خصوصیات الگوی مثلث
1- گروه روانشناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
2- گروه روانشناسی بالینی، دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان (انستیتو روانپزشکی تهران)، دانشگاه علومپزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران، تهران، ایران ، Email: [email protected]
مقدمه
در بین شخصیتهای بیزاریآور اجتماعی که کووالسکی [1] به آنها اشاره کرده است، سه شخصیت از نظر پژوهشی توجه بیشتری را به خود جلب کردهاند: ماکیاولیایی، خودشیفتگی و ضداجتماعی خصوصیات الگوی مثلث [2].
»شخصیت ماکیاولیایی« مفهومی است که در سالهای اخیر، پژوهشگران به ویژه در حوزه شخصیت به آن علاقه نشان دادهاند [3]. افراد با ویژگیهای ماکیاولیایی زیاد همراه با بهرهکشیهای بینفردی از قبیل تملق و چاپلوسی، فاصلهگیری عاطفی با دیگران که متأثر از فقدان اخلاق عرفی در آنان است، مشخص میشوند [5 ،4]. کریستی و گیس [6] برای اولینبار به نقش باورهای ماکیاولیستی در ارتباطات اجتماعی اشاره کردند و از آن پس اصطلاح ماکیاولیسم در پژوهشهای علوم اجتماعی و روانشناسی به کار گرفته شده است.
کریستی و گیس با این اعتقاد که باورهای افراد، شالوده تعاملات اجتماعی آنان را پیریزی میکند و در واقع نگرشهای خاص درباره طبیعت انسان، چگونگی رفتار با دیگران را تحت تأثیر قرار می دهد، به شناسایی عوامل ایجادکننده تفاوتهای فردی در ارتباطات اجتماعی کمک شایانی کردند. آنها معتقدند افراد ماکیاولیایی چهار ویژگی مهم دارند: 1. فقدان عاطفه بینفردی در روابط بینفردی، 2. فقدان نگرانی درباره اخلاق عرفی، 3. فقدان آسیب روانی واضح، 4. تعهد ایدئولوژیکی کم [7].
خودشیفتگی که یکی از مفاهیم قدیمی در روانشناسی به ویژه مکتب روانتحلیلگری است، امروزه نوعی اختلال در سطح بالینی و همچنین نوعی صفت شخصیتی در سطح غیربالینی شناخته میشود و موضوع موردتحقیق در ادبیات پژوهشی است. خودشیفتگی سبکی از شخصیت است که با ویژگیهایی همچون خودبزرگبینی، تخیلات افراطی درباره قدرت، زیبایی و موفقیت، حساسیت زیاد به انتقاد و احساس بینظیربودن مشخص میشود [8]. خودشیفتگی با پیامدهای مثبت و منفی همراه است [9]. برخی از پیامدهای مثبت آن عبارتند از: کاهش افسردگی [10]، برونگرایی [11]، خوشایندی اولیه [12] و عملکرد بهتر در جمع [13]. از طرفی، عطش توجه، اطمینان افراطی به خود و فقدان همدلی [9] برخی از پیامدهای منفی خودشیفتگی را تشکیل می دهند.
شخصیت ضداجتماعی یکی از بارزترین اختلالات شخصیت است. علاوه بر سطح بیماری شناختی، این اختلال در سطح صفات شخصیتی و در بین جمعیت عمومی نیز میتواند خود را نشان دهد [14]. اختلال شخصیت ضداجتماعی با جرم، خشونت و بزهکاری همراه است. ویژگیهای اساسی این اختلال شامل پیشینهای از رفتارهای مستمر و مزمن تجاوز به حقوق دیگران است که قبل از 15سالگی آغاز میشود و تا دوران بزرگسالی تداوم مییابد. شاخص این اختلال نگرش طمعکارانه به دیگران است، نوعی حساسیتنداشتن و بی تفاوتی به حقوق دیگران که با دروغگفتن، دزدی و تقلب کردن مشخص میشود [8]. بیشتر تحقیقات انجامشده درباره اختلال شخصیت ضداجتماعی در بین زندانیان انجام گرفته است و پیشینه پژوهشی امروزه بهتدریج به سمت مطالعه صفات ضداجتماعی در جمعیت عمومی پیش میرود [15].
با وجود ریشههای متفاوت تشکیلدهنده، این سه شخصیت که با عنوان مثلث تاریک شخصیتی از آنها نام برده میشود، در چند ویژگی مشترک هستند. هر سه شخصیت درجاتی از منش اجتماعی بدخواهانه همراه با گرایشهای رفتاری برای ارتقای خود، سردی عاطفی، چندرویی و پرخاشگری دارند [2]. بر اساس پیشینه پژوهش به ویژه در گروههای غیربالینی، شواهد از همپوشی بین شخصیت ماکیاولیایی، خودشیفتگی و ضداجتماعی حکایت دارد [18-16 ،2]. به نظر میرسد افراد با ویژگیهای مثلث تاریک شخصیتی، صفاتی داشته باشندکه بتوان این صفات را از نظر ویژگیهای عمومی شخصیت بررسی کرد. سنجش ابعاد بهنجار و نابهنجار ویژگیهای شخصیتی تاریخچهای طولانی دارد. یکی از این نظامهای معتبر، مبتنی بر خودسنجی نظریه آیزنک و دیدگاه سهبعدی او از شخصیت است. آیزنک خصوصیات الگوی مثلث معتقد بود شخصیت از صفات یا عواملی تشکیل شده است که با روش تحلیل عاملی به دست می آیند. آیزنک برای آشکار کردن صفات شخصیت از تحلیل عاملی استفاده کرد و این روش را با آزمونهای شخصیت و تحقیقات آزمایشی که دامنه وسیعی از متغیرها را دربرمیگرفتند، تکمیل کرد. نتیجه تلاشهای آیزنک نظریه شخصیت مبتنی بر سه بعد است که به صورت ترکبیات صفات یا عوامل توصیف میشوند و میتوان آنها را عوامل برتر یا فراعاملها در نظر گرفت. این سه بعد شخصیت عبارتند از: برونگرایی در برابر درونگرایی، روانآزردهگرایی در برابر ثبات هیجانی، روانپریشیگرایی در برابر کنترل تکانه (یا عملکرد فراخود) [19].
مروری بر ادبیات پژوهشی مشخص میکند که همبستههای شخصیتی در مثلث تاریک شخصیتی کمتر مقایسه شدهاند. در معدود پژوهشهای صورتگرفته بر اساس الگوی پنجعاملی، پالوس و ویلیامز [2] و جاکوبویتز و ایگن [16] گزارش کردهاند که صفات ماکیاولی، خودشیفتگی و ضداجتماعی با توافقجویی کم رابطه دارند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه همبستههای شخصیتی صفات ماکیاولی، خودشیفتگی و ضداجتماعی (مثلث تاریک شخصیتی) بر اساس الگوی سهعاملی انجام میگیرد.
روش
پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی است. جامعه آماری تحقیق حاضر عبارت بود از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور تبریز که در سال تحصیلی 94-93 مشغول به تحصیل بودند. از بین آنها نمونهای به حجم 203 نفر مطابق جدول نمونهگیری مورگان و با در نظر گرفتن توزیع جمعیتی به روش نمونهگیری طبقهای انتخاب و با ابزارهای پژوهش آزموده شدند. دادهها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون چندمتغیری تحلیل شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بود از:
پرسشنامه شخصیت ماکیاولیایی (Mach-IV)
کریستی و گیس [6] به منظور خصوصیات الگوی مثلث سنجش ویژگیهای ماکیاولیایی در یک طیف لیکرت پنجدرجهای رسشنامه شخصیت ماکیاولیایی را ساختهاند که 20 سؤال دارد. این پرسشنامه از سه بعد تاکتیکهای بینفردی، بدبینی به ماهیت انسان و موافقتنکردن با اخلاقیات مورد اجماع تشکیل شده است. در فرهنگ اصلی، پرسشنامه Mach-IV خصوصیات روانسنجی مطلوبی دارد، برای بررسی پایایی، این مقیاس روی 9 نمونه جمعیتی اجرا شده است و میانگین پایایی آن با روش تنصیفی 79/0 به دست آمده است [16]. به منظور سنجش روایی، کریستی و گیس [6] روایی همگرا و افتراقی را با استفاده از ابزارهای متعدد بررسی کردند و شواهدی دال بر قابلیت متمایزکننده و تفاوت ساختاری این مقیاس با مقیاسهای دیگر را گزارش کردند که حاکی از روایی مناسب این مقیاس است. در پژوهش حاضر اعتبار همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ 75/0 محاسبه شد.
پرسشنامه شخصیت چندمحوری بالینی میلون-2
پرسشنامه شخصیت چند محوری بالینی میلون 175 سؤال دارد و 11 اختلال شخصیت مطرحشده در DSM-IV-TR را ارزیابی میکند. پرسشنامه میلون با جوابهای بله یا خیر پاسخ داده میشود. خواجه موگهی این پرسشنامه را در ایران هنجاریابی کرده است [20] و ویژگیهای روانسنجی آن با نتایج میلون همخوانی دارد. بر این اساس، میانگین ضرایب پایایی به روش همسانی درونی 85/0 و میانگین روایی پیشبین آن 84/0 گزارش شده است. با آنکه ابزار مذکور برای جمعیتهای بالینی ساخته شده، در چند مطالعه با گروههای غیربالینی نیز به کار برده شده است [21]. در پژوهش حاضر از زیرمقیاسهای شخصیت خودشیفته و ضداجتماعی این پرسشنامه استفاده شد.
پرسشنامه شخصیتی آیزنک فرم تجدیدنظر شده (EPQ-R)
این پرسشنامه 90 سؤال دارد و برای سنجش شخصیت در سه بعد روانآزردهگرایی، برونگرایی و روانپریشیگرایی در دامنه سنی 16 تا 70 سال استفاده میشود. این پرسشنامه با جواب های بله یا خیر پاسخ داده میشود. در ایران کاویانی، پورناصح و موسوی [22] ضریب پایایی EPQ-R را با استفاده از روش بازآزمایی برای شاخصهای برونگرایی 92/0، روانآزردهگرایی 89/0 و روانپریشیگرایی 72/0 به دست آوردهاند. ضرایب پایایی بازآزمایی که سازندگان اصلی آزمون گزارش کردهاند نیز اعدادی بین حداقل 76/0 برای شاخص روانپریشیگرایی و حداکثر 90/0 برای شاخص برونگرایی است [19]. کاویانی و همکاران [22] ضرایب روایی همزمان مقیاسهای EPQ-R را در ایران برای شاخصهای برونگرایی 84/0، روانآزردهگرایی 73/0 و روانپریشیگرایی 75/0 گزارش کردهاند.
یافتهها
جمعیت شناختی نمونه تحقیق در جدول شماره 1 نشان داده شده است. میانگین نمرات کسبشده در متغیرهای پژوهش در جدول شماره 2 خلاصه شده است. به منظور بررسی رابطه ابعاد مثلث تاریک شخصیت و زیرمقیاسهای الگوی سه عاملی شخصیت، ماتریس ضرایب همبستگی پیرسون آنها با یکدیگر محاسبه شد. این نتایج در جدول شماره 3 خلاصه شده است.
به منظور تعیین دقیقتر رابطه و نیز تشخیص سهم متغیرهای پیشبین در تبیین متغیر ملاک از تحلیل رگرسیون چندمتغیره گامبهگام استفاده شد. آزمون شاپیر.- ویلک عادیبودن دادهها و آزمون کولموگروف- اسمیرنوف خطیبودن رابطه متغیرهای ملاک و پیشبین را تایید کرد. ادامه تحلیل در سه مرحله انجام شد. در هر سه مرحله »الگوی سهعاملی شخصیت« به عنوان متغیر پیشبین وارد معادله رگرسیون شد. در مرحله اول »شخصیت ماکیاولیایی«، در مرحله دوم »شخصیت خودشیفته« و در مرحله سوم »شخصیت ضداجتماعی« به عنوان متغیر ملاک وارد معادله رگرسیون شدند.
در هر سه مرحله به علت تعدد متغیرهای پیشبین، فرض همخطیبودن چندگانه خصوصیات الگوی مثلث برای سنجش استقلال متغیرهای پیشبین بررسی شد. نرمافزار شاخص تحمل و شاخص عامل تورم واریانس را به دست داد. میانگین شاخص تحمل متغیرها برای مراحل اول، دوم و سوم به ترتیب حداقل 83/0، 96/0 و 83/0 و شاخص عامل تورم واریانس به ترتیب حداقل 2/1، 04/1 و 2/1 محاسبه شد. از این رو میتوان پذیرفت که متغیرهای پیشبین از یکدیگر مستقلند و همخطیبودن چندگانه اتفاق نیفتاده است. جداول 4، 5 و 6 نتایج مراحل سهگانه تحلیل را نشان میدهند.
نسبت معنادار F در جداول شماره 4، 5، 6، نشانگر ارتباط معنادار بین متغیر پیشبین و ملاک است. مطابق اطلاعات جدول شماره 4، از بین خصوصیات الگوی مثلث عوامل سهگانه الگوی سهعاملی شخصیت، عاملهای روانآزردهگرایی و روانپریشیگرایی توان لازم برای ورود به معادله رگرسیونی برای تبیین شخصیت ماکیاولیایی را دارند. ضرایب حاصل از نتایج تحلیل رگرسیونی حاکی از آن است که در گام اول ورود متغیر روانآزردهگرایی بهتنهایی میتواند 21 درصد تغییرات شخصیت ماکیاولیایی را پیش بینی کند. در گام دوم، ورود متغیر روانپریشیگرایی میتواند این مقدار را به 23 درصد ارتقا دهد.
مطابق اطلاعات جدول شماره 5، از بین عوامل سهگانه الگوی سهعاملی شخصیت، عاملهای روانپریشیگرایی و برونگرایی توان لازم برای ورود به معادله رگرسیونی برای تبیین شخصیت خودشیفته را دارند. ضرایب حاصل از نتایج تحلیل رگرسیونی حاکی از آن است که در گام اول ورود متغیر روانپریشیگرایی بهتنهایی میتواند سه درصد تغییرات شخصیت خودشیفته را پیشبینی کند. در گام دوم، ورود متغیر برونگرایی میتواند این مقدار را به 7 درصد ارتقا دهد.
مطابق اطلاعات جدول شماره 6، از بین عوامل سهگانه الگوی سهعاملی شخصیت، عاملهای روانپریشیگرایی و روانآزردهگرایی توان لازم برای ورود به معادله رگرسیونی برای تبیین شخصیت ضداجتماعی را دارند. ضرایب حاصل از نتایج تحلیل رگرسیونی حاکی از آن است که در گام اول ورود متغیر روانپریشیگرایی بهتنهایی میتواند 18 درصد تغییرات شخصیت ضداجتماعی را پیشبینی کند. در گام دوم، ورود متغیر روانآزردهگرایی میتواند این مقدار را به 26 درصد ارتقا دهد.خصوصیات الگوی مثلث
بحث
پژوهش حاضر با هدف مقایسه همبستههای شخصیتی صفات ماکیاولی، خودشیفتگی و ضداجتماعی (مثلث تاریک شخصیتی) بر اساس الگوی سهعاملی شخصیت انجام گرفت. بر اساس الگوی سهعاملی آیزنک این یافتهها به دست آمد:
الف- شخصیت ماکیاولیایی با روانآزردهگرایی و روانپریشیگرایی رابطه مثبت دارد. مؤثرترین قلمرو مقیاسهای شخصیت تقابل سازگاری یا ثبات عاطفی با ناسازگاری است که با مقیاس روانآزردهگرایی آیزنک سنجیده میشود. به نظر میرسد از ویژگیهای مهم شخصیتهای ماکیاولیایی روانآزردهگرایی زیاد باشد. این خود شاید تبیینکننده برخی ویژگیهای آنان مانند غلبه عواطف منفی و حالتهای الکسیتیمیک و بیلذتی باشد، حالتهایی که در طیف وسیعی از اختلالات روانآزردهوار نیز مشاهده میشود [25-23]. این یافته با یافتههای مکهوسکی [26] و علی، آموریم و چامورو پری مازیک [27] همسو است. روانپریشیگرایی ویژگیهایی مانند سردی عاطفی، رفتارهای ضداجتماعی و ناتوانی در همدلی با دیگران را دربرمیگیرد و به نظر میرسد بیشتر با ویژگیهای شخصیتهای ماکیاولیایی در ارتباط باشد؛ ویژگیهایی مانند فقدان درگیری هیجانی با دیگران و گسلش عاطفی شخصیت ماکیاولیایی که رایتسمن [28] آن را توصیف کرده است، بهخوبی با مفهوم روانپریشیگرایی آیزنک همخوانی دارد. از آنجایی که روانپریشیگرایی آیزنک عمدتاً رفتارهای ضداجتماعی را اندازهگیری میکند [29]، این یافته با تحقیقات و نظریههایی که معتقدند شباهتهایی بین شخصیتهای ماکیاولیایی و ضداجتماعی وجود دارد و بر این اساس معتقدند که دو مفهوم مذکور ساختار مشابهی دارند، همسو است [30]. در همین راستا اخیراً نشان داده شده است که ویژگیهای ماکیاولیایی، ضداجتماعی و خشونت بعد شخصیتی واحدی را تشکیل میدهند [31].
ب- شخصیت خودشیفته با روانپریشیگرایی و برونگرایی رابطه مثبت دارد. روانپریشیگرایی ویژگیهایی مانند سردی عاطفی، رفتارهای ضداجتماعی و ناتوانی در همدلی با دیگران را دربرمیگیرد و به نظر می رسد بیشتر با ویژگیهای شخصیتهای خودشیفته در ارتباط باشد. نظریهپردازان در حوزه خودشیفتگی تأکید زیادی بر فقدان همدلی، انعطافناپذیری، نداشتن گذشت و نابخشودگی و بیاعتمادی بنیادی در خودشیفتگی کردهاند [32]. رابطه مثبت خودشیفتگی با برونگرایی که در پژوهش حاضر به دست آمد، با تحقیقات قبلی که عنوان کردهاند برونگرایی و توافقجویی کم از ویژگیهای افراد خودشیفته است، همسو است [34 ،33 ،11 ،9]. پیشبینی خودشیفتگی با کمک برونگرایی از نظر منطقی قابل توجیه است، زیرا برخی از نشانهشناسیهای خودشیفتگی مانند خودنمایشگری و رفتارهای پرزرق و برق که مستلزم فقدان اضطراب و کمرویی در حضور دیگران است، مستلزم برونگرایی است.
ج- شخصیت ضداجتماعی با روانپریشیگرایی و روانآزردهگرایی رابطه مثبت دارد. آیزنک، فرد روانپریش را به عنوان کسی که در انتهاییترین نقطه پیوستار سلامتیروانپریشی قرار گرفته است، در نظر میگیرد [35]. ارتباط شخصیت ضداجتماعی با روانپریشیگرایی آیزنک کاملاً قابل انتظار است، زیرا مقیاس روانپریشیگرایی آیزنک عمدتاً گرایشهای ضداجتماعی را میسنجد [29]. هم از نظر نشانهشناسی اختلال شخصیت ضداجتماعی و هم از نظر ارتباط با مقیاس روانپریشیگرایی آیزنک، میتوان گفت شخصیتهای ضداجتماعی در به کارگیری اصول اخلاقی زیاد دقیق نیستند و به احتمال زیاد این افراد لذتگرایی بیشتری دارند [36]. به عبارتی در این افراد نظارت وجدان بر کنشهای فرد ضعیف است و پایبندی اندکی به اصول اخلاقی نشان میدهند. یافتههای این بخش از پژوهش با نتایج تحقیقات قبلی [18-16 ،2] همسو است.
نتیجهگیری
بر اساس نتایج حاصلشده و در جمعبندی کلی، میتوان نتیجهگیری کرد وجه مشترک شخصیتی مطابق الگوی سهعاملی در مثلث تاریک شخصیتی روانپریشیگرایی است. یافتهای که در الگوی ششعاملی نیز به دست آمده است و بر اساس الگوی هگزاکو، مثلث تاریک شخصیتی با مؤلفه صداقت رابطه معکوس دارند [37].
پژوهش حاضر از دو نظر محدودیت داشت: اول اینکه ابزارهای سنجش پژوهش طولانی بود و این مسئله ممکن است با ایجاد خستگی در شرکتکنندگان، نتایج پژوهش را تحت تأثیر قرار داده باشد. دوم اینکه پژوهش حاضر در جامعه آماری دانشجویان عمدتاً کارشناسی صورت گرفت، از آنجایی که نمونههای بالینی مبتلا به اختلالات شخصیت در پژوهش حاضر شرکت نداشتند، در تعمیم نتایج باید این محدودیت را در نظر گرفت. بر این اساس توصیه میشود نتایج پژوهش حاضر در این گروهها نیز بررسی شود.
سپاسگزاری
از دانشجویان دانشگاه پیام نور خصوصیات الگوی مثلث مرکز تبریز که در انجام این کار پژوهشی ما را یاری کردند، قدردانی میشود. بنا به اظهار نویسنده مسئول مقاله، حامی مالی و تعارض منافع وجود نداشته است.
نوع مطالعه: پژوهشي اصيل | موضوع مقاله: روانپزشکی و روانشناسی
دریافت: 1395/10/20 | پذیرش: 1396/8/8 | انتشار: 1397/1/12
مثلث خیام پاسکال
مثلث خیام پاسکال یک ساختار عددی است که خواص بسیار جالبی دارد. مثلث خیام-پاسکال به آرایش مثلث شکل ضرایب بسط دوجملهای گویند.
خواص این مثلث را در آسیا و اروپا ریاضی دانان مختلفی بررسی کردهاند. ایران، هند، چین و ایتالیا از جمله این کشورها هستند. به عنوان مثال پینگالا از هند و عمر خیام از ایران در زمان مشابهی اولین استفادهها از این مثلث را در رسالههای خود بکار بردهاند. به عنوان مثال در آثار خواجه نصیر الدین طوسی از مثلث خیام پاسکال برای محاسبهی ضرایب بسط یک عبارت جبری استفاده شده است.
بعد از عمر خیام، در قرن 12 میلادی، در آثار یانگ هویی (ریاضی دان چینی) نیز ساختار عددی مثلث خیام پاسکال دیده شده است.
در قرن 16 تارتالیا (ریاضی دان ایتالیایی) و بعد از او بلز پاسکال و نیوتن نیز بر روی مثلث خیام کار کردهاند. راجع به این که دانشمندان مختلف به صورت مستقل و بدون آگاهی از کارهای قبل از خودشان به کشف این مثلث رسیدهاند یا نه اختلافات تاریخی ممکن است وجود داشته باشد. این موضوع را از روی اسامی مختلف این مثلث میتوان فهمید مثلاً مثلث خیام، مثلث خیام پاسکال، مثلث نیوتن و …. این موارد نشان میدهد که ممکن است به لخاظ تاریخ علم برخی اعتقاد به کشف مستقل این مثلث از سوی دانشمندان مختلف داشته باشند.
نامگذاری و تاریخچه
«مثلث خیام-پاسکال» را «مثلث خیام-پاسکال-نیوتن» نیز میگویند. این مثلث توسط دانشمندان گوناگونی از هند و ایران و چین و غیره و بعدتر در اروپا بررسی شدهاست و در زبانهای گوناگون نامهای مختلفی دارد. در زبان انگلیسی «مثلث پاسکال»، ایتالیایی «مثلث تارتالیا» و در زبان چینی «مثلث یانگ هویی» نام گرفتهاست. در آثار متون سانسکریتِ پینگالا ریاضیدان هندی نشانههایی از استفاده از این بسط دیده میشود. در همان دوران عمر خیام ریاضیدان ایرانی ادعای کشف روشی جبری برای به دست آوردن ضرایب بسط دوجملهای میکند.
کتاب مشکلات الحساب، کتابی که اثباتهای این ادعا در آن آمده هنوز کشف نشده ولی در آثار طوسی تأثیر گرفته از او ضرایب را تا توان ۱۲ میتوان دید. بعد از او در قرن ۱۲ میلادی در آثار یانگ هویی ریاضیدان چینی، شکل مثلث به چشم میخورد. در قرن ۱۶ میلادی ریاضیدان ایتالیایی تارتالیا هم از خود این مثلث را به جا گذاشته و پس از یک قرن پاسکال ریاضیدان فرانسوی هم دوره با نیوتن روی این بسط و مثلث حسابی آن کار کرد.
مثلث خیام چیست؟
این ساختار عددی در اطراف خود اعداد یک را دارد. هر عدد در این مثلث مجموع دو عددی است که در بالا، و سمت چپ و راست آن قرار دارند. برای خصوصیات الگوی مثلث مثال:
1 + 1 = 2
1 + 2 = 3
1 + 3 = 4
برای درک بهتر انیمیشن زیر را نگاه کنید:
انیمیشن مثلث خیام پاسکال
مثلاً عدد 6 میانی حاصل جمع دو عدد 3 بالا سر خود است. یا عدد 5 حاصل جمع 4 و 1 بالاسر خودش است. اگر دقت کنید این یک ساختار متقارن است. یعنی یک خط تقارن مرکزی میتوان برای مثلث بالا رسم کرد. مثلاً در سطر پنجم دو عدد 4 در اطراف عدد مرکزی ( عدد 6 ) به صورت متقارن قرار دارند.
کاربرد و خواص مثلث خیام - پاسکال
کاربرد اول:
مهمترین کاربرد این مثلث در محاسبه ضرایب بسط دو جمله ای نیوتن است. ضرایب بسط توان nام دو جملهای در سطر n+1 قرار دارد.
کاربرد دوم:
اگر به جای a و b عدد یک را بگذاریم چه اتفاقی می افتد؟ خاصیت جالب بعدی این است که مجموع اعداد هر سطر از مثلث، یکی از توانهای عدد 2 است:
به عبارت دیگر ( 1+1 ) n برابر 2 n است که با جمع اعداد سطر n+1ام مثلث خیام پاسکال بدست می آید.
تمرین 1: با استفاده از مثلث خیام پاسکال حاصل 2 8 رابیابید؟
پاسخ: برای محاسبه 2 8 باید اعداد سطر نهم مثلث خیام پاسکال را باهم جمع کنیم.
2 8 =1+8+28+56+70+56+28+8+1=256
کاربرد سوم:
یک ارتباطی بین توان های مختلف عدد 11 و مثلث خیام پاسکال موجود است. یکی از زیباترین خواص این مثلث آن است که اگر اعداد هر سطر را چسبیده به هم بنویسیم، اعداد حاصل توانهای 11 خواهند بود:
توجه کنید:
همان طور که مشاهده می کنید برای محاسبه 11 n کافی ست اعداد سطر n+1ام مثلث خیام پاسکال را کنار هم بنویسیم.
تمرین 2: با استفاده از مثلث خیام پاسکال حاصل 11 6 را به دست آورید. ابتدا بگویید از کدام سطر باید استفاده کنید؟
پاسخ: برای محاسبه 11 6 باید اعداد سطر هفتم را کنار هم بنویسیم.
1771561=11 6
کاربرد چهارم:
یکی دیگر از کاربردهای این مثلث که در کتاب ریاضی دهم برای به وجود آمدن اعداد مثلثی در قطر مثلث خیام پاسکال می باشد.
عددهای مثلثی همواره از 1 شروع می شوند و در مرحله ی اول 2 واحد به عدد اول اضافه می شود تا عدد دوم به دست آید. در مرحله بعد، 3 واحد به عدد قبلی اضافه می گردد و به این ترتیب الگوی عددی شکل می گیرد. در واقع اولین عدد مثلثی مساوی است با مجموع یک عدد از اعداد طبیعی، دومین معادل است با مجموع دو عدد از اعداد طبیعی، سومین معادل است با مجموع سه عدد از اعداد طبیعی و . که بالاخره nامین عدد مثلثی معادل است با مجموع n عدد از اعداد طبیعی که مقدار این عدد معادل n(n+1)/2 خواهد بود.
. , ۲۱ , ۱۵ , ۱۰ , ۶ , ۳ , ۱
اعداد مثلثی اعداد مثلثی به ترتیب بر روی سطر مورب از سمت چپ یا راست قرار دارد.
کاربرد پنجم:
ستون چهارم اعدادتترائدرال (tetrahedral) یا هرم مثلث القاعده را می سازند:
اعدادتترائدرال یا هرم مثلث القاعده
کاربرد ششم:
و بالاخره اینکه مجموع اعداد قطری، دنباله معروف فیبوناچی را خواهد ساخت. البته اگر مثلث را به شکل ویژه قائم الزاویه رسم کنیم:
مثلث سرپینسکی
تمام اعداد زوج را در «مثلث خیام – پاسکال» پاک کنید، آن چه باقی میماند «مثلث سرپینسکی» نام دارد:
مثلث سرپینسکی
مثلث سرپینسكی حاوی كپی هایی كوچك تر از خود است و می دانیم فراکتال شکل هندسی چند جزئی است که میتوان آن را به قسمت هایی تقسیم کرد، به طوری که هر قسمت یک کپی از "کل" شکل باشد.
بنابراین مثلث سرپینسکی نیز یک نوع فراکتال است که از مثلث خیام پاسکال براحتی می تواند حاصل شود.
مثلث سرپینسکی یک نوع فراکتال (خود متشابه) است.
کندل پین بار الگوی کندلی مهم و کاربردی ؛ آموزش کندل شناسی و کندل خوانی
کندل پین بار در تحلیل تکنیکال یکی از نشانه های اتمام و بازگشت روند در نظر گرفته می شود. در واقع پین بار به تریدر سیگنال ورود و خروج می دهد. البته بایستی نشانه های دیگری برای تایید پایان روند وجود داشته باشد و نمی توان تنها بر ظاهر شدن پین بار تکیه کرد. یادگیری و تسلط بر الگوهای کندلی در آموزش باینری آپشن و فارکس و آموزش بورس جایگاه ویژه ای دارد.
برای آموزش کندل خوانی و کندل شناسی و الگوهای کندلی پر کاربرد به لینک روبرو مراجعه کنید: کندل شناسی
فهرست عناوین این مطلب
نقش سایه در کندل پین بار
پین بار دارای یک سایه بلند است که این سایه بلند نشان دهنده بازگشت سریع می باشد.
بدنه در پین بار نسبت به سایه بلند آن کوچک به نظر می رسد. سایه بلند حداقل دو برابر بدنه این کندل می باشد. پین بار می تواند صعودی یا نزولی باشد و مهمترین شاخصه آن نسبت اندازه یکی از سایه ها به اندازه بدنه می باشد. یکی دیگر از نکاتی که در هنگام ظاهر شدن این کندل بایستی در نظر گرفت اینست که قبل از آن یک روند وجود داشته باشد تا بتوان ظاهر شدن این کندل را بسته به شکل آن نشانه خصوصیات الگوی مثلث ای از اتمام این روند و یا ادامه آن در نظر گرفت.
پین بار الگویی است که در یک کندل رخ می دهد و نوع رفتار خریداران و فروشندگان فارکس و یا باینری آپشن را در شکل ظاهری یک کندل نمایش می دهد.
تشخیص ضعف و قدرت روند با کندل pin bar خصوصیات الگوی مثلث
هنگامیکه این کندل بوجود می آید با توجه با محل سایه بلند آن قدرت و ضعف در روند را می توان تشخیص داد.
یکی از ویژگی های این الگو ارائه اطلاعات حاکی از قدرت و ضعف روند جاری در یک کندل است و می توان در تایم فریم بزرگ و بدون نیاز به مراجعه به تایم فریم کوچک تر قدرت و ضعف و تمایل خریداران و فروشندگان را از شکل ظاهری پین بار دریافت.
سایه بلند در بالای کندل صعف در خریداران و سایه بلند در پایین کندل ضعف در فروشندگان را نشان می دهد.
لازم به ذکر است که در پین بار رنگ بدنه در نوع نتیجه گیری بی تاثیر هم نیست. اگر روند قبلی نزولی باشد و بدنه این کندل صعودی باشد، تغییر روند محتمل تر خواهد بود. همینطور اگر روند قبلی صعودی باشد و پین بار نزولی تشکیل شود اتمام روند قبلی بیشتر مورد انتظار است.
اگر بعد از یک روند نزولی دو کندل پین بار بگونه ای تشکیل گردند که سایه بلند آنها در زیر بدنه قرار داشته باشد و پس از آن یک کندل صعودی با بدنه بزرگ ظاهر شود اتمام روند نزولی بسیار محتمل است.
لایت فارکس یکی از بهترین بروکرهای فعال در بازار فارکس است و در مقایسه با رقبای خود برای تریدرهای ایرانی امکانات بسیار خوبی ایجاد کرده است. شما در بروکر لایت فارکس قادر به معامله تمام جفت ارزهای فارکس، ارزهای دیجیتال، فلزات، سهام های بازار بورس نیویورک و نزدک هستید.
- جهت آموزش ثبت نام و بررسی بروکر لایت فارکس بر روی لینک روبرو کلیک فرمایید: لایت فارکس
- جهت مراجعه به وبسایت بروکر لایت فارکس بر روی لینک روبرو کلیک فرمایید: وبسایت رسمی لایت فارکس
کندل پین بار بولیش
سایه بلند پین بار بولیش در زیر آن قرار دارد و بدنه آن می تواند صعودی یا نزولی باشد. توجه شود که سایه بلند بایستی حداقل دو برابر اندازه بدنه کندل باشد. در صورتیکه پین بار بولیش در یک روند صعودی ایجاد شود نشان دهنده ادامه دار بودن روند است و اگر پین بار بولیش در یک روند نزولی تشکیل گردد نشان دهنده ایجاد ضعف در فروشندگان است.
سایه بلند در زیر پین بار بولیش نشان دهنده قدرت و تقاضای خریداران است. اگر قدرت خریداران زیاد شود روند نزولی باز می گردد و یک روند صعودی ایجاد می شود.
کندل پین بار بیریش
پین بار بیریش دارای سایه بلند در بالای خود می باشد. بدنه می تواند صعودی یا نزولی باشد و طول سایه حداقل دو برابر طول بدنه است. سایه بلند در بالای کندل بر روی مقاومت نشان دهنده احتمال زیاد اتمام روند صعودی و ایجاد ضعف در خریداران می باشد.
ظاهر شدن پین بار بیریش در یک روند نزولی نشان دهنده ادامه دار بودن روند نزولی است. علت آن سایه بلند بالای کندل است که قدرت زیاد فروشندگان را نشان می دهد.
کندل pin bar در استراتژی های معاملاتی
متدهای مختلفی برای ترید با پین بار وجود دارد و نحوه استفاده به استراتژی تریدر بستگی دارد. مهمترین نکته در ترید به روش پرایس اکشن تشخیص ضعف و قدرت خریداران و فروشندگان است که با درک پین بار ضعف و قدرت روند به درستی تشخیص داده می شود.
البته محل تشکیل پین بار در نوع اطلاعاتی که به تحلیل گر می دهد مهم به شمار می رود. تشکیل پین بار بر روی ناحیه حمایتی با سایه بلند در زیر آن نشانه افزایش قدرت خریداران و تشکیل پین بار بر روی ناحیه مقاومتی با سایه بلند در بالای آن نشانه افزایش قدرت فروشندگان است.
ذکر این نکته لازم است که در روندهای پر قدرت ظاهر شدن یک پین بار به تنهایی گویای اتمام و بازگشت روند نیست و بایستی تحلیل کامل صورت گیرد. در صورتیکه تحلیل گر استراتژی معاملاتی کاملی مانند امواج الیوت ، پرایس اکشن و … داشته باشد مشاهده پین بار در کنار دیگر عوامل تریدر را در تصمیم گیری صحیح یاری می کند.
یکی از متدهای ترید با پین بار مشاهده آن در تایم فریم بالاتر و بعد از اتمام کندل مراجعه به تایم فریم پایین تر و یافتن الگوی ورود بر اساس پرایس اکشن است. توجه شود محل سایه بلند در پین بار مهم است. سایه بلند در بالای کندل نشان دهنده قدرت فروشندگان و سایه بلند در پایین این کندل نشان دهنده قدرت خریداران می باشد.
اردر call با پین بار بولیش
به طور کلی در حالات زیر کندل پین بار توصیه به خرید یا یا باز کردن اردر call می کند(البته در کنار دیگر عوامل استراتژی معامله گری تریدر)
- در زمانیکه روند نزولی است و پین بار بولیش که سایه بلند در زیر بدنه قرار دارد ظاهر شود.
- در زمانیکه روند صعودی است و پین بار بولیش تشکیل شود.
اردر put با پین بار بیریش
به همین ترتیب در حالات زیر کندل پین بار توصیه به فروش یا یا باز کردن اردر put می کند(البته در کنار دیگر عوامل استراتژی معامله گری تریدر)
همه تالار ها
چرا آقای مقراضی در معاملات مقدار و مبنای ضرر رو براساس حجم معاملات حساب میکنن و خودشون رو ملزم به این میکنن که حتما باید n پیپ ضرر کنن تا یک درصد سرمایه رو از دست داده باشن؟در صورتی که باید مقدار پیپ SL قابل تغییر باشه نه اینکه بیاییم به حجم محدودش کنیم.
طبق فرمول و فرمایش اقای مقراضی حجم رو بدست میاریم و وارد سفارش میکنیم و استارت رو میزنیم. خب حالا ما بنا به تحلیل خودمون تصمیم گرفتیم تعداد پیپ SL رو بیشتر کنیم، خب حالا مشکلات زیر رو داریم:
حجم که دیگه قابل تغییر نیست اگرم باشه حد ضرر بیشتر از یک درصد میشه.
مقدار پیپ SL قابل تغییر نیست،چون حجم و مقدار پیپ اولیه رو طبق فرمول از قبل تعیین کردیم،و بازهم اگر مقدار SL رو بیشتر کنیم ضرر بیشتر از یک درصد میشه.
و بنظرم درسته که با یک درصد ضرر بیرون میاییم ولی همیشه بازنده ایم.چرا؟به دلایل زیر:
1-چون اولا نتونستیم حد ضرر رو تغییر بدیم (بنا به تحلیلی که کردیم تشخیض دادیم SL رو بیشتر کنیم و معامله ضررده رو سود ده کنیم)
2-یک درصد از سرمایه مون از بین رفته و برای معاملات بعدی حجم و تعداد پیپ SL کم تر و ریسک معاملاتمون بیشتر میشه.
یکم پیچیده و طولانی شد، عذرخواهم، ولی ارزش فکر کردن رو داره،نظر شما دوستان رو هم بدونم ممنون میشم.
عشقم خیلی متنت طولانی شد ولی اینو بگم که وقتی وارد معامله شدیم دیگه به هیچ عنوان نباید استاپمون رو تغییر بدیم.. قبل از ورود به معامله باید حسابش کنیم.. چون با استفاده از sl حجم رو بدست میاریم
اونجا که خط کشیدم گفتی ما بنا به تحلیل خودمون میخوایم sl رو بیشتر کنیم.. اصلا شما کلا در اشتباهی عزیز من.. اصلا این کار توصیه نمیشه.. اینجوری کل محاسبات و حجم و ارزش هر پیپ و اینا بهم میریزه
الگو شمعی مردآویز Hanging man
الگو شمعی مردآویز یا هنگینگ من (Hanging Man) یک الگوی تک کندلی است که اخطار تغییر روند صعودی به نزولی را به ما می دهد؛ یعنی هر گاه کندل مردآویز در انتهای یک حرکت صعودی ایجاد شد ما باید نسبت به آن نقطه حساس بشویم و احتمالاً در آن نقطه یک تغییر قیمت یا بازگشت قیمت از صعودی به نزولی داریم.
ویژگی های الگو شمعی مردآویز
الگو شمعی مردآویز، بدنه کوچک و سایه پایینی بلندی دارد، سایه بالایی ندارد و یا اگر هم داشته باشد بسیار کوچک است. مردآویز یک الگوی بسیار قوی است که در صورت مشاهده در بازار، حتماً باید به آن توجه کرد. دلیل نامگذاری این الگو به نام مردآویز این است که اصطلاحاً گفته می شود که خریداران به دار آویخته می شوند و قدرت آنها تمام می شود و به همین دلیل هم پس از الگوی مردآویز، یک حرکت نزولی را خواهیم داشت.
بررسی الگو شمعی مردآویز در نمودار واقعی
تصاویر زیر مربوط به سهام کاذر یا فراورده های نسوز آذر در تایم فریم روزانه است.
در تصویر زیر حرکت مردآویز را مشاهده می کنید. کندل تشکیل دهنده این الگو، یک کندل با بدنه کوچک و سایه پایینی بلند است، قبل از این الگو نیز یک حرکت صعودی با حداقل سه کندل وجود دارد. همانطور که در تصویر مشاهده می کنید، تشکیل این الگو باعث شده است که یک حرکت صعودی تبدیل به یک حرکت نزولی بشود. البته درست این است که بگوییم این کندل، نشانه ای بر تغییر حرکت صعودی به نزولی شده است و الزاماً این کندل باعث ریزش نشده است.
در تصویر زیر نمونه ای دیگر از الگو مردآویز را مشاهده می کنید. در این تصویر نیز کندل تشکیل دهنده الگو، یک کندل دارای بدنه کوچک و سایه پایینی بلند است که قبل از آن یک حرکت صعودی است و بعد از این الگو نیز حرکتی نزولی شکل گرفته است.
نمونه ای دیگر از الگو شمعی مردآویز را در تصویر زیر مشاهده می کنید. این کندل نیز همه ویژگی های لازم برای تشکیل الگو مردآویز را دارد و همچنین باعث تغییر حرکت صعودی به نزولی شده است.
دیدگاه شما