو به تغییر شدید در نگرش سرمایه گذاران نسبت به یک امنیت اشاره دارد . تغییر جهت معمولاً به دنبال انتشار اطلاعات ارزشمندی درباره یک شرکت ، صنعت یا اقتصاد اتفاق می افتد .

نکات کلیدی

  • الگوی کیکر (Kicker) نوعی الگوی کندل استیک است که تغییر جهت روند قیمت دارایی را پیش بینی می کند .
  • مشخصه این الگو با برگشت شدید قیمت در طول دو کندل استیک است .
  • معامله گران برای تعیین اینکه کدام گروه از شرکت کنندگان در بازار جهت را کنترل می کنند ، از الگوی شروع کننده استفاده می کنند .
  • این الگو به تغییر شدید در نگرش سرمایه گذاران نسبت به امنیتی اشاره دارد که به طور معمول پس از انتشار اطلاعات ارزشمند در مورد یک شرکت ، صنعت یا اقتصاد به وجود می آید .
  • الگوهای Kicker یا صعودی هستند یا نزولی .

درک الگوی کیکر ( Kicker)

بازار با خریداران ( گاوها ) و فروشندگان ( خرس ها ) رقابت می کند . درگیری دائمی در بین اینها همان چیزی است که الگوهای کندل استیک را شکل می دهد . نمودار کندل استیک از روشی ایجاد شده است که در دهه 1700 در ژاپن ارائه شد و قیمت برنج را ارزیابی می کرد . کندل استیک یک روش مناسب برای معامله هر دارایی مالی نقدینگی مانند سهام ، معاملات آتی و ارز است .

الگوی Kicker یکی از قابل اعتمادترین الگوهای برگشت به حساب می آید و معمولاً نشان دهنده یک تغییر چشمگیر در اصول شرکت است . الگوی Kicker یک الگوی معکوس است و با الگوی شکاف متفاوت است ، و این یک شکاف را به سمت بالا یا پایین نشان می دهد و در آن روند باقی می ماند . الگوها شبیه به هم هستند ، اما هر یک چیز دیگری را نشان می دهد .

الگوهای Kicker یا صعودی هستند یا نزولی . شروع کننده های صعودی با یک کندل نزولی شروع می شوند و سپس گپ صعودی را نشان می دهند . کیکرهای خرس با یک کندل قوی شروع می کنند و سپس فاصله نزولی را نشان می دهند .

الگوی کیکر چگونه کار می کند؟

برای معامله گرانی که الگوی Kicker را مشاهده می کنند ، به نظر می رسد که قیمت خیلی سریع حرکت کرده است و آنها ممکن است منتظر برگشت باشند . با این حال ، ممکن است آن معامله گران بخواهند که وقتی که در ابتدا الگوی Kicker را شناسایی می کردند ، به موقعیتی وارد می شدند .

در حالی که الگوی Kicker یکی از قوی ترین شاخص های احساسات گاو یا خرس است ، این الگوی نادر است . اکثر تریدرهای حرفه ای در یک جهت یا جهت دیگر به سرعت عکس العمل زیادی نشان نمی دهند .

الگوی Kicker یکی از قدرتمندترین سیگنالهای موجود در اختیار تحلیلگران تکنیکال است . ارتباط آن هنگامی بیشتر می شود که در بازارهای خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد رخ دهد . دو کندل پشت الگو اهمیت قابل توجهی پیدا می کنند . کندل اول باز می شود و در جهت روند فعلی حرکت می کند و کندل دوم در همان قیمتی که روز قبل باز شد، باز می شود و سپس در جهت مخالف کندل روز قبل هدایت می شود .

بدنه کندل ها در بسیاری از سیستم عامل های تجاری به رنگهای مخالف است و نمایشی رنگارنگ از تغییر چشمگیر احساس سرمایه گذاران ایجاد می کند . زیرا الگوی آغازگر تنها پس از تغییر چشمگیر در نگرش سرمایه گذار رخ می دهد . این شاخص اغلب با معیارهای دیگر روانشناسی بازار یا امور مالی رفتاری مورد مطالعه قرار می گیرد .

نمونه ای از الگوی کندل استیک نزولی کیکر (Kicker Bearish)

قابلیت اطمینان الگوی نمودار کندل Bearish Kicker هنگامی که در روند صعودی شکل بگیرد یا در یک منطقه با بیش از حد خرید خریداری شود ، زیاد است .

در روز اول ، یک کندل استیک روند صعودی را ادامه می دهد و بنابراین ، ماهیتی صعودی دارد . وقتی در یک روند صعودی شکل می گیرد ، به خودی خود هیچ اهمیتی ندارد .

در روز دوم ، یک کندل استیک نزولی ظاهر می شود . کندل استیک با همان قیمت روز قبل ( یا گپ پایین ) باز می شود و سپس در جهت مخالف کندل روز اول حرکت می کند .

برای معتبر بودن این الگو ، قیمت باز کندل استیک روز دوم باید همان قیمت کندل استیک روز اول باشد . با این حال ، گپ پایین باعث تقویت بیشتر الگو می شود .

سیگنال یابی با استفاده از الگوی کندل پوششی (کندل انگالفینگ) (Engulfing)

.
الگوی کندل پوششی یکی دیگر از الگو های حرکات قیمتی است. مثل الگوی پین بار به راحتی در نمودار تشخیص داده می شود و از قدرت بالایی هم برخوردار است. برای تشکیل کندل پوششی تنها به دو شمع قیمتی نیاز است. در این بخش تمام مواردی که برای کار با این الگو نیاز دارید توضیح داده شده است.

.
الگوی کندل پوششی (Engulfing) چیست؟

.
الگوی کندل پوششی (کندل انگالفینگ) از دو شمع قیمتی تشکیل می شود که معمولا سیگنال بازگشتی محسوب می شود، اما می تواند به عنوان سیگنال ادامه روند هم به کار گرفته شود. همان طور که از نام الگو مشخص است، این الگو زمانی شکل می گیرد که کندل دوم، کندل اولی را به طور کامل پوشش دهد. این پوشش می تواند شامل کندل های قبلی هم باشد، اما برای اینکه الگوی کندل پوششی محسوب شود، حداقل بایستی کندل اولی را به طور کامل پوشش دهد. هر چه تعداد کندل های پوشش داده شده بیشتر باشد، قدرت و اعتبار سیگنال هم بیشتر خواهد بود.

ساختار الگوی کندل پوششی (Engulfing)

ساختار الگوی کندل پوششی (Engulfing)

با انتخاب مسیر جدید توسط بازار، کندل پوششی شکل می گیرد، به این شکل که کندل دوم، کل دامنه کندل اول را می پیماید. اگر کندل دوم، صعودی باشد و کندل اول را کاملا پوشش داده باشد، با الگوی کندل پوششی صعودی مواجه هستیم، و اگر کندل دوم نزولی باشد و کل کندل اول را پوشش دهد، با الگوی کندل پوششی نزولی مواجه هستیم.

.
ویژیگی های الگوی کندل پوششی (کندل انگالفینگ) (ٍEngulfing)

.
تشخیص کندل پوششی، گاهی اوقات می تواند بسیار سخت باشد، چونکه افراد مختلف تعاریف متفاوتی از این الگو دارند. برای مثال، برخی از معامله گران، الگو را اینگونه توصیف می کنند که کندل پوششی تمامی کندل ماقبل خود را پوشش دهد، یعنی از کمترین قیمت تا بیشترین قیمت کندل قبلی، و برخی دیگر هم معتقدند که کندل پوششی تنها بدنه کندل ماقبل را پوشش دهد، کافی است، یعنی محدوده بین قیمت باز و بسته شدن کندل. این امر می تواند ابهامات زیادی را برای معامله گران مبتدی بوجود آورد.
بر اساس تجربه، الگوی پوششی که کل دامنه کندل قبلی را پوشش می دهد (یعنی محدوده بین کمترین و بیشترین قیمت کندل)، معمولا سیگنال قوی تری محسوب می شود. در ادامه به سایر ویژگی های این الگو می پردازیم:

.
* کندل پوششی بهتر است کل کندل ماقبل خود را پوشش دهد (کمترین قیمت، بیشترین قیمت و بدنه اصلی کندل)
* هر چه کندل پوششی بزرگتر باشد، قدرت بیشتری خواهد داشت.
* وجود فضای خالی در بخش سمت چپ کندل پوششی، نشانگر قدرت قوی بازگشتی بازار است. برای همین کندل های پوششی با فضای خالی در سمت چپ از اعتبار بیشتری برخورداند.
* بایستی در سطوح کلیدی شکل گرفته باشد.

.
در نمودار زیر می توانید الگوی کندل پوششی را در عمل ملاحظه کنید. کندل دوم کل کندل ما قبل خود را پوشش می دهد و درست در محدوده مقاومتی شکل گرفته است. در سمت چپ الگو فضای خالی دیده می شود و خود کندل هم، کندل نزولی بزرگی است. این یکی از بهترین سیگنال های کندل پوششی محسوب می شود، و همان طور که در نمودار دیده می شود، قیمت بعد از این الگو به شدت سقوط کرده است.

الگوی کندل پوششی نزولی در عمل (Engulfing)

الگوی کندل پوششی نزولی در عمل (Engulfing)

هر چه اندازه کندل پوششی بزرگتر باشد، سیگنال قوی تر است، این امر نشان دهنده این موضوع است که بازار برای ادامه مسیر در جهت کندل پوششی آماده است. همچنین، هر چه تعداد کندل هایی که توسط کندل دوم پوشش داده می شوند بیشتر باشد، قدرت الگو هم بیشتر خواهد بود.
الگوی کندل پوششی معمولا به دفعات زیاد در بازار ظاهر می شود، که شما با استفاده از مطالب این بخش می توانید از میان الگو های ظاهر شده، بهترین و محتمل ترین سیگنال را انتخاب کنید. این امر به شما کمک می کند تا تعداد معاملات موفق خود را افزایش دهید.

.
نحوه معامله الگوی کندل پوششی

.
درست مثل الگوی قبلی (پین بار)، ابتدا بایستی مطمئن شوید که الگو با ویژگی های اشاره شده در بالا مطابقت دارد. الگوی کندل پوششی باید تمام ویژگی های گفته شده را داشته باشد. در غیر این صورت، احتمال موفقیت سیگنال صادر شده کاهش خواهد یافت.
بعد از اطمینان از اینکه الگوی شکل گرفته، کندل پوششی است، می توانید به فکر معامله باشید.
اولین چیزی که بعد از تایید الگوی کندل پوششی باید بررسی شود، شرایط فعلی بازار است. آیا روند صعودی است یا نزولی؟ آیا بازار بدون روند است؟ پاسخ به این سوالات یکی از مهمترین بخش ها در معاملات الگوهای حرکات قیمتی است. اگر در این زمینه با مشکل مواجه شدید، به بخش تعیین روند بازار مراجعه کنید.
در نمودار زیر، مشاهده می شود که بازار در حال حاضر روند قوی نزولی دارد. سپس بازار اندکی به سمت بالا برگشته و الگوی کندل پوششی بزرگ نزولی را تشکیل داده که کندل ماقبل خود را به طور کامل پوشش داده است. این وضعیت با روند نزولی بازار همخوانی دارد.

کندل پوششی و اصل انطباق

کندل پوششی و اصل انطباق

مورد دیگری که بعد از تشخیص روند و الگوی کندل پوششی بایستی بررسی شود، سطوح کلیدی بازار است. یعنی الگو در محدوده حمایت ظاهر شده یا مقاومت یا در محدوده عرضه قرار دارد یا در محدوده تقاضا. اگر الگو در سطح کلیدی بازار نباشد، بهتر است که وارد معامله نشوید. محدوده حمایت یا مقاومت، محدوده مهمی است، چونکه بازار قبلا به آن واکنش نشان داده است، و احتمال اینکه دوباره این امر تکرار شود بسیار بالاست.
در مثال بعدی، الگوی کندل پوششی قوی را داریم که درست در محدوده مقاومتی (حمایت قبلی بازار) شکل گرفته است. قیمت تا محدوده حمایت برگشته است، و بعد با تشکیل کندل پوششی، هر دو کندل قیمتی قبلی را پوشش داده است. همان طور که مشاهده می شود، قیمت پس از تشکیل کندل پوششی فورا سقوط کرده است.

کندل پوششی و مقاومت

کندل پوششی و مقاومت

هر دو سیگنال کندل پوششی بررسی شده خوب هستند، اما آیا راهی وجود دارد که قدرت و اعتبار سیگنال کندل های پوششی را افزایش داد؟ موضوعی که در اینجا اهمیت دارد، معامله بر اساس اصل انطباق است، یعنی روند، سطوح بازگشتی و الگوی کندل پوششی بایستی با یکدیگر همخوانی داشته باشند، تا احتمال موفقیت معامله افزایش یابد.
در نمودار زیر، مثال خوبی از الگوی کندل پوششی و اصل انطباق دیده می شود. کندل پوششی با روند مطابقت دارد و در محدوده حمایتی قرار دارد. همه شرایط برای ورود به معامله مهیاست.

مطابقت کندل پوششی، روند صعودی و حمایت بازار

مطابقت کندل پوششی، روند صعودی و حمایت بازار

نقاط ورود و خروج در الگوی کندل پوششی

.
تعیین نقاط ورود به معامله و حد ضرر در الگوی کندل پوششی فرآیند ساده ای است. اگر کندل پوششی صعودی باشد، نقطه ورود به معامله درست بالای کندل صعودی قرار دارد، و اگر الگوی کندل پوششی نزولی باشد، نقطه ورود به معامله درست در زیر کندل نزولی جای گرفته است. حد ضرر در الگو های کندل پوششی صعودی در زیر کندل صعودی قرار دارد و در الگوی نزولی هم درست بالای کندل پوششی نزولی قرار می گیرد. در زیر چند مثال برای درک بهتر موضوع ارائه شده است.

.
نقاط ورود:

.
در نمودار زیر می توان دید که الگوی کندل پوششی صعودی است، پس نقطه ورود به بازار درست در بالای کندل صعودی قرار دارد. اگر کندل پوششی نزولی بود، مناسب ترین محل برای ورود به معامله درست زیر کندل نزولی است.

نقطه ورود به معامله از الگوی کندل پوششی (Engulfing)

نقطه ورود به معامله از الگوی کندل پوششی (Engulfing)

حد ضرر:

.
در نمودار زیر با الگوی کندل پوششی نزولی مواجه هستیم، حد ضرر درست در بالای اوج قیمتی کندل پوششی قرار دارد. اگر کندل پوششی صعودی بود، حد ضرر در کف کندل پوششی قرار می گرفت.

پرایس اکشن (Price Action) چیست؟ + معرفی الگوهای مهم

پرایس اکشن چیست

این روزها یکی از راه‌های مناسب برای کسب درآمد، سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی مختلف، مثل بورس، فارکس و ارز دیجیتال است. یکی از شیوه‌هایی که سرمایه‌گذاران به‌کمک آن سهام یا ارز مناسبی را پیدا کرده و نسبت به خرید آن اقدام می‌کنند، تحلیل تکنیکال است. یکی از بهترین روش‌های تحلیل تکینکال، پرایس اکشن است. در این مقاله خواهیم دید که پرایس اکشن چیست و با الگوهای مهم آن آشنا خواهیم شد، پس تا انتها همراه پارسیان بورس باشید!

پیش از این‌که مقاله را آغاز کنیم، به شما پیشنهاد می‌کنیم برای یادگیری پرایس اکشن، حتما به دوره جامع پرایس اکشن ما نگاهی بیاندازید. در این دوره، با رویکردی عملی و حرفه‌ای، صفر تا صد پرایس اکشن را به شما آموزش خواهیم داد.

پرایس اکشن به زبان ساده چیست؟

اگر بخواهیم پرایس اکشن را به زبان ساده معرفی کنیم، تعریف پرایس اکشن به شرح زیر خواهد بود:

یکی از روش‌­های معامله­‌گری که معامله­‌گر در آن تنها بر مبنای داده‌­های قیمتی و الگوی کندل­‌ها خرید و فروش می­‌کند، پرایس اکشن (Price Action) می­‌گویند. در این روش معامله­‌گری، معامله‌­گر از مواردی مانند اخبار فاندامنتال، اندیکاتورهای داده ورودی و یاحجم معاملات در تصمیم­‌گیری­‌های خود بهره نمی‌­گیرد و تنها بررسی داده­‌های قیمتی و الگوی کندل­‌های خرید و فروش را مورد بررسی قرار می­‌دهد.

در این روش، تریدرها، تحلیل خود را بر روی نمودارهای قیمتی انجام می­‌دهند و این تکنیک به آنها اجازه می‎‌­دهد تا حرکات زنده و واقعی قیمت را دنبال کنند. از جمله مباحثی که می‌تواند برای تریدهای پرایس اکشن مهم باشد و باید آنها را بررسی کنند، می­توان به شناسایی سطوح و نواحی عرضه و تقاضا ، وضعیت کندل­‌ها در نقاط بحرانی و چینش متوالی کندل‌­ها اشاره کرد.

پرایس اکشن

نکات کلیدی معامله­‌گری پرایس اکشن

  • نوسانات قیمت در یک بازه زمانی بر روی نمودار رسم شده، از نکاتی است که پرایس اکشن موردتوجه قرار م.
  • ضمناً باید اشاره کرد که دیدگاه‌­های مختلفی در تعیین روندهای قیمتی در پرایس اکشن برای معامله‌­گران وجود دارد.
  • از پرایس اکشن می‌­توان الگوهای نموداری را به دست آورد. ضمناً با استفاده از پرایس اکشن، می­توان ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند میانگین متحرک که از آن­ها برای پیش‌­بینی در آینده استفاده می­شوند را محاسبه کرد.

تشخیص روند اصلی بازار

مهم­‌ترین نکته در معامله‌­گری با روش پرایس اکشن، این است که بتوانیم روند اصلی بازار را شناسایی کنیم و دریابیم که قیمت یک رمزارز یا یک دارایی، دارای روندی صعودی یا نزولی است و یا به‌اصطلاح بدون روند است و در محدودۀ خاصی از قیمت­‌ها رنج می‌­زند.

بدیهی است که هر معامله­‌گری می­داند که شانس موفقیت در بازاری که صعودی است، نسبت به بازاری که در حال رنج زدن و تثبیت قیمت است، بیشتر خواهد بود و منطقی است که برای کسب سود از آن بازار مالی، می­‌بایست در چنین بازاری سرمایه­‌گذاری کرد. برای اینکه بتوانیم چنان وضعیتی را تشخیص دهیم و کسب سود را تجربه نماییم، می­بایست مکرراً تمرین کنیم و اطلاعات لازم را کسب نماییم.

 پرایس اکشن به زبان ساده

تشخیص بازارهای نزولی/صعودی

اگر به نمودارهای بازار صعودی دقت کنید، درمی­‌یابید که سقف­‌های قیمتی جدید نسبت به سقف‌­های قیمتی قدیمی بیشترند و کف قیمتی جدید نیز نسبت به کف قیمتی قدیمی، بیشتر خواهد بود. به همین شکل اگر بازار روندی نزولی داشته باشد، شاهد این خواهیم بود که کف­های جدید قیمت از کف­های قبلی قیمت پایین­تر و سقف­‌های جدید قیمت نیز از سقف­‌های قبلی قیمت پایین­تر خواهند بود.

تشخیص بازارهای بدون روند یا در حال تثبیت

همان­طور که در تعریف روش معامله­‌گری پرایس اکشن بیان کردیم، مهم‌­ترین نکته در این روش معامله­‌گری، حرکات و محدوده­‌های قیمت یک دارایی است؛ بنابراین می­‌توان نتیجه گرفت که اولین موضوعی که می‌­بایست در این روش معامله­‌گری تعیین کنید، این است که وضعیت روند بازار را تعیین کنید. ا

گر که بازار روندی صعودی یا نزولی داشته باشد، طبیعتاً برداشت ما با دیدگاه پرایس اکشن مانند بخش قبلی خواهد بود. اما اگر بازار فاقد یکی از این روندها باشد، می‌­توان گفت که بازار به اصطلاح بدون روند است. در این شرایط، قیمت یک دارایی میان که محدوده حمایتی و مقاومتی رنج می­زند و قادر نیست که یک‌روند از میان دو روند صعودی و نزولی را برای خود شکل دهد که به این حالت، sideway نیز گفته می­‌شود.

بررسی چند الگوی مهم در پرایس اکشن

مهم­ترین بخش برای ورود معامله از دیدگاه پرایس اکشن، الگوهای پرایس اکشن هستند که به آن­ها Setups، Triggers و Signals نیز گفته می­شود. الگوهای پرایس اکشن تنوع بسیار زیادی دارند که در ادامه این بخش قصد داریم تا سه مورد از پرکاربردترین این الگوها، یعنی Fakey، Inside Bar و Pin Bar را مورد بررسی قرار دهیم.

الگوهای پرایس اکشن

الگوی Inside Bar

این الگوی دو کندلی که Inside Bar نام دارد، از یک کندل کوچک در سمت راست و یک کندل بزرگ­تر در سمت چپ تشکیل شده، به این صورت که تمام کندل کوچک در محدودۀ کندل بزرگ­تر قرار می­گیرد. اگر شما این الگو را در شرایط یک بازار رونددار و در یک محدوده مهم قیمتی مشاهده کردید، می­توانید حدس بزنید که قیمت دارایی، محدود فعلی را بشکند و جهشی در جهت روند را تجربه نماید.

الگوی Fakey Bar

بر خلاف الگوی Inside Bar، می­‌توان جهش قیمت از محدودۀ قیمت فعلی در الگوی Fakey Bar را جهشی نزولی و این الگو را یک نوع الگوی Inside Bar ناموفق در نظر گرفت. یعنی اگر قیمت در یک الگوی Inside Bar از کندل قبلی فراتر رفته اما در همان کندل به محدودهٔ قبلی خود برگردد یک Fakey Bar خواهیم داشت. با مشاهدهٔ چنین الگویی، به‌احتمال زیاد، قیمت در خلاف جهت سایهٔ کندل یعنی در جهت همان روند اصلی قیمت جهش خواهد داشت.

الگوی Pin Bar

الگوی Pin Bar، یک نوع الگوی تک کندلی است و نتیجه آن پس زدن قیمت در انتهای سایه بلند کندل آن خواهد بود. این الگو در هر دو نوع بازار رونددار و بدون روند ممکن است و این الگو در هر دو نوع بازار ممکن است، شکل گیرد.

اگر شکل بازار رونددار، نزولی باشد، پس از تشکیل الگوی Pin Bar با سایه بلند می‌­توان حدس زد که قیمت دارایی به سمت مقاومت بعدی حرکت می­کند و این حرکت در راستای مخالف سایۀ Pin Bar خواهد بود. در همین راستا اگر شرایط بازار رونددار صعودی باشد، قیمت دارایی پس از تشکیل یک Pin Bar به سمت محدودۀ حمایت بعدی حرکت خواهد کرد.

prrrice action

روش معامله در پرایس اکشن

ایده اصلی در روش معامله در پرایس اکشن این است که معامله­‌گران بعد از رسم محدوده‌­های مهم حمایت، مقاومت و خطوط روند اصلی، شرایط قیمت دارایی بررسی می­‌کنند و تا رسیدن قیمت آن دارایی به یکی از محدوده‌­های مهم منتظر می­‌مانند. پس از اینکه قیمت آن دارایی به محدوده­ای مهم رسید، با بررسی و مشاهده الگوهای کندلی، با دیدگاه اختصاصی خود وارد معامله می­‌شوند و تا رسیدن قیمت دارایی به سطحی بالاتر صبر می‌­کنند و در نهایت با فروش آن دارایی، از بازار کسب سود می­‌کنند.

در ادامه این بخش، به بیان برخی نکات مهم می­‌پردازیم تا شما عزیزان بتوانید معامله به سبک پرایس اکشن را انجام دهید و اطلاعات مفیدی عاید شما عزیزان شود. اما باید توجه داشته باشید که صرفاً بر اساس و مبنای مطالعه یک مقاله، نمی‌­توان وارد بازار شد و ترید کردن را آغاز کرد، بلکه شما می‌­بایست زمان بسیاری را صرف مطالعه و یادگیری در این حوزه کنید تا بتوانید با انجام معاملات، از بازارهای مالی مانند رمزارزها درآمد کسب کنید.

اگر به بررسی و تحقیق در مورد شرایط نمودارهای بازار درگذشته بپردازیم، درمی­‌یابیم که نمودارها و الگوهای موجود در بازار، تکرارشونده هستند و می­توان تکرار آنها، در شرایط فعلی بازار را به‌­عنوان یک سرنخ و مسیر تصمیم­‌گیری در نظر گرفت. این الگوهای تکرارشونده به‌­نوعی همان استراتژی­‌های معامله پرایس اکشن هستند و تریدرهای پرایس اکشن، بر اساس این الگوهای قیمتی تصمیم به خرید یا فروش دارایی­‌های خود می­گیرند.

برای شروع کردن به ترید با روش پرایس اکشن، در ابتدا می‌­بایست چارت قیمت دارایی را خلوت کنیم و اندیکاتورها و ابزارهای اضافی را ازروی چارت پاک کنیم. ضمناً بهتر است تا از کندل استیک‌­ها (نمودار شمعی قیمت) به­‌عنوان نوع نمایش قیمت بهره بگیریم. پس از اینکه تنظیمات چارت را به این حالت دلخواه رساندیم، می‌­توانیم محدوده‌­های مهم و خطوط حمایت و مقاومت را روی چارت رسم کنیم.

در اغلب مواقع خطوطی که برای محدوده‌­های حمایتی و مقاومتی رسم می‌­کنیم، به­‌خوبی موقعیت حمایتی و مقاومتی خود را نشان می­‌دهند و زمانی که قیمت دارایی به این محدوده­‌ها نزدیک شود، معامله­گ‌ران پرایس اکشن مترصد فرصت و مشاهده سیگنال می‌­مانند تا وارد معامله شوند. این دسته از تریدرها با بررسی نوع کندل­ها، قدرت روند و مواردی ازاین‌دست، پس از اینکه قیمت دارایی به یک محدوده حساس پرایس اکشن می­رسد، درصورتی‌که قیمت دارایی با برگشت یا شکسته‌شدن محدوده موردنظر مواجه شود، وارد معامله می­شوند و تا رسیدن قیمت به محدوده مهم بعدی، آن را همراهی می­‌کنند.

شناخت محل تلاقی سطوح قیمت و خط روند، یکی دیگر از نکات مهم در شیوه معامله­‌گری پرایس اکشن است. این موقعیت یکی از ستاپ­‌های جذاب را به وجود می­‌آورد که اگر بتوانید آن را تشخیص دهید، سودآوری جذاب و قابل­ت‌وجهی را تجربه خواهید کرد. به این محدوده‌­ها در اصطلاح Confluent Levels گفته می­شود. در این شرایط قیمت دارایی به سقف محدوده می­رسد و سپس به کف محدوده بازمی­گردد، در چنین شرایطی محل تلاقی خط روند صعودی و محدودۀ پرایس‌اکشنی مشخص شده و اگر در چنین موقعیتی، الگوی کندل استیک مهمی مثل Pin Bar مشاهده شود، یعنی قیمت به حمایت خود واکنش مثبت داده و می­تواند انتظار داشت که یک حرکت صعودی هیجانی رخ دهد.

priceee action

مزایا و معایب معامله­‌گری به روش پرایس اکشن

در این بخش از مقاله معامله‌گری به روش پرایس اکشن، قصد داریم تا مزایا و معایب مرتبط با این روش معامله‌­گری را مورد بررسی قرار دهیم.

اگر شما پرایس اکشن را به‌­عنوان شیوه معامله‌گری خود انتخاب کرده باشید، می‌­توانید متناسب با حرکت بازارها و به‌صورت آنی، وارد بازار شوید و ترید کنید. زمانی که بر ا‌ساس پرایس اکشن و متکی بر شمع‌­ها وارد بازار شوید، می­‌توانید دقیقاً بر اساس اتفاقات بازار و بدون نیاز به بررسی اخبار و انواع تحلیل­‌های فاندامنتال معامله کنید و شانس موفقیت بالایی خواهید داشت.

مزایای پرایس اکشن

  • روش معامله­‌گری پرایس اکشن باعث شفافیت می­‌شود و هنگام ورود به موقعیت موردنظر، اعتمادبه‌نفس مناسبی را خواهید داشت.
  • یادگیری روش معامله­‌گری پرایس اکشن ساده است و شما برای اینکه بتوانید بر اساس این روش معامله کنید، نیازی به تخصص در حوزه­‌های مالی نخواهید داشت و تنها کافی است بتوانید سیگنال­‌های مورداستفاده را درک کنید.
  • دسترسی به منابع یادگیری پرایس اکشن راحت است و به­‌راحتی می­تواند در این مورد به مطالعه بپردازید و سپس با بررسی بازار و حدس روند، بدون سرمایه‌­گذاری، اطلاعات خود را آزمایش کنید و با این کار به تمرین بپردازید.

مزایای پرایس اکشن

معایب پرایس اکشن

  • یکی از معایب بهره­گیری از روش معامله­گری پرایس اکشن، این است که برای استفاده از آن می­بایست صبور باشید زیرا تعداد معاملاتی که می­توانید از این طریق انجام دهید، کم است. دلیل این موضوع این است که در روش پرایس اکشن، معامله­گر باید در پشتیبانی و مقاومت منتظر تأیید باشد و به همین دلیل ممکن است فرصت­های معاملاتی زیادی را از دست بدهد.
  • تحلیل پرایس اکشن می­تواند به‌صورت شخص به شخص متفاوت باشد و هر معامله­گر نظر خاص خودش نسبت به وضعیت بازار را داشته باشد و این موضوع باعث می­شود که گاهی اوقات معامله­گر تصمیم اشتباهی را اتخاذ کند. این تفاوت نظر میان تریدرها می­تواند به دلیل تفاوت ابزارها و تایم فریم­ها باشد.
  • نکته دیگری که می­توان به‌عنوان محدودیت در روش پرایس اکشن در نظر گرفت، این است که برخی از الگوها، به شکل آنی و بلادرنگ درست از آب در نمی­آید و برای اینکه نتایج لازم حاصل شود، می­بایست به الگو، فرصت کافی را بدهید.

نکته در مورد پرایس اکشن

برای سرمایه­‌گذاری مطمئن و تحلیل بهتر پیشنهاد می­شود تا از تایم فریم روزانه یا هفتگی استفاده کنید زیرا تریدرهای حرفه‌­ای پرایس اکشن، این تایم فریم­‌ها را الگوی کندلی چیست؟ نسبت به تایم فریم‌های ساعتی و دقیقه‌­ای مطمئن‌­تر می­‌دانند.

chart of price

جمع‌بندی

در این مقاله تلاش کردیم تا شما را با یکی از برترین، ساده‌­ترین و جذاب­ترین روش‌­های معامله­‌گری در بازارهای مالی آشنا کنیم تا شما عزیزان بتوانید با استفاده از یک چارت خلوت و روش­‌های ساده، پول­سازی از بازارهای مالی را تجربه کنید. اما در این بخش به­‌عنوان بخش نهایی نیز باید اعلام کنیم که برای یادگیری این روش می‌­بایست به شکل کاملاً جدی به مطالعه و تحقیق بپردازید و تمرین کنید تا بتوانید از این تکنیک­‌های ساده در جهت دلخواه بهره ببرید.

این روش که تنها بر روی قیمت یک دارایی متمرکز است، می‌­تواند در جهت پیش­بینی بازار مؤثر واقع شود و شما را در راستای سودآوری قرار دهد. پس از همین لحظه اقدام به کسب اطلاعات در این زمینه کنید تا بتوانید در آینده­ای نزدیک، معاملات سودآوری را انجام دهید!



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.