جمع بندی الگوهای هارمونیک


الگوی Projection

بورس با شهبازی

تحلیل سهام با الگوی هارمونیک: الگوهای تکرار شونده یا هارمونیک در تحلیل تکنیکال چیست؟

الگوهای تکرار شونده یا هارمونیک که اساس آن بر مبنای نظریه لئوناردو فیبوناچی دانشمند و محقق سرشناس ایتالیایی و کاشف نظریه اعداد طلایی که به نام همین فرد نیز نام گذاری شده، استوار است. همچنین مبنای تحلیل تکنیکال بررسی روند معنادار موج‌های قیمتی و شناسایی روابط کمی، ریاضی و هندسی بین آن‌ها است که با گذشت زمان و حصول سابقه تاریخی روندهای قیمتی و تحلیل و بررسی روابط مکرر آن، قواعدی حاصل شد که الگوی هارمونیک و یا فیبوناچی یکی از مصادیق شاخص آن است. تلفیق این الگو با روندهای قیمتی، فیبوناچی تریدینگ را پایه‌گذاری نمود که به پیش‌بینی نقاط بازگشتی نمودارهای قیمتی (PRZ) سهولت بخشد. در ادامه این مطلب ابتدا به معرفی اجمالی الگوی فیبو می‌پردازیم و سپس با الگوهای کاربردی معاملاتی آن به صورت مختصر آشنا خواهیم شد.
اصل و مبنای الگوهای هارمونیک دنباله اعداد فیبوناچی است که قاعده کلی آن برابری هر عدد با جمع جبری دو عدد قبل از خود است. برای مثال:

…و۰,۱,۲,۳,۵,۸,۱۳,۲۱,۳۴

با بررسی روند این دنباله نسبت‌هایی بدست می‌آید که همان نسبت‌های اعداد طلایی یا فیبوناچی نامیده می‌شوند. به عنوان مثال در این دنباله حاصل تقسیم هر عدد بر عدد ماقبل از خود به سمت عدد ۱.۶۱۸ میل می‌کند که در واقع هر عدد نسبت به عدد ماقبل خود ۰.۶۱۸ افزایش یافته است و از تقسیم هر عدد به دومین عدد قبل از خود نسبت دیگری بدست می‌آید. اهم نسبت‌های بدست آمده عبارتند از: ۰.۲۳۶ ، ۰.۳۸۲ ، ۰.۵ ، ۰.۶۱۸ که نسبت ۰.۶۱۸ به عنوان نسبت طلایی فیبوناچی شناخته می شود. البته عدد ۰.۵ را می توان حاصل تئوری معروف “داو” دانست که در این الگو نیز وارد شده است.
نسبت‌های فوق به مبنایی ریاضی و کاربردی در عرصه های گوناگون مبدل شده که یکی از کاربردهای رایج آن استفاده از این نسبت ها جهت اعتبار بخشیدن به خطوط حمایت و مقاومت در نمودار روند قیمتی قرار گرفته است بطوری که در یک روند نزولی خطوط حمایتی منطبق با نسبت های ۰.۲۳۶ ، ۰.۳۸۲ ، ۰.۵ و خصوصا ۰.۶۱۸ به عنوان خطوط حمایتی محتمل تر و در روندهای صعودی سطوح مقاومتی مطبق با نسبت های مذکور در قالب خطوط مقاومتی معتبرتر محسوب می گردند. لذا با تعیین خط روندهای فرضی که نسبت های فیبوناچی در آنها صادق باشد، می توان نسبت به پیش بینی نقاط پیوت ماژور و پیوت مینور (نقاط شکست و اصلاح روند) و همچنین سایر تحلیل های درخور اقدام کرد و سطوح حمایتی و مقاومتی را برای روندهای آتی پیش بینی نمود و یا اعتبار تحلیل و پیش بینی های دیگر را مورد ارزیابی قرار داد.
الگوهایی جمع بندی الگوهای هارمونیک هارمونیک (فیبوناچی) معمولاً پس از یک افزایش یا کاهش بزرگ مصور می‌گردند و انواع مختلفی داشته که اهم آن‌ها در ادامه بیان می‌شود.
البته قبل از هر چیز در ابتدا به معرفی الگویی پایه که الگوی مادر نیز نامیده می شود می پردازیم. این الگو به نام الگوی AB=CD نام دارد و در دو حالت بدین شرح در نظر گرفته می شوند:

۱)Bullish AB= CD:
که همان الگوی گاوی یا صعودی است و در آن کف‌های قیمتی در محدوده ۰.۳۸۲ – ۰.۸۸۶ و سقف‌های قیمتی در محدوده ۱.۱۳ – ۲٫۶۱ (تارگت) خواهد بود.

آشنایی با الگوهای هارمونیک، الگوی گاوی یا صعودی

الگوی گاوی یا صعودی

۲) الگوی Bearish:
این الگو که اصطلاحاً به الگوی خرسی یا کاهشی معروف است؛ دارای سقف‌های قیمتی در بازه ۰.۳۸۲ – ۰.۸۸۶ و کف‌های قیمتی در بازه ۱.۱۳ – ۲٫۶۱ خواهد بود.

آشنایی با الگوهای هارمونیک، الگوی خرسی یا کاهشی

الگوی خرسی یا کاهشی

این الگو ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین نوع الگوهای هارمونیک است که به اشکال متعددی مانند: گارتلی(Gartley)، خفاش (Bat)، پروانه (Butterfly)، خرچنگ (Crab)، کوسه (shark)، سایفر(cypher)، الگوی nen-star، الگوی wolfi wava هستند که جزء تکنیک‌های تخصصی تحلیل تکنیکال به حساب می‌آید؛ لذا پیش‌نیاز استفاده از آن‌ها شناخت الگوهای عمومی‌تر و رایج‌تر است که در ادامه معرفی می‌شود.

۱) الگوی (Retracement):

این الگو که می‌توان از آن به عنوان رایج‌ترین الگوی هارمونیک و یا فیبوناچی یاد کرد، زمانی صادق است که در یک روند شاهد تمایل خطوط به بازگشت از روند و یا اصلاح قیمت هستیم و پس از چند مقاومت یا حمایت در برابر بازگشت از روند غالب مجدداً شاهد ادامه سیر قبلی روند خواهیم بود.

آشنایی با الگوهای هارمونیک، الگوی Retracement

الگوی Retracement

۲) الگوی (Extension):

همان‌طور که در الگوی Retracement بیان شد، در الگوی فیبو شاهد بازگشت و به عبارتی اصلاح روند و سپس ادامه مسیر خواهیم بود؛ اما گاهی این بازگشت از سطح اولیه خود نیز فراتر رفته که در این حالت شاهد الگوی بازگشت داخلی یا (Extension) خواهیم بود. بنابراین پیش‌بینی نقاط شکست برای شروع خطوط بازگشتی با طولی بیش از اندازه خط روند قبلی را از قابلیت‌های این الگو می‌دانیم به عنوان مثال پیش‌بینی نقطه آغاز یک روند بازگشتی صعودی با طولی معادل ۱.۶۱۸ برابر یک موج نزولی از اهداف استفاده از این ابزار است.

آشنایی با الگوهای هارمونیک، الگوی Extension

الگوی Extension

۳) الگوی (Projection):
از این الگو به منظور تعیین هدف برای ادامه روند و همچنین پیش‌بینی مقاومت‌ها در طول مسیر استفاده می‌شود و روندهای بازگشتی بزرگ‌تر از خط روند قبلی را پیش‌بینی می‌کند به این ترتیب که موج‌های اصلاحی در طول روند، برای پیش‌بینی طول موج بازگشتی از اهمیت برخوردار است. به طور مثال با تعیین نقاط (A, B, C) الگو ما را در پیش‌بینی نقطه هدف و مقاومت‌های مسیر یاری می‌کند.

آشنایی با الگوهای هارمونیک، الگوی Projection

الگوی Projection

۴)الگوی (Expansion) :
ساز و کار این الگو مشابه الگوی projecsion است؛ به گونه‌ای که برخی از تحلیل‌گران تمایزی میان آنها قائل نمی‌شوند؛ اما به طور راجع، وجه تمایز آنها در این است که در Expansion بجای بررسی طول موج اصلاحی در یک روند، تنها طول موج رفت روند ملاک سنجش خواهد بود.

این الگو با روش شعاعی و عموماً با درصدهای ۳۸.۲ ، ۰.۵ و ۶۱.۸، میزان بازگشت و اصلاح روندها را پیش‌بینی و بررسی می‌نماید.

آشنایی با الگوهای هارمونیک، الگوی Arcs

الگوی Arcs

۶) الگوی (Fan یا بادبزن):

الگوی Fan براساس زاویه روند غالب، نقاط بازگشت قیمتی را پیش‌بینی می‌کند که زاویه‌ها با اندازه‌های ۳۸.۲، ۵۰ و ۶۱.۸ درجه در این الگو از اهمیت بیشتری برخوردار هستند.

آشنایی با الگوهای هارمونیک، الگوی Fan یا بادبزن

الگوی Fan یا بادبزن

این الگو خطوط روند را براساس فاصله زمانی آنها مورد سنجش قرار می‌دهد به این ترتیب که یا فاصله ۲ قله را محاسبه و بنا بر نسبت های ۱، ۲، ۳، ۵، ۸ قله (نقطه بازگشتی) بعدی را پیش‌بینی می‌کند و یا فاصله کمترین مقدار با بیشترین مقدار را محاسبه کرده و بنا به بازه های ۱، ۲،۳، ۵ و… اقدام به پیش بینی نقاطی با ویژگی مشابه (کمترین و بیشترین فاصله) می کند.

آشنایی با الگوهای هارمونیک، الگوی Time

الگوی Time

جمع‌بندی:

در این مطلب به معرفی الگویی پایه (الگوی مادر) پرداختیم و دانستیم که ممکن است این الگوها افزایش یا کاهشی باشند. همچنین با برخی الگوهای رایج و عمومی نیز آشنا شدیم. امکان استفاده از ابزارهای فوق‌الذکر در اکثر نرم‌افزارها و پنل‌های معاملاتی محیا شده و به سهولت می‌توان نسبت به امر تحلیل روندها و پیش‌بینی رفتار آتی آنها مبادرت ورزید، اما نباید فراموش کنیم که این الگوها صرفاً جهت کمک به تحلیل‌گر بازار سرمایه بوده و در دنیای واقع عدم قطعیت بر همه چیز چیره است!

پیشنهادی برای افزایش درصد موفقیت معاملات

پیشنهادی برای افزایش درصد موفقیت معاملات

امروز می‌خواهم در مطلبی در مورد این صحبت کنم که چطور درصد موفقیت معاملات را بالا ببریم؟ فرض کنید شما در مورد یک فردی تحقیق می‌کنید، مثلا می‌خواهید از فردی چکی بگیرید در کارتون و توی صنفی که کار می‌کنید و آن شخص را نمی‌شناسید که آیا آن شخص می‌تواند چک معتبری داشته باشد یا نه و شروع می‌کنید به تحقیق کردن. قطعا از اولین نفر اگر بپرسید و بگویید آیا شما فلان شخص جمع بندی الگوهای هارمونیک را می‌شناسید و آیا فرد معتبری است؟ اگر به شما بگوید شخص معتبری است، شما مقداری دلگرم می‌شوید نسبت به این که شخص می‌تواند فرد معتبری باشد و با توجه به این که فردی که از او سوال کردید خودش چقدر معتبر است و چقدر آدمی است که می‌توان به او اعتماد کرد، می‌شود به جوابش هم اعتماد کرد. اما حالا من می‌خواهم تصمیم بگیرم که خیلی با احتمال بالاتری این فرد را به او اطمینان کنم برای گرفتن چک. پس چه کنم؟ بنابراین به یک نفر بسند نمی‌کنم و میروم از چند نفر دیگر می‌پرسم که آیا فرد مورد نظر که میخواهم چک بگیرم را شما می‌شناسید، سابقه خوبی دارد یا خیر؟ قطعا هرچند من از تعداد افرادی بپرسم و نتیجه مشابهی از تعداد افراد بیشتری بشنوم می‌توانم با احتمال بالاتری به این نتیجه برسم که فرد قابل اعتمادی است یا خیر.

این موضوع دقیقا در علم تحلیل و تحلیل تکنیکال (که تخصص من هم هست) وجود دارد. به این صورت که من اگر سهمی را در شرایط فعلی برسی می‌کنم و طبق یک استراتژی می‌فهمم این سهم الان خوب است یا نیست. طبق استراتژی اول من، مثلا استراتژی دارم من با استفاده از تحلیل تکنیکال کلاسی و می‌گوید شما این سهم را می‌توانید در شرایط فعلی مثلا در روی ۲۷۰ تومان شرکت ایران خودرو را خرید کنید (طبق استراتژی تحلیل تکنیکال کلاسی)جمع بندی الگوهای هارمونیک . پس من می‌توانم شروع به معامله کنم یا می‌توانم ابزارهای دیگری داشته باشم، یعنی از ابزارها و استراتژی‌های دیگر بپرسم آیا این سهم از این قیمت مستعد این است که رشد کند یا نه؟ مثلا می‌توانم بروم مبحث امواج الیوت سهم را (وقتی تسلط دارم) برسی کنم و ببینم آیا طبق قاعده امواج الیوت سهم من از این کفی که برایش مشخص کرده‌ام که تحلیل تکنیکال کلاسی می‌گوید بخر، آیا قیمت بالاتری خواهد دید یا خیر؟ می‌توانم بروم با استراتژی‌های دیگری مثل الگو هارمونیک سهم را برسی کنم. ببینم آیا اینجا یک کف معتبر برای سهم است یا خیر؟

می‌توانم بروم با استفاده از اندیکاتورها معاملاتم را مدیریت کنم و نسبتا بررسی کنم آیا از این کف مستعد برگشت و صعودی شدن است یا نیست؟ می‌توانم از الگوهای شمعی کمک بگیرم و از آن‌ها استفاده کنم و ببینم از این قیمت کف سهم من اگر بر می‌گردد می‌تواند رشد خوبی داشته باشد؟ الگوی ژاپنی کندلی که اینجا دارد آیا نشان از ریورس‌ها و برگشت سهم من است یا نیست؟ می‌توانم بروم از تحلیل زمانی استفاده کنم و ببینم در شرایط فعلی که سهم من قرار دارد آیا از لحاظ زمانی هم مستعد شروع روند صعودی است یا نیست؟ توی تحلیل تکنیکال ما یک ابزار نداریم، ابزارهای متعددی داریم. می‌توانیم از چنگالند روز استفاده کنم ببینم آیا این سهم من طبق قواعد چنگال اندروز مستعد صعود از این قیمت است یا نیست؟ و تا کجا ممکن است حرکت کند؟ پس ببینید کسانی که از تحلیل تکنیکال نتیجه بهتری می‌گیرند، کسانی‌اند که یک موقعیت معاملاتی را از چند زاویه مختلف برسی می‌کنند. مثلا ما در دوره نخلگان بورس خودمان مباحث مختلف را آموزش می‌دهیم و آخرش به این جمع بندی می‌رسیم که خب حالا که مباحث مختلف را آموزش دیدید، تحلیل کلاسیک را یاد گرفتید، الگوی هارمونیک را آموزش دیدید، اندیکاتور را آموزش دیدید، الگوی شمعی را آموزش دیدید، امواج الیوت را آموزش دیدید، روانشنانسی معاملات را آموزش دیدید، حالا بیایید همه این‌ها را کنار هم بگذارید و در یک لحظه نمودار را از زوایای مختلف ببینید.

معمولا من با یک استراتژی خرید و فروش می‌کنم، مثلا با استراتژی بریک اوت خرید و فروش می‌کنم، مثلا با استراتژی الگوی هارمونیک خرید و فروش می‌کنم، ولی با استراتژی‌های دیگر این موقعیت را برسی می‌کنم. وقتی دو یا سه تا از این استراتژی‌ها این شرایط را تایید کردند در نتیجه احتمال موفقیت این تحلیل من (خرید و فروش من) بالا می‌رود و خب بالا رفتن این احتمال باعث می‌شود در بلند مدت من سودم چندین برابر فردی باشد که از یک ابزار برای تحلیل خودش استفاده می‌کند. توصیه من به شما این است که اگر تحلیل گر تکنیکال هستید، خیلی‌ها به من می‌گویند کهتحلیل تکنیکال اینجا که کف بود پس چرا برنگشت اگر کف بود؟ می‌گوییم اولا که خیلی‌ها تحلیل تکنیکال بورس را فقط در حد کشیدن یک خط روند آموزش دیده‌اند و شما هم به این‌ها می‌گویید تحلیل گر تکنیکال و از تحلیل‌های آن‌ها استفاده می‌کنید و خودتان هم چیزی از تحلیل تکنیکال نمی‌دانید. همیشه سر کلاس‌ها به داشنجوها می‌گویم که ۹۰ درصد تحلیل گرهای متکنیکال ما تحلیل گرهایی هستند که خیلی سطحی سهم را نگاه می‌کنند و فقط از یک زاویه به سهم نگاه می‌کنند، مثل همان شخصی که میخواهد ببینید که چک فردی معتبر است و میرود از یک نفر می‌پرسد (شاید آن فرد دوست شخص بود) و اطلاعات اشتباه می‌گیرد. وقتی من از یک زاویه سهم را نگاه می‌کنم یا حالت پیشرفته تر چی می‌شود؟ این که من تحلیلگر از چند زاویه تحلیل تکنیکال نگاه کنم و از چند زاویه تحلیل بنیادی هم به سهم را نگاه کنم.

خیلی وقت‌ها با دانشجویان نخبگان در مورد استاپ لاس صحبت می‌کنیم می‌گوییم گاهی وقت‌ها روی سهمی که به فاندامانتالش مطمئن هستید استاپ لاس نگذارید و این موضوع موضوع بسیار خوبی است، جمع بندی الگوهای هارمونیک جمع بندی الگوهای هارمونیک جمع بندی الگوهای هارمونیک می‌توانید صبر کنید و گاهی ضررهای کوتاه مدت‌های سهم را تحمل کنید. برای اینکه در بازار بورس موفق شوید راه قطعی وجود ندارد که من بگویم از این روش استفاده می‌کنم و صد درصد موفق هستم، تنها راهی که وجود دارد این است که من به مرور با این که علمم را افزایش بدهم و با این که دانسته‌هایم را افزایش بدم، با اینکه درک بیشتری از سهم، از شرکت، از نمودار شرکت، نمودار تغییرات قیمت شرکت داشته باشم، می‌توانم احتمال موفقیت معاملاتم را بالا ببرم. اگر قبلا ۱۰ تا معامله می‌کردم و ۳ تا از معاملات سود ده بوده است، این را برسانم به ۱۰ تا معامله که ۷ تا سود ده است و این می‌شود کاری که من می‌توانم انجام بدهم و تنها راه این اتفاق کسب تجربه در استراتژی معاملاتی مختلف و استفاده از ابزارهای مختلف در یک لحظه معاملاتی است. وقتی یک سهم را میخواهم برسی کنم از زوایای مختلف و ابزارهای مختلف آن سهم را برسی کنم. توصیه من به شما این است که همین امروز تصمیم بگیرید و شروع کنید به آن یک علمی که دارید تکیه نکنید و شروع کنید ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامانتال.

حتی مبحث اقتصاد کلان، آن هم در شما به مدیریت پورتو و برنامه ریزی کلان برای پرتفو شما و اینکه استراتژی شما چی باشد دید می‌دهد. شخصی که قطعا در زوایای مختلف در یک لحظه روی یک موقعیت سرمایه گذاری نگاه می‌کند بسیار موفق تر از شخصی که فقط با یک ابزار یا دو ابزار (آن هم خیلی وقتا که من می‌بینم همان را هم به خوبی برسی نمی‌کند) یک سهم را برسی می‌کند. پس جمع بندی این که اگر من می‌خواهم در بازار بورس موفق شوم باید بتوانم از چند ابزار همزمان استفاده کنم و یک موقعیت معاملاتی را برسی کنم تا احتمال موفقیت معاملاتم بالا رود. امیدوارم این فایل صوتی به شما کمک کرده باشد و شما هم تصمیم تان را بگیرید که دانسته‌ها و آموخته‌هایتان را در موضوع تحلیل سهام در بازار بورس افزایش بدهید که بتوانید در یک موقعیت معاملاتی جمع بندی الگوهای هارمونیک با احتمال موفقیت بالاتری پیش بینی داشته باشید در مورد رفتار سهم، و اینکه آن سهم را کجا بخرید، کجا بفروشید، و این که چه مقدار از آن سود بگیرید. یادتان باشد که افرادی که در بازار بورس موفق هستند (خیلی‌ها دیدشان این است که این افراد یک استراتژی خیلی خاص دارند که با آن استراتژی خاص معامله می‌کنند و سود می‌کنند) نه اینطور نیست! افرادی که در بازار بورس موفق هستند، افرادی هستند که از چند زاویه به سهام نگاه می‌کنند و بعد بر اساس تحلیلی که بصورت ذهنی انجام می‌دهند تصمیم گیری می‌کنند و وارد موقعیت معاملاتی می‌شوند. امیدوارم که شما هم به همین روش شروع کنید و احتمال موفقیت مهاملاتتون بالا رود.

دوستدار شما؛ علی صابریان.

علی صابریان

از سال 1390 که مجموعه خانه سرمایه شروع به کار کرد با برگزاری ۳۱ دوره جامع آموزشی بلند مدت، بیش از ۶۰۰۰ تحلیلگر را وارد بازار سرمایه کرده‌ایم. تمام تلاش من و همکارانم ایجاد مرجعی برای آموزش واقعی و صحیح موفقیت مالی و سرمایه گذاری بوده است مرجعی که کمک می کند زندگی بهتری برای خود و اطرافیانمان بسازیم.

ناحیه PRZ (ناحیه احتمالی بازگشت قیمت) چیست؟

ناحیه PRZ چیست؟

ناحیه احتمالی بازگشت قیمت یا Potential Reversal Zone به ناحیه‌ای گفته می‌شود که احتمال معکوس شدن روند حرکت قیمت در آن بیشتر است.

تشخیص صحیح ناحیه احتمالی بازگشت در نمودار قیمت سهام به معامله‌گران کمک می‌کند تا در نقاط درست و در جهت درست وارد معامله شوند؛ همچنین در زمان و در سطح قیمتی مناسب از معامله خارج شوند و از این طریق به بازدهی بالا در معاملات خود در بازارهای مالی دست پیدا کنند. این نواحی در تحلیل تکنیکال با استفاده از ابزارها و روش‌های مختلف قابل شناسایی هستند.

ویدئو معرفی ناحیه PRZ

استفاده از چند روش به صورت همزمان برای تشخیص ناحیه PRZ

تجربه نشان می‌دهد، استفاده همزمان از دو یا چند روش مختلف برای تشخیص ناحیه احتمالی بازگشت قیمت، خطای محاسباتی را کاهش داده و احتمال موفقیت را بالا می‌برد. لازم به ذکر است که ناحیه PRZ در نمودار قیمت سهام، در واقع قسمتی از نمودار است که در آن، احتمال بازگشت قیمت و تغییر جهت روند بیشتر خواهد بود و هرگز به طور قطع قابل اندازه‌گیری نیست.

در این نواحی ممکن است نشانه‌های مختلفی از جمله تشکیل الگوهای شمعی خاص، به وجود آمدن وضعیت‌های مشخصی در اندیکاتورها یا تشکیل الگوهای هارمونیک برگشتی نمایان شوند که نشان‌دهنده تضعیف روند قبلی و افزایش احتمال تغییر روند هستند. تحلیل‌گر می‌تواند به انتخاب خود برای شناسایی این نقاط، یک یا چند روش مختلف را به کار گیرد. برای شناسایی ناحیه احتمالی بازگشت قیمت از روش‌هایی مانند سطوح فیبوناچی، امواج الیوت، پرایس اکشن، تحلیل تکنیکال کلاسیک و… استفاده می‌شود.

چگونه می‌توان ناحیه احتمالی بازگشت قیمت را شناسایی کرد؟

اگر تاکنون به عنوان معامله‌گر در بازارهای مالی فعالیت کرده باشید، قطعا با نسبت‌ها و سطوح بازگشتی فیبوناچی آشنا شده‌اید. به طور کلی، نسبت‌های فیبوناچی یکی از پرکاربردترین و موثرترین ابزارها برای تشخیص ناحیه PRZ هستند. فیبوناچی یک ابزار تحلیل تکنیکال برای تعیین سطوح حمایت و مقاومت در روندها است. این نام از دنباله اعداد فیبوناچی گرفته شده است. نسبت‌های فیبوناچی کاربردهای گسترده‌ای دارند و در بسیاری از پدیده‌های طبیعی جمع بندی الگوهای هارمونیک نیز دیده می‌شوند. به نظر می‌رسد در بازارهای مالی، اندازه‌ی هر اصلاح در روند اصلی قیمت، نسبتی از حرکت قبل از آن است که با نسبت‌های فیبوناچی همخوانی دارد.

الگوهای هارمونیک نیز که خود مبتنی بر نسبت‌های فیبوناچی هستند در نواحی مشخصی با احتمال بالا باعث بازگشت روند قیمت می‌شوند. یکی دیگر از روش‌های تشخیص نواحی احتمالی بازگشت قیمت، استفاده از نظریه امواج الیوت است. طبق این نظریه هر حرکت همسو با روند، در نمودار قیمت، طی ۵ موج و هر حرکت اصلاحی (در خلاف جهت روند) طی ۳ موج انجام می‌شود و به این ترتیب انتهای هر موج پنجم در جهت روند و انتهای هر موج سوم در اصلاح قیمت، یک ناحیه احتمالی بازگشت قیمت محسوب می‌شود.

ورود بازار در ناحیه احتمالی بازگشت قیمت با استفاده از الگوهای هارمونیک

اگر ناحیه بازگشتی به درستی شناسایی شده باشد، بازار در برخورد با آن واکنش نشان می‌دهد. یعنی در اولین برخورد بازار با ناحیه PRZ، واکنش‌های قیمتی را شاهد خواهیم بود که گاهی فرصت‌های معاملاتی را ایجاد می‌کنند. مقدار ادامه بازگشت بازار از محدوده PRZ متفاوت است اما در هر صورت واکنش اولیه بازار باید به نحوی باشد که قیمت از محدوده مشخص شده برگردد، تا صحت الگوی مشخص شده را تایید کند. عدم واکنش بازار به ناحیه PRZ، اولین نشانه محدوده بازگشتی اشتباه است. در چنین شرایطی قیمت، بدون این که بازار به ناحیه PRZ واکنش نشان دهد، روند قبلی را ادامه می‌دهد.

در واقع تفاوت اصلی میان معامله‌گران بازنده و برنده، تشخیص الگوی درست است. لازم به ذکر است که این کار به تجربه زیادی نیاز دارد. اولین واکنش بازار به ناحیه PRZ همیشه یکی از مهم‌ترین فاکتورها در فرآیند تصمیم‌گیری است. کندل‌هایی که در برخورد اولیه بازار به PRZ شکل می‌گیرند، برای برآورد جمع بندی الگوهای هارمونیک میزان بازگشت قیمت بازار اهمیت دارند. ممکن است، واکنش اولیه بازار به ناحیه PRZ بسیار سریع اتفاق بیافتد. گاهی به دلیل نوسانات موجود در بازار، فرصت معاملاتی که از تکمیل الگوی هارمونیک به وجود آمده از دست می‌رود. تنها راه حلی که برای این شرایط می‌توان ارائه داد این است که پیش از برخورد اولیه بازار آمادگی داشته باشید و تعدادی از الگوهای هارمونیک که معتبر هستند را در نظر بگیرید.

تعدادی از الگوهای هارمونیک معتبر در اولین واکنش به ناحیه PRZ حرکات سریعی را به وجود می‌آورند که امکان دارد بسیار سود ده باشند. پس بهتر است قبل از رسیدن بازار به محدوده PRZ آمادگی کامل را داشته باشید. اکثر نواحی بازگشتی، حرکات قیمتی بزرگی را ایجاد می‌کنند که در محدوده تقریبا کوچکی اتقاق می‌افتند. همیشه به یاد داشته باشید که ناحیه احتمالی بازگشت قیمت، یک محدوده دقیق است که نشان دهنده کامل شدن الگوهای هارمونیک و پیش‌بینی از تغییرات روند قبلی بازار است. همچنین به محض تکمیل شدن الگو می‌توان انتظار تغییرات قابل توجه قیمتی را داشت که باعث ایجاد حرکات بزرگی می‌شود.

تشخیص ناحیه احتمالی بازگشت قیمت با استفاده از تحلیل تکنیکال کلاسیک

تحلیل تکنیکال کلاسیک یکی از ساده‌ترین و پرکاربردترین راه‌های پیدا کردن ناحیه PRZ است. به این صورت که در نمودار قیمت، خطوط روند و سطوح حمایت و مقاومت رسم می‌شود. نقطه‌ای که در آن خط روند صعودی با سطح مقاومت برخورد می‌کند، همچنین نقطه‌ای که در آن خط روند نزولی با سطح حمایت برخورد می‌کند، ناحیه بازگشت قیمت هستند. طبق این الگو پیش‌بینی می‌شود که روند در این نقاط تغییر پیدا کند.

۱- نواحی حمایتی

در تصویر زیر، دو خط حمایت اصلی رسم شده است. این دو خط در یک منطقه تقاطع پیدا کرده‌اند (در شکل پر رنگ شده است) که این نقطه قدرت دو برابری برای برگشت قیمت دارد. طبق آنچه که در تحلیل مشخص شده است، با رسیدن کندل‌ها به نقطه مذکور، افزایش حجم معاملات (باکس قرمز) و برگشت قیمت اتفاق افتاده است.

۲- نواحی مقاومتی

در تصویر زیر، دو خط مقاومت ماژور رسم شده است. این دو خط در یک منطقه تقاطع پیدا کرده‌اند (مستطیل قرمز) که این نقطه قدرت دو برابری برای برگشت قیمت دارد. بر اساس تحلیل، مشخص شده است که با رسیدن کندل‌ها به این منطقه برگشت قیمت را شاهد بوده‌ایم. همچنین خط‌چین نارنجی که در شکل مشاهده می‌کنید، واگرایی منفی را نشان می‌دهد، که صحت محدوده مقاومتی PRZ را تایید می‌کند.

تشخیص ناحیه احتمالی بازگشت قیمت با استفاده از فیبوناچی

در این روش با توجه به نمودار قیمتی، محلی که در آن چند سطح فیبوناچی همگرا می‌شوند یا به بیان دیگر جمع می‌شوند، ناحیه PRZ است. امکان دارد در یک محل تعداد سه، چهار یا بیشتر فیبوناچی جمع شوند. هرچه تعداد سطوح فیبوناچی که در یک ناحیه همگرا شده‌اند بیشتر باشد، احتمال بازگشت قیمت در آن ناحیه بیشتر خواهد بود.

بعد از اینکه با استفاده از روش سطوح فیبوناچی، نزدیک شدن قیمت به ناحیه PRZ تشخیص داده شد، در مرحله بعد باید پرایس اکشن را هم در نظر بگیرید. اگر ناحیه احتمالی بازگشت قیمت درست باشد، باید انتظار بازگشت سریع قیمت را داشته باشیم. در این شرایط قیمت به سرعت از ناحیه ذکر شده خارج می‌شود. اما اگر ناحیه بازگشت قیمتی که در نظر گرفتیم درست نباشد، سیگنال پرایس اکشن این خواهد بود که از این ناحیه و پیش‌بینی در نظر گرفته شدهف صرف نظر کنیم.

در ناحیه احتمالی بازگشت قیمت پیش‌بینی شده با استفاده از سطوح فیبوناچی، شکل کندل‌ها می‌تواند بسیار کمک کننده باشد. مثلا فرض کنید کندل نزولی با رنگ قرمز و بدنه بزرگ، در ناحیه پیش‌بینی شده PRZ ثبت شده باشد. این کندل نشان می‌دهد که احتمالا قیمت کاهش یابد، پس پیش‌بینی بازگشت قیمت منتفی می‌شود. فیبوناچی اصلاحی (بازگشتی)، فیبوناچی افزایشی (اکستنشن) و فیبوناچی گسترشی (پروجکشن)، سه ابزار مهم فیبوناچی برای پیدا کردن PRZ هستند.

نواحی همپوشانی خطوط فیبوناچی

خطوط حمایت و مقاومت محدوده‌های حمایتی و مقاومتی دارای اعتبار هستند. طبق آنچه که در تصویر مشاهده می‌کنید، با استفاده از یک سقف و دو کف متفاوت و معتبر، دو فیبوناچی رسم شده است. همانطور که می‌بینید، نواحی به دست آمده است که این خطوط در آنجا همپوشانی دارند. این هم پوشانی نشان دهنده قدرت دو برابری برای برگشت قیمت است. طبق چیزی که در تحلیل مشخص شده است، با رسیدن کندل‌ها به این نواحی (باکس قرمز) برگشت قیمت اتفاق افتاده است.

نکاتی که باید در نظر بگیرید

تحلیل بنیادی یکی از ابزارهای مهم برای تایید تحلیل تکنیکال است. برای اینکه از درستی تحلیل خود مطمئن شوید، بهتر است سهام خود را با استفاده از تحلیل بنیادی بررسی کنید. به عنوان مثال فرض کنید به وسیله یک تحلیل تکنیکال به این نتیجه رسیدید که قیمت در ناحیه بازگشت قرار گرفته است. اما اطلاعات و تحلیل بنیادی سهم مورد نظر خلاف این تحلیل را نشان می‌دهند، پس باید در پیش‌بینی خود تغییراتی ایجاد کنید.

می‌توانید از الگوهای کندلی در انتهای یک موج و ابتدای جمع بندی الگوهای هارمونیک موج بعدی به منظور تایید چرخش قیمت، در شناسایی ناحیه احتمالی بازگشت قیمت با استفاده از موج شناسی الیوت استفاده کنید. یکی از بهترین راه‌ها جهت شناسایی PRZ، توانایی تشخیص کندل‌هایی مثل چکشی است که دارای شکل خاصی هستند. گزینه‌های دیگری که برای شناسایی ناحیه احتمالی بازگشت قیمت بسیار مناسب به نظر می‌رسند، الگوهای بازگشتی مانند پوشاننده صعودی، سقف و کف دو قلو، سقف و کف سه قلو و مواردی از این دست هستند. اگر شکل کندل‌ها (شمع‌ها) را بشناسید، قادر خواهید بود نقاطی که احتمال تغییر روند در آن‌ها وجود دارد را شناسایی کنید. چون اگر کندل‌ها را در کنار هم قرار دهید، الگوهای مختلفی مثل الگوهای ادامه دهنده و الگوهای بازگشتی به وجود می‌آیند.

یکی دیگر از راه‌های شناسایی PRZ، توجه به واگرایی‌هاست. واگرایی‌ها از تضاد رفتاری بین حرکت نمودار قیمتی و اندیکاتورها به وجود می‌آیند. انواع واگرایی‌ها شامل واگرایی معمولی، واگرایی خنثی و واگرایی زمانی هستند. در صورت شناسایی واگرایی‌ها، احتمال صحت ناحیه بازگشت قیمت در نظر گرفته شده، افزایش پیدا می‌کند. اعتبار ناحیه احتمالی بازگشت قیمت، به زمان تشکیل الگوها هم بستگی دارد. به این صورت که هرچه زمان تشکیل این الگوها طولانی‌تر باشد، PRZ دقیق‌تر است. معمولا جهت بررسی آن از فاصله زمانی یک ساعته تا ماهیانه استفاده می‌شود.

سخن آخر

PRZ یا ناحیه احتمالی بازگشت قیمت، به محدوده‌ای گفته می‌شود که احتمال تغییر روند در آن محدوده خیلی زیاد است. این محدوده از تجمع یا همگرایی چند تراز فیبوناچی به وجود می‌آید. یکی از تاییدیه‌های مهم صحت ناحیه PRZبرای بازگشت قیمت، واگرایی‌ها هستند. فقط تشکیل الگو مجوز تایید ورود به معامله نیست و حتما باید در ناحیه PRZ دلیل محکمی برای برگشت قیمت وجود داشته باشد. یکی از نشانه‌های قوی در این ناحیه، واگرایی و شکست خط روند است. این واگرایی امکان دارد در همان تایم فریمی که تحلیل انجام شده یا یکی دو تایم پایین‌تر باشد. هرچقدر الگوهایی که شناسایی می‌شوند، در تایم‌های بالاتر باشند مثل تایم ۳۰ دقیقه تا ماهانه الگو دارای اعتبار بیشتری است. با ترکیب الگوهای هارمونیک با سه ویژگی اصلی بازار (قیمت، الگو، زمان) می‌توان درصد موفقیت تحلیل‌ها را بالا برد.

همانطور که از ابتدای مطلب یادآور شدیم، برای تشخیص ناحیه بازگشت قیمت یا PRZ راه‌های مختلفی وجود دارد. انتخاب روش تشخیص و پیدا کردن این ناحیه به تحلیل‌گر بستگی دارد. تشخیص ناحیه احتمالی بازگشت قیمت و بررسی صحت آن از طریق کندل‌ها، الگوها، تحلیل بنیادی، واگرایی و اندیکاتورها به شما کمک می‌کند تا معاملات خود را با ریسک کمتری انجام دهید. همچنین با کسب مهارت تشخیص ناحیه بازگشت قیمتی و شناسایی به موقع آن با انجام معامله در این ناحیه، از بهترین استراتژی معاملاتی بازار سرمایه بهره ببرید.

جمع بندی الگوهای هارمونیک

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال یک روش معامله گری در بازار سرمایه است که بر اساس روند های معامله گری و آمار جمع آوری شده از قیمت و واکنش به سطوح مختلف قیمت در گذشته سهم در سدد پیش بینی قیمت سهم در آینده می باشد. در تحلیل تکنیکال ٬تحلیل گر با استفاده از ابزار هایی که در اختیار دارد هیجانات و رفتار غالب معامله گران در ارتباط با یک سهم را بررسی میکند. .

استفاده از الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال

نموداری های شمعی یکی از انواع نمودار های تکنیکالی برای نمایش قیمت نسبت به زمان است که امروزه طرفداران بسیاری در غرب بدست آورده و تحلیل گر های تکنیکال زیادی از نمودار های شمعی بهره می برند. .

الگو های بازگشتی کندل استیک

الگوهای شمعی به دو دسته بازگشتی و ادامه دهنده تقسیم می شوند که هرکدام از این دسته ها نیز دو نوع صعودی و نزولی را دارا می باشند. در این مطلب بخشی از ای الگو ها را معرفی میکنیم. .

الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال

الگوهای بازگشتی از مهم ترین و قابل اعتماد ترین الگو های تحلیل تکنیکال هستند که وقتی با واگرایی ها ترکیب می شوند بیش از پیش می توان آنها را مورد توجه قرار داد.در این مطلب در باره الگو های بازگشتی میخوانید. .

الگو های ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال

الگو های ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال اشکال یا رفتار خاصی از نمودار هستند که در بین دو روند در بازار شکل می گیرند و تنها توقفی مقطعی در روند قبلی خود ایجاد می کنند و با مشاهده آنها می توان امیدوار بود که روند جدید در همان جهت روند قبلی حرکت خواهد کرد. .

الگوهای هارمونیک چیست؟!آموزش تصویری الگو ها

الگو های هارمونیک الگوهای نموداری هستند که با شناخت آنها سود فراوانی را نصیب تحلیل گران می کند. الگو های هارمونیک انواع مختلفی دارند و در این مطلب به بررسی برخی از این الگو ها می پردازیم. .

5 الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال و کاربرد آن ها

الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال

شناخت الگوهای قیمتی درتحلیل تکنیکال یکی از بخش‌های مهم در بازار سهام است که معامله گران باید آن‌ها را بشناسند. معامله گران با استفاده ازاین تحلیل‌ها خرید و فروش خود را در بازار مالی انجام می‌دهند. پس شناخت این تحلیل‌ها و استفاده از تحلیل‌های تکراری که قبلا از آن‌ها استفاده شده و نتیجه مثبتی داده‌اند می‌تواند به ما کمک بزرگی کند. به طور کلی یکی از قابلیت‌های بارز تحلیل تکنیکال قابلیت بارز تکرار شوندگی الگوی قیمتی در روند است. ما در این مطلب به بررسی ۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال خواهیم پرداخت.

به طور کلی مهم ترین این الگوها عبارت اند از: سر و شانه، کف دوقلو، سقف دوقلو، مستطیل، کف و سقف ۳ قلو، پرچم. الگوها در تحلیل تکنیکال به کمک می‌کنند تا بتوانیم به درک بهتری از بازار برسیم و در رابطه با حرکات قیمتی در آینده ذهنیت داشته باشیم.

تعریف الگوی قیمتی

به طور کلی الگوهایی که در نمودار قیمت اوراق بهادار تشکیل می‌شود را با نام الگوی قیمتی و یا الگوهای تحلیل تکنیکال می‌شناسیم، این الگوها در هر نقطه و زمانی ممکن است ایجاد شوند. شناسایی نوع الگو پیش از اینکه شکل گیری به حد معینی برسد مهم‌ترین چالشی است که تحلیل گران با آن رو به رو هستند.

الگوی قیمتی برگشتی در تحلیل تکنیکال

انواع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

الگو‌ها به دودسته کلی ادامه دهنده و برگشتی تقسیم می‌شوند:

  • الگوهای ادامه دهنده: در این الگو، قیمت روندی که در حال حاضر از آن استفاده می‌شود را ادامه می‌دهد و آن را توسعه می‌دهد. الگوی پرچم، مثلث و مستطیل از انواع آن هستند.
  • الگوی‌های برگشتی: در صورت تشکیل یک الگوی خاص در آن‌ها همان روال صعودی قبل را به نزولی تبدیل می‌کنند.

باید این نکته را دانست که هیچ یک ازاین الگوها اطلاعات دقیق و کاملی به ما نمی‌دهند وفقط توانایی پیشبینی بالاتری به ما می‌دهند. در ادامه برخی الگوهای مهم را معرفی می‌کنیم.

1- الگوی سقف دوقلو یا (double top):

الگوی سقف دوقلو درمقابل الگوی کف دوقلو قرار دارد و در نتیجه معکوس آن است. ساده‌ترین و راحت‌ترین الگوی برگشتی که به راحتی قابل تشخیص می‌باشد همین الگوی سقف دو قلو و یا double top می‌باشد. این یک الگوی نزولی است و در زمان برگشت نشان دهنده روند صعودی است.

پدید آمدن این الگو بر روی نمودار تغییر میان مدت یا بلند مدت درروند صعودی را نشان می‌دهد. این الگو بسیار قوی است و برای شناسایی آن باید منتظرشکسته شدن خط حمایت باشیم. درصد خطا در سقف دو قلو ۹ درصد بوده و احتمال رسیدن به هدف بسیار بالا است.

الگوی سقف دو قلو در تحلیل تکنیکال

2-الگوی سر و شانه:

به گفته تعداد زیادی از سرمایه گذاران و تریدرها الگوی سر و شانه یکی از پرکاربرد‌ترین و معتبرترین الگو‌ها در تحلیل‌های تکنیکال به حساب می‌آید. این الگو دارای سه قله است، دوتای بیرونی آن ارتفاع‌های برابری دارند و قله‌ی وسط از بقیه بالاتر است. الگوی سروشانه دارای ظاهر نموادری خاصی می‌باشد که شروع روند بازگشتی دارد و نشانگر تغییربازار است.

سر و شانه از لحاظ قدرت دارای دقت بسیار بالایی می‌باشد و می تواند نشان دهنده روند صعودی یا نزولی در بازار باشد.

الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال

3-الگوی کف و سقف دو قلو:

کف و سقف دو قلو یک نمونه الگوی قیمتی بازگشتی و پرتکرار می باشد. همانطور که از نامش پیداست دارای دو سقف یا قله و دوکف یا دره تشکیل شده است. بهترین بازدهی آن پس از حرکات شدید و بلند مدت قیمت محسوب می شود. این الگو نشان دهنده بازگشت قیمت از مسیر قبلی است. در واقع هدف تکنیکالی آن در سقف و کف به اندازه فاصله میان قله ها و دره ها از نقطه شکست است.

الگوی کف و سقف دو قلو در تحلیل تکنیکال بازار فارکس

4-الگوی کف و سقف سه قلو: جمع بندی الگوهای هارمونیک

هنگامی که الگوی قیمتی دوقلو در حال شکست سطوح قیمت باشد و خریداران و فروشندگان عمل خود را چندین بار تکرار کنند این نمودار شکل می‌گیرد. از آنجا که این الگو در ابتدا همان کف و سقف دوقلو بوده است از لحاظ تکنیکالی شباهت بسیاری به آن دارد. یک جریان صعودی قبل از الگوی سقف و یک جریان نزولی قبل از الگوی کف قرار دارد. الگوی سقف و کف سه قلو از کمیاب‌ترین الگوهای بازگشتی است و به مراتب کمتر از الگوی کف و سقف دوقلو کاربرد دارد.

الگوی کف و سقف سه قلو

5-الگوی قیمتی پرچم (flag):

این الگو جزوی از الگوهای ادامه دهنده درزمان کوتاه مدت است. الگوی پرچم در اکثرمواقع پس ازشکل گیری یک جمع بندی الگوهای هارمونیک جریان قوی دربازارشکل می‌گیرد. از الگوی پرچم درتشخیص احتمال ادامه یافتن جریان مالی در خلاف جریان قبلی استفاده می‌شود.

پرچم زمانی در نمودار مشاهده می‌شود که به صورت پیوسته شاهد حرکات به سوی بالا و پایین در نمودارهای سهامی باشیم که جریان صعودی یا نزولی دارند. در این نمودارها به سختی میتوان قله‌ها و دره‌ها را به صورت موازی به هم وصل کرد. به طورکلی پرچم نشان دهنده نبود اطمینان به نمودار قیمتی یک سهم است.

الگوی پرچم در الگوی قیمتی تحلیل تکنیکال

جمع بندی:

به طور کلی اگر می‌خواهید از تحلیل تکنیکال برای پیش بینی روند در بازار استفاده کنید و یا تحلیل بنیادی باید الگوی قیمتی بازار را که تکرار شوندگی بیشتری دارند را بشناسید. الگوها به شما کمک می‌کنند تا پیش بینی بهتر و دقیق‌تری از حرکات قیمتی بازار داشته باشید در نتیجه ترید‌های موفق‌تر و پر سود‌تری را تجربه کنید. در میان ۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال که در این مطلب مورد بررسی قرار گرفت، الگوی پرچم کاربرد بیشتری دارد و به کرات می‌توانید آن را در نمودارها مشاهده کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.