دانستن اینکه چه چیزی باعث میشود افراد حتی یک پروژه شکستخورده را ادامه بدهند، اولین قدم برای اجتناب از سوگیری «تشدید تعهد» است؛ تشدید تعهد یعنی تخصیص منابع به برنامه یا تصمیمی که دیگر ادامه آن مقرون به صرفه نیست.
راهکارهای مدیریتی برای جلوگیری از ادامه استراتژی های شکست خورده
راهکارهای مدیریتی برای جلوگیری از ادامه استراتژی های شکست خورده
وقتی یک استراتژی برای مدیریت کسب و کار را شروع میکنید و به اجرای آن متعهد میشوید، به سختی میتوانید نشانههایی را که میگویند این استراتژی اشتباه است، قبول کنید. این اتفاق به شش دلیل رخ میدهد:
• افرادی که در حوزه سرمایهگذاری تصمیمگیری میکنند، حتی اگر شرایط بد باشد و هزینههایی متحمل شده باشند، آن پروژه را ادامه میدهند. آنها فکر میکنند اگر پروژه را رها کنند، این هزینهها جبران نخواهند شد که به آن «اشتباه هزینههای اضافی» گفته میشود.
• افراد تصمیمگیر ترجیح میدهند به جای اینکه همه چیز را به حال خود رها کنند، روی یک راهکار سرمایهگذاری کنند و معتقدند که میتوانند موقعیت را تغییر دهند. در این سناریو، افراد از شکست بیزارند.
• افراد دچار توهم کنترل کردن میشوند. این سوگیری که با دو روش قبلی تقویت میشود، به این صورت است که افراد روی توانایی خود برای کنترل آینده بیش از حد حساب میکنند. آنها برای دستاوردهای تصمیمهایی که میگیرند اعتبار قائل میشوند و پیشبینی آینده را با چیزی که میخواهند اتفاق بیفتد، اشتباه میگیرند.
• تمایل ذاتی به انجام وظایفی مثل پر کردن سریع ماشین ظرفشویی یا تمام کردن یک پروژه، محرک برخی افراد است که دوست دارند زودتر هر چیزی را تمام کنند.
• آنهایی که با یک راهکار مخالفند، اغلب سکوت میکنند، چون معتقدند هیچکس دیگری با آنها همسو نیست. در ضمن، دیگران این سکوت آنها را به منزله موافقت تلقی میکنند. این باعث میشود همه با تصمیمی که کسی آن را باور ندارد، موافقت کنند که به آن «جهل کثرتگرا» گفته میشود.
• مطالعات روانشناسی و جامعهشناسی نشان میدهد هویت و موقعیت اجتماعی فرد اغلب به تعهدات او ربط دارد. افراد فکر میکنند وقتی از یک تعهد خارج شوند، موقعیت یا هویتشان دچار تهدید میشود.
دانستن اینکه چه چیزی باعث میشود افراد حتی یک پروژه شکستخورده را ادامه بدهند، اولین قدم برای اجتناب از سوگیری «تشدید تعهد» است؛ تشدید تعهد یعنی تخصیص منابع به برنامه یا تصمیمی که دیگر ادامه آن مقرون به صرفه نیست.
قدم بعدی این است که اقدامات زیر را انجام دهیم تا از وقوع این سوگیری جلوگیری کنیم:
۱- تصمیمگیری بدون سوگیری ذهنی
قوانین تصمیمگیری را خالصانه بپذیرید. گاهی لازم است تصمیمگیریها فردی باشد و گاهی جمعی.
۲- قانونگذاری با رایگیری
بیشتر قوانین بر اساس تصمیمهای نهایی مدیران شکل میگیرند. اما در مورد قوانینی که با رایگیری تصویب میشوند، باید توافق جمعی وجود داشته باشد تا از هر گونه سردرگمی جلوگیری شود. نتیجه مجموع نظرات افراد به شکل رایگیری ممکن است با نظر آنها بهصورت جداگانه فرق داشته باشد.
۳- گوش دادن به مخالفها
هر استراتژی شرکتی – چه خوب باشد و چه بد – مخالفانی دارد. اما در برخی سازمانها، مخالفان یا سرکوب میشوند یا خودشان متوجه میشوند که هر بازخورد سازندهای مورد استقبال نیست. فرد مخالف اغلب بعد از اینکه عواقب کوتاهمدت یا بلندمدت اظهار نظرش را مشاهده میکند، ترجیح میدهد ساکت بماند. اما برای اجتناب از تشدید تعهد باید محیطی امن ایجاد شود که همه نظراتشان را بیان کنند و ایجاد چنین محیطی به رهبران سازمان بستگی دارد.
۴- ترکیب همه گزینهها
تحقیقی که استاد بازاریابی مدرسه مدیریت Yale انجام داده، نشان میدهد گزینههای مختلف چگونه بر تصمیمگیری اثر میگذارند. در این تحقیق به دو گروه از افراد گفته شد که تصور کنند برای خرید یک فیلم DVD که به بازیگر یا ژانر آن فیلم علاقه دارند، ۹۹/ ۱۴ دلار به آنها داده شده است. گروه اول دو گزینه پیش روی خود داشت: یا فیلم را بخرند (که ۷۵ درصد این گزینه را انتخاب کردند) یا آن را نخرند. گروه دوم با تصمیم نسبتا متفاوتی مواجه بودند: یا فیلم را بخرند یا آن ۹۹/ ۱۴ دلاررا صرف خرید یک چیز دیگر کنند. تنها ۵۵ درصد افراد در گروه ۲ گفتند که میخواهند فیلم DVD را بخرند. این تحقیق نشان میدهد قالببندی مسائل به گونهای که گزینههای مختلف را دربربگیرند، باعث میشود افراد از انتخاب راهکاری که با تشدید تعهد ایجاد شده، اجتناب کنند. صحبت کردن در مورد رویکردهای استراتژیک مختلف کافی نیست. مدیران باید چند گزینه پیشنهاد کنند تا به تصمیمی برسند که تحت تاثیر سوگیریها نیست.
۵- جلوگیری از پیگیری تصمیمگیرندهها
در بانکداری، کارمندی که مسوول تایید وام یک مشتری است، اغلب با دادن وامهای بیشتر، این تعهد کاری خود را تشدید میکند، حتی اگر انتظار برود فرد وامگیرنده شکست در استراتژی ممکن است در پرداخت بدهی خود مشکل ایجاد کند. همین اصل برای مدیری که یک راهکار مشخص را پی میگیرد و ادامه میدهد هم کاربرد دارد. این فرد حتی اگر در آستانه ورشکستگی باشد، سرمایهگذاری روی یک پروژه را همچنان ادامه میدهد. برای اینکه احتمال تشدید تعهد را پایین بیاوریم، بهتر است فردی که خودش طرح پیشنهادی پروژه را نداده یا آن را آغاز نکرده، مسوولیت تغییر استراتژی را بر عهده بگیرد. مثلا تحقیقات نشان میدهد مدیران روی کارمندی که خودشان استخدام نکردهاند و آن فرد عملکرد کاری خوبی ندارد، کمتر تعصب بیمورد دارند.
۶- تاکید بر تاسفبرانگیز بودن ادامه کار
تاسف خوردن در کسب و کار از این فکر میآید که «کاش یک راه دیگری انتخاب کرده بودم.» ایجاد این حس در مدیران، روش خوبی است که آنها را از چسبیدن به یک استراتژی اشتباه بازمیدارد. میتوانید این کار را با تشویق افراد به فکر کردن در مورد نکات اشتباه استراتژی فعلی انجام دهید.
قفل کردن روی تشدید تعهد، گولزننده است و به همین دلیل قبل از اینکه مدیران واقعا بدانند چه اتفاقی در حال رخ دادن است، همه چیز خراب میشود. آنها به محض اینکه روی یک مسیر و راهکار مشخص سرمایهگذاری کردند، نشانههای اشتباه رفتن را نادیده میگیرند. جلوگیری از این سوگیری امکانپذیر است و باید فرآیندهای درست در اختیار مدیران قرار بگیرد تا به استراتژیهای مختلف فکر کند و رویکردی عاری از جانبداری برای تصمیمگیری داشته باشد.
رادیو بیزینو : استراتژی ها و شکست در کسب و کار
میشه گفت استراتژی قسمت بشدت مهمی از کسب و کار هست که میتونه باعث موفقیت یا عدم موفقیت اون کسب و کار بشه ! تو این قسمت از رادیو بیزینو باهاتون در مورد استراتژی ها و شکست در استراتژی شکست در کسب و کار صحبت کنیم.
برای هر کسب و کاری که به دنبال موفقیت و رسیدن به یک جایگاه خوب در حوزه کارییش هست بحث استراتژی بشدت مهم و الزامی هست ، حتی اگر شما بخواهید یک استارتاپ راه اندازی کنین استراتژی شما بشدت مهم هست و باید بهش به طور ویژه بپردازید.
اتفاقی که خیلی از اوقات برای استراتژی میفته این هست که فقط جنبه نمایشی و ویترینی پیدا میکنه ! اینکه یک استراتژی تدوین شده برای کسب و کار اما استفاده و کاربردی جز اینکه گفته بشه یک استراتژی هست ، نداره ! یعنی هیچی استراتژی اصلا وجود نداره و همش ویترین هست و این خوده شکست میتونه باشه برای کسب و کار. استراتژی ها هستند تا بتونن کمک کنند یک کسب و کار رشد داشته باشه و بتونه به سمت جلو حرکت کنه و وقتی استراتژی وجود نداشته باشه یکم بازی خراب میشه و کسب و کار به سمت شکست حرکت میکنه.
برای اینکه در مورد این موضوع بیشتر و عمیق تر بدونین و بتونین جلو رخ دادن چنین اتفاقی رو برای کسب و کارتون بگیرید حتما این اپیزود از پادکست رادیو بیزینو رو گوش بدین .
تو قسمت قبلی پادکست رادیو بیزینو باهاتون در مورد محتوای ارزشمند صحبت کردیم که اگر تولید محتوا انجام میدین یا کسب و کار دارید بهتون توصیه میکنیم که حتما بهش گوش بدین.
اگر سوالی در مورد کسب و کار و استراتژی دارید حتما توی کامنت ها برامون بنویسید تا بهتون جواب بدیم و کمکتون کنیم ، نظری یا پیشنهادی هم دارید خوشحال میشیم برامون بنویسید و بهمون کمک کنید.
حتما به صفحه اینستاگرام ما هم سر بزنید ، یه خیلی آموزش هست که میتونین ازشون بهره ببرید.
اجرای استراتژی قابلیتی ارزشمند: علت شکست در اجرای استراتژی چیست؟
کمتر کسی است که نداند یکی از بزرگترین مشکلات مدیران ارشد در شرکتها اجرا کردن یا همان جاری سازی استراتژیهایشان است. برخی تحقیقات (Norton, 2007) نشان میدهد که ۹۰ درصد شرکتها در سطح بینالمللی در اجرای استراتژی با شکست مواجه میشوند. اگر چه شرکتهای ایرانی در محدوده نمونه آماری این مطالعه حضور نداشتهاند اما احتمالا تجربه شخصی شکست در استراتژی همه ما موید این مطلب است که در فضای کسبوکارهای ایرانی نیز وضعیت اگر بدتر نباشد، خیلی بهتر نیست.
شاید وقت آن باشد که به جای توجه مداوم به روش تدوین استراتژی ها، توجهات مقداری به سمت دلایل شکست در اجرای استراتژی متمرکز شود.
اغلب مدیران گمان میکنند که مشکل آنها در عدم امکان اجرای موفق استراتژیها ناشی از ناکارآمدی ریشهای مدلهای برنامهریزی استراتژیک است و در عبارتی رایج چنین بیان میکنند که : “این حرفها مال کتاب و دانشگاه است!”
گروهی دیگر هم که خیلی متعهد به دانش مدیریت و ابزارهای آن هستند ریشه عدم کامیابی را در مرحله تدوین استراتژی شکست در استراتژی جستجو میکنند و مدام در تلاشند که با استفاده از مدلهای پیچیدهتر، استراتژیها و برنامههای خود را آنقدر اصلاح کنند تا بالاخره اجراپذیر شود!
مهمترین دلایل عدم موفقیت شرکتها در اجرای استراتژی
در این بین شاید بد نباشد اگر مهمترین دلایل عدم موفقیت شرکتها در اجرای استراتژی یا به عبارت دیگر “شکاف استراتژی” را از دید دیوید نورتن که نامی آشنا در دانش استراتژی است بدانید.
۱- عدم فهم جهت گیری و راهبردهای شرکت توسط افراد سازمان
در ادبیات مدیریت استراتژیک اصطلاحی داریم تحت عنوان Communication Plan یا همان برنامه ارتباطات که به اقدامات و سازوکارهای برنامهریزی شده جهت معرفی راهبردها و پاسخ به سوالات شکست در استراتژی و ابهامات بین لایههای مختلف سازمان اشاره دارد. به بیان ساده وقتی تصمیمگیری در زمینه راهبردها نهایی شد لازم است تا همه افراد سازمان در مورد آن تفهیم و توجیه شوند.
در بسیاری از اوقات پرسنل عملیاتی هیچ اطلاعی از جهت گیری استراتژیک سازمان و نقش خود در زمینه تحقق آن ندارند.
بنا به تجربه عرض میکنم که هر چقدر سکانداران یک سازمان در معرفی و اشاعه جهتگیری استراتژیک سازمان بین پرسنل موفقتر عمل کنند احتمال اجرای موفق استراتژیها بیشتر خواهد بود. منظور از “اشاعه” آن است که افراد به شکل درونی از راهبردها آگاهی پیدا کرده و نسبت به مناسب بودن آنها قانع شوند.
۲- عدم موفقیت در شکل دادن به یک نظام مناسب انگیزشی
در بند قبل به این نکته اشاره شد که میبایست افراد سازمان از راهبردها مطلع شده و نسبت به آنها قانع شوند. اگر چه این موضوع لازم است اما کافی نیست. حلقه تکمیل کننده این اشاعه راهبردها، ساختن یک نظام انگیزشی مناسب برای افراد است که انگیزه آنها را برای ایستادگی در روزهای سخت تقویت کند.
این را هم باید اضافه کنم که اگر چه بخش بزرگی از این نظام انگیزشی جنبه مالی دارد اما همانگونه که میدانید در بسیاری از اوقات جنبههای غیرمالی نیز میتواند قابلیتهای انگیزشی بسیار بالایی را در بین کارکنان یک کسبوکار در بر داشته باشد.
نظام انگیزشی ضرورت اجرای استراتژی
۳- از دست دادن تمرکز
واقعیت آن است که بخش بزرگی از زمان مدیران در سازمانها صرف امور روزمرهای میشود که اغلب جنبه استراتژیک ندارند. در نمونه بررسی شده توسط نورتن چنین نتیجهگیری شده بود که ۸۵ درصد مدیران ارشد کمتر از ۱ ساعت در هفته را صرف بحث و بررسی در مورد شکست در استراتژی استراتژیهای شرکت میکنند.
این گم شدن در هیاهوی روزمرگی، تمرکز آنها را از جهتگیری اصلی دور کرده و زمینه اختلال در حرکت به سمت آرمان استراتژیک شرکت را ایجاد میکند.
۴- عدم تخصیص درست و کافی منابع
این مورد، نکته چندان عجیب و غریبی نیست. طبیعی است که انجام هر کار منابعی نیاز دارد که اگر این منابع به طور مناسب تامین نشود اجرای آن کار دچار مشکل خواهد شد. اما نکتهای که شاید در این زمینه توجه بیشتری میطلبد آن است که مشکل غالبتر شرکتها بسیار بیش از آنکه عدم وجود منابع باشد، عدم تخصیص مناسب منابع موجود است.
نورتن در تحقیق خود بیان کرده است که کمتر از ۴۰ درصد شرکتهای مورد بررسی، نظام بودجهبندی خود را به برنامه استراتژیک مرتبط ساختهاند.
قضاوت در مورد اینکه نظامهای بودجهریزی در کشور ما چه در سطح سازمانی و شکست در استراتژی چه در سطح ملی به چه میزان با برنامهها و اولویتهای استراتژیک مرتبط هستند را به شما مخاطب ارجمند واگذار میکنم.
Norton, D. (2007). “Strategy Execution-A Competency that Creates Competitive Advantage.” The Palladium Group. AVAILABLE ONLINE AT: http://event.thepalladiumgroup.com/Pages/dlRegister.aspx?ddid=1000
پی نوشت:
به دوستان علاقمند پیشنهاد میکنم مقاله فوق را حتما مطالعه کنند. فایل پی دی اف را می توانید از لینک زیر هم دریافت کنید.
چگونه شکست فیک را تشخیص دهیم
در بین افرادی که در بازارهای مالی هستند استراتژی های معاملاتی مختلفی هستند که وقتی مقاومتی در نمودار شکسته می شود، فکر می کنند که روند با گذشتن از مقاومت، دیگر صعودی نخواهد شد و آن زمان فرصت مناسبی برای خرید است، اما اغلب این شکست ها فیک هستند و بعد از زدن چند کندل صعودی، دوباره به روند نزولی باز می گردند و شرایط را برعکس می کنند. در ادامه می خواهیم بگوییم که چگونه شکست فیک را تشخیص دهیم و به اشتباه وارد معامله نشویم..
به طور کلی شکست ها در بین معامله گران بازار فارکس محبوب است. بنظرتان این منطقی است یا نه؟
زمانی که قیمت سرانجام سطح حمایت و یا مقاومت را می شکند و شما از آن خارج می شوید، انتظار می رود که در همان جهت نیز به حرکت خود ادامه دهد.
بنظرتان، باید به اندازه کافی قدرت ایجاد شده باشد تا قیمت بتواند از آن نقطه و سطح خارج گردد، یا نه؟
شکست فیک چیست؟
شکست فیک و یا fake breakouts زمانی پیش می آید که طی آن بازار سعی دارد تا تریدر ها به خصوص معامله گران تازه کار را فریب دهد. بنابراین بازار سعی می کند تا با یک روند سطح حمایت و یا مقاومت را تست و سطح را در آن منطقه می شکند، اما متاسفانه بعد از یک زمان بسیار کوتاه روند شکسته می شود و بازار بر می گردد و پس از آن بالا و یا پایین سطحی که مدنظر ما بوده است بسته نمی شود. منظور از این جمله این است که روند بازار در سمت دیگر سطح حمایت و یا مقاومت که مد نظر ما هست بسته نمی شود. تنها کاری که ما می توانیم انجام دهیم این است که آنقدر سطح دانش خودمان را در زمینه تحلیل و کندل خوانی افزایش دهیم تا بتوانیم از هر موقعیتی سود دریافت کنیم نه اینکه طعمه بازار و متضرر شویم.
حالا برویم به سراغ راه هایی که می توان از طریق آن ها شکست فیک را در بازار تشخیص دهیم:
1-اولین راه حل:
اصلا هیچ تفاوتی ندارد که در چه بازار مالی فعالیت دارید، در هر کدام از این بازارها باید بدانید که چه هنگامی حجم معاملات شما کم می شود. اغلب هنگامی که حجم معامله ها پایین است، شکست های ایجاد شده قطعا فیک و دروغین هستند، زیرا که در این زمان ها اغلب معامله گران بزرگ وارد بازار نمی شوند.
در بازار فارکس اغلب شکست های فیک در بین ساعات 11 شب تا 5 صبح اتفاق می افتند و در بازر ارزهای دیجیتال نیز این شرایط معمولا در روزهای شنبه و یکشنبه و آن هم در تایم فریم های روزانه قابل مشاهده اند.
در بازار بورس ایران نیز، در بیشتر اوقاتی که حجم معاملات کاهش پیدا کند به مراتب می توان انتظار مشاهده شکست های فیک را در بازار داشت.
بنابراین، توصیه می کنیم برای اینکه فریب شکست های فیک شکست در استراتژی را در بازار مقاومت و حمایت در تایم فریم های مختلف نخورید، در ساعت ها و زمان هایی که حجم معاملات به طور قابل توجه کاهش پیدا می کند وارد بازار نشوید و معامله شکست در استراتژی ای باز نکنید.
2-دومین راه حل:
همیشه این طور نیست زمانی شکست فیک اتفاق افتد که بازار کاهشی باشد، گاهی برعکس! ممکن است روند بازار کاهشی نباشد اما خب بازار روند را به سمت شکست های فیک سوق دهد، خب قطعا در این موارد راه حل بالا کاربردی ندارد. اگر در چنین شرایطی بودید توجه کنید، وقتی در خط روند صعودی، مقاومت شکسته میشود، معمولاً این روند پس از تجربهی چند کندل صعودی، دوباره به زیر خط مقاومت نزول پیدا میکند. بنابراین حواستان باشد در خط روند صعودی که روی یک نمودار رسم کردهاید، به این گونه شکست ها اعتماد نکنید!
در شکست در استراتژی خط روند نزولی هم این الگو صدق می کند. اغلب هنگامی که خطوط حمایت نزولی شکسته می شود، چندین کندل رو به پایین اتفاق افتاده و روند مجدد به سمت مسیر صعود خود بازمیگردد. بنابراین حواستان باشد که به شکسته شدن خطوط حمایت نزولی نیز اعتماد نکنید!
در این ترفند، باید حتماً به صعودی بودن خطوط مقاومت و نزولی بودن خطوط حمایت دقت نمایید(خطوط روندی) چراکه اگر شیب خط روند به این شکل نباشد، نمیتوان نتیجه شکست فیک را از آن حاصل کرد.
نتیجه گیری:
در این مطلب بررسی کردیم که شکست فیک چیست و چطور می توان آن را در روندها تشخیص داد و با استفاده از این روندها از آن ها در امان بود و بدون دغدغه معامله باز کرد.
چنانچه در این رابطه نیاز به راهنمایی و کسب اطلاعات بیشتر دارید با تیم ما در ارتباط باشید، همچنین در صورت تمایل می توانید نتیجه معاملات خود را با ما به اشتراک بگذارید..
استراتژی فروش اپل شکست خورد؛ پیش فروش آیفون ۱۴ پلاس کمتر از آیفون ۱۳ مینی
اپل در سری آیفون ۱۲ و آیفون ۱۳، قصد داشت تا با عرضه یک آیفون مینی جمع و جورتر که از مشخصات خوبی نیز بهرهمند است، طرفداران قدیمی خود را راضی نگه دارد، اما در هر دو نسل کمتر از آنچه که انتظار میرفت عمل کرد. بنابراین در نسل جدید، آیفون ۱۴ پلاس را به جای آیفون ۱۳ مینی معرفی کرد. بنابر اخبار دریافتی گویا استراتژی فروش اپل شکست خورد و پیش فروش آیفون ۱۴ پلاس کمتر از آیفون ۱۳ مینی میباشد. با ترنجی همراه باشید.
استراتژی فروش اپل شکست خورد؛ پیش فروش آیفون ۱۴ پلاس کمتر از آیفون ۱۳ شکست در استراتژی مینی
مینگ چی کو، تحلیلگر بین المللی Tianfeng گزارشی منتشر کرد که در آن میگوید در مقایسه با سری آیفون ۱۳، نتایج پیش خرید آیفون ۱۴ پرو مکس، آیفون ۱۴ پرو و همچنین دو مدل استاندارد خوب بوده است. این گزارش نشان میدهد که پیش خرید آیفون ۱۴ پرو مکس بیشتر از آیفون ۱۳ پرو مکس است. با مقایسه آیفون ۱۴ پلاس و آیفون ۱۳ مینی، شاهد استقبال کمتری از آیفون ۱۴ پلاس هستیم.
با توجه به فروش ضعیف مدل مینی که لغو آن را ضروری کرد، این موضوع بازهم برای اپل تعجب آور است. با این حال، نتایج کلی پیش سفارش فعلی برای اپل امیدوار کننده نیست و اکنون نیز مشخص نیست که آیا اپل پیش بینی عرضه خود را برای مدل پرو افزایش خواهد داد یا خیر. مینگ چی کو در این گزارش اشاره کرده است که زمان تحویل سفارشات تا بیش از ۴ هفته، به احتمال زیاد منعکس کننده تقاضای خوب برای سری آیفون ۱۴ است، در حالی که آیفون ۱۴ پرو و آیفون ۱۴ پرو مکس نیز هر دو، زمان تحویلی بیش از ۴ هفته دارند (یعنی روی هم رفته احتمال ۶ هفته).
همچنین از سوی دیگر، آیفون ۱۴ و آیفون ۱۴ پلاس در همان روز عرضه موجودی زیادی از آن در انبارها وجود دارد که نشان دهنده کاهش تقاضا برای این دو مدل است. همانطور که میدانید، نتایج پیشسفارش برای آیفون ۱۴ و آیفون ۱۴ پلاس بسیار کمتر از آیفون SE 3 و آیفون ۱۳ مینی بوده است. آیفون ۱۴ پلاس جایگزین آیفون ۱۳ مینی است. با این حال، نتیجه پیش سفارش این محصول جدید به طور قابل توجهی کمتر از حد انتظارات بوده است. این بدان معناست که استراتژی بخش بندی محصول اپل برای مدلهای استاندارد امسال شکست خورده است.
به گزارش GizChina، زمان عرضه آیفون ۱۴ پرو و آیفون ۱۴ پرو مکس کمی طولانیتر و مشابه با وضعیت عرضه آیفون ۱۴ پرو و آیفون ۱۳ پرو مکس است و حتی زمان تحویل برای مدلهای آیفون ۱۴ و آیفون ۱۴ پلاس، در مقایسه با آیفون ۱۳ و آیفون ۱۳ مینی، کمی کوتاهتر نیز شده است. مینگ چی کو ادعا میکند که نتیجه پیش خرید مدلهای پرو به این معنی نیست که اپل بلافاصله تولید مدل پرو را افزایش میدهد.
اینکه آیا اپل سفارشات تولید نسخههای پرو را افزایش خواهد داد یا خیر، به مدت زمان طولانی بودن تقاضا برای مدلهای پرو در دوران رکود بستگی دارد. اگر تقاضا برای آیفون ۱۴ و ۱۴ پلاس پس از عرضه بهبود پیدا نکند، اپل به احتمال بسیار زیاد، در عرض چند هفته پیش بینیهای عرضه خود برای آیفون ۱۴ و ۱۴ پلاس را در ماه نوامبر کاهش میدهد.
بر اساس گزارشها و بر اساس نتایج پیشسفارشات فعلی، تقاضای قوی برای مدلهای پرو آیفون ۱۴ احتمالا حداقل تا ماه نوامبر ادامه خواهد داشت. نظر شما کاربران ترنجی درباره شکست خوردن استراتژی فروش اپل چیست؟ آیا اپل میتواند با اتخاذ سیاستهای جدید، وضعیت فروش این دو محصول را بهتر کند؟
دیدگاه شما